درباره اجراي «سيمرغ» به آهنگسازي حميد متبسم و خوانندگي همايون شجريان؛
شاهنامه به روايت موسيقي امروز ايراني
موسیقی ما - ندا بهاری: شيوه مديرت هنري كنسرت سيمرغ نماد بارز يك مكانيسم استاندارد است كه با طراحي و برنامهريزي هوشمندانه به شكلي منسجم ادوار مختلف خود را طي كرده و امرزو به مرحله اجرا رسيد. چنين سيري به ما نشان ميدهد كه فعاليتهاي هنري متفاوت و نوگرا بيش از هر چيزي به انسجام و توليدي متفاوت احتياج دارند. سير توليدي كه قواعد و استانداردهاي بينالمللي را مد نظر داشته باشد.
اركستر گروه سيمرغ به آهنگسازي حميد متبسم، رهبري محمدرضا درويشي و مديريت بهرنگ تنكابني طي يك برنامه چند ساله به محصولي رسيده است كه امروز مخاطب پيش روي خود ميبيند و اين نكته مهمي است كه در اين سرزمين بيش از هر چيزي و حتي پيش از پرداختن به جنبههاي هنري اركستر تمام سنتي سيمرغ، بايد آن را مد نظر داشت. و چنين ثبات و صعه صدري براي رسيدن به محصول نهايي هم احترام به مخاطب است، هم توجه ويژه به جنبههاي هنري اثر و هم دستيافتي براي فعاليتهاي موسيقايي گروههاي موسيقي ايراني كه اغلب ميان خلق اثر هنري تا ارائه آن زمان محدودي وجود دارد و البته مديريت منسجمي هم براي ارائه آن وجود ندارد و هر كدام از اين نكات آرام آرام دست به دست هم ميدهند تا از خود اثر گرفته تا نحوه ارائه آن كاستيهاي بسياري داشته باشد.
كنسرت «سيمرغ» همانگونه كه از نامش پيداست برگرفته از شاهنامه حكيم نيشابور است. حميد متبسم پس از سالها كلنجار داستان ذال و سيمرغ را براي خلق يك شبه سمفوني سنتي ايراني دستمايه خود قرار داده. بر علاقهمندان موسيقي رديف – دستگاهي ايران پوشيده نيست كه چگونگي تببين و تدوين اين موسيقي بيشتر بر اساس قصيده و غزل شعر فارسي بوده است و مثنوي آن هم مثنوي به شيوه حماسي فردوسي خيلي سخت در قالب اين موسيقي جاي ميگيرد.
در سالهاي اخير شهرام ناظري هم به سمت اين كار رفته است و كنسرتي هم در پاريس بر اساس آثار شاهنامه اجرا كرده اما سيري كه حميد متبسم براي اركستر سيمرغ در نظر داشته خيلي منحصر به فرد و البته دشوار بوده است. لحن حماسي شاهنامه در تقابل و تضاد عجيبي با موسيقي دستگاهي قرار دارد. و آهنگسازي به شيوه متعارف سنتي
( چهار مضراب و سازو آواز و رنگ و تصنيف و... ) براي شاهنامه پاسخگو نيست. چرا كه در غزل ابيات محدودي مرتبط به هم وجود دارد ولي در مثنوي شاهنامه ابيات زيادي وجود دارد كه با حذف چند بيت كاملا ارتباط آنها مخدوش ميشود و نميتوان مثلا چند بيت از داستان سياوش و چند بيت هم از داستان رستم و سهراب انتخاب كرد و بر همين اساس حميد متبسم تصميم ميگيرد كه تنها يك بخش ازشاهنامه را بهطور كامل استفاده كند. بدين صورت كه براي منسجم بودن شعر ناچار از پارتهاي مختلف در دستگاهاي مختلف استفاده كرده و تازه در تك تك پارتها هم اتفاق ميافتد كه از دستگاهي به دستگاه ديگر ميرويم و خلاصه ريتمهاي متنوع از گوشههاي زيادي از موسيقي رديف – دستگاهي شنيده ميشود. اين شيوه آهنگسازي اگرچه به «مركب خواني» شباهتي كوچك دارد ولي كاملا يگانه است و براي همساز شدن با ذهنيتي كه فردوسي به ريتم و هارموني شاهنامه داشته، در نظر گرفته شده. حميد متبسم در اين اثر با خلق چنين فضاي متفاوتي مخاطبش را همچون پرواز سيمرغ به كوه و دره و جنگل و بيابان يا همچون فراز فرود متنوع شاهنامه كبير فردوسي با ريتمهاي حال و هواها صداهاي مختلفي رو به رو ميكند و اينگونه در استانه پايان دهه اول قرن بيست و يكم گام مهمي در ورود جريان موسيقي رديف دستگاهي به فصل جديدي از حيات تاريخياش بردارد.
اين كنسرت اما يك نكته مهم ديگر هم داشت ؛ حضور همايون شجريان در مسند خواننده. اين كنسرت ميدان آزموني سخت براي فرزند استاد آواز ايران بود تا كه با آزمودن اشعاري حماسي و نحوه خواندني كه لحن متفاوت و خاص خود را ميطلبد، تصوير بديعي از خود و يك خواننده موسيقي سنتي ارائه كرد. همايون شجريان كه آرام آرام از زير سايه پدر برون آمده و با همكاري با آهنگسازاني نوجو و متفاوت آثار تحسين برانگيزي را منتشر كرده با حضور در اركستر سيمرغ آزموني سخت را از سر گذراند و حتي اگر گروهي بر اين باور باشند كه او به اندازه آثار ديگرش در اين تجربه فروغ نداشت اما نفس جسارت چنين تجربهاي به خودي خود ستودني است.
اركستر گروه سيمرغ به آهنگسازي حميد متبسم، رهبري محمدرضا درويشي و مديريت بهرنگ تنكابني طي يك برنامه چند ساله به محصولي رسيده است كه امروز مخاطب پيش روي خود ميبيند و اين نكته مهمي است كه در اين سرزمين بيش از هر چيزي و حتي پيش از پرداختن به جنبههاي هنري اركستر تمام سنتي سيمرغ، بايد آن را مد نظر داشت. و چنين ثبات و صعه صدري براي رسيدن به محصول نهايي هم احترام به مخاطب است، هم توجه ويژه به جنبههاي هنري اثر و هم دستيافتي براي فعاليتهاي موسيقايي گروههاي موسيقي ايراني كه اغلب ميان خلق اثر هنري تا ارائه آن زمان محدودي وجود دارد و البته مديريت منسجمي هم براي ارائه آن وجود ندارد و هر كدام از اين نكات آرام آرام دست به دست هم ميدهند تا از خود اثر گرفته تا نحوه ارائه آن كاستيهاي بسياري داشته باشد.
كنسرت «سيمرغ» همانگونه كه از نامش پيداست برگرفته از شاهنامه حكيم نيشابور است. حميد متبسم پس از سالها كلنجار داستان ذال و سيمرغ را براي خلق يك شبه سمفوني سنتي ايراني دستمايه خود قرار داده. بر علاقهمندان موسيقي رديف – دستگاهي ايران پوشيده نيست كه چگونگي تببين و تدوين اين موسيقي بيشتر بر اساس قصيده و غزل شعر فارسي بوده است و مثنوي آن هم مثنوي به شيوه حماسي فردوسي خيلي سخت در قالب اين موسيقي جاي ميگيرد.
در سالهاي اخير شهرام ناظري هم به سمت اين كار رفته است و كنسرتي هم در پاريس بر اساس آثار شاهنامه اجرا كرده اما سيري كه حميد متبسم براي اركستر سيمرغ در نظر داشته خيلي منحصر به فرد و البته دشوار بوده است. لحن حماسي شاهنامه در تقابل و تضاد عجيبي با موسيقي دستگاهي قرار دارد. و آهنگسازي به شيوه متعارف سنتي
( چهار مضراب و سازو آواز و رنگ و تصنيف و... ) براي شاهنامه پاسخگو نيست. چرا كه در غزل ابيات محدودي مرتبط به هم وجود دارد ولي در مثنوي شاهنامه ابيات زيادي وجود دارد كه با حذف چند بيت كاملا ارتباط آنها مخدوش ميشود و نميتوان مثلا چند بيت از داستان سياوش و چند بيت هم از داستان رستم و سهراب انتخاب كرد و بر همين اساس حميد متبسم تصميم ميگيرد كه تنها يك بخش ازشاهنامه را بهطور كامل استفاده كند. بدين صورت كه براي منسجم بودن شعر ناچار از پارتهاي مختلف در دستگاهاي مختلف استفاده كرده و تازه در تك تك پارتها هم اتفاق ميافتد كه از دستگاهي به دستگاه ديگر ميرويم و خلاصه ريتمهاي متنوع از گوشههاي زيادي از موسيقي رديف – دستگاهي شنيده ميشود. اين شيوه آهنگسازي اگرچه به «مركب خواني» شباهتي كوچك دارد ولي كاملا يگانه است و براي همساز شدن با ذهنيتي كه فردوسي به ريتم و هارموني شاهنامه داشته، در نظر گرفته شده. حميد متبسم در اين اثر با خلق چنين فضاي متفاوتي مخاطبش را همچون پرواز سيمرغ به كوه و دره و جنگل و بيابان يا همچون فراز فرود متنوع شاهنامه كبير فردوسي با ريتمهاي حال و هواها صداهاي مختلفي رو به رو ميكند و اينگونه در استانه پايان دهه اول قرن بيست و يكم گام مهمي در ورود جريان موسيقي رديف دستگاهي به فصل جديدي از حيات تاريخياش بردارد.
اين كنسرت اما يك نكته مهم ديگر هم داشت ؛ حضور همايون شجريان در مسند خواننده. اين كنسرت ميدان آزموني سخت براي فرزند استاد آواز ايران بود تا كه با آزمودن اشعاري حماسي و نحوه خواندني كه لحن متفاوت و خاص خود را ميطلبد، تصوير بديعي از خود و يك خواننده موسيقي سنتي ارائه كرد. همايون شجريان كه آرام آرام از زير سايه پدر برون آمده و با همكاري با آهنگسازاني نوجو و متفاوت آثار تحسين برانگيزي را منتشر كرده با حضور در اركستر سيمرغ آزموني سخت را از سر گذراند و حتي اگر گروهي بر اين باور باشند كه او به اندازه آثار ديگرش در اين تجربه فروغ نداشت اما نفس جسارت چنين تجربهاي به خودي خود ستودني است.
منبع:
تهران امروز
تاریخ انتشار : پنجشنبه 14 مرداد 1389 - 00:00
دیدگاهها
به نظر من اشعار فردوسی همانطور که گفته اید لحن و بیان خاصی می طلبد و بنده با توجه به شناختی که از خواندن همایون شجریان دارم بعید می دانم در خواندن آن موفق باشد.
افزودن یک دیدگاه جدید