یادداشت درباره ضعف ترانه در آثار پاپ چند سال اخیر؛
مظلومیت ترانه
موسیقی ما - مهدی جورسرا: اگر نظر شخصی یا سلیقه ای بودن این نقد را کنار بگذاریم جمع کثیری از اهالی و دوستداران موسیقی پاپ بدون جانب داری از خواننده ی مورد نظر خود بر این باورند که ستارگان پاپ در این چند ماه اخیر انتظارات را براورده نکردند.
ضعف عمدهی این موضوع به شاخهی اصلی ارتباطی بین مخاطب و خواننده بر میگردد که ترانهی اثر است.
چیزی که متاسفانه این روزا در آلبومها از اعتبار افتاده و این موضوع باید ریشهای حل شود.
به چند نکته التفات بفرمایید.
حمید عسگری با آلبوم کما: که پر از اشتباهات دستوری و قافیه و وزنی در ترانه است
محسن چاوشی با آلبوم یک شاخه نیلوفر: اگر چه این آلبوم از لحاظ قافیه آرایی تا حدودی مقبول است اما از لحاظ بار منفی و تعادل وزنی دچار مشکل است.
امیر یگانه با آلبوم بی تو تنهام: به عنوان تجربهی تازه و اولین آلبوم کمی توجیهپذیر است که اثر کمی دچار چالش باشد اما با هزینه و افرادی که در این آلبوم حضور دارند - سیروان خسروی، بابک جهان بخش - این توجیه کمی غیرمعقول به نظر میرسد. هر چند صاحب اثر این نقد را رد میکند و فقط هر متنی که دارای قافیه باشد را ترانه میداند.
سیروان خسروی با ساعت9: سیروان با همهی دانش موسیقیاییاش نقش عمدهای در تربیت گوش عوام برای موسیقی روز دنیا داشته اما ترانهها ضعف این آلبوم به شمار میرود.
بنیامین بهادری با بنیامین 88: با تبلیغی که بنیامین برای فرید احمدی - ترانه سرا- میکند و با گفتن این جمله که تا زمانی به فعالیت موسیقیایی خود ادامه میدهد که فرید احمدی هم باشد. باید منتظر یک اتفاق باشیم که متاسفانه به تب شدیدی میماند که زود فروکش کرد.
و آلبوم های ضعیف دیگر- ضعیف از لحاظ ترانه- مانندبا تو می مونم، گروه سِون-بازی در نیار با صدای جواهر کلام- راوی سکوت با صدای فرشید اعرابی و ...
متاسفانه این روزها با گفتن این جمله که کلام بر مبنای ملودی است خود را تبرعه می کنیم. حال بر سر ترانه چه آمده؟ مشکل از کجاست؟ برخی از دفاعیات به این شرح است:
گوش مردم ظرفیت شنیدن معنا و مفهوم کلمات قابل تامل را ندارد!!
این روزها مردم فقط در اتو مبیل و در ترافیک موزیک گوش می کنند!!
کلماتی میخواهیم همه فهم، ساده و روان!!!
عدهای موسیقی روز را میپسندند و آثار ماندگار دههی 50را به نوع موسیقی نسبت میدهند اما با دقیق شدن میفهمیم که ماندگاری آن آثار به همراه آثار اولیه پاپ در 10سال اخیر به کلام بر میگردد نه نوع موسیقی.چرا اینکه عدهای خواستند با نوع موسیقی دههی50 ماندگار شوند که چنین نشد.
در چند سال پیش وقتی پای ترانه سراهای ما به موسیقی لس آنجلس باز شد جای بسی خوشحالی داشت که ما توانستیم فرهنگی آبرومندانه با کلامی که عفت و بیداری و روشنگری در آن است به موسیقی بعضا مبتذل آنها اعتبار ببخشیم و این فرهنگ را صادر کنیم. اما دیری نپایید که این مساله با بیمهری مسولین ارشاد مواجه شد و با توجه به همکاری ترانه سرایان با هنرمندان لس آنجلسی ممنوع الفعالیت شدند. اما زمان زیادی نگذشت که ترانه سرایان رسالت خود را از یاد برده و به جای اینکه سبک و سیاقی به خواننده ها بدهند ترانه هایشان همرنگ سایر اثار آنها شد. وفور ترانه سراهای جوان باعث امیدواری شد تا با وجود انگیزههای فروان خودی نشان بدهند اما اینکه چرا خوانندگان به سراغ هر ترانه سرای تازه کار رفته اند قابل تامل است! هزینهی سنگین ترانه سراهای سرشناس شاید مهمترین عامل در این موضوع باشد. البته کمی باند بازیهای موجود هم مزید بر علت شده است که فلان ترانهسرا فقط با بهمان موزیسین کار می کند و ...
به نظر شما مشکل از ترانه سرایان ماست؟ مشکل از خوانندگان؟ کمپانی ها؟ یا گوش ضعیف مخاطب؟-هر چند مخاطب را نمی توان مقصر دانست چون اگر گوش مخاطب ضعیف شده اهالی موسیقی با خورد اثار سطحی این مهم را به وجو آورده اند.
ضعف عمدهی این موضوع به شاخهی اصلی ارتباطی بین مخاطب و خواننده بر میگردد که ترانهی اثر است.
چیزی که متاسفانه این روزا در آلبومها از اعتبار افتاده و این موضوع باید ریشهای حل شود.
به چند نکته التفات بفرمایید.
حمید عسگری با آلبوم کما: که پر از اشتباهات دستوری و قافیه و وزنی در ترانه است
محسن چاوشی با آلبوم یک شاخه نیلوفر: اگر چه این آلبوم از لحاظ قافیه آرایی تا حدودی مقبول است اما از لحاظ بار منفی و تعادل وزنی دچار مشکل است.
امیر یگانه با آلبوم بی تو تنهام: به عنوان تجربهی تازه و اولین آلبوم کمی توجیهپذیر است که اثر کمی دچار چالش باشد اما با هزینه و افرادی که در این آلبوم حضور دارند - سیروان خسروی، بابک جهان بخش - این توجیه کمی غیرمعقول به نظر میرسد. هر چند صاحب اثر این نقد را رد میکند و فقط هر متنی که دارای قافیه باشد را ترانه میداند.
سیروان خسروی با ساعت9: سیروان با همهی دانش موسیقیاییاش نقش عمدهای در تربیت گوش عوام برای موسیقی روز دنیا داشته اما ترانهها ضعف این آلبوم به شمار میرود.
بنیامین بهادری با بنیامین 88: با تبلیغی که بنیامین برای فرید احمدی - ترانه سرا- میکند و با گفتن این جمله که تا زمانی به فعالیت موسیقیایی خود ادامه میدهد که فرید احمدی هم باشد. باید منتظر یک اتفاق باشیم که متاسفانه به تب شدیدی میماند که زود فروکش کرد.
و آلبوم های ضعیف دیگر- ضعیف از لحاظ ترانه- مانندبا تو می مونم، گروه سِون-بازی در نیار با صدای جواهر کلام- راوی سکوت با صدای فرشید اعرابی و ...
متاسفانه این روزها با گفتن این جمله که کلام بر مبنای ملودی است خود را تبرعه می کنیم. حال بر سر ترانه چه آمده؟ مشکل از کجاست؟ برخی از دفاعیات به این شرح است:
گوش مردم ظرفیت شنیدن معنا و مفهوم کلمات قابل تامل را ندارد!!
این روزها مردم فقط در اتو مبیل و در ترافیک موزیک گوش می کنند!!
کلماتی میخواهیم همه فهم، ساده و روان!!!
عدهای موسیقی روز را میپسندند و آثار ماندگار دههی 50را به نوع موسیقی نسبت میدهند اما با دقیق شدن میفهمیم که ماندگاری آن آثار به همراه آثار اولیه پاپ در 10سال اخیر به کلام بر میگردد نه نوع موسیقی.چرا اینکه عدهای خواستند با نوع موسیقی دههی50 ماندگار شوند که چنین نشد.
در چند سال پیش وقتی پای ترانه سراهای ما به موسیقی لس آنجلس باز شد جای بسی خوشحالی داشت که ما توانستیم فرهنگی آبرومندانه با کلامی که عفت و بیداری و روشنگری در آن است به موسیقی بعضا مبتذل آنها اعتبار ببخشیم و این فرهنگ را صادر کنیم. اما دیری نپایید که این مساله با بیمهری مسولین ارشاد مواجه شد و با توجه به همکاری ترانه سرایان با هنرمندان لس آنجلسی ممنوع الفعالیت شدند. اما زمان زیادی نگذشت که ترانه سرایان رسالت خود را از یاد برده و به جای اینکه سبک و سیاقی به خواننده ها بدهند ترانه هایشان همرنگ سایر اثار آنها شد. وفور ترانه سراهای جوان باعث امیدواری شد تا با وجود انگیزههای فروان خودی نشان بدهند اما اینکه چرا خوانندگان به سراغ هر ترانه سرای تازه کار رفته اند قابل تامل است! هزینهی سنگین ترانه سراهای سرشناس شاید مهمترین عامل در این موضوع باشد. البته کمی باند بازیهای موجود هم مزید بر علت شده است که فلان ترانهسرا فقط با بهمان موزیسین کار می کند و ...
به نظر شما مشکل از ترانه سرایان ماست؟ مشکل از خوانندگان؟ کمپانی ها؟ یا گوش ضعیف مخاطب؟-هر چند مخاطب را نمی توان مقصر دانست چون اگر گوش مخاطب ضعیف شده اهالی موسیقی با خورد اثار سطحی این مهم را به وجو آورده اند.
منبع:
تاریخ انتشار : پنجشنبه 24 اردیبهشت 1388 - 00:00
دیدگاهها
عمده مشکل به ترانه سرایان بر میگردد....آنها هستند که خوراک را می سازند. مشکل دیگر تقلید ترانه سرایان از روی دست هم است. یعنی جرات ریسک کردن خیلی کم شده است.
افزودن یک دیدگاه جدید