جزئیات نخستین کنسرت «حمید هیراد» در گفت و گو با رهبر ارکسترش
فرشاد حسامی: حمید هیراد میتواند بخشی از پازل دوران جدیدِ موسیقی در ایران باشد
موسیقی ما - قرار است کمتر از یک هفته دیگر، حمید هیراد اولین کنسرتش را برگزار کند؛ آن هم در حالیکه طی هفتههای گذشته، اتفاقها و حواشی فراوانی را از سرگذرانده است.
اما موضوعی که ما برای این گفتوگو به سراغش رفتیم، حضور فرشاد حسامی به عنوان رهبر ارکستر حمید هیراد در این کنسرت است؛ هنرمندی که در این سالها با خوانندههای بسیاری به عنوان تنظیمکننده، آهنگساز، نوازنده و مهندس صدا همکاری کرده که محسن چاوشی، محمد اصفهانی، گروه «دارکوب»، محمد علیزاده، علیرضا عصار، فریدون آسرایی و بهروز صفاریان از آن جمله هستند. هر چند که شاید فرشاد حسامی برای خیلیها به واسطه گروه سه نفره «ترافیک» که با اشکان خطیبی و بهنود فدوی کارهایش را پیش میبردند شناخته شده باشد.
با فرشاد حسامی که معمولاً در تجربههای خاص و متفاوت نسبت به موسیقی پاپیولار حضور دارد و معتقد است بخش موزیکالیته هم باید به اندازه خواننده درخشان باشد، به واسطه نخستین تجربه جدیاش به عنوان رهبر ارکستر گفتوگو کردیم که به صبحت هایی پیرامون این خواننده هم انجامید.
علاوه بر آن، حمید هیراد در حوزه کلام و انتخاب شعر طوری عمل کرده که مخاطبانش فقط قشر تینایجر نیستند. بلکه گسترهای فراتر از سایر خوانندگان نسل جدید را در بر میگیرد. او از اشعاری استفاده میکند که مسنترها هم از شنیدن آن بهره ببرند. این برای یک آرتیست اهمیت ویژهای دارد و من هم از این قاعده مستثنا نیستم.
وقتی دیدگاه و دلسوزیشان را نسبت به موسیقی دیدم، برایم بسیار جالب و البته عجیب و جذاب بود و من هم با کمال میل پذیرفتم. بهصورت کلی در تلاشم به هر مجموعهای که ورود میکنم (چه آلبوم باشد و چه همین کاری که برای اولینبار است آن را تجربه میکنم) آدم کمتأثیری نباشم.
دیدگاه من بسیار موسیقایی است و به باور من در هر اجرا، مردم باید هم از صدای خواننده لذت ببرند و هم ارکستر؛ در واقع ارکسترها نباید بهصورت الکترونیک و مشابه آنچه که در ماشین میشنویم صدا دهند، اجرا باید زندهتر باشد و درستش هم همین است. هر اتمسفری ویژگیهایی دارد که به آن فضا تشخص میدهد. موسیقی برای مجلس با موسیقی برای کافه فرق میکند و هر دو اینها با موسیقی برای صحنه تفاوت دارد. من تلاش کردهام که ترانههای حمید هیراد را برای صحنه تنظیم و رهبری کنم.
در کل، این کار به نظرم حرکت بسیار خوبی است و به نوعی سبب فرهنگسازی میشود تا خوانندهها و افرادی که بیشتر در این عرصه فعالیت میکنند بدانند که از یک جوان بیست و چند ساله هم میتوان نتیجه مطلوبی گرفت. قطعاً کارکردن با یک نوازنده حرفهای که سالها است مینوازد، آسانتر است و چه بسا زودتر هم به نتیجه برسد، اما باید بدانند که این کار، هم شدنی است و هم موجب ورود نسل تازه به موسیقی میشود.
من هم این شانس را داشتهام که از سالها پیش بهروز صفاریان را بشناسم و از او بسیار بیاموزم. زمانی که بهروز تمرین ما را دید و تفاوت آن را با چیزی که قبلاً اجرا شده احساس کرد، خیلی لذت برد و فکر میکنم آن نظر را هم تحتتأثیر همان روز گذاشته است. خوشبختانه بسیار خوشش آمده بود و معتقد بود موزیکالیته کار خیلی بالا است. البته به من لطف هم دارد که واقعاً از او سپاسگزارم.
من در همکاری با خوانندههای نسل قدیم، بیشتر نقش تنظیمکننده داشتم و گاهی هم کارها را میکس کردهام. یکی از حضورهایم روی صحنه، کنسرت-تئاتر «روزهای آخر اسفند» به کارگردانی محمد رحمانیان بوده که البته در همکاری با گروه «ترافیک» (که من کارهایش را تنظیم و در واقع پرودیوس میکردم) اتفاق افتاد. پس از آن با خواننده خاصی که بخواهم سرپرست ارکسترش باشم یا کارهایش را برای ارکستر تنظیم کنم، همکاری نکردم. البته طبیعتاً پیشنهادهایی برای استیج داشتم ولی به این فکر میکردم که ارکسترهایی که با آنها کار میکنند، به اندازه کافی خوب هستند و اگر من به آنها ملحق شوم، شاید نتوانم تغییر چشمگیری در آن ایجاد کنم. اما حمید هیراد تا به حال تجربه کنسرت و اجرا نداشته و این همکاری که در آن از پایه یک ارکستر را گردآوری کرده و شروع به کار کردن کنی، جذابیت زیادی دارد.
زمان ثابت میکند که چه اتفاقی خواهد افتاد؛ نه اینکه الان بخواهم شعار بدهم و بگویم ما همه چیز را ثابت میکنیم! نه، من هیچ چیزی را به شکل شعاری و صدرصد نمیگویم ولی مطمئنم که زمان ثابت خواهد کرد. از نظر من حمید هیراد خواننده تاریخ مصرفدار نیست.
اما موضوعی که ما برای این گفتوگو به سراغش رفتیم، حضور فرشاد حسامی به عنوان رهبر ارکستر حمید هیراد در این کنسرت است؛ هنرمندی که در این سالها با خوانندههای بسیاری به عنوان تنظیمکننده، آهنگساز، نوازنده و مهندس صدا همکاری کرده که محسن چاوشی، محمد اصفهانی، گروه «دارکوب»، محمد علیزاده، علیرضا عصار، فریدون آسرایی و بهروز صفاریان از آن جمله هستند. هر چند که شاید فرشاد حسامی برای خیلیها به واسطه گروه سه نفره «ترافیک» که با اشکان خطیبی و بهنود فدوی کارهایش را پیش میبردند شناخته شده باشد.
با فرشاد حسامی که معمولاً در تجربههای خاص و متفاوت نسبت به موسیقی پاپیولار حضور دارد و معتقد است بخش موزیکالیته هم باید به اندازه خواننده درخشان باشد، به واسطه نخستین تجربه جدیاش به عنوان رهبر ارکستر گفتوگو کردیم که به صبحت هایی پیرامون این خواننده هم انجامید.
- * بیشتر کارهایی که شما تا امروز انجام دادهاید در فضای خاص و متفاوت نسبت به بخش پاپیولار موسیقی بوده است؛ از کارهایی که با گروه «ترافیک» داشتید تا حتی آثاری که برای محسن چاوشی تنظیم کردید. فارغ از بحث ارزشگذاری، چه مسیری را طی کردید و چه تغییری در نوع نگاه شما به وجود آمد که تصمیم گرفتید به این سمت از موسیقی بروید؟
علاوه بر آن، حمید هیراد در حوزه کلام و انتخاب شعر طوری عمل کرده که مخاطبانش فقط قشر تینایجر نیستند. بلکه گسترهای فراتر از سایر خوانندگان نسل جدید را در بر میگیرد. او از اشعاری استفاده میکند که مسنترها هم از شنیدن آن بهره ببرند. این برای یک آرتیست اهمیت ویژهای دارد و من هم از این قاعده مستثنا نیستم.
- * در واقع میخواهم بدانم چه چیزی باعث شد پیشنهاد این همکاری را بپذیرید؟
وقتی دیدگاه و دلسوزیشان را نسبت به موسیقی دیدم، برایم بسیار جالب و البته عجیب و جذاب بود و من هم با کمال میل پذیرفتم. بهصورت کلی در تلاشم به هر مجموعهای که ورود میکنم (چه آلبوم باشد و چه همین کاری که برای اولینبار است آن را تجربه میکنم) آدم کمتأثیری نباشم.
- * شما بیشتر در فضای موسیقی راک و الکترونیک فعالیت کردهاید؛ در ارکستر حمید هیراد تنظیمها به چه سمت و سویی رفته است؟ در واقع نوع شعر و ملودیهای هیراد تا چه اندازه روی انتخاب سبک تنظیم و سازبندی تأثیر داشته است؟
دیدگاه من بسیار موسیقایی است و به باور من در هر اجرا، مردم باید هم از صدای خواننده لذت ببرند و هم ارکستر؛ در واقع ارکسترها نباید بهصورت الکترونیک و مشابه آنچه که در ماشین میشنویم صدا دهند، اجرا باید زندهتر باشد و درستش هم همین است. هر اتمسفری ویژگیهایی دارد که به آن فضا تشخص میدهد. موسیقی برای مجلس با موسیقی برای کافه فرق میکند و هر دو اینها با موسیقی برای صحنه تفاوت دارد. من تلاش کردهام که ترانههای حمید هیراد را برای صحنه تنظیم و رهبری کنم.
- * حالا قرار است در این کنسرت چه قطعاتی اجرا شوند؟
- * قطعه شنیده نشده چطور؟
- * در کنسرت پیشرو با چه نوازندههایی همکاری کردهاید؟
- * با توجه به اینکه بعضی نوازندهها سابقه حضور روی صحنه را نداشتهاند، چه شد که به این ترکیب رسیدید؟
در کل، این کار به نظرم حرکت بسیار خوبی است و به نوعی سبب فرهنگسازی میشود تا خوانندهها و افرادی که بیشتر در این عرصه فعالیت میکنند بدانند که از یک جوان بیست و چند ساله هم میتوان نتیجه مطلوبی گرفت. قطعاً کارکردن با یک نوازنده حرفهای که سالها است مینوازد، آسانتر است و چه بسا زودتر هم به نتیجه برسد، اما باید بدانند که این کار، هم شدنی است و هم موجب ورود نسل تازه به موسیقی میشود.
- * ولی طبیعتاً زحمت رهبر ارکستر چندین برابر میشود.
- به واسطه حواشی پیش آمده نه تنها نگران نیستم بلکه از این همکاری خوشحال هم هستم
- * نکته دیگر اینکه شما و بهروز صفاریان از قدیم با هم همکاری داشتهاید و برای اجرای پیشرو هم در کامنتی برای شما نوشته بود «شنیدم مرزهای اجرا را جابجا کردهای». برای پروژه حمید هیراد هم با او مشاوره داشتهای؟
من هم این شانس را داشتهام که از سالها پیش بهروز صفاریان را بشناسم و از او بسیار بیاموزم. زمانی که بهروز تمرین ما را دید و تفاوت آن را با چیزی که قبلاً اجرا شده احساس کرد، خیلی لذت برد و فکر میکنم آن نظر را هم تحتتأثیر همان روز گذاشته است. خوشبختانه بسیار خوشش آمده بود و معتقد بود موزیکالیته کار خیلی بالا است. البته به من لطف هم دارد که واقعاً از او سپاسگزارم.
- * شما چه در بخش تنظیم و چه میکس و مسترینگ با هنرمندان زیادی همکاری داشتهاید که بسیاری از آنها جزء نسل قدیمی تر موسیقی پاپ بودهاند؛ هنرمندانی همانند علیرضا عصار، محمد اصفهانی، محسن چاوشی و... همکاری با نسل جدید موسیقی پاپ -که البته منتقدان کمی هم ندارند- چه چالشها و تفاوتهایی برای شما به همراه داشته است؟ آیا میتوان گفت همکاری با نسل جدید سختتر بود؟
من در همکاری با خوانندههای نسل قدیم، بیشتر نقش تنظیمکننده داشتم و گاهی هم کارها را میکس کردهام. یکی از حضورهایم روی صحنه، کنسرت-تئاتر «روزهای آخر اسفند» به کارگردانی محمد رحمانیان بوده که البته در همکاری با گروه «ترافیک» (که من کارهایش را تنظیم و در واقع پرودیوس میکردم) اتفاق افتاد. پس از آن با خواننده خاصی که بخواهم سرپرست ارکسترش باشم یا کارهایش را برای ارکستر تنظیم کنم، همکاری نکردم. البته طبیعتاً پیشنهادهایی برای استیج داشتم ولی به این فکر میکردم که ارکسترهایی که با آنها کار میکنند، به اندازه کافی خوب هستند و اگر من به آنها ملحق شوم، شاید نتوانم تغییر چشمگیری در آن ایجاد کنم. اما حمید هیراد تا به حال تجربه کنسرت و اجرا نداشته و این همکاری که در آن از پایه یک ارکستر را گردآوری کرده و شروع به کار کردن کنی، جذابیت زیادی دارد.
- * حالا این تجربه چطور بود؟
- * به واسطه حواشی پیش آمده برای حمید هیراد، نگران این همکاری نشدید؟
زمان ثابت میکند که چه اتفاقی خواهد افتاد؛ نه اینکه الان بخواهم شعار بدهم و بگویم ما همه چیز را ثابت میکنیم! نه، من هیچ چیزی را به شکل شعاری و صدرصد نمیگویم ولی مطمئنم که زمان ثابت خواهد کرد. از نظر من حمید هیراد خواننده تاریخ مصرفدار نیست.
- * با این حساب این همکاری ادامهدار خواهد بود؟
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 29 فروردین 1397 - 11:02
دیدگاهها
ایشان که گفته بود دوست نداره کنسرت بده
مخاطبان هـيراد در حوضه كلام بهترين جك سال بود كه گفتي.. ???
بله اایشون اصلا پازل نیستند که..تصویر اصلی فاجعهی موسیقی هستند با اون سرقت های ناب و صدای فالش که تو استودیو تیون میشه و ما هم اصلا نمیدونیم اینچیزارو...
کسیکه قبل از اینکه تعداد ترک هاش به عدد انگشتان دو دست برسه به فکر کنسرت دادن و پر کردن جیبش باشه هیچی نمیشه.حال اینکه از ب بسم الله سرقت هنری هم بکنه
خواهشا وارد موسیقی راک نشو راک خط قرمز ماست اینو دیگه خرابش نکنید لطفا
بنده خدا محسن چاوشی که از فرشاد حسامی تعریف کرد،کاش دیگه با این شخص کار نکنه
زمان ثابت میکنه کدوم خواننده ها تاریخ مصرفدار نیستن...تو این چند سال از این حرفا زیاد شنیدیم
ببین آقای حسامی دلتو خوش کن به همین رهبری ارکستر این سارق، زمان مشخص میکنه که اینا چقدر تاریخ مصرف دارن،شماها از عوامل افول موسیقی داخل هستین، واسه اهالی فهیم موسیقی دیگه هیچ ارزشی ندارین، دوره صفاریان و شما هم تموم شده
تاریخ مصرف ندارن؟؟؟؟سال دیگه همین موقع میبینمت اقای حسامی.در مورد حامد همایونم همین حرفا بود پارسال.اما بعید بود از کسی که با محسن جاوشی کار کرده با همچین آدم چیپی کار کنه.
فرشاد حسامی از چاوشی تا هیراد،از عرش تا فرش
واقعا جامعه شناسی تو موسیقی پاپ یکی از مهم ترین عوامل موفقیت هستش، چیزی که بین موزیسین های مملکت هم کمتر پیدا میشه. قطعا بهروز صفاریان یکی از موفق ترین و باهوش ترین افراد چه تو این زمینه چه تو زمینه های مختلف موسیقی داخلی ما هستش. من خودم به حمید هیراد و امثالهم ذره ای علاقه ندارم و حالم از شنیدن کاراشون بد میشه. اما خدایی به خودم اجازه نمیدم انقدر راحت همه چیزو قضاوت کنم، اونم وقتی علم کافی رو تو این زمینه ندارم. ولی دوستان با چهار سال ساز زدن و احتمالا دوتا اجرای نصفه نیمه رفتن و یا گوش دادن چهارتا آلبوم از دهه هفتاد امریکا دیگه خدا رو بنده نیستن و حرف هیچکسو قبول ندارن. نمیدونم چه دردیه مخصوصا بین علاقه مندان یه سری سبک های خاص. فکر نمیکنم هیچ جای دنیا طرفدارای این سبک ها مثل طرفدارای ایرانی پر از ادعا و خود داف پنداری باشن، با احترام به همه. بحث سلیقه نیست، بحثم درد بزرگ همه مونه. دیگه داستان دوستانی که فقط مخاطب هستند و همیشه کارشناسانه ترین نظرات رو میدن هیچ...
تاریخ مصرف دار نیست??وا عجبا
عشقم با این لبخندش
آقا حالا این خواننده بدون تاریخ انقضا چجوری میخواد صداشو تو هر آهنگ عوض کنه؟یعنی رهبر ارکستر رهبر دستگاه هم هست؟
متاسفانه جریان غالب بر موسیقی پاپ فقط بعد مالی قضیه رو دنبال میکنه،هر از چندگاهی یه خواننده جدید معرفی میشه و شروع میکنن به شکل افراطی ازش تعریف و تمجید کردن یا خود خواننده و موزیسین خودشو اینجوری میبینه،بزرگان موسیقی پاپ هم اینجوری از خودشون تعریف نمیکنن،متاسفانه رسانه ها هم خیلی موثرهستن تو این قضیه،من کاری به به قضیه دزدی ادبی ندارم ولی امثال هیراد و همایون و ... چه جایگاهی در موسیقی ایرانی دارن که شایسته همچین توصیفاتی باشن؟چقدر زحمت کشیدن؟تا یه آهنگشون گل میکنه دیگه خودشونو گم میکنن،هیچوقت در یه فضای مناسب توسط کارشناسای فن نقد نمیشن تا بفهمن که خیلی کار دارن هنوز،صرفا یه سری واژگان از اونور وارد میشه و به خودشون اطلاق میکنن
دزدی شعر و ترانه از دیگران هیچوقت کسی رو در موسیقی ماندگار نکرده.. غرغره کردن پسمانده های دیگران!!!!!! بد نیست یه کم به تاریخ موسیقی پاپ دهه ۵۰ نگاه بندازه یه چیزایی یاد بگیره نه دزدی کردن رو
سطح موسیقی و سطح سلیقه ی مردم و حتا رسانه ها در حال حاضر فقط تاسف برانگیزه...
فقط میتونم بگم باقدرت ادامه بده بهترین خواننده عصر جدید❤
آقای حسامی که یکی ازبهترین کاربلد های تنظیمه چرا بااقای هیراد؟؟؟ایشون که شعرمیدوزده وکارتیستو کاور میکنه وبعد میاد بیتی پنج میلیون بهشون میده؟خیلیا اینکارو کردند ولی نه به این صورت
من با اینکه صدای آقای هیراد رو دوست دارم اما معتقدم نباید آدمها رو یک دفعه بی جهت بزرگ کرد. یک دفعه یک خواننده وارد مارکت موسیقی میشه با یک آهنگ معروف میشه به خاطر همون یه آهنگ چند بار به برنامه های تلویزیونی مثل دورهمی میره و علیرغم حواشی ایجاد شده که جای بحث داره مورد حمایت خیلی از رسانه ها و افراد قرار میگیره. در حالی که بسیاری از خواننده های بهتر و با استعدادتر هم هستند که هیچوقت وارد حواشی نمی شوند و مخاطب بیشتری هم دارند اما اینقدر موردتوجه رسانه ها قرار نمیگیرند.
بله دیگه مثل اینکه پول مزه کرده :<
دوستان من خیلی طرفدار هیراد نیستم اما نظرم اینه همه خواننده هایی که تازه ظهور کردن پتانسیل ماندگار شدن دارن
هیراد هم از این قاعده مستثنا نیست
اگر انتخاب های بهتری داشته باشه قطعا اینده بهتری داره
محسن چاوشی هم در شروع کار بی اشتباه نبود
به هر حال چاوشی هم زمانی که شروع کرد با تقلید از قمیشی شروع کرد و تمام کارشناسان موسیقی برای ایندش تصورات خوبی متصور نبودن اما خودش مسیرش رو به بهترین شکل تغییر داد و امروز دست نیافتنی ترین خواننده فارسی زبانه
به جوون ها فرصت بدیم
افزودن یک دیدگاه جدید