تایید ایده بنیامین برای برخورداری همه اعضا از موفقیت یک گروه موسیقی؛
در ستایش عشق و اینکه، چگونه یک گروه موسیقی همدل میشوند
[آرش نصیری - روزنامهنگار، مدیر و مجری برنامه هزار صدا ]
امروز۲۵ بهمنماه مصادف با ۱۴ فوریه است. خود بنیامین گفته به صورت کاملا اتفاقی کنسرت لندنش مصادف شده با ولنتاین غربیها و بعد که برمیگردد به ایران، ۲۹ بهمنماه، که روز سپندارمزگان ایرانیست، در برج میلاد، در دو سانس و در قالب جشنواهٔ موسیقی فجر یک کنسرت دیگر دارد و اسم این یک هفته را گذاشته هفته عشق ایرانی. چه اتفاق خجستهای و چه هوش فوقالعادهای دارد بنیامین که از این فرصت استفاده کرده تا هر چه بیشتر صحه بگذارد بر نام «آقای عشق» که هوادارنش برایش برگزیدهاند. همانجا هم یادآوری کرده بود که: «من در سال ۱۳۹۱ هم بهمناسبت «سپندارمزگان» قطعهای را با مضمون عاشقانه منتشر کردم و سال بعد از آن، موزیک ویدیوی این قطعه منتشر شد.» بعد درباره روز عشق ایرانی حرف زد و درباره اهمیتش گفت: «فکر میکنم، این موضوع خیلی مهم است، زیرا به فرهنگ ما باز میگردد. از نظر من، این موضوع مثل قیمت طلا و ارز در زندگی مردم تأثیرگذار است و باید دربارهٔ آن فکر کرد.»
این مربوط به هفته قبل است که او این مصاحبه را انجام داد و ظاهرا همه تمرکز مصاحبه رفته است به موضوع روز عشق و روز عشق ایرانی و ذهنها کمتر به سمت جملهای رفت که درانتهای مصاحبه گفت. آنجا که او «از تأسیس شرکت «بنیامین موزیک» خبر داد و افزود: از این پس، تمام کنسرتهای گروه «بنیامین» از طریق این شرکت برگزار میشود و تمام اعضای گروه در آن سهم دارند.»
این جمله و عمل بعد از آن میتواند در جریان موسیقی ما یک تاثیر فوق العاده بگذارد.
***
به جز حرف و حدیثهایی که در محافل خصوصی مطرح میشود و گلایههایی که همکاران خوانندهها دارند، هر چند وقت یک بار هم یکی از این اعضای گروهها گلایههایش را با صدای بلند میگوید و از اینکه از همه استعداد، توانایی و احساسش مایه گذاشته تا یکی دیگر مطرح شده و سود ببرد، گلایه کردهاند. چندین ترانهسرای شناخته شده هستند که ترانههایشان یک خواننده را تبدیل به ستارهای کرده که دهها کنسرت برگزار کرده و در هر کنسرت هوادارانش بارها و بارها از او خواستهاند که آن ترانه را برایشان اجرا کند اما او حتی از ذکر نام ترانهسرای کار روی صحنه هم دریغ میکند و از این همه موهبت، به ترانهسرای آن کار، تنها یک دستمزد نیمبند تعلق گرفته است. همین حکایت را بخوان برای آهنگسازی که شیره جانش را ریخته در یک آهنگ و سپرده است به خوانندهای که حالا دریغ میکند از چهار تا بلیت در کنسرتش. نمیدانم ساز و کار برخورداری اعضای یک گروه از موفقیتهای یک آهنگ چیست و چگونه میتوان این ماجرا را به سامان رساند اما این را میدانم که یک خواننده، که چشم گروه است میتواند با رعایت انصاف گروهی داشته باشد که هرچه همدلتر و همراهتر باشند و این حتما در کیفیت کار خودش هم موثر است.
***
گروه و کار گروهی در موسیقی ما شکل هجوی دارد. چندین نوازنده را میشناسیم که از کنسرت با این خواننده میروند به کنسرت با آن خواننده در حالی که دلشان با هیچ کدام از آنها نیست و با دوستان دیگر نوازندهشان گروهی دیگر تشکیل میدهند تا موسیقی مورد علاقه خودشان را اجرا کنند. آنها علنا و در مصاحبه هم میگویند که همکاری با ستارگان پاپ را برای امرار معاش انجام میدهند و آنچه میپسندند همین موسیقی خاصیست که با دوستان خود اجرا میکنند و تازه در همان گروه هم، هر کدام یک گروه دیگر برای خود دارند. یعنی یک نوازنده، با چند خواننده پاپ ساز میزند، در چند گروه مخاطب خاص نوازنده است و در صورت امکان یک گروه هم دارد که خودش سرپرست آن است. این اتفاق احتمالا فقط در ایران میافتد و یکی از مهمترین دلایل آن این است که از اجرا در گروهی که خواننده آن سود سرشاری میبرد، خودشان سهمی ندارند و حالا بنیامین حرف از گروه «بنیامین موزیک» میزند که در آن، از موفقیتهای گروه اعضای آن هم سهم میبرند.
البته ناگفته نماند که احتمالا تنها گروهی که این شکل از بهرهمندی اعضای گروه از درآمدهای گروه را اجرا کرده گروه کامکارهاست و آن هم به خاطر رابطه خانوادگیست و البته دوریشان از موضوع خواننده سالاری، هرچند خوانندهای چون استاد بیژن کامکار دارند.
***
سخن بسیار است اما نمیخواهم یادداشتم مطول و از حوصله خارج شود، بنابر این سعی میکنم جمعبندی کنم:
-اگر یک گروه موسیقی منسجم و همدل باشند، آثار مثبت بسیاری برای آن گروه و کل موسیقی دارد. نوازنده و آهنگسازی که به هر شکل با ستارهای مثل بنیامین همکاری دارد، اگر همه توانایی، احساس و استعدادش را صرف بالاتر رفتن کیفیت اجرا و آهنگهای گروه خودش کند، قطعا به ارتقای خودش و گروهش کمک خواهد کرد و تکهتکه شدن تواناییهایش، هم برای خودش مضر است و هم برای گروههایی که در آنها شاغل است.
-وقتی اعضای یک گروه از کاری که میکنند همه (البته با درصدهای متفاوت) بهرهمند میشوند، یک خانواده شکل میگیرد. آنها با هم زندگی میکنند و در ساعاتی غیر از اجرا، ترانه میسازند، ساز میزنند و آهنگهایی را میسازند که محصول همدلی و همراهیست و یکی از بهترین راههایی که آهنگهای ماندگار خلق میشود همین همراهی و همدلی ست. اگر به تاریخ موسیقی ایران و جهان نگاه کنید، ماندگارترین آهنگها آنهاییست که اینگونه شکل گرفته است.
-گروهی که اینگونه شکل گرفته باشد میتواند آهنگ بدون وکال هم داشته باشد و در این صورت هم نوازندگانی که گرایش به موسیقی محض دارند راضی میشوند و هم به رشد سلیقه شنیداری شنوندگان کمک خواهد شد.
-وقتی گروههای موسیقی منسجم و همدل باشند، برحسب سلیقه و نگاه اعضای گروه، هر گروه لحن و لهجه و سلیقه خود را خواهد داشت و ما شاهد ارکسترها و آنسامبلهایی نخواهیم بود که انگار همه از روی هم کپی کردهاند.
-اگر یک گروه موسیقی منسجم و همدل باشند، آثار مثبت بسیاری برای آن گروه و کل موسیقی دارد. نوازنده و آهنگسازی که به هر شکل با ستارهای مثل بنیامین همکاری دارد، اگر همه توانایی، احساس و استعدادش را صرف بالاتر رفتن کیفیت اجرا و آهنگهای گروه خودش کند، قطعا به ارتقای خودش و گروهش کمک خواهد کرد و تکهتکه شدن تواناییهایش، هم برای خودش مضر است و هم برای گروههایی که در آنها شاغل است.
-وقتی اعضای یک گروه از کاری که میکنند همه (البته با درصدهای متفاوت) بهرهمند میشوند، یک خانواده شکل میگیرد. آنها با هم زندگی میکنند و در ساعاتی غیر از اجرا، ترانه میسازند، ساز میزنند و آهنگهایی را میسازند که محصول همدلی و همراهیست و یکی از بهترین راههایی که آهنگهای ماندگار خلق میشود همین همراهی و همدلی ست. اگر به تاریخ موسیقی ایران و جهان نگاه کنید، ماندگارترین آهنگها آنهاییست که اینگونه شکل گرفته است.
-گروهی که اینگونه شکل گرفته باشد میتواند آهنگ بدون وکال هم داشته باشد و در این صورت هم نوازندگانی که گرایش به موسیقی محض دارند راضی میشوند و هم به رشد سلیقه شنیداری شنوندگان کمک خواهد شد.
-وقتی گروههای موسیقی منسجم و همدل باشند، برحسب سلیقه و نگاه اعضای گروه، هر گروه لحن و لهجه و سلیقه خود را خواهد داشت و ما شاهد ارکسترها و آنسامبلهایی نخواهیم بود که انگار همه از روی هم کپی کردهاند.
***
آیا میدانید نوازندههای درجه یکی هستند که در کنسرت با خوانندگان پاپ حضور دارند و فقط اسمشان روی صحنه است و چیزی ار تواناییشان به اجرای گروه وارد نمیشود؟ آیا میدانید که آنها اکثرا هیچ علاقهای به آنچه اجرا میکنند ندارند و فقط روی صحنهاند که روی صحنه باشند؟ آیا...
در یکی دو سال اخیر جسته و گریخته شاهد شکلگیری و حرفهایتر شدن گروههای ستارگان موسیقی بودهایم و این کار بنیامین میتواند این روند را کاملتر، دوستانهتر و حرفهایتر کند. کلیت این ماجرا هم فقط مربوط به موسیقی پاپ نیست و همه گروههای موسیقی همه ژانرها را شامل میشود.
در یکی دو سال اخیر جسته و گریخته شاهد شکلگیری و حرفهایتر شدن گروههای ستارگان موسیقی بودهایم و این کار بنیامین میتواند این روند را کاملتر، دوستانهتر و حرفهایتر کند. کلیت این ماجرا هم فقط مربوط به موسیقی پاپ نیست و همه گروههای موسیقی همه ژانرها را شامل میشود.
***
با روز عشق شروع کردیم، با روز عشق تمام کنیم. به فلسفه شکلگیری ولنتاین کاری ندارم، نفس دوست داشتن و ترویج عشق و دوستی و مهربانی با هر عنوان که باشد زیباست اما زیبایی «سپندارمذگان» چیز دیگریست: «جشن «اسفندگان/ سپندارمذگان»، ۲۵ روز پس از جشن سده برگزار میشود. این جشن ستایش «اسفند/ سپَـندارمَذ» (در اوستایی «سْـپِـنْـتَـهآرمَئیتی»، در پهلوی «سْـپَندارمَـد») در معنای فروتنی و بردباری است. جشن سپندارمذ گرامیداشت صفت پاک و ارزشمند سپنته آرمئیتی است که در نقش مادی خود، نگهبان و ایزدبانوی زمین سرسبز است. این روز گرامیداشت زنان در ایران باستان بوده و با نامهای «مردگیران» (هدیه گرفتن از مردان)، «برزگران/ برزیگران» (به مناسبت سبزکنندگان زمین و سبز شدن زمین) نیز خوانده شده است. این جشن که در آستانهٔ بهار طبیعت و نو شدن زمین برپا میشود، ویژهٔ زنان است که بر اساس سنتی باستانی مردان و فرزندان در روز سپنته آرمئیتی که مظهر ایمان، مهر و محبت و حامی زنان نیک است، به همسران و مادران خود هدایایی تقدیم میکنند. در این روز خاص انجام کارهای خانه بر عهده مادران و پسران است و زنان با پوشیدن لباسهای نو مورد تکریم قرار میگیرند...».
آفرین به بنیامین هم به خاطر ایده منصفانه و انسانیاش در بهرهمندی اعضای گروهش از موفقیتهای گروه و هم به این خاطر که فرهنگ باستانی ما را به یادمان میآورد. وقتی که روز باشکوهی مثل ۲۹ بهمن را داریم، آن را گرامیتر بداریم از روزی که پیشینهاش مال ما نیست، هرچند که دوستی و عشق به هر بهانهای ستودنیست.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 25 بهمن 1393 - 12:27
دیدگاهها
درود به بنیامین عزیز که همیشه به عنوان یه خواننده خلاق و خوش فکر شناخته شده و میشه - و تو هر مقطعی از فعالیتش از همون اول تا الان با هر قدم تاثیر خاصی روی موزیک پاپ گذاشته و مطمانم سال آینده با انتشار آلبوم جدیدش تموم اتفاقات بدی و که پشت سر گذاشت و تاثیر بدی روی روند کاریش و زندگی فردیش ایجاد کرد رو دوباره با خلاقیت و ایده های نوی خودش - شاهد اوج گیری بنیامین بیشتر از گذشته خواهیم بود ...
بسیار ممنون از شما بابت این مطلب زیبا
من همیشه گفتم یه دونست مخصوصا با کار دیشبش تو وین که رفت بین مردم خوند
سلام
حیف که نوازنده ی ویولن بی نظیر این گروه ..دیگه نیست که مثل همیشه با گروه همراه باشه ..جاش تا ابد خالیه ..روحش شاد و یادش گرامی
بنيامين بهادرى از دسته هنرمندانيه که علاوه بر داشتن سبک خاص و منحصر به فرد خودش داراى شخصيت برازنده اى هم هست.در جامعه ى کنونى که جوانان و نوجوانان از هنرمندان الگو بردارى مى کنند وجود افرادى مثل آقاى بهادرى بسيار با ارزشه.با آرزوى موفقيت روز افزون براى اين هنرمند عزيز...
واقعا بنیامین هنرمند دلنشینیه
بنیامین تو کنسرت لندن غوغا کرده
کاش شما هم یه گزارش کوتاه ازش بذارید
بنیامین واقعا خود عشقه...خودعشق....
افزودن یک دیدگاه جدید