گفتوگو با رهبرِ بینالمللی ایرانی به بهانه همکاریاش با ارکستر دولتی استانبول
علی رهبری: در ۸۰ سالِ گذشته دنبال بیکارترین، ارزانترین و در دسترسترین رهبر ارکستر بودهاند
موسیقی ما - «علی رهبری» -رهبر و مدیر هنری سابق ارکسترهای سمفونیک در شهرهای بروکسل، پراگ، مالاگا، زاگرب و تهران- که خردادماه سالِ جاری کنسرت اختتامیهی ارکستر سمفونیک دولتی استانبول را رهبری کرده بود، دوازدهم مهرماه برای اجرای کنسرت افتتاحیهی فصل هنری جدید با ارکستر دولتی استانبول روی صحنه میرود. این رهبر ارکستر که در کشور ترکیه از محبوبیت خاصی برخوردار است و اغلب ارکسترهای مهم ترکیه را رهبری کرده است، در این گفتوگو از ارکسترهای سمفونیک ترکیه، بهخصوص از ارکستر سمفونیک استانبول صحبت میکند.
آقای رهبری ، شما در ترکیه ارکسترهای مختلفی را رهبری کردهاید؛ اما بهنظر میرسد که با ارکسترسمفونیک استانبول بیش از هر ارکستر دیگری کار کردهاید.
بله! نه تنها بیش از هر ارکستردیگری در ترکیه، بلکه بیش از هر ارکستر دیگری در جهان. من 12 سال مسوول ارکستر فیلارمونیک بروکسل بودم و 39 سال این ارکستر را رهبری کردم؛ اما در استانبول به مدت 14 سال اکثر کنسرتها را رهبری کردم و بهاین ترتیب مجموع کنسرتهایی که در این شهر رهبری کردم، بیش از هر ارکسترِ دیگری بوده است.
دربارهی رهبری ارکستر در استانبول میگویید که چگونه این اتفاق رخ داد؟
وقتی مدیر هنری در فیلارمونیک بروکسل بودم (ارکستری که هنوز هم فکر میکنم جزو یکی از بهترینهای دنیا باشد)، چندین بار به ترکیه دعوت شدم. ولی متأسفانه در آن زمان آشنائی زیادی با این ارکسترها نداشتم و در حقیقت بیشتر شیفتهی ارکستر های مختلف در انگلیس، آلمان و اسپانیا بودم. یک بار به اصرار مدیر هنری آن زمان، دعوت به این شهر را پذیرفتم؛ در آن زمان بود که برای اولین بار پس از 30 سال دوری از کشورم احساس خوبی به من دست داد. احساس رهبری کردن در کشوری که در همسایگی وطن خودم ایران قرار داشت. در آن زمان استانبول برای من بوی ایران را میداد. این احساس مرا بسیار بهخود مشغول داشت وجذب کرد. از این جا بود که علاقهی خاصی به این شهر پیدا کردم و رابطهی عاطفی مخصوصی شکل گرفت. در ضمن شیفتهی اخلاق و حقشناسی ارکستر و نوازندهها هم شدم.
خب با این احساس و علاقهای که در شما بیدار شده بود، میتوانستید به ایران بیایید؛ چرا این کار را نکردید؟
اول اینکه در آن زمان از من دعوت به عمل نیامد، شما نمیتوانید همین طور به کشوری، حتی اگر کشور خودتان باشد، بروید و بگویید که: «من آمدهام رهبری کنم.» از این گذشته در آن موقع دوستان نزدیک ایرانی به من میگفتند که در ایران، دیگر ارکستری وجود ندارد که البته بعدتر متوجه شدم حقیقت نداشت و آنها هم دچار اشتباه شده بودند. باز هم البته شما میدانید که به محض این که شرایط آماده شد و به وجود من نیاز بود و از من تقاضا کردند با تمام مشکلاتی که سر راهم بود، دو دوره در سال های ۱۳۸۴ و ۱۳۹۴ به ایران برگشتم و به اتفاق ارکستر، کارهای بزرگی هم صورت دادیم. من پیشتر هم در گفتوگو با شما به این نکته اشاره کردهام که ایران کشور من است و وضع کاملاً فرق میکند و برای من آمدن به ایران هیچوقت انگیزه مالی و شغلی نمیتوانست داشته باشد؛ همانطور که در سالهایی که در ایران فعالیت کردم، هیچگاه دغدغهی مالی نداشتم و تمامِ توانم را برای ارتقای این ارکستر به کار بردم و گاهی از همان دستمزدم برای ارکستر هزینه کردم، این بار هم تکرار میکنم که اگر روزی واقعاً به وجود من در ایران نیاز باشد، هیچ شرط مالی ندارم و نخواهم داشت؛ اما به شرطی که این همت در مسئولان و حتی نوازندگان وجود داشته باشد که ارکستر سر و سامانی بگیرد و از آن طرف حضور من بتواند به این ماجرا کمک کند. من در تمامِ این سالها همواره عاشق سرزمینام بودهام؛ اما طبیعی است که تا نیاز به حضور من را احساس نکنند، اصراری به فعالیت در آن ندارم؛ کمااینکه هماکنون به عنوان رهبر ارکستر، فعالیتهای شخصیام را در دنیا دارم.
اجازه دهید که به ارکستر های ترکیه بر گردیم. شما تا بهحال چند تا از ارکستر های ترکیه را رهبری کردید؟
کشور ترکیه حدود ۲۲ ارکستر سمفونیک دولتی حرفهای دارد که من فقط ارکسترهای سمفونیک استانبول، جمال رشید ری، آنکارا، آنتالیا، ازمیرو بورسا را رهبری کردهام.
۲۲ ارکستر فقط دولتی رقم بسیار بالائی است. سطح این ارکستر ها چگونهاند؟
سطحی بسیار بالا. سطحی که ارکستر امروز ایران، تنها ارکستر امروز ایران، باید خوابش را ببیند.
فهمیدن این موضوع کمی سخت است. چطور میشود که یک مملکت شبیه ما و در همسایگی ما ۲۲ ارکستر در چنین سطحی داشته باشد و تنها اارکستر دولتی در کشور ما همواره با مشکلاتِ متعددی دستوپنجه نرم کند. آیا ما نوازنده به تعداد مورد نیاز نداریم؟
چرا. ما نوازنده به اندازه کافی داریم و خیلی خیلی خوبش را هم داریم؛ ولی آنچه که نداریم رهبر ارکستر است. ناگفته نماند که در حال حاضرحتی ارکستر حرفه ای تمام وقت هم نداریم. دقت کنید. در تمام ۸۰ سال گذشته در ایران، برعکس ترکیه، اصولاْ دنبال بهترین رهبر ارکستر نرفتهاند، دنبال بیکارترین، ارزانترین، در دسترسترین و راحتترین رهبر ارکستر رفتهاند و از همه بدتر، رفیقترین را آوردهاند؛ اما در ترکیه همواره بهدنبال بهترینها بوده و هستند.
یعنی مشکل اصلی نبود رهبر ارکستر خوب است؟
نه. نیاوردن و نداشتن رهبر خوب زائیده مسائل دیگری است. نگاه کنید. شما میتوانید این امر را در ایران با فوتبال مقایسه کنید. مشکل فوتبال را همه میدانند و دنبال رفع آن میروند؛ اما از ارکستر سمفونیک با همه ارزش و اهمیتی که در ارائه هنر یک مملکت دارد، هیچ کسی اطلاع ندارد. حتی مسئولان مربوطه هم از آن چیزی نمیفهمند. فقط در مناسبتهای مختلف و هر چند وقت یک بار با دوستانشان دور هم جمع میشوند و دربارهی اموری تصمیم میگیرند که از آن هیچگونه سررشتهای ندارند. این است که باعث ویرانی میشود و کیفیت و کمیت را به این سطح نازل میرساند. تا زمانی که وزیری نیاید که علاقه شخصی به هنر داشته باشد و ورود به مسائل نکند و اجازه ندهد که کارمندان ناوارد و غیر حرفهای در بنیاد رودکی هر کاری که دلشان میخواهد انجام بدهند، این ارکستر درست نمیشود.
شنیدهایم که در کنسرتهائی که شما رهبری میکنید، بعضی اوقات نوازندگانی از ایران به شما می پیوندند تا با شما اجرا داشته باشند. آیا این امر صحت دارد؟
بله این افراد از افتخارات من هستند. این جوانان نازنین ایرانی با پرداخت تمام مخارج سفر و اقامتشان و بدون دستمزد پیش من میآیند و در ارکستر شرکت میکنند. تعدادی از آنان دو سال پیش به پراگ آمدند و سال گذشته هم چند نفر در آنتالیا این کار را کرده و برای کنسرت آینده در استانبول هم چند نفر اظهار تمایل کردند که بیایند. البته از آنجائی که خود ارکستر استانبول خیلی بزرگ است، ما توانسته ایم فقط با چند نفر انگشت شمار موافقت کنیم. چون روی صحنه جا نخواهد بود. من از این بابت خیلی ناراخت شدم، ولی چاره دیگری نیست. در این رابطه ، یکی از بهترین خاطراتم مربوط میشود به حدود ۱۰ سال پیش که کل ارکستر پارسیان برای دو هفته با پرداخت هزینههای مسافرت و اقامت هتل به استانبول آمدند تا من با آنها کار کنم. ماهِ آینده هم قرار است چند نفری به همین منظور به شهر ازمیر، که آن هم ارکستر بینظیری دارد، بیایند.
آقای رهبری قبل از استانبول چه میکنید؟
بدون تعارف بگویم که الان یکی از بهترین روزهای زندگیم را میگذرانم، چون پوئم سمفونیک «زرتشت» در حالِ پایان است. این اثر که حدود یک ساعت طول میکشد برای صدای یک خواننده مرد، گروه کر و ارکستر بزرگ سمفونیک نوشته شده است.
آیا برای خواننده مرد این اثر هم مثل پوئم سمفونیک «مادرم ایران» از آقای محمد معتمدی استفاده میکنید؟
نه. هنوز در این مورد تصمیمی نگرفتهام، اما قطعا ایشان نخواهند بود.
آقای رهبری ، شما در ترکیه ارکسترهای مختلفی را رهبری کردهاید؛ اما بهنظر میرسد که با ارکسترسمفونیک استانبول بیش از هر ارکستر دیگری کار کردهاید.
بله! نه تنها بیش از هر ارکستردیگری در ترکیه، بلکه بیش از هر ارکستر دیگری در جهان. من 12 سال مسوول ارکستر فیلارمونیک بروکسل بودم و 39 سال این ارکستر را رهبری کردم؛ اما در استانبول به مدت 14 سال اکثر کنسرتها را رهبری کردم و بهاین ترتیب مجموع کنسرتهایی که در این شهر رهبری کردم، بیش از هر ارکسترِ دیگری بوده است.
دربارهی رهبری ارکستر در استانبول میگویید که چگونه این اتفاق رخ داد؟
وقتی مدیر هنری در فیلارمونیک بروکسل بودم (ارکستری که هنوز هم فکر میکنم جزو یکی از بهترینهای دنیا باشد)، چندین بار به ترکیه دعوت شدم. ولی متأسفانه در آن زمان آشنائی زیادی با این ارکسترها نداشتم و در حقیقت بیشتر شیفتهی ارکستر های مختلف در انگلیس، آلمان و اسپانیا بودم. یک بار به اصرار مدیر هنری آن زمان، دعوت به این شهر را پذیرفتم؛ در آن زمان بود که برای اولین بار پس از 30 سال دوری از کشورم احساس خوبی به من دست داد. احساس رهبری کردن در کشوری که در همسایگی وطن خودم ایران قرار داشت. در آن زمان استانبول برای من بوی ایران را میداد. این احساس مرا بسیار بهخود مشغول داشت وجذب کرد. از این جا بود که علاقهی خاصی به این شهر پیدا کردم و رابطهی عاطفی مخصوصی شکل گرفت. در ضمن شیفتهی اخلاق و حقشناسی ارکستر و نوازندهها هم شدم.
خب با این احساس و علاقهای که در شما بیدار شده بود، میتوانستید به ایران بیایید؛ چرا این کار را نکردید؟
اول اینکه در آن زمان از من دعوت به عمل نیامد، شما نمیتوانید همین طور به کشوری، حتی اگر کشور خودتان باشد، بروید و بگویید که: «من آمدهام رهبری کنم.» از این گذشته در آن موقع دوستان نزدیک ایرانی به من میگفتند که در ایران، دیگر ارکستری وجود ندارد که البته بعدتر متوجه شدم حقیقت نداشت و آنها هم دچار اشتباه شده بودند. باز هم البته شما میدانید که به محض این که شرایط آماده شد و به وجود من نیاز بود و از من تقاضا کردند با تمام مشکلاتی که سر راهم بود، دو دوره در سال های ۱۳۸۴ و ۱۳۹۴ به ایران برگشتم و به اتفاق ارکستر، کارهای بزرگی هم صورت دادیم. من پیشتر هم در گفتوگو با شما به این نکته اشاره کردهام که ایران کشور من است و وضع کاملاً فرق میکند و برای من آمدن به ایران هیچوقت انگیزه مالی و شغلی نمیتوانست داشته باشد؛ همانطور که در سالهایی که در ایران فعالیت کردم، هیچگاه دغدغهی مالی نداشتم و تمامِ توانم را برای ارتقای این ارکستر به کار بردم و گاهی از همان دستمزدم برای ارکستر هزینه کردم، این بار هم تکرار میکنم که اگر روزی واقعاً به وجود من در ایران نیاز باشد، هیچ شرط مالی ندارم و نخواهم داشت؛ اما به شرطی که این همت در مسئولان و حتی نوازندگان وجود داشته باشد که ارکستر سر و سامانی بگیرد و از آن طرف حضور من بتواند به این ماجرا کمک کند. من در تمامِ این سالها همواره عاشق سرزمینام بودهام؛ اما طبیعی است که تا نیاز به حضور من را احساس نکنند، اصراری به فعالیت در آن ندارم؛ کمااینکه هماکنون به عنوان رهبر ارکستر، فعالیتهای شخصیام را در دنیا دارم.
اجازه دهید که به ارکستر های ترکیه بر گردیم. شما تا بهحال چند تا از ارکستر های ترکیه را رهبری کردید؟
کشور ترکیه حدود ۲۲ ارکستر سمفونیک دولتی حرفهای دارد که من فقط ارکسترهای سمفونیک استانبول، جمال رشید ری، آنکارا، آنتالیا، ازمیرو بورسا را رهبری کردهام.
۲۲ ارکستر فقط دولتی رقم بسیار بالائی است. سطح این ارکستر ها چگونهاند؟
سطحی بسیار بالا. سطحی که ارکستر امروز ایران، تنها ارکستر امروز ایران، باید خوابش را ببیند.
فهمیدن این موضوع کمی سخت است. چطور میشود که یک مملکت شبیه ما و در همسایگی ما ۲۲ ارکستر در چنین سطحی داشته باشد و تنها اارکستر دولتی در کشور ما همواره با مشکلاتِ متعددی دستوپنجه نرم کند. آیا ما نوازنده به تعداد مورد نیاز نداریم؟
چرا. ما نوازنده به اندازه کافی داریم و خیلی خیلی خوبش را هم داریم؛ ولی آنچه که نداریم رهبر ارکستر است. ناگفته نماند که در حال حاضرحتی ارکستر حرفه ای تمام وقت هم نداریم. دقت کنید. در تمام ۸۰ سال گذشته در ایران، برعکس ترکیه، اصولاْ دنبال بهترین رهبر ارکستر نرفتهاند، دنبال بیکارترین، ارزانترین، در دسترسترین و راحتترین رهبر ارکستر رفتهاند و از همه بدتر، رفیقترین را آوردهاند؛ اما در ترکیه همواره بهدنبال بهترینها بوده و هستند.
یعنی مشکل اصلی نبود رهبر ارکستر خوب است؟
نه. نیاوردن و نداشتن رهبر خوب زائیده مسائل دیگری است. نگاه کنید. شما میتوانید این امر را در ایران با فوتبال مقایسه کنید. مشکل فوتبال را همه میدانند و دنبال رفع آن میروند؛ اما از ارکستر سمفونیک با همه ارزش و اهمیتی که در ارائه هنر یک مملکت دارد، هیچ کسی اطلاع ندارد. حتی مسئولان مربوطه هم از آن چیزی نمیفهمند. فقط در مناسبتهای مختلف و هر چند وقت یک بار با دوستانشان دور هم جمع میشوند و دربارهی اموری تصمیم میگیرند که از آن هیچگونه سررشتهای ندارند. این است که باعث ویرانی میشود و کیفیت و کمیت را به این سطح نازل میرساند. تا زمانی که وزیری نیاید که علاقه شخصی به هنر داشته باشد و ورود به مسائل نکند و اجازه ندهد که کارمندان ناوارد و غیر حرفهای در بنیاد رودکی هر کاری که دلشان میخواهد انجام بدهند، این ارکستر درست نمیشود.
شنیدهایم که در کنسرتهائی که شما رهبری میکنید، بعضی اوقات نوازندگانی از ایران به شما می پیوندند تا با شما اجرا داشته باشند. آیا این امر صحت دارد؟
بله این افراد از افتخارات من هستند. این جوانان نازنین ایرانی با پرداخت تمام مخارج سفر و اقامتشان و بدون دستمزد پیش من میآیند و در ارکستر شرکت میکنند. تعدادی از آنان دو سال پیش به پراگ آمدند و سال گذشته هم چند نفر در آنتالیا این کار را کرده و برای کنسرت آینده در استانبول هم چند نفر اظهار تمایل کردند که بیایند. البته از آنجائی که خود ارکستر استانبول خیلی بزرگ است، ما توانسته ایم فقط با چند نفر انگشت شمار موافقت کنیم. چون روی صحنه جا نخواهد بود. من از این بابت خیلی ناراخت شدم، ولی چاره دیگری نیست. در این رابطه ، یکی از بهترین خاطراتم مربوط میشود به حدود ۱۰ سال پیش که کل ارکستر پارسیان برای دو هفته با پرداخت هزینههای مسافرت و اقامت هتل به استانبول آمدند تا من با آنها کار کنم. ماهِ آینده هم قرار است چند نفری به همین منظور به شهر ازمیر، که آن هم ارکستر بینظیری دارد، بیایند.
آقای رهبری قبل از استانبول چه میکنید؟
بدون تعارف بگویم که الان یکی از بهترین روزهای زندگیم را میگذرانم، چون پوئم سمفونیک «زرتشت» در حالِ پایان است. این اثر که حدود یک ساعت طول میکشد برای صدای یک خواننده مرد، گروه کر و ارکستر بزرگ سمفونیک نوشته شده است.
آیا برای خواننده مرد این اثر هم مثل پوئم سمفونیک «مادرم ایران» از آقای محمد معتمدی استفاده میکنید؟
نه. هنوز در این مورد تصمیمی نگرفتهام، اما قطعا ایشان نخواهند بود.
تاریخ انتشار : پنجشنبه 4 مهر 1398 - 12:24
دیدگاهها
استاد رهبری یکی از بهترین و باتجربه ترین رهبرای دنیاست.
ایشون در دنیا خیلی معروف هستن
ای کاش به ایران برگردن
" در تمام ۸۰ سال گذشته در ایران، برعکس ترکیه، اصولاْ دنبال بهترین رهبر ارکستر نرفتهاند، دنبال بیکارترین، ارزانترین، در دسترسترین و راحتترین رهبر ارکستر رفتهاند و از همه بدتر، رفیقترین را آوردهاند" !!!! آقای الکساندر رهبری یا مثلا!! فردی متواضع دلسوز وطن و صریح هستند یا در حالت غیرعادی در این مصاحبه شرکت کرده اند. چون بعد از انقلاب در دو مقطع خودشان رهبر ارکستر بودند و قبل از انقلاب هم زمان آقای مشکات یک بار بعنوان رهبر مهمان در ارکستر فعالیت داشتند.
افزودن یک دیدگاه جدید