گفت و گوی مفصل سایت موسیقی ما با فرشید اعرابی؛
من زندگی میکنم برای موسیقی
موسیقی ما - مریم خوشرنگ: فرشید اعرابی، خواننده، تنظیمکننده، آهنگساز و ... بعد از «پنهان» و «سکوت راوی»، «به رنگ شب» را منتشر کرد. این اثر که در فضای «راک»، تهیه و تولید شد به تازگی به دست علاقهمندان موسیقی رسیده است. وی موسیقی را از سال 68 با نوازندگی گیتار آغاز کرده و بعد نزد استادش کوروش موحد به فراگیری موسیقی راک پرداخته. بعد از مدتی به دلیل علاقهاش به موسیقی فیلم و تاتر، در این حوزه نیز حضور پیدا کرد. یکی از شاخصههای آثار تولید شدهی فرشید اعرابی، تلفیق کلام کلاسیک فارسی و موسیقی غربیست، که البته با دقت بسیار انجام شده است. همین موضوع و مواردی که در طول گفتگو به آن اشاره کردیم، بهانهای شد تا گفتگویی را با ایشان انجام دهیم.
دوست دارم حسی که در قلبم و وجودم هست به دور از تقلید و لهجه و ادا درآوردن، ارایه دهم. فکر میکنم هرچه خالص بودن و صداقت یک اثر بیشتر باشد، مخاطب بیشتری هم جذب میکند. اگر من شعر مولانا و ترانههای روشنزادهی عزیز را میخوانم، باید رسالت کلام را حفظ کنم . ضمن اینکه سعی میکنم خودم باشم. توضیحاتی که دادم فقط تعریف ذهنیت و افکار من نسبت به کارم بوده، ضعیف و قوی بودن اثر را باید کارشناسان فن، کارشناسی کنند. اما در مورد تلفیق کلام فارسی و موسیقی غربی، باید عرض کنم، این بزرگترین ریسکی بود که در آلبوم اول، «پنهان» انجام دادم. خیلی کار سختی بود به دلیل اینکه امکان داشت آلبوم شکست بخورد و توسط مخاطب پس زده شود. اما خدارا شکر با نظراتی که از دوستان شنیدم ، انتخاب درستی بوده. خوشبختانه جواب گرفتم به دلیل اینکه به کاری که انجام میدادم اعتقاد داشتم. درکارم دنبال خلاقیت بودم... همیشه گفتم پس خلاقیت چه میشود..؟ ضمن اینکه خواندن زبان لاتین روی موسیقی لاتین تبصره و قانون نیست.
اما در حوزهی پاپ که هرکسی میتواند شنوندهی آن باشد و در موردش صحبت کند، باید عرض کنم، متاسفانه به غیر از تعداد بسیار کمی از هنرمندان عرصهی پاپ، که نسبت به هنرشان احساس مسوولیت میکنند، بقیه موسیقی را به سمتی کشاندند که قهقرایی بیش نیست. و درست کردن آن، حداقل سیسال طول میکشد. حالا اینکه تاثیر آلبومهایی از جنس «به رنگ شب» روی مخاطب چقدر هست؟ فکر کنم هیچی.... برای مخاطب امروز، هیچ اتفاقی نمیافتد. من بین آدمهای خودم فرهنگسازی میکنم. در راستای کتهگویی سبک خودمان کار میکنم. حداقل بچههایی که در این سبک فعالیت میکنند، یاد بگیرند روتین و دور از احساساتی شدن، حرکت کنند. با تعداد کم ما، هیچ کاری نمیتوان انجام داد.
هرچند این سبک تخصصیست، اما ما تلاش میکنیم از هر طیفی به شنیدن آن، علاقهمند شود. طبیعیست وقتی یک پیرمرد شصت ساله، زبان این موسیقی را متوجه نشود اعصاب شنیدن آن را نخواهد داشت. به طور حتم با زبان فارسی و اشعار کلاسیک، مثل اشعار حضرت مولانا بیشتر جذب آن میشود.
شاید خیلی از موسیقیهای اینسرومنتال (Instrumental)غربی این حس و نداشته باشد. بیشتر به موزیک، تکنیک، نوازندگی و ریفهایی که در آن به کار رفته، دقت میشود. ولی این موضوع دست خودم نیست. شاید ناخواسته وارد کارم شده. البته خوشحالم که شنونده بتواند معنی آکسونها را متوجه شود و موسیقی، قدرت تصویرسازی را به مخاطب بدهد.
تشکر ویژه از عباس روشنزاده که اگر ترانههای عباس نبود هیچ وقت این اتفاقات برای من نمیافتاد. عباس را خیلی دوست دارم. از الان دارم تلنگر میزنم که شعر آماده کن برای آلبوم بعدی ....
- پیش از «به رنگ شب» دو آلبوم دیگر را منتشر کردید. آیا تفاوتی بین این آثار وجود دارد و یا آن دو هم در همین سبک و فضا تهیه و تولید شده است؟
- چرا خودسانسوری، آن هم بعد از انتشار آلبومی که مورد استقبال قرار گرفته بود...
- هرچند این روزها تهیه و تولید، به خصوص انتشار یک اثر موسیقایی خیلی سخت نیست. اما به هرحال انتشار «به رنگ شب» و یا آثاری از این جنس، میتواند سوالبرانگیز باشد. به جهت ممیزیهایی که در واحد موسیقی وجود دارد.
- منظورتان از ادا و حرکات اضافه چیست؟
- گویا حساسیت خاصی روی کلام و ترانه دارید؟
- نکتهی قابل توجه در این آلبوم که من متوجه شدم، حفظ لهجهی فارسی، در خوانش و بیان شماست. تلفیق موسیقی غربی و کلام کلاسیک فارسی باهمان لهجهی فارسی...
دوست دارم حسی که در قلبم و وجودم هست به دور از تقلید و لهجه و ادا درآوردن، ارایه دهم. فکر میکنم هرچه خالص بودن و صداقت یک اثر بیشتر باشد، مخاطب بیشتری هم جذب میکند. اگر من شعر مولانا و ترانههای روشنزادهی عزیز را میخوانم، باید رسالت کلام را حفظ کنم . ضمن اینکه سعی میکنم خودم باشم. توضیحاتی که دادم فقط تعریف ذهنیت و افکار من نسبت به کارم بوده، ضعیف و قوی بودن اثر را باید کارشناسان فن، کارشناسی کنند. اما در مورد تلفیق کلام فارسی و موسیقی غربی، باید عرض کنم، این بزرگترین ریسکی بود که در آلبوم اول، «پنهان» انجام دادم. خیلی کار سختی بود به دلیل اینکه امکان داشت آلبوم شکست بخورد و توسط مخاطب پس زده شود. اما خدارا شکر با نظراتی که از دوستان شنیدم ، انتخاب درستی بوده. خوشبختانه جواب گرفتم به دلیل اینکه به کاری که انجام میدادم اعتقاد داشتم. درکارم دنبال خلاقیت بودم... همیشه گفتم پس خلاقیت چه میشود..؟ ضمن اینکه خواندن زبان لاتین روی موسیقی لاتین تبصره و قانون نیست.
- چرا «به رنگ شب»...؟
- و حضرت مولانا؟
- به همین دلیل طراحی جلد هم کنتراس خاکستری و سیاه، انتخاب کردید؟
- به نظر شما چقدر میتوان، با تهیه و تولید و انتشار این گونه آثار به بالا بردن سطح سلیقهی مخاطبان موسیقی و همچنین تنوع سازی در بازار موسیقی کمک کرد؟
اما در حوزهی پاپ که هرکسی میتواند شنوندهی آن باشد و در موردش صحبت کند، باید عرض کنم، متاسفانه به غیر از تعداد بسیار کمی از هنرمندان عرصهی پاپ، که نسبت به هنرشان احساس مسوولیت میکنند، بقیه موسیقی را به سمتی کشاندند که قهقرایی بیش نیست. و درست کردن آن، حداقل سیسال طول میکشد. حالا اینکه تاثیر آلبومهایی از جنس «به رنگ شب» روی مخاطب چقدر هست؟ فکر کنم هیچی.... برای مخاطب امروز، هیچ اتفاقی نمیافتد. من بین آدمهای خودم فرهنگسازی میکنم. در راستای کتهگویی سبک خودمان کار میکنم. حداقل بچههایی که در این سبک فعالیت میکنند، یاد بگیرند روتین و دور از احساساتی شدن، حرکت کنند. با تعداد کم ما، هیچ کاری نمیتوان انجام داد.
- چند خوانندهی دیگر در زمینه و سبک موسیقی شما فعالیت میکنند؟
- در رابطه با استفادهی زبان فارسی در موسیقی شما، فکر کنم مخاطب بیشتری بتواند ارتباط برقرار کند؟
هرچند این سبک تخصصیست، اما ما تلاش میکنیم از هر طیفی به شنیدن آن، علاقهمند شود. طبیعیست وقتی یک پیرمرد شصت ساله، زبان این موسیقی را متوجه نشود اعصاب شنیدن آن را نخواهد داشت. به طور حتم با زبان فارسی و اشعار کلاسیک، مثل اشعار حضرت مولانا بیشتر جذب آن میشود.
- در رزومهی شما تجربهی ساخت موسیقی فیلم و تاتر به چشم میخورد. ضمن اینکه برخی از قطعههای این آلبوم نیز، مثل « غبار بیسوار»، اوورتور کار، به شدت رنگ و بوی موسیقی فیلم را به خود گرفته. این ساختار اتفاقی بوده و یا به عمد شکل گرفته است؟
شاید خیلی از موسیقیهای اینسرومنتال (Instrumental)غربی این حس و نداشته باشد. بیشتر به موزیک، تکنیک، نوازندگی و ریفهایی که در آن به کار رفته، دقت میشود. ولی این موضوع دست خودم نیست. شاید ناخواسته وارد کارم شده. البته خوشحالم که شنونده بتواند معنی آکسونها را متوجه شود و موسیقی، قدرت تصویرسازی را به مخاطب بدهد.
- اشاره به موسیقی فیلم و تاتر شد. لطف کنید کمی در رابطه با ساختار موسیقی فیلم و تفاوت آن با موسیقی آلبوم، توضیح دهید.
- اصلاحیات واحد موسیقی برای یک آلبوم، بیتاثیر نیست. به طور مثال در آلبوم پاپ گاهی این موضوع منجر به ضبطهای مجدد میشود. اما گاهی خیلی هم تاثیرگذار نیست. عبور از فیلترینگ ارشاد برای این گونه آثار، چه بازخوردهایی را میتواند داشته باشد؟
- اگر اشتباه نکنم شما حدود بیست سالی هست که تدریس میکنید. استقبال از موسیقی، از دیروز تا امروز چطور بوده؟
- دلیل این استقبال را در چه میبینید؟
- از انتشار اولین آلبوم تا قبل از انتشار «به رنگ شب»، دو کنسرت برگزار کردید، با توجه به شیوهی بستهی تبلیغات برای برگزاری کنسرت، استقبال مردم چطور بوده؟
- فکر میکنید دلیل آن چه بود؟
- از سیستم پخش آلبوم راضی بودید؟
- به فکر برگزاری کنسرت هستید؟
- و آلبوم بعدی؟
- اگر قرار باشد بین تدریس، آهنگسازی و خوانندگی، یکی را انتخاب کنید، کدام گزینه برایتان ارجحتر میشود؟
- دورنمای شما از موسیقیتان...
- و در پایان . . .
تشکر ویژه از عباس روشنزاده که اگر ترانههای عباس نبود هیچ وقت این اتفاقات برای من نمیافتاد. عباس را خیلی دوست دارم. از الان دارم تلنگر میزنم که شعر آماده کن برای آلبوم بعدی ....
- پس به آلبوم بعدی فکر میکنید ...
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 21 آذر 1391 - 00:00
افزودن یک دیدگاه جدید