برنامه یاد بعضی نفرات
 
آخرین بازمانده دایناسور‌ها
گفت‌وگوی مفصل سایت موسیقی ما با احسان خواجه‌امیری از مسیر هنری که طی کرده تا عاشقانه‌ها و خیلی چیزهای دیگر؛
آخرین بازمانده
موسیقی ما – بهمن بابازاده: در یکی از روزهایی که آلودگی هوای شهر تهران فراتر از مرحله هشدار بود، با احسان خواجه امیری از موسیقی این روزها صحبت کردیم که فضایش دست‌کمی از هوا نداشت. تازگی‌ها جراحی مختصری کرده بود و حال جسمی مساعدی هم نداشت و مثل شخصیت‌های زخمی فیلم‌های وسترن که نمی‌خواهند لحظه‌ای از اسب پایین بیایند تمام دو ساعت این گفت‌و‌گو را همراهی کرد. احسان خواجه‌امیری به چند دلیل خواننده ویژه‌ای است که جرو نسل اول ستاره های پاپ موسیقی پس از انقلاب شد، ولی با ویژگی‌هایی که در این گفت‌و‌گو به آن پرداخته شده، توانست برخلاف بسیاری از هم دوره‌هایش همچنان مطرح باقی بماند. تا سال‌ها موفقیت‌اش را مدیون نام پدر می‌دانستند اما صدا و تداوم کارهایش این گزینه را کم‌رنگ و کم‌رنگ‌تر کرد. آلبوم عاشقانه‌ها به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و علاقه‌مندان موسیقی، تولد دوباره احسان خواجه‌امیری در موسیقی پاپ این سال‌ها بود. همه این‌ها و خیلی چیزهای دیگر باعث شد تا این گفت‌و‌گو شکل گیرد و همراه با خسرو خسروپرویز پیرامون مسیر حرفه‌ای او حرف بزنیم. این گفت‌و‌گوی جذاب را در اینجا بخوانید.

  • از اینجا شروع کنیم؛ در ابتدا (آلبوم «من و بابا») و در دوره‌ای که تازه قرار بود فعالیت حرفه‌ای خودت را آغاز کنی، به نقطه‌ای که در حال حاضر در آن قرار داری فکر کرده بودی؟
اصلا به اینجا فکر نمی‌کردم و تصوری هم از آن نداشتم. ۱۴ یا ۱۵ سالم بود و با «پیام طونی» دوست و همکار بودیم و در آن زمان تازه یک آلبوم قرارداد بسته بودم. فکر می‌کنم به ازای هر آهنگ بابت همه کار‌ها اعم از شعر، میکس و مستر و... صد هزار یا دویست هزار تومان دستمزد گرفته بودم. به او می‌گفتم امکان دارد یک نفر پیدا شود و کار دیگری به من بدهد که بسازم؟ گفت: چرا نمی‌شود؟!. یعنی در این حد فکر می‌کردم اصلا دیگر یک آهنگ هم قرار نیست بسازم. خواست خدا بود.
 
  • در مورد آن تلاش‌ها بگو که از کجا شروع شد و اوج قله آرزوهای تو چه بود؟
آن موقع اصلا کار کردن مثل امروز نبود. عشق به کار بود و به پول و موقعیت فکر نمی‌کردم. از صبح که بیدار می‌شدم بدون اینکه هیچ پیشنهادی داشته باشم و کنسرتی وجود داشته باشد، خیلی خودجوش آهنگ می‌ساختم و شعر می‌گفتم. این طوری نبود که بدانیم آلبوم را چقدر می‌خرند یا چقدر شنیده می‌شود.
 
  • آلبوم اولت چگونه شکل گرفت و پسر ایرج بودن چقدر در این ماجرا مهم بود؟
برای خواننده‌ای آهنگ ساخته بودم و در استودیو مشغول کار بودیم. موقع خواندن، آن چیزی که ساخته بودم را نمی‌توانست بخواند و مدام می‌گفتم که به چه شکل بخواند، بعد عصبی شد و گفت: تو که خودت اینقدر خوب می‌خوانی چرا خودت نمی‌خوانی؟ دیدم حرف بدی نمی‌زند! راجع به حرفش فکر کردم. کمی فضای استودیو به سمت شوخی رفت و صدابرداری که آنجا نشسته بود به من گفت یک آلبوم منتشر کن و اسمش را بگذار: «من و بابا». ابتدا خندیدیم. بعد هم دیدم که بیراه نمی‌گویند و خوب است و به این صورت شروع کردم و رسیدم به اینجا.
 
  • و بابا چقدر نقش داشت؟
بابا نقشی نداشت. آهنگ اول را که ضبط کرده بودیم اصلا در جریان نبود. خیلی رفتارش به آن شکل نبود که روی کارهای من متمرکز شود.
 
  • ارتباط قابل توجه‌ای هم در طی این سال‌ها با رسانه‌ها نداشتی و جزو کسانی نبودی که با عکس روی جلد معروف شده باشند. اصولا کمتر گفتگویی از تو وجود دارد. دلیلش چه بوده؟
همان گفتگو‌ها هم برایم دردسر شد. زمانی نبوده که گفتگو کنم و کسی دلخور نشود. در آلبوم اول من استاد شهبازیان به صورت افتخاری ناظر ضبط بودند. یک روز‌‌ همان اوایل رفتم در استودیو، آقای افتخاری و آقای شهبازیان نشسته بودند، دیدم جواب سلام من را نمی‌دهند. ۱۷ سالم بود. طوری با من برخورد کردند که فکر کردم با من قهر هستند. فهمیدم در مصاحبه‌ای که کرده بودم، گفته‌ام هنرمند واقعی این روز‌ها نیست. منظوری هم نداشتم واقعا. به همه برخورده بود و تا چند وقت با من قهر بودند. هر مصاحبه‌ای که کردم حاشیه شد و به کسی برخورد.
 
  • از آن موقع تصمیم گرفتی گفتگو نکنی یا شخصیتت اینگونه بود؟ به هرحال حضورت در رسانه‌ها خیلی کمرنگ است. این وسط تو یک سری مخاطب و طرفدارانی داری، به آن‌ها فکر نکردی؟
به نظرم تاثیر منفی که یک مصاحبه می‌تواند بر جایگاه یک هنرمند بگذارد خیلی پررنگ‌تر از تاثیر مثبتش است. قصد توهین به قشر خبرنگار و مطبوعات را ندارم ولی تجربه‌ام این بوده که همیشه برایم دردسر و حاشیه درست شده است. کاری که خوب باشد نیاز به هیچ تبلیغی ندارد و خودش بالا‌ترین تبلیغ است. شاید در سایر کشور‌ها و دیگر فرهنگ‌ها خیلی بتواند تاثیرگذار باشد و جریانی ایجاد شود ولی در ایران متاسفانه یا خوشبختانه مطبوعات نمی‌توانند یک جریانی را تولید کنند.

  • به هرحال رسانه پلی است بین هنرمند و مخاطبش برای انتقال نقد‌ها وبازخورد‌ها و...
اگر کار هنری آن هنرمند خوب نباشد و رسانه‌ها الکی بگویند که این خوب است، به نظرم این می‌شود تبلیغ منفی و تاثیری ندارد و بد‌تر است. انگاری چیزی را مسخره می‌کنید. بالاخره بضاعت و پتانسیل ما به گونه‌ای نیست که بتوانیم در استادیوم آزادی کنسرت برگزار کنیم، همین برج میلاد با ۱۲۰۰ نفر گنجایش بدون مصاحبه هم پر می‌شود.
 
  • اینکه امکاناتی وجود ندارد باعث می‌شود به این شرایط رضایت بدهی؟
نه من خودم دوست دارم شرایط به سمتی برود که مطبوعات ما جان بگیرد. بهمن چند روز پیش روی صفحه‌اش نوشته بود که دلم برای یک مجله حرفه‌ای موسیقی تنگ شده است. خب دل همه ما برای چنین فضایی تنگ شده است. بالطبع اگر چنین فضای مطبوعاتی پررنگ شود موسیقی هم رشد می‌کند و اگر کم رنگ شود برعکس.
 
  • طبیعتا بر روی هم تاثیر دارند و این یک مساله اجتناب ناپذیر است
تاثیرش الان به نظر من خیلی کم است، تنها چیزی که الان خیلی تاثیر دارد اینترنت است.
 
  • قبلا گفته بودی که شخصیتی خجالتی داری. اینکه با مخاطب زیادی در ارتباط هستی و در کنسرت‌های زیادی هم حضور داری، با این ویژگی و تناقض چطور کنار آمدی؟
هنوز هم همین گونه است، باور کن من وقتی می‌روم در خیابان یا سینما خیلی اوقات از مردم خجالت می‌کشم.
 
  • در حالی که بیشترین اجراهای داخل و خارج از کشور را با تعداد زیادی مخاطب اجرا می‌کنی. چطور می‌شود؟
اولین اجرایی که روی صحنه رفتم اصلا به آن فکر نکرده بودم، شخصی به من گفت اینقدر پول می‌دهیم و پلی بک اجرا کن و گفتم که پلی بک نمی‌خوانم. گفت: خب چه می‌کنی؟ گفتم کنسرت می‌دهم. گفت تو که ارکستر نداری. خودشان یک ارکستر درست کردند و من رفتم روی صحنه و تا به امروزادامه داشت. خیلی به آن فکر نکردم و برنامه ریزی نداشتم.
 
  • برای یک آدم خجالتی طبیعتا کار سختی است که جلوی جمعیت و روی استیج، صحنه و سالن را برای خودش نگه دارد و بتواند فضا را حفظ کند؟
اوایل برایم سخت بود ولی عادت کردم. اینقدر از مخاطبین انرژی گرفتم که الان اجرا نمی‌رویم برایم سخت است. ولی اگر میکروفون دستم نباشد و مثلا قرار باشد همین طوری بنشینم و صحبت کنم خیلی برایم سخت است. حضور در یک برنامه تلویزیونی یا نقد آلبوم خیلی برایم سخت است. میکروفون که دست می‌گیرم و قرار است بخوانم آدم دیگری می‌شوم. در کل خواندن خیلی برایم راحت‌تر است تا صحبت کردن.
 
  • در کنسرت‌ها مکث‌هایی که بین دو قطعه‌ات می‌شود خیلی سخت پر می‌شود
آخ! عذاب می‌کشم.
 
  • یعنی مدام تلاش می‌کنی که، ارکستر تو رو خدا آهنگ بعدی را بزن و شروع کن!
این معلوم است؟! (خنده) تا به حال کسی به من نگفته بود.
 
  • مثلا کنسرتی بود در تالار وحدت که دقت کردم و شمردم، ۲۳ بار در آن گفتی «یک دست به افتخار خودتان بزنید!»
شرایط بدی است! نگاه می‌کنم به ارکستر و در دلم می‌گویم جان مادرتان نت‌هایتان را جا بجا نکنید! تورو خدا بزنید! آهنگ که شروع می‌شود دیگر خیالم راحت می‌شود تا آهنگ بعدی. خیلی اتفاقات هم در آن وسط‌ها برایم افتاده، یعنی اینقدر تجربه چیزهای مختلف داشتم که نمی‌شود گفت. مثلا در جمعیت اتفاقی می‌افتد و یا چیزی گفته می‌شود.
 
  • کمتر کسی است که در تهران، شهرستانهای کوچک و خارج از کشور تجربه کنسرت به اندازه تو را داشته باشد. برای خودت تفاوتی بین آن‌ها هست یا نه؟
خیلی تاثیر دارد، اصلا اجرایی که مخاطبینش انرژی ندارند تمام نمی‌شود. هرچه می‌خوانی به خودت می‌گویی خدایا چرا تمام نمی‌شود؟! بر عکس در جاهایی که انرژی دارند از خستگی بمیری هم می‌خوانی. مثلا همین امسال در اجراهای آخر می‌گفتم که از خستگی می‌میرم بی‌هوش می‌شوم. در هر سانس بیست و خرده‌ای ترانه می‌خواندم اما مردم جیغ که می‌زدند کلا یادت می‌رود. مخاطب خیلی در حال روحی خواننده تاثیر دارد و می‌شود آن را به خودشان آن چنان که می‌خواهند منتقل کرد.

  • و اینکه خیلی‌ها می‌گویند احسان خواجه‌امیری استیج گردان خوبی نیست و خواننده خوبی است، با این جمله چگونه کنار می‌آیی؟
این حرف را قبول دارم، اصلا روی‌ام نمی‌شود که حرکاتی روی صحنه انجام دهم. مثلا از کنسرتهای بنیامین شنیده‌ام که کارهای خاصی می‌کند. من خجالت می‌کشم. من یک چیزی که می‌خواهم بگویم دو هزار دفعه در زمان خواندن آن را بین ترانه مرور می‌کنم که پررویی نباشد و به کسی توهین نشود.
 
  • بالاخره نمایش قسمتی از یک اجراست.
صد‌در‌صد این را قبول دارم ولی یک بخشش برمی‌گردد به کاراکتر خودم. تازه خیلی خودم را در این چند وقت اصلاح کردم. اگر اجراهای چهار – پنج سال پیش من را ببینید می‌رفتم روی سن و سلام می‌کردم و آهنگ اول را می‌خواندم، آهنگ آخر را هم که می‌خوانم می‌گفتم خداحافظ و می‌آمدم پایین و تمام.
 
  • خیلی جالبه که بلیت کنسرت‌هایت خیلی زود تمام می‌شود. درصورتی که این مدل شاید خیلی خسته‌کننده به نظر برسد ولی ویژگی کنسرت‌های تو این است که طرفدارانت چندین بار می‌آیند، با وجود اینکه می‌دانند خیلی اتفاق خاصی قرار نیست روی صحنه بیفتد.
 فکر می‌کنم خواست خدا بود چون برنامه ریزی خاصی برایش نکرده‌ام. شاید در زمینه‌هایی استعدادش را ندارم. مثلا اگر باید روی سن پر رو بود و شوخی کرد و یا نمی‌دانم بالا پایین پرید، من این کار‌ها را نمی‌توانستم انجام بدهم. اگر می‌خواستم هم فکر می‌کنم از من قبول نمی‌کردند. تظاهر بود و دیگر من نبودم. خواست خدا بود که یک سری اتفاقات دیگر در کنارش رخ داد و من را اینگونه قبول کردند.
 
  • اجرا که بخشی از فعالیت موسیقایی‌ات است. به طور کل چگونه کار‌هایت را برنامه ریزی می‌کنی؟
اتفاقا خیلی برای کار‌هایم برنامه‌ریزی می‌کنم اجرا مسئله دیگری است...
 
  • کلیت منظورم است، مثلا چطور می‌شود که برنامه ریزی می‌کنی آلبومی به نام «عاشقانه‌ها» به وجود می‌آید؟ یعنی چه ذهنیتی در ابتدا وجود دارد و به چه سمتی رفته؟ آن برنامه‌ریزی که گفتی ابتدا نطفه‌اش چگونه شکل گرفت که مثلا من آلبوم بعدی‌ام این فضا و این موضوع و عنوان را باید داشته باشد؟
با توجه به تجربیاتی که از آلبوم‌های قبلی‌ام به دست آوردم. البته انتقاد‌ها و پیشنهادهایی که به من می‌شد را با آن تجربیاتی که خودم به دست آورده بودم جمع می‌کنم. من در چند وقت اخیر خیلی سفر رفتم و آدم از هر سفری درسی را یاد می‌گیرد. عاشقانه‌ها برآیند یک سری اتفاقات و تجربه‌های من در این چند سال بود.
 
  • چطور عاشقانه‌ها؟ یعنی چه چیزهایی بود که ذهنیتت را به یک فضای عاشقانه برد؟
فضایی بود که هم خودم درگیرش بودم و هم روزبه بمانی. شاید احساسمان بر این بود که همسایه‌هایمان هم درگیرش هستند. همینطور بزرگ‌تر و بزرگ‌تر شد و نهایتا شد «عاشقانه‌ها». ولی عاشقانه‌ها کاملا با برنامه‌ریزی طراحی شد. از روز اول گفتم می‌خواهم این کار بکنم و هدفم این است.
 
  • پس اینطور نبود که ترانه‌ها از قبل آماده باشند. با این تعریف باید در مرور زمان و با یک مهندسی شکل گرفته باشند؟
ترانه‌ها مصرع به مصرع، بعضی وقت‌ها کلمه به کلمه شکل گرفتند، مثلا یک جمله داشتیم و یک ماه مانده بود. مدام زنگ می‌زدم و می‌گفتم جان مادرت کلمه بعدی! و روزبه می‌گفت نیامده است هنوز. واقعا تک تک کار‌ها با این نگاه ساخته شدند.
 
  • این پروسه عاشقانه‌ها چقدر طول کشید؟
فکر کنم یک سال و سه – چهار ماه، که هر روز با هم صحبت کردیم و با هم نشستیم.
 
  • فقط روی بخش ترانه؟
روی ترانه، ملودی و تنظیم.
 
  • به نظر می‌رسد در ترانه تمرکز و حساسیتت بیشتر است، این را قبول داری یا نه؟
نه، ولی ترانه سخت‌ترین کار است. کل مجموعه موسیقایی یک زنجیر است که تمام حلقه‌هایش مهم است.
 
  • پس به‌‌ همان میزان هم به اعضای ارکستر و آهنگسازی و... اهمیت می‌دهی؟
صد در صد. بیشتر که نباشد کمتر نیست. ولی دراین چند آلبومی که منتشر کردم سخت‌ترین کار ما بخش ترانه بود. چون یک واژه‌های محدودی داریم با یک سری فضای مشخص. مثلا ما نمی‌توانیم یک کار اجتماعی که در ایران غیرقابل گفتن است را کار کنیم. این باعث می‌شود که مدام کوچک و کوچک‌تر شود. عین اینکه در یک اتاق دو متری بخواهی فوتبال بازی کنی.

  • دلیل سوالم این بود که تا همین اواخر بیشتر با یک گروه ثابت در موسیقی کار کردی ولی در بحث ترانه اینطور نبود.
ترانه باید خلق شود، ترانه احتیاج به یک تفکر دارد. یک بدعت و نوآوری می‌خواهد و انگار قرار است چیزی اختراع شود. حتی در تنظیم این اتفاق نمی‌افتد.
 
  • جایی گفته بودی که در موفقیتم، سهم افشین یداللهی از صدای من بیشتر است. خب این یک ایده‌ای به من می‌دهد که نگاهت به بحث ترانه بیشتر از این حرف هاست. با توجه به اینکه در آلبوم اخیرت هم تمام ترانه‌ها را به یک نفر سپرده‌ای...
افشین یداللهی من را وارد یک جریانی کرد که امروز در آن هستم. ما یک سریال با هم کار کردیم، بعد افشین چون از من بزرگ‌تر بود و اصلا صاحب یک تفکری بود با مشورتهایی که به من می‌داد در خیلی موارد باعث شد بهتر تصمیم بگیرم و بهتر فکرکنم.
 
  • پس افشین یداللهی ترانه سرا منظورت نبود...
نه اصلا نگاه من به ترانه او نبود، چون من در ترانه با خیلی‌های دیگر کار کرده‌ام. شاید معروف‌ترین ترانه‌های من برای افشین باشد اما افرادی دیگری مثل اهورا ایمان ترانه‌هایی مثل سلام آخر را سروده‌اند. در گروه قرار نیست خرق عادتی شود و چیزی خلق بشود، قرار است شما یک چیزی را اجرا کنید. چیزی که قبلا خلق شده است
 
  • یعنی ملودی یک خلق نیست؟
گروه که آن‌ها را خلق نمی‌کند، بله آهنگسازآن را خلق می‌کند ولی در گروه ملودی خلق نمی‌شود. من حتی تنظیم کننده را شامل این بخش نمی‌دانم. اگر بخواهم نوازنده و تنظیم کننده را اولویت بدهم نوازنده که صد در صد آخرین بخش است.
 
  • چه چیز باعث شد که در آلبوم عاشقانه‌ها بعد از تجربه‌های موفقی که با افشین یداللهی و اهورا ایمان داشتی دیگر ادامه ندهی، یعنی فضای آن اتاق اینقدر برایت تنگ‌تر شد که مجبور شدی بروی سراغ فضاهای جدید و روزبه بمانی؟
در اینکه آن فضا بر من تنگ شد شکی نیست و نمی‌توانم منکرش بشوم. در آن فضا دیگر خیلی راحت نمی‌توانستم کار بکنم و به روزبه باور داشتم و بر سر باورم ایستادم.
 
  • فکر نکردی کسانی که قبلا با آن‌ها کردی بابت این انتخاب از تو دلخور شوند؟
مطمئن بودم که دلخور می‌شوند.
 
  • می‌شوند؟
شدند دیگر! (خنده) کاملا طبیعی بود ولی کار حرفه‌ای است.
 
  • بیشتر با کدام فضا ارتباطتت قوی‌تر است؟ احسان خواجه امیری قبل یا بعد از عاشقانه‌ها؟ چون این بحث را این گونه می‌خواستم شروع کنم که یک جور تولد دوباره‌ای را با این آلبوم تجربه کردی. نمی‌دانم چقدر با حرف من موافقی؟
من به یک مرحله‌ای رسیده بودم که حفظ کردن آن برایم مهم بود. در هر کاری حفظ کردن یک موقعیت خیلی سخت‌تر از رسیدن به آن موقعیت است. نیاز داشتم که موقعیتم را تثبیت کنم و بیش از آنکه بخواهم به طرفدارانم اضافه کنم و بالا‌تر بروم نیاز داشتم که پایین نیایم. من تقریبا که نه تحقیقا آخرین نسل خواننده‌های نسل گذشته‌ام. نسلی از خواننده‌هایی که در صدا و سیما و ارشاد امتحان دادند و من آخرین بازمانده‌شان هستم مثل دایناسور‌ها! در این مجموعه یادم هست خواننده‌هایی کار می‌کردند، محمد اصفهانی بود، عصار، امیر تاجیک و امیر کریمی و قاسم افشار و.... این‌ها کار می‌کردند و من تازه آمده بودم و نیاز به یک تثبیت داشتم و به یک جایگاهی رسیده بودم که با کوچک‌ترین اتفاقی سقوط می‌کردم. حالا نمی‌دانم چقدر موفق شدم ولی تمام تلاش خودم را کردم.
 
  • در اینکه تو در تمام عمر هنری‌ات بالا و پایین‌ها و فراز و نشیب خیلی کمی داشتی هیچ شکی نیست، ولی در آلبوم عاشقانه‌ها همه به عنوان زایش و تولد دوباره احسان خواجه امیری اسم بردند
من با آن تفکری که تو گفتی آلبوم را شروع کردم یعنی با این فکر در این مسیر پا گذاشتم هدفم از روز اول همین بود که به چنین چیزی نیاز دارم.
 
  • حالا در نظر خودت با عاشقانه‌ها به آن چیزی را که در نظر داشتی توانستی دست پیدا کنی؟
تقریبا بله ولی باز هم دوست دارم بتوانم آن را قوی ترادامه دهم. یعنی یک جایگاه محکمتر برای خودم درست کنم، محکمتر از عاشقانه‌ها.
 
  • این نگاه که باید در روند هر هنرمندی وجود داشته باشد
بعضی وقت‌ها آدم اشباع می‌شود یعنی به یک جایگاهی می‌رسی و می‌گویی خب من شاخ غول را شکستم و تمام شد!
 
  • چرا خواندن تیتراژ ویژگی مهمی است برای احسان خواجه امیری؟
  •  
من ۹۵ درصد تیتراژهایی که پیشنهاد می‌شود را قبول نمی‌کنم.
 
  • در همین آلبوم عاشقانه‌ها یک تیتراژ هم هست که قبلا مخاطبینت شنیده بودند.
آن کار تیتراژ نبود این اشتباه است. تنها کاری که آن سـریال برای ما کرد به عنوان یک کاتالیزور بود، آن آهنگ اصلا یکی از قطعه‌های عاشقانه‌ها بود. به ما زنگ زدند و گفتند که یک آهنگ می‌خواهیم برای سریالی که قرار است فردا شب پخش شود. البته دو ماه قبل به من گفته بودند و من قبول نکرده بودم. حتی رفته بودند با یک خواننده دیگر کاری را تولید کرده بودند ولی خوب نشده بود. اصرار می‌کردند که این گونه شده است. من گفتم یک کار داریم که آماده است و فضایش اینگونه است و تغییرات می‌دهیم.
 
  • یکی از ایرادهایی که به آلبوم عاشقانه‌ها وارد شد چند قطعه‌ای بود که قبل از آن شنیده شده بود. چطور شد که قطعه دریا را چند روز زود‌تر از انتشار آلبوم ارائه کردید؟ در صورتی که این کار اصلا شنیده نشده بود
اصلا نوشته بودم یک ترک از آلبوم جدید است ولی باز خیلی از انتقاد‌ها همین بود که می‌گفتند سه تا از کار‌ها را ما شنیده‌ایم. با اینکه هفته پیش کار را ارائه کردم و گفتم که هفته دیگر آلبوم منتشر می‌شود. این نقد را من قبول ندارم.
 
  • شاید همه می‌خواستند از تو کار جدید بشنوند، چه طرفداران و چه منتقدان.
در همه جای دنیا به همین شکل است. قبل‌اش کلیپ می‌کنند و کار تصویری پخش می‌کنند. مثلا آلبومی بوده که تمامش ارائه شده بود. آلبوم کیتی پری فکر کنم شش ترک داشت و تمامش کلیپ شده بود و شنیده بودند ولی متاسفانه ما اینجا رسانه‌ای که برای پخش آثار موسیقیمان باشد نداریم. یک زمانی می‌گفتیم این بزرگ‌ترین مشکل موسیقی است که رسانه‌ای نداریم اما الان اینقدر مشکلات دیگری بر روی دوش موزیسین‌ها و نوازنده‌ها و شرکت‌ها آمده است که یادمان رفته رسانه‌ای نداریم!
 
  • در حرف‌هایت گفتی که مدتی است تیتراژ‌ها را رد می‌کنم. چرا آن اتقاق با این تیتراژ‌ها برای احسان خواجه امیری رخ داد و چرا الان دل زده شده؟ به خاطر حرف و حدیث‌هایی که می‌گویند این خواننده صدا و سیماست؟
با این تفکر شروع شد ولی تو خودت الان می‌توانی اسم سریالهایی که روی آنتن است را بگویی؟ من نمی‌دانم.
 
  • من فقط سریال زمانه را دیدم که گروه سون هم در آن می‌خوانند
زمانی میوه ممنوعه پخش می‌شد سریال کمکم کن پخش می‌شد، خیابان‌ها خلوت می‌شد همه دنبال می‌کردند.
 
  • سیاست گذاری مسئولین فرهنگی در دوره‌ای کاملا قابل لمس بود که در پی این هستند که موسیقی لس‌آنجلسی را از فرهنگ شنیداری مخاطب داخل کشور حذف کنند که به آن قضیه رسیدند ولی زود اشباع شدند و دوباره الان دارد کم‌کم بازی به نفع لس‌آنجلسی‌ها می‌شود. موافق هستی؟
خیلی تاثیر دارد، ما در این یک سال گذشته شاهد هستیم که آن طرفی‌ها دوباره کمی جلو آمدند. اول اینکه جان تازه گرفتند از بچه‌های داخل، یعنی تمام ملودی‌ها شعر‌ها از اینجا دارد تغذیه می‌شود. آن‌هم با تفکرات جوان‌های با استعدادی که اینجا زندگی می‌کنند و کار‌هایشان هنوز بکر است. یک بخشی هم کوتاهی ماست. در بحث فرهنگی خیلی خوب داشت مدیریت می‌شد و با برنامه ریزی در سطح کلان به نقطه خوبی رسیده بودیم. کسانی که در این باره تصمیم می‌گیرند از باهوش‌ترین افراد کشور ما هستن. هیچ چیز اتفاقی نبود. برایش برنامه‌ریزی شده بود که چنین اتفاقی و به چه شکلی بیفتد. پتانسیلش رو هم داشتیم ما در یک مملکتی هستیم که هفتاد میلیون آدمی زندگی می‌کنند که همه چیزش احساسش است.
 
  • بزرگ‌ترین مشکل خودت در امسال چه بود؟
قیمت دلار! (خنده) من خیلی عِرق خاصی به دلار ندارم اما بی‌ارزش شدن پول خودمان بزرگ‌ترین دغدغه و ناراحتی‌ام بود.

  • کلا شخصیت محتاط و محافظه کاری داری. در محافظه کار بودنت که شکی نیست این را قبول داری؟ ا
صد در صد.
 
  • خب، کمی در مورد بابا حرف بزنیم، چرا هر موقع در مورد بابا از تو سوال می‌شود جواب نمی‌دهی؟
چه بگویم؟ من جواب هم بخواهم بدهم نمی‌دانم چه باید بگویم!
 
  • مثلا چرا در مورد آلبوم «قصه زندگی» هیچ وقت حرف نزدی؟
چون آن آلبوم بد بود.
 
  • چرا؟ دلایلت برای بد بودن این آلبوم چیست؟ از دید پسر استاد ایرج نه از دید یک منتقد موسیقی.
من که اصلا اعتقاد دارم بابا نباید الان بخواند.
 
  • دلیل‌هایت را می‌گویی؟
برای اینکه من، شما، دیگران و پدرانمان یک خاطره‌ای با آن صدای پهلوان آواز ایران دارند. به نظر من این شخصیت نباید می‌شکست چون بالاخره هشتاد سالش است و بابا آن صدای سی یا چهل سال پیش را ندارد. باز من آنقدر انتقادم به خود شخص بابا نیست که به فضای اشعار و فضای موسیقی‌اش بود، مثلا یک مرد هشتاد ساله تکنو نباید بخواند!
 
  • خودت هیچ جای این قصه حضور نداشتی؟
تا روز آخر اصلا از من قایم کرده بود وقتی در سایت موسیقی ما دیدم، آتش گرفتم.
 
  • یعنی در جریان تولید نبودی؟
هیچ، خیلی درگیر کار خودم بودم، بابا اصلا کار خوبی نکرد.
 
  • و هیچ وقت هم در این مورد با او حرف نزدی؟
خدا کند تا آنجا ختم به خیر شود! بابا اگر قرار باشد بخواند هنوز هم می‌تواند. می‌گویم که انتقادم به شخص بابا نیست. به کار‌ها بود و اینکه شعری که به شخصیت، سن، و پیشینه‌اش بخورد، یک ملودی یک موسیقی...
 
  • چطور با دانستن این نکات هیچ وقت به سمت همکاری پیش نرفتی؟
خیلی سرم شلوغ است، پارسال حساب کردم نزدیک به پنج یا شش ماه اصلا خانه نبودم و چهار ماه هم در ایران نبودم.
 
  • در نشست خبری و جاهای مختلفی که او را دیدم خیلی شوق ورود دوباره به این بازار را دارد این شوق و حرارت علاقه بسیار بالاست
دقیقا، واقعا دوست دارد و اصلا نمی‌خواهد قبول کند که سنش بالا رفته است، خدا را شکر هنوز هم خوب می‌خواند یعنی هنوز هم که آواز می‌خواند خوب است. چند وقت پیش یک ملودی اتود کرده بودم گفتم بابا این را بخوان. نت‌های بالا را واقعا از من بهتر می‌خواند و من را مسخره می‌کرد و می‌گفت: «تو این را نمی‌توانی بخوانی!؟» گفتم چرا می‌توانم ولی نمی‌خواهم به خودم فشار بیاورم.
 
  • باید قبول کرد که نخواندن برای خواننده سخت است. پیش از گفتگو گفتی که من چند روز است نخوانده‌ام و حالم خوب نیست. حالا فکر کن کسی سال‌های زیادی را نخواند.
به نظر من باید بتوانیم همدیگر را درک کنیم و همدیگر را قضاوت نکنیم. من شاید همین الان دوباره بابا را قضاوت کردم با اینکه در جایگاهش نیستم و به قول شما هم با اینکه نخواندن خیلی سخت است. نمی‌دانم بابا این چند سالی که نخواند چه عذابی کشید و چه فشاری بر رویش بود، من نمی‌توانم درکش کنم و شاید من هم اگر جای او بودم خیلی بد‌تر از او این کار را می‌کردم.

  • به هر حال هنوز هم می‌شود خیلی کار‌ها انجام داد
تمام تلاشم را می‌کنم. شاید در حدی نباشم که بتوانم کاری انجام دهم بزرگ‌ترین مشکلش بابا این است که چیزی به نام سیاست نمی‌داند چیست. ساده‌ترین انسانی که در دنیا دیدم بابا بود و از پدرم ساده‌تر ندیدم.
 
  • منظورت چه طور سادگی است؟
مثلا بچه بودیم یک دفعه درب خانه‌مان باز می‌شد و می‌دیدیم چند تا گوسفند زنده با دو چوپان وارد خانه‌مان می‌شدند! به خدا! مادرم می‌گفت برای چه آدرس خانه را دادی؟ می‌گفت طرفدار من هستند از مثلا شمال آمده‌اند کادو گوسفند زنده آورده‌اند. مادرم می‌گفت آخر این گوسفند را چه کار کنم؟ اینهایی که دارم می‌گویم عین حقیقت است. کسی زنگ می‌زند که استاد من عاشق شما هستم و در یک روستایی هستیم بابا آدرس خانه را می‌دهد ناگهان می‌بینی که با سرشیر و نان و گوسفند وارد خانه شدند.
 
  • الان حاضری با بابا روی استیج بروی؟
تحت شرایط خیلی خاص
 
  • در کنسرتت آن فیلمی که پخش شد دیدی چه ولوله‌ای برپا شد؟
مثلا آن حرکت، حرکت خوبی بود.

 
  • آن حرکت بسیار بسیار عاقلانه و تیزهوشانه بود. این استقبال و محبوبیت وجود دارد و نمی‌توانم درک کنم که چرا از این محبوبیت استفاده نمی‌کنید؟ به هرحال آدمهایی هستند که با بابا خاطره داشتند...
بابا را خیلی بیشتر از من دوست دارند خیلی بیشتر. روز مادر بود مادر و پدر خانمم و مادر و پدر خودم رفتیم به یک رستوران. رستوران بهم خورد و من شده بودم بادیگارد بابا. اصلا انگار نه انگار که من هم برای خودم کسی هستم! به من دوربین می‌دادند می‌گفتند می‌شود از ما یک عکس بیندازید؟! خیلی دوستش دارند یک سری چیزهایی هست که اصلا علمی و برنامه ریزی شده نیست. بابا بسیار دل رحم است یعنی اگر در خیابان کسی را ببیند که سردش است و دارد گدایی می‌کند گریه می‌کند. خدا هم همیشه کمکش کرده است و همه دوستش داشته‌اند، هیچ برنامه ریزی هم نداشته حالا من خودم را کشته‌ام این کار را بکنم
 
  • ولی آن آلبوم دو نفره یا آن کنسرت دو نفره می‌تواند به یک اتفاق مثبت بیانجامد. به نظرت وقت این آلبوم دو نفره نیست؟ بالاخره به یک فصلی از کارت رسیده‌ای که اگر پختگی تو با تجربه بابا آمیخته بشود می‌تواند یک اتفاق عجیب و ویژه رقم بخورد
من اعتقادی به اتفاق در موسیقی این روز‌ها ندارم. خیلی سخت است که اتفاقی در موسیقی بیفتد چون به نظرم خیلی فضا اشباع شده است. الان به نظرم فقط می‌شود یک استاندارد خوب در موسیقی تولید کرد. در جای جای دنیا اتفاقاتی می‌افتد که از ذهن من خارج است. خیلی فکر می‌کنم در مورد اینکه چه کنم که یک اتفاقی در موسیقی باشد و هرچیزی که به ذهن من می‌رسد قبلا به ذهن کسی رسیده و این اتفاق افتاده است.
 
  • منظورت از استاندارد چیست. مثلا سر آلبومی‌های تو با سیروان مربوط به همین موضوع است؟ «احساس آرامش» را متفاوت با بقیه قطعه‌ها کار کردی...
بله این استاندارد من است، استانداردی است که برای من تعریف شده است. اینکه مثلا سیروان خسروی در موسیقی ما یکی از خوش سلیقه‌ترین و بهترین هاست.
 
  • پس چرا فقط در یک قطعه همکاری کردید؟
برای اینکه هومن نامداری هم خیلی خوش سلیقه است. دلیل انتخاب این دو نفر توسط من شعور موسیقی و سلیقه‌شان بود، چون تنظیم یک کار کاملا سلیقه‌ای است. علم و تکنیک و سواد هم در آن دخیل است. این‌ها را خیلی‌ها دارند، درسال هزاران دانشجوی موسیقی فارغ التحصیل می‌شوند ولی آن سلیقه و ذوق خیلی مهم است. در تنظیم به نظر من سیروان خوش سلیقه‌ترین است، اوایل فکر می‌کردم سیروان خیلی خوب میکس می‌کند بعد کم کم به این نتیجه رسیدم فرا‌تر از اینکه خوب میکس کند با ذوق و سلیقه است.
 
  • در مورد آلبوم جدید سیروان نظرت را می‌گویی؟
به نظر من تنظیم‌هایش فوق العاده بود و خیلی خوب صدا می‌داد. به نظرم نسبت به آلبوم قبلی سیروان یعنی ساعت ۹ پیشرفتش کاملا قابل احساس بود.
 
  • ذائقه شنیداری این روز‌هایت در بازار موسیقی (داخل یا خارج کشور) چه کسانی هستند؟
متاسفانه باید موسیقی‌های روز ارضایم نمی‌کند. آن موسیقی‌هایی که بغل دست شما روی میز هست و گوش می‌کنم نود درصد بی‌کلام هستند و ده درصدش هم موسیقی چهل یا پنجاه سال پیش است.
 
  • الان این‌ها را گوش می‌دهی یا از گذشته هم اینگونه بوده؟
دیگر اشباع شده‌ام، همه موسیقی‌ها عین هم شده‌اند. واقعا دیگر این روز‌ها دارم خسته می‌شوم از موسیقی‌هایی که همه عین هم است. بعضی وقت‌ها صدای خواننده هم دیگه قابل تشخیص نیستن.
 
  • منظورت این است که هیچ پدیده‌ای حتی در غیر مارکت ایرانی هم نداریم؟ یعنی به عنوان مثال کسی مثل ادل (Adele) صدا و موسیقی‌اش هیچ ویژگی برایت ندارد؟
آلبوم ادل تنها آلبومی بود که اینقدر خوشم آمد و اورژینالش را خریدم و بار‌ها گوش کردم. خیلی اتفاق نادری بود از آن اتفاق‌هایی بود که من در دو سه سوال قبل گفتم که اتفاقی نمی‌افتد ولی بعضی وقت‌ها چشمم به یه چیزی می‌خورد و می‌گویم که یک اتفاقی افتاد.
 
  • چنین آلبومی تنظیم‌ها و سبک‌های مختلفی دارد، ولی به نظر می‌آید یک دنیا و یک فضا در کار‌هایت هست. برای خودت وسوسه ایجاد نمی‌شود که مثلا بیایم در این سبک‌ها و این نوع موسیقی‌ها تجربه کنم؟
اگر آلبوم قبلی من را گوش کنی دو ترانه بود که ما فول بند رفتیم استودیو کاملا ارکستر آکوستیک بند لایو ضبط کردیم. یکی از کار‌ها فضای جاز داشت. بعد نقدهای آلبوم یه خاطره از فردا را بخوانید همه گفتند این دو کار را به چه علت در آلبوم قرار دادی.
 
  • چه بخش‌هایی از نقد‌ها را دریافت می‌کنی الان هم یک سری نقدهای منصفانه و غیرمنصفانه درباره عاشقانه‌ها شده.
دیدم ظرفیتش نیست شما مثلا در کشورهای دیگرمثلا کشورهای غربی اصلا همین ترکیه نگاه می‌کنید می‌بینید ظرفیت شنیداری مردم خیلی وسیع‌تر از ماست.
 
  • از طرفی هم این وظیفه هنرمند است که باید این ذائقه را تغییر بدهد، در همین ترکیه مثلا موسیقی راک که تازه مربوط به خودشان نیست را پیگیری کنی می‌بینی چه پیشرفتهای قابل توجه‌ای کرده‌اند
ما در موسیقی ایرانی بین نیم پرده‌ها هم یک ربع پرده داریم، کافی است سازت را کمی ربع پرده کوک کنی. مسخره‌ات می‌کنند! یعنی اگر در این حد نبود که مسخره نکنند من خودم حاضر بودم امتحان کنم ولی اصلا جراتش را ندارم.
 
  • چطور درآنجا این اتفاق می‌افتد؟
شاید آنجا کسی را مسخره نمی‌کنند. می‌گویم اینجا جسارت را از ما گرفته‌اند وگرنه من خودم کسی هستم که ردیف خوانده‌ام من از هشت سالگی ردیف خوانده‌ام ردیف‌ها را خوب بلدم یعنی راحت به موسیقی ایرانی اشراف دارم.

  • مسئله فقط همین ترس از مسخره شدن است؟ کلا به نظرت موسیقی ایرانی برای خارج از ایران جذابیتی دارد؟
اگر موزیسین‌ها بتوانند کمی اعتماد به نفسشان را بیشتر کنند شاید جامعه بپذیرد. آن جسارت را امروز نداریم و می‌خواهیم یک کاری بکنیم اما آنقدر که انتقاد می‌شود روحیه هنرمند را خراب می‌کند و پشتش خالی می‌شود.
 
  • به هر حال موسیقی ایرانی الان برای یک غیر ایرانی چندان جذابیتی ندارد که آن را دنبال کند. اگر احیانا با موسیقی ایرانی بر خورد کند می‌گوید یا این یک تقلید دست چندم از ماست یا آن چیزی هم که مربوط به خودشان می‌شود کار ویژه‌ای رویش انجام نگرفته
دقیقا. یک بخشی از آن برمی گردد به فرهنگ ما چون فرهنگ ما فرهنگ موسیقایی نیست. این را باید قبول کنیم زمانی که در اروپا داشتند موسیقی ده خطی برای ارکس‌تر بزرگ می‌نوشتند، تنبک ما همانی را می‌زده که تار می‌زده خواننده هم‌‌ همان را می‌خوانده! کلا موسیقی ما این بوده یک ملودی بوده و یک شعر. بخش عظیمی از آن مربوط به فرهنگ است یک بخشی می‌توانسته با برنامه ریزی و سرمایه گذاری جبران بشود که هم برنامه ریزی نشده و هم خیلی جا‌ها جلویش گرفته شده.
 
  • یعنی نمی‌شود کار ویژه‌ای با همین بضاعت و ویژگی‌ها انجام داد؟
به نظرم خیلی دیر شده برای چنین کاری و من امیدی به آن ندارم.
 
  • خودت هم بعید می‌دانی که دوباره از آن تجربه‌ها که گفتی داشته باشی؟
همین گونه که نگاه کنی در آلبوم اولم آواز خواندم، با یک سه تار یک شعر از حافظ خواندم اما در آلبوم دومم دیگر جرات نکردم این کار را امتحان کنم، در آلبوم سومم آمدم جاز خواندم. همین طور داریم ریسک پذیری خودمان را کم می‌کنیم، مدام خودمان را محدود می‌کنیم و محتاط‌تر می‌شویم.
 
  • نبوغ‌ها از بین رفته یا قدرت ریسک پایین آمده؟
هم جسارت‌ها گرفته شده هم فضایش محیا نیست. در یک زمین فوتبال ۲۲ نفر می‌توانند خودنمایی کنند، می‌توانند اتفاقات رقم بزنند، دروازه‌بان می‌تواند شیرجه خوب بزند هافبک می‌تواند یک حرکت خوب انجام بدهد. همه دیده می‌شوند و اتفاقات مختلفی در آن زمین می‌تواند بیفتد که قابل توجه باشد. ولی تو همه این‌ها را جمع بکن بیار در یک اتاق. موزیسین‌ها که کم نشده‌اند موسیقی سنتی که از بین نرفته است. همه هستند و همه آمده‌اند در یک اتاق. دیگر فضا نداری که حرکت بکنی فقط می‌توانی در حد‌‌ همان امرار معاشت‌‌ همان کاری که مثلا مطمئن هستی انجام بدهی. فضا اگر بزرگ‌تر بود و می‌توانستم مثلا کلیپی منتشر کنم که با توجه به تصاویر موسیقی تولید کنم ماجرا فرق می‌کرد.
 
  • جلوه‌های بصری کنسرت‌های ما هیچ جذابیتی ندارند، هیچ شویی ندارند نه اینکه چنین کاری خوب یا بد است ولی به هر حال یک استیج قسمتی از آن ویژگیهای دیداری است
من این حرف را کاملا قبول دارم ولی همه جای دنیا کنسرت، کنسرت است، شو یک شو است و این‌ها تعریف دارد شما مثلا وقتی می‌روید به یک نمایش کمدی با کنسرت تفاوت دارد. عروسک گردانی می‌کنند موسیقی هست و ارکستر هم در حال نواختن است ولی ما اینجا چون آن فضا را نداریم همه چیز را داریم می‌آوریم در‌‌ همان کنسرت.
 
  • گروه چقدر برای احسان مهم است؟ در این مورد صحبت می‌کنی
من یک گروه داشتم که در سال ۸۵ شکل گرفت.
 
  • از‌‌ همان اول با زایا و علی ثابت بود؟
بله ولی خیلی از اعضای گروه به خاطر مشکلاتی که با مدیریت گروه یعنی زایا داشتند کم کم از گروه جدا شدند و ما همچنان کار کردیم و امسال به جایی رسیدیم که من احساس کردم که نیاز به یک خانه تکانی دارم.
 
  • قبل از اینکه وارد دلایل این جدایی بشویم، در همه این سال‌ها زایا سلیمان به عنوان کسی که با برنامه ارگانی گرفتن در ایران معروف شد کسی که می‌خواست برنامه ارگانی خوب داشته باشد باید روابطش با زایا سلیمان خوب می‌شد که این وسط گفته شد احسان خواجه امیری هم این ماجرا را رهبری می‌کند و به زایا خط می‌دهد که مثلا برنامه‌های ارگانی من اینهاست. در مورد این اتفاقهایی که در ماجراهای اجراهای ارگانی افتاد یک سری گفتند صرفا علی لهراسبی و احسان خواجه امیری و محمد اصفهانی باید فقط اجرای ارگانی بروند و شخص دیگری نرود. تو کسی بودی که در یک دوره‌ای شایعه شد هر ماه بالای ۲۰ اجرای ارگانی می‌روی.
من یک چیزی راجع به ارگانی بگویم، ارگانهای دولتی مخاطبینشان بلیط که نمی‌خرند و به انتخاب خودشان نمی‌آیند. کارت دعوت به آن‌ها می‌دهند و مجانی می‌آیند کنسرت را می‌بینند. بیشترین چیزی که برای ارگان‌ها مهم است مقبولیت آن خواننده است یعنی آنجایگاهی که خود آن مدیر شرکت دولتی دارد خیلی بیشتر برایش مهم است تا لذتی که قرار است مردم ببرند. حالا تو بیا این مثلا جایگاهی که احسان خواجه امیری قبولش دارند به عنوان آدمی که کم حاشیه است، و مقبولیت مردمی را با هم ترکیب کن می‌شود‌‌ همان ماهی ۲۰ ارگانی که تو گفتی ما رفتیم. هیچ خرق عادتی این وسط انجام نشده است. الان اگر بخواهم به جرات این را می‌گویم تا سال ۹۳ قرارداد می‌بندم اینقدر که تلفن دارم!
 
  • کنسرت‌ها؟
همه چیز، یعنی از الان تا ۹۳ را پر می‌کنم.
 
  • جایگاه تو اینگونه نیست که باید اجراهای ارگانیت را محدود‌تر کنی؟
این کار را کردم، همین الان موبایلم را می‌دهم اتفاقی چک کن همین طور از شهرهای مختلف درخواست وجود دارد. زایا سلیمان دربین این ماجرا بود وگرنه هیچ خرق عادتی نکرد در این مدت اینکه آدم باهوشی بود و آدم با سیاستی بود هیچ شکی نیست. اصلا نمی‌خواهم منکر این بشوم که هیچ کاری نکرد. خیلی وقت‌ها خیلی جا‌ها به من کمک کرد خیلی جا‌ها به تنهایی نمی‌شد یک سری کار‌ها را کرد، صد در صد سهم داشته است ولی مدیریت من بیشتر مهم بود.
 
  • چه اتفاقی باعث شد که بعد از ده سال همکاری بی‌حاشیه که حتی یک مثال هم از مشکل بین شما نمی‌توان پیدا کرد تصمیم به جدایی گرفتید؟
من دلیل این اتفاق را نمی‌خواهم بگویم می‌خواهم حرمت اون سالهایی که با هم بودیم رو نگه دارم. ترجیح دادم او برود کار خودش را بکند من هم کار خودم را. او آدم باهوش و با سیاستی است امیدوارم بتواند نقاط ضعفی که داشته را جبران کند.
 
  • دیگر هیچ وقت قرار نیست با زایا روی استیج بروی؟
نه.
 
  • بگذریم، امید حجت و هومن غفاری چطور به گروه اضافه شدند؟
سال ۸۶ که اجرای محمد اصفهانی رفته بودم درامر آن ارکستر خیلی خوب بود و نظر من را جلب کرد به نظرم خیلی ویژه ساز می‌زد. هومن غفاری بود. از آنجا این گوشه ذهن من بود که دوست داشتم با او کار کنم. امید حجت بهترین گیتاریست ایران هست و هم جزو کسانی است که من خودم به شدت او را از لحاظ اخلاقی قبول دارم اینقدر آدم درستی است که وقتی یک قول می‌دهد تا آخرش را با آدم می‌آید.
 
  • در مورد چند خواننده می‌خواستم نظرت را بگویی. کاری که کمتر تابحال انجام دادی. موافقی؟
ایرادی ندارد.
 
  • محسن چاوشی اولین کسی بود که در مورد ترک کجایی واکنش نشان داد و اولین کسی بود که به تو تبریک گفت ولی هیچ وقت در مورد آثار او حرف نزدی!
آثاری از او بوده که واقعا دوست داشتم مثل‌‌ همان سنگ صبورش برای آلبوم سنتوری مخصوصا وجود استاد کامکار در کنارش که واقعا یکی از بزرگان موسیقی ما است. با بقیه کار‌هایش نتوانستم ارتباط بگیرم ولی شخصیت خیلی خاصی دارد و دمش گرم! خیلی سخت است آدم از این همه پولی که می‌توانسته در این همه سال به دست بیاورد بگذرد، یک باور عجیبی می‌خواهد. در یک روز دو اجرا به ما پیشنهاد می‌شود ما نمی‌توانیم بگوییم مثلا خسته می‌شویم آن را هم قبول می‌کنیم. من نه همه بچه‌ها ولی این آدم این همه سال با هر مشکلی که بوده سر باورش ایستاده.
 
  • رضا صادقی بابت جشنواره دو سال پیش از تو دلخور است که گفته‌ای بیایید جشنواره امسال را بی‌خیال شویم و نرویم. رضا جواب منفی داده و تو جواب مثبت داده‌ای و رفته‌ای.
و من هنوز نمی‌دانم رضا چگونه قبول نکرد!
 
  • واقعا ماجرا اینگونه بود که قرار بود نباشید بعد تو رفتی و او به خاطر حرف تو کنار کشید و این به نظر من باعث شد آن صمیمیت بین تو و رضا از بین برود و الان این رویه پابرجاست و شما از هم دلخورید؟
نه همین دو روز پیش یک ساعت با رضا صحبت کردم است.
 
  • نظرت در مورد آلبوم حباب و شخصیت محسن یگانه
من آلبوم حباب را دوست داشتم و به نظرم اصلا مستحق این انتقاداتی که می‌شد نبود، مطمئنم اگر حباب دو سه سال زود‌تر می‌آمد این انتقادات نمی‌شد. محسن یگانه را دوست دارم، من روز اولی که یک کار از محسن یگانه شنیدم (آن موقع غیر مجاز بود) می‌دانستم این اتفاقات برای او می‌افتد همانگونه که در مورد مازیار فلاحی می‌دانستم.
 
  • و مازیار فلاحی؟ یک زمانی می‌گفتند عاشقانه‌های مازیار فلاحی دارد در مسیری جلو می‌رود که احسان خواجه امیری را رد می‌کند. هیچ وقت این احساس خطر را بابت عاشقانه‌های مازیار در قبال موقعیت و جایگاه خودت حس کردی؟
نه، احساس خطری نکردم و با کار‌هایش هم لذت بردم. تنها انتقادی که بعضی وقت‌ها در خلوتم کار‌هایش را گوش می‌کردم و پیش خودم می‌گفتم این بود کار‌هایش دارند قدری شبیه هم می‌شوند وگرنه مازیار اولین بار جای من آمد، من یک فیلم سینمایی قرارداد بسته بودم بعد با کارگردان حرفم شد بعد مازیار فلاحی را آوردند برای آن فیلم. کارش را گوش کردم و انصافا لذت بردم و تا الان از خیلی از کار‌هایش لذت بردم و‌‌ همان کار اولش را که شنیدم گفتم این پسر یک چیزی دارد و یک اتفاقی صد در صد می‌افتد و این اتفاق افتاد. اگر اتفاق جدیدی در کار‌هایش نیفتد به تکرار می‌خورد.
 
  • یک نسلی بعد از نسل اول موسیقی پاپ ایران آمدند و رشد کردند و این روز‌ها به فراموشی سپرده شدند آدمهای زیادی را می‌شود مثال زد که امروز محو شده‌اند. دلایل عدم ماندگاری یک سری از این ستاره‌های نسل اول موسیقی پاپ را در چه می‌بینی؟
هر چیزی حتی خود من تاریخ مصرف دارد. مهم آن مواد نگه دارنده‌ای است که به خودمان می‌زنیم که سر پا بمانیم. اینکه چقدر قدرت داشته باشد و چگونه نگه داری بشود مهم است. هیچ چیزی در این دنیا ابدی نیست.
 
  • قطعه‌ای بوده که گفته باشی کاش این را من می‌خواندم؟
خیلی از قطعات بوده که دوست داشتم من می‌خواندم مثل وایسا دنیای رضا صادقی. وایسا دنیا را فکر کنم اولین نفری که شنید من بودم. ساعت ۳ صبح بود رضا به من زنگ زد آن موقع خیلی بیشتر با هم در ارتباط بودیم گفت یک کار ساختم چند بیت اولش را با گیتار زد همانجا بود که گفتم‌ای کاش!
 
  • ممنون از وقتی که برای این مصاحبه گذاشتی؟
من هم از شما ممنونم
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 20 دی 1391 - 00:00

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

محسن چاوشی اولین کسی بود که در مورد ترک کجایی واکنش نشان داد و اولین کسی بود که به تو تبریک گفت ولی هیچ وقت در مورد آثار او حرف نزدی!

آثاری از او بوده که واقعا دوست داشتم مثل‌‌ همان سنگ صبورش برای آلبوم سنتوری مخصوصا وجود استاد کامکار در کنارش که واقعا یکی از بزرگان موسیقی ما است. با بقیه کار‌هایش نتوانستم ارتباط بگیرم ولی شخصیت خیلی خاصی دارد و دمش گرم! خیلی سخت است آدم از این همه پولی که می‌توانسته در این همه سال به دست بیاورد بگذرد، یک باور عجیبی می‌خواهد. در یک روز دو اجرا به ما پیشنهاد می‌شود ما نمی‌توانیم بگوییم مثلا خسته می‌شویم آن را هم قبول می‌کنیم. من نه همه بچه‌ها ولی این آدم این همه سال با هر مشکلی که بوده سر باورش ایستاده.

دمت گرم احسان

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

احسان جان همیشه اخلاق و رفتار و منش عالی و مثال زدنیت بوده که باعث افتخار علاقمندات شده. همیشه شیک و بی حاشیه و سرشار از ادب بمون. خواننده ی خاطرات من..

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

مرسی از موسیقی ما بابت این مصاحبه عالی و مفصل.احسان خواجه امیری افتخار موسیقی ایران زمینه با این البوم اخرشم اینو یک بار دیگه ثابت کرد.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

یک خسته نباشد ویژه به آقا احسان گل به خاطر انتشار آلبوم زیباش
من که عاشق عاشقنه هایش شدم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ایول احسان
ایول محسن( از توع چاوشی)

ولی داش احسان , من که با کارات ارتباط بر قرار میکنم, حیف نیست شما با کارای سلطان چاوشی ارتباط برقرار نمیکنی؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

حرف حق رو در مورد چاوشی(آقای خاص) زدی.دمت گرم.تو هم معتقدی که شخصیتی خاص است.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ﻣﺜﻼ ﻣﺎ ﻧﻤﯽﺗﻮﺍﻧﯿﻢ ﯾﮏ ﮐﺎﺭ
ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺍﯾﺮﺍﻥ ﻏﯿﺮﻗﺎﺑﻞ ﮔﻔﺘﻦ ﺍﺳﺖ
ﺭﺍ ﮐﺎﺭ ﮐﻨﯿﻢ. ﺍﯾﻦ ﺑﺎﻋﺚ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﮐﻪ ﻣﺪﺍﻡ
ﮐﻮﭼﮏ ﻭ ﮐﻮﭼﮏﺗﺮ ﺷﻮﺩ. ﻋﯿﻦ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﯾﮏ
ﺍﺗﺎﻕ ﺩﻭ ﻣﺘﺮﯼ ﺑﺨﻮﺍﻫﯽ ﻓﻮﺗﺒﺎﻝ ﺑﺎﺯﯼ ﮐﻨﯽ

واقعا حرف درستیه. ما واقعا فقر آهنگ اجتماعی داریم تمام موسیقی ما شده فقط عاشقانه. این که احسان میگه اشباع شدیم واقعا حرف درستیه. متاسفانه تو ایران شعر اجتماعی با سیاسی اشتباه گرفته میشه. یغما ناچارا بهترین شعرهای اجتماعیشو میده اونور آبیا. البته بابک صحرایی هم شعرهای اجتماعی خوبی میگه حتی تو ایران هم توسط مانی رهنما یا نیما مسیحا اجرا شدن. اما این خواننده ها مخاطبان خاص دارند و خیلی ها نمیتونن ارتباط برقرار کنن.
تو این سالها تنها آهنگی که مضمون اجتماعی داشت و تونست همه گیر بشه وایسا دنیای رضا صادقی بود. البته اگر فقط مجازها رو حساب نکنیم یاس هم تو فضاهای اجتماعی بسیار موفق عمل کرده.
این طور که شنیده میشه رضا صادقی توی آلبوم جدیدش 2- 3 تا کار اجتماعی فوق العاده داره اگر خبر درست باشه باید از همین حالا به این خواننده تبریک گفت. رضا صادقی خط قرمزها رو خوب میشناسه هیچ وقت هم به سیاست نزدیک نشده بنابراین باید منتظر این کارهای فوق العاده بود

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

عاشقانه های احسان ، عاشقانه های تکرار نشدنی این..
مازیار فلاحی و بابک جهانبخش هم عاشقانه های فوق العاده ای دارن، ولی عاشقانه های احسان یه چیز دیگه ست..

احسان، صداش و موسیقیش همیشه طرفدارای خودشو داشته، داره و خواهد داشت... حتی اگه به نظر برسه که واسش رقیب پیدا شده!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

احسان عزیزم خیلی مصاحبه ی خوبی بود مخصوصا اونجاش که از شخصیت چاوشی گفت ولی قضیه این جراحی چیه ما واقعاااا نگرانیم)): اقای بابازاده یا نباید اصلا میگفتید یا حالا هم گفتید تا تهش بگید که احسان چی شده چون ما طرفداراش اصلا نمیدونستیم و خیلی شوکه شدیم

RZH
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

عااااااااااااااااشـــــــــــق همیــــــــنــم که همیـشــــه خـــودِ خـــودتی آقـــای عاشــــــــــــقــانه هــای ایـــــــــران...
مرسی موسیقی ما...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

مگه علیرضا عصار و محمد اصفهانی و رضا و یزدانی تو همین ایران کار اجتماعی نمی خونن !!!
من حرف آقای خواجه امیری رو تو این زمینه قبول ندارم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

واقعا مصاحبه عالی و زیبا و بسیار خواندنیی بود...

از اقا احسان کمال تشکر رو دارم که به سوالات بسیار دقیق و ساده

جواب دادند...اولین باره که میبینم یک خواننده از دیگر همکارانش

تعریف میکند...بنظر من استاد ایرج همچنان ادامه دهند بهتر...

البوم جدیدشون رو قبول دارم زیاد در شان شون نبود...

اما حرکتی نو و تازه بود...مثلا همون ریتم تکنویی که خواندند خیلی

برام جالب بود وقتی برای اولین بار شنیدمش...

قبل از اینکه البوم رو بگیرم انتظار یک البوم سنتی رو داشتم...

اما وقتی ترک اولشون رو شنیدم خیییی...ییییلی شوکه شدم.

من واقعا البومشون رو دوست دارم...عاشقانه ها واقعا زیبا بود.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ممنون ....

د
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

بزار بقیه ی خواننده ها کارای اجتماعی بخونن . اقای چاوشی یه تنه در مورد جنگ و دفاع مقدس و ... میخونه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

سپاس بابت این مصاحبه خوب و تبریک به احسان خواجه امیری و طرفداراش به خاطر ادبیات فوق العاده ی این هنرمند.
اما یه صحبت کوچیک با جناب بابازاده عزیز! خبرنگار جنجالی !
آیا شما تو جامعه نیستی؟! یا شایدم هستی و چشم و گوشت رو بستی!؟ یا شایدم هستی و چشم و گوشت هم بازه اما . . . !
راجع به اون قسمتی که گفته بودی موسیقی لس آنجلسی و ...
مگه موسیقی لس آنجلسی و تهرانی داریم؟!؟ این چه ادبیاتیه که دارید باب میکنید؟! آیا این یه سیاسته که بهتون ابلاغ میشه؟! یا خودتون دارید این چیزا رو میسازید؟!
مگه میشه مردم رو مجبور کرد که فقط به موسیقی داخل گوش کنن؟! مگه داخلیا فقط واسه مردم داخل میسازن؟! من خودم از نزدیک دیدم، طرفدارای موزیسین های داخلی تو خارج از ایران خیلی زیاده! طرفدارای موزیسین های خارجی (به قول شما ل....!!) تو ایران هم خیلی زیاده! نمیشه که دیوار کشید که! یعنی چی موسیقی لس آنجلسی رو از فرهنگ شنیداری مردم پاک کنیم؟! همه دوست دارن موزیسین های داخل پیشرفت کنن اما این راهش نیست! باید خودمونو بالا بکشیم و به اونا برسیم! نه اینکه سیاست بچینیم که اونا رو حذف کنیم! باید وضعیت طوری بشه که مردم خودشون موزیک داخل رو انتخاب کنن.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

مرسیییییییی از موسیقی ما و آقای خواجه امیری بابت این مصاحبه ی فوق العاده!!!
منم واقعا شوکه شدم از شنیدن خبر جراحی ایشون...اگه میشه یکم بیشتر توضیح بدین من واقعا نگرانم...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

مثلا خواننده‌های ما به جای اینکه مثلا موسیقی ا کنسرتشان شنوده پیدا کند مجبور می‌شوند بیایند ماسک روی صورتشان بزنند!
!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!! من یه چیزیو متوجه نمیشم!این قسمت آقای خواجه امیری منظورشون فرزاد فرزینه؟امیدوارم من اشتباه درک کرده باشم در غیر این صورت:در موسیقی همه جاهای دنیا خواننده ها ایده های جدیدی برای کنسرت ها و آلبوماشون میدن و این کار کاملا حرفه ای هست ولی توی ایران کم تر چنین چیزی دیده میشه حالا یکی هم که اومده داره ایده ها ی نو میده و سبک خودشو بهتر میکنه تا فضا ی موسیقی در ایران بهتر شه مورد نقد قرار میگیره؟؟؟؟ من اصلا قصد حاشیه سازی ندارم ! ولی برام خیلی جالب بود واقعا از چنین خواننده ی بزرگی بعیده!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

یک گفت و گوی خوب
از سایت موسیقی ما ممنونم
احسان یکی از بهترین خواننده های ایران است و در عین حال بسیار هم بی حاشیه
کلا با نظرش درباره ایرج هم کاملا موافقم واقعا برای من و خانوادم خاطرات خوب ایرج با این البوم که شنیدم کاملا متفاوت بود با این حال امیدوارم یک روز احسان و ایرج با هم روی صحنه برن و ترانه های خاطره انگیز ما را برای ما اجرا کنند

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

کلا اگر دقت کنی جنس صدا و موسیقی و سلیقه این دو تا با هم متفاوت پس خیلی طبیعی که نتونه با همه اثارش ارتباط برقرار کنه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

من کاملا با احسان موافقم استاد ایرج دیگه نباید بخونه چون یا باید همون سنتی را بخونه که با توجه به خواننده های جون و خوبی که تو این ژانر داریم نمی تونه خیلی خودنمایی کنه دوباره و اگر بخواد به سبک های جدید هم بخونه مسلما نظر احسان کاملا درسته و ایشون اصلا به درد این سبک ها نمی خوره
بهتره که خاطره های خوب علاقه مندانشونو از بین نبرن

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

نه نیلوفر جان منظور آقای خواجه امیری این بود که من نمیتونم رو صحنه کارای دیگه انجام بدم چون با شخصیت من تناسب نداره و اون موقع خو واقعیم نیستم و بعضی ها کارایی انجام می دهند که از آن ها بعید است و به شخصیت اونا نمیخوره اصلا منظورشون به فرزاد فرزین نبود چون ایشون همیشه برای کنسرتاشون ایده ها ی خاصی دارند و همیشه همینطوری شناخته شدن

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ممنون ازاین مصاحبه ی مفصل...
احسان عزیز همیشه طرفدارتم وهمیشه کارهای زیباتو دنبال میکنم.
موفق باشی وسربلند

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

احسان خواجه امیری ...
... بدون شرح ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

آقای احسان خواجه امیری آلبوم قصه زندگی استاد ایرج به نظر مخاطبان ایشان یک شاهکار است. یک موسیقی تلفیقی بین پاپ و اصیل، یعنی همان سبک همیشگی استاد (منهای برنامه های متنوع گلها).
اگر شما نمی پسندید گوش نکنید نیازی نیست هم گوش بدهید.

صدای هشتاد سالگی استاد ایرج هم بی نظیر است.
ما همچنان منتظر آلبوم و آلبوم های دیگری از این استاد آواز ایران خواهیم ماند و حسودان محبوبیت استاد هم راه به جایی نخواهند برد!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

آقا احسان نسبت به پهلوان آواز ایران: استاد ایرج کم لطفی نکنن

ایرج صد سال هم داشته باشه مردم عطش شنیدن صداشونو دارن

استاد ایرج به هر سبکی با هر سنی بخونین تو قلب مردم ایران جا داری برای همیشه.

ali
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

عاشقتم احسان دیونتم هم رضای صادقی وهم محسن یگانه هردو از بهترینهاند ولی کاشکی در مورد سیروانم حرف میزدی ودر این البومت بیشتر باهاش کار می کردی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

با سلام
در باره استاد ایرج و کارهاش باید اساتید همطراز خودش چون شجریان و همایون خرم و مهیار فیروزبخت و.... نظر بدن نه هر کسی!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

تشکر بسیار دارم به خاطر این مصاحبه ولی شما رو خدا این قضیه جراحی چیه تمام مصاحبه یه طرف این قضیه جراحی یه طرف تازه نوشتین همچین خوب هم نبودن لطفا هرچه سریع تر یه اطلاع رسانی بکنین باز هم بی اندازه ممنون.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

صدای استاد ایرج هیچ وقت تموم شدنی نیست. مردم صداشو دوست دارن و ایشون باید همیشه بخونه. تو هر سبکیم بخونه نمونه و بی نظیره. والسلام.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

چرا نظر منو تایید نکردین؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

سلام
ضمن احترام به نظر احسان، به نظر من ایرج تمام نشدنیه.
هر زمانی که آلبوم منتشر میکنه تازگی داره. صداش و سبکش بی نظیره.
احسان بهتره رو کار خودش تمرکز کنه و کاری به کار ایرج نداشته باشه. اینجوری سنگین تره.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

با اون قسمتش گفتی باید به اونا برسیم موافق نیست..
من خواننده هایی مثل چاوشی و صادقی و احسان و اصفهانی رو در سطح اونل میدونم و حتی اعتقاد دارم خواننده مورد علاقه خودم(چاوشی) در اهنگ سازی حتی بهتر از اونا عمل کرده با این سن کمش...

توی تنظیم هم کوشان و سیروان و شهاب و هومن واقعا کمتر از اونان که بهشون برسن؟

کوشان کمتره؟!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

♥I LOVE EHSAN KHAJE AMIRI
TNX MUSICEMA & BAHMAN BABAZADEH

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

آقا احسان یواشتر داداش. پیاده شو با هم بریم لطفا. شما از چه جایگاهی آثار استاد ایرج رو زیر سوال می برید؟ شما حق ندارین ایرج رو به باد انتقاد بگیرین. حسادت هم اندازه داره آخه. بین همه خوانندگان فعلی ایران فقط شجریان و گلپایگانی می تونن در باره آثار استاد ایرج نظر بدهند هرچند هر دوی این اساتید نیز از نظر سن و قدمت از ایرج کوچک تر هستند!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

موسیقی ایرانی تقلید دست چندمه از موسیقی غرب!!!!!!!
فکر کنم منظورتون پاپ ایرانیه !!!!
موسیقی اصیل ایران کاملا شرقیه اصلا تناسبی با نمونه غربی نداره!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

نمی دونم این چه زمونه ایه که هر کسی که دو سته تا آلبوم میده بیرون و آلبومش با استقبال روبرو میشه حس میکنه که "خیلی بزرگ" شده! و به خودش اجازه میده پا تو کفش بزرگان کنه و اونا رو به هر طریقی زیر سئوال ببره!
آقای احسان خان خواجه امیری تو میدونی که هنوز به دنیا نیومده بودی یه ایران بود و یه ایرج؟؟!!
واقعا از این همه تاختن به استاد آواز ایران چه سودی می بری؟
از این ناراحتی که آلبوم "قصه زندگی" استاد ایرج ده برابر بیشتر از آلبوم تو فروخته؟!
از این می ترسی که آلبوم استاد در میان آلبوم های برتبر سال از "عاشقانه ها"ی تو بالاتر قرار بگیره؟؟
آخه این چه رسم پدر و فرزندی است که تو با بابات داری؟؟
آلبوم "من و بابا" رو بیرون نمی دادی این همه چپ و راست تو مطبوعات و تریبون های مختلف که از صدقه سر اسم ایرج در اختیارت است، بهش حمله نمی کردی؟
نمی گفتی استاد آلبوم "قصه زندگی" رو از تو مخفی می کرد!!! آخه بهت نمی خندن این حرف سبک رو می زنی؟!! استاد به جایی رسیده که آلبومش رو از تو قایم می کنه؟؟ تو کجای موسیقی هستی ایرج کجا؟؟!!

من دوست ندارم ادامه بدم ولی بدون ملت ایران با صدای ایرج 50 سال زندگی کردن و همیشه هم زندگی خواهند کرد.

ایرج یگانه صدای آواز ایران و محبوب قلب ها...

والسلام....

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

با سلام

نمره آلبوم قصه زندگی استاد ایرج: بیست (20) تمام

نمره آلبوم عاشقانه ها: (11) تمام

امیدوارم احسان حریم ها رو نگه داره و با احساسات و علائق مردم بازی نکنه و بدونه که صد سال دیگه هم بخونه به گرد استاد ایرج نمیرسه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ببخشید آقای عبدالهی ممکنه عکسی رو که واسه جلد ماهنامه ی رویش (چاپ آذر91) گرفتین رو تو سایت قرار بدین؟؟؟؟؟
من نتونستم اصل عکس رو پیدا کنم...
بازهم ممنون از موسیقی ما بابت این مصاحبه ی جذاب...!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ممنون از سایت موسیقی ما

و یه دنیا تشکر و خسته نباشید به اقا احسان

دوستان لطفا هر کی این نظر رو میخونه
واسه سلامتی کامل احسان جون یه صلوات بفرسته

" اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم"

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

آقا ما نگرانیم خب یکی به ما بگه احسان چش شده؟!برای چی جراحی کرده؟! الان حالش خوبه؟! :( :( :( :'(

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

مایه ی مباهات و افتخار ماست که شما با اثار محسن چاوشی کبیر ارتباط برقرار نمیکنید و نباید هم ارتباط برقرار کنید چون سطح و کلاس کاری محسن چاوشی فراتر از شما و کیفیت اهنگهای شماست.در واقع استاد چاوشی نیازی به این نداره که اصلا شما بخوای با کارهاش ارتباط برقرار کنی یا نه .من خودم از البوم عاشقانه ها خوشم اومد ولی به جرات میتونم بگم اگر البوم عاشقانه ها قشنگ بود به خاطر وجود روزبه بمانی بود و بس و شخص شما یعنی اقای خواجه امیری خیلی خوش شانس بودید که تونستید ترانه های ناب روزبه بمانی رو اجرا کنید وگرنه اگه ترانه هایی همچون ترانه های البون یه خاطره از فردا رو میخواستین باز هم اجرا کنید افتضاحی حتی بیشتر از البوم یه خاطره از فردا به بار میاوردید.در اخر به امید هرچه زودتر منتشر شدن البوم من خود ان سیزدهم استاد چاوشی کبیر و انقلابی دیگر در موسیقی ایران.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

احسان خواجه امیری: بابا ایول تو کی هستی که ایرج بزرگ رو زیر سئوال میبری؟ یعنی واقعا اینقد بزرگ شدی؟؟؟؟!!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

خدایا عمر طولای به استاد آواز ایران ایرج عطا بفرما. الهی آمین.

ضمنا جناب احسان به ترانه های خودشون برسن و تو کار استاد دخالت نکنن. بهتره از توهینهای آشکار و مستقیم به ایرج پرهیز کنن. استاد بیدی نیستن که به این بادها بلرزن.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

آقا احسان شما چکار به کار استاد ایرج داری آخه؟

شما رو چه به آلبوم استاد؟

واقعا که..............

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

مرسی از موسیقی ما و احسان خواجه امیری عزیز به خاطر این مصاحبه زیبا و در نوع خودش جالب ...!!!

کلا یه جورایی با مصاحبه هایی که تا به الان از ایشون خونده بودم فرق داشت .

خیلی بی پرده تر و صریح تر بود و هیچی دیگه همین دوسش داشتم ... بازم مرسی :)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

اتفاقا واسه منم جالب بود که گفته بودن ارتباط برقرار نمیکنم با کاراشون ;)

ولی خب این به سلیقه شخصی هرکسی برمیگرده و سلیقه ها هم متفاوت !!!

شیما :
چه ربطی به سبک کار آقا احسان و جنس صداشون داره ؟!
خب ایشون به لحاظ حرفه ای یه سبکی رو کار میکنن و با این سبک شناخته شده هستن اما این دلیل نمیشه که خودشونو محدود به سبک حرفه ایشون بکنن حتی به عنوان یه شنونده موسیقی ؟!! میگم که بحث کلام و روحیات و سلیقه شخصی هست به نظر من ;)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

نظر شخصیته و قابل احترام، اما فقط قابل احترام! نه قابل قبول!
عزیزانی که ازشون نام بردی خودشون رسم استاد شاگردی رو رعایت میکنن! بعضیاشون هم با تقلید سبک و صدای اساتیدشون معروف شدن! که خودت بهتر میدونی.
شما یه نگاه بی طرفانه بندازی متوجه میشی پاپ ایران مدیون کیاست! کیا چند دهه بهترین و ماندگارترین آهنگا رو ساختن و خوندن و کیا کپی دست چندم کارای خارجی ها رو با اشعار من درآوردی و ضعیف به عنوان اثر هنری به مردم دادن و باعث شدن سلیقه مردم به اینجا برسه!!
یه نگاه به تنظیم های دوستانی که ازشون نام بردی بنداز متوجه میشی پیروی از سلیقه مردم با سلیقه ساختن و موج به وجود آوردن چیه!!!
به امید پیشرفت موسیقی ایران

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

سلام
بنده نوازنده سه تار هستم. تعجب می کنم از فرمایشات جناب احسان خان در باره آلبوم قصه زندگی. اتفاقا سازبندی و ارکستراسیون و نوع اجرای ایرج به اندازه ای استادانه تنظیم شده که علی الخصوص نوع ژوست خواندن ایرج با هشتاد سال سن بسیار شگفت انگیز است. امیدوارم جناب احسان خان که خود خواننده و اهل موسیقی هستند بعد از این بدون تفکر و صرفا از روی تعصب حرف نزنند زیرا در این صورت سابقه خودشان را خدشه دار می نمایند. این ادعای پنهان کردن آلبوم از جانب ایرج نیز در شان احسان نیست.

fa
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

سلام میشه مصاحبه صوتی این گفتگو بذارید برای دانلود؟؟؟.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

احسان لطفا در مورد ایرج نظر نده
به کار خودت برس و سعی کن کارهای بهتری ارائه بدی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

منم باهات موافقم. در ضمن اسم کاربریت عالیه عاشق خودشو آهنگاشم ودر کنار اون احسان خواجه امیریو واقعا دوست دارم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

آقای احسان توجه کن:

فقط ایرج....

ایرج خداوندگار موسیقی و آواز ایران.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

درود

آقای احسان نباید از استاد ایرج انتقاد بکنه. از ایرج باید همطرازهایش انتقاد کنن تازه اگه جای انتقاد باشه. همه آثار ایرج شاهکارن و پرطرفدار. حتی آلبوم قصه زندگی که علیرغم تیراژ بالا در دو هفته تو تهران نایاب شد

sam
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

موسیقی ما چرا نظرامو تایید نمی کنی؟

من قبول دارم احسان خواجه امیری به عنوان یه پسر
اگر انتقادی داره بهتره توی خونه این انتقاداتو به پدرش
منتقل کنه ولی حرفاشم حقیقته!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

اولا دوستایی که اومدید به احسان تاختید که به ایرج حسودی میکنه !!!! بذارید ببینم شما بیشتر از احسان باباشو دوست دارید؟!!! احسان حرف حق رو زده با اینکه بارها و بارها گفته پدرش بزرگترین خواننده ایه که دیده ولی انتقادش به ایرج حقه درسته که این آلبوم استاد در شانش نبود
ما همه قبول داریم که احسان هیچ وقت به جایگاه پدرش نمیرسه خودشم اینو قبول داره به خاطر همین جایگاهم هست که این حرفا رو زده حالا شما شدید دایه مهربون تر از مادر!!!
دوما آقای نوید طرفدار آقای چاوشی
احسا ن چی گفته که این حرفا رو زدی یه نفر با آهنگ یکی ارتباط برقرار نمیکنه یکیم همون خواننده رو خیلی دوست داره احسان توهین کرد که هر چی دلت خواست بهش گفتی؟ واقعا برات متاسفم که اینجوری میخوای خواننده ی خودتو بالا ببری ولی میکوبونیش زمین
وقتی آقای چاوشی به احسان تبریک گفت خیلی محترمانه ازش تشکر کرد تو چی میگی این وسط!!!!!!!!!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

سلام و خسته نباشید
من هم معتقدم احسان حق نداره از ایرج انتقاد کنه. از ایرج بالاتر تو موسیقی ایرانی داریم؟ وقتی از ایرج اینجوری انتقاد بشه وای به حال بقیه. واقعا جایگاهها این روزا بقدری مخدوش شدن که هر کسی به خودش اجازه میده در باره بزرگتراش هر چی به فکرش میاد بگه. آخه احسان بیست سالم بخونه میتونه ایرج باشه؟
البته من هم نوار ایرجو گوش دادم (صد بار) و هم نوار احسانو. نوار ایرج یعنی اوج عشق و علاقه به موسیقی و لذت شنیدن. اما نوار احسان یعنی تکرار مکررات آلبومهای قبلی. احسان اول بره مشکل تحریرهای غلط خودشو حل کنه بعدش حرف بزنه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

احسان اشتباه کرده از استاد ایرج انتقاد کرده. بهتره بری روی کارهای خودت فکر کنی. ایرج قابل نقد نیست چون 60 سال در سطح اول موسیقی ایران بوده. خیلی خیلی بزرگتراش نتونستن.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

احسان شما همیشه تودل هوادارای سلطان مشکی رضا صادقی جای داری یه سری سوتفاهم ها پیش اومده بود که خدارو شکر رابطتون خوب شده!
منتظره البوم "همین"باشید با چندتا کاره اجتماعی فوق العاده....
همین...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ولی به نظر من اگه در بین کارهاشون

همچنان از سبکهای جدید استفاده کنن

زیاد بد نمیشه...به نظر من یک حرکت

زیبایی انجام میدن...اواز سنتی در خلال

سبکها و ریتم های مختلف...من این

البوم رو واقعا می پسندم اما بهتر

میشد که چندتا کار سنتی قوی هم

توش باشه...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

آقا دلش میخواد به آلبوم باباش انتقاد کنه،شما چیکار دارین؟اگه بابای خودتون همچین آلبومی داده بود شما انتقاد نمیکردین؟!وقتی میخواید نظر بدین اول خودتونو بذارین جای طرف.
خواهش میکنم بگین این جریان جراحی چیه من یکی که نزدیک بود سکته کنم...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

با عرض خسته نباشید

نظر احسان در باره آلبوم قصه زندگی و ادامه خوندن استاد ایرج باطل است!!! به این دلایل:

ین آلبوم رو باید چندین و چندبار گوش کنید تا به عمق احساسی که توش نهفته پی ببرید.تنظیم های آلبوم بسیار زیبا و ساده ست و در عین همین سادگی، خلاقیت زیادی داره.همه چیز از کاور گرفته تا تنظیم و شعر ها ساده و زیبا هستند و در حد شخصیت استاد ایرج. انگار که بخواین برای پدر بزرگ خودتون لباسی امروزی تهیه کنید، که هم ساده باشه و هم درخور.این آلبوم هم همین طور بوده.

"قصه زندگی" : هر روز چشام به راهه... استفاده از ساز سه تار تو این آهنگ گوش نواز بود.

آهنگ " غصه نخور عزیزم" شروع بسیار زیبایی داره.

آهنگ" دل خون" ، از اون آهنگ های فوق العاده ست که با شعر کم( در حد چند بیت) ساخته میشه .خوانندگی استاد ایرج تو این آهنگ محشره.همش منتظری که بگه: دلم از دست تو خونه! پیانو در دقیقه 2.15 شروع میشه و بعد استاد میگه: انگاری هرکس می تونه، دل مارو بسوزونه.خیلی عالی بود.

آهنگ" بگو" ( با تنظیمی بسیار شبیه آهنگ " مهتاب عشق") سبک و سیاق خاصی داره و تداعی گر تمام عیار موسیقی پاپ و سنتیه.

"بی تو می میرم" : قوت این آهنگ، به ترانه ی زیباشه.وقتی گوش می کنی انگار رو هوا شناور میشی.

در کل باید بگم "بهنام خدارحمی" حق مطلب رو بسیار خوب بجا آورده و آلبومی در حد و اندازه های استاد ایرج تهیه کرده. برای جوونای امروزی که حوصله ی آهنگ های قدیمی رو زیاد ندارند و شاید کمتر به سراغ کارهای قبلی استاد ایرج برن، این آلبوم یک هدیه ست از نسل قدیم به نسل جدید تا نشون بده هنوزم دود از ...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

یعنی خوشم میاد بعضی از دوستان به هر طریقی شده حتی مصاحبه رو نخونده میخوان بیان شروع کنن تخریب کردن حالا اگر احسان چیزی اصلا از البوم قصه زندگی و استاد ایرج نمیگفت باز دوستان یه تیکرو زوم میکردن روش و شروع میکردن به تخریب کردن و زیر سوال بردن.
بعدم چتونه شماها میگه چی گفته احسان؟احسان خواجه امیری پسر استاد ایرجه اتفاقا تنها کسی که میتونه از یه پدر انتقاد کنه و عیب و ایراداتشو بگه فقط پسرشه...و پسرشه که همه زندگی یه پدره و از همه دنیا بیشتر دوستش داره و همه ی زندگیشه احسان هم به همین صورت تنها کسی که میتونه روی کار استاد ایرج حالا چه انتقاد خوب یا انتقاد بد بکنه احسانه و این حقو داره که نسیت به کارای پدرش عکس العمل نشون بده و انتقاد بکنه.یه جوری بعضی از دوستان حرف میزنن انگار احسان که چیزی گفته غریبس یا دشمنی داره با پدرش پسرشه هر انتقادی میتونه از پدرش داشته باشه.احسان بارها و بارها توی مصاحبه هاش گفته توی صدا و اواز دیگه رو دست استاد ایرج و پدرم نخواهد امد و صدای مثل پدرم دیگه وجود نداره خب همچین پسری که این عقیده رو نسبت به پدرش داره بعد از این همه سال نخوندن وقتی البومی مثل البوم قصه زندگی منتسر میکنه با همچین شعرای ضعیفی به نظر من حق داره که بگه اون البوم خوب نبود.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

پسره دوست عزیز پسر یعنی همه ی زندگی یه پدر و احسانم هر انتقادی میتونه از پدرش داشته باشه.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

به جوری میگیت جناب احسان خان انگار این جناب احسان خان با استاد ایرج غریبس و دشمنشه!!
پسرشه عزیزم پسر میدونی یعنی چی بعد از پدر پسره پسره که جایگزین پدر میشه در هر زمینه ای!
بعدم انتقاد احسان روی شعر کارا بود که میگفت شعرای البوم در حد و اندازه ی استاد ایرج نبود.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

یعنی چی شما رو چه به استاد ایرج!!
شما انگار نمیدونید نسبت این دو رو احسان پسره استاد ایرجه پسر هم که همه میگن جایگزین پدر.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

اصلا احسان پدرشو زیر سوال نبرده این چه حرفیه شما میزنی احسان با این عشقی که به پدرش داره بیاد ببرش زیر سوال و فقط هم تنها کسی که میتونه از استاد ایرج انتقادی بکنه پسرشه یعنی احسان.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

دوست عزیز اولا که احسان 2 تا البوم نداده و 6 تا البوم هست بعدم احسان خواجه امیری اونقد بزرگ هست در حال حاضر که توی کنسرت لس انجلس که یه کشور خارجی هست سالن 7 هزار نفری پر میشه اونم با کمتر از 48 ساعت توی ایران که بماند و همه میدونن.
بعدم میشه بپرسم احسان کجا تاخته به پدرش یا دراومده جلوش شما عشقی که احسان به پدرش داره رو نمیدونی که اینحور حرف میزنی؟شما یه طرفداری ولی احسان 30 سال با استاد ایرج بوده استاد ایرج احسانو بزرگ کرده پسرشه پسر یعنی همه چیز یه پدر و تنها کسیم که میتونه از اون پدر انتقاد بکنه حالا هر انتقادی فقط پسرشه.احسان فقط دلسوزانه حرف زده اینجا و گفته که این البوم رو نباید استاد ایرج میخوند چون از نظر شعر ضعیف هستش.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

samane jan bahat kamelan movafegham,moshkele aghaye khajehamiri ineke harfasho ba sedaghate kamel mizane bedune siasat,dar har surat in dorost nist ke beyne pedar o pesar ro ba ghezavataye sathi o ajulanatun beham bezanid,biayd zud ghezavat nakonid

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

قدر سلیقه عالیت رو بدون "سپهر" جان.
هرکسی سلیقه تو رو نداره ;)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ای بابا چرا بین پدر و پسر رو خراب می کنین؟ نشده شماها از باباهاتون انتقاد کنین؟ شده دیگه
صدای جفتشون فوق العاده س. آخه مگه میشه صدای نسلی که از زمان ناصر الدین شاه آواز ایرانی می خونده رو گوش نداد (البته من توی ویکی پدیا خوندم که جد احسان در زمان ناصر الدین شاه اواز می خونده)

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

استاد ایرج بزرگ

ما بیصبرانه منتظر آلبوم جدیداستاد هستیم

البوم قصه زندگی رو روزی ده بار گوش میکنم بازم سیر نمیشم.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

همون طور که همه می تونن در مورد اثار هنرمندای دیگه نظر بدن احسان هم حق داره
اون فقط نظر شخصی خودشو گفته. همون طور که نظر همه محترمه نظر احسان هم محترمه
خواهشا دیگه انقدر به این موضوع گیر ندین

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

من موندم شما ها منظور احسان درک نمیکنید بزارید براتون واضح تربگم /به عنوان مثال پدربزرگ من که الان 82 سالش هست و انشاالله سایش سال های سال بالا سر فرزندانش باشه یک مداح قدیمی با صدای زیبا بوده و هست اما الان که به مرز سن 80 سال رسیده صداش می لرزه و هنوزم عاشق خوندنه و نمیشه جلوش رو گرفت هرسال هم مسجد محله موقع محرم میان دنبالش برا مداحی من خودم به عنوان نبیرش بهش میگم آقاجون نمیخواد دیگه امسال بخونی چون خوب نیست فشار به صدات بیاری اما مرغ یه پا داره و میخواد بخونه همه ی قدیمی های محل بهش میگن یاد اونوقتا بخیر که چه نفسی داشتی ولی جوونای الان دیگه نوحه های قدیمی رو دوست. ندارن اگه جدید هم بخواد بخونه که نه خودش دوست داره و نه به سنش میاد حکایت آقای ایرج هم همینه من خودم از طرفدارهای خانواده خواجه امیری هستم اما باید قبول کنیم آلبوم قصه زندگی در کلاس استاد نبود مثلا نباید آهنگ زنگی بزن گلم من کم تحملم رو میخوندن با اینکه خیلی هم قشنگ خوندن اما برای استاد اوفت داره حرف احسان هم همینه میگه اگه پدرم سیاست میداشت نباید اینجور آهنگارو بخونه چون همون بتی که ما از ایرج در ذهنمون هست میشکنه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

استاد بزرگ آواز ایران ایرج :

ما منتظر آلبوم جدید جنابعالی هستیم///

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

سلام و درود بر ایرج بزرگ

پهلوان آواز ایران

استاد منتظر آلبوم جدیدتان هستیم.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ایرج صداتو دوست داریم تا ابد...............

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ایرج و احسان جفتشون عاشقانه میخونن.من که واسه هر جفتشون میمیرم.احسان

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

موسیقی بدون ایرج مثل گلستان بی درخت است.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

آلبوم قصه زندگی عالیه از هر نظر.
تحریرهای عالی و استادانه
موسیقی زیبا و دلنشین تلفیقی
شعرهای خوب
تنظیم بی نقص
سازبندی ترکیبی فوقالعاده قوی

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

با درود
1- انتقاد از یک هنرمند بزرگ (به فرض درست هم باشد) نباید رسانه ای شود. احسان بدون استثنا در همه رسانه ها از ایرج انتقاد کرده.
2- انتقادی هم اگر باشد باید به طور خصوصی در بین پدر و پسر حل وفصل میشد و به اینجاها نمی کشید.
3- آیا این انتقادها (حتی اگر فرض کنیم درست باشند) موفقیت چشمگیر آلبوم قصه زندکی رو به خطر نمی اندزند؟!
4- آیا احسان پیامدهای این انتقادهای رسانه ای رو می داند؟
5- طوری از استاد انتقاد شده که انگار ایرج بار اول است پاپ و اصیل رو با هم تلفیق کرده! استاد تو هر سبکب خونده سرآمد بوده (مثلا ترانه زیبای به کس کسونش نمیدم 45 سال پیش خونده شده که تلفیقی پاپ-اصیل است.
و...............

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

فقط ایرج**************

آلبوم جدید**************

بی صبرانه منتظریم*********

گوش به انتقادهای بی پایه هم نمیدیم************

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

اقای خواجه امیری
در مورد اجرای زنده با پدرتون واقع موافقم
پسر ایرج باهاش نخونه پس کی بخونه
همین سالهارو از دست ندید
مطمئن باشید طرفداراتون خوشحال میشن
نذارید دیر بشه!!!!!!!!!
ایشالا همیشه استاد سالم باشن ولی ما نتظر این اجرا هستیم
این کنسرت دست کمی از اون کنسرت تاریخی همایون شجریان نخواهد داشت
بلیطهاشم یکروزه بفروش میرسه مطمئنم
ب امید اونرووووووووووووووووووووووز

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ایرج نیازی به انتقاد نداره. ایرج کاملترین آوازخوان ایرانه و خودش حتی میتونه ایرادای خوانندگان بزرگی چون شجریان و گلپایگانی و شهیدی رو بگه ولی آنقدر مودبه که هیشکی نمیتونه ادعا کنه حتی یه کلمه تو عمرش علیه کسی نقد کرده یا حرفی زده باشه.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

دست همه دوستانی رو که از استاد ایرج تک ستاره آواز ایران حمایت کردن می بوسم. ایرج بی نظیره و ملت عاشق صداش هستن. کسی نمیتونه از استاد انتقاد کنه. وقتی همه ملت آلبوم قصه زندگی رو دوست دارن دیگه انتقاد کردن یعنی حسادت!!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

قصه زندگی ایرج بهترین آلبوم پاپ سال 91 است
بیخودی بعضیا شلوغش نکنن!
دوست نداری گوش نده!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

فقط ایرج------------------ فقط قصه زندگی.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

من وقتی به صدای ایرج گوش میدم اصلا یادم میره خواننده دیگه ای تو این کشور وجود داره

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

زنده باد آقای عاشقانه های ایران !

فضا ی مصاحبه خیلی صمیمی و راحت بود من تمام مصاحبه های احسانو از 19-20سالگیش تا الان خوندم تو هیچ کدوم مثل این صریح و راحت حرف نزده بود
اوصولا هر کاری میکنه از کار دفعه ی قبل بهتره از کنسرت و آلبوم گرفته تا مصاحبه!

اون قسمتی ام که در مورد صحنه گردانی و صحبت کردن بین اجرا حرف زده بودین خیلی باحال بود!
در مورد استادم خیلی خیلی خوب حرف زدن فقط من موندم تو این که چرا تا آخرش از احسان پنهان کرده بودن؟؟؟

نقدش به فضا موسیقی کشور و نداشتن رسانه برای موسیقی و سطح سلیقه ها و ظرفیت شنیداری مردو و... خیلی دقیق و مودبانه و درست بود

تعریفشم از بقیه خواننده ها نشون دهنده روح بلند و اخلاق قشنگشه ( به ما که این امر خیلی وقته ثابت شده امیدوارم بعضی از اونایی ام که هنوز نفهمیدن از خواب غفلت بلند پاشن!)

این قضیه ی جراحی ام خیلی اعصابمونو ریخت بهم و ناراحتمون کرد یا نمیگفتین با حالا که گفتین این جوری نمیگفتین که آدم دلش شور بزنه " مثل بازیگرای زخمی فیلمای وسترن...." خب آدم قلبش میاد تو حلقش

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

احسان همیشه بهترین بوده هست و خواهد بود.احسان بهترین خواننده ایرانه
فقط احسان خواجه امیری

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

هر چه از ایرج بزرگ بگوییم باز هم کم گفته ایم. به راستی که پهلوان و خداوندگار آواز ایران ایرج است. پسرشان احسان نیز به شرطی که بتوانند سبک خود را به سمت موسیقی اصیل سوق دهند خواننده بدی نیستند.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

بهترین خواننده تاریخ ایران ایرجه. تازه بعد از ایرج کلی خواننده عالی دیگه هم هستن.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

ای ایرج:

صداتو دوس دارن
همه از پیر و جوان

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

بهتر و بالاتر از ایرج کسی تو موسیقی ایران نبوده.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

من طرفدار سالار عقیلی هستم ولی از وقتی صدای استاد ایرج رو شنیدم از خود بیخود شده ام. واقعا عجب صدایی عجب سبکی. بی نظیره. خیلی دوست دارم آلبوم قصه زندگی هم شاهکاره واقعا.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

بهتر و بالاتر از ایرج کسی تو موسیقی ایران نبوده.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

منم قبول دارم
بعد ایرج میتونیم از افرادی چون شجریان و بنان نام ببریم.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

خانواده ما با صدای استاد ایرج زندگی می کنند.
درگذشت همایون خرم رو هم تسلیت عرض می کنم. یکی دیگه از یاران صادق استاد ایرج هم از میان ما رفت..

sa
سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:49

دوستان یه جوری دارین درباره ی احسان حرف میزنین که استاد ایرج و احسان باهم هفت پشت غریبن ناسلامتی پسرشونه ها

یکشنبه 18 فروردین 1392 - 20:51

عااااااااااااااااااااااااالیییییییییییییییییی
دقت کردین احسان با صداش آدمو جادو میکنه !
ولی از همین جا به بهترین خوانندهی ایران میگم (آقای احسان خواجه امیری اینقدر خجالتی نباشید به ضررتون تموم میشه ! )از ما گفتن بود

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود آخرین بازمانده | موسیقی ما