دیوی دی شش قرن و شش سال رونمایی شد
محمدرضا درویشی: موسیقیدانان ترک نیز از این پروژه تعجب میکردند
موسیقی ما - مراسم رونمایی از مستند «شش قرن و شش سال» ساختهٔ مجتبی میرتهماسب دربارهٔ پروژهٔ عبدالقادر مراغی، روز گذشته در موزه سینما برگزار شد. اثری که میتوان آن را اولین نشر مستند مرکز موسیقی بتهوون دانستٰ برای همین است که بابک چمن آرا – مدیر مرکز موسیقی بتهوون- اظهار امیدواری کرد که این راه ادامه پیدا کند.
به گزارش سایت موسیقی ما، «محمدرضا درویشی» در این مراسم دربارهٔ تشکیل گروه عبدالقادر مراغی و انتشار آلبوم شوقنامه که مستند شش قرن و شش سال به آن میپردازد گفت: «این گروه ده سال پیش تشکیل شد و اولین تاثیر آن بر اعضای خودش بود آن هم درشناختی که اعضا از تماس مستقیم و اجرایی با آثار عبدالقادر پیدا کردند. اعضای گروه عبدالقادر مراغهای پیش از آغاز کار رسالات او را به صورت نظری مطالعه کرده بودند ولی اینکه تماس مستقیم با دستهایشان روی پردههای ساز داشته باشند علتش حضور در این گروه و نواختن تصنیفهای منصوب به او بود. این اولین موهبتی بود که با تشکیل گروه عبدالقادر مراغی اساسا نصیب خود ما شدهاست.»
وی همچنین به این ماجرا اشاره کرد که: «آثار عبدالقادر، در خود کشور ترکیه نیز به شکل پراکنده بود و تمام موسیقیدانان و موسیقیشناسان به تمام این آثار به صورت یک جا دسترسی نداشتند و آنها را نمیشناختند و در این میان تنها ۶-۵ تصنیف او در سیدیهایی که من از ترکیه تهیه کردمٰ، اجرا میشد. بعد از آنکه ما این آثار را ضبط کردیم، در سفرهای متعددی که به ترکیه میرفتم، وقتی برخی تصنیفهایی که ضبط کرده بودم را برای موسیقیشناسان ترک میگذاشتم، تعجب میکردند و از من میپرسیدند این تصانیف را از کجا پیدا کردهای؟ زمانی که میگفتم از کشور خود شماٰ! تعجب میکردند. اقای «سیروس جمالی» - دوست و همکار و مترجم من در این سفرها- شاهد این گفتوگوهای موسیقی دانان و موسییقیشناسان ترک هستند. ما در این پروژه، بیشترین تعداد تصنیفهای مربوط به او را به طور یکجا در یک مجموعه گردآوری و منتشر کردیم. در تاریخ موسیقی جهان برای اولین بار است که این اتفاق رخ میدهد و در این میان نه تنها نمونههای صوتی را ضبط کردیم که نتهایش را تصحیح و به ورسیون واحد رسیدیم. اشعار را نیز با همکاری دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی اصلاح کردیم و به این ترتیب بسیاری از اشعار که شاعرانش معلوم نبود، شناسایی و به صورت ۳۲ تصنیف عبدالقادر مراغی منتشر شد.»
او همچنین در ادامهٔ صحبتهایش گفت: » عبدالقادرشناس بزرگ امروز ترکیه در یک برنامهٔ مهم تلویزیونی در ترکیه و طی یک مقاله در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار ترکیه بارها متذکر شد که کاری که ما باید در ترکیه انجام میدادیم، ایرانیها انجام دادند و به گروه عبدالقادر و ایران تبریک گفت. ایشان بسیار صریحالهجه و تند مزاج است و با کسی تعارف نمیکند.»
به گفتهٔ درویشی، از عواقب پروژهٔ شوق نامه و شاید مهم ترینش ساخت فیلم شش قرن و شش سال است توسط «مجتبی میرتهماسب» است: «ایشان از اوان تمرینات ما با گروه عبدالقادر مراغی با صبر و درایت بسیار در تمام ضبطها و تمرینات ما شرکت کردند و حتی در یکی از سفرهای ما به ترکیه هم به ما پیوستند و همین فیلم دربارهٔ شناساندن عبدالقادر مراغی به موسیقیشناسان دنیا در اروپا، امریکا و مسکو بسیار موثر بود. یکی دیگر از پیامدهای این پروژه، ثبت نام عبدالقادر مراغی در یونسکو به نام ایران است، برای اینکه دو کشور دیگر – ترکیه و افغانستان- خیز برداشته بودند تا او را به نام خود ثبت کنند؛ اما ما سریع جنبیدیم و پروندهٔ سریعی را تشکیل دادیم. من اسناد را به کمیتهٔ یونسکو در ایران دادم و آنها این اسناد را به پاریس رساندند و عبدالقادر به نام ایران ثبت شد. پس از آن کمیتهٔ ملی یونسکو در ترکیه با من تماس گرفتند و گفتند که بیایید این پرونده را به صورت مشترک برداریم؛ چون ما عبدالقادر را به دنیا شناساندیم نه شما. گفتم شما درست میگویید اما تا جایی که من اطلاع دارم شما اثار عبدالقادر را ثبت کردید ولی اجرا نکردید و ما این کار را انجام دادیم. پس از آن از کمیتهٔ یونسکو در افغانستان نیز چنین پیشنهادی داد و گفت عبدالقادر در هرات مرده استٰ به آنها نیز گفتم که در آن زمان هرات متعلق به ایران بوده است و تا تاریخ قاجار، سکه به نام شاه قاجار زده میشده است و ما نمیتوانیم این پرونده را به صورت مشترک برداریم.»
او همچنین ادامه داد که از عواقب دیگر این پروژه تشکیل گروهی به نام «آکیسا» - نام باستانی همدان- در تبریز است که روی این پروژه کار میکنند، همچنین یک نکتهٔ مهم دیگر تشکیل بنیاد عبدالقادرشناسی در شهر مراغه است: «من تصورم این است که انتشار عمومی فیلم شش قرن و شش سال پیامدهای دیگری در جامعهٔ ایران و خارج از کشور خواهد داشت که به زودی شاهد آن خواهیم بود.»
در ادامهٔ این مراسم «مجتبی میرتهماسب» نیز صحبتهایی را بیان کرد: «من معتقدم ساخت فیلم زیاد اهمیت ندارد پخش آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. از زمانی که این فیلم شروع شد تا کنون سه دولت آمد و رفت اما فکر میکنم هیچکس به اهمیت آن پی نبرد. خوشبختانه سال گذشته، این مستند در هنر و تجربه اکران شد و ۳۵ هزار نفر آن را در سینما دیدند. پلهٔ بعد تلویزیون است که متاسفانه در ایران درهایش کاملا بسته است به خصوص اینکه موضوع این مستند دربارهٔ موسیقی است و حالا انتشار آن به صورت دی وی دی این امکان را به وجود میآورد تا طیف وسیعتری از مردم آن را مشاهده کنند. من معتقدم وظیفهٔ دولتهاست که از این جنس آثار حمایت کنند؛ اما حالا خوشحالم که این اتفاق رخ نداده است و تمام کارهایش را خودمان به همت بابک چمنآرا انجام دادیم. از این لحظه دیگر همه چیز با مخاطب است.» او همچنین خبر دارد که احتمالا از هفتم نوامبر نسخهٔ انلاین این فیلم با زیرنویس انگلیسی برای مخاطبان غیر ایرانی به صورت آنلاین و با کیفیت اچ دی عرضه میشود. میرتهماسب میگوید: » فکر میکنم بعد از این ۸ سال کار ما تمام شده است. از دوستانی که این فیلم را دیدهاند خوشحال هستم. از گروه عبدالقادر مراغی که در دو سال پخش فیلم همیشه همراه من بوده است و الان بسیاریشان در همین سالن هم حضور دارند. به هر روی خوشحالم که با این گروه همرا اه شدهام و در ظاهر از عهدهٔ آن برآمدم.»
«بهرنگ تنکابنی نیز در این مراسم در صحبتهای کوتاهی گفت: «در زمانهٔ ما، مسوول دریافت اطلاعات یک دستگاه چند اینچی شده است. پدیدهٔ شبکههای اجتماعی، البته معجزهٔ واقعی قرن بیست و یکم است و مسیر دریافت اطلاعات ما؛ اما گاهی از این طریق ما غلطترین اطلاعات ممکن را دریافت میکنیم. عدم دریافت صحیح از توانمندیهای صحیح شبکههای اجتماعی گاهی همهٔ ما را دچار اختلال کرده است و محتوای سخیف و دست پایینی به ما میرسد. در همین وانفساٰ استاد درویشی و گروه عزیزش ۶ سال وقت خود را برای ثبت دانش گذاشتند. دانشی که قرنها پیش به یک جغرافیای دیگر کوچ کرده بود. در این میان مجتبی میرتهماسب هم شانه به شانه درویشی این مراحل را به تصویر کشید. در دورهای که جذب اطلاعات ما تبدیل شده به یک سری باورهای غلط، همتی که این دوستان در ثبت دانش کردهاند بسیار مهم است.»
او همچنین ادامه داد: «در این دو پروژه دو اتفاق مهم افتاده است اول اینکه یک منبع مهم از موسیقی کشور ضبط شده است و دوم اینکه این کار به انجام رسیده است. ما همهامان آدمهای پروژههای ناتمام هستیم؛ اما در این میان آقای درویشی همواره پروژههای مهمش را ثبت و تمام میکند.»
در این گردهمایی که به همت مرکز موسیقی بتهوون و با حضور چهرههای فرهنگی و هنری همچون رخشان بنیاعتماد، ژیلا اپکیجی، محمدرضا درویشی، امیر اثباتی، محمد احمدی، لیلی فرهادپور، یغا گلرویی، بهرنگ تنکابنی و امیرحسین ثنایی تشکیل شده بود، » یاسر عطار» بنیاد عبدالقادر مراغی در مراغه پشت تریبون قرار گرفت و گفت: «برای پاسداشت مقام علمی و هنری عبدالقادر مراغی موسیقیدان کلاسیک ایران که در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ میلادی در فهرست مشاهیر یونسکو ثبت شده بود با آقای میرتهماسب تماس گرفتم که سخاوتمندانه پیشنهاد پخش فیلم در مراسم را پذیرفتند و نیز هماهنگی با گروه فخیم و شریف عبدالقادر مراغی را به عهده گرفتند.» او ادامه داد: «ارادت من به فیلم شش قرن و شش سال از جنس حکمت و محبت است و به خاطر ارج نهادن به گروهی است که یکی از محکمترین حرکاتهای فرهنگی چند سال اخیر را انجام دادهاند.»
به گزارش سایت موسیقی ما، «محمدرضا درویشی» در این مراسم دربارهٔ تشکیل گروه عبدالقادر مراغی و انتشار آلبوم شوقنامه که مستند شش قرن و شش سال به آن میپردازد گفت: «این گروه ده سال پیش تشکیل شد و اولین تاثیر آن بر اعضای خودش بود آن هم درشناختی که اعضا از تماس مستقیم و اجرایی با آثار عبدالقادر پیدا کردند. اعضای گروه عبدالقادر مراغهای پیش از آغاز کار رسالات او را به صورت نظری مطالعه کرده بودند ولی اینکه تماس مستقیم با دستهایشان روی پردههای ساز داشته باشند علتش حضور در این گروه و نواختن تصنیفهای منصوب به او بود. این اولین موهبتی بود که با تشکیل گروه عبدالقادر مراغی اساسا نصیب خود ما شدهاست.»
وی همچنین به این ماجرا اشاره کرد که: «آثار عبدالقادر، در خود کشور ترکیه نیز به شکل پراکنده بود و تمام موسیقیدانان و موسیقیشناسان به تمام این آثار به صورت یک جا دسترسی نداشتند و آنها را نمیشناختند و در این میان تنها ۶-۵ تصنیف او در سیدیهایی که من از ترکیه تهیه کردمٰ، اجرا میشد. بعد از آنکه ما این آثار را ضبط کردیم، در سفرهای متعددی که به ترکیه میرفتم، وقتی برخی تصنیفهایی که ضبط کرده بودم را برای موسیقیشناسان ترک میگذاشتم، تعجب میکردند و از من میپرسیدند این تصانیف را از کجا پیدا کردهای؟ زمانی که میگفتم از کشور خود شماٰ! تعجب میکردند. اقای «سیروس جمالی» - دوست و همکار و مترجم من در این سفرها- شاهد این گفتوگوهای موسیقی دانان و موسییقیشناسان ترک هستند. ما در این پروژه، بیشترین تعداد تصنیفهای مربوط به او را به طور یکجا در یک مجموعه گردآوری و منتشر کردیم. در تاریخ موسیقی جهان برای اولین بار است که این اتفاق رخ میدهد و در این میان نه تنها نمونههای صوتی را ضبط کردیم که نتهایش را تصحیح و به ورسیون واحد رسیدیم. اشعار را نیز با همکاری دکتر محمدرضا شفیعی کدکنی اصلاح کردیم و به این ترتیب بسیاری از اشعار که شاعرانش معلوم نبود، شناسایی و به صورت ۳۲ تصنیف عبدالقادر مراغی منتشر شد.»
او همچنین در ادامهٔ صحبتهایش گفت: » عبدالقادرشناس بزرگ امروز ترکیه در یک برنامهٔ مهم تلویزیونی در ترکیه و طی یک مقاله در یکی از روزنامههای کثیرالانتشار ترکیه بارها متذکر شد که کاری که ما باید در ترکیه انجام میدادیم، ایرانیها انجام دادند و به گروه عبدالقادر و ایران تبریک گفت. ایشان بسیار صریحالهجه و تند مزاج است و با کسی تعارف نمیکند.»
به گفتهٔ درویشی، از عواقب پروژهٔ شوق نامه و شاید مهم ترینش ساخت فیلم شش قرن و شش سال است توسط «مجتبی میرتهماسب» است: «ایشان از اوان تمرینات ما با گروه عبدالقادر مراغی با صبر و درایت بسیار در تمام ضبطها و تمرینات ما شرکت کردند و حتی در یکی از سفرهای ما به ترکیه هم به ما پیوستند و همین فیلم دربارهٔ شناساندن عبدالقادر مراغی به موسیقیشناسان دنیا در اروپا، امریکا و مسکو بسیار موثر بود. یکی دیگر از پیامدهای این پروژه، ثبت نام عبدالقادر مراغی در یونسکو به نام ایران است، برای اینکه دو کشور دیگر – ترکیه و افغانستان- خیز برداشته بودند تا او را به نام خود ثبت کنند؛ اما ما سریع جنبیدیم و پروندهٔ سریعی را تشکیل دادیم. من اسناد را به کمیتهٔ یونسکو در ایران دادم و آنها این اسناد را به پاریس رساندند و عبدالقادر به نام ایران ثبت شد. پس از آن کمیتهٔ ملی یونسکو در ترکیه با من تماس گرفتند و گفتند که بیایید این پرونده را به صورت مشترک برداریم؛ چون ما عبدالقادر را به دنیا شناساندیم نه شما. گفتم شما درست میگویید اما تا جایی که من اطلاع دارم شما اثار عبدالقادر را ثبت کردید ولی اجرا نکردید و ما این کار را انجام دادیم. پس از آن از کمیتهٔ یونسکو در افغانستان نیز چنین پیشنهادی داد و گفت عبدالقادر در هرات مرده استٰ به آنها نیز گفتم که در آن زمان هرات متعلق به ایران بوده است و تا تاریخ قاجار، سکه به نام شاه قاجار زده میشده است و ما نمیتوانیم این پرونده را به صورت مشترک برداریم.»
او همچنین ادامه داد که از عواقب دیگر این پروژه تشکیل گروهی به نام «آکیسا» - نام باستانی همدان- در تبریز است که روی این پروژه کار میکنند، همچنین یک نکتهٔ مهم دیگر تشکیل بنیاد عبدالقادرشناسی در شهر مراغه است: «من تصورم این است که انتشار عمومی فیلم شش قرن و شش سال پیامدهای دیگری در جامعهٔ ایران و خارج از کشور خواهد داشت که به زودی شاهد آن خواهیم بود.»
در ادامهٔ این مراسم «مجتبی میرتهماسب» نیز صحبتهایی را بیان کرد: «من معتقدم ساخت فیلم زیاد اهمیت ندارد پخش آن از اهمیت بیشتری برخوردار است. از زمانی که این فیلم شروع شد تا کنون سه دولت آمد و رفت اما فکر میکنم هیچکس به اهمیت آن پی نبرد. خوشبختانه سال گذشته، این مستند در هنر و تجربه اکران شد و ۳۵ هزار نفر آن را در سینما دیدند. پلهٔ بعد تلویزیون است که متاسفانه در ایران درهایش کاملا بسته است به خصوص اینکه موضوع این مستند دربارهٔ موسیقی است و حالا انتشار آن به صورت دی وی دی این امکان را به وجود میآورد تا طیف وسیعتری از مردم آن را مشاهده کنند. من معتقدم وظیفهٔ دولتهاست که از این جنس آثار حمایت کنند؛ اما حالا خوشحالم که این اتفاق رخ نداده است و تمام کارهایش را خودمان به همت بابک چمنآرا انجام دادیم. از این لحظه دیگر همه چیز با مخاطب است.» او همچنین خبر دارد که احتمالا از هفتم نوامبر نسخهٔ انلاین این فیلم با زیرنویس انگلیسی برای مخاطبان غیر ایرانی به صورت آنلاین و با کیفیت اچ دی عرضه میشود. میرتهماسب میگوید: » فکر میکنم بعد از این ۸ سال کار ما تمام شده است. از دوستانی که این فیلم را دیدهاند خوشحال هستم. از گروه عبدالقادر مراغی که در دو سال پخش فیلم همیشه همراه من بوده است و الان بسیاریشان در همین سالن هم حضور دارند. به هر روی خوشحالم که با این گروه همرا اه شدهام و در ظاهر از عهدهٔ آن برآمدم.»
«بهرنگ تنکابنی نیز در این مراسم در صحبتهای کوتاهی گفت: «در زمانهٔ ما، مسوول دریافت اطلاعات یک دستگاه چند اینچی شده است. پدیدهٔ شبکههای اجتماعی، البته معجزهٔ واقعی قرن بیست و یکم است و مسیر دریافت اطلاعات ما؛ اما گاهی از این طریق ما غلطترین اطلاعات ممکن را دریافت میکنیم. عدم دریافت صحیح از توانمندیهای صحیح شبکههای اجتماعی گاهی همهٔ ما را دچار اختلال کرده است و محتوای سخیف و دست پایینی به ما میرسد. در همین وانفساٰ استاد درویشی و گروه عزیزش ۶ سال وقت خود را برای ثبت دانش گذاشتند. دانشی که قرنها پیش به یک جغرافیای دیگر کوچ کرده بود. در این میان مجتبی میرتهماسب هم شانه به شانه درویشی این مراحل را به تصویر کشید. در دورهای که جذب اطلاعات ما تبدیل شده به یک سری باورهای غلط، همتی که این دوستان در ثبت دانش کردهاند بسیار مهم است.»
او همچنین ادامه داد: «در این دو پروژه دو اتفاق مهم افتاده است اول اینکه یک منبع مهم از موسیقی کشور ضبط شده است و دوم اینکه این کار به انجام رسیده است. ما همهامان آدمهای پروژههای ناتمام هستیم؛ اما در این میان آقای درویشی همواره پروژههای مهمش را ثبت و تمام میکند.»
در این گردهمایی که به همت مرکز موسیقی بتهوون و با حضور چهرههای فرهنگی و هنری همچون رخشان بنیاعتماد، ژیلا اپکیجی، محمدرضا درویشی، امیر اثباتی، محمد احمدی، لیلی فرهادپور، یغا گلرویی، بهرنگ تنکابنی و امیرحسین ثنایی تشکیل شده بود، » یاسر عطار» بنیاد عبدالقادر مراغی در مراغه پشت تریبون قرار گرفت و گفت: «برای پاسداشت مقام علمی و هنری عبدالقادر مراغی موسیقیدان کلاسیک ایران که در سالهای ۲۰۱۴ و ۲۰۱۵ میلادی در فهرست مشاهیر یونسکو ثبت شده بود با آقای میرتهماسب تماس گرفتم که سخاوتمندانه پیشنهاد پخش فیلم در مراسم را پذیرفتند و نیز هماهنگی با گروه فخیم و شریف عبدالقادر مراغی را به عهده گرفتند.» او ادامه داد: «ارادت من به فیلم شش قرن و شش سال از جنس حکمت و محبت است و به خاطر ارج نهادن به گروهی است که یکی از محکمترین حرکاتهای فرهنگی چند سال اخیر را انجام دادهاند.»
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 11 مهر 1394 - 15:23
افزودن یک دیدگاه جدید