آهنگساز و ترانهسرای «کودکانه» به اجرای این اثر توسط «بنیامین بهادری» اعتراض کردند
قصهای که سر دراز دارد
موسیقی ما - همین یکی دو شب گذشته، «بنیامین بهادری» مهمان برنامهی «دورهمی» مهران مدیری بود تا از فعالیتها و حاشیههای زندگیاش بگوید. این امری معمول است در برنامهای که «مهران مدیری» مجری آن باشد؛ اما اجرای ترانهی «بوی عیدی» (با نام اصلی کودکانه) توسط این خواننده که با تغییر بخشهایی از شعر همراه بود، حاشیههای بسیاری را به وجود آورد و منجر به اعتراض ترانهسُرا و آهنگساز این اثر شد. آهنگی که چند سال قبل به صورت سراسری پخش شده بود و در همان زمان هم اعتراضاتی را رقم زد، حالا با اجرای مجدد در برنامه پربیننده نوروز، به شدت خبرساز شد؛ این اما نخستین بار نیست که جرح و تعدیل یا اجرای بدون اجازه از آثار گذشتگان باعث اعتراض صاحبان اثر میشود.
شهیار قنبری: شعر من آسان به دست نیامده که آسان از دست برود
«شهیار قنبری» در اعتراض به این اتفاق در صفحهی شخصیاش نوشت: «شعر من اسباببازی نیست. میوهی یک زندگی درد و زخم و گریه است. آسان به دست نیامده که آسان از دست برود.» او ادامه داده: «آقای بنیامین بهادری به شکل گستاخانه و بیشرمانهای در متن ترانه دست میبرد و هرچه دم دستش است را ول میکند در متن ترانه: بوی لنگه کفش، بوی جارو، بوی دمپایی... اجرای فرهاد مهراد در این اثر مقدس است. بنیامین و بقیهای که بدون اجازه این اثر را میخوانند و حتی در متن آن دست میبرد، انگار ترانه «گلپری جون» میخوانند! برای مهران مدیری متأسفم... سرزمین ما جای پژوهش و تحقیق نیست.»
اسنفدیار منفردزاده: بهجای شراکت در زیباییهای خاطرهشده، از زیباییآفرینان گذشته درس بگیرید
در همین میان «اسفندیار منفردزاده» نیز به این ماجرا اعتراض کرده و نوشت: «آقای بنیامین! شما در دستبرد به آهنگ من و شعر شهیار قنبری بیشرمی کردهاید و در این میان، من سکوت را جایز ندانستم. خطاب من به شما باشد؛ اما امید دارم صدای مرا کسانی از همسلیقهگان شما هم بشنوند. همین ابتدا تأکید کنم که کار شما دستبرد و سرقت است و هیچ چیز دیگری نیست؛ «سلیقه» مفهومی نسبی است، اما اعتمادبهنفس در بیسلیقه بودن، بهطور مطلق شرمآور است.»
او به این نکته اشاره کرده که: «ما عاشقانه به عشق عمومی میاندیشیدیم و خوشبختانه بهترین ارج و اجر را هم از نسلهای بعد گرفتهایم که ما را در خصوصیهایشان میشنوند. ترانهی «کودکانه» در زمان خود، دست و سطح سلیقهی مردم را گرفت و بالا کشاند. دانسته شد که با زیبایی هم میشود خاطره داشت.»
آهنگساز «کودکانه» در پایان اعتراضنامهاش بر این مسأله تأکید کرده که خودتان باشید و خودتان بسازید: «اما مدام از خود قبلیتان عبور کنید! به جای شراکت طلبیدن در زیباییهای خاطره شده، از زیباییآفرینان گذشته درس بگیرید. رسم زیباییآفرینان تاریخ همین بوده؛ همچنان که ما نیز از بزرگان پیش از خودمان یاد گرفتیم و عاشقانه چیزی بر آن افزودیم. این نوشتهی من خطاب به شما و همفکران شما میتوانست پر از مهر و عشق پدر به فرزند برومند و دانستهی خود باشد. میشد شما احترام ما را نگاه دارید و ما نیز در اجراهای شما ایستاده برایتان کف بزنیم!»
کاوه راد (حقوقدان): در کنار وجه قانونی کپی رایت، وجه اخلاقی نادیده گرفته شده
«کاوه راد» (حقوقدان و وکیل خانهی موسیقی) در گفتوگو با سایت «موسیقی ما» دربارهی دخل و تصرفهایی که «بنیامین بهادری» انجام داده، میگوید: «این اتفاق مشخصاً نقض حقوق معنوی مؤلف است. یکی از حقوق مؤلفان، حق بر یکپارچگی اثر است و بنیامین بهادری این یکپارچگی را نقض کرده و در ترانه دست برده و این در حالی است که بدون رضایت صاحب اثر نمیتوان این کار را انجام داد و به این ترتیب، صاحب اثر حق اعتراض دارد.»
راد میگوید که فراتر از این مسأله که ما در کپیرایت با یک مسألهی قانونی مواجه هستیم، مسألهای اخلاقی نیز در میان است: «ما باید نگران ساحت فرهنگی نیز باشیم؛ ضمن آنکه دخل و تصرف در این اثر، تجاوز به خاطرهی جمعی موسیقایی ما است و خواننده علاوه بر اینکه ترانه را تکه و پاره کرده، به خاطرهی جمعی ما نیز حمله کرده است.»
او دربارهی اصرار خوانندگان به اجرای آثار گذشتگان میگوید: «دلیل این ماجرا آن است که هنرمندان چندان به صورت جدی دربارهی نقصِ حقوقِ خود واارد عمل نمیشوند و به همین خاطر متخلفان با برخورد قانونی مواجه نمیشوند و همین موضوع جسارتِ قانونشکنی را در آنان بالا برده است و از آن طرف عدهای میخواهند از راهِ میانبر در هنر استفاده کنند و تنها به آثارِ موفق گذشته که نتیجهی خوبی داده، متوسل شوند و این به معنای مرگ خلاقیت است.»
تمام شکایتها
این اولین باری نیست که این ترانهسرا و آهنگساز دست به شکایت از اجرای بیاجازهی آثارشان زدهاند. پیش از این، شهیار قنبری با انتشار پستی در اینستاگرامش، اشکان خطیبی، بازیگر و خواننده را به دلیل استفاده غیرقانونی از ترانههایش تهدید کرد که بهزودی در مراجع قضایی به خاطر سرقت ادبی، تحت پیگرد قرار خواهد داد. شهیار قنبری با اشاره به اینکه «این ترانهها کپیرایت دارند و نمیتوان بیاجازه آنها را اجرا کرد» خطاب به این خواننده گفت: «برادر اشکان، شوخچشمی هم اندازه دارد. اینجا که دارید خلاف میکنید، شاهراه جهانی اینترنت است و حساب و کتاب دارد. پیش از این هم بیاجازه به بدترین شکل، «کودکانه» مرا در اینستاگرام و صفحههای دیگر گذاشتهاید. گزارشتان میکنم، هر جا که بیاجازه کارهای مرا خراب کنید، همینکار را خواهم کرد.»
«اشکان خطیبی» در آن زمان نوشت که از همسر فرهاد برای اجرای «کودکانه» اجازه گرفته که «قنبری» به او پاسخ داد: «بیوه فرهاد صاحب صدای فرهاد است نه صاحب اثر!»
شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده که آثار ماندگاری همچون «جمعه»، «مرد تنها»، «کودکانه»، «نماز» و «ماهی خسته من» را با همکاری یکدیگر خلق کردهاند، بهار سال گذشته (خرداد 98) در بیانیهای تحت عنوان «نامهای سرباز برای همسرزمینان» به بازخوانی آثار خود اعتراض کرده و اعلام کردند از این پس از طریق قانون پیگیر حقوق آثار خود خواهند شد. آنان در بخشی از بیانیهی خود آوردند: «ترانهجان! هر کس به خود اجازه داده که تو را بخواند. بد بخواند. بیاجازه بخواند. تو را بدزدد و مصادره کند. از بیلبوردهای تبلیغاتی تا تیزر فیلمهای سینمایی. بازخوانیهای بد بیاجازه. انتشار دوبارهی تو بر اینترنت، جوری که انگار بخشی از اموال عمومیست. همه دست به دست هم دادهاند تا انسان ایرانی رعایت نشود. اما هر قصهای را پایانیست؛ همین است که ما بر آن شدهایم به نام رعایت «قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان» که در ایران امروز هم پذیرفته شده است، خلافکاران را از هر سمت و سویی که هستند به دادگاه ببریم و به فرشتهی عدالت بسپاریم تا شاید مرهمی شویم بر زخمهای تو عزیز همیشه. به زبانی دیگر خلافکاران، با واکنش قانونی ما روبهرو خواهند شد. از آن دست که هماینک در رابطه با گذشتهی شرمآور غیرقانونیشان، پرونده باز کردهایم.»
قبلتر نیز «اردلان سرافراز» شکایتی را مطرح کرد و در نهایت دادگاه بدواً رأی به دوسال حبس تعزیری رضا صادقی، سینا سرلک و علی لهراسبی داد.
تلویزیون و آثار فرهاد مهراد
ماجرا ابعادی گستردهتر از این دارد و خانوادهی «فرهاد مهراد» نیز سالها است که با «صدا و سیما» سر این مسأله کشمکش دارند. سالها قبل (سال 91) در پی طرح دعوی از سوی خانواده مرحوم «فرهاد مهراد» در مجتمع قضایی شهید صدر تهران، شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی این مجتمع دستور موقت مبنی بر منع پخش آثار «فرهاد» از کلیه کانالهای رادیو و تلویزیون صداوسیما را صادر کرد که البته صدا و سیما نسبت به این حکم بیاعتنا بوده و همچنان آثار این خواننده را پخش میکند. این در حالی است که در اواخر پاییز 87 وکیل این خواننده، برای اولینبار طی نامهای از صداوسیما درخواست کرد تا با توجه به قانون حق مؤلفین و مصنفین -که حدود 50 سال از تصویب آن میگذرد و صداوسیما باید مروج آن باشد- نسبت به انتشار صدای فرهاد و آهنگهای او با رعایت حق قانونی ورثه اقدام کنند. به دنبال این نامه، در اواخر زمستان 87 جلسهای در ادارهکل حقوقی صداوسیما برگزار شد که آن نیز بینتیجه ماند.
شهیار قنبری: شعر من آسان به دست نیامده که آسان از دست برود
«شهیار قنبری» در اعتراض به این اتفاق در صفحهی شخصیاش نوشت: «شعر من اسباببازی نیست. میوهی یک زندگی درد و زخم و گریه است. آسان به دست نیامده که آسان از دست برود.» او ادامه داده: «آقای بنیامین بهادری به شکل گستاخانه و بیشرمانهای در متن ترانه دست میبرد و هرچه دم دستش است را ول میکند در متن ترانه: بوی لنگه کفش، بوی جارو، بوی دمپایی... اجرای فرهاد مهراد در این اثر مقدس است. بنیامین و بقیهای که بدون اجازه این اثر را میخوانند و حتی در متن آن دست میبرد، انگار ترانه «گلپری جون» میخوانند! برای مهران مدیری متأسفم... سرزمین ما جای پژوهش و تحقیق نیست.»
اسنفدیار منفردزاده: بهجای شراکت در زیباییهای خاطرهشده، از زیباییآفرینان گذشته درس بگیرید
در همین میان «اسفندیار منفردزاده» نیز به این ماجرا اعتراض کرده و نوشت: «آقای بنیامین! شما در دستبرد به آهنگ من و شعر شهیار قنبری بیشرمی کردهاید و در این میان، من سکوت را جایز ندانستم. خطاب من به شما باشد؛ اما امید دارم صدای مرا کسانی از همسلیقهگان شما هم بشنوند. همین ابتدا تأکید کنم که کار شما دستبرد و سرقت است و هیچ چیز دیگری نیست؛ «سلیقه» مفهومی نسبی است، اما اعتمادبهنفس در بیسلیقه بودن، بهطور مطلق شرمآور است.»
او به این نکته اشاره کرده که: «ما عاشقانه به عشق عمومی میاندیشیدیم و خوشبختانه بهترین ارج و اجر را هم از نسلهای بعد گرفتهایم که ما را در خصوصیهایشان میشنوند. ترانهی «کودکانه» در زمان خود، دست و سطح سلیقهی مردم را گرفت و بالا کشاند. دانسته شد که با زیبایی هم میشود خاطره داشت.»
آهنگساز «کودکانه» در پایان اعتراضنامهاش بر این مسأله تأکید کرده که خودتان باشید و خودتان بسازید: «اما مدام از خود قبلیتان عبور کنید! به جای شراکت طلبیدن در زیباییهای خاطره شده، از زیباییآفرینان گذشته درس بگیرید. رسم زیباییآفرینان تاریخ همین بوده؛ همچنان که ما نیز از بزرگان پیش از خودمان یاد گرفتیم و عاشقانه چیزی بر آن افزودیم. این نوشتهی من خطاب به شما و همفکران شما میتوانست پر از مهر و عشق پدر به فرزند برومند و دانستهی خود باشد. میشد شما احترام ما را نگاه دارید و ما نیز در اجراهای شما ایستاده برایتان کف بزنیم!»
کاوه راد (حقوقدان): در کنار وجه قانونی کپی رایت، وجه اخلاقی نادیده گرفته شده
«کاوه راد» (حقوقدان و وکیل خانهی موسیقی) در گفتوگو با سایت «موسیقی ما» دربارهی دخل و تصرفهایی که «بنیامین بهادری» انجام داده، میگوید: «این اتفاق مشخصاً نقض حقوق معنوی مؤلف است. یکی از حقوق مؤلفان، حق بر یکپارچگی اثر است و بنیامین بهادری این یکپارچگی را نقض کرده و در ترانه دست برده و این در حالی است که بدون رضایت صاحب اثر نمیتوان این کار را انجام داد و به این ترتیب، صاحب اثر حق اعتراض دارد.»
راد میگوید که فراتر از این مسأله که ما در کپیرایت با یک مسألهی قانونی مواجه هستیم، مسألهای اخلاقی نیز در میان است: «ما باید نگران ساحت فرهنگی نیز باشیم؛ ضمن آنکه دخل و تصرف در این اثر، تجاوز به خاطرهی جمعی موسیقایی ما است و خواننده علاوه بر اینکه ترانه را تکه و پاره کرده، به خاطرهی جمعی ما نیز حمله کرده است.»
او دربارهی اصرار خوانندگان به اجرای آثار گذشتگان میگوید: «دلیل این ماجرا آن است که هنرمندان چندان به صورت جدی دربارهی نقصِ حقوقِ خود واارد عمل نمیشوند و به همین خاطر متخلفان با برخورد قانونی مواجه نمیشوند و همین موضوع جسارتِ قانونشکنی را در آنان بالا برده است و از آن طرف عدهای میخواهند از راهِ میانبر در هنر استفاده کنند و تنها به آثارِ موفق گذشته که نتیجهی خوبی داده، متوسل شوند و این به معنای مرگ خلاقیت است.»
تمام شکایتها
این اولین باری نیست که این ترانهسرا و آهنگساز دست به شکایت از اجرای بیاجازهی آثارشان زدهاند. پیش از این، شهیار قنبری با انتشار پستی در اینستاگرامش، اشکان خطیبی، بازیگر و خواننده را به دلیل استفاده غیرقانونی از ترانههایش تهدید کرد که بهزودی در مراجع قضایی به خاطر سرقت ادبی، تحت پیگرد قرار خواهد داد. شهیار قنبری با اشاره به اینکه «این ترانهها کپیرایت دارند و نمیتوان بیاجازه آنها را اجرا کرد» خطاب به این خواننده گفت: «برادر اشکان، شوخچشمی هم اندازه دارد. اینجا که دارید خلاف میکنید، شاهراه جهانی اینترنت است و حساب و کتاب دارد. پیش از این هم بیاجازه به بدترین شکل، «کودکانه» مرا در اینستاگرام و صفحههای دیگر گذاشتهاید. گزارشتان میکنم، هر جا که بیاجازه کارهای مرا خراب کنید، همینکار را خواهم کرد.»
«اشکان خطیبی» در آن زمان نوشت که از همسر فرهاد برای اجرای «کودکانه» اجازه گرفته که «قنبری» به او پاسخ داد: «بیوه فرهاد صاحب صدای فرهاد است نه صاحب اثر!»
شهیار قنبری و اسفندیار منفردزاده که آثار ماندگاری همچون «جمعه»، «مرد تنها»، «کودکانه»، «نماز» و «ماهی خسته من» را با همکاری یکدیگر خلق کردهاند، بهار سال گذشته (خرداد 98) در بیانیهای تحت عنوان «نامهای سرباز برای همسرزمینان» به بازخوانی آثار خود اعتراض کرده و اعلام کردند از این پس از طریق قانون پیگیر حقوق آثار خود خواهند شد. آنان در بخشی از بیانیهی خود آوردند: «ترانهجان! هر کس به خود اجازه داده که تو را بخواند. بد بخواند. بیاجازه بخواند. تو را بدزدد و مصادره کند. از بیلبوردهای تبلیغاتی تا تیزر فیلمهای سینمایی. بازخوانیهای بد بیاجازه. انتشار دوبارهی تو بر اینترنت، جوری که انگار بخشی از اموال عمومیست. همه دست به دست هم دادهاند تا انسان ایرانی رعایت نشود. اما هر قصهای را پایانیست؛ همین است که ما بر آن شدهایم به نام رعایت «قانون حمایت حقوق مولفان و مصنفان و هنرمندان» که در ایران امروز هم پذیرفته شده است، خلافکاران را از هر سمت و سویی که هستند به دادگاه ببریم و به فرشتهی عدالت بسپاریم تا شاید مرهمی شویم بر زخمهای تو عزیز همیشه. به زبانی دیگر خلافکاران، با واکنش قانونی ما روبهرو خواهند شد. از آن دست که هماینک در رابطه با گذشتهی شرمآور غیرقانونیشان، پرونده باز کردهایم.»
قبلتر نیز «اردلان سرافراز» شکایتی را مطرح کرد و در نهایت دادگاه بدواً رأی به دوسال حبس تعزیری رضا صادقی، سینا سرلک و علی لهراسبی داد.
تلویزیون و آثار فرهاد مهراد
ماجرا ابعادی گستردهتر از این دارد و خانوادهی «فرهاد مهراد» نیز سالها است که با «صدا و سیما» سر این مسأله کشمکش دارند. سالها قبل (سال 91) در پی طرح دعوی از سوی خانواده مرحوم «فرهاد مهراد» در مجتمع قضایی شهید صدر تهران، شعبه 80 دادگاه عمومی حقوقی این مجتمع دستور موقت مبنی بر منع پخش آثار «فرهاد» از کلیه کانالهای رادیو و تلویزیون صداوسیما را صادر کرد که البته صدا و سیما نسبت به این حکم بیاعتنا بوده و همچنان آثار این خواننده را پخش میکند. این در حالی است که در اواخر پاییز 87 وکیل این خواننده، برای اولینبار طی نامهای از صداوسیما درخواست کرد تا با توجه به قانون حق مؤلفین و مصنفین -که حدود 50 سال از تصویب آن میگذرد و صداوسیما باید مروج آن باشد- نسبت به انتشار صدای فرهاد و آهنگهای او با رعایت حق قانونی ورثه اقدام کنند. به دنبال این نامه، در اواخر زمستان 87 جلسهای در ادارهکل حقوقی صداوسیما برگزار شد که آن نیز بینتیجه ماند.
تاریخ انتشار : سه شنبه 12 فروردین 1399 - 14:36
افزودن یک دیدگاه جدید