برنامه یاد بعضی نفرات
 
برای کسب موقعیت بهتر، دست کسی را نبوس...
حمید عسگری از تجربه آخرین دیدارش با «ناصر حجازی» و حرفهای می‌گوید که هرگز فراموش نخواهد کرد
برای کسب موقعیت بهتر، دست کسی را نبوس...
موسیقی ما - بهمن بابازاده: آخرین تصویری که از حضور ناصر حجازی در دفتر باشگاه استقلال در ذهن مانده، حضور توام او و حمید عسگری، خواننده پر طرفدار موسیقی پاپ است که این حضور توام به گفتگوی جالبی تبدیل شد که فردای‌‌ همان روز در روزنامه باشگاه استقلال، به چاپ رسید. در این روزهایی که همه جامعه خبری ایران، تحت تاثیر خبر درگذشت ناصر حجازی است، «حمید عسگری» بهترین گزینهای بود که می‌شد سراغش رفت و با او در مورد این بزرگ مرد، گپ زد.

  •  شما آخرین هنرمندی بودید که در یک گفتگوی دو نفره با ناصر حجازی، در دفتر باشگاه استقلال حضور داشتید. بعد از آن گفتگو، نگاه‌تان به آینده حجازی چطور بود؟ چقدر خوش بین بودید؟
آن زمان (حدود یک ماه پیش) حال ناصرخان خیلی بد نبود و سرحال به نظر می‌رسیدند. اما نکته‌ای که برای خود من هم قابل توجه بود، روحیه بالای ایشان بود که به شدت من را تحت تاثیر قرار داد. ایشان با روحیه بالا در مورد آینده و هدف‌هایش صحبت می‌کرد و بسیار به با انرژی در مورد موفقیت‌های آینده‌اش حرف می‌زد. ترازدی آن دیدار برای من، زمانی بود که ایشان می‌خواستند بلند شوند و این بلند شدن در سه مرحله و به سختی اتفاق افتاد. برای من این صحنه خیلی دردناک بود. قهرمان همه زندگی من که همیشه نمادی از صلابت و قدرت بود، حالا رو به روی من..... همیشه عادت داشتیم که ایشان را در اوج ببینم ولی آن صحنه‌ها برای من خیلی دلخراش بود.

  • خبر فوت ایشان را چه کسی به شما داد؟
خانم صمدی، خبرنگار روزنامه باشگاه استقلال.

  • دوست دارم اولین عکس العملتان در آن لحظه را بدانم.
 البته من پشت فرمان بودم. این خبر برای من فرقی با آخر دنیا نداشت. انگار پدرم را از دست داده بودم. هنوز گوشی را قطع نکرده بودم که اشکم در آمد. لحظات دردناکی بود. هیچ جوره نمی‌توانم احساساتم را مهار کنم.

  • اولین تصویر ذهن شما پس از شنیدن این خبر چه بود؟
لحظاتی را که در دفتر باشگاه استقلال گذرانده بودیم در جلو چشمانم ظاهر می‌شدند. تک تک صحبت‌هایی را که رد و بدل شده بود، داشت تکرار می‌شد. زیاد لحظات جالبی نبود آن لحظه.

  • من به خوبی خبر دارم که شما ابتدا ترتیب ملاقات حضوریتان در بیمارستان کسری و در روزهای آخر بستری شدن حجازی را داده بودید ولی به محض قطعی شدن این قرار، نتوانستید حضوری به عیادت ایشان بروید. ماجرای آن روز‌هایتان چه بود. شنیده شد که حال و روز خوبی نداشتید.
ببین من خوب یا بد، یک اخلاقی دارم که تحمل دیدن قهرمان‌هایم را در شرایط بد و ناگوار ندارم. قهرمان‌هایم همیشه برای من بزرگ و دست نیافتنی‌اند و شکوه و عظمتشان را همیشه به یک شکل عجیب و غریبی در ذهن دارم و برایم محترم‌اند. من به خاطر عشق بی‌حد و حصری که به آقای حجازی داشتم استقلالی شدم. اصلا من بیشتر از اینکه استقلالی باشم، ناصرخانی بودم. حالا نمی‌توانستم بزرگ‌ترین قهرمان رویا‌هایم را روی تخت ببینم. می‌دانستم که اگر بروم و از نزدیک ببینمشان، حالم خراب خواهد شدو نمی‌توانم احساسات خود را کنترل کنم. من حتی وقتی تلفنی با ایشان صحبت کردم، بغض راه گلویم را گرفته بود. جالب اینجا بود که ایشان داشتند به من دلداری می‌دادند و من فقط گوش می‌کردم و گریه می‌کردم....

  •  و در مراسم تشییع شرکت نکردید.
نه، اصلا. نمی‌توانستم حتی به آن فکر کنم. حتی فکر کردن به اینکه در این مراسم حضور داشته باشم هم دردناک بود برای من. من هنوز هم نمی‌توانم باور کنم که ناصرخان دیگر پیش ما نیست.

  • در آخرین دیداری که با ایشان داشتید، کدام جمله ایشان هنوز هم در ذهنتان مانده. جملهای که قطعا بر این باور‌اید که هرگز از یاد نخواهید برد؟
از پله‌های باشگاه که پائین می‌آمدیم ناصر خان به من گفت: «برای کسب موقعیت بهتر، دست کسی را نبوس...»
هنوز هم آن لحنشان را در آن لحظه فراموش نکرده‌ام و در ذهنام است.

  • جمله‌ای هم بوده که شما این روز‌ها حسرت گفتن آنرا به خود ناصرخان در دلتان حس کنید؟
نه خوشبختانه. من آنروز جزء به جزء و کلمه به کلمه عشقم را خیلی مفصل به ایشان ابراز کردم و از این موضوع خوشحالم که زمانیاین ابراز عشق اتفاق افتاده که ایشان در بین ما بودند. آن روز را هرگز از یاد نخواهم برد.

  • فکر می‌کنید بزرگ‌ترین دلیلی که بخاطرش حجازی تا این حد بین مردم محبوب شد، چه بود؟
بعضی‌ها که شامل اهالی ورزش و سینما و حتی موسیقی هم می‌شوند، برای پیشرفت در کارشان سعی می‌کنند به راههای غیر انسانی دست بزنند. همه کار برای بالا رفتن و پیشرفتشان انجام می‌دهند. ولی ناصر حجازی با شایستگی و بدون هیچ زد و بندی، به آنجایی که لیاقت‌اش را داشت، رسید. بار‌ها پیش آمده بود که حجازی می‌توانست سمت و نقام بالاتری را از آن خود کنند ولی چون ایشان انسانی نبودند که «بله قربان گو» باشند، آن پست‌ها را از دست دادند. مردم ما شعور و درک بالایی در این جور موارد دارند. چرا مردم ما در مورد امیر قلعه نویی که حتی چندین بار استقلال را قهرمان کرده، چنین حسی ندارند؟ من حاضرم قسم بخورم که اگر در برنامه نود یک نظر شمجی در این مورد راه بیفتد هرگز به محبوبیت حجازی نخواهند رسید. چون ایشان هیچوقت سالم کار نکردهاند و برای به دست آوردن موفقیت‌های بزرگ به هر روشی و هر کاری دست می‌زنند. خوشحالم که حجازی تا آخرین لحظه در برابر همه ایستاد و قهرمانانه با همه وداع کرد. همه آنهایی که برای او گریه کردند، بخاطر همین خصوصیات خاص‌اش بود که تا همیشه در یاد‌ها خواهد ماند. آتیلا هم به این موضوع رسید و همین جمله من را گفت. بابت این قضیه حداقل، خوشحالم.

  • همه حس تو در مورد حجازی اگر قرار باشد که در یک جمله جمع شود، آن یک جمله چیست؟
ناصرخان، نماد شرافت و مردانگی...

  • خبر جدید از آثارتان؟ آلبوم جدید یا کنسرت؟
آلبوم جدید را هنوز استارت نزده ام. بیشتر در مورد فضای آلبوم جدید‌ام در حال فکر کردنام. در سه آلبوم قبلی فضا و استایلی را ساخته بودم که به نوعی مهر و امضای خودم را داشتم. ولی دوست دارم در آلبوم جدید یک فضای جدید تری را تجربه کنم. در مورد کنسرت هم که از کرج شروع شده و برنامه‌های رشت و آبادان و تهران و سنندج هم قطعی شده‌اند. کلا بیشتر این روز‌ها درگیر تور کنسرت‌هایم هستم.
منبع: 
روزنامه تماشا و سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 9 خرداد 1390 - 00:00

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

چرا هیچ خبری ازالبوم رضا صادقی نمیذارین؟؟؟؟؟؟؟؟؟

همه سایتا خبرشو گذاشتن!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

چقدر این مطالب روزنامه تماشا رو میذارید چی هست روزنامش اصلا ؟بعد هم میزنید منبع مشترک موزیک ما و روزنامه تماشا در حالی که مطلبش دو سه روز قبل تو روزنامش چاپ شده بعد شما میذارید چه کاریه خوب

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

مرامتو عشقه حمید ناصر خان رفت ولی سادش همیشه تو قلب ایرانیا میمونه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

حمید عسکری به یاد ناصر حجازی میخواند

در

بزرگترین وبلاگ طرفداران حمید عسکری

www.hamidaskarimusic.blogfa.com

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

خبر از البوم کسی میزنید که هنوز استارت نزده خیلی جالبه داداش

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

کاش همه هنرمندا و مشاهیر ما شعورشون مثل ناصرخان به جایی برسه که اگه از کسی میخوان بد بگن یا انتقاد کنن جلوش بگن نه پشت سرش.
اگه حمید خان عسگری اینقد عاشق ناصرخان بود حداقل توی این مورد از ایشون یاد میگرفت که پشت سر کسی حرف نزه.
واقعا که هر روز داریم بی فرهنگ تر میشیم
روحش شاد ناصرخان ، از یه لحاظ خوب شد راحت شد چون واقعا از دیدن این بی منطقی ها و توهینهای همه به هم خسته بود...
شمام خسته نباشی حمیدعسگری
واقعا برات متاسفم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

آلبوم دیگه مشکی نمی پوشم منتشر شد لطفا اطلاع رسانی کنید

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

روحش شاد ولی ما واقعا مرده پرستیم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

راست می گه
هنوزم نبود ناصر خان غیر قابل باوره ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

khoda rahmatesho0o0n kone...........

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

باز یه عزیزی از بین ما رفت و بقیه برای مطرح شدن خودشون متوسل شدن به این کارا
در ضمن من این مطلب دو روز پیش خوندم اختصاصی؟!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

من خواستم نظر بذارم و بگم آلبوم رضا صادقی منتشر شده ، که خوب ، آقا سعید گفتن . لطفا اطلاع رسانی کنید .

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

میدونستم حمید احساسات و شعور بالایی داره.باز دمه مرام حمید گل گرم.منتظر آلبومت هستم و به امید موفقیت...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 17:47

چی می گی امیرجان حمید خودش نیومده که این حرفارو بگه با او مصاحبه کردن. تو حتما از حمید خوشت نمیاد داری این حرفارو میگی دیگه زشته از این حرفا نگو

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود برای کسب موقعیت بهتر، دست کسی را نبوس... | موسیقی ما