با حضور پرشور مردم، قلندر موسیقی ایران در خاک زادگاهاش آرام گرفت
آواز صدیق تعریف بر پیکر هنرمند بلندآوازه موسیقی ایران
موسیقی ما - مراسم تدفین و خاکسپاری استاد محمدرضا لطفی ردیفدان، بداههنواز و آهنگساز برجسته ایران با حضور اقشار مختلف مردم و جمعی از هنرمندان در زادگاه وی گرگان برگزار شد.
به گزارش «موسیقی ما» در این مراسم که با حضور چندین هزار نفری هنردوستان و شیفتگان قلندر موسیقی ایران همراه بود، ابتدا گروه موسیقی ارتش به مارش عزا نواخت و در ادامه حسین علیزاده از دوستان و نزدیکان لطفی به ادای سخنرانی در رثای یار دیرین خویش پرداخت.
این نوازنده تار و سهتار در شروع خود سخنان خود و با ابراز تأثر از درگذشت همکار قدیماش گفت: «بسیار سخت است اگر بخواهید خودتان را جای من بگذارید؛ فکر نمیکنم کسی غیر از من هنر لطفی را بشناسد، چرا که ما شرایط سخت خوشی و ناخوشی را با هم گذراندیم. در شرایطی که حمل ساز ممنوع بود، در زیرزمین خانه خود موسیقی را زنده نگه داشتیم.»
وی افزود: «در زمان آشنایی من با استاد لطفی، مؤسسه هنری چاوش را بدون هیچگونه حمایت دولتی تشکیل دادیم و این اتحاد، انسجام و همبستگی را تا آخر حفظ کردیم.»
علیزاده اظهار داشت: «از جوانی روزگار را با هم گذراندیم و با هم بودیم و شرایط سخت و خوشیها را با هم سپری کردیم، هر کدام ما قسمتی از عرصه موسیقی ایران را بنیان نهادیم.»
وی تصریح کرد: «اگر لطفی نبود، امروز موسیقی نبود؛ موسیقی ایران میراث کهن ماست و از 10 یا 20 سال پیش به وجود نیامده، بلکه تاریخی طولانی دارد و هیچکس نمیتواند منکر آن شود. فرهنگ ایران در جهان ثبت شده و موسیقی نیز بخشی از این فرهنگ است. اثرگذاری موسیقی لطفی در تاریخ جهان ثبت میشود و همین باعث آرامش ما خواهد بود.»
علیزاده افزود: «آدمهای بزرگ موسیقی را درک میکنند، حضور گسترده مردم هم نشان از درک موسیقی و استاد لطفی است، اما خطابِ من به مسئولان این است که موسیقی را درک کنند و بدانند هنرمندان وابسته به هیچ جریان سیاسی نیستند، آنها برای هنر و فرهنگ تلاش میکنند و به خاطر همین هنر هم شناخته میشوند.»
حسین علیزاده پس از صحبتهای خود از صدیق تعریف خواننده موسیقی ایرانی درخواست کرد تا در رثای لطفیِ بزرگ آوازی بخواند و تعریف هم با اجات این خواسته، حالی دگرگون به مراسم و حاضران در آن بخشید.
تعریف، آواز خود را با شعری بهجا و شگفتانگیز از احمد شاملو و در گوشه حجاز ابوعطا آغاز کرد: «هرگز از مرگ نهراسیدهام/ اگرچه دستانش از ابتذال شکنندهتر بود/ هراس من -باری- همه از مردن در سرزمینی است/ که مزد گورکن/ از آزادی آدمی/ افزونتر باشد.» او سپس با ابیات درخشان حافظ به نهفت سرک کشید: «چندان که گفتم غم با طبیبان/ درمان نکردند مسکین غریبان/ یا رب امان ده تا باز بیند/ چشم محبان روی حبیبان» پایانبخش آواز استاد صدیق تعریف ابیات دیگری از حافظ بود در مایه دشتی: «جانا چه گویم شرح فراقت/ چشمی و صد نم، جانی و صد آه»
در این مراسم که با حضور داریوش طلایی، حسین علیزاده، صدیق تعریف و جمعی دیگر از هنرمندان برپا شد، استاد محمدرضا لطفی بنا به وصیت خود در خاک زادگاهاش به خاک سپرده شد. روحش شاد، یادش گرامی.
به گزارش «موسیقی ما» در این مراسم که با حضور چندین هزار نفری هنردوستان و شیفتگان قلندر موسیقی ایران همراه بود، ابتدا گروه موسیقی ارتش به مارش عزا نواخت و در ادامه حسین علیزاده از دوستان و نزدیکان لطفی به ادای سخنرانی در رثای یار دیرین خویش پرداخت.
این نوازنده تار و سهتار در شروع خود سخنان خود و با ابراز تأثر از درگذشت همکار قدیماش گفت: «بسیار سخت است اگر بخواهید خودتان را جای من بگذارید؛ فکر نمیکنم کسی غیر از من هنر لطفی را بشناسد، چرا که ما شرایط سخت خوشی و ناخوشی را با هم گذراندیم. در شرایطی که حمل ساز ممنوع بود، در زیرزمین خانه خود موسیقی را زنده نگه داشتیم.»
وی افزود: «در زمان آشنایی من با استاد لطفی، مؤسسه هنری چاوش را بدون هیچگونه حمایت دولتی تشکیل دادیم و این اتحاد، انسجام و همبستگی را تا آخر حفظ کردیم.»
علیزاده اظهار داشت: «از جوانی روزگار را با هم گذراندیم و با هم بودیم و شرایط سخت و خوشیها را با هم سپری کردیم، هر کدام ما قسمتی از عرصه موسیقی ایران را بنیان نهادیم.»
وی تصریح کرد: «اگر لطفی نبود، امروز موسیقی نبود؛ موسیقی ایران میراث کهن ماست و از 10 یا 20 سال پیش به وجود نیامده، بلکه تاریخی طولانی دارد و هیچکس نمیتواند منکر آن شود. فرهنگ ایران در جهان ثبت شده و موسیقی نیز بخشی از این فرهنگ است. اثرگذاری موسیقی لطفی در تاریخ جهان ثبت میشود و همین باعث آرامش ما خواهد بود.»
علیزاده افزود: «آدمهای بزرگ موسیقی را درک میکنند، حضور گسترده مردم هم نشان از درک موسیقی و استاد لطفی است، اما خطابِ من به مسئولان این است که موسیقی را درک کنند و بدانند هنرمندان وابسته به هیچ جریان سیاسی نیستند، آنها برای هنر و فرهنگ تلاش میکنند و به خاطر همین هنر هم شناخته میشوند.»
حسین علیزاده پس از صحبتهای خود از صدیق تعریف خواننده موسیقی ایرانی درخواست کرد تا در رثای لطفیِ بزرگ آوازی بخواند و تعریف هم با اجات این خواسته، حالی دگرگون به مراسم و حاضران در آن بخشید.
تعریف، آواز خود را با شعری بهجا و شگفتانگیز از احمد شاملو و در گوشه حجاز ابوعطا آغاز کرد: «هرگز از مرگ نهراسیدهام/ اگرچه دستانش از ابتذال شکنندهتر بود/ هراس من -باری- همه از مردن در سرزمینی است/ که مزد گورکن/ از آزادی آدمی/ افزونتر باشد.» او سپس با ابیات درخشان حافظ به نهفت سرک کشید: «چندان که گفتم غم با طبیبان/ درمان نکردند مسکین غریبان/ یا رب امان ده تا باز بیند/ چشم محبان روی حبیبان» پایانبخش آواز استاد صدیق تعریف ابیات دیگری از حافظ بود در مایه دشتی: «جانا چه گویم شرح فراقت/ چشمی و صد نم، جانی و صد آه»
در این مراسم که با حضور داریوش طلایی، حسین علیزاده، صدیق تعریف و جمعی دیگر از هنرمندان برپا شد، استاد محمدرضا لطفی بنا به وصیت خود در خاک زادگاهاش به خاک سپرده شد. روحش شاد، یادش گرامی.
منبع:
ایسنا و موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 16 اردیبهشت 1393 - 06:04
دیدگاهها
مراسم بسیار خوبی بود از مسولان استان تشکر میکنم
افزودن یک دیدگاه جدید