نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
یادداشتی از بهراد توکلی
نگاهی به آلبوم هزارمضراب محمدرضا لطفی
- بهراد توکلی
بداهه نوازیهای او مانند ردیف موسیقی دستگاهی دارای بافتی منسجم و در هم تنیده است و جملات در این بافت مبتنی بر جنلات اوازی و سازی چنان بر هم کرسی بندی میشود که ارتباط ملودیک با هم نوعی ارتباط معنائی میان فرازها را نیز برقرار میکند که حالتی روایتگر به بافت کلی اثر میدهد که این ویزگی آخر موضوعی فراتر از ردیف است از سوی دیگر در ردیف موسیقی دستگاهی جملات در روند دستگاه افزایش سرعت مییابند جملات لطفی علاوه بر دارا بودن این مشخصه از نظر محتوای داخلی نیز دارای تغییرات افزایشی از ساده به پیچیده است به این معنی که او عموما با چند مضراب ساده و چند ملودی کوتاه آغاز میکند و به تدریج بر تنوع و پیچیدگی و طول جملات او افزوده میشود تسلط و دانش او بر منطق موسیقی دستگاه به گونهای است که در آفرینش نه تنها در نمیماند بلکه مسیر هائی را میپی ماید که تا کنون کمتر پیموده شده است.
استفاده از کوکهای نامعمول در یک تکنوازی بلند (نظیر همین البوم) و چگونگی در هم آمیختن مدهای متناسب از یک یل چند دستگاه با یکدیگر مهارتی است که جز از طریق دانش و نیز تلمذ طولانی نزد اساتید قدیم موسیقی دستگاهی امکان پذیر نیست با احترام به همه اساتید و هنرمندان اما باید اینجا به این واقعیت اذعان نمائیم که زمان اموزش اکثر هنرمندان هم نسل با لطفی نزد اساتیدی چون شهنازی، برومند، دوامی و... اندک و حتی دیدارهایشان با برخی از اساتید ذکر شده بعضا بسیار محدود بوده است. بیگمان لطفی بارزترین هنرمندی است که در دوره بعد از اتنقلاب بدین سو پرچم بداههن نوازی و تکنوازی را برافراشته نگاه داشته است.
آلبوم هزار مضراب نیز از همان سنت همیشگی تکنوازیهای محمدرضا لطفی پیروی میکند انتخاب کوک نامعمول برای شورِ «ر» (دو، فا، میکرن، ر) دست نوازنده را برای رفتن به شور دوم (از مسیر سلمک و شهناز) میبندد از سوی دیگر دشتی آن نیز (دشتی لا) روی سیمهای میانی تار به دلیل کوک واخوان نامطلوب است اما با همهٔ این محدودیتها لطفی چنان مدهای دشتی و رهاب را با فضای اصلی شور استادانه در آمیخته که نه تنها شنونده احساس خستگی نمیکند بلکه فضای جدیدی را نیز در شور میشنود که برای گوش تازگی دارد.
نکته دیگری که در اینجا به جا به نظر میرسد که به آن اشاره شود شعر خوانی لطفی در تکنوازیهایش است مورد اخیر از مواردی است که در محافل موسیقی بحثهای متفاوتی را برانگیخته است اگر با استانداردهای آواز کلاسیک موسیقی ایرانی به این بخش از هنر لطفی نگاه کنیم، آواز خواندن لطفی فاقد تحریر است بعضا به لحاظ تلفیق شعر با موسیقی نیز با زاویه دید آواز کلاسیک فاصله دارد اما خود لطفی هیچگاه مدعی آواز خواندن در کنسرتهایش نبوده است شیوه خواندن او به نوعی به شیوه قلندرانه خانقاهی نزدیک است این سنت را علاوه بر خانقاهها در آواز مرشدهای قدیم نظیر مرحوم مرشد مرادی نیز مشاهده م کنیم در واقع آواز اینجا به عنوان عاملی جانبی مطرح است و چشمداشت یک آواز کلاسیک از آن چندان منطقی به نظر نمیرسد البته شنونده کاملا آزاد است که آن را بپسندد یا نپسندد کما اینکه هر دوی این سلائق در میان مخاطبان عادی و نیز اهل فن قابل مشاهده است اما این نکته را نباید از نظر دور داشت که خواندن در کنار نواختن قطعه به لحاظ بافت پلی ریتمیکی که ایجاد میکند که بسیار دشوار است و نیاز به تسلط بسیاری را بر ریتمهای ادواری میطلبد که به خوبی در آثار لطفی مشهود است.
به هر روی آلبوم هزارمضراب را مانند سایر آثار تکنوازیهای لطفی باید شنید و آموخت.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 20 فروردین 1391 - 00:00
دیدگاهها
afarin..doroste
باسلام
این اثر یکی از اثر های بی بدیل و شیرین حضرت استاد محمدرضا لطفی همانطور که هنرمند گرامی اقای توکلی اشاره نمود می باشد .
باشد که قدر حضرت استاد محمدرضا لطفی را بیشتر در ایران بدانیم.
اگر ایشان کمتر به دیگران بی احترامی و در هر موضوعی دخالت نمیکردند، مسلما احترامشان نزد اهالی موسیقی بیشتر بود.
ضمنا فرموده نگارنده در مورد تعداد آثار زنده ایشان بهیچوجه حقیقت ندارد. لطفا آمار غلط به مردم ندهید دوست عزیز،...وگرنه به درجه دکتری نائل خواهید شد.
کار زنده به بازار دادن ارزش هست ولی مهمتر از آان کار با ارزش به بازار دادن است که ایشان مدتهاست به این مهم نائل نشدهاند.
از صمیم قلب امیدوارم تا در سال جدید قدرت باز رفته از پنجه این بزرگوار را که سالهاست به چانهشان منتقل شده دوباره به پنجه ایشان بازگردد.
گل گفتی ، تغییر مکان قدرت ، از چانه به پنجه ، خدایا همه ما را به این مهم ، رهنمون فرما
آقای توکلی با بیراهه رفتن و تمجید و تعریفهای بی مایه و از روی تعصب از لطفی نمیتونین جایگاه متزلزلی که ایشون چه از لحاظ سازی( که بعد از آلبوم چشمه نوش دیگه کار شاخصی ازش نشنیدیم) و چه به لحاظ شخصیت هنری و اجتماعی گرفتارش شدن و ارتقا بدین..کسی که در حال حاضر خودش و سازش تکرار دست چندم آثار گذشتشه
واقغا بعد از چشمه نوش نشنیدی؟! لطفی نوزانده ای است که اگر هم گاهی خوب ننوازد از بسیاری از دیگران بهتر می نوازد همجنان.
با سلام
خدمت شما دوستان که نظ منفی نسبت به استاد بی بدیل موسیقی ایران زمین حضرت استاد محمدرضا لطفی دارید عرض می کنم که با تامل سخن گویید وبیشتر اثار استاد را گوش کنید
باشد که قدر حضرت استاد محمدرضا لطفی را بیشتر در ایران بدانیم.
افزودن یک دیدگاه جدید