پروندهای برای آلبوم مثل مجسمه با صدای مهدی یراحی - 3
کبک یا کلاغ؟!
[ اهورا ایمان - شاعر و ترانهسرا ]
بیتردید «منو رها کن» شروع طلایی «مهدی یراحی» بود. هنرمندی که از رانت آهنگسازی ویژۀ خود بهرهمند بود، توانست بعضاً نظر بعضی از مشکلپسندان موسیقی را ولو برای مدتی کوتاه به خود معطوف کند. آلبوم اول یراحی ملودیهای خوب و شیرین کم نداشت و البته مشکلات نوشتاری هم کم و بیش داشت که علاوه بر ضعف تألیفی که در بیشتر ترانهها به چشم میآمد، مهمتریناش همنشینی کلامی سست و ناپخته به عنوان ترانۀ فارسی اثری عربی-فارسی (اگر اشتباه نکنم اثری از کاظم الساهر و عزیز الرسام بود: «اگه چشمات مال من بود، نداشتم مشکل خاصی»!). رویهمرفته کارکرد آلبوم، مثبت به حساب میآمد و بشارت خوانندهای را میداد که علاوه بر صدای خوب، در یک بخش مهم دیگر، یعنی ملودی هم تواناییهایی درخور توجه دارد. اما چه شد که یراحی نقطه قوت کارش را نقطۀ ضعفش قلمداد کرد و نتیجهاش آلبومی شد که فقط یک ملودی از او در آن میشنویم؟
اگرچه جواب من بهترین پاسخ نیست، اما حاصلِ رصد کردن آثار خوانندههایی است که خود دستی بر آتشِ سرودن یا ملودی ساختن یا تنظیم دارند. به نظر میرسد این دوستان بعد از مدتی به این نتیجه میرسند که ملت، کسی را به عنوان خواننده قبول دارد که فقط روی استیج بدرخشد و فعالیتاش منحصر به استیج باشد! در صورتی که در نسل قبل موسیقی پاپ و نسلهای قبل از آن، حتی کم نبودند مؤلفان -اعم از مؤلف ملودی یا ترانه- خوشصدا و بعضاً متوسطالصدایی که دیر یا زود جای خود را به عنوان خواننده روی استیج هم پیدا کردند.
یراحی اجرا را با در نظر گرفتن الگویی مثل «احسان خواجهامیری» شروع کرد. کار کردن با همان تیم تنظیم و بعضاً ترانه -و اگر قرار به مته به خشخاش گذاشتن باشد- در آلبوم «مثل مجسمه» کار به الگوبرداری از چیدمان آثار هم رسید: تراک اول غمگین و اسلو، تراک دوم ششوهشت و شاد و... حتی استفاده از همان نوازندههای احسان در اجراهای اینسو و آنسو؛ و من نمیدانم که آیا این ترفند جواب داده یا نه و از منظر نقد، صد البته که چندان مهم هم نیست تیراژ چنددههزارتایی این روزهای موسیقی پاپ. بیایید از این پنجره به داستان نگاه کنیم که مگر «احسان» چه داشت که «یراحی» ندارد؟ یا به عبارت دیگر مگر یراحی کم و کسری داشت در جغرافیای موسیقی پاپ ما؟
صدای خوب، ملودی خوب، ترانۀ بعضاً خوب، تبلیغات گسترده، تریبونی به وسعت صداوسیما و صدا و سیمایی به خوبیِ احسان علیخانی و حتی حاشیههایی به خوبی «مایکل جکسون» و برخی مقولات اجتماعی که لابد از او خواسته شده تا مثل فلان خواننده یا بازیگر در این مورد اظهار نظر کند و ایشان هم چنین میکند.
بهشخصه تمام این مؤلفهها را امتیاز مثبت یراحی میدانم و صد البته که هر کسی در برداشت خود آزاد است! به هر حال هیچکس -هرچهقدر هم پرت از موسیقی و بدهبستانهای آن باشد- نمیتواند به انکار تأثیر زیرنویس رسانۀ ملی حتی برخیزد! تا چه رسد به نادیده گرفتن تریبونی مثل تلویزیون و احسان علیخانی و مخاطبان میلیونی برنامهاش، آن هم در «ماه عسل»ی به درازای سه سال! (کاری به کار «خبر بیستوسی» ندارم که بنا ندارم شنیدههایم را مبنای داوری قرار دهم.
آلبوم «امپراطور» هم تصور نمیکنم آوردۀ دیگری جز اسمِ بهظاهر پُرطمطراقاش برای «یراحی» داشته باشد و بههرحال در کنار این همه «سلطان» و «ملکه» و «آقا» و «استاد»، انصافاً «امپراطور» هم کم لقبی نیست برای خودش. پراکندگی لحن و نگاه -چه در ترانه و چه در ایده- نخستین و بارزترین مولفۀ «امپراطور» بود و بیشتر باید محک تجربه به حساباش آورد تا تألیفی از سر یقین و ایده.
و اما «مثل مجسمه»
«مثل مجسمه» بیشتر از هر ضعف دیگر، از عدم ریسک یراحی رنج میبرد. بنا ندارم به ملودیها و تنظیمهای «مثل مجسمه» بپردازم چندان؛ اگرچه مهمترین نقطه قوت آلبوم هم از نظر من تنظیمهای آن است. آنچه در ادامۀ این نوشتار میآید، در مورد ترانهها است و آن هم نه همۀ ترانهها که از حوصلۀ من و شما بیرون است.
1- «مثل مجسمه» که اسم آلبوم هم هست و این انتظار را در شنونده به وجود میآورد که قرار است مانیفست آلبوم را بشنود و صد البته که ایرادی نیست که مانیفست عاشقانه باشد؛ اما آیا انتظار برآورده میشود یا نه؟ ترانه، عاشقانهای معمولی است، بدون کشف و شهودی عاشقانه، بدون شیرینی ترکیبی خاص (در معنا و زبان) بدون تکیهکلامی که به یاد بماند و بدیهی است که بیتی مثل «جنس نگاه تو غریب و مبهمه/ ترس جدا شدن میون ما کمه» انتظار از اسمی مثل «مثل مجسمه» را برآورده نمیکند یا بیتی مثل «کافیه که بفهمی اینو/ عمق تنهایی من غمگینو»! جنس نگاه؟!
3- سومین تراک با عیبی فاحش در بیت نخست آغاز میشود: «فرق بین رویای من تا تو چهقدر سرد کرد خونهمو!» که صورت نادرستی است از «فرق بین رویای من و تو چهقدر سرد کرد خونهمو» یا به عبارت صحیحتر «فرق بین رویای ما چهقدر سرد کرد خونهمو» که به وضوح ایرادی است که به آن «ضعف تألیف» میگویند و ناشی از فاصلۀ بین ذهن و زبانِ مؤلف است؛ یعنی مؤلف به چیزی فکر میکند و چیزی دیگر روی کاغذ شکل میگیرد.
بگذریم از اینکه اگر با وسواسی اندک چنین نوشته میشد: «فرق بین رویای ما چه دلگیر کرد خونهمو»، هم مشکل نحوی از بین میرفت و هم «د» در انتهای واژۀ «سرد» درست و به اندازه تلفظ میشد و هم اینکه دلگیر بودن «خونه» مراعات نظیر بهتری میبود. میگذریم از بیتهای بعد و ابیاتی مثل «حسمو با اینکه به چشمات دیدی/ بازم ازم پرسیدی» که معلوم نیست حذف با کدام قرینه صورت گرفته و معشوق چه چیزی پرسیده است؟! و اصولاً از نظر زیباشناسی «حسمو به چشمات دیدی» از چه منطقی پیروی میکند؟ و این واژۀ ظاهراً سادۀ «حس» چهقدر زیاد و بیمنطق شنیده میشود در ترانۀ امروز ما.
4- ترانۀ «آخرین اسیر» که الحق و الانصاف تنظیم زیبایی دارد، در کلام نقاطضعف کم ندارد. بیانصاف نیستم که زحمت «ترانه بر اساس ملودی نوشتن» را نپذیرم و میدانم که علاوه بر ذوق ادبی، ذکاوت موسیقایی هم لازمۀ نوشتن بر اساس ملودی است؛ اما قطعاً نمیتوان ضعفهای این ترانه را به این دلیل پذیرفت. از ایرادهای فنی و بلاغی این ترانه میتوان ایراد قافیه را برشمرد که التزام ترانهسرا به استفاده از قافیه در مصراعهای پیدرپی او را به تکرار قافیه واداشته؛ وگرنه هر دانشجوی ترم اولی ادبیات میداند که «بودن» و «نشستن»، «شکستن»، «کردن» (که فعل نیست و همکرد فعل «شکنجه کردن» به حساب می آید) قافیه نیستند و البته که «نشستن» با «شکستن» قافیه است، اما بر چه اساس باید سطرهای دوم و چهارم این آهنگ را «مصراع» به حساب آورد؟ که اگر چنین است، چرا در پارۀ دوم، این توالی رعایت نشده و مصراع چهارم با «بودنم» به پایان رسیده در حالی که مصراع دوم با «بمیر»؟ جز این، نگارنده هرچه تلاش کرد، توجیهی زیباشناختی یا ساختارمند برای عبارتی مثل «فدای عشق تو تمام عمر بودنم» نیافت!
در نظر بگیرید «تمامِ عمرِ بودن» را در مقابل «تمامِ عمرِ نبودن» تا به بیتوجیه بودن مصراع پی ببرید؛ و بسیار است چنین سرسری گذشتن از کنار تعابیر در این ترانۀ کوتاه مثل: «همین یه دنیاس، برای یک عمر، به پای تو نشستنم»! هکذا بیجواب ماندن جملاتی مثل «حقته شکنجه کردنم» که هیچ قرینهای ندارد، نه به حذف، نه به قصر؛ و دیگر: «شهید آخرت منم» که نگارنده هرچه جست کمتر یافت قرینهای برای چرایی آخرین شهید بودن! مگر اینکه معشوق سر به نیست شود در پی نوشتن ترانه!
***
بر این بودم که تمام یا بیشتر ترانههای این آلبوم را طبق وعدهای که به دوستان «موسیقی ما» داده بودم، بررسی کنم که متأسفانه نه من میرسم و نه شما اهل صبوری کردنید که کلاً رویۀ دوستان طرفدار را طرفداریِ صِرف دیدهام و نه به محک منطق آزمودن.
باری این سطور را قلمی کردم که شاید تلنگری باشد برای صاحبِ صدایی خوش و ملودیهایی دلنشین که افقی دورتر از همین نزدیکی و همین چند قدم پیشتر و بیشتر را رصد کند و یقین دارم به ذوق مؤلف که بالاخره بر شهوت و شهرت اجرا میچربد. نه اینکه اجرا نکند، نه. در اجرا هم مؤلف باشد و نگریزد از خود که جز به چاه تقلید نمیرسد این چاله. و هنوز چندان نگذشته که از مهدی یراحی قصۀ کبک و کلاغ را شنیدم و باور دارم که آنچه را برای دیگران نمیپسندد، بر خود هم روا نمیدارد. اگرچه مختار است در عمل بدانچه برای دیگران تجویز کرده است.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : جمعه 13 شهریور 1394 - 00:09
دیدگاهها
نه قبول ندارم...از روزبه ایرادگیری نه ...وقتی رو ملودی انقد خوب می نویسه...این قافیه ها الان عادیه دیگه.بعضیا دیگه دو کلمه مغرور و مجنون رو قافیه می گیرن خنده داره
با تمام نقد های آلبوم مثل مجسمه موافقم ولی اینکه آلبوم امپراطور چیزی جز لقب برای مهدی یراحی نداشت را قبول ندارم
بهترين آلبوم سال... انتقاد هاى به جايى نبود...
دو تا رو یررسی کردی بقیه رو هم بررسی میکردی دیگه! ترانه های شاخصی مثل سال درد و اشتباه هم زحمت به خودت میدادی بررسی می کردی...
نقد نصفه و نیمه ای بود نقد ایشون
نمردیم و معنی نقد رو فهمیدیم!!!جناب ایمان اگر به این البوم انتقاد وارد میکنید به سایر البوم ها از سایر خوانندگان چرا انتقادی ندارید؟؟؟؟؟؟من نمیگم نقد نباشه، باشه ولی برا همه ....ولی نه اینکه دشمنانتون رو نقد کنید و دوستان رو.....!!!
تعریف شما از نقد کاملا اشتباهه....شما فقط به نقاط ضعف اشاره کردید و اونارو بولد کردین ولی اصلا به نقاط قوت اشاره ای نداشتین و جالبتر اینکه طرفدارا رو هم قضاوت کردین!!ولی من به عنوان طرفدار آقای یراحی از شما تشکر میکنم. موفق باشید
به نظرم انتقادها خیلی بچگانه و غیر منطقی بود. شاید به قول خود نگارنده نقد ، وقت کافی نداشته و با کمی گوش دادن و حتی کمتر از آن به این مباحث ناپخته پرداخته. در میان نقدهایی که موسیقی ما در قالب پرونده آلبوم ها منتشر می کنه به نظرم این یکی اصلا و ابدا در حد و اندازه های نقد های قیلی نبود.
ممنون
نمی خواهم با چشمان بسته از خواننده ی مورد علاقه ام دفاع کنم بعضی از ایرادات آقای ایمان وارد بود ولی در کل این مقاله یا به نوعی نقدنامه نظر مثبتم را نسبت به ایشان(آقای ایمان) تغییر داد
من با این بخش از نقدشون که گفتن "عدم ریسک پذیری مهدی یراحی" مخالفم. چون جناب یراحی خودشون آهنگساز هستن و با این وجود فقط در این آلبوم آهنگسازی یک قطعه رو انجام دادن. این نشون میده که ریسک همکاری با دیگران رو هم پذیرفتن که کارها تا حد ممکن تکراری نباشن.
وقطعا محسن یگانه بدون ماه عسل وعلیخانی وبدون روزبه وبدون کلی اهنگساز الان صدر مارکت موسیقی بوده...خدایی اینهمه که صداوسیما دست مهدی وعلیزاده بوده دست کی بوده...دم یگانه گرم که تنهایی پیشرفت کرده
هه هه هه مهدی و اینکه فقط بخواد ی لقب واسه خودش دست و پا کنه اصلا بهم مهدی نمی چسبه تازه اگه مهدی خواننده ای نیست که ریسک کنه بعد بقیه خواننده ها ریسک می کنند.به قوله دوستمون شما تعریفتون از نقد فقط اینه که عیب های ی کار رو بیان کنیدوولی از حق نگذریم من هیچی از نقدتون در مورده قافیه و... نفهمیدم چون علمش رو ندارم برای اکثر مردم قافیه و... مهم نیست مهم اینه که ی یزی رو بشنون که دردشون رو تسکین بده بعدشم چرا مهدی باید یاداشت هایی مثل من معتاد هستم و مطالبی راجبه مایکل جکسون رو منتتشر کنه که ی عالمه جب جبهه بگیرن در مقابلش و واسش بد بشه مگه بی کاره که بعد بیان به مهدی صدتا ننگ بچسبونن دیگه موندم چی بگم.در آخر باید بگم کسی که کارش خوب نباشه صبح تا شب هم تو تلویزیون باشه اتفاقی براش نمی یفته مهدی لیاقت داشت کم نیست خواننده هایی که با تلویزیون معروف شدن مثل حامد زمانی و خیلی های دیگه.
اصلا نقد خوبی نبود.ترانه ی آخرین اسیر و سال درد بهترین ترکهای این آلبوم بود.
"آلبوم «امپراطور» هم تصور نمیکنم آوردۀ دیگری جز اسمِ بهظاهر پُرطمطراقاش برای «یراحی» داشته باشد" !!!!!!!!!!!!!!!برای این یکی که واقعا دیگه حرفی ندارم!!!
نقد جالب و زیادی حساسی بود
این نشون میده که آلبوم مهدی یراحی به حدی قوی بوده که هم از نظر ملودی و ترانه و تنظیم مورد نقد و بررسی اساتید قرار گرفته که بی شک اگه توجه بشه به این نکات که اکثرا ریز و ذره بینی بودن میتونه آلبوم بعدی رو به شاهکاری دیگر تبدیل کنه
مهم نیست که مثل مجسمه تو امتیاز گیری سایت موسیقی ما چندمه،چون خیلیا میدونن حقشون بیشتر بوده و یه سری که به اصطلاح طرفدار برخی خواننده های دیگر هستن به این آلبوم نمره کم دادن تا نتونه به اونچه که حقشه برسه ولی وقتی کسایی که دستی تو موسیقی دارن این آلبوم رو مورد انتقاد قرار میدن و اون رو تحسین هم میکنن،بیانگر کیفیت و جایگاه بالای این آلبوم هست
به امید روزی که همه خواننده های کشورمون آثارشون به چنین سطحی برسه
یخورده بی انصافی نکردید؟
قبول دارم که استفاده زیاد و بی مورد از یک ترانهسرا نه چندان معروف که اسمشم یادم نمیاد به البوم ضربه زده و ایراداتی که به ترانه آخرین اسیر هم گرفتید درسته،
ولی از نقاط مثبت ترانه های البوم چشم پوشی کردید
شما ترانه آخرین اسیر رو به این خوبی نقد کردید،چرا به شاهکار اشتباه روزبه اشاره نکردید؟
یا با زاویه دید جالب و تازه سال درد مونا برزویی
یا کارای نسبتا خوب رستاک؟
و سوال مهم من از همه شما منتقد ها که تریوونی به وسعت موسیقی ما دارید،
چرا یا کامل به نقاط منفی یه البوم نگاه میکنید یا کامل به نقاط مثبت؟
حد وسط وجود نداره؟
چقدر سطحی نقد کردن . البوم خوب بود واقعا . اصلا نقاط مثبتشم نگفت
اينكه آقاي اهورا ايمان در باره احسان خواجه اميري گفته اند و اين كه احسان چه داشت كه يراحي نداشت؟
يك خط از آواز خواني احسان بدون ساز و تحريرها و ريزتحريرهايش را در موسيقي پاپ ما جز دكتر اصفهاني چه كسي مي تواند بخواند.
البته اين تعبير آقاي اهورا ايمان عزيز را به پاي اشتباهات اين چند سال خود احسان مي گذارم كه خودش را و سطح كار و آن هنري كه در آواز ايراني دارد و داشت را به دست فراموشي داده است. در كنسرتهايش ديگر ساز ايراني نيست و جايش هميشه سازهاي بادي و مسي هست در عوض! و در يك البوم با دوازده سيزده ترانه نه يك آواز كوتاه مي شنوي نه در ترانه ها از آن تحريرهاي آلبوم سلام آخر خبري هست!!
به آقاي يراحي كار ندارم.تقصير خود احسان است كه با خواننده هايي مقايسه مي شود از طرف فن ها كه واقعا جاي تاسف دارد. كسي كه در زماني كه آن خواننده اي كه با او مقايسه مي شود هنوز دستش نه به ساز رفته نه گلويش به آواز باز شده و در آنوقت در همان زمان كسي مثل احسان در نوجواني رديف موسيقي ايراني را بلد بوده و آوازهاي پدر-استاد ايرج- در برنامه هاي گل ها را مشق مي كرده و صدايش در بخش آواز ايراني واقعا زيبا و نافذ است مي آيد و با او و امثالش مقايسه مي شود تقصير به عملكرد اين چند ساله خود احسان عزيز باز مي گردد كه قدر خودش را نمي داند و مي خواهد خود را پايين تر نگه دارد.
به نظر من برعکس چیزی که ایشون گفتند , امپراطور بهترین آلبوم مهدی و بلکه بهترین آلبوم سال بود , کما اینکه در نظرسنجی موسیقی ما هم این اتفاق افتاد و بهترین آلبوم انتخاب شد...
من واقعا متاسفم که خیلی سرسری از شخصیت مهدی لظهاره نظر می کنید و اصلا واسم مهم نیست که ترانه های آلبوم قافیه داره یا نه؟ از این حرصم می گیره که از کارهای خوب حمایت نمی کنید و بدتر حتی به صاحبه اثر خیلی چیزهای بی اساس می چسبونید مهدی و لقب ؟پس بهتره به مصاحبه مهدی در مورده همین موضوع مراجعه کنید(مهدی:من سرباز هم نیستم چه برسد به امپراطور)
از نظر نقد ترانه کاملا با استاد ایمان موافقم.به نظر من هم ترانه مثل مجسمه در حدی نیست که بتونه بار آلبوم فردی به بزرگی مهدی رو به دوش بکشه و برتر نسبت به بقیه آثار باشه این ترانه درسته که داستان زیبایی رو بیان میکنه و استفاده از تعبیر مجسمه کار رو جالب کرده ولی برای یک ترانه کامل شدن مثل امپراطور خیلی چیزا کم داره.
.ترانه باید میشناختیم همو هم با تمام زیبایی آهنگسازی و تنظیم و گیتار الکتریک نیما رمضان از ترانه ناقصی برخورداره که صرفا فقط نوشته شده که داستان رو توضیح بده البته این ترانه روی ملودی نوشته شده اون هم یک ملودی غربی بزرگ و یک کار راک.
آخرین اسیر روزبه:روزبه توی این 2 یا سه ماه 2 تا کار داشته که درای نقص هستن.اول بغض احسان خواجه امیری که انصافا توی قسمت دوم ترانه فاجعه رخ میده و به کلی شکل ترانه رو عوض میکنه و یک اشتباه محضه و اشکالاتی دیگه.و دوم هم شکنجه کن منو که با اینکه ترانه زیبایی هم هست ولی اشکالات فنی زیادی داره که البته شنونده متوجه اون نمیشه ولی به عنوان یکی از ترانه سرا های بزرگ چنین اشتباهاتی طبیعتا مورد توجه همکارانش و اطرافیانش قرار میگیره.و نقد هایی دیگه که میشه به این آلبوم داشت.در کل مثل مجسمه هم آلبوم خوبی هست اما ن به خوبی امپراطور.به هر حال خواننده های بزرگ در طول پروسه کاری خودشون برای رسیدن به موفقیت بیشتر راه های زیادی رو امتحان میکنن تا بتونن کاری بهتر از گذشته ارایه بدن کما اینکه گاهی اوقات این اتفاق نمی افته.ولی به هر حال همین ریسک کردن نشون دهنده اینه که این خواننده توی این 2 سال بیکار نبوده و آلبومش رو توی 2 ماه جمع نکرده.کاری که من الان دیگه کسی رو نمشناسم که این طور باشه.
ولی استاد ایمان شما توی صحبت هاتون در مورد امپراطور گفتین و به نظرم در کمال بی انصافی در مورد آلبوم گفتین.این که امپراطور یک آلبوم استثنایی و کامل بود توی این 2 سال بارها گفته شده و آلبومی هست که هنوز هم مخاطب رو به خودش جذب میکنه و تکراری و کهنه نشده.به قول خیلی از دوستان که میگن موسیقی شادمهر عقیلی شاید چند سال از موسیقی باقیه دوستان جلوتر هست که درست هم هست آلبوم امپراطور هم دارای یک همچین استایلی هست و یک آلبوم پاپ ساده نیست.اگر اشکالاتی که در ترانه هست رو توی آلبوم امپراطور به میان بیاریم اینقدر از لحاظ آهنگسازی و تنظیم بزرگی و سنگینی میکنه که باز هم بتونه خودش رو توی جایی که هست تثبیت کنه و به نظرم نقد شما در مورد امپراطور جالب نبود.اطمینان دارم که شما آلبوم رو خوب گوش نکردین.
تشکر از همه دوستان و تیم مثل مجسمه.
این چندمین نقدیه که من راجع به آلبوم مثل مجسمه تو سایت موسیقی ما می خونم برای همین فکر می کنم این آلبوم خیلی بیشتر از آلبوم های دیگه ای که امسال منتشر شدن مورد توجه قرار گرفته و ارزش نقد کردن رو داشته البته این نقد آخر واقعا منصفانه نبود و من فکر می کنم از روی قرض ورزی بوده شاید به مصاحبه آقا مهدی با سایت بیپ تونز بر می گرده که بعضی از ترانه سراهایی رو که وارد کار خوانندگی میشن مورد نقد قرار داده بودن (کاری که آقای اهورا ایمان همین اواخر انجام دادن) در ضمن بالا بودن تعداد طرفدارهای یک خواننده دلیل بر بی عیب و نقص بودن اون خواننده نیست و اینکه ترانه های بعضی از آهنگ ها در دهان مردم زمزمه میشه دلیل بر فاخر بودن اون اثرها نیست بر عکس اگه اثری رو بشنوی که متفاوت باشه و تو رو به فکر فرو ببره بیشتر تو ذهن ماندگار میشه تا اثر دم دستی که رو لب هر کسی زمزمه میشه نکته بعدی اینکه من به عنوان طرفدار آقا مهدی با آلبوم اول ایشون رو شناختم و اون موقع اصلا برنامه ماه عسل رو نگاه نمی کردم آقای اهورا ایمان ای کاش واقعا وقت می گذاشتید و این آلبوم رو اینقدر سر سری قضاوت نمی کردید
آقای ایمان فقط به نقاط ضعف آلبوم اشاره کردن.آلبوم این همه نقاط مثبت داره...
بعضی از حرفاشونو اصلا نمیتونم بپذیرم...
در ضمن اون تیکه از آهنگ باید میشناختیم همو اینه:*عشقمو*با اینکه به چشمات دیدی بازم ازم پرسیدی
"حسمو" نیست *عشقمو* هستش!!!!!!!!! :))))))
دوستان عزیز و موسیقی دان و شنونده
چرا با نقد اینقدر مشکل دارید ؟
همونطور که شما به آلبوم ها یا افرادی علاقمند هستید ، اساتید و اشخاصی هم هستن که با نظریات خودشون مخالف یا منتقد آثار دوستان هنرمند هستن
این مشکلی ایجاد نمیکنه
نقد منجر به پیشرفت میشه
بنده خودم 16 ساله موسیقی کار میکنم
و اولین البوم موسیقی الکترونیک ( تکنو ـ هاوس ) رو در ایران منتشر کردم
زمانی که نه یگانه بوده نه چاووشی مثلا نه یراحی نه علیزاده نه خیلیای دیگه
قبل از ریاست جمهوری 84
اونموقع کسی که آلبومش گرفته بود : دی جی افشین بود .
حالا اینا رو نگفتم که بگم من محق هستم یا استاد و همه چیز دان
فقط میگم بت نسازیم از این هنرمندان که خودشونم باورشون بشه
مثلا رضا صادقی عزیز برگرده بگه ارتش مشکی پوش
باور کنید این القاب امپراطور و سلطان مشکی و ... تو خالیه و توهم زا
من بشدت موسیقی پاپ خاور میانه رو پیگیری میکنم
به هیچ عنوان اینطور مسائل نیست ، ترانه های عربی رو ترجمه میکنم و واقعا لذت میبرم . یک دنیا زیبایی هست . عاشق کشی و بی معرفتی و .... کسی بخونه خود مردم تو دهن خواننده میزنن و کارش رو اصلا تحویل نمیگیرن
با موسیقی پاپ غربی که هیچ با آثار ترک و عرب یا حتی هندوستان و پاکستان هم مقایسه کنیم ، موسیقی پاپ ایران زیر صفر هست .
من یک آرشیو کامل از اجراها و آثار هنرمندان خاورمیانه دارم و هر روز تکمیل تر و جدیدتر میشه .
واقعا تفاوت رو یک بچه 5 ساله هم تشخیص میده .
موسیقی ایران راه درازی داره . هیچکس به فرهاد لقب اسطوره نداد با اونهمه تاثیر گذاری و آثار زیبا که سالیان سال خواهیم شنید یا حتی فریدون فروغی یا مازیار .
اونوقت به همین راحتی گوش های ناپخته و مسموم به خواننده های تین ایجری لقب امپراطور و اسطوره و .... .
خیلی نقد جالبی بود !!
فقط ترانه هایی که مشکل داشتن رو نقد کرده بود !
فقط نقاط ضعف (اندک) رو گفته بود !
وقت کافی هم که نداشتن بقیه رو نقد کنن !
مخاطب رو هم که متهم کردن به . . . !
چینش ترک ها هم که تقلید از آلبوم خواجه امیری بوده !
آلبوم امپراطور هم که فقط یه اسم دهن پر کن بوده !
مهدی یراحی هم که دنبال شهرت و لقب و اجرای روی صحنه است !
شگفتا از این نقد منصفانه ! :))
صد البته که نقد خوبه ! چه خود خواننده، چه طرفدارا باید منعطف باشن !
ولی هر چی این متن رو بیشتر خوندم، کمتر نقد درستی توش دیدم !!
در رابطه با پرونده ی این آلبوم، دو تا مقاله قبلی خیلی بهتر بود ! اونا کجا، این کجا !
آین آلبوم پوست اندازی مهدی یراحی بوده که خیلی خوب از آن عبور کرده.مطلبی که در این نقد مسخره است تقلید مهدی یراحی از احسان خواجه امیریه اصلا بهم ربطی ندارن.منتقدین ما عادت دارن یه کارو بکوبن بعدش بیان بگن در کلام آخر این آلبوم خوبه.یک هنرمند باید یا زمانه پیش بره تا فراموش نشه.
درباره آلبوم امپراطور وهمین قظعه یعنی امپراطور هم باید بگم که این منتقد ما چندتا آهنگ گوش داده.اگر خوب گوش کرده باشین آقای منتقد تنظیم این قطعه بقدری هوشمندانست که هم امپراطور بودنو اثبات میکه هم عاشق بودنو.
نقد کننده کاغذو با میدون جنگ اشتباه گرفته بود کلا، اصلا هرچی سعی کردم ایرادایی که میگه رو بفهمم نمیتونسم، آخه فرق بین رویایِ من تا تو چقدر سرد کرد خونمو انقدر درکش واسه ایشون سخت یوده، نمیدونم شاید ایشون به زبان پهلوی هنوز صحبت میکنن، وااای وقتی نقد آخرین اسیر رو خوندم شاخ دراوردم، دوست من وقتی نداری واسه نقد، نقد نکن که یه وقت شاید نقدت اشتباه نباشه، یراحی خواننده ترانه محوری هست ای بابا چیزی نگیم بهتره ،،،، یا علی موفق باشین همگی
آلبوم مثل مجسمه آلبوم خوبیه اما به نسبت امپراطور و حتی منو رها کن فکر میکنم یراحی افت کرده..چه به لحاظ حال و هوا و محتوا و چه به لحاظ ساختار ....
درمورد ترک آخرین اسیر با توجه به اینکه رو ملودی نوشته شده به نظرم ترانه خوبی داره و فکر میکنم ترانه درکنار ملودی سک ترکیب کاملا هارمونیک به وجود آورده و ایرادات قافیه ای چندان به چشم نمیاد ... چون ترانه درواقع شعریه که صرفا برای همراهی با موسیقی سروده میشه به خصوص زمانی که قراره در قالب یک ملودی شکل بگیره بنابراین اگر با موسیقی خودش ترکیب مناسبی رو به وجود بیاره همین کفایت میکنه، البته این نظر منه.اما حضور مهدی یراحی به عنوان آهنگساز برای یک ترک فکر میکنم هم نقطه قوت و هم نقطه ضعف آلبوم به شمار میاد...نقطه قوت از این جهت که فرصت ریسک به خودش داده و از سلیقه و نظریات سایر آهنگسازا استفاده کرده ولی از طرف دیگه خلائی که در نبود ملودی های یراحی به وجود اومده نقط ضعف آلبوم به نست آلبوم های گذشته ست...
یکی دیگه از عیوب استفاده مفرط از امیرعلی بهادریه...امیرعلی بهادری آهنگساز خوبیه اما با توجه به اینکه سبک یراحی ترانه محوره بنابراین حضور امیرعلی بهادری که تمام ترانه هاشو رو ملودی میگه اشتباهه که با این وجود 5 ترک رو به خودش اختصاص داده ... همکاری این دو نفر اگر متعادل باشه خوبه اما سبک ترانه های امیرعلی بهادری بیشتر به درد سیروان خسروی میخوره که ملودی محوره نه یراحی ...
به هر حال امیدوارم تو آلبوم بعدی تو این ریزه کاری ها بیشتر دقت بشه
این چه نقدی بود همش که ایراد گرفته از یراحی و البوماش یراحی رو هم که متهم کرده به تقلید از خواجه امیری
به نظرم ایراد گرفتن از ترانه هایه آقایه امیرعلی بهادری در این آلبوم یه حماقته یا شایدم یه بیماری
آقای امیرعلی بهادری مدت هاس که ترانه میگن و ترانه هایه موفق و زیبایی داشتن ...
ایشون تا حالا چن بار برای آقای یراحی.محمدعلیزاده.زانیار خسروی و حتی همه آهنگ
های خودشون تا به امروز... آهنگسازی و ترانه سرایی انجام دادن... ترک خدا به همرات و
یه چیزی بگو از ترانه و ملودی آقای امیرعلی بهادری بود که خواننده اون آقای یراحی بودن و
ترک های موفق هم بود...ایراد هایی که شما از ترانه های ایشون و همچنینی از ترانه آقای
روزبه بمانی که ایشون هم از موفق ترین ها و محبوبترین ها هستند گرفتید اصلن وارد نیست ...
همه ی سوال هاتون جواب داره و شما سلیقه ای این ترانه های عالی رو نقد کردید و چون این ترانه ها
قافیه،متن و.... بر اساس "سلیقه"شما خوب نبوده نقد شده و ایراد های مزخرف و بی جایی گرفته شده
اگر سوادموسیقایی دارید لطف کنید موقه نقد از اون سواد محظ رضای خدا بهره بگیرید و احساسی و سلیقه ای نقد نکنید ....
من نقد شما را مثل خود شما نقد میکنم، اگر شما به عنوان ترانه سرا ، نمیتونید معنی یه عبارت رو درست درک کنید که هیچ ، اما اگر به عمد خودتون رو به کوچه علی چپ میزنید ، بقیه نقدتون هم مثل همین یه قسمت هست که به معنی (فرق بین رویای من با تو) ایراد میگیرید. در واقع معنی این عبارت اینقدر هم سخت نیست! فرق بین رویا و واقعیت! یعنی فرق بین رویای من (از تو، چیزی که در رویا از تو ساختم) تا تو ( واقعیت تو، چیزی که واقعاً هستی) چقدر سرد کرد خونه مو...
برای اینکه متوجه بشید ، ساده تر بگم: فرق چیزی که از تو در ذهن و رویام ساخته بودم با چیزی که در واقعاً بودی ، چقدر سرد کرد خونه مو!
به وضوح بقیه ایرادهایی هم که در نقد شما وجود داره به همین سستی و بی اساسیه!
ایرادهای جالبی گرفتین واقعا!!!
اگه شما یه قسمت هایی رو متوجه نشدین یا بهتر بگم به گوش شما خوش نیومده منطقی نیست نظرتون رو تعمیم بدین به همه.
شاید ایرادهای ریز ساختاری وجود داشته باشه اما از زیبایی کار کم نکرده.
اصول انتقاد یه چیزه دیگس آقای ایمان
نقاط ضعف باید در کنار نقاط قوت آورده بشه و به شکل اصولی بیان بشه تا اثرگذار باشه نه با این ادبیات که فرمودین
انتقاد های وارد به ترانه ها درست، اما از مغرضانه بودن متن کاملا مشخصه!
چرا باید از نقد کل آثار چشم پوشی بشه آیا ترانه هایی که نقد نشده کاملا سالم هستند، یا حتی ارزش نقد شدن و اشاره جزیی هم نداشتند!!!
افزودن یک دیدگاه جدید