جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
در پی گفتگوی رئیس هیأت‌مدیره خانه موسیقی با «موسیقی ما» صورت گرفت
پاسخ دو تن از منتقدین خانه موسیقی به صحبت‌های دکتر محمد سریر
موسیقی ما - در پی انتشار گفتگویی با دکتر محمد سریر رئیس هیأت مدیره خانه موسیقی با عنوان «منتقدان خانه موسیقی باید بین شکایت و گفتگو یک راه را انتخاب کنند»، دو تن از منتقدین این نهاد با اراسل نامه‌ای «موسیقی ما» پاسخی به صحبت‌های دکتر سریر داده‌اند که در ادامه عیناً و بدون دخل و تصرف می‌خوانید:
 
***
 
در پاسخ به فرمایشاتِ استادِ گرانقدر، جنابِ آقایِ دکتر سریر در رابطه با فرمایشاتِ اخیرشان در سایتِ موسیقی ما
 
پیش‌درآمد:
چندی پیش مصاحبه‌ای از آقایِ سریر در سایتِ «موسیقیِ ما» منتشر شد که دلیلِ لغوِ جلساتِ نقدی که قرار بود در خانۀ موسیقی برگزار شود را بیان فرموده بودند. جلساتی که قرار بود به نقدِ عملکردِ مدیرانِ خانه بپردازد و منتقدین در حضورِ اصحابِ رسانه‌ها، حرف‌هایشان را بگویند و مدیران هم پاسخگو باشند. آقایِ سریر، دلیلِ لغوِ این جلسات را نوشتنِ نامه‌ای عنوان کرده بود که بخشی از منتقدین خطاب به بازرسِ خانۀ موسیقی نوشته و مطابقِ اساس‌نامه از وی خواسته بودند که به مسایلِ مطرح شده در آن نامه رسیدگی کند و نتیجه را به آن گروه از منتقدین اعلام کند. آقایِ سریر، منتقدین را بر سرِ دوراهیِ انتخابِ گفتگو و نقدِ رودررو و یا نوشتنِ نامه به بازرس و به گفتۀ ایشان «شکایت» قرار داده و فرموده بودند «دوستانِ منتقدِ خانۀ موسیقی، باید بینِ گفتگو و شکایت، یک راه را انتخاب کنند.»!
 
طبعاً این نوشتار هم باید در همان سایتِ «موسیقیِ ما» منتشر می‌شد؛ بویژه آنکه در واقع مخاطبِ گفته‌هایِ آقایِ سریر، ما بودیم که هم نامۀ موردِ اشارۀ ایشان را نوشته و امضا کرده بودیم و هم در نامۀ مذکور، به عنوانِ نمایندگانِ امضاکنندگان معرّفی شده بودیم.
 
استادِ گرامی، جنابِ آقایِ دکتر سریر؛
اخیراً فرمایشاتی از جانبِ شما در سایتِ «موسیقیِ ما» به زیورِ طبع آراسته شده است که بخشی از آنها را خطاب به خودمان می‌پنداریم. چنانچه اطّلاع دارید، ما نویسندگانِ این نامه، نمایندۀ آن دسته از اعضایِ خانۀ موسیقی هستیم که نامه‌ای خطاب به بازرسِ آن خانه نوشته و مسایلی را در رابطه با عملکردِ مدیرانِ آن نهاد، مطرح کرده بودند. از آنجا که جنابعالی مسائلی را به طورِ سرگشاده و از طریقِ رسانه‌های جمعی مطرح کرده‌اید، ما نیز واجب دانستیم که تا از همین مجرا، سخنان‌مان را با شما در میان بگذاریم تا شاید راهِ حلّی برای این گرۀ کور بیابیم.
 
از آنجا که شما به درستی اشاره کرده‌اید، ما همه از یک خانواده و یک صنف هستیم، ما نیز خود را عضوی از اعضایِ این خانوادۀ بزرگ و البتّه بیش از حد نجیب و سر به توی دانسته، نکاتی را جهتِ پیشگیری از سوءبرداشت‌هایِ احتمالی، خدمت‌تان معروض می‌داریم.
 
استاد گرامی، در مطلبِ نقل قول شده از جانبِ شما در سایتِ «موسیقی ما»، اشاره فرموده‌اید که «ما همچنان معتقدیم که مشکلاتی که تعدادی از اهالیِ موسیقی با خانه موسیقی دارند، در بسترِ تعامل و گفت‌وگو حل خواهد شد و از‌‌ همان ابتدا که انتقاداتی در این زمینه مطرح شد، ما بار‌ها به دوستان متذکر شدیم که می‌توانند مشکلات و انتقاداتِ خود را در خانه موسیقی حل کنند.»
 
بسیار هم عالی. اما نکته‌ای در بین است؛ نخستین جلسه از سلسله نشست‌های موسوم به گفتمانِ ضربِ اصول که قرار بود به نقدِ عملکردِ پانزده سالۀ خانۀ موسیقی بپردازد، با فشارِ مستقیمِ جنابِ نوربخش و همچنین معاونتِ هنریِ وزارتِ ارشاد -جنابِ آقایِ مرادخانی- لغو شد. چرا؟
 
پس از انتقالِ این جلسات به مکانی دیگر، از اعضایِ هیئت مدیره (ای که ما اعتقاد داریم طبقِ اساس‌نامه، مدّتِ مدیریّتِ آن گذشته و فاقد وجاهت قانونی است و مشروعیّت ندارد) دعوت به حضور و پاسخگویی شد که این دعوت به مناظره و پاسخگویی نیز از سویِ آن جنابان رد شد. چرا؟
 
جنابِ نوربخش در جلسه‌ای یک‌طرفه (بدونِ حضورِ منتقدین) با حضورِ خبرنگاران در خانۀ موسیقی، در مقامِ پاسخگویی برآمدند و فرمایشاتی کردند که منجر به نوشتن نامه‌ای اعتراضی از سوی منتقدان شد که سرانجامِ آن نامه هم با عملکردِ نادرست و جانبدارانۀ مسئولینِ خانۀ موسیقی و سایتِ آن نهاد، در نهایت اعتبارِ خانۀ موسیقی را در افکارِ عمومی بیش از پیش خدشه‌دار کرد. چرا؟
 
پس از آن منتقدین متّفق‌القول به این نتیجه رسیدند که مهربانی و ابرازِ تمایلِ شخصِ شما را ملاک نظر قرار دهند و از خانه‌ای که آن را متعلّق به خود می‌دانستند استفاده کنند و برگزاریِ جلساتی را پیشنهاد دادند که در طی آن بتوانند انتقادات و مسائلِ موردِ نظر خود را در آن‌ها به سمع و نظرِ جامعه موسیقی و کسانی که خود را متصدیانِ امورِ خانه می‌دانستند برسانند. درخواستی که در پی سفرِ جنابعالی به خارج از کشور معوّق ماند و پس از بازگشت شما، کن لم یکن تلّقی شد. چرا؟
 
بگذارید نقبی به گذشته بزنیم؛ تابستان سال 1390، در پی تصمیمِ ریاستِ سازمانِ فرهنگی هنری شهرداریِ تهران، مبنی بر تفکیکِ جنسیتی میانِ معلّم و شاگردان در فرهنگسراهایِ تهران، یکی از اعضایِ کانونِ مدرّسانِ خانۀ موسیقی، در پیِ مراجعه به خانه، نامه‌ای خطاب به هیئت مدیره ارائه نمود. در این نامه از توهینِ واضحِ این نهاد و سازمانِ مذکور به شان معلّمیِ موسیقیدان‌ها شکایت کرده و خواهانِ برخورد و یا حدّاقل واکنشی کوچک از سویِ خانۀ موسیقی به این مسئله گردید. باز هم پاسخ چه بود؟ هیچ. چرا؟
 
در پی بروزِ اختلافات میانِ اعضایِ تعاونیِ مسکنِ خانۀ موسیقی و هیئت مدیرۀ آن که از قضا سه نفر از اعضایِ هیئت مدیرۀ تعاونی، عضوِ هیئت مدیرۀ اصلیِ خانه هم بودند، آنچه حل نشد و درون خانواده نماند و کار به شکایتِ قضائی کشید، مسائلی بود که می‌توانست میان همین خانواده حل و فصل شود. اما گویا مصالحِ شخصیِ اعضایِ هیئت مدیرۀ تعاونی، بر مدارایِ موردِ نظرِ جنابعالی ارجحیّت داشت و گوشی برایِ شنیدنِ آنها نبود. چرا؟
 
از ماجراهایِ کانونِ سازندگانِ ساز، حتماً باخبرید. باز هم خودکامگیِ برخی اعضایِ هیئت مدیره و عدمِ احترام به نظرِ اعضایِ کانون مزبور و لجاجت‌های درون گروهی و اعمالِ نظر‌های یک تنۀ هیئت مدیره، باز هم جایی برایِ حلِّ اختلافاتِ خانوادگیِ موردِ نظرِ شما نگذاشت. چرا؟
 
پاسخِ این چراهایِ متعدّد، تنها یک چیز است: گوشی برای شنیدن نیست! استادِ عزیز، آیا خود محق پنداری و برخوردهایِ قیّم مآبانه اعضایِ هیئت مدیره‌ای که اکنون نزدیک به یکسال از مهلتِ قانونیِ آن گذشته، جایی برایِ تعامل و گفتگویِ درون خانوادگی و حلّ و فصلِ مسایل از طریق مذاکره و مناظره باقی گذاشته است؟ آیا برخوردهای سلیقه‌ای و نگاه‌های همواره از بالا به پائین هیئت مذکور به اعضایِ خانه و جامعۀ موسیقی، امکانِ گفتگو و حلِّ مسائل را فراهم می‌کند؟ آیا اتّصالِ اعضایی که خود را مدیرانِ خانه می‌پندارند به نهاد‌های قدرتی مانند معاونتِ هنریِ وزارت ارشاد، یا نهاد‌های دیگر، این امکانِ گفتگویِ موردِ طبعِ لطیفِ شما را امکان پذیر می‌سازد؟ آیا توهّمِ عدمِ نیاز به پاسخگو بودنِ هیئت مدیرۀ غیرِمشروعِ فعلیِ خانۀ موسیقی (بر اساسِ مفادِّ واضحِ اساس‌نامه) به اعضا، این ظنّ را بر طرف می‌سازد که شما از آن به عنوانِ گفتگو و تشریکِ مساعی نام برده‌اید؟
 
دکتر سریر عزیز، شما در فرمایشات‌تان از لفظِ «شکایت» استفاده فرموده‌اید. گویا منظورتان آن نامه‌ای است که پانزده نفر از اعضایِ خانۀ موسیقی خطاب به بازرسِ خانه نگاشته و در آن از بازرس خواسته‌اند که مسائلِ موردِ نظرِ نویسندگان، در رابطه با عملکردِ هیئت مدیره را برّرسی کند. تا جایی که اطّلاعات ما یاری می‌کند، شما دیپلمات و حقوقدانِ بسیار حاذق و کارکشته‌ای هستید. آیا درخواست از بازرسِ یک مجموعه، با ساختارِ خانۀ موسیقی، برایِ استفاده از اختیاراتِ قانونی طبقِ نصِ صریحِ اساس‌نامه، شکایت محسوب می‌شود؟ یا استفاده از یک امکانِ دمکراتیک؟ براستی چنین انتظاری از شما نداشتیم! ضمنِ آنکه نامه موسوم به پانزده امضا، یک مسئلۀ درون ساختاری و درون تشکیلاتی است، مابین اعضایِ یک تشکیلاتِ صنفی و یکی از ارکانِ اساس‌نامه با عنوانِ «بازرس». گذشته از آن، شما نامه و درخواستِ اعضایِ رسمی خانه موسیقی را بهانه‌ای قرار داده‌اید برای ردِّ درخواستِ نامه موسوم به 124 امضا که تعدادِ قابلِ توجّهی از امضاکنندگانِ آن، عضوِ خانۀ موسیقی نبوده‌اند و این مسئله قطعاً وجهۀ خانۀ موسیقی و شخصِ شما -که عنوانِ رئیس هیئت مدیرۀ این نهاد را بر خود دارید- را نزدِ اهالیِ غیرِعضوِ خانه خدشه‌دار می‌کند. درست بمانند اینکه پدر یک خانواده، ایجاد اختلاف بین اعضایِ خانواده را مستمسکی قرار دهد برای بدقولی نزد فامیلِ نزدیک!
 
در بخش دیگری از فرمایشات‌تان اشاره داشتید به دخالت دادن رسانه‌ها در مسائلِ درونیِ خانۀ موسیقی. جنابِ سریر گرامی، آیا اهالیِ خانۀ موسیقی و اعضایِ جامعۀ موسیقی، جز رسانه‌ها، محملِ دیگری برایِ ابرازِ نارضایتیِ خود از عملکردِ نهادِ صنفیِ مطبوع‌شان دارند؟ آیا با ذکرِ تمامِ موارد فوق و بی‌اعتناییِ مدیرانِ خودخواندۀ خانۀ موسیقی، راهِ دیگری برایِ رساندنِ صدایِ اعتراض و انتقاد به این نهاد موجود است؟ یا نکند خدای ناکرده انتظارِ سکوت و انزوا دارید از این بی‌پناهانِ رانده شده در تمامِ تاریخِ موسیقیِ این مرز و بوم؟ شاید هم ابرازِ نارضایتیِ شما، از نامحرم دانستن رسانه‌ها نشات می‌گیرد؟ یا نکند از اثباتِ بی‌کفایتی هیئت مدیره نگران هستید؟ هرچه باشد رسانه‌ها محرم و واسطه بین مردم و آحادِ جامعۀ موسیقی‌اند. جز آنان از چه طریقی می‌شود اعتراض به خانۀ موسیقی را مطرح کرد؟ مسئولین خانه که گوش‌ها را گرفته‌اند و چشم‌ها را بسته‌اند. نه گوشِ شنوایی هست و نه چشمِ بینایی برای رسیدگی به این دردِ دل‌های اهالیِ موسیقی.
 
در همین رابطه بگذارید نمونه‌ای خدمت‌تان ذکر کنیم:
نامه 15 امضایی، واکنش و پاسخِ بازرسِ خانۀ موسیقی را در پی داشت؛ تنها به دلیل پوششِ گسترده رسانه‌ها. اما به فاصلۀ یک هفته از طرحِ این نامه، نمایندگان آن پانزده نفر نامه‌ای را خطاب به بازرسِ محترمِ خانه نوشتند که در دفترِ خانه با شماره «605/94/خ.م» و بتاریخ «27/مرداد/ 94» ثبت شد و در آن اعلام کردند حاضرند برای پیگیریِ مطالبات‌شان با بازرسِ خانه همکاری کنند و هرگونه اسناد و مدارکی که در اختیار دارند، به بازرس تحویل دهند تا روندِ کارها برای بازرس راحت‌تر باشد. امّا دریغ از یک پاسخ و یا تماسی برای این مسئله. پس ملاحظه می‌فرمائید تنها وسیله دادخواهی و بیان دغدغه‌های منتقدینِ خانۀ موسیقی، رسانه‌ها هستند و لاغیر.
 
فرموده‌اید که چرا منتقدین در جلساتِ ماهانه شرکت نمی‌کنند. سوال اینجاست: آیا جلساتی را برای طرحِ این مسائل اختصاص دادید؟ یا از منتقدین انتظار دارید در جلساتِ عصرانه خانه شرکت کنند و طرحِ چنین مسائل مهمّی را مانند یک گله و شکوۀ ساده و پیش پا افتاده، در حینِ نوشیدنِ چای و شیرینی مطرح کنند؟ بواقع امیدواریم انتظار نداشته باشید با تقلیل دادنِ چنین مسائل مهمّی به یک گله‌گذاری با گردنِ کج و وعده‌های توخالیِ اعضایِ بالادستیِ خانه، مسائل حل شوند. گرچه خانۀ موسیقی برایِ یکی از منتقدین (دقّت بفرمائید تنها یکی از آنها) دعوت‌نامه فرستاد و او نیز چه خوب مسائلی را بیان کرد. الحق که دست مریزاد برایِ شهرام صارمی که رسالت خود را به تمام و کمال به انجام رساند. ضمناً استاد عزیز، آیا تضمینی وجود داشته یا دارد که تریبونِ جلسات ماهانه در اختیارِ منتقدین قرار بگیرد و احتمالاً با برخوردهایِ دور از ادبِ برخی از خود صاحب خواندگانِ خانه، سرکوب نشود و موردِ توهین قرار نگیرد؟
 
فرموده‌اید طرحِ اتّهام؟! آیا انتظارِ پاسخگویی و پیگیریِ مواردی چون انحلالِ کانونِ سازندگانِ ساز، درعینِ تائیدِ بازرسِ قبلی مبنی بر صحتِ انتخاباتِ آن کانون، ادامه‌دار شدنِ فعّالیّتِ هیئت مدیرۀ فاقدِ وجاهتِ قانونی و بر خلافِ اصولِ مندرج در اساس‌نامۀ خانه، تخطّی از مفادِ اساس‌نامه و مسائلی از این دست، اتّهام‌زنی محسوب می‌شود یا فرمایشاتِ جناب سردبیرِ ارگانِ رسمیِ خانه، حضرت مستطاب «حمیدرضا عاطفی» با الفاظی چون «خلاف‌گویی، افترا و تهمت، ممانعت از افشایِ حقیقت و اصرار بر تحصیلِ منافع شخصی و... -هنرجوی جویای نام مدعی- منتقد و نویسنده‌ای که باید تراز و عیارِ راستی باشد، مروّجِ پلشتی و بر مسند قضاوت». (سرمقالۀ «روزگارِ شهر آشوب»، فصل‌نامۀ داخلیِ خانۀ موسیقی ایران، سالِ پنجم، شماره 18، تابستان 94)
 
و در آخر هم جنابِ آقایِ سریرِ گرامی! اگر قبول داشته باشید که مطابقِ اساس‌نامه، این حق برایِ تمامیِ اعضایِ خانۀ موسیقی لحاظ شده که اگر نقد و اعتراضی به عملکردِ مدیرانِ خانه دارند، به بازرسِ خانه رجوع کرده و از وی بخواهند که به مواردِ موردِ نظرشان رسیدگی کرده و مطابقِ قانون و اساس‌نامه، نتیجه را به آنها اطّلاع دهد و اگر همانطور که بارها گفته‌اید، اعتقاد دارید که انتقاد از مدیرانِ خانه، حقِّ مسلّمِ یکایکِ اهالیِ خانه و جامعۀ موسیقی است و بارها منتقدین را به آمدن به خانه و نقدِ درون خانوادگی و بیانِ اعتراضات و نقدها تشویق کرده‌اید، اکنون چگونه و بر اساسِ چه منطقی برخورداری از یک حق را، منوط به گذشت و چشم‌پوشی از حقّی دیگر می‌دانید و به این بهانه که منتقدین خواسته‌اند از حقِّ طبیعی و قانونی خودشان برایِ نوشتن نامه به بازرسِ خانه استفاده کنند، آنها را از حقِّ دیگرشان که استفاده از فضایِ خانۀ موسیقی و نقدِ رودررو و درونی خانه است محروم می‌کنید؟
 
حال استادِ گرامی جنابِ آقایِ دکتر سریر، با این تفاسیر شما بگوئید آیا لغو آن جلساتِ نقد و برّرسی از سویِ شما امری اخلاقی، پسندیده، حرفه‌ای، بزرگ‌منشانه، از سر دلسوزی و حق‌خواهی بود یا تنها بهانه‌ای نابجا و از سرِ ترسِ افتادنِ تشتِ بی‌اعتباری خانه و هیئت مدیرۀ خود خوانده‌اش از بام، در آن جلسات کذایی وعده داده شده؟
 
آبان ماهِ 94
محسن ثقفی - رامتین غفّاری
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 2 آذر 1394 - 16:36

دیدگاه‌ها

سه شنبه 3 آذر 1394 - 10:58

چقدر ساده بودیم تا دیروز فکر میکردیم محمد سرسر در دارو دسته خانه وسیقی نیست و فقط از اسمش بهره میبرند . حالا نگو بابا خود اصل جنسه این آقا و برای ماندگاری خودشون چه کارهای ناحقی که نمیکنند . پس کی ماها آدما میخوایم درس عبرت از زندگی بگیریم و حق کشی نکنیم .

سه شنبه 15 دی 1394 - 11:28

جناب اقای محمد سریر ما بچه های دانشگاه ازاد واحد هنر بهره ای از دانش شما نبردیم . لطف کنید حداقل در بیرون از دانشگاه با این حرفها و رفتارتان بهرمندمان نکنید...! واقعا خانه موسیقی داره ظلم میکنه و الان هم جشنواره موسیقی رو دستش گرفته و داره به یک عده خاص توجه میکنه و قرار دادهای هنگفت میبنده . آخه خداوکیلی درسته این ؟ شما اگر سخنگوی واقعی هستی جناب سریر بداد امثال ما برس...

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود پاسخ دو تن از منتقدین خانه موسیقی به صحبت‌های دکتر محمد سریر | موسیقی ما