جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
آیین رونمایی از نسل نوین دو ساز ایرانی «دف و دُم‌دُم» برگزار شد
بیژن کامکار: هیچ‌کس در موسیقی ایران به اندازه‌ی من عاقبت به خیر نیست
موسیقی ما - به تازگی دو سازِ جدید رونمایی شده است. «دف کوکی» و «دم دم» که به امضای استاد بیژن کامکار و همایون نصیری رسیده است. مراسم رونمایی این دو سازِ این دو هنرمند با همراهی بِرَندِ Ha Pa در گالری غربی برج میلاد در فضایی متفاوت برگزار شد؛ به‌شکلی که نمونه‌هایی از این سازها در گالری چیده شده بود و شاگردانِ بیژن کامکار و همایون نصیری که در این مراسم حضور داشتند هر کدام در گوشه‌ای مشغول زدنِ این دو ساز بودند. این برنامه همچنین با استقبالِ هنرمندان روبه‌رو شد و کسانی چون ارژنگ کامکار، اردشیر کامکار، قشنگ کامکار، هانا کامکار، داوود گنجه‌ای، کامبیز گنجه‌ای، موسی گنجه‌ای، حسین رضایی‌نیا و نجمه تجدد در آن حضور داشتند.

«دم دم» یک ساز جنوبی است که پیش از این هم «همایون نصیری» در برخی اجراهایش از آن استفاده می‌‌کرده و حالا با برطرف شدنِ ایراداتِ آن، گونه‌ای جدید از این ساز رونمایی شده است. «دف کوکی» از 60 تیکه چوب با استفاده از صنعت تراش نوین ساخته شده است و از دف‌های مرسوم سبک‌تر است؛ حالا که بسیاری از چهره‌های هنری در آن حضور داشتند.

«بیژن کامکار» که در کنار تمام فعالیت‌های گسترده‌ای که انجام داده، مهم‌ترین نقشش وارد کردن ساز دف برای اولین بار به اجراهای عمومی است؛ در این مراسم سخن‌رانی کرد و همراه با شاگردانش دف نواخت و با خوشحالی از عمومی‌شدنِ سازش گفت: « روزی که دف را به دستم گرفتم، گفتم به امید روزی می‌زنم که صدها نفر دف به دست بگیرند؛ حالا اما هزاران نفر دف به دست هستند و این برای من یعنی عاقبت‌به خیری. هیچ‌کس در موسیقی ایران به اندازه‌ی من عاقبت به خیر نیست.»

او اما از 456 سال دف‌نوازی‌اش شکوه هم داشت: «من اگر صحبتی داشته باشم، نوعی درد دل است، گونه‌ای شِکوه و شکایت از ۴۵ سال دف‌نوازی. وقتی من شروع به نواختن کردم، این‌طور نبود که دف را دست بگیرم و وارد گروه شوم. پیش از آن که شروع کنم از چهار خلیفه اِذن گرفتم که این ساز را بزنم و آن‌ها از من قول گرفتند که حرمت دف را به زیباترین شکل ممکن حفظ کنم. من این قول را به آن‌ها دادم ولی نمی‌دانستم روزی هزاران نفر دف خواهند زد و عده زیادی از آن‌ها از شاگردان من خواهند بود. اگرچه شکوه دف و توانایی نوازندگانش چنان چشمگیر است که نقشِ غلط زدن‌های عده‌ای معدود به چشم نمی‌آید.»

او می‌گوید حالا این تغییرات در جهت بهبودِ این ساز است: «از روز اولی که شروع به زدنِ دف کردم، آن‌چه اذیتم می‌کرد، صفحه وسیع پوستی‌اش بود، چون به واسطه تغییرات جوی شُل و سفت می‌شد. آن موقع موسیقی را دو بانده ضبط می‌کردند و بعد شد چهار بانده و هشت بانده و ۱۶ بانده و الان هم که دیجیتالی شده، برای ضبط کردن یک قطعه باید از اول تا آخرش را در یک جلسه می‌زدم و اگر مثلا یکهو وسط کار یک تکه را خراب می‌کردم و می‌خواستم دوباره بزنم، کوک جدید با کوک قبلی جور درنمی‌آمد، مجبور می‌شدم دف را گرم کنم که پوست شل می‌شد و سرد می‌کردم سفت می‌شد و خلاصه ناچار می‌شدم دوباره از نو بزنم. گاهی پیش می‌آمد یک قطعه را ۱۰ بار از اول می‌زدم. زمانی بود که یک هیتر برقی کنار خودمان می‌گذاشتیم تا پوست دف سفت نشود و باور کنید تا یک ماه دستم پوست می‌انداخت و الان هم که یادم می‌آید دردم می‌گیرد. یعنی یکی از مشکلات بزرگ دف پوستی، همین ناتوانی ما در برابر شل شدن و سفت شدنش بود و من همیشه آرزو می‌کردم دفی داشته باشیم با رویه پلاستیکی بدون آن که از نظر کیفی افت کند.»

او سنگینی دف را یکی دیگر از مشکلاتِ این ساز می‌داند: «من وقتی شروع به یاد گرفتن دف کردم اصلا تصور نمی‌کردم خانم‌ها هم بتوانند این ساز را دست بگیرند؛ ولی امروزه می‌بینیم که تعداد دف‌نوازان خانم حتی بیشتر از نوازندگان آقاست. من از حدود ۱۰، ۱۲ سال پیش با پژمان حدادی در ارتباط بودم و بعد از پیوستن او به کارگاه ساخت ساز پادوک به همراه محسن فرمانی محبت کردند و شاید چیزی حدود ۱۰ ساز ساختند و به خانه من آوردند. من می‌زدم و اشکالاتش را می‌گفتم که یکی از آن‌ها تیزی صدای زنجیرها بود طوری که انگار روی پوست پونز ریخته‌ای و من گفتم اگر زنجیرها را یک میلیمتر از پوست دور کنیم احتمالا بهتر می‌شود و بهنجارتر هم شد. در مورد وزن ساز که بسیار برایم مهم بود تمام مشکلات را حل کردیم و وزن ساز فعلی بین ۶۵۰ تا ۷۰۰ گرم است و در مورد شلی و سفتی پوست سطح دایره هم چاره‌ای اندیشیدیم طوری که صاحب قابلیت کوک کردن شد و حالا می‌شود در پرده‌های متفاوت کوکش کرد.»

او به این نکته اشاره کرد که در حالِ حاضر نمی‌توان دفی بهتر از این ساخت: «با این حال امیدوارم آیندگان سازی بهتر از این بسازند تا این ساز و این رشته همچنان تکامل پیدا کند.»

«همایون نصیری» هم در این مراسم سخن‌رانی کرد و از اینکه هم‌نشینِ «بیژن کامکار» شده است؛ خودش را موجودِ خوشبختی دانست: «نسل ما نباید فراموش کند که روزی از نزدیک دیدن کسی مثل بیژن کامکار جزو آرزوهایش بود. یادم نمی‌رود هنرستانمان که تعطیل می‌شد، سر راه از کنار فروشگاه بتهون رد می‌شدیم و کِی کِیِ‌مان بود که آلبوم تازه‌ای از کامکارها، از زنده‌یاد مشکاتیان، لطفی و… بیرون بیاید و ما هزار بار گوشش کنیم و از خودمان بپرسیم مگر می‌شود این طور هم خواند و نواخت؟»

او می‌‌گوید دُم‌دُم اولین بار در سال ۷۹ توسط حبیب مفتاح‌بوشهری معرفی شد و در کنسرت‌های داخلی و خارجی او مورد استفاده قرار گرفت و در واقع این مراسم، رونمایی از نمونه بهینه‌سازی شده این ساز است و نه رونمایی از اصل آن:‌ «پس از آن دُم‌دُم مورد استفاده دیگر نوازندگان سازهای کوبه‌ای هم قرار گرفت؛ اما نوازندگانی که با طناب‌کشی آن آشنایی نداشتند برایشان سخت بود و اکثرا بلد نبودند و به عنوان مثال خودِ من همیشه از یکی از بچه‌های بوشهر که با من بود می‌خواستم در طناب‌کشی‌ها کمکم کند، چون پوست ساز بعد از مدتی استفاده احتیاج به کشیده شدن دارد. این موضوع را با محسن فرمانی در میان گذاشتم و توانستیم راه‌حلی پیدا کنیم، طوری که بتوان این پوست را با سفت و شل کردن یک پیچ، مانند سازهای دیگر، سفت و شل کرد.»

در ادامه‌ی مراسم «هانا کامکار» از شاگردان «بیژن کامکار» دعوت کرد تا با حضور روی صحنه قطعه‌ای را به افتخار او بنوازند. کامکار از آشنا سیدزاهدی، حسین رضایی‌نیا، آرین رضایی، نگار اعزازی و تارا موسویان دعوت کرد تا در کنار خودش روی صحنه بایستند و به این ترتیب پایان‌بخش مراسم، قطعه‌ای کردی با صدای آشنا سیدزاهدی و دف‌نوازی دیگر شاگردان بیژن کامکار بود.
منبع: 
سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 20 شهریور 1396 - 16:05

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود بیژن کامکار: هیچ‌کس در موسیقی ایران به اندازه‌ی من عاقبت به خیر نیست | موسیقی ما