گزارش «موسیقی ما» از پرفورمنس «آدامسخوانی» با آهنگسازی امیر عظیمی و صدای اشکان خطیبی
هم نشینی دلچسب موسیقی، تئاتر و نقاشی
موسیقی ما - آدامس خوانی» تازه ترین اثر نمایشی گروه تئاتر پرچین به کارگردانی و نویسندگی «محمد رحمانیان» بود که در گالری آریانا پذیرای علاقه مندان به نقاشی و نمایش بود. اثری که «پرفورمنس» یا به تعریف گروه یک اجرا- نگاری محسوب می شود.
به گزارش «موسیقی ما»، ماهیت متفاوت پرفورمنس رحمانیان با غافلگیری بسیاری از بینندگان این اجرا همراه بود. اجرایی که رحمانیان نام آدامس خوانی را برای آن انتخاب کرد و از چند قطعهی نمایشی مجزا به بهانهی «آدامس» شکل گرفته بود. آدامس خوانی روایت آدمهایی بود که هر یک به واسطهی کار، علاقه و یا مسئلهای به آدامس تعلق خاطر دارند. از جوانی که آدامس تنها یادآور عشق از دست رفتهی اوست، تا کسی که به دلیل علاقمندی به «الکس فرگوسن» میخواهد پولی جمع کند تا آخرین آدامس جویده شدهی اسطورهی شیاطین سرخ را به ایران بیاورد. این پرفورمنس همچنین در یکی از بخشهای خود به اعتراض آذر شیوا بازیگر سینما پرداخته بود. بازیگری که برای اعتراض به ابتذال سینمای قبل از انقلاب، در سال 1350 مقابل دانشگاه تهران و سینما کاپری [سینما بهمن] آدامس فروشی کرد. وی پس از آن دیگر در هیچ فیلمی حاضر نشد. قطعات نمایشی این اجرا به جز یکی، دو مورد غالباً تک گویی هستند. شیوهی اجرای این قطعات با توجه به معماری گالری آریانا در قسمتهای مختلف این بنا شکل میگیرند. به گونهای که تماشاگران هر بار پس از پایان یک نمایش با پیگیری نوای موسیقی به سمت تکهی بعدی اثر راهنمایی میشوند. در واقع موسیقی به گونهای حلقه ی اتصال نمایش ها به یکدیگر است. امیر عظیمی آهنگسازی و نوازندگی این اجرا را در کنار گروهی حرفه ای به عهده داشت و اشکان خطیبی نیز خواننده این اجرا بود و علاوه بر نقش آفرینی، نقش مهمی در بخش موسیقی «آدامس خوانی» داشت.
در این اجرا که بنا به گفتهی رحمانیان مخاطبان آن علاوه بر علاقه مندان تئاتر، دوستداران موسیقی و نقاشی نیز هستند، از نقاشیهای «فرح سلطانی» بهره گرفته شده بود. در واقع نقاشیهای سلطانی که به نوعی آدامس نگاری هستند، در پس زمینهی نمایشها نقشی شبیه پرده در پرده خوانی ایرانی بر عهده دارد. مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی، افشین هاشمی، اشکان خطیبی، سُها سناجو، پرستو رحمانیان و میلاد حمیدی بازیگران این اجراخوانی بودند. اشکان خطیبی مجری طرح و علیرضا فولاد شکن و پدیده جمال ها دستیاران کارگردان، رحمانیان را در اجرای این اثر یاری دادند.
* تراژدیهای هولناکی
حسین پاکدل در یادداشتی که پس از تماشای «آدامس خوانی» در اختیار رسانهها قرار داده بود، درباره اجرای جدید «محمد رحمانیان» نوشته:
«اغلب آثار محمد رحمانیان در ذات تراژیک است؛ حتی اگر اسم اثرش «آدامس خوانی» باشد و در طول اجرا جاهایی از ته دل بخندی؛ از «عروسکها» و «فنز» گرفته تا «پل» و «روز حسین»، از «قدمشاد مطرب» تا «خروس»، از «مصاحبه» تا «اسبها»، از «سینماهای من» تا «هامونبازها» و... او هنرمندی جدی است. با تئاتر شوخی ندارد. تکلیف مخاطب با او و اثرش روشن است. هر نمایش رحمانیان بر مدار تفکر و رنج آدمی دور میزند. اما یک ویژگی در تمام آثار او برجسته است و آن این که بدیهیترین و سادهترین اتفاق عادت شده را دستمایه قرار داده و درام خود را بر آن پایه استوار میکند و از درون آن تراژدیهای هولناکی بیرون میکشد.
در آغاز کار که به تماشای اثرش مینشینی نمیتوانی حتی تصورش را بکنی که در انتها با چه پدیده تکان دهندهای مواجه میشوی. محمد رحمانیان برای خلق درام زور نمیزند، اثرش را با سزارین متولد نمیکند. چنان مسلط و سوار بر موضوع میشود که گاه در پیگیری اطلاعاتی که منتشر میکند فرصت درک و هضم همه را پیدا نمیکنی، بلکه بخشی را با خود میبری تا در خلوت با آنها و خودت کلنجار بروی. مهم این است که هرگز از محل عرضه اثر او دست خالی بیرون نمیروی. باری بر دوش ذهنت هموار میشود که تا همیشه با تو و ناخودآگاهت هست.
حتی یک نفر هم تا پیش از دیدن اجرا نگاری «آدامسخوانی» نمیتواند فکرش را بکند که آدامس، این جویدنی ساده، در کلان چه نقش رعبآوری در جریان زندگی ما و گردش مالی سود و سرمایه داشته و دارد. همه چیز در این کار هماهنگ است. از طراحی اثر، تا گزینش و جایگزینی نقاشیهای مدرن و مفهومی فرح سلطانی، از متون نوشته شده برای هر اپیزود، تا جابجاییها، کارگردانی، بازیها، موسیقی و در کل حال و هوایی که در این سفر کوتاه اودیسهوار تماشاگر را به هزارتویی از مفاهیم نوستالژیک میبرد و بسته به عقبه دانش و تجربه او، درک و دریافتش را بارور میکند. سادگی همان قدر که زیباست، به صحنه بردنش سخت است. این که به من تماشاگر نشان دهی زندگیات بر چه حبابی استوار بوده و چه راحت برایت خاطرهسازی میشود از هیچ و پوچ برای چرخش اقتصادی زالووار و مکندهی پوچتر.
آدامس بهانه خوبی است برای سیلی زدن به من مخاطب که ارتفاع هستیام را فهم کنم و مگر مسئولیت نمایش جدی جز این است؟»
در ادامه عکسهای «مصطفی پیرهادی» از حاشیه و متن این برنامه را میبینید:
به گزارش «موسیقی ما»، ماهیت متفاوت پرفورمنس رحمانیان با غافلگیری بسیاری از بینندگان این اجرا همراه بود. اجرایی که رحمانیان نام آدامس خوانی را برای آن انتخاب کرد و از چند قطعهی نمایشی مجزا به بهانهی «آدامس» شکل گرفته بود. آدامس خوانی روایت آدمهایی بود که هر یک به واسطهی کار، علاقه و یا مسئلهای به آدامس تعلق خاطر دارند. از جوانی که آدامس تنها یادآور عشق از دست رفتهی اوست، تا کسی که به دلیل علاقمندی به «الکس فرگوسن» میخواهد پولی جمع کند تا آخرین آدامس جویده شدهی اسطورهی شیاطین سرخ را به ایران بیاورد. این پرفورمنس همچنین در یکی از بخشهای خود به اعتراض آذر شیوا بازیگر سینما پرداخته بود. بازیگری که برای اعتراض به ابتذال سینمای قبل از انقلاب، در سال 1350 مقابل دانشگاه تهران و سینما کاپری [سینما بهمن] آدامس فروشی کرد. وی پس از آن دیگر در هیچ فیلمی حاضر نشد. قطعات نمایشی این اجرا به جز یکی، دو مورد غالباً تک گویی هستند. شیوهی اجرای این قطعات با توجه به معماری گالری آریانا در قسمتهای مختلف این بنا شکل میگیرند. به گونهای که تماشاگران هر بار پس از پایان یک نمایش با پیگیری نوای موسیقی به سمت تکهی بعدی اثر راهنمایی میشوند. در واقع موسیقی به گونهای حلقه ی اتصال نمایش ها به یکدیگر است. امیر عظیمی آهنگسازی و نوازندگی این اجرا را در کنار گروهی حرفه ای به عهده داشت و اشکان خطیبی نیز خواننده این اجرا بود و علاوه بر نقش آفرینی، نقش مهمی در بخش موسیقی «آدامس خوانی» داشت.
در این اجرا که بنا به گفتهی رحمانیان مخاطبان آن علاوه بر علاقه مندان تئاتر، دوستداران موسیقی و نقاشی نیز هستند، از نقاشیهای «فرح سلطانی» بهره گرفته شده بود. در واقع نقاشیهای سلطانی که به نوعی آدامس نگاری هستند، در پس زمینهی نمایشها نقشی شبیه پرده در پرده خوانی ایرانی بر عهده دارد. مهتاب نصیرپور، حبیب رضایی، افشین هاشمی، اشکان خطیبی، سُها سناجو، پرستو رحمانیان و میلاد حمیدی بازیگران این اجراخوانی بودند. اشکان خطیبی مجری طرح و علیرضا فولاد شکن و پدیده جمال ها دستیاران کارگردان، رحمانیان را در اجرای این اثر یاری دادند.
* * * *
* تراژدیهای هولناکی
حسین پاکدل در یادداشتی که پس از تماشای «آدامس خوانی» در اختیار رسانهها قرار داده بود، درباره اجرای جدید «محمد رحمانیان» نوشته:
«اغلب آثار محمد رحمانیان در ذات تراژیک است؛ حتی اگر اسم اثرش «آدامس خوانی» باشد و در طول اجرا جاهایی از ته دل بخندی؛ از «عروسکها» و «فنز» گرفته تا «پل» و «روز حسین»، از «قدمشاد مطرب» تا «خروس»، از «مصاحبه» تا «اسبها»، از «سینماهای من» تا «هامونبازها» و... او هنرمندی جدی است. با تئاتر شوخی ندارد. تکلیف مخاطب با او و اثرش روشن است. هر نمایش رحمانیان بر مدار تفکر و رنج آدمی دور میزند. اما یک ویژگی در تمام آثار او برجسته است و آن این که بدیهیترین و سادهترین اتفاق عادت شده را دستمایه قرار داده و درام خود را بر آن پایه استوار میکند و از درون آن تراژدیهای هولناکی بیرون میکشد.
در آغاز کار که به تماشای اثرش مینشینی نمیتوانی حتی تصورش را بکنی که در انتها با چه پدیده تکان دهندهای مواجه میشوی. محمد رحمانیان برای خلق درام زور نمیزند، اثرش را با سزارین متولد نمیکند. چنان مسلط و سوار بر موضوع میشود که گاه در پیگیری اطلاعاتی که منتشر میکند فرصت درک و هضم همه را پیدا نمیکنی، بلکه بخشی را با خود میبری تا در خلوت با آنها و خودت کلنجار بروی. مهم این است که هرگز از محل عرضه اثر او دست خالی بیرون نمیروی. باری بر دوش ذهنت هموار میشود که تا همیشه با تو و ناخودآگاهت هست.
حتی یک نفر هم تا پیش از دیدن اجرا نگاری «آدامسخوانی» نمیتواند فکرش را بکند که آدامس، این جویدنی ساده، در کلان چه نقش رعبآوری در جریان زندگی ما و گردش مالی سود و سرمایه داشته و دارد. همه چیز در این کار هماهنگ است. از طراحی اثر، تا گزینش و جایگزینی نقاشیهای مدرن و مفهومی فرح سلطانی، از متون نوشته شده برای هر اپیزود، تا جابجاییها، کارگردانی، بازیها، موسیقی و در کل حال و هوایی که در این سفر کوتاه اودیسهوار تماشاگر را به هزارتویی از مفاهیم نوستالژیک میبرد و بسته به عقبه دانش و تجربه او، درک و دریافتش را بارور میکند. سادگی همان قدر که زیباست، به صحنه بردنش سخت است. این که به من تماشاگر نشان دهی زندگیات بر چه حبابی استوار بوده و چه راحت برایت خاطرهسازی میشود از هیچ و پوچ برای چرخش اقتصادی زالووار و مکندهی پوچتر.
آدامس بهانه خوبی است برای سیلی زدن به من مخاطب که ارتفاع هستیام را فهم کنم و مگر مسئولیت نمایش جدی جز این است؟»
در ادامه عکسهای «مصطفی پیرهادی» از حاشیه و متن این برنامه را میبینید:
منبع:
اختصاصی سایت «موسیقی ما»
تاریخ انتشار : شنبه 10 بهمن 1394 - 05:28
افزودن یک دیدگاه جدید