ترجمهی صادق و راستینِ زمانه
نگاهی اجمالی به فعالیتهای مشترک «محمدرضا شجریان» و «پرویز مشکاتیان» به بهانهی انتشار «خراسانیات»
اثری از:
خواننده:
گزارش:
آهنگساز:
تدوین:
گفتار متن:
موسیقی ما- انتشارِ آلبومِ موسیقی «خراسانیات» نورِ امیدی در روزهایی است که سراسرش را اخبارِ بد فراگرفته است. این اثر حاصلِ همکاری مشترک خسروی آواز ایران است که این روزها بارِ دیگر در بستر بیماری است و زندهیاد پرویز مشکاتیان؛ «خراسانیات» بر اساسِ اشعاری از باباطاهرِ عریان و ملکالشعرای بهار است و در سالِ 1365 ضبط شده است. این اثر که برگرفته از موسیقی مقامی خراسان است، توسط گروه عارف اجرا شده و ساز و آوازی در آن آمده که حاصلِ اجرای شجریان و مشکاتیان در سالِ 1989 میلادی است.
البته به قولِ «جمشید عندلیبی» (نوازندهی نی اثر) بهتر است که آن را یک اثر ایرانیِ اصیل با لهجه خراسانی به شمار آورد. در واقع «خراسانیات» مشخصات خاص موسیقیایی خراسانی را لحاظ کرده و از آنجا که هر دو خالقِ اثر (خواننده و آهنگساز) از این منطقه هستند، این اثر لهجهی آن را پیدا کرده است. گفته میشود مشکاتیان «لاله بهار» را به دلیل علاقه به محمدتقی بهار و به یاد او ساخت. او در همان زمان قطعاتِ دیگری نیز بر اساسِ اشعارِ «بهار» ساخت که هماکنون قرار است در «خراسانیات» منتشر شود. اما «خراسانیات» تنها یک اثر از مجموعهی بینظیری است که این دو هنرمند با یکدیگر کار کردهاند؛ در این گزارش نگاهی اجمالی به همکاریهای مشترکِ این دو هنرمند.
آشنایی این دو هنرمند چگونه شکل گرفت؟
آشنایی «مشکاتیان» با «شجریان» در جشنِ هنر شیراز اتفاق افتاد. مشکاتیان برای دیدن برنامهای در ایل بختیاری، به سیاه چادر دعوت میشود و همان جا «محمدرضا شجریان» را میبیند و با او گفت وگو میکند و همین سرآغاز آشناییای شده که منجر به خلقِ آثاری چون «چاووش ۶»، «چاووش ۷»، «آذرستون»، «بیداد»، «آستان جانان»، «سر عشق»، «نوا»، «دود عود»، «دستان»، «گنبد مینا» میشود.
«مشکاتیان» و «شجریان» هردو جزو اساتیدِ موسیقی سنتی ایران هستند؛ لطفی میگفت: «شجریان در کار خود و پرویز مشکاتیان در کار آهنگسازی و اینکه چگونه و به چه شکل شعر مناسب را انتخاب کند مهارتهای خاصی داشتند.»
علاوه بر قدرت و مهارتِ مشکاتیان، اما آواز پرقدرت و مسلط شجریان از مهمترین دلایلی است که این آثار تا این اندازه ماندگار شدهاند. سونوریته شخصی و موزیکالیته صدای او در کناری مهارت آهنگسازی و نوازندگی مشکاتیان کمک کرد تا آثار مشترکشان از چنین قدرتی برخوردار شود؛ بهطوری که «محمدرضا شجریان» در سوگ مشکاتیان نوشت: «پرویز مشکاتیان برای روزگار ما نغمههای بسیار پرداخت و یاد آن سالها را با هنر خود در حافظه ما ثبت کرد. موسیقی او در فراز و نشیب روزگار همراه ما بود، با محنت ما گریست، با شادیهای ما شادی و با شور و امید ما همدلی کرد. در آثار او صدای قلبی را میتوان شنید که برای وطن و آزادی میتپد. کمتر هنرمندی را توان آن است که رنجها و آرزوهای مردمش را در هنر خویش بازتاباند و ترجمه صادق و راستین زمانه خود باشد. پرویز یکی از این اندکشماران است؛ موسیقیدانی که ذوق تصنیفسازیاش، مهارت گروهنوازیاش، لطافت شاعرانهاش و تعهدش به آرمانهای مردم، خاطره او را در هنر ایرانزمین ماندگار خواهد ساخت. من مرگ هنرمندی چنین را باور ندارم. پرویز مشکاتیان در قلب و ذهن ما زنده است.»
بیداد
اولین کار سازمانیافتهی این دو هنرمند کار باارزش «بیداد همایون» است. «مشکاتیان» آثار این مجموعه را یک سال پس از انقلاب ساخت، گروه عارف آن را تمرین و در استودیو «بل» ضبط کرد. یکی از مهمترین ویژگیهای اثر نوازندگی «غلامحسین بیگچهخانی» است. «محمدرضا لطفی» خاطرهی جالبی از این اثر دارد، او تعریف کرده: «با بچههای عارف و شیدا، برای گردش به اوشون و فشم رفتیم. چند ماشین پشت سر هم در حرکت بودیم که من کاست چهارمضراب این اثر را در ضبط صوت ماشین گذاشتم و بلند آن را پخش کردم تا چند ماشین دیگر نیز آن را بنشوند. این کار و نغمات آن، چنان منطبق با شعف ما بود که همه پُراحساس سرهایمان را از پنجره درآورده بودیم و هورا میکشیدیم.»
به نظر میرسد شروع نزدیکی «محمدرضا شجریان» و «پرویز مشکاتیان» همین اثر بود. اثری که لطفی آن را میکس کرد و «ایرج حقیقی» ضبط آن را در استودیو بل انجام داد. «بیداد» که در زمانِ خود (و همچنان نیز) با استقبالِ بسیاری روبهرو شد، در زمانِ انتشار گرفتاریهایی را برای خالقانِ آن به وجود آورد. شجریان تعریف کرده که او را برای یک شب بازداشت هم کردهاند.
«بیداد» در یک گوشه است، گوشهای که «مشکاتیان» گفته است گویای ضربان زباناش بوده است. او سالها بعد دربارهی این اثر گفت: «زمانی که این اثر را ساختم، فراتر از داد داشتم. هم داد خودی، هم خانوادگی و هم اجتماعی و سیاسی و فرهنگی»
آستان جانان
«آستان جانان» در آواز بیات ترک و بیات کُرد و بر اساس اشعاری از حافظ و باباطاهر در سال ۱۳۶۲ در سفارت ایتالیا در تهران با حضورِ 100 تا 150 نفر مدعو اجرا شد که محمدرضا لطفی یکی از آنان بود. این اثر دو سال بعد منتشر شد.
تصنیف «شیدایی» در این اثر همچنان یکی از برترین تصانیفِ موسیقی ایران است.
نوا مرکبخوانی
«نوا» را دستگاهِ زورآزمایی هنرمندانِ موسیقی میدانند که اجرای بینقصِ آن کارهرکسی نیست. در این اثر اما علاوه بر دستگاهِ نوا، به دستگاه ها وگوشههای دیگر (شور، بیات ترک، سهگاه) هم توجه و به اصطلاح مدگردی شده است. استاد شجریان دربارهی این اثر گفته است: «یک روز با آقای موسوی و چند تن از دوستان دور هم بودیم که این اجرا پیش آمد. ایشان شروع کردند به نوا زدن و من دیوان را ورق زدم، این شعر آمد، بعد دیوان را ورق زدم، چیز دیگری آمد که بیات ترک خواندم و بعد سهگاه خواندم. همینطور ادامه داشت و من در وسط کار ایشان دیوان را ورق میزدم و غزل دیگری میآمد و میخواندم. به این شکل شروع کردم به مرکبخوانی و یکی از کارهای خوب همین مرکبخوانی سعدی است.»
خسروی آواز ایران توضیح داده است که هنگامِ خواندن این اثر حساس میکرده روی زمین نبوده است.
دستان
«دستان» در چهارگاه را نهتنها یکی از برترین آثارِ مشترکِ این دو هنرمند که باید یکی از بهترین آثارِ موسیقایی معاصرِ ایران دانست. قطعهی «چکاد» که در ابتدا قرار بوده مقدمهای بر شعر دماوند ملک الشعرای بهار باشد، در این آلبوم اثرِ مستقل بیکلامی شد که مقدمه دستان را تشکیل میدهد.
«مشکاتیان» دربارهی «چکاد» نوشته است: «زمانی که میخواستم قطعه چکاد را بنویسم به ویلای یکی از دوستان در دماوند رفتم. آن شب حال عجیبی داشتم مثل زمانی که فردی بخواهد زایمان کند. تنها کسی که پیرامون من بود، پیرمرد زندهدل اما پرحرفی بود که به خیال خودش میخواست سر مرا گرم کند، اما من از یک طرف باید رعایت حالش را میکردم و از طرف دیگر به دنبال خلوتی بودم که این کار را بنویسم. تصمیم گرفتم با حیلهای که ناراحت هم نشود برای مدتی او را دور کنم. صدایش زدم و یک فهرست بلندبالایی دادم دستش که برود از شهر خرید کند. او رفت و من نشستم و با فراغ خاطر چکاد را نوشتم.»
از نکاتِ مهمِ این اثر قدرت بیان جملات آوازی، شیوه ادای صحیح شعر، انتخاب شعر و تنظیم مشکاتیان است؛ در این اثر تمام سازها نقش دارند و صدای تمامیشان (از تمبک تا تار و نی) شنیده میشود. ضمن آنکه خواننده در تک تک بخشهای این آلبوم نهایت دقت و ظرافت خود را به خرج داده است. در این میان نمیتوان تبحر نوازندگان را نیز نادیده گرفت. شجریان سالها بعد در گفتوگویی به تمجید از این اثر پرداخته و گفته است: «کاش جوان بودم و دستان را دوباره اجرا می کردم.»
«مشکاتیان» در این اثر «دخترک ژولیده»ی علینقی وزیری را نیز برای سنتور و ارکستر تنظیم کرد. او پیش از انقلاب این قطعه را با حسین علیزاده در رادیو اجرا کرده بود.
دود عود
«دود عود» هم در دستگاه نوا و با تنظیم کامبیز روشنروان و اجرای ارکستر سمفونیک تهران است که در سال ۱۳۶۶ اجرا و سال ۱۳۶۸ منتشر شد. در همین سال آثاری چون لیلی و مجنون از شهرام ناظری ساخته فرامرز پایور و مقام صبر با صدای افتخاری و آهنگسازی مشکاتیان منتشر شد؛ اما هیچیک توفیقِ «دود عود» را پیدا نکرد. اشعار این آلبوم از سرودههای مولانا و عطار هستند و قطعه بی کلام این آلبوم که قطعهای برای سنتور و ارکستر است را میتوان جز برترین قطعاتِ موسیقی سنتی ایرانی دانست. در این اثر علاوه بر داریوش پیرنیاکان، علیاصغر بهاری نیز تکنوازی کرده است.
«شجریان» زمانِ ضبط این اثر 49 ساله بود و اوجِ پختگی و اوج صدایش را میتوان در اجرای قطعاتِ آن مشاهده کرد. این آلبوم حاصلِ دو سال همفکری خالقانِ آن است، «مشکاتیان» خود تعریف کرده است: « اوایل دهه 60 در خانه مصفایی ساکن بودم. عصر یکی از روزهای سال 63 «کامبیز روشنروان»، به خانهی ما آمد و وقتی گلها را دید گفت: «من همیشه فکر میکردم این ملودیهای زیبا را از کجا میآوری که با دیدن این فضا و گلها دانستم.» از طرف دیگر همسایه روزی پیش من آمد و گفت: عازم کانادا هستم و میخواهم خانه را اجاره بدهم و شما اگر آشنایی دارید معرفی کنید، من هم به آقای روشنروان زنگ زدم وگفتم: «کامبیز! میخواهم کاری کنم که زیباترین ملودیها رو بسازی!» عصر همان روز قرارداد بسته شد و دو هفته بعد از آن روشنروان همسایهی ماشد و «دود عود» حاصل دو سال همسایگی ما بود.
جان عشاق و گنبد مینا
«گنبد مینا» که به «افسانه شجریان» تقدیم شده است؛ به قولِ «مشکاتیان» حاصل همسایگی با «محمدرضا درویشی» بوده است. این اثر در ماهور و دیگری در آواز دشتی اجرا شده است.
قاصدک
شکل ارائه دو آلبوم «قاصدک» و «آستان جان» هر دو یکی است: (سنتور، آواز و تمبک) هر چند این دو اثر، دو بیانِ متفاوت از یکدیگر دارند. در اوایل دهه ۷۰ این دو هنرمند اجرایی در دستگاه ماهور روی شعری از مهدی اخوان ثالث در آلمان داشتند که هیچگاه امکان پخش رسمی آن فراهم نشد، گفته میشود که ایرادِ عدم مجوز این اثر آنجایی است که شجریان در گوشه دلکش میخواند: «جماعتی که نظر را حرام میگویند نظر حرام بکردند و خون خلق حلال». اما به هر روی بسیاری این اثر را شنیدهاند. این آلبوم در دستگاه راست پنجگاه و ماهور است.
پایانِ همکاری
این همکاری پس از «قاصدک» متوقف شد و «مشکاتیان» دربارهاش گفت: « اگر من تغییر کردهام، شجریان هم تغییر کرده است. یعنی نمیشود گفت که این وسط فقط یک نفر تغییر کرده است. اگر صادقانه بین دهههای پنجاه، شصت، هفتاد، اتفاقاتی بین مشکاتیان و شجریان افتاده که کارهایشان تأثیرگذار بوده، باید آن را در ریشههای اجتماعی و تاریخی جستوجو کرد. باز هم تاکید میکنم که مسائل شخصی در آن زمان که شما با یک جامعه هنری سروکاردارید، نمیتواند به گونهای جدی و پررنگ باشد که اساس مولفهها را تغییر دهد. به قولی که میگویند: خاکی بیخته / نم آبی بر آن ریخته / نه کف پای را از آن دردی / نه پشت پای را از آن گردی.»
البته به قولِ «جمشید عندلیبی» (نوازندهی نی اثر) بهتر است که آن را یک اثر ایرانیِ اصیل با لهجه خراسانی به شمار آورد. در واقع «خراسانیات» مشخصات خاص موسیقیایی خراسانی را لحاظ کرده و از آنجا که هر دو خالقِ اثر (خواننده و آهنگساز) از این منطقه هستند، این اثر لهجهی آن را پیدا کرده است. گفته میشود مشکاتیان «لاله بهار» را به دلیل علاقه به محمدتقی بهار و به یاد او ساخت. او در همان زمان قطعاتِ دیگری نیز بر اساسِ اشعارِ «بهار» ساخت که هماکنون قرار است در «خراسانیات» منتشر شود. اما «خراسانیات» تنها یک اثر از مجموعهی بینظیری است که این دو هنرمند با یکدیگر کار کردهاند؛ در این گزارش نگاهی اجمالی به همکاریهای مشترکِ این دو هنرمند.
آشنایی این دو هنرمند چگونه شکل گرفت؟
آشنایی «مشکاتیان» با «شجریان» در جشنِ هنر شیراز اتفاق افتاد. مشکاتیان برای دیدن برنامهای در ایل بختیاری، به سیاه چادر دعوت میشود و همان جا «محمدرضا شجریان» را میبیند و با او گفت وگو میکند و همین سرآغاز آشناییای شده که منجر به خلقِ آثاری چون «چاووش ۶»، «چاووش ۷»، «آذرستون»، «بیداد»، «آستان جانان»، «سر عشق»، «نوا»، «دود عود»، «دستان»، «گنبد مینا» میشود.
«مشکاتیان» و «شجریان» هردو جزو اساتیدِ موسیقی سنتی ایران هستند؛ لطفی میگفت: «شجریان در کار خود و پرویز مشکاتیان در کار آهنگسازی و اینکه چگونه و به چه شکل شعر مناسب را انتخاب کند مهارتهای خاصی داشتند.»
علاوه بر قدرت و مهارتِ مشکاتیان، اما آواز پرقدرت و مسلط شجریان از مهمترین دلایلی است که این آثار تا این اندازه ماندگار شدهاند. سونوریته شخصی و موزیکالیته صدای او در کناری مهارت آهنگسازی و نوازندگی مشکاتیان کمک کرد تا آثار مشترکشان از چنین قدرتی برخوردار شود؛ بهطوری که «محمدرضا شجریان» در سوگ مشکاتیان نوشت: «پرویز مشکاتیان برای روزگار ما نغمههای بسیار پرداخت و یاد آن سالها را با هنر خود در حافظه ما ثبت کرد. موسیقی او در فراز و نشیب روزگار همراه ما بود، با محنت ما گریست، با شادیهای ما شادی و با شور و امید ما همدلی کرد. در آثار او صدای قلبی را میتوان شنید که برای وطن و آزادی میتپد. کمتر هنرمندی را توان آن است که رنجها و آرزوهای مردمش را در هنر خویش بازتاباند و ترجمه صادق و راستین زمانه خود باشد. پرویز یکی از این اندکشماران است؛ موسیقیدانی که ذوق تصنیفسازیاش، مهارت گروهنوازیاش، لطافت شاعرانهاش و تعهدش به آرمانهای مردم، خاطره او را در هنر ایرانزمین ماندگار خواهد ساخت. من مرگ هنرمندی چنین را باور ندارم. پرویز مشکاتیان در قلب و ذهن ما زنده است.»
بیداد
اولین کار سازمانیافتهی این دو هنرمند کار باارزش «بیداد همایون» است. «مشکاتیان» آثار این مجموعه را یک سال پس از انقلاب ساخت، گروه عارف آن را تمرین و در استودیو «بل» ضبط کرد. یکی از مهمترین ویژگیهای اثر نوازندگی «غلامحسین بیگچهخانی» است. «محمدرضا لطفی» خاطرهی جالبی از این اثر دارد، او تعریف کرده: «با بچههای عارف و شیدا، برای گردش به اوشون و فشم رفتیم. چند ماشین پشت سر هم در حرکت بودیم که من کاست چهارمضراب این اثر را در ضبط صوت ماشین گذاشتم و بلند آن را پخش کردم تا چند ماشین دیگر نیز آن را بنشوند. این کار و نغمات آن، چنان منطبق با شعف ما بود که همه پُراحساس سرهایمان را از پنجره درآورده بودیم و هورا میکشیدیم.»
به نظر میرسد شروع نزدیکی «محمدرضا شجریان» و «پرویز مشکاتیان» همین اثر بود. اثری که لطفی آن را میکس کرد و «ایرج حقیقی» ضبط آن را در استودیو بل انجام داد. «بیداد» که در زمانِ خود (و همچنان نیز) با استقبالِ بسیاری روبهرو شد، در زمانِ انتشار گرفتاریهایی را برای خالقانِ آن به وجود آورد. شجریان تعریف کرده که او را برای یک شب بازداشت هم کردهاند.
«بیداد» در یک گوشه است، گوشهای که «مشکاتیان» گفته است گویای ضربان زباناش بوده است. او سالها بعد دربارهی این اثر گفت: «زمانی که این اثر را ساختم، فراتر از داد داشتم. هم داد خودی، هم خانوادگی و هم اجتماعی و سیاسی و فرهنگی»
آستان جانان
«آستان جانان» در آواز بیات ترک و بیات کُرد و بر اساس اشعاری از حافظ و باباطاهر در سال ۱۳۶۲ در سفارت ایتالیا در تهران با حضورِ 100 تا 150 نفر مدعو اجرا شد که محمدرضا لطفی یکی از آنان بود. این اثر دو سال بعد منتشر شد.
تصنیف «شیدایی» در این اثر همچنان یکی از برترین تصانیفِ موسیقی ایران است.
نوا مرکبخوانی
«نوا» را دستگاهِ زورآزمایی هنرمندانِ موسیقی میدانند که اجرای بینقصِ آن کارهرکسی نیست. در این اثر اما علاوه بر دستگاهِ نوا، به دستگاه ها وگوشههای دیگر (شور، بیات ترک، سهگاه) هم توجه و به اصطلاح مدگردی شده است. استاد شجریان دربارهی این اثر گفته است: «یک روز با آقای موسوی و چند تن از دوستان دور هم بودیم که این اجرا پیش آمد. ایشان شروع کردند به نوا زدن و من دیوان را ورق زدم، این شعر آمد، بعد دیوان را ورق زدم، چیز دیگری آمد که بیات ترک خواندم و بعد سهگاه خواندم. همینطور ادامه داشت و من در وسط کار ایشان دیوان را ورق میزدم و غزل دیگری میآمد و میخواندم. به این شکل شروع کردم به مرکبخوانی و یکی از کارهای خوب همین مرکبخوانی سعدی است.»
خسروی آواز ایران توضیح داده است که هنگامِ خواندن این اثر حساس میکرده روی زمین نبوده است.
دستان
«دستان» در چهارگاه را نهتنها یکی از برترین آثارِ مشترکِ این دو هنرمند که باید یکی از بهترین آثارِ موسیقایی معاصرِ ایران دانست. قطعهی «چکاد» که در ابتدا قرار بوده مقدمهای بر شعر دماوند ملک الشعرای بهار باشد، در این آلبوم اثرِ مستقل بیکلامی شد که مقدمه دستان را تشکیل میدهد.
«مشکاتیان» دربارهی «چکاد» نوشته است: «زمانی که میخواستم قطعه چکاد را بنویسم به ویلای یکی از دوستان در دماوند رفتم. آن شب حال عجیبی داشتم مثل زمانی که فردی بخواهد زایمان کند. تنها کسی که پیرامون من بود، پیرمرد زندهدل اما پرحرفی بود که به خیال خودش میخواست سر مرا گرم کند، اما من از یک طرف باید رعایت حالش را میکردم و از طرف دیگر به دنبال خلوتی بودم که این کار را بنویسم. تصمیم گرفتم با حیلهای که ناراحت هم نشود برای مدتی او را دور کنم. صدایش زدم و یک فهرست بلندبالایی دادم دستش که برود از شهر خرید کند. او رفت و من نشستم و با فراغ خاطر چکاد را نوشتم.»
از نکاتِ مهمِ این اثر قدرت بیان جملات آوازی، شیوه ادای صحیح شعر، انتخاب شعر و تنظیم مشکاتیان است؛ در این اثر تمام سازها نقش دارند و صدای تمامیشان (از تمبک تا تار و نی) شنیده میشود. ضمن آنکه خواننده در تک تک بخشهای این آلبوم نهایت دقت و ظرافت خود را به خرج داده است. در این میان نمیتوان تبحر نوازندگان را نیز نادیده گرفت. شجریان سالها بعد در گفتوگویی به تمجید از این اثر پرداخته و گفته است: «کاش جوان بودم و دستان را دوباره اجرا می کردم.»
«مشکاتیان» در این اثر «دخترک ژولیده»ی علینقی وزیری را نیز برای سنتور و ارکستر تنظیم کرد. او پیش از انقلاب این قطعه را با حسین علیزاده در رادیو اجرا کرده بود.
دود عود
«دود عود» هم در دستگاه نوا و با تنظیم کامبیز روشنروان و اجرای ارکستر سمفونیک تهران است که در سال ۱۳۶۶ اجرا و سال ۱۳۶۸ منتشر شد. در همین سال آثاری چون لیلی و مجنون از شهرام ناظری ساخته فرامرز پایور و مقام صبر با صدای افتخاری و آهنگسازی مشکاتیان منتشر شد؛ اما هیچیک توفیقِ «دود عود» را پیدا نکرد. اشعار این آلبوم از سرودههای مولانا و عطار هستند و قطعه بی کلام این آلبوم که قطعهای برای سنتور و ارکستر است را میتوان جز برترین قطعاتِ موسیقی سنتی ایرانی دانست. در این اثر علاوه بر داریوش پیرنیاکان، علیاصغر بهاری نیز تکنوازی کرده است.
«شجریان» زمانِ ضبط این اثر 49 ساله بود و اوجِ پختگی و اوج صدایش را میتوان در اجرای قطعاتِ آن مشاهده کرد. این آلبوم حاصلِ دو سال همفکری خالقانِ آن است، «مشکاتیان» خود تعریف کرده است: « اوایل دهه 60 در خانه مصفایی ساکن بودم. عصر یکی از روزهای سال 63 «کامبیز روشنروان»، به خانهی ما آمد و وقتی گلها را دید گفت: «من همیشه فکر میکردم این ملودیهای زیبا را از کجا میآوری که با دیدن این فضا و گلها دانستم.» از طرف دیگر همسایه روزی پیش من آمد و گفت: عازم کانادا هستم و میخواهم خانه را اجاره بدهم و شما اگر آشنایی دارید معرفی کنید، من هم به آقای روشنروان زنگ زدم وگفتم: «کامبیز! میخواهم کاری کنم که زیباترین ملودیها رو بسازی!» عصر همان روز قرارداد بسته شد و دو هفته بعد از آن روشنروان همسایهی ماشد و «دود عود» حاصل دو سال همسایگی ما بود.
جان عشاق و گنبد مینا
«گنبد مینا» که به «افسانه شجریان» تقدیم شده است؛ به قولِ «مشکاتیان» حاصل همسایگی با «محمدرضا درویشی» بوده است. این اثر در ماهور و دیگری در آواز دشتی اجرا شده است.
قاصدک
شکل ارائه دو آلبوم «قاصدک» و «آستان جان» هر دو یکی است: (سنتور، آواز و تمبک) هر چند این دو اثر، دو بیانِ متفاوت از یکدیگر دارند. در اوایل دهه ۷۰ این دو هنرمند اجرایی در دستگاه ماهور روی شعری از مهدی اخوان ثالث در آلمان داشتند که هیچگاه امکان پخش رسمی آن فراهم نشد، گفته میشود که ایرادِ عدم مجوز این اثر آنجایی است که شجریان در گوشه دلکش میخواند: «جماعتی که نظر را حرام میگویند نظر حرام بکردند و خون خلق حلال». اما به هر روی بسیاری این اثر را شنیدهاند. این آلبوم در دستگاه راست پنجگاه و ماهور است.
پایانِ همکاری
این همکاری پس از «قاصدک» متوقف شد و «مشکاتیان» دربارهاش گفت: « اگر من تغییر کردهام، شجریان هم تغییر کرده است. یعنی نمیشود گفت که این وسط فقط یک نفر تغییر کرده است. اگر صادقانه بین دهههای پنجاه، شصت، هفتاد، اتفاقاتی بین مشکاتیان و شجریان افتاده که کارهایشان تأثیرگذار بوده، باید آن را در ریشههای اجتماعی و تاریخی جستوجو کرد. باز هم تاکید میکنم که مسائل شخصی در آن زمان که شما با یک جامعه هنری سروکاردارید، نمیتواند به گونهای جدی و پررنگ باشد که اساس مولفهها را تغییر دهد. به قولی که میگویند: خاکی بیخته / نم آبی بر آن ریخته / نه کف پای را از آن دردی / نه پشت پای را از آن گردی.»
-
آرین قیطاسی , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
سایت موسیقی ما , آوش مدیا
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
عالیم قاسم اف , سایت موسیقی ما
-
پدرام امینی ابیانه , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , ابوالفضل صادقی نژاد , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , سامان احتشامی , سایت موسیقی ما
-
فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
حیدو هدایتی , سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , سایت موسیقی ما
-
شهرام ناظری , سایت موسیقی ما
-
پژمان طاهری , سایت موسیقی ما
-
همایون شجریان , فردین خلعتبری , سایت موسیقی ما
-
مجید رضوی , سایت موسیقی ما
-
رضا موسوی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , پویا نیکپور , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , علیرضا پور استاد
-
سایت موسیقی ما , مهدی بوستانی
-
گروه چارتار , سایت موسیقی ما
-
سالار عقیلی , سایت موسیقی ما
-
سازنگار , آزاده امیری , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , فردین خلعتبری , علی اکبر قربانی , مانی جعفرزاده
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
فرهاد فخرالدینی , علی اکبر قربانی , سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , ماکان بند
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما
-
علیرضا میرآقا , سایت موسیقی ما , سازنگار
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , سهراب پورناظری , علی قمصری
-
سایت موسیقی ما , اکسیر نوین , محمدرضا خانزاده
-
سایت موسیقی ما , محمد بحرانی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , منوچهر صهبایی
-
سایت موسیقی ما
-
سایت موسیقی ما , آیدین الفت
دیدگاهها
کاش راوی یکبار خودش گوش میداد متوجه اشنباهات خودش مشد مثلا در البوم دود عود نوتزنده تا داریوش طلایی هست نه داریوش پیرنیاکان
افزودن یک دیدگاه جدید