گفتوگو با آهنگساز و نوازنده برجسته سهتار و خواهرزاده استاد پرویز مشکاتیان
بهداد بابایی: هرگز جامعه موسیقی را مثل امروز ندیدهام که همه با هم بد باشند و یکدیگر را مسخره کنند
موسیقی ما - «بهداد بابایی» نوازنده برجستهای است. با بسیاری از بزرگان موسیقی ایران کار کرده، سولیست گروه عارف به سرپرستی داییاش (پرویز مشکاتیان) بوده، جواب آواز «محمدرضا شجریان» را داده، با بسیاری دیگر از بزرگان کار کرده و نامش در فهرست بسیاری از برترین آلبومهای موسیقی سنتی ایران است. با همه اینها، او از نسلی است که امروزه کمتر میتوان نمونه رفتارشان، گفتارشان و عملکردشان را در موسیقی دید.
«بابایی» اهل گفتوگوهای متعدد نیست. اهل ایجاد شوی تبلیغاتی برای کارهایش، هنرش و سازش نیست. اهل جنجال و هیاهو و نقد منفی به هوای جلب توجه و نقد مثبت برای راهیافتن به تیم و دسته و باند کسی نیست. او در همه این سالها نواخته و ساخته. همین و دیگر هیچ. او از آن آدمهایی است که با هنرش زندگی میکند، نفس میکشد و انرژی میگیرد. او نوازندگی و آهنگسازی را تنها برای همینها میخواهد نه شهرت و محبوبیت و اقبال عمومی؛ چون از نسلی است که میداند تمام این چیزها موقتی است و تاریخ میماند و آثاری که از شما مانده است.
عوامل دیگری هم هستند که در این روزگار، عامل فروکاست ارزشهای راستین موسیقی هستند؛ از جمله توجه برخی از تهیهکنندگان بخش موسیقی به فروش بیشتر و تأثیر دیدگاههایشان برآثار هنرمندانمان. به عنوان مثال، در حال حاضر شاهد کم و کمتر شدن مقوله آواز از موسیقی هستیم و اصرار به تعدد تصنیف و ترانه در آثار، روز به روز از میزان ساز و آواز میکاهد و ساز و آواز، یکی از ارکان موسیقی سنتی این سرزمین است که متأسفانه در حال حاضر چیز زیادی از آن باقی نمانده است. باز میگویم که رپرتوار موسیقی سنتی ایران برای بسیاری از هنرمندان نسلهای بعد از ما جذاب نیست. گهگاه از زبانشان میشنویم که ردیف چیست و چه کسی دیگر حوصله ردیف دارد؟ این دیدگاه باعث میشود از اصل و ریشههامان منفک شویم و آثار به فضای درونی یا انواع موسیقیهای پیرامونمان معطوف شود. در برخی از آثار جدید، عطر و بوی موسیقی هندی، آذربایجانی و یا رنگ موسیقی بلوچستان و خراسان و... دریافت میشود و همین، باعث دوری از موسیقی سنتی شده و حالا با دوری از این نوع موسیقی، به موسیقی فولکلور ایران یا خارج از ایران روی آورده شده است. در موارد زیادی چنین است. در واقع برخی از آهنگسازان و نوازندگان ما -دانسته یا ندانسته- نهتنها از موسیقی فولک و موسیقی سایر ملل بلکه از موسیقی پاپ لسآنجلسی ایده میگیرند. این فرم از موسیقی، بیشتر مخاطب غیرحرفهای را راضی میکند. البته این شیوه بعضی از هنرمندان است نه همه آنها.
«بابایی» اهل گفتوگوهای متعدد نیست. اهل ایجاد شوی تبلیغاتی برای کارهایش، هنرش و سازش نیست. اهل جنجال و هیاهو و نقد منفی به هوای جلب توجه و نقد مثبت برای راهیافتن به تیم و دسته و باند کسی نیست. او در همه این سالها نواخته و ساخته. همین و دیگر هیچ. او از آن آدمهایی است که با هنرش زندگی میکند، نفس میکشد و انرژی میگیرد. او نوازندگی و آهنگسازی را تنها برای همینها میخواهد نه شهرت و محبوبیت و اقبال عمومی؛ چون از نسلی است که میداند تمام این چیزها موقتی است و تاریخ میماند و آثاری که از شما مانده است.
- * آقای بابایی! نسل شما که اتفاقاً فاصله چندان زیادی هم با نسل موزیسینهای بعد از خودتان نداشت، ویژگیهایی دارد که در نسل قبل و بعد دیده نمیشود. شما بعد از بزرگانی چون مشکاتیان، علیزاده و لطفی فعالیت موسیقاییتان را شروع کردید؛ هنرمندانی که خواهناخواه چهرهای اسطورهای داشتند و فعالیت زیر سایه آنها کاری دشوار بود. از سوی دیگر، نسلی بعد از شما وارد کار شدند که بسیار جسور بودند و ابزار بیشتری هم برای معرفی و ارائه در اختیار داشتند. همین سبب شد که ما از نسل شما آثار چندانی مشاهده نکنیم. انگار که شما بیشتر به خلق فکر کردید تا ارائه.
- * شما به نوآوریهای آن نسل اشاره میکنید. به نظر میرسد برخی از این نوآوریها گاه با مخالفت اساتید نسلهای قبل مواجه میشدهاند.
- * چیزی که در نسل بعد از شما کمتر به چشم میآید.
- * شما به «روزگار ما» اشاره میکنید. چه ناهماهنگیای میان این روزگار و ساخت موسیقی بر اساس مؤلفههای موسیقی ردیف-دستگاهی وجود دارد و چه چیزی است که به قول شما و به استناد آثار، حتی ساختههای بزرگان نیز آن عیار سابق را ندارد؟
عوامل دیگری هم هستند که در این روزگار، عامل فروکاست ارزشهای راستین موسیقی هستند؛ از جمله توجه برخی از تهیهکنندگان بخش موسیقی به فروش بیشتر و تأثیر دیدگاههایشان برآثار هنرمندانمان. به عنوان مثال، در حال حاضر شاهد کم و کمتر شدن مقوله آواز از موسیقی هستیم و اصرار به تعدد تصنیف و ترانه در آثار، روز به روز از میزان ساز و آواز میکاهد و ساز و آواز، یکی از ارکان موسیقی سنتی این سرزمین است که متأسفانه در حال حاضر چیز زیادی از آن باقی نمانده است. باز میگویم که رپرتوار موسیقی سنتی ایران برای بسیاری از هنرمندان نسلهای بعد از ما جذاب نیست. گهگاه از زبانشان میشنویم که ردیف چیست و چه کسی دیگر حوصله ردیف دارد؟ این دیدگاه باعث میشود از اصل و ریشههامان منفک شویم و آثار به فضای درونی یا انواع موسیقیهای پیرامونمان معطوف شود. در برخی از آثار جدید، عطر و بوی موسیقی هندی، آذربایجانی و یا رنگ موسیقی بلوچستان و خراسان و... دریافت میشود و همین، باعث دوری از موسیقی سنتی شده و حالا با دوری از این نوع موسیقی، به موسیقی فولکلور ایران یا خارج از ایران روی آورده شده است. در موارد زیادی چنین است. در واقع برخی از آهنگسازان و نوازندگان ما -دانسته یا ندانسته- نهتنها از موسیقی فولک و موسیقی سایر ملل بلکه از موسیقی پاپ لسآنجلسی ایده میگیرند. این فرم از موسیقی، بیشتر مخاطب غیرحرفهای را راضی میکند. البته این شیوه بعضی از هنرمندان است نه همه آنها.
- * مسأله همینجا است. چگونه است موسیقیای که آبشخور موزیسینها از دوران قاجار تاکنون بوده، حالا دیگر پاسخگو نیست یا هست و علاقهای به استفاده از آن وجود ندارد؟
- * از دیگر ساحتهایی که شما به آن اشاره دارید، موسیقی فولک سرزمینهای اطراف ما است. این خوب است یا بد؟ یعنی میتواند به غنای موسیقی ما کمک کند یا نه؟
- * اصلاً جامعه ما پذیرای موسیقی کلاسیک ایرانی به معنای خاص آن هست؟ آیا اصرار به خلق اثر در این چارچوب، به موزهای شدن این موسقی سنتی نمیانجامد؟ اجرای این موسیقی در سالن چهارهزار نفری به فراگیری بیشتر آن کمک نمیکند؟
- * اما همین آقای مشکاتیان آثاری ساخته که بهشدت مورد اقبال عموم قرار میگیرد؛ با وجود آنکه به ذات و اصالت موسیقی ردیف وفادار است. این چه جادویی است؟
- * با شناختی که از استاد مشکاتیان دارید، گمان میکنید که اگر عمر ایشان مستدام میماند، همچنان به همان سنت وفادار میماند یا با توجه به جامعه امروز ایران، ایشان هم گوشه چشمی به موسیقی امروز میانداخت؟ به هر حال یک هنرمند خلق میکند برای شنیده شدن.
- * این مسأله شامل خلق میشد یا ارائه؟
- * سرنوشت این آثار چیست؟
- * این همنشینی با داییتان، استاد مشکاتیان چه تأثیری در وجود شما داشت؟
- * شاعر مورد علاقهشان چه کسی بود؟
- * در این میان از مسألهای هم نمیتوان گذشت. اینکه اساتید نسل پیش از شما از این سرمایه توسط اساتید پیشین خود استفاده کردند و چنان با موسیقیشان عجین شد که این قدرت را پیدا کردند که آثار متعدد و همواره قدرتمندی تولید کنند؛ ولی این ارتباط با نسل بعد و نسلهای بعدتر قطع میشود. بدون ملاحظات متداول، باید گفت که این اساتید در انتقال این دانستهها کمکاری کردند و باعث یک انقطاع موسیقایی شدند.
- * ناشدنی؟
- * برگردیم به همان سؤال نخست و دلیل این میزان کمکاری شما در ارائه.
- * منظورم تنها خلق نیست، انتشار است؛ که البته شاید این هم ناشی از همنشینی و همان تفکر استاد مشکاتیان است.
- * کارها بیکلام است یا برای خوانندهای ساخته شده؟
- * تنها برای سهتار؟
- * ما «مخبرالسطلنه هدایت» را بیشتر به عنوان یک رجل سیاسی میشناسیم؛ ایشان موسیقی هم میدانسته؟
- * صفحهای از نوازندگی مهدیخان صلحی باقی مانده است؟
- * با این وجود، سیدیهایتان بالاخره امسال منتشر میشود؟
- * و دیگر در زمینه اجرا برنامهای ندارید؟
- * اصلاً ذات موسیقی ما چهقدر با اجرا در سالنهای بزرگ هماهنگ است؟ ضمن آنکه این عطش اجرا در سالنهای بزرگ برای چه تا این اندازه در هنرمندان ما وجود دارد؟ چرا ما تاکنون کمتر اجراهای کوچک داشتهایم؟
- * یعنی معتقدید تالارها و سالنهای بزرگ چندان هماهنگیای با اجرای تکنوازی یا دونوازی ندارد؟
- * درباره حال و هوای آثار جدیدتان توضیح میدهید؟
- * گفتید به موسیقی بدونکلام اعتقاد بیشتری دارید. حال و هوای خودتان را در تهران 96 با موسیقی بیکلام چگونه به نمایش میگذارید؟
- * و در نهایت برسیم به حضور شما در خانه موسیقی. با آن همه انتقاد، چهطور به این خانه رفتید؟ اصلاً از آن حاشیهها باخبر بودید؟
- * چه خبر است؟
- * آقای بابایی چرا جامعه موسیقی اینقدر خشمگین است؟
منبع:
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 26 اردیبهشت 1396 - 10:25
دیدگاهها
اثار منتشر نشده اسناد مشکاتیان منتشر شود روح تازه ایی در کالبد نیمه جان موسیقی ایران دمیده می شود ایکاش فرزندانش اثار ایشان را منتشر کنند
فعلا که آئین از فضای هنری پدر بزرگوارش فاصله ی بسیار گرفته است ولی شاید روزی در وی جرقه ای هنری اتفاق بیفتد و ذهنش متبلور شود و راه پدر را (لااقل از نگاه هنری) ادامه دهد. فعلا آنچه می نوازد و اجرا می کند در حد نمایش های سطح پایین خیمه شب بازیست و فاصله ی بسیار دارد تا یک ذهن خلاق و هنرمند. به امید چنین روزی
بسیار شیرین و زیبا بود..خستگی مان در رفت
خواهش میکنم گفته های استاد بابایی رو بیشتر منتشر کنید و مصاحبه ها و نشست های بیشتری با ایشون داشته باشین
پیشنهاد من اینه که با استاد بابایی طرح موضوع خلاقانه به صورت دوره ای داشته باشین .. پرسش و پاسخ های بیشتری رو بر روی صفحات وب حکاکی کنید
افزودن یک دیدگاه جدید