افشین يداللهی، شعر و ترانه و اعصاب و روان
ترانهسرا كسي است كه به قصد موسيقي، ترانه ميگويد
موسیی ما - افشين يداللهي بيش از آنكه معروفيت خود را مديون تخصص روانپزشكياش باشد. مديون ترانههايش است. وي از ترانهسرايان مشهور و بنام ايران پس از انقلاب اسلامي است كه به شغل اصلي خود، يعني تخصص اعصاب و روان (روانپزشكي) وفادار مانده است. آشنايي مردم با او بازميگردد به عيد سال ۱۳۸۰ كه ترانه يكي از ماندگارترين سريالهاي مناسبتي به نام «شب دهم» را سرود. او مدتي است از مطبوعات (در زمينه ترانه و ترانهسرايي) دور بوده و امروز به سراغش رفتهايم تا از خودش، وضعيت ترانه، ترانهسراها و خانه ترانه برايمان بگويد.
كتاب ترانههايتان به كجا رسيد؟
بايد جمعآورياش كنم و امسال يا سال آينده چاپش ميكنم.
شما هر دفعه در مورد چاپ اين كتاب تكرار ميكنيد سال آينده، بالاخره زمان چاپ آن كي ميرسد؟
حتما امسال مرتب ساختن آن را شروع ميكنم.
ممكن است به مميزي بخورد؟
نميدانم. به هر حال من بايد كار را ارايه بدهم، هنوز كه ارايه ندادم.
تا حالا شده پيشنهاد ترانهسرايي يك سريال به دليل اينكه از كارگردان يا فيلمنامه خوشتان نيامده باشد را رد كنيد؟
تا به حال كه پيش نيامده به خاطر نام كارگرداني رد كنم، اما در زمينه فيلمنامه چرا اگر از ساخت سريال و خود فيلمنامه خوشم نيايد پيگيرش نميشوم. هر سفارشي را كار نميكنم. بايد سفارشهايي باشد كه من احساس راحتي با آن داشته باشم.
از چه فيلمنامههايي خوشتان نيامده و رد كردهايد؟
فيلمنامههايي كه دست به تحريف يك موضوع يا واقعه زده باشند يا اينكه توهين در آن نمودار باشد.
نظرتان به عنوان يك روانپزشك در مورد فيلم «جدايي نادر از سيمين» چه بود؟
اين فيلم، داستان عدم قطعيت بود. در واقع نسبي بودن همه چيز از نگاههاي مختلف. اگر از زاويه هر كسي به اين قضيه نگاهي ميكرديم، ميديديم كه حق دارند. به نظرم اگر بخواهيم از نظر روانشناسي ارزيابي كنيم، اين بود كه افراد بايد از زاويههاي ديگران هم به زندگيشان نگاه كنند.
چرا كلمه «جنون» را در ترانه و اشعارتان زياد به كار ميبريد؟ بهترين مصداق آن هم براي سريال «شب دهم» است.
در واقع جنوني كه به كار رفته ميشود واسطهاي بين عقل جزءنگر و عقل كلنگر است. منظور از عقل جزء نگر، همان قراردادهايي است كه فرد خود آن را تجربه نكرده است؛ بلكه جامعه برايش تعيين و عقل كلنگر، براساس قراردادهايي است كه خود فرد آن را وضع كرده و خودش به آنها رسيده. اين كلمه جنون هم صرفا روانپريشي نيست. به كار بردن جنون به علت شكستن كليشهها و عادتهاست كه فرد از اين فضاي عادتها بيرون آيد و به نگاه شخصي برسد.
براي من جالب است بدانم وقتي كه ترانه شب دهم را ميسروديد، چه حس و حالي داشتيد؟
حس و حالي كه داشتم داراي نمود بيروني نبود، بلكه حس دروني بود و من در ذهنم درگير كلمات بودم و هيجانش قابل لمس نبود. به هر حال حسي بود كه ازش لذت ميبردم.
فكر نميكنيد جمع سهنفره فردين خلعتبري، عليرضا قرباني و افشين يداللهي جايشان خيلي خالي است؟
كار ما سه نفر آنطور كه از بازخوردهايش متوجه شدهايم، بسيار موفق بوده و امكانش هست كه از اين اتفاقات خوب باز هم تكرار شود. در حال حاضر من با همايون شجريان و فردين خلعتبري يك جمع سهنفره را تشكيل دادهايم كه كارمان مرحله آهنگسازياش را طي ميكند.
شما براي ضبط كارهايتان كه توسط خوانندهها اجرا ميشود، به استوديو ميرويد؟
بله، من سر ضبط كارهايم ميروم البته نه همه را بلكه برخي را، چراكه بايد بيان، تلفظ، وضوح كلام درست صورت گيرد.
آيا ترانهسرا در انتخاب خواننده دخيل است يا خواننده در انتخاب ترانهسرا؟
آن موردي كه در اينجا رايجتر است، اين است كه خواننده در انتخاب ترانهسرا دخيل است. اما اگر ترانهسرا جايگاه و شيوه كاري داشته باشد، اين قدرت تصميمگيري را هم دارد كه كدام ترانه را به كدام خواننده بدهد؛ البته بعد از خواننده، آهنگساز هم نقش بسيار مهمي دارد. هر سه ركن شاعر، خواننده و آهنگساز به يك ترتيب مهم هستند.
شما فكر ميكنيد در انتخاب ترانههايتان، كيفيت ترانه بيشتر مد نظر بوده يا معروفيت خودتان؟
اسم شخص و معروفيت به سابقه كار و رزومهاي كه دارد برميگردد و اين رزومه كاري طرف است كه باعث معروفيتش ميشود.
شما با خوانندههاي زيادي همكاري كردهايد، از خشايار اعتمادي گرفته و اخيرا همايون شجريان، كداميك از خوانندههايي كه با آنها كار كردهايد، در ماندگاري ترانهتان تاثيرگذارتر بودهاند؟
اوايل شروع كارم با خشايار اعتمادي همكاري كردم كه در آن زمان، اعتمادي معروفترين و محبوبترين چهره موسيقي پاپ بود كه در ادامه با آقايان عليرضا قرباني و احسان خواجهاميري كار كردم. فكر ميكنم اين شروع خوب باعث شد تا اين ترانهها ماندگارتر شود.
بهترين كاري كه از شما شنيدهشده، به نظر مخاطبانتان كداميك بوده است؟
اسم بهترين كارم را نميتوانم بگويم اما ترانه مدار صفردرجه بازخوردش نسبت به ساير ترانهها بسيار زياد بود كه بعد از آن شب دهم و ميوه ممنوعه بوده است.
امروزه دستمزد ترانهها چگونه حساب ميشود؟
ترانهها، قيمتهاي متفاوتي دارد؛ از ۳۰۰هزارتومان شروع ميشود تا يكميليونو۵۰۰هزار و دوميليونتومان.
اما من در مورد ترانههاي ميليونتوماني هم شنيده بودم!
نه، اين رقمها نيست. يكي از موارد قابل بحث اين است كه گاهي ترانهسراهاي خوبمان، ترانهها را بهصورت مجاني به خوانندگان واگذار ميكنند كه بيشتر خوانندههاي آنطرف مرز هستند كه باعث شده فضاي رقابت را مخدوش كنند و اين رقابت حرفهاي نيست. يك عده ترانهسرا هستند كه چون جديدا كارشان را شروع كردهاند، يكي، دو تا كار به طور مجاني ميدهند اما اينكه ترانهسراهاي باسابقه اين كار را انجام ميدهند، جاي تاسف دارد.
چرا اين كار را ميكنند؟
آنها ترانههايشان را به طور مجاني به خوانندگان آن طرف مرز ميدهند كه بگويند ما با فلاني همكاري كرديم و يك اعتبار براي خودشان شود كه از داخل بابت ترانههايشان، دستمزد بالايي را دريافت كنند كه از اخلاق حرفهاي دور است و باعث پايين آمدن ارزش ترانه ميشود.
از خانه ترانه بگوييد؟ اينكه تا چه حد توانسته در زمينه ترانه و ترانهسرايان موفق باشد؟
خانه ترانه بيش از ۱۰ سال است كه فعاليت ميكند و بهعنوان اولين جلسه و گردهمايي نقد ترانه در ايران به كارش ادامه داده و خيلي از ترانهسراهاي معروف امروزه از خانه ترانه كارشان را شروع كردهاند كه البته برخي از آنها اين مساله را قبول دارند و برخي ديگر قبول ندارد. خانه ترانه به عنوان نخستين كارگاه ترانه در كل كشور شناخته شده است.
آيا خانه ترانه توانسته ترانهسراهاي شاخصي را بسازد؟
بله، همانطور كه عرض كردم بوده و اين روند كماكان ادامه دارد. مطمئن باشيد در يكي، دو سال آينده ترانهسراهاي خوبي را خواهيم شناخت كه عضو خانه ترانه هستند. در واقع نسل بعدي ترانهسراهاي معروف از خانهترانه هستند.
چرا، خانهترانه از زمان تاسيساش تا به امروز در حال تغيير مكان است؟ يك روز در فرهنگسراي شفق، يك روز در كانون ادبيات و امروزه در همايشهاي شهيد قندي؟
براي اينكه هيچ نوع حمايت نظاممندي از خانه ترانه نميشود. خانه ترانه مستقل است. در برخي از مقاطع برخي از افراد با ما همكاري و ناگهان همكاريشان را با ما قطع ميكنند و به طبع ما هم به جاي ديگري نقل مكان ميكنيم. تا آخر تيرماه، خانه ترانه در مركز همايشهاي شهيد قندي روزهاي پنجشنبه از ساعت دو تا پنج بعدازظهر تشكيل ميشود كه به احتمال قوي از مردادماه به يك مكان ديگر انتقال يابد.
چرا تعداد ترانهسراهاي خوب در كشورمان كم است؟
ترانهسراي خوب كم نداريم اما از آنها زياد استفاده نميشود، چراكه امروزه ترانههاي چندلايه با قابليت ماندگاري بيشتر در بازار خواهان كمي دارد. يعني بازار اين نوع ترانهها را كمتر ميپسندد.
شما در مورد ترانه در صداوسيما جاي خالي برنامههايي مثل شب شيشهاي را حس نميكنيد؟
چرا فقدانش مشهود است، متاسفانه امروزه در زمينه شعر و ترانه هيچ نوع برنامه خاصي نيست. ما برنامه ۹۰و هفت را داريم كه مورد استقبال بسياري قرار گرفته؛ همچنين جديدا هم برنامهاي براي تئاتر راهاندازي شده ولي در زمينه موسيقي، شعر و ترانه نه.
از حضورتان در شب شيشهاي بگوييد؟
برنامه خيلي خوبي بود يادم هست كه همزمان با برنامه من، يكي از شبكهها فوتبال پخش ميكرد با اين حال آمار بينندگان برنامه ما بسيار بالا بود. با وجود چهرههاي فراوان و مشهوري كه ميهمان اين برنامه بودند، برنامه من اگر اشتباه نكنم در رتبه سوم يا چهارم قرار گرفت و اين نشان از علاقه مردم به ترانه است.
انتقادهاي بسياري از سوي روانشناسان در مورد سريال ساختمان پزشكان شده، نظر شما درباره اين سريال و نيما افشار چيست؟
بله، خيلي از همكارها مخالف اين برنامه هستند ولي ما بايد ظرفيت طنز را در جامعه افزايش دهيم و اگر شوخي و طنز روي يك شغلي است، نبايد همگان و شاغلان آن رشته، فكر كنند كه آن شغل، شغل غيرجدي است. مثلا اگر در برنامهاي طنز، با شغل خلباني شوخي كنيم، آيا اين به اين معناست كه خلباني شغلي خندهدار و غيرجدي است؟ متاسفانه اين نوع مخالفتها بسيار بوده از فيلم سينمايي شوكران و شغل پرستاري گرفته تا آقاي شصتچي كارمند پست در سريال مرد هزارچهره و... . اين طرز تفكر، تكبعدي است كه عموميت يافته است. اگر بخواهيم ظرفيت طنز را در جامعه بالا ببريم، تنها نبايد با شغلهاي خصوصي و آزاد اين شوخي را كرد، بلكه ميتوان با بسياري از شغلهاي دولتي نيز شوخي كرد كه دستاندركاران و فيلمسازان بايد به اين جنبه هم بپردازند.
بيمارانتان شما را به عنوان ترانهسرا ميشناسند؟
عدهاي ميشناسند و عده ديگر فكر ميكنند افشين يداللهي با دكتر افشين يداللهي دو فرد متفاوتند كه در مراجعههاي آتي متوجه ميشوند.
شما دكتر افشين يداللهي هستيد يا افشين يداللهي خالي؟
بستگي به موقعيتم دارد. مثلا وقتي ميخواهم وارد بيمارستان شوم، مثل پاركينگ بيمارستان خودم را دكتر افشين يداللهي معرفي ميكنم كه بيشتر در حيطه پزشكي است اما در جاهاي ديگر نه، همان افشين يداللهي هستم.
آيا به اين عبارت آرامشبخش كه از يك تا ۱۰ بشمار تا عصبانيتات فروكش كند، اعتقاد داريد؟
در برخي از شرايط بله، ولي اگر قرار بود كه همه و در همه موقعيتها با شمردن يك تا ۱۰ آرام بشوند كه آنقدر رفتارهاي پرخاشگرانه و واكنشي وجود نداشت.
- شما خودتان را اول از همه ترانهساز ميدانيد يا روانپزشك؟
- خيليها كلام موزون شما را به دليل شناختي كه نسبت به روان مخاطبان داريد، ميدانند. خودتان چه فكر ميكنيد؟
- الگوي شما در طبع شعر و ترانه چه كسي است؟
- موفقيت خود را در زمينه ترانهسرايي مديون چه كسي ميدانيد؟
- چرا اشعار و ترانههايتان را دكلمه نميكنيد تا به صورت يك مجموعه وارد بازار كنيد؟
- بيشتر چه شعرهايي از شاعران پارسيزبان را ميخوانيد؟
- تا به حال شده از مصرع شاعران ديگر براي ترانههايتان قرض بگيريد؟
- وقتي در حال شعر سرودن هستيد، ميگذاريد اشعار و ترانههايتان سرازير شود و به كلمات و جملهبنديهايش دست نميزنيد؟
- فرق شاعر با ترانهسرا چيست؟
- ترانه را براي موضوع ميسازيد يا اول موضوع را پيدا ميكنيد و بعد ترانه را ميسراييد؟
- در زمينه ملودي و آهنگ چطور؟ ترانه براي ملودي ساخته ميشود يا ملودي براي ترانه؟
كتاب ترانههايتان به كجا رسيد؟
بايد جمعآورياش كنم و امسال يا سال آينده چاپش ميكنم.
شما هر دفعه در مورد چاپ اين كتاب تكرار ميكنيد سال آينده، بالاخره زمان چاپ آن كي ميرسد؟
حتما امسال مرتب ساختن آن را شروع ميكنم.
ممكن است به مميزي بخورد؟
نميدانم. به هر حال من بايد كار را ارايه بدهم، هنوز كه ارايه ندادم.
تا حالا شده پيشنهاد ترانهسرايي يك سريال به دليل اينكه از كارگردان يا فيلمنامه خوشتان نيامده باشد را رد كنيد؟
تا به حال كه پيش نيامده به خاطر نام كارگرداني رد كنم، اما در زمينه فيلمنامه چرا اگر از ساخت سريال و خود فيلمنامه خوشم نيايد پيگيرش نميشوم. هر سفارشي را كار نميكنم. بايد سفارشهايي باشد كه من احساس راحتي با آن داشته باشم.
از چه فيلمنامههايي خوشتان نيامده و رد كردهايد؟
فيلمنامههايي كه دست به تحريف يك موضوع يا واقعه زده باشند يا اينكه توهين در آن نمودار باشد.
نظرتان به عنوان يك روانپزشك در مورد فيلم «جدايي نادر از سيمين» چه بود؟
اين فيلم، داستان عدم قطعيت بود. در واقع نسبي بودن همه چيز از نگاههاي مختلف. اگر از زاويه هر كسي به اين قضيه نگاهي ميكرديم، ميديديم كه حق دارند. به نظرم اگر بخواهيم از نظر روانشناسي ارزيابي كنيم، اين بود كه افراد بايد از زاويههاي ديگران هم به زندگيشان نگاه كنند.
چرا كلمه «جنون» را در ترانه و اشعارتان زياد به كار ميبريد؟ بهترين مصداق آن هم براي سريال «شب دهم» است.
در واقع جنوني كه به كار رفته ميشود واسطهاي بين عقل جزءنگر و عقل كلنگر است. منظور از عقل جزء نگر، همان قراردادهايي است كه فرد خود آن را تجربه نكرده است؛ بلكه جامعه برايش تعيين و عقل كلنگر، براساس قراردادهايي است كه خود فرد آن را وضع كرده و خودش به آنها رسيده. اين كلمه جنون هم صرفا روانپريشي نيست. به كار بردن جنون به علت شكستن كليشهها و عادتهاست كه فرد از اين فضاي عادتها بيرون آيد و به نگاه شخصي برسد.
براي من جالب است بدانم وقتي كه ترانه شب دهم را ميسروديد، چه حس و حالي داشتيد؟
حس و حالي كه داشتم داراي نمود بيروني نبود، بلكه حس دروني بود و من در ذهنم درگير كلمات بودم و هيجانش قابل لمس نبود. به هر حال حسي بود كه ازش لذت ميبردم.
فكر نميكنيد جمع سهنفره فردين خلعتبري، عليرضا قرباني و افشين يداللهي جايشان خيلي خالي است؟
كار ما سه نفر آنطور كه از بازخوردهايش متوجه شدهايم، بسيار موفق بوده و امكانش هست كه از اين اتفاقات خوب باز هم تكرار شود. در حال حاضر من با همايون شجريان و فردين خلعتبري يك جمع سهنفره را تشكيل دادهايم كه كارمان مرحله آهنگسازياش را طي ميكند.
شما براي ضبط كارهايتان كه توسط خوانندهها اجرا ميشود، به استوديو ميرويد؟
بله، من سر ضبط كارهايم ميروم البته نه همه را بلكه برخي را، چراكه بايد بيان، تلفظ، وضوح كلام درست صورت گيرد.
آيا ترانهسرا در انتخاب خواننده دخيل است يا خواننده در انتخاب ترانهسرا؟
آن موردي كه در اينجا رايجتر است، اين است كه خواننده در انتخاب ترانهسرا دخيل است. اما اگر ترانهسرا جايگاه و شيوه كاري داشته باشد، اين قدرت تصميمگيري را هم دارد كه كدام ترانه را به كدام خواننده بدهد؛ البته بعد از خواننده، آهنگساز هم نقش بسيار مهمي دارد. هر سه ركن شاعر، خواننده و آهنگساز به يك ترتيب مهم هستند.
شما فكر ميكنيد در انتخاب ترانههايتان، كيفيت ترانه بيشتر مد نظر بوده يا معروفيت خودتان؟
اسم شخص و معروفيت به سابقه كار و رزومهاي كه دارد برميگردد و اين رزومه كاري طرف است كه باعث معروفيتش ميشود.
شما با خوانندههاي زيادي همكاري كردهايد، از خشايار اعتمادي گرفته و اخيرا همايون شجريان، كداميك از خوانندههايي كه با آنها كار كردهايد، در ماندگاري ترانهتان تاثيرگذارتر بودهاند؟
اوايل شروع كارم با خشايار اعتمادي همكاري كردم كه در آن زمان، اعتمادي معروفترين و محبوبترين چهره موسيقي پاپ بود كه در ادامه با آقايان عليرضا قرباني و احسان خواجهاميري كار كردم. فكر ميكنم اين شروع خوب باعث شد تا اين ترانهها ماندگارتر شود.
بهترين كاري كه از شما شنيدهشده، به نظر مخاطبانتان كداميك بوده است؟
اسم بهترين كارم را نميتوانم بگويم اما ترانه مدار صفردرجه بازخوردش نسبت به ساير ترانهها بسيار زياد بود كه بعد از آن شب دهم و ميوه ممنوعه بوده است.
امروزه دستمزد ترانهها چگونه حساب ميشود؟
ترانهها، قيمتهاي متفاوتي دارد؛ از ۳۰۰هزارتومان شروع ميشود تا يكميليونو۵۰۰هزار و دوميليونتومان.
اما من در مورد ترانههاي ميليونتوماني هم شنيده بودم!
نه، اين رقمها نيست. يكي از موارد قابل بحث اين است كه گاهي ترانهسراهاي خوبمان، ترانهها را بهصورت مجاني به خوانندگان واگذار ميكنند كه بيشتر خوانندههاي آنطرف مرز هستند كه باعث شده فضاي رقابت را مخدوش كنند و اين رقابت حرفهاي نيست. يك عده ترانهسرا هستند كه چون جديدا كارشان را شروع كردهاند، يكي، دو تا كار به طور مجاني ميدهند اما اينكه ترانهسراهاي باسابقه اين كار را انجام ميدهند، جاي تاسف دارد.
چرا اين كار را ميكنند؟
آنها ترانههايشان را به طور مجاني به خوانندگان آن طرف مرز ميدهند كه بگويند ما با فلاني همكاري كرديم و يك اعتبار براي خودشان شود كه از داخل بابت ترانههايشان، دستمزد بالايي را دريافت كنند كه از اخلاق حرفهاي دور است و باعث پايين آمدن ارزش ترانه ميشود.
از خانه ترانه بگوييد؟ اينكه تا چه حد توانسته در زمينه ترانه و ترانهسرايان موفق باشد؟
خانه ترانه بيش از ۱۰ سال است كه فعاليت ميكند و بهعنوان اولين جلسه و گردهمايي نقد ترانه در ايران به كارش ادامه داده و خيلي از ترانهسراهاي معروف امروزه از خانه ترانه كارشان را شروع كردهاند كه البته برخي از آنها اين مساله را قبول دارند و برخي ديگر قبول ندارد. خانه ترانه به عنوان نخستين كارگاه ترانه در كل كشور شناخته شده است.
آيا خانه ترانه توانسته ترانهسراهاي شاخصي را بسازد؟
بله، همانطور كه عرض كردم بوده و اين روند كماكان ادامه دارد. مطمئن باشيد در يكي، دو سال آينده ترانهسراهاي خوبي را خواهيم شناخت كه عضو خانه ترانه هستند. در واقع نسل بعدي ترانهسراهاي معروف از خانهترانه هستند.
چرا، خانهترانه از زمان تاسيساش تا به امروز در حال تغيير مكان است؟ يك روز در فرهنگسراي شفق، يك روز در كانون ادبيات و امروزه در همايشهاي شهيد قندي؟
براي اينكه هيچ نوع حمايت نظاممندي از خانه ترانه نميشود. خانه ترانه مستقل است. در برخي از مقاطع برخي از افراد با ما همكاري و ناگهان همكاريشان را با ما قطع ميكنند و به طبع ما هم به جاي ديگري نقل مكان ميكنيم. تا آخر تيرماه، خانه ترانه در مركز همايشهاي شهيد قندي روزهاي پنجشنبه از ساعت دو تا پنج بعدازظهر تشكيل ميشود كه به احتمال قوي از مردادماه به يك مكان ديگر انتقال يابد.
چرا تعداد ترانهسراهاي خوب در كشورمان كم است؟
ترانهسراي خوب كم نداريم اما از آنها زياد استفاده نميشود، چراكه امروزه ترانههاي چندلايه با قابليت ماندگاري بيشتر در بازار خواهان كمي دارد. يعني بازار اين نوع ترانهها را كمتر ميپسندد.
شما در مورد ترانه در صداوسيما جاي خالي برنامههايي مثل شب شيشهاي را حس نميكنيد؟
چرا فقدانش مشهود است، متاسفانه امروزه در زمينه شعر و ترانه هيچ نوع برنامه خاصي نيست. ما برنامه ۹۰و هفت را داريم كه مورد استقبال بسياري قرار گرفته؛ همچنين جديدا هم برنامهاي براي تئاتر راهاندازي شده ولي در زمينه موسيقي، شعر و ترانه نه.
از حضورتان در شب شيشهاي بگوييد؟
برنامه خيلي خوبي بود يادم هست كه همزمان با برنامه من، يكي از شبكهها فوتبال پخش ميكرد با اين حال آمار بينندگان برنامه ما بسيار بالا بود. با وجود چهرههاي فراوان و مشهوري كه ميهمان اين برنامه بودند، برنامه من اگر اشتباه نكنم در رتبه سوم يا چهارم قرار گرفت و اين نشان از علاقه مردم به ترانه است.
انتقادهاي بسياري از سوي روانشناسان در مورد سريال ساختمان پزشكان شده، نظر شما درباره اين سريال و نيما افشار چيست؟
بله، خيلي از همكارها مخالف اين برنامه هستند ولي ما بايد ظرفيت طنز را در جامعه افزايش دهيم و اگر شوخي و طنز روي يك شغلي است، نبايد همگان و شاغلان آن رشته، فكر كنند كه آن شغل، شغل غيرجدي است. مثلا اگر در برنامهاي طنز، با شغل خلباني شوخي كنيم، آيا اين به اين معناست كه خلباني شغلي خندهدار و غيرجدي است؟ متاسفانه اين نوع مخالفتها بسيار بوده از فيلم سينمايي شوكران و شغل پرستاري گرفته تا آقاي شصتچي كارمند پست در سريال مرد هزارچهره و... . اين طرز تفكر، تكبعدي است كه عموميت يافته است. اگر بخواهيم ظرفيت طنز را در جامعه بالا ببريم، تنها نبايد با شغلهاي خصوصي و آزاد اين شوخي را كرد، بلكه ميتوان با بسياري از شغلهاي دولتي نيز شوخي كرد كه دستاندركاران و فيلمسازان بايد به اين جنبه هم بپردازند.
بيمارانتان شما را به عنوان ترانهسرا ميشناسند؟
عدهاي ميشناسند و عده ديگر فكر ميكنند افشين يداللهي با دكتر افشين يداللهي دو فرد متفاوتند كه در مراجعههاي آتي متوجه ميشوند.
شما دكتر افشين يداللهي هستيد يا افشين يداللهي خالي؟
بستگي به موقعيتم دارد. مثلا وقتي ميخواهم وارد بيمارستان شوم، مثل پاركينگ بيمارستان خودم را دكتر افشين يداللهي معرفي ميكنم كه بيشتر در حيطه پزشكي است اما در جاهاي ديگر نه، همان افشين يداللهي هستم.
آيا به اين عبارت آرامشبخش كه از يك تا ۱۰ بشمار تا عصبانيتات فروكش كند، اعتقاد داريد؟
در برخي از شرايط بله، ولي اگر قرار بود كه همه و در همه موقعيتها با شمردن يك تا ۱۰ آرام بشوند كه آنقدر رفتارهاي پرخاشگرانه و واكنشي وجود نداشت.
منبع:
شرق
تاریخ انتشار : شنبه 1 مرداد 1390 - 00:00
دیدگاهها
منظورتون روزبه بمانیه؟؟!!
دکتر جان ترانه هایی که واسه احسان میگی فوق العادست امیدوارم در آلبوم بعدی احسان هم باشی
تو رو خدا اینقدر به این روزبه بمانی گیر ندید بابا چجوری بگیم ما باهاش حال می کنیم ...خیلی با اعتبارتر از داخلی ها هستن!
جناب ترانه هاتون معرکه اس کلی با خودتون تو شب شعراتون حال می کنم .... مرسی
فقط کاش دلیل همکاری نکردن با احسان خواجه امیری رو در آلبوم جدیدش میدونستم
حیف شد
افزودن یک دیدگاه جدید