نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
یادداشت پویا نیکپور درباره اوضاع نوازندگی در ایران؛
تاسیس آژانس موسیقی از الزامات عرصه موسیقی است
- پویا نیکپور | آهنگساز و نوازنده
- موسیقی ما- موسیقی و موزیسینهایی که در عرصه موسیقی فعالیت میکنند، قبل از هر چیز نیاز به مایجتاج روزانه هنری دارند. آنها حق دارند دیده شوند و کارشان شنیده شود و در این میان کسب در آمد کنند و خرج و مخارج خود را تامین کنند.آنها در جایگاه یک هنرمند، نیازمند یک آژانس فروش هستند که آثارشان را بفروشد و از آنها به انحاء مختلف حمایت کند. این در حالی است که متاسفانه این عرصه از هنر نه سندیکایی دارد و نه مورد حمایت ارگان خاصی قرار میگیرد.
بخش عمدهای از نوازندهها در طول سالها به صورت حرفهای وارد این عرصه شدهاند و به سمت موسیقی آمدهاند و رشتههای دیگر را کنار گذاشتهاند صرفا به این دلیل که بتوانند به صحنه رفته و از این راه کسب درآمد کنند. میشود گفت چنین چیزی کلی انگیزه به هنرمندان میدهد مشروط بر اینکه به خوبی و حساب شده پیش برود.
در این میان میتوان به آسیبشناسی دو بخش پرداخت: ۱. بخش مطرح شدن نوازنده به عنوان شاخصهای متفاوت نوازندگی و به قولی لهجه مختص خودش ۲. کسب درآمد و تامین منابع مالی با کنسرتها و خوانندهها
این نوازندهها اگر نوازنده سازهایی مثل کی بورد، پیانو، ویلون، گیتار بیس و درام باشد قطعا این امکان را دارد که جذب گروههای مختلف شود. ولی اگر سازهای بومی یا سنتی را بنوازد امکان جذب در گروهها را بسیار کم دارد و در عین حال باید در حوزه ساز خود بسیار شاخص باشد. در این صورت سطحش بالاتر از دیگران است و نمیرود با هر خوانندهای ساز بزند. و این همان اتفاقی است که این روزها به وفور میافتد. به دلیل پایین بودن سطح کیفی اجراهای موسیقی بیکلام و... پس زدگی نوازندهها را شاهد بودهایم. اگر هم نوازندهای مجبور باشد به هر دلیلی کار کند، میبایست با هر خوانندهای و در هر سطحی همکاری کند و این به نوبه خود یک فاجعه است.
رنو گارسیا فونس، (نوازنده کنترباس) خودش را در یک جزیره برای مدتی حبس کرد و ماحصل این زندانی کردنش یک آلبوم نوازندگی بسیار شکیل و حرفهای شد. نوازنده این قدر با ارزش است چون میتواند خالق باشد و در هر زمان که بخواهد، منجر به خلق شود.
در این راستا چند بخش برای نوازنده از جهت یاری رساندن لازم است که یکی از آنها و در واقع مهمترین آنها بخش صنفی واحد برای درجه گذاری و رتبه بندی نوازندگی است. البته خانه موسیقی مدتهاست که دارد چنین کاری را انجام میدهد.. ولی برای بیمه نوازندگان باید بیمه نویسندگان شوند و بیمه مستقلی ندارند. ولی امتحانی که برای بیمه گرفته میشود، امتحان نوازندگی است و فقط ۲۰ درصد را پرداخت میکنند. منی که سالهای سال مستقل نوازندگی کردهام و نواختهام نیز اینچنین ارزشگذاری میشوم.
پیشنهادی که دارم این است که یک آژانس تاسیس شود که مانند فوتبالیستها که از طریق چنین جاهای ساپورت میشوند و بعد به باشگاهها معرفی میشوند، نوازندگان نیز مورد حمایت قرار بگیرند و به جامعه موسیقی حرفهای معرفی شوند. با این کار هم آن نوازنده از شرایط موجود استفاده بهینه را خواهد کرد و هم موسسه مربوطه کسب درآمد خواهد داشت. اگر چنین موسسه و آژانسی راه اندازی شود و افرادی که کار میکنند مورد حمایت چنین آژانسی واقع شوند، قطعا بسیاری از مشکلات قشر نوازنده حل خواهد شد. در چنین وضعیتی نوازندهها نیز بیکار نمیمانند و بر اساس ارزشگذاری که شدهاند، هر چند اندک، اما حقوقی دریافت میکنند و ساپورت هم میشوند. ضمن اینکه هم نوازنده خود میتواند مستقل کار کند و هم اینکه خواننده نیز بر اساس سطح خود با آنها همکاری میکند. برای مثال خوانندهای که از سطح بالایی برخوردار است با کست ضعیف کار نمیکند. برای چنین چیزی هم باید تعرفه در نظر گرفته شود. با این اوصاف حق کسی خورده نمیشود و همچنین کارآفرینی نیز میشود. چهار تا خواننده و چهار تا نوازنده با اطمینان خاطر سرکار میروند و درآمد کسب میکنند.
اگر نوازنده تامین نباشد نمیتوان به آینده موسیقی خوشبین بود. کما اینکه اغلب این دوستان درگیر مشکلات خاص خود هستند. ما کلی نوازنده خوب داریم با پتانسیل بالا که در پیشبرد اهداف مادی و معنوی موسیقی میتوانند بسیار موثر باشند. میتوانند بسیار در آمد ساز باشند. در همین تهران و در تمامی مناطق آن میتوان اینها را به کار گرفت، کنسرت گذاشت و کسب درآمد کرد اما متاسفانه ما کنسرتها را منحصر کردهایم به چند تا سالن خاص در چند منطقه خاص تهران!
میتوان مستر کلاس، ورک شاپ و کلاسهای اینچنینی با حضور این دوستان برگزار کرد و از نوازندگانی که سنین بالاتری دارند در امر آموزش بهرهمند شد. اما...
متاسفم که باید این نکته را بگویم اما این قدر سطح نوازندهها پایین آمده که همه خود را رقیب هم میدانند. موفقیت یک نوازنده صرفا چون با یک خواننده معروف ساز میزند نیست. نوازنده باید به خودی خود شخصیت مستقل هنری داشته باشد نه در کنار یک خواننده معروف!
باید یک آکادمی وجود داشته باشد. در این صورت خیلیها غربال میشوند و خیلیها از این میان برداشته میشوند. کسانی که تخصص دارند به جلو رفته و آنها که بیاستعداد و بیتخصصاند خود به خود حذف میشوند. مثلا وقتی بابک ریاحیپور، در این آکادمی باشد نیازی به امتحان دادن نیست اما یک نوازنده تازه کار حتما آزمون داده و بعداز دریافت حد نصاب نمره قبولی، وارد این عرصه شود. کسی که ادعا میکند کار بلد است باید تمامی آزمونها را قبول شود تا بعد اگربرنامهای بود دعوت به کارشود و درصدی هم به آژانس بدهد. دسمتزد نوازنده باید محفوظ بماند و در صورتی که کارش را به درستی انجام داد دستمزد او را به سه ماه بعد موکول نکنند. یا برای برگزاری کنسرت در شهرستانها از نوازندگان بومی استفاهد کنند که این به نوبه خود یک اتفاق بزرگ است.
در حال حاضر موسیقی پاپ ما به گونهای است که نوازنده باید در کنار خواننده باشد تا دیده شود. چرا که در عین جذابیت برای مخاطب، هیچ افت و خیزی ندارد. اگر آلبومهای روز را گوش کرده باشید میبینید که همه جزییات آنها مانند هم است جز صدای خوانندهها!
ما ادعای پاپ-کلاسیک داریم، یکی از دلایلش این است که موسیقی پاپ ما آنگونه که باید و شاید رعایت نمیشود، افت و خیزها رعایت نمیشود. کم پیش میآید کسی جسارت کند و در موسیقی پاپ شخصیتپردازی کند. بنابراین هر وقت اسم موسیقی پاپ میآید میگویند نه و کسی آن را تحویل نمیگیرد. باید به دنبال کشف استعدادها بود. وقتی کسی میتواند کشف کند، رسالتی دارد و سرمایهای دارد. با این وضعیت که بچهها از داخل تامین نیستند و میخواهند از خارج تامین شوند، حداقل باید نوازندهها کار را جدی بگیرند و ما نیز نوازندگی آنها را جدی بگیریم. فستیوالهای بیشتر برگزار کنیم و برای موسیقی بیکلام بدون خواننده و صرفا با حضور نوازنده ارزش و اعتبار بیشتری قائل شویم تا رواج آن را در جامعه ببینیم و سطح سلیقه مردم را بالا ببریم. در این صورت کمک قابل توجهی به نوازندگی عرصه موسیقی و نوازندگان حرفهای کردهایم.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 29 فروردین 1392 - 11:14
دیدگاهها
اين هم يكي از درداي جامعه ي موسيقي كه بهش هيچ توجهي نميشه
نوازنده ها مهمترين بخش يك اثر موسيقي اند كه دارند ناديده گرفته ميشند و دچار كم لطفي ميشند
اميدوارم هرچه زودتر مشكلات اين ها حل بشه و يكم به حرفها و ايده هاشون توچه بشه تا بلكه يكم موسيقي ما رو به پيشرفت قدم برداره با ارزوي موفقيت براي همه ي نوازنده هاي ايران و جامعه ي موسيقي
توجه که خوبه -توصیه هم نمیشه...!
آخه تا که میخوایم به این قشر زحمت کش بی تفاوت باشیم/نوازنده نباشه آهنگسازی وجودنداره-ملودی خلق جاودانه نمیشه -کنسرتی وجود نخواهد داشت برای خواننده و وووووه ووووو.....
خطاب به رئسای محترم هنر:اومیدوارم کسانی که آبروی هنر این سرزمینو میخوان(به خصوص موسیقی)قدم پس نزنن تاموسیقی ایران در آوردگاه جهانی به معنای واقعی نام ایران بدرخشد وهنرشان برای جوامع بین الملل به محضر ظهوروالگوی هنرشان باشنددردنیا......
به امید رفع این مشکلات وبعدش موفقیت های بزرگ برای این هنر جریان دار زندگی بشری/
با یک توجه کم به اجرای کنسرتها میبینید نوازندگی افت شدیدی حتی نسبت به 5 یا 10 سال پیش داشته و انگار با افت سطح خوانندگی که برای اجرای زنده یک تواناییه خاص میطلبه و نمیشه مثل استدیو ضعفها رو پوشش داد سطح نوازندگی هم کاهش پیدا کرده که باعث تاسف هست و انگار خود خواننده ها هم نوازنده ها رو کم وبیش در سطح خودشون انتخاب میکنن و تعداد نوازنده های 6 دنگ استیجیه فعال به حداقل رسیده متاسفانه.
افزودن یک دیدگاه جدید