درباره هزینههای گزاف برگزاری کنسرت - 11
فرهنگ قربانی هزینههای غیرضروری!
موسیقی ما- سالن دارها هزینهها و اجاره بهای خود را در حالی مانند بهترین سالنهای دنیا به دلار تعیین میکنند که اولا مردم ما درآمدشان بر اساس ریال محاسبه میشود، و ثانیا هیچ یک از امکانات سالنهای داخلی ما از نظر کیفیت قابل مقایسه با سالنهای خارجی نیست.
شاید در شرایطی که یک کارمند دستمزد ۴هزاردلاری در یک ماه دریافت میکند، قیمت بلیت ۵۰ دلاری نیز منطقی به نظر برسد، اما در کشور ما با دستمزدهایی که بر اساس ریال محاسبه میشود، چنین قیمت بلیتی نامعقول است.
هزینه سالنها قابل مقایسه با خدماتشان نیستند
برخی آقایان میگویند بهترین سالنهای کنسرت دنیا حدود ۱۵ هزار دلار هزینه اجاره آنها است. همین آقایان لطفا بروند و نگاهی به کیفیت همین سالنها و ارائه خدمات و سایر مسائلشان بیندازند و بعد مقایسه کنند در کدام زمینه قادر به رقابت با آنها هستند. تازه آن قیمتها همان طور که قبلا هم گفتم منطبق با درآمدهای مردم آن کشورها است و هیچ دوگانگی در رفتار سالن دارهایشان در این زمینه دیده نمیشود.
شاید موضوع افزایش دستمزد نوازندهها و صدابردار و طراح صحنه و اینگونه موارد با توجه به تورم موجود منطقی باشد، اما افزایش هزینه اجاره سالنهای کنسرت آن هم با این کیفیتهای پایین قطعا قابل پذیرش نیست.
حتی درها هم جوابگوی مخاطبان نیستند!
به عنوان مثال، در سالن همایشهای برج میلاد، تنها دو در ورودی تعبیه شده و برای بررسی بلیت ۱۶۰۰ نفری که قرار است وارد این سالن شوند همیشه شاهد صفهای طولانی مردم مقابل این ورودیها بودهایم و هستیم و معمولا این نوع خدمات دهی باعث میشود کنسرتها حداقل با نیم ساعت تاخیر برگزار شود. یا در مورد پارکینگ طبقاتی همین مجموعه باید گفت به دلیل اینکه تنها از یک ورودی و خروجی استفاده میشود معمولا قبل و بعد از کنسرتها مردم در زمانهای طولانی میان دود اگزوز اتومبیلها مجبورند از این خدمات دهی ضعیف پارکینگ استفاده کنند. این سالنداران محترم کجای این خدمات دهی را میخواهند با خدمات دهی بهترین سالنهای دنیا مانند سالن شیخ راشد دبی مقایسه کنند که هزینههایشان را نیز میخواهند مطابق آنها تعیین میکنند؟ این در حالی است که شهرداری یکی از وظایف اصلیاش حمایت و تسهیل برگزاری کنسرتها و برنامههای فرهنگی برای عموم شهروندان است و باز هم شاهد تعیین چنین هزینههای سنگینی آن هم مثلا توسط سالن برج میلاد که متعلق به خود شهرداری است هستیم.
فرهنگ قربانی هزینههای غیرضروری!
متاسفانه در مملکت ما همیشه آن چیزی که در تنگناهای اقتصادی از سبد خانوار حذف شده کالاها و خدمات فرهنگی است. مردم از خورد و خوراک و اجاره بهای مسکن و هزینههای اینگونهشان نمیتوانند بزنند و باالطبع این فرهنگ است که از سبد خانوار حذف میشود. وقتی در چنین شرایطی ما نیز هزینه اجاره سالنها و قیمت بلیتهای کنسرت را افزایش میدهیم درصد بالایی از مردم را از دیدن چنین برنامههایی حذف میکنیم.
وقتی حقوق یک کارمند عالی رتبه بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان است، قیمت بلیتهای کنسرت را نیز ۵۰ هزار تومان تعیین میکنند طبیعتا اگر یک کارمند بخواهد همسر و دو فرزند خود را برای استفاده از برنامههای فرهنگی به یک کنسرت ببرد میبایست حداقل ۲۰۰ هزار تومان معادل یک سوم تا یک چهارم حقوق ماهیانه خود را صرف کند. قطعا چنین رقمی غیرمنطقی است.
نکته دیگر اینکه مسوولان دقت داشته باشند برگزاری برنامههای رایگان در بوستانهای شهر تهران یک اتفاق فرهنگی محسوب نمیشود، زمانی اتفاق فرهنگی در جامعهای روی میدهد که کالا و خدمات فرهنگی در فهرست مصرفی سبد خانوار قرار بگیرد. مسوولان و دست اندرکاران باید به این موضوع دقت داشته باشند و فریب نخورند.
ادامه چنین روندی پایانش به بن بست ختم میشود و من برای برون رفت از آن چند پیشنهاد دارم، اول اینکه نهادها و سازمانها و وزارتخانههایی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران باید با توجه به وضع معیشتی مردم سوبسیدی به سالنها بدهند تا حداقل اجاره ۲۰ میلیون تومانی آنها برای گروهها ارزانتر تمام شود و تاثیر مستقیم آن را در قیمت بلیتهای کنسرتها ببینیم. دوم اینکه چند سالن استاندارد و متمرکز در جغرافیای تهران تاسیس شود. سوم اینکه همانطور که رئیس جمهور کشورمان نیز در دیدار از ارکستر سمفونیک تهران تاکید کرد حداقل ساخت یک سالن ۵ هزار نفری برای شهر تهران ضروری است.
و اما یک گلایه هم از شهرداری تهران دارم؛ و آن اینکه متاسفانه در یک سال و نیم گذشته تقریبا اکثر فعالیتهای موسیقایی فرهنگسراها به حالت تعطیلی درآمده و دلیلی نیز برای آن ذکر نشده است. فرهنگسرای ارسباران یکی از نمونههای شاخص در این زمینه بود که پایگاه نسل جوان موسیقی ما محسوب میشد.
من در این زمینه هم با شواری شهر تهران و هم با معاونت فرهنگی شهرداری تهران مذاکراتی را داشتهام؛ اما جواب قانع کنندهای دریافت نکردهام و امیدورام مسئولان و دست اندر کاران این پتانسیل و ظرفیت بسیار ارزشمند را از جوانان ما دریغ نکنند.
شاید در شرایطی که یک کارمند دستمزد ۴هزاردلاری در یک ماه دریافت میکند، قیمت بلیت ۵۰ دلاری نیز منطقی به نظر برسد، اما در کشور ما با دستمزدهایی که بر اساس ریال محاسبه میشود، چنین قیمت بلیتی نامعقول است.
هزینه سالنها قابل مقایسه با خدماتشان نیستند
برخی آقایان میگویند بهترین سالنهای کنسرت دنیا حدود ۱۵ هزار دلار هزینه اجاره آنها است. همین آقایان لطفا بروند و نگاهی به کیفیت همین سالنها و ارائه خدمات و سایر مسائلشان بیندازند و بعد مقایسه کنند در کدام زمینه قادر به رقابت با آنها هستند. تازه آن قیمتها همان طور که قبلا هم گفتم منطبق با درآمدهای مردم آن کشورها است و هیچ دوگانگی در رفتار سالن دارهایشان در این زمینه دیده نمیشود.
شاید موضوع افزایش دستمزد نوازندهها و صدابردار و طراح صحنه و اینگونه موارد با توجه به تورم موجود منطقی باشد، اما افزایش هزینه اجاره سالنهای کنسرت آن هم با این کیفیتهای پایین قطعا قابل پذیرش نیست.
حتی درها هم جوابگوی مخاطبان نیستند!
به عنوان مثال، در سالن همایشهای برج میلاد، تنها دو در ورودی تعبیه شده و برای بررسی بلیت ۱۶۰۰ نفری که قرار است وارد این سالن شوند همیشه شاهد صفهای طولانی مردم مقابل این ورودیها بودهایم و هستیم و معمولا این نوع خدمات دهی باعث میشود کنسرتها حداقل با نیم ساعت تاخیر برگزار شود. یا در مورد پارکینگ طبقاتی همین مجموعه باید گفت به دلیل اینکه تنها از یک ورودی و خروجی استفاده میشود معمولا قبل و بعد از کنسرتها مردم در زمانهای طولانی میان دود اگزوز اتومبیلها مجبورند از این خدمات دهی ضعیف پارکینگ استفاده کنند. این سالنداران محترم کجای این خدمات دهی را میخواهند با خدمات دهی بهترین سالنهای دنیا مانند سالن شیخ راشد دبی مقایسه کنند که هزینههایشان را نیز میخواهند مطابق آنها تعیین میکنند؟ این در حالی است که شهرداری یکی از وظایف اصلیاش حمایت و تسهیل برگزاری کنسرتها و برنامههای فرهنگی برای عموم شهروندان است و باز هم شاهد تعیین چنین هزینههای سنگینی آن هم مثلا توسط سالن برج میلاد که متعلق به خود شهرداری است هستیم.
فرهنگ قربانی هزینههای غیرضروری!
متاسفانه در مملکت ما همیشه آن چیزی که در تنگناهای اقتصادی از سبد خانوار حذف شده کالاها و خدمات فرهنگی است. مردم از خورد و خوراک و اجاره بهای مسکن و هزینههای اینگونهشان نمیتوانند بزنند و باالطبع این فرهنگ است که از سبد خانوار حذف میشود. وقتی در چنین شرایطی ما نیز هزینه اجاره سالنها و قیمت بلیتهای کنسرت را افزایش میدهیم درصد بالایی از مردم را از دیدن چنین برنامههایی حذف میکنیم.
وقتی حقوق یک کارمند عالی رتبه بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ هزار تومان است، قیمت بلیتهای کنسرت را نیز ۵۰ هزار تومان تعیین میکنند طبیعتا اگر یک کارمند بخواهد همسر و دو فرزند خود را برای استفاده از برنامههای فرهنگی به یک کنسرت ببرد میبایست حداقل ۲۰۰ هزار تومان معادل یک سوم تا یک چهارم حقوق ماهیانه خود را صرف کند. قطعا چنین رقمی غیرمنطقی است.
نکته دیگر اینکه مسوولان دقت داشته باشند برگزاری برنامههای رایگان در بوستانهای شهر تهران یک اتفاق فرهنگی محسوب نمیشود، زمانی اتفاق فرهنگی در جامعهای روی میدهد که کالا و خدمات فرهنگی در فهرست مصرفی سبد خانوار قرار بگیرد. مسوولان و دست اندرکاران باید به این موضوع دقت داشته باشند و فریب نخورند.
ادامه چنین روندی پایانش به بن بست ختم میشود و من برای برون رفت از آن چند پیشنهاد دارم، اول اینکه نهادها و سازمانها و وزارتخانههایی چون وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و شهرداری تهران باید با توجه به وضع معیشتی مردم سوبسیدی به سالنها بدهند تا حداقل اجاره ۲۰ میلیون تومانی آنها برای گروهها ارزانتر تمام شود و تاثیر مستقیم آن را در قیمت بلیتهای کنسرتها ببینیم. دوم اینکه چند سالن استاندارد و متمرکز در جغرافیای تهران تاسیس شود. سوم اینکه همانطور که رئیس جمهور کشورمان نیز در دیدار از ارکستر سمفونیک تهران تاکید کرد حداقل ساخت یک سالن ۵ هزار نفری برای شهر تهران ضروری است.
و اما یک گلایه هم از شهرداری تهران دارم؛ و آن اینکه متاسفانه در یک سال و نیم گذشته تقریبا اکثر فعالیتهای موسیقایی فرهنگسراها به حالت تعطیلی درآمده و دلیلی نیز برای آن ذکر نشده است. فرهنگسرای ارسباران یکی از نمونههای شاخص در این زمینه بود که پایگاه نسل جوان موسیقی ما محسوب میشد.
من در این زمینه هم با شواری شهر تهران و هم با معاونت فرهنگی شهرداری تهران مذاکراتی را داشتهام؛ اما جواب قانع کنندهای دریافت نکردهام و امیدورام مسئولان و دست اندر کاران این پتانسیل و ظرفیت بسیار ارزشمند را از جوانان ما دریغ نکنند.
منبع:
برنا
تاریخ انتشار : شنبه 5 شهریور 1390 - 00:00
دیدگاهها
انشااله با این روند رو به رشد در آینده نزدیک به جمع 5 کشور اول دنیا در زمینه قیمت بلیت کنسرت وارد خواهیم شد!
به نظر من این قیمت های بالا تقصیر خواننده ها نیست مقصر مسوولان هستند که اینقدر سالن های کنسرت و با امکانات ضعیف با قیمت های بالا اجاره می دن خب خواننده ها مجبورا که بلیط ها رو گرون کنن وقتی یه خواننده برای هر سانس سالن رو با قیمت چندین میلیونی اجاره می کنه نمی تونه بلیط 20 هزارتومنی به مردم بفروشه!!!!!!!!! پس اگه سالن ها ارزون بشن امکان ارزون شدن بلیط هم وجود داره.مثل اینکه مسولان دارن با این کاراشون مردم رو از موسیقی دور می کنن .
اگرم کنسرت مازیار فلاحی تا 80هزار تومن رسیده ارزششو داره چون با بقیه فرق داره!
وقتی کنسرت مازیار فلاحی 80 تومنه کنسرت خواننده هایی مثل فرزاد فرزین و... چقدر خواهد بود که تو کنسرتاشون کلی حرکت تازه دارن؟!!!!!!!!!!!تو این وضعیت اقتصادی قیمت سالنها رو باش......
اینها هیچ وقت دلشون به حال ملت نسوخته!باز هم نخواهد سوخت!ما هم که فقط بلدیم تو دل ناله و نفرین کنیم!!!!!
با تشکر از شما
ای کاش افرادی که باید، این متن را بخوانند...
حالا که کنسرت مازیار فلاحی بلیط 80000 تومانی هم میفروشن!!
موسیقی ما چرا در مورد مجوز گرفتن شبکه خصوصی موسیقی "ایرانیان" مطلبی نمیذارید؟صحت که داره؟
کنسرت لهراسبی که 100 تومنی هم داشت !!!!!!!!!!!
نیلوفر خانم موضوع مازیار و لهراسبی و فرزاد نیست. موضوع گرونی الکی بلیته که همشون یکیه
چون تو ایران فقط رو صندلی میشینی و یه خواننده میبینی
گاهی دست میزنی ، گاهی یه فندک میگردونی بالا سرت
در کل واسه همه خواننده ها یکیه
سپاگزار از شما که یه این بحث جدی پرداخت میکنید.
واقعا قیاس بین هزینه بلیط کنسرت در ایران و کشورهای دیگه با دریافتی مردم ایران فقط از ذهن یک طرز فکر بیمار و ضد فرهنگی برمیاد.
برج میلاد با کلیه حرفهایی که زده شد باید قیمتهای نجومی خودش رو پایین بکشه.این برج از پول ( بیت المال) ساخنه نشده که هنرمند و علاقه مندان به هنر رو سر کیسه و نابود کنه.
برای درامدزایی هم باشه همان رستوران گردانش ظرف اندک سال کل هزینه برج رو در میاره.
به نظر من اگر این پولی که پای چیزهایی مثل فوتبال و ... غیره که سالناه ملیاردها تومان رو حروم میکنه (و همونطور که همه میدونن 10 ساله هیچ خروجی در همه سطوح ملیش نداده) کمی به قسمت فرهنگ اختصاص پیدا میکرد وضع بسیار بهتر از این میشد.
_اگر دوستان نظر دارند که هیچ کنسرت و ... برکزار نشه و نابود بشه راههای که هزینه تری هم حتما وجود داره_
من شخصا با این قیمت ها مشکلی ندارم ولی این حرف من به این معنی نیست که قیمت ها مناسب هستند با توجه به امکانات رفاهی و فرهنگی اصلا قیمت ها منصفانه نیست من با نیلوفر موافقم مسولان نباید سالن ها رو با چنین قیمتی به هنرمندان اجاره بدن اگر قیمت ها رو به افزایش باشه موسیقی هم روز به روز کم رنگ تر می شه چون مردم عادی از پس این هزینه ها برنمیان و به ناچار نمی تونن به کنسرت خواننده محبوبشون برن این نه تنها برای خود مردم بده بلکه به فرهنگ جامعه هم ضربه بزرگی می زنه!
موسیقی ما علاوه بر اون دو موردی که گفتی یکی دیگه هم می تونه تو حل این مشکل موثر باشه:
واگذاری سالن ها به بخش های خصوصی
با این کار علاوه بر اشتغال زایی وخیلی فایده های دیگه ای که جایی تو این بحث نداره باعث افزایش تعداد سالن ها ، کاهش قیمت ها با وجود افزایش کیفت و سرویس دهی بیشتر به مردم به علت به وجود اومدن رقابت برای جذب مشتری بیشتر می شه.
به نظر من این راه موثر تره. شما تصور کنید شهرداری یا هر نهاد دولتی ای بخواد یه سالن 5 هزار نفری بسازه!فکر کنم موقع ای به بهره برداری برسه(اگه برسه) که حداقل 4 نسل عوض شدن!!!!!!!!!!
حالا از این به بعد که تک سانس هم بشه تا 150 هزار تومن هم میرسه.این متنها هم هیچ فایده ای نداره چون اونایی که باید بخونن نمیخونن! تو کل تفریحاتی که تو این مملکت واسه جوونا درنظر گرفتن یکیش سالی یک بار یا نهایت 2بار کنسرت خواننده مورد علاقه بود که همونم همه نمیتونستن برن دیگه از این به بعد فقط خواب کنسرت رفتن رو میشه دید....
واقعا فکرمیکنید 80 تومن ارزششو داره؟!پس بفرمایید! ما سره چی بحث میکنیم دوستان چی میگن! همین که شما میگید ارزششو داره همین مسئولان هم میگن اینا که بابا پول میدن بذارید مام پول بگیریم!غیر از اینه؟!! ما داریم رو قیمت بحث میکنیم اکثر خواننده هام تو این لیست هستند!حالا هرچقدر ارزششون باشه! با اون سالن برج میلاد که ماشالله کلا دچار نقص فنی در پخش صدا میباشد!وقتی میری کنسرت باید نذر و نیاز کنی صدا زودتر درست شه!به فکر ملت هم که نیستن!کلا همه چی تاخیر داره!انگار نه انگار مردم کار و زندگی دارن! کِی میخواد به این وضع رسیدگی شه واقعا نمیدونم! ... یعنی انقد قناعت کنی که کنسرت نری!!
خوب بود مقایسه ای هم درباره کیفیت کنسرتها و رابطه اون با قیمت بلیط ها در داخل و خارج کشور انجام میدادید
کاشکی این حرف هاو بحث ها موثر باشه که نیست ما عادت کردیم اعتراض کنیم ولی کسی اهمیت نده!
ما ایرانی ها عادت کردیم که هرچی بهمون گفتن بگیم چشم قیمت بلیط ها نه تنها ارزون نمی شه بلکه روز به روز گرون تر هم می شه کسی هم چیزی نمی گه و ما هم جز قبول کردن کاری نمی کنیم.
مرسی از موسیقی ما که حداقل این فرصت و داده تا ما بتونیم نظراتمون و بگیم!
افزودن یک دیدگاه جدید