در پی انتشار یک استوری از سوی امید حاجیلی
از ابعاد تازه حواشی و بحران مالی مسابقه «بندبازی» پرده برداشته شد
موسیقی ما – «امید حاجیلی» روز جمعه چهارم شهریور با انتشار یک استوری درباره یکی از حواشی مسابقه استعدادیابی «بندبازی» صحبتهایی به میان آورد. او در این استوری از مدیر فروشگاه ماهور که اسپانسر مسابقه بندبازی در زمینه تأمین ساز بوده است عذرخواهی کرد. «فرهاد گویآبادی»، مدیر برنامههای امید حاجیلی، هم ساعاتی بعد با انتشار یک استوری تلویحاً اعلام کرد که مسائل مالی مسابقه بندبازی و مشکلات آنها با اسپانسر پروژه فراتر از این مسائل بوده است.
فرهاد گوی آبادی در پاسخ به پیگیری خبرنگار «موسیقی ما» اعلام کرد:«چند اتفاق همزمان در پایان مسابقه بندبازی رخ داد. بدترین اتفاق برای فروشگاه «ماهور» به عنوان اسپانسر برنامه بود. این فروشگاه قرداد غیرمالی با برنامه داشت و قرار بود ساز در اختیار مسابقه بندبازی قرار دهد و در پایان برنامه هم سازهای خود را دریافت کند. به دلیل بدهی تیم تولید بندبازی به نمایشگاه بینالمللی تهران، سوله محل ضبط این مسابقه پلمب شده است و تا زمانی که پول پرداخت نشود فروشگاه ماهور نمیتواند سازهای خودش را خارج کند. اکنون این فروشگاه دچار مشکلات زیادی شده است و آقای «نیما بانک» به عنوان تهیهکننده و کارگردان و آقای «مهدی چراغی» به عنوان مدیر تولید برنامه پاسخ مدیر فروشگاه ماهور را نمیدهند. آخرین صحبتی که آقای چراغی با مدیر فروشگاه ماهور انجام داده است به ایشان اعلام کرده است که این موضوع به من ارتباطی ندارد و از آقای بانک پیگیری کنید و نیما بانک هم پاسخ تلفن او را نمیدهد. حرف آنها این است که پلتفرم «فیلمنت» به آنها بدهکار است اما هفته گذشته جلسهای با فیلمنت داشتیم و آقای «علی سرتیپی» چند صورتجلسه و سند به ما نشان داد و اعلام کرد که ما اساساً به بندبازی بدهکار نیستیم. از سوی دیگر داورها با فیلمنت قرارداد داشتند و فیلمنت تعهدات خودش را انجام داده است. جایزه گروه اول هم از سوی فیلمنت پرداخت شده است.»
او در ادامه گفت:«در این بین کسانی که با تیم تولید بندبازی قرارداد مستقیم داشتند دچار مشکل شدهاند. من در جریان هستم که عوامل تولید پروژه مانند دستیار کارگردان و برنامهریز و فیلمبردار و صدابردار و نور و... پول خود را در حد حقوق ماهانهای که توافق شده بودند را هم دریافت نکردهاند. آنها سه ماه حقوق عقب افتاده داشتند و اکنون هم سه ماه از پایان برنامه گذشته است و هنوز پولی دریافت نکردهاند. در جریان هستم که آنها هر بار برای دریافت معوقات خود مراجعه کردهاند با این پاسخ مواجه شده اند که فیلمنت به آنها پول پرداخت نکرده است. فیلمنت هم طبق اسنادی که دیدیم و صورتجلسهای که موجود بود اعلام میکند هیچ بدهی نداریم.»
گوی آبادی در ادامه تصریح کرد:«مشکل من و امید حاجیلی هم این است که اسپانسر برنامه را ما معرفی کردیم و با ضمانت ما وارد این پروژه شد و آنها اساساً قصد نداشتند که چنین کاری انجام دهند. آنها به دلیل دوستی قدیمی با من و به اعتبار امید حاجیلی و اینکه ما معرف آنها بودیم وارد چنین پروژهای شدند و این مشکلات پیش آمده است. سازهای فروشگاه ماهور در سوله در حال آسیب دیدن است و همچنین آنها میگویند که این سازها را فروختهاند و طبق زمان بندی باید به مشتری تحویل بدهیم و امکان وارد کردن نمونه مشابه آن سازها هم وجود ندارد. متأسفانه در این بین، ما که معرف و ضامن اسپانسرینگ پروژه بودیم دچار مشکل شدیم و عوامل هم گرفتار وصول معوقات خود هستند.»
مدیر برنامههای امید حاجیلی نهایتاً به مشکل جدی تیم صدابرداری زنده بندبازی هم این چنین اشاره داشت:«یکی از موارد خیلی بدی هم که در اواخر تولید برنامه به دلیل مسائل مالی رخ داد این بود که تیم صدابرداری لایو برنامه دچار مشکل شدند و این موضوع را میتوانید از میلاد حسینزاده و رضا کلهر بپرسید. چرا که کار به حضور نیروی انتظامی و شکایت رسید و اتفاقات ناخوشایندی بود. فکر میکنم در سه یا چهار هفته پایانی این مسائل رخ داد.»
هانیه پرهیزکار که به عنوان تلنت منیجر در پروژه بندبازی حضور داشت یکی از عوامل این مسابقه بود که در پاسخ به خبرنگار «موسیقی ما» درباره معوقات مالی و دستمزدی خود گفت:«من هانیه پرهیزکار هستم و اواخر آذرماه از طرف خانم «زهرا آهویی» که نویسنده بندبازی بودند به این پروژه، معرفی و ملحق شدم. من برای سمت «تلنت منیجر» پروژه توسط آقای چراغی مورد مصاحبه قرار گرفتم و سمتی که داشتم در حقیقت مدیریت شرکت کنندهها بود که با سرپرست بندها در ارتباط بودم. وظیفه من مدیریت زمان حضور بندها و آفیش کردن آنها و آثاری که قرار بود اجرا کنند بود و کار کم زحمتی هم نبود. قرار بود با حقوق ماهانه هفت میلیون و به مدت سه ماه با این پروژه همکاری داشته باشم. قرارداد خودم را ندارم و به من تحویل ندادند. قرار بود که یک فاصلهای در پخش به مدت دو سه هفته وجود داشته باشد اما بیشتر از یک ماه زمان برد و کل پروژه در ماه بهمن تعطیل بود. چنین بیبرنامگیهایی در پروژه بسیار وجود داشت و به همین دلیل پروژهای که قرار بود تا پایان اسفند به اتمام برسد، تا پایان اردیبهشت طول کشید. من به دلایل شخصی و بینظمیهایی که وجود داشت، فروردین ماه آخر همکاری من بود. من اضافهتر از اسفند هم کار کردم و دستمزدی که گرفتم در حقیقت پیشپرداختی بود که گرفتم. این پیش پرداخت مبلغ سه میلیون تومان بود و قرار بود که الباقی مبلغ قرارداد یعنی هجده میلیون به حساب بنده واریز شود. کل دریافتی من در نهایت نه میلیون و پانصد هزار تومان بود و یک ماه هم اضافه تر از زمان قرارداد، همکاری داشتم. بنا براین همچنان طلب من سر جای آن است و علاوه بر یک ماه کار اضافه، هیچ قرارداد جدیدی با من امضا نشده است. این اتفاق برای خیلی از عوامل بندبازی رخ داد که بیشتر از زمان خودشان کار کردند ولی نه قرارداد جدیدی با آنها منعقد شد و نه حقوقشان به صورت کامل پرداخت شده است.»
او در ادامه اعلام کرد:«در قرارداد ما «خانه سینما» به عنوان حَکَم معرفی شد ولی چون قرارداد من در اختیار خودم نیست، که این هم باز اتفاقی است که برای خیلیها در بندبازی رخ داده است و قراردادشان دست خودشان نیست، نتوانستم پیگیری کاملی داشته باشم. طرف قرارداد من آقای نیما بانک به عنوان کارگردان و آقای مهدی چراغی بودند. این دو نفر هیچ مسئولیتی بابت پرداخت حقوق ما بر عهده نگرفتند. من مکالمههای متعددی با آقای چراغی برای پیگیری حقوق خودم داشتم اما چیزی که ایشان گفتند این بود که به من بیست و یک میلیون تومان پرداخت میکنند و بابت آن یک ماه هم کار اضافه هم پرداختی جداگانهای انجام میدهند. اما هنوز همان مبلغ اولیه را هم تسویه نکردهاند! حرفهای ضد و نقیضی را شنیدیم و تاریخهای زیادی را برای پرداخت حقوق مطرح کردند که هیچکدام انجام نشده است.»
هانیه پرهیزکار نهایتاً گفت:«ما بارها تماس گرفتیم و زمان دادیم و فقط تاریخهای مختلفی دادند که در آن تاریخها به تعهدات خود عمل نکردند و فقط ما را معطل کردند. از یک جایی به بعد آقای چراغی کلاً پیامها را جواب ندادند و آقای بانک هم پیام من را دیدند و جواب ندادند. آخرین دریافتی که از پروژه داشتم برای ماه اسفند بود و طلب فروردین و بهمن و دی را دارم چرا که عدم فعالیت پروژه مشکل من نبوده است و در تمام این مدت مشغول دورکاری بودم. تمام مدارک دورکاری هم موجود است و بابت تاخیرها و بینظمیهای برنامه هم من موظف بودم که به شرکتکنندهها توضیح بدهم. در حقیقت من طرف حساب شرکتکنندهها بودم. شرکتکنندهها به برنامه معنی میدادند و اگر آنها نبودند و توسط من، مدیریت نمیشدند برنامه واقعاً به هم میریخت. آنها طلب من را ندادهاند و اسکرین شات تمامی چتها را هم موجود دارم و در این چتها تاریخهای مختلف توسط آقای چراغی اعلام شده است که در هیچکدام از این تاریخها، تعهداتشان انجام نشده است. برای هرکدام از اعضای تیم هم یک دلیلی آوردهاند و آقای بانک هم کلاً پاسخی به بنده ندادند.»
سایت «موسیقی ما» این آمادگی را دارد تا جوابیه هرکدام از عوامل مسابقه استعدادیابی بندبازی که در این گزارش از آنها نام برده شد را منتشر نماید.
فرهاد گوی آبادی در پاسخ به پیگیری خبرنگار «موسیقی ما» اعلام کرد:«چند اتفاق همزمان در پایان مسابقه بندبازی رخ داد. بدترین اتفاق برای فروشگاه «ماهور» به عنوان اسپانسر برنامه بود. این فروشگاه قرداد غیرمالی با برنامه داشت و قرار بود ساز در اختیار مسابقه بندبازی قرار دهد و در پایان برنامه هم سازهای خود را دریافت کند. به دلیل بدهی تیم تولید بندبازی به نمایشگاه بینالمللی تهران، سوله محل ضبط این مسابقه پلمب شده است و تا زمانی که پول پرداخت نشود فروشگاه ماهور نمیتواند سازهای خودش را خارج کند. اکنون این فروشگاه دچار مشکلات زیادی شده است و آقای «نیما بانک» به عنوان تهیهکننده و کارگردان و آقای «مهدی چراغی» به عنوان مدیر تولید برنامه پاسخ مدیر فروشگاه ماهور را نمیدهند. آخرین صحبتی که آقای چراغی با مدیر فروشگاه ماهور انجام داده است به ایشان اعلام کرده است که این موضوع به من ارتباطی ندارد و از آقای بانک پیگیری کنید و نیما بانک هم پاسخ تلفن او را نمیدهد. حرف آنها این است که پلتفرم «فیلمنت» به آنها بدهکار است اما هفته گذشته جلسهای با فیلمنت داشتیم و آقای «علی سرتیپی» چند صورتجلسه و سند به ما نشان داد و اعلام کرد که ما اساساً به بندبازی بدهکار نیستیم. از سوی دیگر داورها با فیلمنت قرارداد داشتند و فیلمنت تعهدات خودش را انجام داده است. جایزه گروه اول هم از سوی فیلمنت پرداخت شده است.»
او در ادامه گفت:«در این بین کسانی که با تیم تولید بندبازی قرارداد مستقیم داشتند دچار مشکل شدهاند. من در جریان هستم که عوامل تولید پروژه مانند دستیار کارگردان و برنامهریز و فیلمبردار و صدابردار و نور و... پول خود را در حد حقوق ماهانهای که توافق شده بودند را هم دریافت نکردهاند. آنها سه ماه حقوق عقب افتاده داشتند و اکنون هم سه ماه از پایان برنامه گذشته است و هنوز پولی دریافت نکردهاند. در جریان هستم که آنها هر بار برای دریافت معوقات خود مراجعه کردهاند با این پاسخ مواجه شده اند که فیلمنت به آنها پول پرداخت نکرده است. فیلمنت هم طبق اسنادی که دیدیم و صورتجلسهای که موجود بود اعلام میکند هیچ بدهی نداریم.»
گوی آبادی در ادامه تصریح کرد:«مشکل من و امید حاجیلی هم این است که اسپانسر برنامه را ما معرفی کردیم و با ضمانت ما وارد این پروژه شد و آنها اساساً قصد نداشتند که چنین کاری انجام دهند. آنها به دلیل دوستی قدیمی با من و به اعتبار امید حاجیلی و اینکه ما معرف آنها بودیم وارد چنین پروژهای شدند و این مشکلات پیش آمده است. سازهای فروشگاه ماهور در سوله در حال آسیب دیدن است و همچنین آنها میگویند که این سازها را فروختهاند و طبق زمان بندی باید به مشتری تحویل بدهیم و امکان وارد کردن نمونه مشابه آن سازها هم وجود ندارد. متأسفانه در این بین، ما که معرف و ضامن اسپانسرینگ پروژه بودیم دچار مشکل شدیم و عوامل هم گرفتار وصول معوقات خود هستند.»
مدیر برنامههای امید حاجیلی نهایتاً به مشکل جدی تیم صدابرداری زنده بندبازی هم این چنین اشاره داشت:«یکی از موارد خیلی بدی هم که در اواخر تولید برنامه به دلیل مسائل مالی رخ داد این بود که تیم صدابرداری لایو برنامه دچار مشکل شدند و این موضوع را میتوانید از میلاد حسینزاده و رضا کلهر بپرسید. چرا که کار به حضور نیروی انتظامی و شکایت رسید و اتفاقات ناخوشایندی بود. فکر میکنم در سه یا چهار هفته پایانی این مسائل رخ داد.»
هانیه پرهیزکار که به عنوان تلنت منیجر در پروژه بندبازی حضور داشت یکی از عوامل این مسابقه بود که در پاسخ به خبرنگار «موسیقی ما» درباره معوقات مالی و دستمزدی خود گفت:«من هانیه پرهیزکار هستم و اواخر آذرماه از طرف خانم «زهرا آهویی» که نویسنده بندبازی بودند به این پروژه، معرفی و ملحق شدم. من برای سمت «تلنت منیجر» پروژه توسط آقای چراغی مورد مصاحبه قرار گرفتم و سمتی که داشتم در حقیقت مدیریت شرکت کنندهها بود که با سرپرست بندها در ارتباط بودم. وظیفه من مدیریت زمان حضور بندها و آفیش کردن آنها و آثاری که قرار بود اجرا کنند بود و کار کم زحمتی هم نبود. قرار بود با حقوق ماهانه هفت میلیون و به مدت سه ماه با این پروژه همکاری داشته باشم. قرارداد خودم را ندارم و به من تحویل ندادند. قرار بود که یک فاصلهای در پخش به مدت دو سه هفته وجود داشته باشد اما بیشتر از یک ماه زمان برد و کل پروژه در ماه بهمن تعطیل بود. چنین بیبرنامگیهایی در پروژه بسیار وجود داشت و به همین دلیل پروژهای که قرار بود تا پایان اسفند به اتمام برسد، تا پایان اردیبهشت طول کشید. من به دلایل شخصی و بینظمیهایی که وجود داشت، فروردین ماه آخر همکاری من بود. من اضافهتر از اسفند هم کار کردم و دستمزدی که گرفتم در حقیقت پیشپرداختی بود که گرفتم. این پیش پرداخت مبلغ سه میلیون تومان بود و قرار بود که الباقی مبلغ قرارداد یعنی هجده میلیون به حساب بنده واریز شود. کل دریافتی من در نهایت نه میلیون و پانصد هزار تومان بود و یک ماه هم اضافه تر از زمان قرارداد، همکاری داشتم. بنا براین همچنان طلب من سر جای آن است و علاوه بر یک ماه کار اضافه، هیچ قرارداد جدیدی با من امضا نشده است. این اتفاق برای خیلی از عوامل بندبازی رخ داد که بیشتر از زمان خودشان کار کردند ولی نه قرارداد جدیدی با آنها منعقد شد و نه حقوقشان به صورت کامل پرداخت شده است.»
او در ادامه اعلام کرد:«در قرارداد ما «خانه سینما» به عنوان حَکَم معرفی شد ولی چون قرارداد من در اختیار خودم نیست، که این هم باز اتفاقی است که برای خیلیها در بندبازی رخ داده است و قراردادشان دست خودشان نیست، نتوانستم پیگیری کاملی داشته باشم. طرف قرارداد من آقای نیما بانک به عنوان کارگردان و آقای مهدی چراغی بودند. این دو نفر هیچ مسئولیتی بابت پرداخت حقوق ما بر عهده نگرفتند. من مکالمههای متعددی با آقای چراغی برای پیگیری حقوق خودم داشتم اما چیزی که ایشان گفتند این بود که به من بیست و یک میلیون تومان پرداخت میکنند و بابت آن یک ماه هم کار اضافه هم پرداختی جداگانهای انجام میدهند. اما هنوز همان مبلغ اولیه را هم تسویه نکردهاند! حرفهای ضد و نقیضی را شنیدیم و تاریخهای زیادی را برای پرداخت حقوق مطرح کردند که هیچکدام انجام نشده است.»
هانیه پرهیزکار نهایتاً گفت:«ما بارها تماس گرفتیم و زمان دادیم و فقط تاریخهای مختلفی دادند که در آن تاریخها به تعهدات خود عمل نکردند و فقط ما را معطل کردند. از یک جایی به بعد آقای چراغی کلاً پیامها را جواب ندادند و آقای بانک هم پیام من را دیدند و جواب ندادند. آخرین دریافتی که از پروژه داشتم برای ماه اسفند بود و طلب فروردین و بهمن و دی را دارم چرا که عدم فعالیت پروژه مشکل من نبوده است و در تمام این مدت مشغول دورکاری بودم. تمام مدارک دورکاری هم موجود است و بابت تاخیرها و بینظمیهای برنامه هم من موظف بودم که به شرکتکنندهها توضیح بدهم. در حقیقت من طرف حساب شرکتکنندهها بودم. شرکتکنندهها به برنامه معنی میدادند و اگر آنها نبودند و توسط من، مدیریت نمیشدند برنامه واقعاً به هم میریخت. آنها طلب من را ندادهاند و اسکرین شات تمامی چتها را هم موجود دارم و در این چتها تاریخهای مختلف توسط آقای چراغی اعلام شده است که در هیچکدام از این تاریخها، تعهداتشان انجام نشده است. برای هرکدام از اعضای تیم هم یک دلیلی آوردهاند و آقای بانک هم کلاً پاسخی به بنده ندادند.»
سایت «موسیقی ما» این آمادگی را دارد تا جوابیه هرکدام از عوامل مسابقه استعدادیابی بندبازی که در این گزارش از آنها نام برده شد را منتشر نماید.
منبع:
اختصاصی سایت «موسیقی ما»
تاریخ انتشار : یکشنبه 6 شهریور 1401 - 12:00
افزودن یک دیدگاه جدید