
اهالی موسیقی درباره ماندگاری محمد اصفهانی و آلبوم بیواژهاش نظر میدهند
رمز و راز بـقـا
محمد اشعری- امیرجلالالدین شوکتی: حدود 15 سال پیش، زمانی که موج جدید موسیقی پاپ کمکم وارد ایران میشد، محمد اصفهانی خواننده نامآشنایی نبود. در نیمه دهه هفتاد، اولین رگههای موزیک پاپ وطنی شکل گرفت و به جز او، خوانندگان دیگری مثل خشایار اعتمادی، قاسم افشار، شادمهر عقیلی و علیرضا عصار زیر نظر فریدون شهبازیان اولین آلبومهایشان را منتشر کردند (جمله ثابت آن روزها این بود؛ به اهتمام فریدون شهبازیان). این چند نفر که در دوران پس از انقلاب پدران پاپ نوین ایران محسوب میشوند، نقطههای اوج و فرودی زیادی داشتند. محمد اصفهانی پس از حسرت (که مطابق موج عظیم آن روزهای ابتدایی، حسابی میفروخت)، در سال 81 با انتشار آلبوم «نون و دلقک» دوباره به اوج بازگشت. در آن روزهای طلایی، علیرضا عصار هم پس از نخستین آلبومش کوچ عاشقانه، با عشق الهی راه اوج را دوباره طی کرد.
ولی در دهه هشتاد، دوران سکوت و خاموشی نسل نخست موسیقی پاپ آغاز شد. رقبای جدید و تازهنفس، جا را تنگ کردند. ذائقه مخاطبان به سرعت تغییر میکرد و هزار محدودیت، موسیقی پاپ و خوانندگان نسل اولش را به سایه برد. ولی در همه این روزهای سایه و بین خوانندگان نسل اولی پاپ، محمد اصفهانی تنها کسی است که کم و بیش طرفداران خودش را حفظ کرده؛ تیتراژهای تلویزیونی میخواند، همچنان آلبوم منتشر میکند، کنسرت به راه میاندازد و «نون و دلقکش» میفروشد. حالا در اولین روزهای دهه 90، آخرین آلبوم محمد اصفهانی «بیواژه»، با تیراژ 200 هزارتایی در کمتر از 10 روز نایاب میشود تا باز هم ثابت کند او همچنان در فضای موسیقی امروز ما زنده است.
برای اینکه سر از این راز محمد اصفهانی در بیاوریم، سراغ اطرافیان و همکارانش رفتیم و از آنها علت ماندگار شدن اصفهانی را در دنیای موسیقی پاپ جویا شدیم و اینکه در سبک کارهایش (از ملودی گرفته تا اشعار) روند صعودی داشته یا نزولی؟
عبدالجبار کاکائی، ترانهسرایی مشهوری است. او در همین آلبوم بیواژه قطعههای «رستگاران» و «فردای پنهانی» را سروده.
• اولین کار من با آقای اصفهانی برمیگردد به سال 82 و کار مشترکی که درباره لاله و لادن انجام دادیم. از آن زمان تا حالا تغییرات محسوسی در کار او رخ داده. به نظر من همه این تغییرات نوعی تلاش است برای پاسخ دادن به سلیقه مخاطبهای جدید موسیقی که در ردههای سنی پایینتر قرار دارند. به طور طبیعی این تلاشی است که همه اهالی موسیقی دارند چون اصالتاً بازار فروش آلبومها به سنهای پایینتر کشیده شده. بازاری که به دست دبیرستانیها افتاده و همه موزیسینها را به تکاپو انداخته. دکتر شایگان میگوید: «هنر شرقی در تکرارش عظمت دارد». ممکن است برای یک جوان موجهای دریا تکراری باشند اما همین موجها برای یک سالخورده عظمت دریا را تداعی میکند. در مجموع من دنبال سلیقه بازار افتادن را نمیپسندم؛ نه برای آقای اصفهانی، نه برای سایر اشخاص.
قاسم افشار یکی از خوانندگان نسل اولی پاپ ایران است. او تا کنون چهار آلبوم منتشر کرده و آلبوم جدیدش در راه است
• عوض کردن سبک در هر کاری نیاز به هوش و ذکاوت دارد. اینکه شما سبک هنریات را عوض کنی هیچ اشکالی ندارد اما سبک و سیاقهای کاری یک هنرمند باید علاوه بر مخاطبپسند بودن با شخصیت خود هنرمند هم سنخیت داشته باشد. من از محمد اصفهانی قطعه «آسیمهسر رسیدی» را همیشه در ذهن دارم، و البته مطمئنم دیگر این قطعه در آلبومش تکرار نخواهد شد. فریدون شهبازیان همیشه حرف قشنگی میزد و میگفت: «کاری را اجرا کن که ملکه ذهنت شود». در آلبوم جدید، اینگونه بوده؟
فواد حجازی آنقدر مشهور هست که نیاز به معرفی نداشته باشد، او از اولین کسانی است که با اصفهانی همکاری کرده
• روحیه تغییر از همان ابتدا در محمد اصفهانی وجود داشت. همان یک دهه قبل هم که هر کدام از خوانندههای پاپ را با خوانندههای لسآنجلسیمقایسه میکردند و نقل مجالس شده بود که صدای فلانی شبیه فلانی است، محمد اصفهانی با هیچکس مقایسه نمیشد؛ همانند علیرضا عصار. یکی از دلایل عدم مقایسه اصفهانی با خوانندههای آنورآبی به دلیل نوع اشعار انتخابی بود، اشعاری فاخر و پرمعنا. اما روند تغییری که آقای اصفهانی در دو آلبوم اخیرش پیش گرفته به عقیده من اشتباه است و هر کسی که از اشعار فاخر به اشعار عام رو کند لطمهاش را میخورد. به عبارت دیگر، تغییر سبک و روش یا تغییرات پی در پی برای کسی که طرفداران ثابتی دارد و این طرفداران خواستههای مشخصی از او دارند، کار خیلی درستی نیست.
بهروز صفاريان از آلبوم «فاصله» با اصفهانی همراه شد و تا مدتها این همکاری را ادامه داد
• اصفهانی در کارهای اخیرش شاید باید وسواس بیشتری برای بهروز کردن کارهای جنس خودش به کار میگرفت و با دقت بیشتری عمل میکرد. خوانندههایی چون اصفهانی وظیفه دارند مانند یک رسانه، هوش مخاطبان خود را در قالبی امروزی ارتقاء دهند و اولویت استفاده از استعدادهای داخل کشور را به خود و مخاطبین خود اختصاص دهند. محمد برای چنین کاری مناسب است و توانایی ذاتی خواندن برای جوانها در او وجود دارد، اما آلبوم «بیواژه» اگر جوانها را نشانه رفته بود به نظر من با موفقیت کاملی مواجه نشده. یعنی با وجود صدای پرقدرت محمد اصفهانی که میتوانست بهتر برای جوانها بخواند، این آلبوم نمیتواند آلبوم موردپسند جوانها باشد. به عقیده من علاوه بر اشعار و ترانههای نه چندان قوی، از ملودیهای جدیدی هم برخوردار نیست و تنظیمها اکثراً تکراریاند. چیزی که نسل جوان را برانگیخته میکند، اتفاق جدید است، نه یک سری تنظیم تقلیدی و تکراری.
سید یوسف مناجاتی از تهیهکنندگان با سابقه تلویزیون است که کارهایی چون «تماشاگه راز»، «نغمه بهاران» را ساخته.
• درباره تغییرات آن چیزی که من از ایشان انتظار داشتم تحقق پیدا نکرده. ملودیهای آلبوم تکراری است و جذابیتی ندارند. قطعات این آلبوم از لحاظ شعر و ترانه هم از آن موسیقیهای فاخر و پرمعنای گذشته فاصله گرفته بودند. من علتش را نمیدانم، اما متاسفانه جنیست صدا هم از همان جنس صدای بکر و محزون محمد اصفهانی نبود.
تویجان نیازی، آهنگساز ایرانیالاصل آلبوم «بیواژه» از اولین همکاریاش با محمد اصفهانی میگوید
• خیلیها فکر میکنند که تویجان یک آهنگساز ترک است
• من متولد ایران هستم. اما سال 68 از ایران رفتم و سال 85 برگشتم. یعنی تقریباً 18 سالی میشود که اینجا نبودهام. اصلیتم گنبدکاووسی است و افتخار هم میکنم به گنبدی بودن و ایرانی بودنم.
• چطور با محمد اصفهانی آشنا شدید؟ ترکیه بودید یا ایران؟
• چند سال قبل که دوباره بعد از 18 سال به ایران برگشتم و استودیوی شخصیام را راهاندازی کردم، با افراد زیادی آشنا شدم. یکی از کسانی که من با آنها کار میکردم، پدرام کشتکار (آهنگساز) بود. حدود سال 86 بود که پدارم و دکتر اصفهانی برای ضبط صدای خواننده قطعههای «خورشید فردا» و «بیواژه» به استودیوی من آمده بودند و من آنجا با دکتر آشنا شدم.
• یعنی شما پیش از این فقط مدیریت استودیو را به عهده داشتید؟
• نه، شغل اصلی من آهنگسازی و خوانندگی است. چهار تا آلبوم هم به زبان ترکی استانبولی منشتر کردهام که به ایران نیامده.
• برای اینکه بتوانید سازهای استانبولی را با صدای محمد اصفهانی هم آوا کنید چه کارهایی انجام شد؟
• اگر زمان را برعکس کنیم و کمی به عقب برگردیم میبینید که ایران و ترکیه از لحاظ فرهنگ موسیقایی نقاط مشترکی دارند. یعنی اگر دقت کنید همان سبک موسیقی نوحه ما که حالت محزون دارد، تقریبا شبیه به سبک آرادس ترکیه است. به دلیل همین شباهتها، صدای دکتر اصفهانی خیلی خوب روی سبک ترکیهای مینشست. ضمناً سبک پاپ-سنتی که دکتر اجرا میکند مشابه سبک پاپ-سنتی استانبولی است.
• آهنگسازهای ایرانی میگویند که محمد اصفهانی آدم سختگیری است. برای شما هم این سختگیریها ادامه داشت؟
• بله، چه جور هم! یادم است سر یکی از قطعهها از اول شب تا چهار صبح با دکتر سر شیوه ادای یک کلمه بحث میکردیم تا به نتیجه برسیم. این حساسیتها خوب است و باعث میشوند نتیجه کارمان عیب و نقص کمتری داشته باشد. مثلاً من هیچوقت ندیدم که دکتر بگوید این قسمت را میشد بهتر بخوانم، چون همیشه اگر مشکلی بود آنقدر تکرار میکردیم تا برطرف شود.
• از آلبوم راضی بودید؟ چه نواقصی داشت؟
• اگر بخواهم به آلبوم از 20 نمره بدهم، نمره 14را میدهم. نقص کار هم این بود که در ایران نوازندههای مورد نیاز من پیدا نمیشد. ببینید ما در ترکیه 5 رده نوازنده داریم. برای ضبط تمام قطعهها، به جز قطعه «فردای پنهانی» از نوازندههای رده یک و بهترینها استفاده کردیم. چون نوازندگان آن سازها در ایران پیدا نمیشد. به همین دلیل پیوسته در حال سفر بودیم و در این بین، نواقصی از لحاظ نوازندگی برای قطعات ترکیهای آلبوم بیواژه پیش آمد. در ضمن از لحاظ کلیت کار و تغییراتی که دکتر اصفهانی در سبکشان به وجود آوردهاند، باید بگویم که مشخصاً قطعات آلبوم از لحاظ شعر و ترانه دچار افت شدهاند، اما کلیت کار جوانپسند از آب درآمده و فروش بالای آلبوم گواه بر این مدعاست.
• باز هم کار داخل ایران را ادامه میدهید یا برمیگردید به استانبول؟
• من به خاطر کار موسیقی در هفده هجده کشور زندگیکردهام و صرفاً با خوانندههای ایرانی و استانبولی کار نمیکنم. در همین چند روزه یک سری خواننده از یونان آمدهاند که برای آنها دارم کار میکنم. فعلاً در پی انتشار آلبوم خودم در ایران هستم که به زبان استانبولی است و چندی پیش در بحث گرفتن مجوز به مشکل خورد. اما در حال حاضر داریم آلبوم را چند زبانه میکنیم تا به امید خدا در آیندهای نزدیک منتشر شود.
سیدابوالحسن مختاباد، روزنامه نگار حوزه موسیقی علت ماندگاری محمد اصفهانی را در تفاوت سبک و صدایش میداند
تنفس در فضاي حايل
سالهاي مياني دهه هفتاد بود كه روزي در بالاي ميدان آرژانتين، بزرگراه رسالت كنوني، پاي پياده خيابان را گز ميكردم كه ديدم خودرويي جلويم ترمز زد. استاد فريدون شهبازيان بود. گفت: بيا سوار شو. با استاد شهبازيان در زماني كه آلبوم بويگل (شبانگاهان) را با برادرم، عبدالحسين، كار ميكردند مي شناختم. استاد گفت: تو چون روزنامهنگاري و آواز هم كار كردي و سر از موسيقي در ميآري ميخواهم صدايي را بهت معرفي كنم كه بيترديد در آينده ماندگار خواهد شد؟ بيمعطلي بخشي از صدايي را گذاشت كه بعدا فهميدم صداي آقاي اصفهاني است در تيتراژ سريال «آواي فاخته» اثر آقاي بهمن زرينپور. زماني كه اين صدا را آقاي شهبازيان گذاشت، هنوز سريال پخش نشده بود و كار ضبط موسيقي آن در حال انجام بود، اما از همان زمان كه در خودروي ايشان اين صدا را شنيدم، هنوز كه سالها از آن زمان ميگذرد اين صدا و آن موسيقي در گوشم طنينانداز است. بعدها هم تقريبا هر بار چه در راديو و چه از طريق ديگر صداي اصفهاني را همهگاه پسنديدم.
اكنون اما ميتوانم به جرات بگويم كه صداي او چه از نظر جنس و فيزيك و ساختار حنجره، و چه از نظر پختگي و سوز و سوختگي خاصي كه در آن نهفته است، از جمله صداهاي خوب و ماندگار دو دهه اخير بوده است. بخشي از اين ماندگاري هم باز ميگردد به فضاي حايلي كه او در آن تنفس ميكند. آقاي اصفهاني شايد تنها خواننده موسيقي ايراني باشد كه موسيقي او پاپ است، اما صدايش سنتي و اين از جمله شگفتيهاي خلقت است. ماندگاري صدا اگر چه بخشياش به تكنيك و ساختار حنجره و اين گونه مسائل بازميگردد، اما بخشي از آن هم با تصادف و شانس و عنايت حضرت حق هم مرتبط است. به قول دوست اديبم آقاي محمدعلي چاووشي، صداي خوب و فراگير شدن و مورد قبول شدن اين صدا نزد مردم، از جمله عنايات حضرت حق است، او ميگفت اين تنها نعمتي است كه خداوند در آن بخل ورزيده و هر چند دهه يكبار به چند نفر خاص داده است و از تمامي آدمها دريغ داشته است. به گمانم بخشي از بختياري و توفيق آقاي اصفهاني در استمرار اين صداي خوب و گوشنواز را بايد در همين وجهي جستوجو كرد كه جناب چاووشي بسيار خوب تحليل و تفسير كردند.
ولی در دهه هشتاد، دوران سکوت و خاموشی نسل نخست موسیقی پاپ آغاز شد. رقبای جدید و تازهنفس، جا را تنگ کردند. ذائقه مخاطبان به سرعت تغییر میکرد و هزار محدودیت، موسیقی پاپ و خوانندگان نسل اولش را به سایه برد. ولی در همه این روزهای سایه و بین خوانندگان نسل اولی پاپ، محمد اصفهانی تنها کسی است که کم و بیش طرفداران خودش را حفظ کرده؛ تیتراژهای تلویزیونی میخواند، همچنان آلبوم منتشر میکند، کنسرت به راه میاندازد و «نون و دلقکش» میفروشد. حالا در اولین روزهای دهه 90، آخرین آلبوم محمد اصفهانی «بیواژه»، با تیراژ 200 هزارتایی در کمتر از 10 روز نایاب میشود تا باز هم ثابت کند او همچنان در فضای موسیقی امروز ما زنده است.
برای اینکه سر از این راز محمد اصفهانی در بیاوریم، سراغ اطرافیان و همکارانش رفتیم و از آنها علت ماندگار شدن اصفهانی را در دنیای موسیقی پاپ جویا شدیم و اینکه در سبک کارهایش (از ملودی گرفته تا اشعار) روند صعودی داشته یا نزولی؟
عبدالجبار کاکائی، ترانهسرایی مشهوری است. او در همین آلبوم بیواژه قطعههای «رستگاران» و «فردای پنهانی» را سروده.
- حنجره طلا
• اولین کار من با آقای اصفهانی برمیگردد به سال 82 و کار مشترکی که درباره لاله و لادن انجام دادیم. از آن زمان تا حالا تغییرات محسوسی در کار او رخ داده. به نظر من همه این تغییرات نوعی تلاش است برای پاسخ دادن به سلیقه مخاطبهای جدید موسیقی که در ردههای سنی پایینتر قرار دارند. به طور طبیعی این تلاشی است که همه اهالی موسیقی دارند چون اصالتاً بازار فروش آلبومها به سنهای پایینتر کشیده شده. بازاری که به دست دبیرستانیها افتاده و همه موزیسینها را به تکاپو انداخته. دکتر شایگان میگوید: «هنر شرقی در تکرارش عظمت دارد». ممکن است برای یک جوان موجهای دریا تکراری باشند اما همین موجها برای یک سالخورده عظمت دریا را تداعی میکند. در مجموع من دنبال سلیقه بازار افتادن را نمیپسندم؛ نه برای آقای اصفهانی، نه برای سایر اشخاص.
قاسم افشار یکی از خوانندگان نسل اولی پاپ ایران است. او تا کنون چهار آلبوم منتشر کرده و آلبوم جدیدش در راه است
- ملکه ذهن
• عوض کردن سبک در هر کاری نیاز به هوش و ذکاوت دارد. اینکه شما سبک هنریات را عوض کنی هیچ اشکالی ندارد اما سبک و سیاقهای کاری یک هنرمند باید علاوه بر مخاطبپسند بودن با شخصیت خود هنرمند هم سنخیت داشته باشد. من از محمد اصفهانی قطعه «آسیمهسر رسیدی» را همیشه در ذهن دارم، و البته مطمئنم دیگر این قطعه در آلبومش تکرار نخواهد شد. فریدون شهبازیان همیشه حرف قشنگی میزد و میگفت: «کاری را اجرا کن که ملکه ذهنت شود». در آلبوم جدید، اینگونه بوده؟
فواد حجازی آنقدر مشهور هست که نیاز به معرفی نداشته باشد، او از اولین کسانی است که با اصفهانی همکاری کرده
- ترانههایی فاخر
• روحیه تغییر از همان ابتدا در محمد اصفهانی وجود داشت. همان یک دهه قبل هم که هر کدام از خوانندههای پاپ را با خوانندههای لسآنجلسیمقایسه میکردند و نقل مجالس شده بود که صدای فلانی شبیه فلانی است، محمد اصفهانی با هیچکس مقایسه نمیشد؛ همانند علیرضا عصار. یکی از دلایل عدم مقایسه اصفهانی با خوانندههای آنورآبی به دلیل نوع اشعار انتخابی بود، اشعاری فاخر و پرمعنا. اما روند تغییری که آقای اصفهانی در دو آلبوم اخیرش پیش گرفته به عقیده من اشتباه است و هر کسی که از اشعار فاخر به اشعار عام رو کند لطمهاش را میخورد. به عبارت دیگر، تغییر سبک و روش یا تغییرات پی در پی برای کسی که طرفداران ثابتی دارد و این طرفداران خواستههای مشخصی از او دارند، کار خیلی درستی نیست.
بهروز صفاريان از آلبوم «فاصله» با اصفهانی همراه شد و تا مدتها این همکاری را ادامه داد
- فاصله با جوانی
• اصفهانی در کارهای اخیرش شاید باید وسواس بیشتری برای بهروز کردن کارهای جنس خودش به کار میگرفت و با دقت بیشتری عمل میکرد. خوانندههایی چون اصفهانی وظیفه دارند مانند یک رسانه، هوش مخاطبان خود را در قالبی امروزی ارتقاء دهند و اولویت استفاده از استعدادهای داخل کشور را به خود و مخاطبین خود اختصاص دهند. محمد برای چنین کاری مناسب است و توانایی ذاتی خواندن برای جوانها در او وجود دارد، اما آلبوم «بیواژه» اگر جوانها را نشانه رفته بود به نظر من با موفقیت کاملی مواجه نشده. یعنی با وجود صدای پرقدرت محمد اصفهانی که میتوانست بهتر برای جوانها بخواند، این آلبوم نمیتواند آلبوم موردپسند جوانها باشد. به عقیده من علاوه بر اشعار و ترانههای نه چندان قوی، از ملودیهای جدیدی هم برخوردار نیست و تنظیمها اکثراً تکراریاند. چیزی که نسل جوان را برانگیخته میکند، اتفاق جدید است، نه یک سری تنظیم تقلیدی و تکراری.
سید یوسف مناجاتی از تهیهکنندگان با سابقه تلویزیون است که کارهایی چون «تماشاگه راز»، «نغمه بهاران» را ساخته.
- کلکسیون بهترینها
• درباره تغییرات آن چیزی که من از ایشان انتظار داشتم تحقق پیدا نکرده. ملودیهای آلبوم تکراری است و جذابیتی ندارند. قطعات این آلبوم از لحاظ شعر و ترانه هم از آن موسیقیهای فاخر و پرمعنای گذشته فاصله گرفته بودند. من علتش را نمیدانم، اما متاسفانه جنیست صدا هم از همان جنس صدای بکر و محزون محمد اصفهانی نبود.
تویجان نیازی، آهنگساز ایرانیالاصل آلبوم «بیواژه» از اولین همکاریاش با محمد اصفهانی میگوید
- همیشه در سفر بودیم
• خیلیها فکر میکنند که تویجان یک آهنگساز ترک است
• من متولد ایران هستم. اما سال 68 از ایران رفتم و سال 85 برگشتم. یعنی تقریباً 18 سالی میشود که اینجا نبودهام. اصلیتم گنبدکاووسی است و افتخار هم میکنم به گنبدی بودن و ایرانی بودنم.
• چطور با محمد اصفهانی آشنا شدید؟ ترکیه بودید یا ایران؟
• چند سال قبل که دوباره بعد از 18 سال به ایران برگشتم و استودیوی شخصیام را راهاندازی کردم، با افراد زیادی آشنا شدم. یکی از کسانی که من با آنها کار میکردم، پدرام کشتکار (آهنگساز) بود. حدود سال 86 بود که پدارم و دکتر اصفهانی برای ضبط صدای خواننده قطعههای «خورشید فردا» و «بیواژه» به استودیوی من آمده بودند و من آنجا با دکتر آشنا شدم.
• یعنی شما پیش از این فقط مدیریت استودیو را به عهده داشتید؟
• نه، شغل اصلی من آهنگسازی و خوانندگی است. چهار تا آلبوم هم به زبان ترکی استانبولی منشتر کردهام که به ایران نیامده.
• برای اینکه بتوانید سازهای استانبولی را با صدای محمد اصفهانی هم آوا کنید چه کارهایی انجام شد؟
• اگر زمان را برعکس کنیم و کمی به عقب برگردیم میبینید که ایران و ترکیه از لحاظ فرهنگ موسیقایی نقاط مشترکی دارند. یعنی اگر دقت کنید همان سبک موسیقی نوحه ما که حالت محزون دارد، تقریبا شبیه به سبک آرادس ترکیه است. به دلیل همین شباهتها، صدای دکتر اصفهانی خیلی خوب روی سبک ترکیهای مینشست. ضمناً سبک پاپ-سنتی که دکتر اجرا میکند مشابه سبک پاپ-سنتی استانبولی است.
• آهنگسازهای ایرانی میگویند که محمد اصفهانی آدم سختگیری است. برای شما هم این سختگیریها ادامه داشت؟
• بله، چه جور هم! یادم است سر یکی از قطعهها از اول شب تا چهار صبح با دکتر سر شیوه ادای یک کلمه بحث میکردیم تا به نتیجه برسیم. این حساسیتها خوب است و باعث میشوند نتیجه کارمان عیب و نقص کمتری داشته باشد. مثلاً من هیچوقت ندیدم که دکتر بگوید این قسمت را میشد بهتر بخوانم، چون همیشه اگر مشکلی بود آنقدر تکرار میکردیم تا برطرف شود.
• از آلبوم راضی بودید؟ چه نواقصی داشت؟
• اگر بخواهم به آلبوم از 20 نمره بدهم، نمره 14را میدهم. نقص کار هم این بود که در ایران نوازندههای مورد نیاز من پیدا نمیشد. ببینید ما در ترکیه 5 رده نوازنده داریم. برای ضبط تمام قطعهها، به جز قطعه «فردای پنهانی» از نوازندههای رده یک و بهترینها استفاده کردیم. چون نوازندگان آن سازها در ایران پیدا نمیشد. به همین دلیل پیوسته در حال سفر بودیم و در این بین، نواقصی از لحاظ نوازندگی برای قطعات ترکیهای آلبوم بیواژه پیش آمد. در ضمن از لحاظ کلیت کار و تغییراتی که دکتر اصفهانی در سبکشان به وجود آوردهاند، باید بگویم که مشخصاً قطعات آلبوم از لحاظ شعر و ترانه دچار افت شدهاند، اما کلیت کار جوانپسند از آب درآمده و فروش بالای آلبوم گواه بر این مدعاست.
• باز هم کار داخل ایران را ادامه میدهید یا برمیگردید به استانبول؟
• من به خاطر کار موسیقی در هفده هجده کشور زندگیکردهام و صرفاً با خوانندههای ایرانی و استانبولی کار نمیکنم. در همین چند روزه یک سری خواننده از یونان آمدهاند که برای آنها دارم کار میکنم. فعلاً در پی انتشار آلبوم خودم در ایران هستم که به زبان استانبولی است و چندی پیش در بحث گرفتن مجوز به مشکل خورد. اما در حال حاضر داریم آلبوم را چند زبانه میکنیم تا به امید خدا در آیندهای نزدیک منتشر شود.
سیدابوالحسن مختاباد، روزنامه نگار حوزه موسیقی علت ماندگاری محمد اصفهانی را در تفاوت سبک و صدایش میداند
تنفس در فضاي حايل
سالهاي مياني دهه هفتاد بود كه روزي در بالاي ميدان آرژانتين، بزرگراه رسالت كنوني، پاي پياده خيابان را گز ميكردم كه ديدم خودرويي جلويم ترمز زد. استاد فريدون شهبازيان بود. گفت: بيا سوار شو. با استاد شهبازيان در زماني كه آلبوم بويگل (شبانگاهان) را با برادرم، عبدالحسين، كار ميكردند مي شناختم. استاد گفت: تو چون روزنامهنگاري و آواز هم كار كردي و سر از موسيقي در ميآري ميخواهم صدايي را بهت معرفي كنم كه بيترديد در آينده ماندگار خواهد شد؟ بيمعطلي بخشي از صدايي را گذاشت كه بعدا فهميدم صداي آقاي اصفهاني است در تيتراژ سريال «آواي فاخته» اثر آقاي بهمن زرينپور. زماني كه اين صدا را آقاي شهبازيان گذاشت، هنوز سريال پخش نشده بود و كار ضبط موسيقي آن در حال انجام بود، اما از همان زمان كه در خودروي ايشان اين صدا را شنيدم، هنوز كه سالها از آن زمان ميگذرد اين صدا و آن موسيقي در گوشم طنينانداز است. بعدها هم تقريبا هر بار چه در راديو و چه از طريق ديگر صداي اصفهاني را همهگاه پسنديدم.
اكنون اما ميتوانم به جرات بگويم كه صداي او چه از نظر جنس و فيزيك و ساختار حنجره، و چه از نظر پختگي و سوز و سوختگي خاصي كه در آن نهفته است، از جمله صداهاي خوب و ماندگار دو دهه اخير بوده است. بخشي از اين ماندگاري هم باز ميگردد به فضاي حايلي كه او در آن تنفس ميكند. آقاي اصفهاني شايد تنها خواننده موسيقي ايراني باشد كه موسيقي او پاپ است، اما صدايش سنتي و اين از جمله شگفتيهاي خلقت است. ماندگاري صدا اگر چه بخشياش به تكنيك و ساختار حنجره و اين گونه مسائل بازميگردد، اما بخشي از آن هم با تصادف و شانس و عنايت حضرت حق هم مرتبط است. به قول دوست اديبم آقاي محمدعلي چاووشي، صداي خوب و فراگير شدن و مورد قبول شدن اين صدا نزد مردم، از جمله عنايات حضرت حق است، او ميگفت اين تنها نعمتي است كه خداوند در آن بخل ورزيده و هر چند دهه يكبار به چند نفر خاص داده است و از تمامي آدمها دريغ داشته است. به گمانم بخشي از بختياري و توفيق آقاي اصفهاني در استمرار اين صداي خوب و گوشنواز را بايد در همين وجهي جستوجو كرد كه جناب چاووشي بسيار خوب تحليل و تفسير كردند.
منبع:
همشهری جوان
تاریخ انتشار : شنبه 21 خرداد 1390 - 00:00
دیدگاهها
کی حوصله داره این همه رو بخونه
به نظر من ترانه های آلبوم بی واژه ترانه هایی فاخر بودن.یعنی اگر هم دکتر دنبال سلیقه ی بازار رفته باشن شرط فاخربودن ترانه ها رو حفظ کردن.ما در این آلبوم ترانه ی سخیفی نمی بینیم.شعر غزال هم که اصلا یک شعر و یک غزل ناب ایرانی هست.
وبلاگ موسیقایی .
پر حاشیه ترین وبلاگ موسیقی با پستی جدید به روز شد .
باز هم محــــــــــــــســـــــــــــــــــــــــــــن یگانــــــــــــــــــــــه ... !
نقد کامل آلبوم های حریص ، رگ خواب ، ژاکت و ....
آکورد و ملودی احساسی ترین ها و .....
همه در وبلاگ موسیقایی .
با تکیه بر مطالب پر مغز سایت موسیقی ما .
http://moosicema.Tk
_______________________________________________________
در این روزگاری که از شکوه موسیقی ایران خبری نیست فروش خوب آلبومی چون بی واژه بعلت یافتن گمشده موسیقایی ما ایرانی هاست که صدای منحصر به فرد دکتر بهانه خوبی برای این جستار است هرچند که ضعف های اندکی هم در کار باشد اما باز هم جای تشکر دارد...
یادش به خیر وقتی پشت شیشه نوارفروشی ها نوشته شده بود: آلبوم افشاری مرکب با صدای ایرج بسطامی و آهنگسازی پرویز مشکاتیان...
سلام با اینکه آقای دکتر اسطوره من در موسیقی پاپ هستند ولی اصلا آلبومشون آلبوم خوبی نبود. تو تمام زمینه ها ضعفای بدی داشت که من اصلا از این آلبوم خوشم نیومد.بعد از این همه سال از سلطان پاپ انتظار میرفت که کویر موسیقی پاپمون رو آباد کنه.
بهترین ترکش ترک بی واژه رمنس و غزال بود.
اگر غزال هم قبلا لو نمیرفت خیلی بیشتر از اینها مورد استقبال قرار میگرفت. اکثر ترکا قبلا شنیده شده بودن و ترکای جدید هم چنگی به دل نمیزد. دکتر باید تنظیم کننده های بهتری رو برای این آلبوم در نظر می گرفت . سیروان و کوشان و الیاس شیرزاد و ... کسایی که الان سلیقه هارو بهتر میفهمن.اگر هم به این جوونا اعتقادی نداشتن همین بالا از اساتیدی نظر خواستین که تو زمینه آهنگ و تنظیم بی همتا هستنداستفاده میکردند. مثل استاد حجازی و استاد صفاریان و بهنام ابطحی که واقعا جزء استثناعات موسیقی پاپ ایران هستند.
ولی ما امیدواریم تو آلبوم بعدی همه رو غافلگیر کنید آقای دکتر محمد اصفهانی.
یاعلی
خوبه که همگان قبول دارن صدای دکتر اصفهانی خاص و منحصر به فرد هست.
واقعا هم همینطوره، من که تا حالا صدایی نشنیدم که حتی جنسش چند درصد به جنس صدای دکتر اصفهانی شباهت داشته باشه. خصوصا تصنیف خوانیشون و سبک پاپ سنتی اصیلی که توی بیشتر کاراشون می بینم... این تلفیق موسیقی پاپ و سنتی...
مثلا بین همین خواننده هایی که سرشون یه سری بحث ها پیش میاد
رضا صادقی اوایل یه جورایی تک بود، ولی الان هستن کسانی مثل بهنام صفوی که جنس صداشون نزدیک به رضا صادقی باشه.
یا محسن یگانه و مازیار فلاحی و حمید عسگری با این که هر کدوم سبک خاص خودشون و دارن اما جنس صداشون به شادمهر عقیلی نزدیکه، حتی دونفرشون اوایل سبکشون هم خیلی به شادمهر نزدیک بود.
یا محسن چاوشی که الان خیلی ها هستن که جنس صداشون نزدیک که چه عرض کنم خیلی شبیه به صدای محسن هستش! یکیشونم که اسمش یادم نمیاد و همش توی یکی از برنامه های ماهواره زنده اجرا می کنه و مجری هم شده واس خودش...
با این حال همشون سبک خودشون و دارن و خواننده های خوبی هستن. دست خودشونم که نیست. یعنی تقلید نمی کنن.
خیلی ها اوایل تقلید می کنن برای اینکه با اسم و رسم یه خواننده محبوب شناخته بشن و بالا بیان اما اگه واقعا یه ستاره باشن سبک خودشون و پیدا می کنن و بالاخره خود واقعیشون و نشون میدن.
اما خداییش صدای دکتر اصفهانی یه چیز دیگه س! خاص ِ ...
یه بار به این فکر کردم اگه یه مسابقه بین همین خواننده هایی که محبوبن بذارن، و توی اون مسابقه خیلی بی برنامه ازشون بخوان که همگی توی استدیوهایی جدا یه آهنگ و اجرا کنن اونم توی همون برداشت اول، من مطمئنم کسی که بهتر از همه عمل می کنه دکتر اصفهانیه، رنج بالای صدا یکی از ملاک های کیفیت صدای یه خواننده هستش که خوشبختانه دکتر اصفهانی خوبش و داره. کسی که با این مقوله آشنا باشه ردش نمی کنه. علاوه بر اینا دکتر خیلی هم تیز هوشه.
ایشون یکی از پیشکسوت های دنیای پاپ بعد از انقلاب هستن.
همیشه تحسینشون می کنم. هم از لحاظ اخلاق و هم از لحاظ هنر...
مطمئناً با توجه به اوضاع روحی دکتر آلبوم بی واژه دست گرمی بیشتر برای دکتر نبوده تا مخاطب سنجی از خودشون بعد از 6 سال داشته باشن... بنابراین به نظر من باید بیشتر منتظر آلبوم بعدی دکتر بود چرا که مطمئناً تحول نوینی در موسیقی پاپ ایران خواهد بود... گرچه من آلبوم بی واژه رو هم دوست داشتم البته به پای برکت نمیرسه چرا که برکت یک اثر خلاق و بی نظیر بود و هست که هنوز نه تکرار شده و نه میشه که تکرار بشه!... دکتر با صدات آرامش می گیرم و همیشه طرفدارت خواهم بود. زنده باد دکتر محمد اصفهانی!!!
سلام
متن کامل مصاحبه دکتر اصفهانی با هفته نامه سلامت
WWW.MILADZAND.PERSIANGIG.COM
افزودن یک دیدگاه جدید