![سه سال دیگر بازنشسته میشوم!](https://musicema.com/sites/default/files/styles/300/public/news/bc/0.820541281768108.jpg?itok=1AWgYqJm)
یک گفتوگو جذاب با احسان خواجهامیری آهنگساز و خواننده تیتراژ در «مسیر زایندهرود»
سه سال دیگر بازنشسته میشوم!
[علی اصغر رضوی - حسین کلهر]
*هیچ کدام از هم نسلهای تو این تجربه را نداشتند که در سن 17 سالگی وارد بازار موسیقی شوند و اینقدر سریع بتوانند رشد کنند. تا حدی که آلبومهایت پرفروشترین آلبومهای سال شدند. چند تا المان میتوانی برای این موفقیت نام ببری؟
اولا که من با این تعبیری که شما میکنید قبول ندارم که آدم موفقی هستم. به نظرم هنوز تا موفقیت فاصله دارم. اما همین چیزی هم که الان هستم تحت یک مجموعه صورت گرفته. مثل یک پازل میماند که باید تمام تکههای آن کنار هم باشد تا کامل شود. نمیتوانم المانهای خاصی را برایتان نام ببرم. شاید شما که از دور نگاه میکنید بهتر بتوانید آنها را بگویید.
*یعنی میخواهی ما المانها را بگوییم؟
بله. شما بگویید. من میگویم درست است یا نه.
*خب تو اولین آلبومت(من و بابا) را کنار پدرت ظبط کردی و با همین آلبوم به دنیای موسیقی معرفی شدی. پسر ایرج بودن که سه نسل از قبل از ما با خاطره داشتند، می توانست یک شروع متفاوت از بقیه باشد.
به نظرم مهمترین المان این بود که خوب توانستم همه چیز را مدیریت کنم. اینکه در کنار بابا شروع کنم کاملا ایده خودم بود. اسم آلبوم ایده خودم بود. همه آهنگها را خودم ساخته بودم و تنظیم کرده بودم. همه را با فکر و با برنامه جلو بردم.
*یعنی میخواهی بگویی از اول میدانستی هدفت چیست؟
نمیتوانم بگویم این روز را میدیدم. ولی خب ایدهآلم بود که به چنین شرایطی برسم. از همان روز اول یک چیزهایی در نظرم بود که سعی میکردم خوب آنها را مدیریت کنم. مثلا از روز اول گفتم در تلوزیون پلیبک نمیکنم. از آلبوم دومم گفتم به هیچ وجه دیگر با بابام نمیخوانم. برای همه کارهایی که کردم برنامهریزی داشتم. اینطوری نبود که بگویم حالا یک آهنگی میخوانم تا یک اتفاقی بیفتد.
*این هم یکی از مزیتهای در یک خانواده هنرمند بزرگ شدن است دیگر. راه و رسم کار حرفهای را به خوبی یاد میگیری.
اتفاقا برعکس. پدر من اخلاقش کاملا غیر حرفهای است. این را خیلی رک میگویم. به نظرم بدون تردید بزرگترین خواننده تاریخ موسیقی ایران است. خیلی از اساتید گفتند که اگر ما صدای ایرج را داشتیم دنیا را فتح میکردیم. مثل این میماند که شما با یک ماشین آخرین سیستم پنج هزار سیسی 20کیلومتر در ساعت هم نتوانی بروی. برای همین پدرم اصلا مدیر خوبی نبود. به نظرم یکی از علتهای پیشرفتم این بوده که از اشتباههای پدرم درس گرفتم. نمیخواهم بگویم من اصلا اشتباه نکردهام. شاید اگر برگردم عقب خیلی از کارها را تکرار نمیکنم. برای همه این اشتباهات طبیعیه.
*منظورت این است که یک سیاستی در کارهایت داشتی که پدرت آن را نداشت؟
دقیقا. به نظرم اصلا مهمترین عامل موفقیت هم همین بود. چون هم در کل زندگی سه ساعت جلوی پدرم آواز نخواندم. همه فکر میکنند که من شاگرد پدرم بودم. واقعا اگر بخواهم دروغ نگفته باشم، در کل زندگی من و پدرم 10 ساعت در مورد موسیقی با هم صحبت نکردیم. من کار خودم را میکردم. اولین بار وقتی که من یک کاری خوانده بودم، پدرم که آمد در استدیو، به من گفت مگر تو آواز میخوانی؟ حالا من در استدیو کار خوانده بودم. گفتم بابا من هفت ساله دارم آواز میخوانم. کارهای شما را گوش میکنم. آهنگسازی میکنم. اما هیچکدام را حتی روحش هم خبر نداشت.
*تو کار را با آهنگسازی شروع کردی. خوانندگی خیلی اتفاقی وارد زندگی حرفهای ات شد یا اینکه برای این هم برنامه داشتی؟
من آواز کار میکردم. البته من اصلا موسیقی کلاس نرفتم. من همانطور که میدانید مهندسی کامپیوتر خواندم در دانشگاه آزاد. من موسیقی را خودم یاد گرفتم. آن هم به خاطر اینکه هوشم خوب بود و خوب گوش میدادم.
*پس آلبوم من و بابا فقط برای این بود که خودت را به دنیای موسیقی معرفی کنی و فکر کردی این بهترین شروع خواهد بود؟
بله. ولی آن آلبوم هم خیلی گل نکرد. فکر میکنم آن اوایل حدود صدهزارتا هم بیشتر نفروخت. بیشتر مردم من را زمانی که اولین کار مستقلم را خواندم شناختند. تیتراژ سریال غریبانه که ماه رمضان 83 پخش میشد. تازه از آن زمان یک شخصیتی به وجود آمد به نام احسان خواجه امیری که کارش را به عنوان یک خوانندهای که مردم هم میشناسندش شروع کرد. ولی با «من و بابا» هیچ اتفاقی برای من نیفتاد. ولی شروع بدی هم نبود. به قول شما شروع متفاوتی بود با بقیه. اما اینکه یک آلبومی باشد که بترکاند، نه.
*البته خب نمونههای مشابه هم داریم که مثل تو شروع کردند. مثل همایون شجریان.
همایون شجریان خیلی با من فرق دارد. همایون یک سیاستمدار موسیقی پشت سرش ایستاده. اما من 98% کارهایم را خودم انجام دادهام. همانطور که گفتید من از 17 سالگی هم آهنگسازی میکردم، آواز میخواندم. کار حرفهای انجام میدادم. تنها و تنها خودم بودم. پدرم در آلبوم اول آمد برای من آواز خواند. یعنی همه کارها حاضر و آماده بود و فقط پدرم چند تا قطعه را با همراهی کرد و بعد هم تمام. من ناظر ضبظ بابا بودم در آن کار. حتی چندجا از من ناراحت هم شد. مثلا یک جایی را من میگفتم فالش است باید دوباره بخوانیم، ناراحت میشد.
*به قول خودت با غریبانه بود که احسان خواجه امیری را همه شناختند. پس قبول داری که تلوزیون عامل اصلی شهرتت بود؟
تلوزیون وسیله خوبی برای اینکه یک نفر به شهرت برسد. اما صرفا نمیتوانیم بگوییم که تلوزیون به تنهایی میتواند این کار بکند. به نظر من 80% خود کار باید قوی باشد و فقط 20% تلوزیون میتواند تاثیرگذار باشد. شاید 20% هم کمتر. تلوزیون فقط کمک میکند که این کار شنیده شود. اگر نه، شما ببینید 90% کارهایی که امروز در جامعه شنیده میشود نه از تلوزیون پخش میشود، نه مجوز دارد، نه ثبت میشود. از طریق اینترنت پخش میشود و کسی تا به حال نه خوانندهاش را دیده، نه اصلا آشنایی از کارهایش و شخصیتش دارد.
*فکر نمیکنی 20% سهم تلوزیون در نظر گرفتن خیلی کم است؟ بالاخره تلوزیون شانس شنیده شده آهنگ را چند برابر میکند، مخصوصا اینکه تیتراژ یک سریال باشد که هرشب از تلوزیون پخش میشود.
اگر کار خوب باشد خودش جا باز میکند. من اعتقاد دارم اگر همان موسیقی سریال خوب نباشد مردم استقبال نمیکنند و ماندگار هم نخواهد شد. در هفته چندتا سریال پخش میشود؟ چندتا تیتراژ دارد؟ چند مدل سرود و تصنیف و ترانه دارد از تلوزیون پخش میشود؟ کدامشان را شما شنیدهاید؟ کدامشان در ذهنتان مانده است؟ کدامش را خوانندهاش را میشناسی؟ از 50تا آهنگی که دارد پخش میشود، یکیشان گل میکند و مردم از آن استقبال میکنند. بقیه همه فراموش میشوند.
*یعنی به نظرت همان آهنگ غریبانه اگر در قالب یک آلبوم پخش میشد باز اینقدر گل میکرد؟
من میخوام اینطوری جوابتان را بدهم. یک مجموعه باعث میشود تا یک کار معروف شود. نمیتوانی بگویی صرفا اگر این کار از تلوزیون پخش شود موفق میشود. کار باید خوب باشد، شعر باید خوب باشد، تنظیم باید خوب باشد، خواننده باید خوب خوانده باشد، خوب ضبط شده باشد، زمان پخشش از تلوزیون باید خوب باشد. همه اینها یک درصدی در موفقیت کار تاثیر دارند ولی نمیشود گفت حتما یکی از این عاملها کار را موفق کرده است.
*حتما کار قوی بوده که توانسته در بین همه رقیبهایی که وجود دارند خودش را بالا بکشد. ولی تلوزیون هم در شنیده شدن کار خیلی تاثیر داشته دیگر.
ببینید، من اولین سریالی را که کار کردم، گفتم آهنگسازی فیلم را هم خودم انجام میدهم. با اینکه من در آمد یک شب کنسرتم از در آمد پنج ماه که روی یک موسیقی فیلم کار کنم بیشتر است. یعنی اگر بخواهیم منطقی بسنجیم از نظر مالی هم برای من به صرفه نیست. هیچ آدم عاقلی این کار را نمیکند. این جزء همان سیاست کاریام بود. از اول موسیقی فیلم را دوست داشتم و سعی کردم هر یک یا دوسال یکبار یک کار موسیقی فیلم انجام بدم.
*پس موسیقی فیلم را صرفا به خاطر علاقهات کار میکنی؟
صرفا دوست نداشتم احسان خواجه امیری به عنوان خواننده شناخته شود. چون در حقیقت من کارم آهنگسازی بود و اینطوری به دنیای موسیقی وارد شدم. کلاس آهنگسازی فیلم را خیلی دوست داشتم. دوست داشتم به عنوان یک آهنگساز فیلم شناخته شوم. بزرگترین آهنگسازان در دنیا کسانی بودند که موسیقی فیلم میساختند. درآمدش هم برایم مهم نبود. این کار را دوست داشتم و باید برایش زحمت میکشیدم. خیلی از خوانندگان وقتی به یک سطحی میرسند و سطح درآمدشان بالا میرود دیگر کار آهنگسازی و موسیقی فیلم را رها میکنند. اما هنوز هم ترجیح میدهم کارهایم را میتوانم خودم آهنگسازی کنم. میتوانم مثل خیلیهای دیگر، آهنگسازی و تنظیم کار را یک نفر دیگر انجام دهد، نوازندهها هم بیایند برای خودشان بزنند و من هم تنهایی بیایم آوازم را بخوانم و بروم. اما من اینطور نمیتوانم کار کنم. باید روی تکتک مراحل کار نظارت داشته باشم. یک سال روی یک آلبوم کار میکنم. چند بار میکس میکنم تا آن چیزی که میخواهم از آن در بیاید.
*پس چرا اینقدر کم موسیقی فیلم میسازی؟
خب برای اینکه باید آن کلاس کار را هم نگه داری. اگر تند تند بخواهی کار بیرون بدهی دیگر برای مردم عادی میشود. هنرمند نباید خیلی دست یافتنی باشد برای مردم. آنوقت ژانر کار تغییر میکند. موسیقی کوچه و بازاری میشود.
*خب مگر پاپ چیزی غیر از موسیقی برای مردم است؟
پاپ، موسیقی مردمی است، به نظرم معنیاش این است که درکش برای مردم راحتتر است. اگر بخواهید این جمله را اینطوری تعبیر کنید که یعنی بین توده مردم طرفدار زیادی دارد، خب شجریان هم خواننده پاپ است. در واقع پاپ موسیقی است که زبانش نزدیکتر است به زبان مردم. مردم راحتتر میتوانند بفهمند و تحلیلش کنند. وگر نه که همه موسیقیها برای مردم اجرا میکنند. ارکستر سمفونیک هم برای مردم اجرا میکند. هر موسیقی دیگری. پاپ، موسیقی عامیانه تر است. به نظرم این بهترین تعریف است بین همه حرفهایی که جلوتر زدیم. من موسیقی ایرانی میخوانم، موسیقی پاپ هم میخوانم. خودم را محدود نمیکنم در یک قالب خاص. فکر میکنم مردم چه موسیقی را بیشتر دوست دارند و سراغ همان میروم.
*پس در واقع میخواهی بگویی موسیقی که تو کار میکنی بازتاب اتفاقاتی است که دور و بر تو میافتد؟
نه به هیچ وجه. خیلی به دنبال اتفاقات جامعه نیستم. صرفا به حال خودم نگاه میکنم. به سلیقه خودم در همان لحظه. سلیقه خودم نه به عنوان آهنگساز و خواننده. سلیقهام به عنوان کسی که دارد در اجتماع زندگی میکند و تمام خوبیها و بدیهای ان را درک میکند و واکنش نشان میدهد.
*روزی که به افشین یداللهی پیشنهاد دادی که تو را برای تیتراژ تلوزیونی معرفی کند فکر میکردی از غولهای این رشته بشوی؟
حقیقتش این است که کارهای تلوزیونی من آنقدر کم است که مقابل کارهای دیگرم چیزی به حساب نمیآید. من سالی یا دوسال یکبار یک تیتراژ تلوزیونی اجرا میکنم. اما چون بعضی از کارها دیده شده مانند میوه ممنوعه یا برای اخرین بار که خیلیها فکر میکنند که من در تلوزیون سهمیه دارم. با اینکه این را خیلی مطمئن میگویم که 80% سریالهای مهمی که از پارسال تا به حال ساخته شده، گزینهی اولشان برای ساخت موسیقی تیتراژشان من بودهام.
*چه میشود که یکی را بین همه پیشنهادها قبول کنی؟
این باز میگردد به همان سیاستی که در کارهایم دارم. ولی در کل کارگردان برایم خیلی مهم است. داستان سریال و اینکه چه زمانی قرار است پخش بشود. مثلا من خودم آهنگ سریال رستگاران را خیلی دوست داشتم بخوانم. حتی چند جلسه سر تمرین گروه هم رفتیم و صحبتهای اولیه را هم انجام دادیم. چون شخصا به کارهای آقای مقدم خیلی علاقه دارم. اما وقتی کار آقای فتحی «در مسیر زاینده رود» پیشنهاد شد ترجیح دادم این سریال را کار کنم. چون من در کار کردن یک مقدار خسیس هستم. دوست ندارم به راحتی خودم را خرج کنم. چون هر انسانی یک روزی تمام میشود. اینقدر ذخیره موسیقیایی ندارم که بخواهم تا ابد کارهای جدید تولید کنم. یک خواننده مثل یک نوار میماند. نهایتا یک ساعت میتوانند مردم شما را تحمل کنند. بعد دیگر خسته میشود. کلا شما صد ساعت کشش خواندن و آهنگسازی دارید در طول زندگی حرفهایتان. من میخواهم این صد ساعت را تقسیم کنم و خیلی زود همه آنرا خرج نکنم. مثلا اگر قرار است آلبوم بدهم مثل آقای افتخاری سالی پنج تا آلبوم ندهم و بعد از چند سال دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشم. هیچ کس نمیتواند بگوید من ابدیم، من هرچی بخوانم مردم گوش میکنند. برای همین من خودم را تقسیم بندی کردم. گفتم اصلا بیشتر از سالی یک آلبوم در حد توانایی هایم نیست. من هم خودم را یکی دو سال دیگر بازنشست میکنم. نهایتا سه سال دیگر.
*یعنی به نظرت سه سال دیگر احسان خواجه امیری خواننده تمام میشود؟
حداقل میخواهم ادامه تحصیل هم بدهم و نیاز دارم چند سالی را استراحت کنم.
*در آلبومهای اخیرت کمتر از تیتراژهایی که خواندی استفاده کردی. این هم جزء سیاستهایت بود؟
من بحث آلبوم و تیتراژهای تلوزیونی را کاملا از هم جدا کردم. حتی تهیه کننده هم در همین دو آلبوم آخر خیلی اصرار میکرد که حتما تیتراژهایت هم در آلبوم باشد. اما من زیر باز نرفتم. چون فضای تیتراژ برای یک سریال است و کاملا با فضای آلبوم که مردم میخواهند در خیابان، در خانه، در ماشینشان گوش کنند خیلی متفاوت است. برای همین اصلا موافق نیستم که از آهنگ تیتراژها در آلبومهایم استفاده کنم.
*گفتی من قبل از اینکه خواننده باشم آهنگسازم، آهنگسازی را بهتر از خوانندگی می دانی؟
آهنگسازی را دوست دارم. هر چند خواندن برایم آسان تر از آهنگسازی است. البته آن هم مشکلات خودش را دارد. باید به فکر ارکستر هم باشم، به فکر حرف زدن روی سن هم باشم تلاشم را بیشتر کرده ام و سعی کردم تعادلی بین این دو حوزه فعالیتی برقرار کنم. مثلا سالی یک کار موسیقی فیلم قبول کنم.برای اعتبار من خیلی خوب است که وقتی حسن فتحی پیشنهاد موسیقی فیلم می دهد آن را قبول کنم. من در البوم جدیدم یک کار با سروان خسروی انجام دادم. ذهن و تفکر موسیقایی او را خیلی دوست داشتم.شاید استراحت خوبی برایم باشد که آهنگ بعضی از ترک هایم را خودم نسازم.این پیشنهاد را به سیروان داده ام.چون هم دغدغه هایمان یکی است هم به او اعتماد کاملی دارم.چون از کامپیوتر و میکس این ها سر در می آورم در استودیوهای ضبط حسابی شاخ و شانه می کشم اما وقتی با سیروان کار می کنم خیالم راحت است.
*اوایل کار هنری ات،خیلی ها تو دنباله رو راه اصفهانی دانستند، تاثیر پذیری خاصی از او داشته ای؟
من در خواننده های پاپ صدای محمد اصفهانی را خیلی دوست دارم.هر کس بگوید من از گذشتگانم تاثیر نپذیرفته ام صد در صد دروغ گفته است.او استوره من نبود اما هنوز هم کارهایش را با علاقه گوش می کنم.کارهای ایرج و شجریان راهم گوش می کنم.نسل موسیقی ما عوض شده است.دکتر اصفهانی هنوز خوب میخواند ولی نسل موسیقی،نسل مو سیخ سیخی شده است.این ها هستند که موسیقی این نسل را می سازند چون مخاطبان هم این شکلی شده اند.خیلی سخت است که آقای اصفهانی بتواند کارهایی بهتر از کارهای قبلی اش را بسازد.
* کسی روی آهنگ های تو کاور خوانده است؟
تازگی ها چند نفر پیدا شده اند که دارند با اسم من کار منتشر می کنند.آن ها را نمی شناسم.خیلی هم خوب ادای من را در می آورند.من در گفتن بعضی حرف ها مثل ت و ق لحن خاصی دارم و در آن ها اغراق می کنم،بغض هایی که در گلویم شکل می گیرد،همه و همه را تقلید کرده اند و در اینترنت با عنوان آهنگ جدید احسان خواجه امیری منتشر کرده اند.اصلا فکر نمی کردم یک روز کسی بخواهد ادای من را بگیرد.سبک خواندن من یک کمی سخت است.ما خوانند های خوب بسیاری داریم اما نسبت به خواننده های پاپ دیگر کاور کردن اهنگ های من مشکل تر است.مثلا خواندن یک ترانه مثل قدم آخر برای خود من هم چالش بزرگی بود.چه برسد به کسی که بخواهد روی موسیقی اهنگ من کاور کند.
*این سختی موسیقی تو به خاطر ارایه فیوژنی ازموسیقی سنتی و پاپ است؟
من اصلا خودم را محدود نمی کنم.موسیقی اصیل،ردیف هم کار کرده ام.تار،سه تار و یک عالمه ساز سنتی نواخته ام.اما یک ذهنیتی از خودم دارم که می دانم بیشتر به این نسل نزدیکم.ملودی جدید ساختن خیلی مشکل است.وقتی میخوام یک قطعه جدید بسازم،واقعا عذا میگیرم.می گویم چی بسازم که تا حالا نساخته باشم.چکار باید بکنم؟فقط می گویم خدایا نوکرتم یه کاریش بکن.هیچ کس حتی دکترای موسیقی هم نمی تواند در موسیقی ادعا کند من می خواهم یک کار کاملا جدید بسازم.می شود رنگ امیزی را متفاوت کرد اما بالاخره یک شباهتی با کار های قبلی خواهد داشت.
*برای رهایی از این تکرار،آیا این فکر به سرت زده است که کلا ژانر را عوض کنی؟
خیلی دوست دارم،اما دوست احسان خواجه امیری را معرفی کنم که صرفا جدید نباشد.می خواهم کسی باشد که خودم به عنوان یک شهروند دوستش داشته باشم.شما می توانید هزار تا کار جدید بکنی اما مهم این است که با هنجارهای جامعه همخوانی داشته باشد و مردم ان را بپذیرند.آدم باید کاری را انجام دهد که پشتش فکر باشد.کمک خدا باشد.
*انگار خیلی به لطف خدا در قضیه آهنگسازی اعتقاد داری؟
من در همه مصاحبه هایم این را گفته ام که لطف خدا را در این موضوع لمس کرده ام.یک دفعه یک احساسی در توبوجود می آید،یک ملودی شکل می گیرد ،انگار دست تو نیست،این ملودی به دلت می نشیند.
*رضا صادقی تعریف می کرد سر آلبوم هشت یک نفر از مشهد به او زنگ زد و قطعه اش درباره اما رضا را ساخت.
من بودم.توی قطار مشهد بودم.قطار بلیت نداشت و با هزار پارتی بازی در کوپه خود رییس قطار نشسته بودم.یک هو دلم گرفت و یاد رضا افتادم و به او زنگ زدم.منظورم از لطف خدا صرفا درکارهای مذهبی نیست.در هر کاری شما نیاز داری که خدا برایت بسازد.یک چیزی به ذهنت میرسد که خودت تعجب میکنی.بدون استثنا سر تمام ترک های موسیقی ام این اتفاق افتاده است.
*اینکه رسانه ای مثل تلوزیون در اختیار داری،باعث نمی شود خودت را مسئول بدانی که سلیقه موسیقی مخاطب عام را ارتقا دهی؟
من به تنهایی نمی توانم این کار را بکنم.هدفم این نیست که سطح موسیقی را بالا ببرم.برای همین به سمت تجربه های مختلفی می روم. را من هیچ چیز را برای خودم ممنوع نکردم.شاید به خاطر پیش زمینه ای که دارم سلیقه موسیقایی فاخرتری داشته باشم.من عاشق ساز سه تار هستم.هیچوقت نگفتم چون پسر فلانی هستم حتما باید ساز سنتی درکارهایم استفاده کنم.اما وقتی سه تار نوازی میثم مروزی را می شنوم واقعا خوشم می آید.خودم را محدود نکرده ام.
*شما اصالت اصفهانی داری،برای موسیقی سریال در مسیر زاینده رود،دوست نداشتی به سمت دستگاه اصفهان یا ترانه های فلک اصفهانی بروی؟
روز اول این فکر به ذهنم رسید که چنین کاری بکنم.اما قضا و قدر من را به سمت دیگری برد.یک ملودی به ذهنم رسید،دوستش داشتم و رویش کار کردم که متاسفانه در دستگاه اصفهان نیست ولی در موسیقی متن حتما به این سمت حرکت خواهم کرد.چون خیلی از صحنه های فیلم در اصفهان اتقاق می افتد و موسیقی هم باید به آن صحنه ها بیاید.
*شما هوش بصری بالا و همینطور لینک های زیادی در سینما و تلوزیون دارید،نمی خواهید وارد حوزه تصویر شوید؟
خیلی دوست دارم فیلم بسازم،اما به عنوان تهیه کننده.کار سینما خیلی تخصصی است و علم می خواهد.سینما را دوست دارم،فیلم زیاد می بینم.شاید در آینده رفتم و درس سینما هم خواندم چون خیلی به این مقوله علاقه دارم.اما به همین زودی وارد بحث تهیه کنندگی سینما خواهم شد.ایده هایی هم برای تولید فیلم دارم که به موقع سر وقتشان می روم.
*هیچ کدام از هم نسلهای تو این تجربه را نداشتند که در سن 17 سالگی وارد بازار موسیقی شوند و اینقدر سریع بتوانند رشد کنند. تا حدی که آلبومهایت پرفروشترین آلبومهای سال شدند. چند تا المان میتوانی برای این موفقیت نام ببری؟
اولا که من با این تعبیری که شما میکنید قبول ندارم که آدم موفقی هستم. به نظرم هنوز تا موفقیت فاصله دارم. اما همین چیزی هم که الان هستم تحت یک مجموعه صورت گرفته. مثل یک پازل میماند که باید تمام تکههای آن کنار هم باشد تا کامل شود. نمیتوانم المانهای خاصی را برایتان نام ببرم. شاید شما که از دور نگاه میکنید بهتر بتوانید آنها را بگویید.
*یعنی میخواهی ما المانها را بگوییم؟
بله. شما بگویید. من میگویم درست است یا نه.
*خب تو اولین آلبومت(من و بابا) را کنار پدرت ظبط کردی و با همین آلبوم به دنیای موسیقی معرفی شدی. پسر ایرج بودن که سه نسل از قبل از ما با خاطره داشتند، می توانست یک شروع متفاوت از بقیه باشد.
به نظرم مهمترین المان این بود که خوب توانستم همه چیز را مدیریت کنم. اینکه در کنار بابا شروع کنم کاملا ایده خودم بود. اسم آلبوم ایده خودم بود. همه آهنگها را خودم ساخته بودم و تنظیم کرده بودم. همه را با فکر و با برنامه جلو بردم.
*یعنی میخواهی بگویی از اول میدانستی هدفت چیست؟
نمیتوانم بگویم این روز را میدیدم. ولی خب ایدهآلم بود که به چنین شرایطی برسم. از همان روز اول یک چیزهایی در نظرم بود که سعی میکردم خوب آنها را مدیریت کنم. مثلا از روز اول گفتم در تلوزیون پلیبک نمیکنم. از آلبوم دومم گفتم به هیچ وجه دیگر با بابام نمیخوانم. برای همه کارهایی که کردم برنامهریزی داشتم. اینطوری نبود که بگویم حالا یک آهنگی میخوانم تا یک اتفاقی بیفتد.
*این هم یکی از مزیتهای در یک خانواده هنرمند بزرگ شدن است دیگر. راه و رسم کار حرفهای را به خوبی یاد میگیری.
اتفاقا برعکس. پدر من اخلاقش کاملا غیر حرفهای است. این را خیلی رک میگویم. به نظرم بدون تردید بزرگترین خواننده تاریخ موسیقی ایران است. خیلی از اساتید گفتند که اگر ما صدای ایرج را داشتیم دنیا را فتح میکردیم. مثل این میماند که شما با یک ماشین آخرین سیستم پنج هزار سیسی 20کیلومتر در ساعت هم نتوانی بروی. برای همین پدرم اصلا مدیر خوبی نبود. به نظرم یکی از علتهای پیشرفتم این بوده که از اشتباههای پدرم درس گرفتم. نمیخواهم بگویم من اصلا اشتباه نکردهام. شاید اگر برگردم عقب خیلی از کارها را تکرار نمیکنم. برای همه این اشتباهات طبیعیه.
*منظورت این است که یک سیاستی در کارهایت داشتی که پدرت آن را نداشت؟
دقیقا. به نظرم اصلا مهمترین عامل موفقیت هم همین بود. چون هم در کل زندگی سه ساعت جلوی پدرم آواز نخواندم. همه فکر میکنند که من شاگرد پدرم بودم. واقعا اگر بخواهم دروغ نگفته باشم، در کل زندگی من و پدرم 10 ساعت در مورد موسیقی با هم صحبت نکردیم. من کار خودم را میکردم. اولین بار وقتی که من یک کاری خوانده بودم، پدرم که آمد در استدیو، به من گفت مگر تو آواز میخوانی؟ حالا من در استدیو کار خوانده بودم. گفتم بابا من هفت ساله دارم آواز میخوانم. کارهای شما را گوش میکنم. آهنگسازی میکنم. اما هیچکدام را حتی روحش هم خبر نداشت.
*تو کار را با آهنگسازی شروع کردی. خوانندگی خیلی اتفاقی وارد زندگی حرفهای ات شد یا اینکه برای این هم برنامه داشتی؟
من آواز کار میکردم. البته من اصلا موسیقی کلاس نرفتم. من همانطور که میدانید مهندسی کامپیوتر خواندم در دانشگاه آزاد. من موسیقی را خودم یاد گرفتم. آن هم به خاطر اینکه هوشم خوب بود و خوب گوش میدادم.
*پس آلبوم من و بابا فقط برای این بود که خودت را به دنیای موسیقی معرفی کنی و فکر کردی این بهترین شروع خواهد بود؟
بله. ولی آن آلبوم هم خیلی گل نکرد. فکر میکنم آن اوایل حدود صدهزارتا هم بیشتر نفروخت. بیشتر مردم من را زمانی که اولین کار مستقلم را خواندم شناختند. تیتراژ سریال غریبانه که ماه رمضان 83 پخش میشد. تازه از آن زمان یک شخصیتی به وجود آمد به نام احسان خواجه امیری که کارش را به عنوان یک خوانندهای که مردم هم میشناسندش شروع کرد. ولی با «من و بابا» هیچ اتفاقی برای من نیفتاد. ولی شروع بدی هم نبود. به قول شما شروع متفاوتی بود با بقیه. اما اینکه یک آلبومی باشد که بترکاند، نه.
*البته خب نمونههای مشابه هم داریم که مثل تو شروع کردند. مثل همایون شجریان.
همایون شجریان خیلی با من فرق دارد. همایون یک سیاستمدار موسیقی پشت سرش ایستاده. اما من 98% کارهایم را خودم انجام دادهام. همانطور که گفتید من از 17 سالگی هم آهنگسازی میکردم، آواز میخواندم. کار حرفهای انجام میدادم. تنها و تنها خودم بودم. پدرم در آلبوم اول آمد برای من آواز خواند. یعنی همه کارها حاضر و آماده بود و فقط پدرم چند تا قطعه را با همراهی کرد و بعد هم تمام. من ناظر ضبظ بابا بودم در آن کار. حتی چندجا از من ناراحت هم شد. مثلا یک جایی را من میگفتم فالش است باید دوباره بخوانیم، ناراحت میشد.
*به قول خودت با غریبانه بود که احسان خواجه امیری را همه شناختند. پس قبول داری که تلوزیون عامل اصلی شهرتت بود؟
تلوزیون وسیله خوبی برای اینکه یک نفر به شهرت برسد. اما صرفا نمیتوانیم بگوییم که تلوزیون به تنهایی میتواند این کار بکند. به نظر من 80% خود کار باید قوی باشد و فقط 20% تلوزیون میتواند تاثیرگذار باشد. شاید 20% هم کمتر. تلوزیون فقط کمک میکند که این کار شنیده شود. اگر نه، شما ببینید 90% کارهایی که امروز در جامعه شنیده میشود نه از تلوزیون پخش میشود، نه مجوز دارد، نه ثبت میشود. از طریق اینترنت پخش میشود و کسی تا به حال نه خوانندهاش را دیده، نه اصلا آشنایی از کارهایش و شخصیتش دارد.
*فکر نمیکنی 20% سهم تلوزیون در نظر گرفتن خیلی کم است؟ بالاخره تلوزیون شانس شنیده شده آهنگ را چند برابر میکند، مخصوصا اینکه تیتراژ یک سریال باشد که هرشب از تلوزیون پخش میشود.
اگر کار خوب باشد خودش جا باز میکند. من اعتقاد دارم اگر همان موسیقی سریال خوب نباشد مردم استقبال نمیکنند و ماندگار هم نخواهد شد. در هفته چندتا سریال پخش میشود؟ چندتا تیتراژ دارد؟ چند مدل سرود و تصنیف و ترانه دارد از تلوزیون پخش میشود؟ کدامشان را شما شنیدهاید؟ کدامشان در ذهنتان مانده است؟ کدامش را خوانندهاش را میشناسی؟ از 50تا آهنگی که دارد پخش میشود، یکیشان گل میکند و مردم از آن استقبال میکنند. بقیه همه فراموش میشوند.
*یعنی به نظرت همان آهنگ غریبانه اگر در قالب یک آلبوم پخش میشد باز اینقدر گل میکرد؟
من میخوام اینطوری جوابتان را بدهم. یک مجموعه باعث میشود تا یک کار معروف شود. نمیتوانی بگویی صرفا اگر این کار از تلوزیون پخش شود موفق میشود. کار باید خوب باشد، شعر باید خوب باشد، تنظیم باید خوب باشد، خواننده باید خوب خوانده باشد، خوب ضبط شده باشد، زمان پخشش از تلوزیون باید خوب باشد. همه اینها یک درصدی در موفقیت کار تاثیر دارند ولی نمیشود گفت حتما یکی از این عاملها کار را موفق کرده است.
*حتما کار قوی بوده که توانسته در بین همه رقیبهایی که وجود دارند خودش را بالا بکشد. ولی تلوزیون هم در شنیده شدن کار خیلی تاثیر داشته دیگر.
ببینید، من اولین سریالی را که کار کردم، گفتم آهنگسازی فیلم را هم خودم انجام میدهم. با اینکه من در آمد یک شب کنسرتم از در آمد پنج ماه که روی یک موسیقی فیلم کار کنم بیشتر است. یعنی اگر بخواهیم منطقی بسنجیم از نظر مالی هم برای من به صرفه نیست. هیچ آدم عاقلی این کار را نمیکند. این جزء همان سیاست کاریام بود. از اول موسیقی فیلم را دوست داشتم و سعی کردم هر یک یا دوسال یکبار یک کار موسیقی فیلم انجام بدم.
*پس موسیقی فیلم را صرفا به خاطر علاقهات کار میکنی؟
صرفا دوست نداشتم احسان خواجه امیری به عنوان خواننده شناخته شود. چون در حقیقت من کارم آهنگسازی بود و اینطوری به دنیای موسیقی وارد شدم. کلاس آهنگسازی فیلم را خیلی دوست داشتم. دوست داشتم به عنوان یک آهنگساز فیلم شناخته شوم. بزرگترین آهنگسازان در دنیا کسانی بودند که موسیقی فیلم میساختند. درآمدش هم برایم مهم نبود. این کار را دوست داشتم و باید برایش زحمت میکشیدم. خیلی از خوانندگان وقتی به یک سطحی میرسند و سطح درآمدشان بالا میرود دیگر کار آهنگسازی و موسیقی فیلم را رها میکنند. اما هنوز هم ترجیح میدهم کارهایم را میتوانم خودم آهنگسازی کنم. میتوانم مثل خیلیهای دیگر، آهنگسازی و تنظیم کار را یک نفر دیگر انجام دهد، نوازندهها هم بیایند برای خودشان بزنند و من هم تنهایی بیایم آوازم را بخوانم و بروم. اما من اینطور نمیتوانم کار کنم. باید روی تکتک مراحل کار نظارت داشته باشم. یک سال روی یک آلبوم کار میکنم. چند بار میکس میکنم تا آن چیزی که میخواهم از آن در بیاید.
*پس چرا اینقدر کم موسیقی فیلم میسازی؟
خب برای اینکه باید آن کلاس کار را هم نگه داری. اگر تند تند بخواهی کار بیرون بدهی دیگر برای مردم عادی میشود. هنرمند نباید خیلی دست یافتنی باشد برای مردم. آنوقت ژانر کار تغییر میکند. موسیقی کوچه و بازاری میشود.
*خب مگر پاپ چیزی غیر از موسیقی برای مردم است؟
پاپ، موسیقی مردمی است، به نظرم معنیاش این است که درکش برای مردم راحتتر است. اگر بخواهید این جمله را اینطوری تعبیر کنید که یعنی بین توده مردم طرفدار زیادی دارد، خب شجریان هم خواننده پاپ است. در واقع پاپ موسیقی است که زبانش نزدیکتر است به زبان مردم. مردم راحتتر میتوانند بفهمند و تحلیلش کنند. وگر نه که همه موسیقیها برای مردم اجرا میکنند. ارکستر سمفونیک هم برای مردم اجرا میکند. هر موسیقی دیگری. پاپ، موسیقی عامیانه تر است. به نظرم این بهترین تعریف است بین همه حرفهایی که جلوتر زدیم. من موسیقی ایرانی میخوانم، موسیقی پاپ هم میخوانم. خودم را محدود نمیکنم در یک قالب خاص. فکر میکنم مردم چه موسیقی را بیشتر دوست دارند و سراغ همان میروم.
*پس در واقع میخواهی بگویی موسیقی که تو کار میکنی بازتاب اتفاقاتی است که دور و بر تو میافتد؟
نه به هیچ وجه. خیلی به دنبال اتفاقات جامعه نیستم. صرفا به حال خودم نگاه میکنم. به سلیقه خودم در همان لحظه. سلیقه خودم نه به عنوان آهنگساز و خواننده. سلیقهام به عنوان کسی که دارد در اجتماع زندگی میکند و تمام خوبیها و بدیهای ان را درک میکند و واکنش نشان میدهد.
*روزی که به افشین یداللهی پیشنهاد دادی که تو را برای تیتراژ تلوزیونی معرفی کند فکر میکردی از غولهای این رشته بشوی؟
حقیقتش این است که کارهای تلوزیونی من آنقدر کم است که مقابل کارهای دیگرم چیزی به حساب نمیآید. من سالی یا دوسال یکبار یک تیتراژ تلوزیونی اجرا میکنم. اما چون بعضی از کارها دیده شده مانند میوه ممنوعه یا برای اخرین بار که خیلیها فکر میکنند که من در تلوزیون سهمیه دارم. با اینکه این را خیلی مطمئن میگویم که 80% سریالهای مهمی که از پارسال تا به حال ساخته شده، گزینهی اولشان برای ساخت موسیقی تیتراژشان من بودهام.
*چه میشود که یکی را بین همه پیشنهادها قبول کنی؟
این باز میگردد به همان سیاستی که در کارهایم دارم. ولی در کل کارگردان برایم خیلی مهم است. داستان سریال و اینکه چه زمانی قرار است پخش بشود. مثلا من خودم آهنگ سریال رستگاران را خیلی دوست داشتم بخوانم. حتی چند جلسه سر تمرین گروه هم رفتیم و صحبتهای اولیه را هم انجام دادیم. چون شخصا به کارهای آقای مقدم خیلی علاقه دارم. اما وقتی کار آقای فتحی «در مسیر زاینده رود» پیشنهاد شد ترجیح دادم این سریال را کار کنم. چون من در کار کردن یک مقدار خسیس هستم. دوست ندارم به راحتی خودم را خرج کنم. چون هر انسانی یک روزی تمام میشود. اینقدر ذخیره موسیقیایی ندارم که بخواهم تا ابد کارهای جدید تولید کنم. یک خواننده مثل یک نوار میماند. نهایتا یک ساعت میتوانند مردم شما را تحمل کنند. بعد دیگر خسته میشود. کلا شما صد ساعت کشش خواندن و آهنگسازی دارید در طول زندگی حرفهایتان. من میخواهم این صد ساعت را تقسیم کنم و خیلی زود همه آنرا خرج نکنم. مثلا اگر قرار است آلبوم بدهم مثل آقای افتخاری سالی پنج تا آلبوم ندهم و بعد از چند سال دیگر حرفی برای گفتن نداشته باشم. هیچ کس نمیتواند بگوید من ابدیم، من هرچی بخوانم مردم گوش میکنند. برای همین من خودم را تقسیم بندی کردم. گفتم اصلا بیشتر از سالی یک آلبوم در حد توانایی هایم نیست. من هم خودم را یکی دو سال دیگر بازنشست میکنم. نهایتا سه سال دیگر.
*یعنی به نظرت سه سال دیگر احسان خواجه امیری خواننده تمام میشود؟
حداقل میخواهم ادامه تحصیل هم بدهم و نیاز دارم چند سالی را استراحت کنم.
*در آلبومهای اخیرت کمتر از تیتراژهایی که خواندی استفاده کردی. این هم جزء سیاستهایت بود؟
من بحث آلبوم و تیتراژهای تلوزیونی را کاملا از هم جدا کردم. حتی تهیه کننده هم در همین دو آلبوم آخر خیلی اصرار میکرد که حتما تیتراژهایت هم در آلبوم باشد. اما من زیر باز نرفتم. چون فضای تیتراژ برای یک سریال است و کاملا با فضای آلبوم که مردم میخواهند در خیابان، در خانه، در ماشینشان گوش کنند خیلی متفاوت است. برای همین اصلا موافق نیستم که از آهنگ تیتراژها در آلبومهایم استفاده کنم.
*گفتی من قبل از اینکه خواننده باشم آهنگسازم، آهنگسازی را بهتر از خوانندگی می دانی؟
آهنگسازی را دوست دارم. هر چند خواندن برایم آسان تر از آهنگسازی است. البته آن هم مشکلات خودش را دارد. باید به فکر ارکستر هم باشم، به فکر حرف زدن روی سن هم باشم تلاشم را بیشتر کرده ام و سعی کردم تعادلی بین این دو حوزه فعالیتی برقرار کنم. مثلا سالی یک کار موسیقی فیلم قبول کنم.برای اعتبار من خیلی خوب است که وقتی حسن فتحی پیشنهاد موسیقی فیلم می دهد آن را قبول کنم. من در البوم جدیدم یک کار با سروان خسروی انجام دادم. ذهن و تفکر موسیقایی او را خیلی دوست داشتم.شاید استراحت خوبی برایم باشد که آهنگ بعضی از ترک هایم را خودم نسازم.این پیشنهاد را به سیروان داده ام.چون هم دغدغه هایمان یکی است هم به او اعتماد کاملی دارم.چون از کامپیوتر و میکس این ها سر در می آورم در استودیوهای ضبط حسابی شاخ و شانه می کشم اما وقتی با سیروان کار می کنم خیالم راحت است.
*اوایل کار هنری ات،خیلی ها تو دنباله رو راه اصفهانی دانستند، تاثیر پذیری خاصی از او داشته ای؟
من در خواننده های پاپ صدای محمد اصفهانی را خیلی دوست دارم.هر کس بگوید من از گذشتگانم تاثیر نپذیرفته ام صد در صد دروغ گفته است.او استوره من نبود اما هنوز هم کارهایش را با علاقه گوش می کنم.کارهای ایرج و شجریان راهم گوش می کنم.نسل موسیقی ما عوض شده است.دکتر اصفهانی هنوز خوب میخواند ولی نسل موسیقی،نسل مو سیخ سیخی شده است.این ها هستند که موسیقی این نسل را می سازند چون مخاطبان هم این شکلی شده اند.خیلی سخت است که آقای اصفهانی بتواند کارهایی بهتر از کارهای قبلی اش را بسازد.
* کسی روی آهنگ های تو کاور خوانده است؟
تازگی ها چند نفر پیدا شده اند که دارند با اسم من کار منتشر می کنند.آن ها را نمی شناسم.خیلی هم خوب ادای من را در می آورند.من در گفتن بعضی حرف ها مثل ت و ق لحن خاصی دارم و در آن ها اغراق می کنم،بغض هایی که در گلویم شکل می گیرد،همه و همه را تقلید کرده اند و در اینترنت با عنوان آهنگ جدید احسان خواجه امیری منتشر کرده اند.اصلا فکر نمی کردم یک روز کسی بخواهد ادای من را بگیرد.سبک خواندن من یک کمی سخت است.ما خوانند های خوب بسیاری داریم اما نسبت به خواننده های پاپ دیگر کاور کردن اهنگ های من مشکل تر است.مثلا خواندن یک ترانه مثل قدم آخر برای خود من هم چالش بزرگی بود.چه برسد به کسی که بخواهد روی موسیقی اهنگ من کاور کند.
*این سختی موسیقی تو به خاطر ارایه فیوژنی ازموسیقی سنتی و پاپ است؟
من اصلا خودم را محدود نمی کنم.موسیقی اصیل،ردیف هم کار کرده ام.تار،سه تار و یک عالمه ساز سنتی نواخته ام.اما یک ذهنیتی از خودم دارم که می دانم بیشتر به این نسل نزدیکم.ملودی جدید ساختن خیلی مشکل است.وقتی میخوام یک قطعه جدید بسازم،واقعا عذا میگیرم.می گویم چی بسازم که تا حالا نساخته باشم.چکار باید بکنم؟فقط می گویم خدایا نوکرتم یه کاریش بکن.هیچ کس حتی دکترای موسیقی هم نمی تواند در موسیقی ادعا کند من می خواهم یک کار کاملا جدید بسازم.می شود رنگ امیزی را متفاوت کرد اما بالاخره یک شباهتی با کار های قبلی خواهد داشت.
*برای رهایی از این تکرار،آیا این فکر به سرت زده است که کلا ژانر را عوض کنی؟
خیلی دوست دارم،اما دوست احسان خواجه امیری را معرفی کنم که صرفا جدید نباشد.می خواهم کسی باشد که خودم به عنوان یک شهروند دوستش داشته باشم.شما می توانید هزار تا کار جدید بکنی اما مهم این است که با هنجارهای جامعه همخوانی داشته باشد و مردم ان را بپذیرند.آدم باید کاری را انجام دهد که پشتش فکر باشد.کمک خدا باشد.
*انگار خیلی به لطف خدا در قضیه آهنگسازی اعتقاد داری؟
من در همه مصاحبه هایم این را گفته ام که لطف خدا را در این موضوع لمس کرده ام.یک دفعه یک احساسی در توبوجود می آید،یک ملودی شکل می گیرد ،انگار دست تو نیست،این ملودی به دلت می نشیند.
*رضا صادقی تعریف می کرد سر آلبوم هشت یک نفر از مشهد به او زنگ زد و قطعه اش درباره اما رضا را ساخت.
من بودم.توی قطار مشهد بودم.قطار بلیت نداشت و با هزار پارتی بازی در کوپه خود رییس قطار نشسته بودم.یک هو دلم گرفت و یاد رضا افتادم و به او زنگ زدم.منظورم از لطف خدا صرفا درکارهای مذهبی نیست.در هر کاری شما نیاز داری که خدا برایت بسازد.یک چیزی به ذهنت میرسد که خودت تعجب میکنی.بدون استثنا سر تمام ترک های موسیقی ام این اتفاق افتاده است.
*اینکه رسانه ای مثل تلوزیون در اختیار داری،باعث نمی شود خودت را مسئول بدانی که سلیقه موسیقی مخاطب عام را ارتقا دهی؟
من به تنهایی نمی توانم این کار را بکنم.هدفم این نیست که سطح موسیقی را بالا ببرم.برای همین به سمت تجربه های مختلفی می روم. را من هیچ چیز را برای خودم ممنوع نکردم.شاید به خاطر پیش زمینه ای که دارم سلیقه موسیقایی فاخرتری داشته باشم.من عاشق ساز سه تار هستم.هیچوقت نگفتم چون پسر فلانی هستم حتما باید ساز سنتی درکارهایم استفاده کنم.اما وقتی سه تار نوازی میثم مروزی را می شنوم واقعا خوشم می آید.خودم را محدود نکرده ام.
*شما اصالت اصفهانی داری،برای موسیقی سریال در مسیر زاینده رود،دوست نداشتی به سمت دستگاه اصفهان یا ترانه های فلک اصفهانی بروی؟
روز اول این فکر به ذهنم رسید که چنین کاری بکنم.اما قضا و قدر من را به سمت دیگری برد.یک ملودی به ذهنم رسید،دوستش داشتم و رویش کار کردم که متاسفانه در دستگاه اصفهان نیست ولی در موسیقی متن حتما به این سمت حرکت خواهم کرد.چون خیلی از صحنه های فیلم در اصفهان اتقاق می افتد و موسیقی هم باید به آن صحنه ها بیاید.
*شما هوش بصری بالا و همینطور لینک های زیادی در سینما و تلوزیون دارید،نمی خواهید وارد حوزه تصویر شوید؟
خیلی دوست دارم فیلم بسازم،اما به عنوان تهیه کننده.کار سینما خیلی تخصصی است و علم می خواهد.سینما را دوست دارم،فیلم زیاد می بینم.شاید در آینده رفتم و درس سینما هم خواندم چون خیلی به این مقوله علاقه دارم.اما به همین زودی وارد بحث تهیه کنندگی سینما خواهم شد.ایده هایی هم برای تولید فیلم دارم که به موقع سر وقتشان می روم.
منبع:
همشهری جوان
تاریخ انتشار : شنبه 23 مرداد 1389 - 00:00
دیدگاهها
واقعا اشتباه کرد واسه در مسیر زاینده رود خوندش
چون فیلمش مسخره هستش
مرسی به خاطر مصاحبه.
ممنون از احسان عزیز به خاطر تیتراژ فوق العاده اش.
به امید اینکه زودتر آلبوم احسان منتشر بشه!
بعد از سلطان چاوشی عاشقشم
بی صبرانه منتظر البومشم
سلام امیدوارم البوم احسان هرچه زودتر بیاد چون ما منتظر اثر جدیدی از استاد سیروان عزیز هستیم زنده باد سیروان.
هنوز دو سه قسمت سریال پخش نشده ، چطور فهمیدی که مسخرس؟؟
واقعا که!!
البوم جدید احسان اونم زمانی که سیروان خسروی عزیز باهاش همکاری کرده رو واقعا باید شنید اخه ما ها هم به سیروان جون تو کارش اعتماد کامل داریم.
همچنان منتظر شاهکار هنری سال می مونیم...........با اشتیاق....
از تیتراژ بسیار زیبای درمسیر زاینده رود معلومه چه آلبوم توپی می شه...
چشم حســــــــــــــــــوداش کــــــــــــــــــور....(بزن به تخته!!!)
تو رو خدا بهش بگید این کارو نکنه ما هواداراش چه گناهی داریم که 3 سال دیگه صدای نازشو نباید بشنویم به خدا من دیوونه می شم. همه باید به این تصمیم احسان عزیز اعتراض کنبم. احسان سلطان موسیقی ایران
مجموع فروش البوم های شجریان که از سی بیشتره نصف فروش یه البوم یه خواننده پاپ خوب نیست
ادمی که ایرجو بهترین خواننده جهان بدونه بایدم جوگیر شه
شجریانو خواننده پاپ بدونه
از احساسات الکی متنفرم چون دروغه
vaghan mamnoonam za ehsan khajeamiri hamishe khob boodi man dar concertet kheily hal kardam to vaghan mahshari va doost daram baz dar concet to biam.bye
چه از خود راضی!!
چه خبره احسان؟ مگه تنها خواننده ی ایرانی که اینقدر مغروری؟
واقعا مردم برای چه کسانی تب می کنند!
چرا جدیدا همه این قدر جوگیر شدن؟؟؟؟
چه قدر از خودراضیه. چقدر از خودش تعریف کرد، مگه حالا کی هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ آدمی که به یه جایی می رسه در مورد بزرگترش، اون هم پدرش این جوری باید حرف بزنه؟؟؟
منم فکر میکردم فیلمش مسخرس.اما امشب نظرم عوض شد.
به هر حال یه کم باید از زمان پخش بگذره تا جا بیفته.
سلام
عکس های این مصاحبه تو این سایت هست
www.ehsan-khajeamiri.net
اصلا لذت نمی برم با احسان خواجه امیری.چرا شده آهنگایی رو از آلبومش خوشم بیاد و گوش کنمشون اما همشون تاریخ مصرف دارن و زود دل آدمو میزنن دقیقا چیزی که خودشم داره اشاره میکنه.
امیدوارم بعد ماه رمضون آلبوم من خود ان سیزدهم محسن هرچه زودتر منتشر بشه حوصلمون سر رفت بین این آلبوم های کسل کننده و خواب آوری چون رگ خواب.
ببخشید کجا نوشته که احسان گفته :
مجموع فروش البوم های شجریان که از سی بیشتره نصف فروش یه البوم یه خواننده پاپ خوب نیست
و اینکه شجریان پاپ میخونه . . .
کجا نوشته ؟ ها ؟
درود بر استاد مسلم موسیقی پاپ ایران
حرفاش خیلی قشنگ بود.البته این همون مصاحبش با همشهری جوان بود
تیترازم عالیه تازه آهنگای وسط سریال مونده
البته یکم زیادی از سیروان تعریف کرده.آخه تقریبا سبک استاد احسان با سیروان فرق داره.سیروان موسیقی الکترونیکه ولی احسان پاپ سنتی
در آخرم فقط و فقط امیدوارم و از خدا میخام که این حرف احسان(3 سال دیگه بازنشسته میشم)جنبه ی تبلیقاتی داشته باشه وگرنه من یکی که بدون احسان میمیرم
احسان و سیروان. چه شود
بت تیتراژ خوبش که ترکوند. به امید انتشا هرچی زودتر آلبومش
فقط سلطان احسان خواجه امیری ........من موندم اگه ایران ایرج واحسان رو نداشت به کی مینازید .....شما برو رگ خوابتو گوش کن .......مطمین باش اگه فیلم مسخره بود احسان اهنگشو نمیخوند...این همون احسانی که میوه ممنوعه و برای اخرین بار رو خوند یادتون باشه.....
از خواجه امیری جدیدا زیاد خوشم نمیاد خیلی مغرور شده . فقط علی لهراسبی
سلطان پاپ اول چاوشی بعد احسان جون خودمون
منتظر آلبومت هستیم
آقا کارت درسه
دوست دارم
تیتراژ در مسیر زاینده رود فوق العاده است. امیدوارم آلبوم جدید احسان هر چه زودتر منتشر بشه. دلم می خواد بهد از مدتها آهگای قشنگو دلشین بشنویم
بترکه چشمه حسود.بترکه چشمه حسود.بترکه چشمه حسود
افزودن یک دیدگاه جدید