نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
برای حامی و درددلهای صادقانهاش
گفتنیهایی که حالا نباید گفت
[ آرش نصیری - روزنامهنگار / مدیر و مجری برنامه 1000 صدا]
نامه «حامی» را که خواندم، به نظرم رسید باید درباره آن چیزی بنویسم، از جنس درددلهای خودش. نه اینکه از اول خواسته باشم چیزی بر علیه آنچه «حامی» گفته بنویسم، نه. اما فکر میکردم در این گزارش یا آنچه سایت «موسیقی ما» به عنوان بیانیه، خطاب و با عنوان «درد من درد آزادی اسامی خاص نیست» منتشر کرده، نکتهای وجود داشته باشد که بتوان در موردش حرف زد؛ اما این نامه یا بیانیهی «حامی» پر بود از نکات دردناکی که قابلتأمل است. نکاتی که البته اگر من و شما بودیم نمیگفتیم. نه اینکه ما صادق نیستیم، ما عاقبتاندیشیم؛ اما «حامی» میگوید و از همان اول به این نکته مهم اشاره میکند که: «به راستی آیا برای عامهی مردم این موضوع قابلهضم است که تنها یک عدهی خاص از هنرمندان ایرانی کلیهی قوانین حاکم بر هنر را دور بزنند و از همهی خطقرمزها عبور کنند؟» و بعد این سؤال که «چرا قانون برای همه هست ولی برای یک عدهی خاص نیست؟!» (موسیقی ما - یکشنبه 22 دی 1392)
نه اینکه این حرف را قبول نداشته باشم، اما دلم میخواست «حامی» این جمله و این نامه را حالا که در آغاز دوره تازهای هستیم، نگفته و ننوشته باشد. البته ما اینگونه فکر میکنیم، چون جای او نیستیم و اساس این اعتراضها و درخواستها هم از همین جا شروع میشود؛ جایی که آلبوم هنرمندی مثل «حامی» بیهیچ دلیل قانعکنندهای چند سال معطل و سرگردان میماند. کسی که در کلِ آثار منتشر شدهاش، نه کلمات سبُک و عاشقانههای سخیف میبینیم و نه موسیقیهای بیهویت و سبُک و قاعدتاً او -که خودش و کارش را ممیزی میکند- آثارش باید بیممیزی تصویب شوند. وقتی این اتفاق برایش میافتد، به طرح این سؤال میرسد و جوابی که در همین بیانیه به آن میدهد.
او سؤال میپرسد و خودش در جواب آن میگوید: «به این دلیل که از دید عامهی مردم و نیز مسؤولین، هنرمند کسی است که بیشتر دیده و شنیده میشود و نیز پولسازتر است و از آنجا که قوانین قابلخرید هستند، پس هر کسی که پول بیشتری داشته باشد، خود میتواند قوانین بیشتری را خریداری یا حتی وضع کند.» (همان)
او بعد از طرح سؤال «آیا هنر حق همهی مردم یک سرزمین است؟!» و «خطقرمزهای قانونگذاران هنر ایران چیست؟!» و ارائه پاسخهایی برای آنها، به این نکته مهم میرسد که «اگر شخصی بهصورت غیرمجاز فعالیت کند، دیگر حق فعالیت مجاز را ندارد؛ چراکه در این صورت حقوق حقهی جماعت هشتاد درصدی هنرمندان ایران را ضایع کرده است، درد من درد آزادی اسامی خاص نیست، درد من ممنوعالفعالیت بودن اهورا ایمانها و امثال اوست که ناجوانمردانه و بدون حتی گذشتن از یک خطقرمز ممنوعالفعالیت شدهاند، آن هم به دلیل تن ندادن به مسائلی خاص. هدف من از اظهاراتم در مورد مجاز شدن خوانندگانی که تا دیروز در کانالهای سیاسی و غیرمجاز ماهوارهای فعالیت میکردند، صرفاً احقاقحق هنرمندان مجازی است که سربهراه و مظلومانه سر و تن به قوانینی دادهاند که برای آنها تعیین گردیده و هیچگاه از خطوط قرمزی که برای ایشان کشیده شده عبور نکردهاند...»
آیا کسی میتواند به این حرفها ایراد بگیرد؟ واقعاً حق کسی که چند سال به قوانین احترام گذاشته و در مقابل همه فشارها و اذیتها دست از پا خطا نکرده و حالا میبیند کسانی که این ملاحظات را رعایت نکردهاند، حالا با او در جایگاه برابرند، چگونه ادا میشود؟ این یک سؤال بیجواب است و مایهاش حتماً حداقل یک عذرخواهی از طرف مسئولان مربوطه است. اما پاسخ به این سوال، مشکلی را از «حامی» حل نمیکند. دو سال یا بیشتر به «حامی» و امثال «حامی» ظلم شده است و در این دو سال یا بیشتر، هر چه گفته از کسی جواب نشنیده و حالا سیستمی آمده که مسئولش معتقد است نباید بگذارد جوانان هنرمند یا علاقهمند به هنر و یا دستکم آنها که خودشان را هنرمند میدانند، زیرزمینی شوند. آیا این ایرادی دارد؟ این کار فینفسه درست است و کار درست برای هنرمندی که کارش درست است، ایجاد مشکل نخواهد کرد.
«حامی» به عنوان کسی که حسابش پاک است، نباید به کار درست ایراد بگیرد و موضعاش باید تقویت این روش باشد تا به «اهورا ایمان»ها ظلم نشود. اینکه جواب آن گذشته را چه کسی میدهد و اساساً آنچه حالا اتفاق میافتد باید عطف به ماسبق شود یا نه، نکته دیگری است که اقلاً حالا که گروه تازهای آمدهاند و اتفاقاً آنها بودند که این طرح نو را درانداختهاند، جایش نیست که به این مسائل بپردازیم.
***
البته «حامی» میتواند این حرفها را برای ثبت در تاریخ گفته باشد که همه بدانند چه کشیده بود در آن سالها که نمیشد و نمیتوانست بخواند. میتواند این حرفها را برای علاقهمندانش گفته باشد که از او توقع کار تازه داشتند و چند سال منتظر بودند. «حامی» صادقانه حرفهایش را زده و البته در این بین نکاتی را گفته که کمی افراطی و حاد است. مثلاً اینکه عامهی مردم و نیز مسئولین فکر کنند «هنرمند کسی است که بیشتر دیده و شنیده میشود و نیز پولسازتر است» کمی افراطی است. نه مردم اینگونه فکر میکنند و نه اغلب مسئولین مربوطه در ارشاد.
منتها مشکل از آنجایی شروع میشود که برخی -فقط برخی- از پرسنل باواسطه و بیواسطه در ماجرای صدور مجوز کنسرت و آلبوم ذینفع هستند. این چیزی است که باید در سیستم تأیید و صدور مجوز و آلبوم، شفافسازی شود و این حتماً و حتماً مهمترین نتیجه بیانیه سرگشاده «حامی» است. واقعاً این جمله «حامی» چه جوابی میتواند داشته باشد که «اگر قرار است کسانی در شبکههای آنچنانی با ویدیوکلیپهای آنچنانی فعالیت کنند و در عینحال و با کمال تعجب در بازار داخلی هم فعالیت کنند، پس حق ضایعشدهی این جماعت هشتاد درصدی که بدون تکیه زدن به تبلیغات ماهوارهای ذرهذره و قدم به قدم پیشرفت کردهاند چه میشود؟»؟
و البته در نامه «حامی»، درباره رسانهها و نقش آنها در کنسرتها و شهرت فراوان بعضی از خوانندگان تلقیاتی وجود دارد که جای حرف و تحلیل انتقادی جدی دارد. همه آنقدرها بد نیستند و فضا اینقدرها هم تلخ نیست.
***
«حامی» گفتنیهایی را گفت که از نظر آنها که موقعیتها را میسنجند، شاید حالا موقعاش نبود، اما او کار خودش را میکند که از صداقتاش نشأت میگیرد. منتها کسی مثل او که در هر محکی برنده خواهد شد، نباید به خاطر باز شدن فضا اعتراض کند. آنها که میآیند رقیب او نیستند. آنها فضا را برای آنهایی تنگ میکنند که در کار تولید برای مخاطبان عامترند و اساساً چه بهتر که فضا به سمتی برود که همه طیفهای مختلف علاقهمند به موسیقی هنرمند و خواننده مورد علاقه خود را داشته باشند و هر هنرمندی مخاطب خود را.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 29 دی 1392 - 23:06
دیدگاهها
جناب نصیری عزیز، حامی این صحبت ها رو مدت ها پیش مطرح کرده و جنس حرفاش، چیزی نیست که بگیم الان موقعش هست یا نیست... اما از اون جایی که این قضیه داره روز به روز مسخره و مسخره تر میشه، هر بار داره پرده هایی جدیدی از ماجرا می شکافه... که خیلی ها ازش خبر ندارن و خیلی ها هم جرئت ابرازش رو ندارن! اگر من جای حامی بودم، قطعا الان به مرز جنون رسیده بودم؛ بیانه و این حرف ها که سهله...
خیلی جالبه که همون شاعری که برای حامی مجوز نمی گیره، برای خواننده ی دیگه نه تنها مجوز می گیره، بلکه به صورن بولد شده روی کاور آلبوم اسمش درج میشه... این بی عدالتی نیست؟ چنین صحبت حقی، در تمام زمان ها گفتن داره... هر خواننده ی عزیزی که می خواد وارد گود بشه و هر خوانننده ی عزیزی که می خواد از گود خارج شه...
آقای نصیری نگرانی ما وامثال ما مجاز شدن خواننده ها نیستند بلکه نگرانی ما اینه که این یه راه حل شده برای شهرت جوونهایی که که میخوان وارد بازار موسیقی بشند چون راهی رو که حامی وامثال حامی تو ده سال رفتند این اقایون تو یکی دوسال اونم با چشمک و.... طی کردند.قبلا هم گفته بودم حالا که ارشاد مجوز این آقایون رو صادر کرده چه بهتره اعلام کنه که دیگه از فلان تاریخ به خواننده هایی که این راهو رفتند مجوز نمیده تا این یه راه حل برای بقیه نشه، یا به خواننده های مجاز هم اعلام کنه میتونند موزیک ویدئو هاشون رو به شبکه های ماهواره ایی تحویل بدند.اصلا اگه ارشاد موزیک ویدئو رو تایید کنه این کار چه اشکالی داره؟!!!
ماییم ونوای بی نوایی
هی روزگار...
آقای حامی عزیز
بالاخره شنیده میشی...بیشتر بایدصبرکنی که البته عادی هم شده...
اینو باید به اونایی گفت که تا حرفای حامی رو میخونن سریع موضع میگیرن و از خواننده محبوبشون دفاع میکنن. و نمیفهمن که مشکل حامی اون هنرمندها نیستن و مشکل بی عدالتی توی اجرای قوانینه!
در موسيقي رانت بازي هايي براي بعضي ازافراد هست اما نبايد آن را به همه ي اهالي موسيقي نسبت بدهيم.
صدامو داری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خوش به حالت سعادت بزرگی نصیبت شده!!!!!!!!
قبول دارم که توی موسیقی ایران خیلی تبانی ها صورت میگیره که اصلا در شان فرهنگ هنرمند ایرانی نیست درآمد وشهرت بسیاری از خواننده ها ی کشورمون تا پایان دوره های کارشون چه ترانه سرا ،خواننده و...میتونه با خوندن تیتراژ یک سریال تلویزیونی تامین بشه ولی متاسفانه همین آقای حامی تیتراژ یه سریال پر طرفدارو خوند ،ضبط کرد و حتی دستمزد ایشون هم پرداخت شد ولی هنگام پخش سریال در عین ناباوری قطعه ای دیگه از خواننده ای دیگه پخش شد این ظلم نیست خواننده ای که مثلا پول بیشتری داره تنها حق خوندن وشنیده شدن روداره؟
مشکل این آقا میدونین چیه؟ مشکلش مثل خیلی های دیگه تو این مملکت حسات و تنگ نظریه مشکلش اینه که بر خلاف خیلی های دیگه ای که حسادت میکنن به موفقیت های بقیه ولی ظاهرشونو حفظ میکنن و لبخند میزنن و ادعای دوستی میکنن که دشمن پیدا نکنن ایشون ولی ظاهرا حرف رو دلش نمیمونه آبم اونقدر از سرش گذشته که دشمن ساری و این داستانای بعدش براش مهم نباشه !!!
جناب نصيري !
شما ضرب المثل يكي به نعل و يكي به ميخ زدن رو حتما شنيده ايد !
حكايت شما و اين يادداشتتونه !
الان اگه از خودتون بپرسم كه نتيجه ي اين نوشته چيه ، شما چي ميگيد !؟؟
بالاخره حامي كار خوبي كرده ؟! حق داره ؟! زياده روي كرده ؟! بايد به زيرزميني ها مجوز بدن !؟ حق كيا ضايع شده ؟!
كاش بيشتر از اين ها ميشد حامي رو درك كرد .
پول هاي چندصد ميليوني داره جابه جا ميشه توسط يه عده ي خاص در موسيقي پاپ !
اگر واقعا دلتون براي موسيقي ميسوزه به نظر بنده به عنوان يك روزنامه نگار ميتونيد پرجرات تر باشد و به قول خودتون عاقبت انديش نباشيد !
درود بر حامی بزرگ.
آقای عزیز کی میگه فقط دو سال از عمر حامی این وسط تلف شده؟من خودم چندین نفر رو مشناسم سالها به خاطر خارج نشدن از حیطه قانون نانوشته ارشاد از زندگی و هنر واقعی که داشتن عقب افتادن.به عنوان یه روزنامه نگار فرهنگی شما باید مسائل رو خیلی کلانتر و دقیقتر بینید وگرنه من هم فردا نقد میدم موزیک ما چاپ کنه!!
نفس نفس همنفسا به همدیگه نفس بدیم فردای روشن مال ماست کافیه دست به دست بدیم
حامی عزیز همه این حرفا به کنار من با همقدمت حال میکنم...خیلیم منتظر یه لحظه عاشق شوتم دلخوشم به فرداهای روشن....
گذشتن از خط قرمزهایی که از اول هم نباید سر راه هنر کشیده میشد! چرا بحث به جای محکوم کردن این خط قرمزها الان عبور کردن ازشونه؟ آقای حامی مثل اینکه اصلن حواسشون نیست چی دارن می گن...همچین میگن قعالیت در شبکه های ماهواره ای انگار چه خبر بوده! بابا این زانیار فقط سه تا از کلیپ هاشو داد واسه پخش همین! هیچ فعالیتی هم نداشته با شبکه های ماهواره ای...و به خاطر همین موضوع مسخره 6 سال بش مجوز ندادن...اسمشو از روی آلبوم های هنرمندای مجاز دیگه سانسور کردن...می فهمین وقتی یه هنرمند سانسور میشه و حقش پایمال میشه چه دردی داره؟ می فهمین وقتی صدها هزار طرفدار بی صبرانه مشتاق شنیدن کار جدیدی از خواننده محبوبشون هستن ولی چون مجوز فعالیت نداره نمی تونه کار کنه چه حسی داره؟ آقای حامی بدون اینکه به این مسائل توجه کنن حرفای نامربوطی زدن...بگذریم از اینکه طرفدارای ایشون از حرفاشون حمایت کردن ولی مهم اینه بقیه ی هنرمندا با موضع ایشون هم عقیده نیستن و این یعنی به موسیقی ایران و هنرمنداش هنوز امیدی هست. باشد که ایشون از این ماجرا درس گرفته باشن!
ای بابا این حامی هم ول کن نیست تا. هر 2روز یه تیتر از حامی تو موسیقی ما داریم
bebakhshid age shoma jay ishoon bodi chekar mikardi?!! sokoot?!
man khodam be onvane tarafdare hamin khanande balai 50 bar to in 2 sal moraje kardam ama albumesh naboodo hamash migoftan hafte bad
hami ostore mishe to tarikhe mosighi bazy kesa mikhonan bade 4 bar goosh dadane sedashon aslan dg halet beham mikhore goosh bedi karo. amsale hami baiad beheshoon baha dade beshe
chon dar tarikhe mosighi asareshon mandegar mimone,mesle shenasname hoviat mide be mosighi maa
naghde hami ham dorost bode be nazare man.
to in jame ta sokot koni kesi nemifahme haghe kesi zaie shode.
taraf ba porooi miad mosahebe mikone mige man hamonam ke aghay to mosahebash esmamo naborde gofte felan....intor kesa bayad sharm konanad ke pa ro haghe digaran gozashtan.
emam hossein be emam hosseinish mige harkoja haghe mazloomi khorde shod nabayad saket neshast
in agha shayad sarmaie va poshtvane ziadi nadashte bashe ama estedadesh ostoorash mikone,mesle farhad....ishon tavanai dare khili az kesaio ke eda daran to in zamine che invar ab che on vare ab mahv kone.pas bayad behesh majal dad na jolo karesho gereft
emam sadegh mige:zenhar be kesi ke poshtibani ghir az khoda nadarad zolm nakonid
((((shomaaa ba naghdeton mikhai sedai mazlooom dar nayad?!!!! aage mitooni jolo zolm vaisa na be mazloom begoo sedat nayaddddddddddddd))))
سلام
خیلی ساده بگم کسی که حامی رو نشناسه هیچ وقت صداقت اون رو درک نمی کنه
کسی یه کم موسیقی رو بشناسه تفاوت رو بین حامی با خیلی از خواننده های ... می فهمه
آیا واقعا تبعیض نیست ؟جایگاه بسیاری ار خواننده های بی کیفیت اینجاست که الان هستند؟
همیشه صداقت زیاد بوی تندی می ده...
جناب نصیری
روی سخنم با شماست.حامی در حمایت از دوست هنرمندش اهورا ایمان این بیانیه رو نوشته.شما درد ممنوع الکاری اهورا را چگونه توجیه میکنید؟؟؟غیر از این است که آقایان ماهواره ای برای کارمندان یک وزارتخانه درآمد زایی دارند و اهورا وحامی ندارند؟؟؟
افزودن یک دیدگاه جدید