استاد ابراهیم قنبریمهر درگذشت
جانِ شیفتهای که در هنرش به اجتهاد رسیده بود
موسیقی ما- استاد «ابراهیم قنبریمهر» (سازندهی برجستهی سازهای موسیقی) صبحِ امروز درگذشت. او با وجودِ آنکه خود استادی برجسته بود، همواره با عشق و ارادت از استاد خود ابوالحسن صبا یاد میکرد و با وجود استادی، خود را قطرهی کوچکی در دریای هنر میدانست و همین رازِ «قنبریمهر» شدنِ اوست. او جانِ شیفتهای داشت که موجب شد تا کارهای بیبدیلی در موسیقی شکل دهد. «قنبری مهر» منشوری چندوجهی سرشار از قابلیت و فردیت هنری بود و همین سبب شده بود تا به اجتهاد هنری رسیده بود. میتوان در وصفِ او گفت که قنبری مهر در سالهای زندگیاش، همواره یک وحدتِ درونی داشت.
پنجههای استاد قنبری مهر با خلاقیت، مجموعهی عظیمی از سازها را در دستوپنجهی هنرمندانِ تراز اول دنیا قرار داد که باعث افتخارِ ایرانیان است. او در پژوهش درباره چوب و شناخت آن نیز بینظیر بود؛ همچنین او عزتِ طبعِ بسیاری داشت و همین سبب شد تا آخرین روزهای زندگیاش با عزت زندگی کند.
یکی دیگر از خصوصیات این بزرگمرد موسیقی ایران علاوه بر ساخت ساز ابداع و بعضا ابتکاراتی که در سازسازی ایجاد کرد، تربیت شاگردانِ بسیار بود. مجموع تلاشهای او و شاگردانش سبب شد تا بسیاری از سازهای ایرانی تکمیل شده یا تغییرکنند و اشکالات آنها برطرف شود که از میان آنها میتوان به سازهای زهی کلاسیک و بسیاری سازهای ایرانی اشاره کرد. برای مثال او نزدیک نیم قرنِ پیش، قیچک سیستان و بلوچستان را تبدیل به قیچک شهری کرد. علاوه بر آن تا قبل از قنبری مهر بربطی وجود نداشت و او با تحقیقات خود دریافته بود که عود تغییر یافته بربط است. او در حجاریها و مینیاتورها ارتباط اندازه بربط را با بدن انسان پیدا کرد و بربط را به اندازه واقعی خود رساند.
پس از چند سال از ورودش به دنیای موسیقی گذشته بود که تصمیم گرفت تا برای یادگیری موسیقی و نوازندگی ویولن نزد استاد ابوالحسن صبا برود. پس از گذراندن یک دوره نتنویسی و آشنایی با گامهای موسیقی ایرانی و غربی و یادگیری نوازندگی، استاد صبا پیشنهاد ساخت ویولن را به او میدهد و او را به سورن آراکلیان معرفی میکند تا از اطلاعات و مطالعات نظریاش آگاه شود.
قنبریمهر در سال ۱۳۳۴ کارگاه سازسازی وزارت فرهنگ و هنر را تاسیس کرد و به واسطه روحیه نوآور خود، در سازهای ایرانی تغییراتی ایجاد کرد تا مشکلات این سازها را کمتر یا برطرف کند. از جملهی این فعالیتها میتوان به تنظیم فاصله گوشی، ثابت کردن خرک سهتار، تثبیت پردههای تار و سهتار با فلز، تغییر سرپنجه تار و سهتار به قالب گیتار، ایجاد شیار در اطراف دهانه کاسه و نقاره تار، طراحی ساز کروماتیک سنتور، تغییرات در سازهای قانون و کمانچه اشاره کرد.
از کارهای منحصر به فرد او، ابداع تکنیکی زیبا در تزئین سازها با بهرهگیری از تلفیق ورق برنج و چوبهای زینتی معروف به «مِهرکاری» است که استادان سازنده ساز، نام آن را از پسوند فامیل قنبریمهر گرفتهاند.
استاد فرهاد فخرالدینی دربارهی او میگوید: «نخستین بار وصف قنبری مهر را از استاد مشترک ما ابوالحسن صبا شنیدم. دستان استاد صبا معمولاً لاک الکلی و رنگی بود. یک روز از او پرسیدم دستهای شما چرا رنگی است؟ نگاه نافذی کرد و گفت من ساز هم میسازم. ویولن هم میسازم. ولی شاگردی دارم که آینده بسیار درخشانی دارد. صبا از این شاگرد اسم نبرد بعداً فهمیدم منظور او قنبری مهر است.»
او ادامه میدهد: «روزی به همراه دوستانم به منزل استاد قنبری مهر رفتیم. سال ۱۳۳۹، دو سه سال پس از فوت استاد صبا او در حال کار بود. این خاطره را برایش تعریف کردم بسیار به وجد آمد. قنبری مهر به تازگی از فرانسه که سفری بسیار موفق بود بازگشته بود. در این سفر نوازنده شهیر روس داویدو اویستراخ ویولن ساخت قنبری مهر را دیده بود و برای او بسیار جالب بود که یک ایرانی چنین سازی ساخته است. این نوازنده مطلبی را برای قنبری مهر نوشت. همان روز آقای قنبری مهر نامه را به من داد تا ترجمه شود که در مجله موزیک آن زمان چاپ شد. در آن نامه اویستراخ بزرگ قنبری مهر را استاد جوان با ذوق خطاب کرده و به او در خصوص ادراک درستش از ویولن تبریک گفته و برای او آرزوی موفقیت کرده است. برای ایران افتخار بزرگی است که یک ایرانی به فرانسه رفته دوره ای ببیند ساز بسازد و مورد توجه قرار گیرد. صبا دست به هر کاری زد نتیجه قابل توجه و بزرگی پدید آمد. در زمینه ساخت ساز هم انسان بزرگی همچون استاد قنبری مهر را پرورش داد. بدون شک قنبری مهر بزرگ ترین چهره عرصه سازسازی است.»
استاد فرهاد فخرالدینی تعدادی از این قیچکها را در انبار ساز هنرستان موسیقی پیدا کرد و با این سازها کنسرتی برگزار کرد که کنسرتِ آن با استقبال بسیار زیادی مواجه شد. این در حالی است که قنبری مهر علاوه بر این که استاد بزرگی در ساخت ساز است در ویولن نوازی نیز چیرهدست است. فیلمی از او وجود دارد که در حالِ نوازندگی ویولن است و آواز استاد شجریان او را همراهی میکند.
در شبِ بزرگداشتِ او در شبهای بخارا حسین بهروزینیا (نوازنده نام آشنای عود) دربارهی او گفت: «در سال ۱۳۴۹ وارد هنرستان موسیقی شدم و چون سنم کم بود اساتید هنرستان تار را برای من انتخاب کردند. چند سالی تار زدم و پس از چند سال در کنسرت های هنرستان سازی به محسن نفر که امروز نیز از نوازندگان برجسته است از طرف وزارت فرهنگ و هنر وقت هدیه شد. دیدم این ساز متفاوت است با کنجکاوی دریافتم که این ساز هنر استاد قنبری مهر است. همان روز آرزو کردم که من هم روزی نوازنده خوبی بشوم و ساز استاد را هدیه بگیرم. بعدها با عود آشنا شدم و پس از چند سال به عنوان نوازنده با گروههای حرفهای فعالیت کردم تا روزی برای این ساز مشکل پیش آمد و چون ساز بی نظیری بود نمیتوانستم آن را به دست هر کسی برای تعمیر بسپارم. با پرس و جو به آقای قنبری مهر رسیدم. در گوشهای از کارگاه او چشمم به سازی افتاد شبیه عود از استاد پرسیدم این چه سازی است قنبری مهر در پاسخ گفت این ساز بربط ایرانی است. پرسیدم مگر این ساز من همان بربط نیست که عربها گرفتند و دوباره با نام عود به ما دادند. قنبری مهر گفت نه اتفاقا ساز شما عود است. بربط کاسه کوچکتر و دسته بلندتری دارد. از استاد اجازه گرفتم و با آن بربط نواختم. نمیتوانستم چشم از آن ساز بردارم. در همان لحظه ساز خودم را از یاد بردم. از استاد آن ساز را خواستم اما استاد ساز را برای موزه ساخته بود. در همان روز اولین آلبومم را که با عود زده بودم اما نامش را بربط گذاشته بودم به استاد دادم. هفته بعد برای تحویل ساز به منزل قنبری مهر رفتم. استاد به من گفت سازت درست شده و این بربط هم برای شما. از خوشحالی پر در آوردم. گفت شما و من هر دو در یک مسیر گام بر میداریم. شما در احیای نوازندگی ایرانی این ساز و من در احیای ساختمان فیزیکی این ساز. آن روز خدا دنیا را به من داد. از آن روز دیگر به عود دست نزدم.»
او ادامه داد: «نخستین بار صدای ساز بربط در شهر مالموی سوئد در کنسرت گروه دستان شنیده شد، که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. چون با دیگر سازهای ایرانی بسیار هماهنگ بود. آن ساز دیگر پاره تن من بود. سپس با موزههای مختلف دنیا در تماس بودم تا به خواست استاد بربط ایرانی شناخته شود. سرانجام شورای موزه ساز لندن که بسیار معروف است درباره پیشنهاد من جلسه برگزار کردند و بربط را به دلیل اینکه ساخت استاد قنبری مهر بود پذیرفتند و به این ترتیب ساز را در موزه لندن به نمایش در آمد.»
پنجههای استاد قنبری مهر با خلاقیت، مجموعهی عظیمی از سازها را در دستوپنجهی هنرمندانِ تراز اول دنیا قرار داد که باعث افتخارِ ایرانیان است. او در پژوهش درباره چوب و شناخت آن نیز بینظیر بود؛ همچنین او عزتِ طبعِ بسیاری داشت و همین سبب شد تا آخرین روزهای زندگیاش با عزت زندگی کند.
یکی دیگر از خصوصیات این بزرگمرد موسیقی ایران علاوه بر ساخت ساز ابداع و بعضا ابتکاراتی که در سازسازی ایجاد کرد، تربیت شاگردانِ بسیار بود. مجموع تلاشهای او و شاگردانش سبب شد تا بسیاری از سازهای ایرانی تکمیل شده یا تغییرکنند و اشکالات آنها برطرف شود که از میان آنها میتوان به سازهای زهی کلاسیک و بسیاری سازهای ایرانی اشاره کرد. برای مثال او نزدیک نیم قرنِ پیش، قیچک سیستان و بلوچستان را تبدیل به قیچک شهری کرد. علاوه بر آن تا قبل از قنبری مهر بربطی وجود نداشت و او با تحقیقات خود دریافته بود که عود تغییر یافته بربط است. او در حجاریها و مینیاتورها ارتباط اندازه بربط را با بدن انسان پیدا کرد و بربط را به اندازه واقعی خود رساند.
پس از چند سال از ورودش به دنیای موسیقی گذشته بود که تصمیم گرفت تا برای یادگیری موسیقی و نوازندگی ویولن نزد استاد ابوالحسن صبا برود. پس از گذراندن یک دوره نتنویسی و آشنایی با گامهای موسیقی ایرانی و غربی و یادگیری نوازندگی، استاد صبا پیشنهاد ساخت ویولن را به او میدهد و او را به سورن آراکلیان معرفی میکند تا از اطلاعات و مطالعات نظریاش آگاه شود.
قنبریمهر در سال ۱۳۳۴ کارگاه سازسازی وزارت فرهنگ و هنر را تاسیس کرد و به واسطه روحیه نوآور خود، در سازهای ایرانی تغییراتی ایجاد کرد تا مشکلات این سازها را کمتر یا برطرف کند. از جملهی این فعالیتها میتوان به تنظیم فاصله گوشی، ثابت کردن خرک سهتار، تثبیت پردههای تار و سهتار با فلز، تغییر سرپنجه تار و سهتار به قالب گیتار، ایجاد شیار در اطراف دهانه کاسه و نقاره تار، طراحی ساز کروماتیک سنتور، تغییرات در سازهای قانون و کمانچه اشاره کرد.
از کارهای منحصر به فرد او، ابداع تکنیکی زیبا در تزئین سازها با بهرهگیری از تلفیق ورق برنج و چوبهای زینتی معروف به «مِهرکاری» است که استادان سازنده ساز، نام آن را از پسوند فامیل قنبریمهر گرفتهاند.
استاد فرهاد فخرالدینی دربارهی او میگوید: «نخستین بار وصف قنبری مهر را از استاد مشترک ما ابوالحسن صبا شنیدم. دستان استاد صبا معمولاً لاک الکلی و رنگی بود. یک روز از او پرسیدم دستهای شما چرا رنگی است؟ نگاه نافذی کرد و گفت من ساز هم میسازم. ویولن هم میسازم. ولی شاگردی دارم که آینده بسیار درخشانی دارد. صبا از این شاگرد اسم نبرد بعداً فهمیدم منظور او قنبری مهر است.»
او ادامه میدهد: «روزی به همراه دوستانم به منزل استاد قنبری مهر رفتیم. سال ۱۳۳۹، دو سه سال پس از فوت استاد صبا او در حال کار بود. این خاطره را برایش تعریف کردم بسیار به وجد آمد. قنبری مهر به تازگی از فرانسه که سفری بسیار موفق بود بازگشته بود. در این سفر نوازنده شهیر روس داویدو اویستراخ ویولن ساخت قنبری مهر را دیده بود و برای او بسیار جالب بود که یک ایرانی چنین سازی ساخته است. این نوازنده مطلبی را برای قنبری مهر نوشت. همان روز آقای قنبری مهر نامه را به من داد تا ترجمه شود که در مجله موزیک آن زمان چاپ شد. در آن نامه اویستراخ بزرگ قنبری مهر را استاد جوان با ذوق خطاب کرده و به او در خصوص ادراک درستش از ویولن تبریک گفته و برای او آرزوی موفقیت کرده است. برای ایران افتخار بزرگی است که یک ایرانی به فرانسه رفته دوره ای ببیند ساز بسازد و مورد توجه قرار گیرد. صبا دست به هر کاری زد نتیجه قابل توجه و بزرگی پدید آمد. در زمینه ساخت ساز هم انسان بزرگی همچون استاد قنبری مهر را پرورش داد. بدون شک قنبری مهر بزرگ ترین چهره عرصه سازسازی است.»
استاد فرهاد فخرالدینی تعدادی از این قیچکها را در انبار ساز هنرستان موسیقی پیدا کرد و با این سازها کنسرتی برگزار کرد که کنسرتِ آن با استقبال بسیار زیادی مواجه شد. این در حالی است که قنبری مهر علاوه بر این که استاد بزرگی در ساخت ساز است در ویولن نوازی نیز چیرهدست است. فیلمی از او وجود دارد که در حالِ نوازندگی ویولن است و آواز استاد شجریان او را همراهی میکند.
در شبِ بزرگداشتِ او در شبهای بخارا حسین بهروزینیا (نوازنده نام آشنای عود) دربارهی او گفت: «در سال ۱۳۴۹ وارد هنرستان موسیقی شدم و چون سنم کم بود اساتید هنرستان تار را برای من انتخاب کردند. چند سالی تار زدم و پس از چند سال در کنسرت های هنرستان سازی به محسن نفر که امروز نیز از نوازندگان برجسته است از طرف وزارت فرهنگ و هنر وقت هدیه شد. دیدم این ساز متفاوت است با کنجکاوی دریافتم که این ساز هنر استاد قنبری مهر است. همان روز آرزو کردم که من هم روزی نوازنده خوبی بشوم و ساز استاد را هدیه بگیرم. بعدها با عود آشنا شدم و پس از چند سال به عنوان نوازنده با گروههای حرفهای فعالیت کردم تا روزی برای این ساز مشکل پیش آمد و چون ساز بی نظیری بود نمیتوانستم آن را به دست هر کسی برای تعمیر بسپارم. با پرس و جو به آقای قنبری مهر رسیدم. در گوشهای از کارگاه او چشمم به سازی افتاد شبیه عود از استاد پرسیدم این چه سازی است قنبری مهر در پاسخ گفت این ساز بربط ایرانی است. پرسیدم مگر این ساز من همان بربط نیست که عربها گرفتند و دوباره با نام عود به ما دادند. قنبری مهر گفت نه اتفاقا ساز شما عود است. بربط کاسه کوچکتر و دسته بلندتری دارد. از استاد اجازه گرفتم و با آن بربط نواختم. نمیتوانستم چشم از آن ساز بردارم. در همان لحظه ساز خودم را از یاد بردم. از استاد آن ساز را خواستم اما استاد ساز را برای موزه ساخته بود. در همان روز اولین آلبومم را که با عود زده بودم اما نامش را بربط گذاشته بودم به استاد دادم. هفته بعد برای تحویل ساز به منزل قنبری مهر رفتم. استاد به من گفت سازت درست شده و این بربط هم برای شما. از خوشحالی پر در آوردم. گفت شما و من هر دو در یک مسیر گام بر میداریم. شما در احیای نوازندگی ایرانی این ساز و من در احیای ساختمان فیزیکی این ساز. آن روز خدا دنیا را به من داد. از آن روز دیگر به عود دست نزدم.»
او ادامه داد: «نخستین بار صدای ساز بربط در شهر مالموی سوئد در کنسرت گروه دستان شنیده شد، که بسیار هم مورد استقبال قرار گرفت. چون با دیگر سازهای ایرانی بسیار هماهنگ بود. آن ساز دیگر پاره تن من بود. سپس با موزههای مختلف دنیا در تماس بودم تا به خواست استاد بربط ایرانی شناخته شود. سرانجام شورای موزه ساز لندن که بسیار معروف است درباره پیشنهاد من جلسه برگزار کردند و بربط را به دلیل اینکه ساخت استاد قنبری مهر بود پذیرفتند و به این ترتیب ساز را در موزه لندن به نمایش در آمد.»
تاریخ انتشار : جمعه 21 مرداد 1401 - 12:45
افزودن یک دیدگاه جدید