جشنواره ملی موسیقی خلاق
 
کنسرت قاف - فرهاد فخرالدینی
 
برنامه یاد بعضی نفرات
 
«سیمرغ» برای ارائه در صحنه آماده است
درباره‌ی «سیمرغ» با خالق‌اش؛ حمید متبسم:
«سیمرغ» برای ارائه در صحنه آماده است
دوست‌داران شعر فردوسی و دنبال‌کنندگان اخبار موسیقی ایران، با نام «سیمرغ» کمابیش آشنایی دارند. سیمرغ تجربه‌ای‌ست دیگرگونه از موسیقی ایرانی که با به‌کار گیری شعر «فردوسی» اینبار مسیر جدیدی از حوزه‌ی آهنگسازی را واکاوی می‌کند.

خالق‌اش حمید متبسم پس از سه سال پیگیری در یادداشتی نوستالژیک‌گونه می‌نگارد: «امروز ۲۸ آگوست ۲۰۰۹ میلادی برابر با شش شهریور ۱۳۸۸ شمسی آهنگسازی اپرت سیمرغ در ۱۳۷۱ میزان، ۳۷۵ صفحه و مدت ۵۹ دقیقه و سه ثانیه با به یکدیگر رسیدن عاشق و معشوق (زال و رودابه) به پایان رسید.»
حمید متبسم، آهنگساز اثر موسیقایی «سیمرغ» در گفتگو با «شجریانی‌ها» از «سیمرغ» می‌گوید؛ پروژه‌ای که اکنون عنوان «ملی» به خود گرفته است...


  اگر اجازه دهید، بحث را با توضیحات شما در مورد پروژه سیمرغ آغاز می‌کنیم، ممکن است به صورت اجمالی توضیح بدهید که پروژه‌ی سیمرغ چیست و چه اهدافی را دنبال می‌کند؟

  پروژه سیمرغ کاری‌ست موسیقایی براساس داستان زندگی زال از شاهنامه فردوسی و نیازی ندارد که هدفی به جز این داشته باشد.
این قطعه‌ای‌ست که برای ارکستر بزرگ ساز‌های ملی و ترکیبی از خوانندگان زن و مرد با تک‌خوانی همایون شجریان نوشته شده است.

  انگیزه‌ی شما از موسیقایی کردن شاهنامه‌ی فردوسی چه بوده است؟ به بیان دیگر، چرا به سراغ فردوسی رفتید؟ آیا این موضوع ارتباطی با نوع کارهایی که در چند دهه‌ی گذشته ارایه شده است، دارد؛ چراکه در سال‌های اخیر در امر آهنگسازی کمتر به شعر فردوسی پرداخته شده است؟

  نه‌تنها در سال‌های اخیر، بلکه قبل از آن نیز کمتر کسی به سراغ‌ اشعار فردوسی کبیر رفته است و شاید این موضوع یکی از مشوق‌های من بود.
شعر فردوسی با ‌اشعار شعرای معنوی‌پرداز ما متفاوت است، شعر فردوسی را نه‌تنها در کنار شعر دیگر شاعران پارسی‌زبان نمی توان نشاند بلکه در خود شاهنامه نیز از صفحه‌ای به صفحه‌ی دیگر نمی‌توان پرید، و از همین روست که کار آهنگساز را سخت می‌کند.
چرا که نمی‌توانی یک تصنیف را با شعر فردوسی بسازی و بعد ساز و آوازی با شعر شاعر دیگری بیاوری و بعد تصنیف دیگری از شاعری غیر. وقتی با فردوسی آغاز می‌کنی با او نیز باید به پایان ببری.

  شاهنامه دریای انبوهی از حماسه است. انگیزه‌ی شما برای انتخاب یک داستان خاص از شاهنامه (زال و رودابه) چه بوده است؟

  داستان زندگی زال به‌لحاظ رنگارنگی و پرداختن به احوالات زندگی انسان بسیار متنوع است. بعلاوه از آنجایی که عامه‌ی مردم فردوسی را بیشتر به رستم و سهراب و داستان‌های پهلوانی و جنگ با دیو سپید می‌شناسند، بر آن بودم که بخشی را انتخاب کنم که تمرکز بیشتری روی دیگر موضوعات داشته باشد و البته شاهنامه هم از این نوع داستان‌ها بسیار دارد که زندگی زال از آن جمله است.
تراژدی زندگی زال به زوایای مختلف زندگی انسان می‌پردازد و دغدغه‌های انسان همچون بخت و سرنوشت و آز و ترس و بدنامی، و همچنین نیاز‌های انسان چون نام‌آوری و دلداگی و عشق را به یکباره در یک مجموعه دارد.

  اگر نیم‌نگاهی به ارکستری که سی‌مرغ را اجرا می‌کند، داشته باشیم، متوجه حجم بالای سازهای کوبه‌ای خواهیم بود. این حجم بالا آیا ارتباطی با نوع‌اشعار شاهنامه دارد؟

  در یک ارکستر ۴۰ نفره سه‌نفر نوازنده کوبه‌ای که مجموعاً و به مناسبت ۱۲ ساز کوبه‌ای را بنوازند درواقع حجم بالایی نیست، ولی به هر حال تصور و برداشت شما هم به‌جاست.

  همواره در میان جامعه‌ی موسیقی ایران، بحث در رابطه با محدودیت‌ها و گستره‌ی توانایی‌های موسیقی ایرانی جریان داشته است. تفکرات مختلفی در این زمینه وجود دارد. آیا شما  این پتانسیل را در موسیقی ایرانی می‌بینید که بشود آن را با ارکستر بزرگ اجرا کرد؟ این پرسش را با توجه به خصلت تک‌صدایی بودن موسیقی ایران و تمرکز و اهمیت ویژه‌ی آن برای تکنوازی و بداهه‌نوازی مطرح می‌کنیم.

  بله حتماً می شود موسیقی ما را با ارکستر بزرگ اجرا کرد و فکر می‌کنم که سیمرغ اولین اثر نیست که برای ارکستر بزرگ ساز‌های ملی نوشته شده است.
چند صدایی شدن موسیقی در غرب نیز به عنوان یک تحول مطرح است و در اروپا نیز موسیقی از روز ازل به شکل امروزی نبوده است.
در آواز‌های «گریگوریان» رگه‌هایی از فواصل یک چهارم پرده قابل شنیدن است و در دوران «رنسانس» فواصل موسیقائی تعدیل (تامپره) شده‌اند تا به کیفیت موسیقی دوران باروک برسند. موسیقی امروز ما نیز تفاوت بسیار با دوران درویش‌خان دارد، همانطور که درویش در دوران خودش با گذشته خویش تفاوت داشت.

«سیمرغ» درختی ست که میوه‌اش نه سهم یک یا دو نفر بلکه سهم جمع بزرگی‌ست و اگر چه همکارانش می‌دانند که باید قناعت کنند، با این وجود ما باز هم برای بار دادن این درخت و به ثمر رساندن این پروژه نیازمند اسپانسر و کمک‌ایم.
تا زمانی که بگوییم موسیقی ما قادر نیست، هیچ تجربه‌ای صورت نمی‌گیرد. هر تحولی تغییراتی را به‌دنبال دارد و اگر برای پیشرفت موسیقی تغییراتی لازم باشد هیچ‌کس جلودارش نخواهد بود.

  می‌خواهیم از تجربه‌ی جنابعالی در آهنگسازی برای این پروژه سؤال کنیم؛ آهنگسازی این پروژه چه‌قدر طول کشیده است؟ جنابعالی تجربیات زیادی در زمینه‌ی آهنگسازی دارید. آیا تجربه‌ی سیمرغ متفاوت بوده است؟ چگونه؟

  بیش از سه سال مشغول این مجموعه بودم. تجربیات و بخصوص همان آثار بیست سال گذشته من برای ارکستر ساز‌های ملی ("بامداد" و "ونوشه") بیشترین دستمایه‌ی من در آهنگسازی سیمرغ بود. با این وجود پیچیدگی کار روی‌ اشعار فردوسی بیش از این صحبت‌هاست.
توجه کنید که تمام‌اشعار فردوسی بر وزن «فعولن فعولن فعولن فعل» استوار است و این مورد راه را برای یک آهنگسازی یک‌ساعته بر اساس این وزن بسیار دشوار می کند، چرا که این آهنگساز است که با آوردن اوزان و اصوات متنوع باید موسیقی رنگارنگی خلق کند که ضمن تصویر کردن و جاندار ارایه دادن صحنه‌ها، به بیان روشن کلمات  نیز وفادار بماند.
در قطعه‌ی سیمرغ مایه‌های متنوعی چون چهارگاه، همایون، اصفهان، ماهور، شور و نوا و اوزان بسیاری به‌کار گرفته شده است تا بلکه بیانگر فراز و نشیب‌های کلام فردوسی کبیر باشد، واین خود وقت و انرژی ذهنی بسیاری طلب کرد. 

  آیا نوازندگان گروه را خودتان انتخاب کردید؟ معیارتان برای گزینش هنرمندان «سیمرغ» چه بوده است؟ تا چه میزان با تک‌تک نوازندگان این پروژه از قبل آشنا بوده‌اید؟

  من به‌دلیل دوری طولانی‌مدت از ایران با نسل جدید نوازندگان موسیقی ایران‌ اشنایی زیادی ندارم از این رو این کار را به‌عهده دیگر دوستان گذاشتم و البته با شنیدن نتیجه تمرین‌های ارکستر تغییراتی در این مجموعه داده‌ایم و ممکن است بدهیم.
نوازنده و خواننده ارکستر سیمرغ باید معتقد به این کار و کار جمعی باشد و نقشی که به او محول می‌گردد را هر چند که نقش کوچکی باشد با دل و جان انجام بدهد و خود را همیشه بعنوان جزیی کوچک از مجموعه ی بزرگ بداند.
در واقع توانایی‌های اجرایی در کنار معرفت کار جمعی برای ما معیار است.

  با چه معیاری همایون شجریان را از میان چندین و چند خواننده‌ی جوان و با انگیزه  برای خوانندگی این پروژه برگزیدید؟ معیارهای‌تان چه بوده‌اند؟

  خوانندگان نیز مانند ساز‌ها محدوده صوتی دارند و آهنگسازان وقتی قطعه‌ای با کلام خلق می‌کنند باید به محدوده‌ی صوتی صدای خواننده فکر کنند و هم از این روست که در نت قطعه حداقل این محدوده را با ذکر عناوین  سوپرانو، تنور، باس و غیره متذکر می‌شوند. قطعه‌ی ‌سیمرغ به‌خاطر طبیعتش برای خواننده مردی نوشته شده است که قادر باشد نت‌های بسیار بالایی را اجرا کند.
همایون شجریان خواننده‌ای توانا و با دانش است و در پذیرش ایده‌های نو گشاده‌قلب، به‌علاوه توانایی او در اجرای روان و راحت اصوات بالادست مرا برای نوشتن خط سولیست «سیمرغ» باز کرد و در هنگام نوشتن همواره به او و توانایی‌هایش فکر کردم.

  همکاری شما با جناب آقای درویشی چگونه شکل گرفت؟

  همکاری و دوستی من با درویشی برمی‌گردد به سال‌های ۶۰. در موسیقی ما بسیاری از کارها خودجوش و با تکیه بر عشق هنرمندان پیش می‌رود. تألیفات و آهنگسازی‌های محمدرضا درویشی گواه روشن عشق او به این هنر است و کسانی‌که پرزحمت‌ترین کار‌ها را در هر زمینه اجتماعی انتخاب می‌کنند نقش بسیاری هم در پیشرفت آن پدیده ایفا می‌کنند. درویشی یکی از این انسان‌هاست که مسیر پر زحمت و معنویات را به انتخاب راه‌های ساده و پر درآمد ترجیح داده است.
سیمرغ نیز به اینگونه همکاران نیازمند است.

  آیا پروژه مطابق انتظار شما پیشرفت کرده است؟ از پیشرفت آن تاکنون راضی هستید؟

  راه «سیمرغ» بسیار دشوار است، لیکن این رفتن است که اهمیت دارد و تا نروی رسیدنی در کار نیست. برنامه‌ریزی برای یک ارکستر ۴۰ نفره حتماً کار دشواری‌ست و زمان و انرژی بسیاری طلب می‌کند، ولی در مجموع با وجود جمع خوب همکارانی که داریم، باید راضی بود و چشم به‌آینده داشت.

  پروژه‌ی سیمرغ به چه صورت قرار است در معرض دید جامعه‌ی هنری قرار بگیرد؟ آیا تصمیم دارید به صورت ‌یک آلبوم موسیقی آن را به بازار موسیقی عرضه کنید؟ یا به صورت کنسرت برگزار خواهد شد؟

  ما بر آنیم که در کنار کنسرت‌هایمان، سی‌دی‌های صوتی و تصویری و نت «سیمرغ» را نیز منتشر کنیم. این پروژه یک پروژه ملی‌ست و جا دارد که به همه ‌اشکال ممکن و بهترین وجه ارائه شود.

  به تازگی‌ بحث‌هایی پیرامون مشکلات مالی این پروژه بزرگ مطرح شده است. این صحبت‌ها تا چه حد صحت دارند و آیا مشکلات مالی باعث متوقف شدن این پروژه شده‌اند یا می‌توانند بشوند؟

  مشکلات مالی می‌تواند اجرای هر پروژه‌ای را متوقف کند. «سیمرغ» در مقایسه با اهمیت و ارزش هنری اجتماعی‌اش توقعات مالی‌اش کوچک است، در کشور‌های اروپایی ورزشکاران جوان را با تحمل هزینه‌های فراوان از کشور‌های کم‌درآمد استخدام می‌کنند و با اعطای ملیت جدید به این امید می‌نشینند که شاید این ورزشکار برا‌ی‌شان مدال و افتخاری در مسابقات جهانی بیاورد.
حال ما اینجا درباره «فردوسی» به‌عنوان یکی از بزرگترین افتخارات ایران و موسیقی ایران گفتگو می‌کنیم و بحث مخارج جانبی نباید و نمی‌تواند جلودار این حرکت فرهنگی و ملی باشد.

معتقدم: دست اندر کاران «سیمرغ» در بخش‌های هنری و اداری همگی با حضور و قناعت خودشان در یک چنین پروژه ای سهم خودشان را به «سیمرغ» ادا کرده‌اند.
  لطفاً کمی توضیح بدهید که این هزینه‌ها شامل چه چیزهایی هستند؟ آیا منظور هزینه‌ی نوازندگان است؟ هزینه‌های ضبط استودیو؟ توضیحات شما در این زمینه می‌تواند بسیار مفید باشد.

  اقامت، سفر، دستمزد و مخارج سازماندهی یک گروه ۴۰ نفری، فکر می‌کنم که توضیح بیشتری نخواهد.
«سیمرغ» درختی ست که میوه‌اش نه سهم یک یا دو نفر بلکه سهم جمع بزرگی‌ست و اگر چه همکارانش می‌دانند که باید قناعت کنند، با این وجود ما باز هم برای بار دادن این درخت و به ثمر رساندن این پروژه نیازمند اسپانسر و کمک‌ایم.
و هم از این روست که من معتقدم: دست اندر کاران «سیمرغ» در بخش‌های هنری و اداری همگی با حضور و قناعت خودشان در یک چنین پروژه ای سهم خودشان را به «سیمرغ» ادا کرده‌اند.

  آیا این پروژه از عموم علاقه‌مندان کمک مالی قبول می‌کند یا صرفاً یک سرمایه‌گذاری خصوصی است؟

  هیچ سرمایه‌گذاری خصوصی در پشت این پروژه نیست و کمک‌های مالی در شکل اسپانسرینگ و غیره تعریف مشخصی در وب‌سایت «سیمرغ» دارد.
آنچه برای ما اهمیت دارد سربلندی این پروژه است و از این روست که هر کمک مالی و هر نوع اسپانسر را نمی‌پذیریم. اسپانسر «سیمرغ» باید مانند خود «سیمرغ» متعلق به همگان و قابل قبول همگان باشد.

  اگر کسی بخواهد به این پروژه کمک مالی بکند، شرایط آن مهیا است؟ به چه صورت این کار عملی است؟ (هموطنان داخل و خارج از کشور)

  ما در اروپا بنیادی تحت عنوان «سیمرغ» تأسیس کردیم که وظیفه‌اش و تنها علاقه‌اش به اجرا در آوردن «سیمرغ» در تمام جهان است، و در واقع این بنیاد است که برای به ثمر رساندن این هدف نیازمند کمک است.
هیچ پروژه هنری معتبری در جهان بدون کمک‌های مالی و معنوی سازمان‌ها و مراکز و حمایت مردم انجام نمی‌شود و «سیمرغ» تافته‌ی جدا‌بافته از پروژه‌های دیگر فرهنگی نیست و بنیاد سیمرغ نیز قصد دارد که بدون وابستگی نامی و مالی به جایی یا مرکزی با نام سیمرغ برای همه مردم از هر رنگ و عقیده این کار را به پیش ببرد. حال اگر کسانی و یا مراکزی مایل هستند که در این پروژه بنیاد سیمرغ را همراهی کنند، مسئولین بنیاد با رعایت موازین «سیمرغ» خواهند پذیرفت و راه و امکانات تماسش در وب‌سایت ما، بخش Foundation مشخص شده است.

  علی‌رغم تمام محدودیت‌ها و مشکلات، تخمین جنابعالی از زمان اتمام پروژه، ضبط، و عرضه‌ی آن به بازار موسیقی چیست؟ علاقه‌مندان موسیقی ایرانی بی‌صبرانه و مشتاقانه خواهان شنیدن این اثر هنری ارزشمند هستند.

  «سیمرغ» در واقع برای ارایه صحنه آماده است و وقتی کاری برای ارائه صحنه آماده باشد برای ضبط صوتی و تصویری نیز آماده خواهد بود. آنچه می‌تواند کار ما را به تعویق بیاندازد مربوط به بخش تدارکات و مالی می شود که از دست ما خارج است.


  در پایان ضمن سپاس از محبت و همدلی شما با سایت شجریانی‌ها، اگر نکته‌ای یا دردلی هست که ما در سؤالات خود از قلم انداختیم و شما مایل هستید با خوانندگان شجریانی‌ها درمیان بگذارید، لطفاً بفرمایید.

  حال که چندین بار به وب سایت سیمرغ ‌اشاره کردیم بهتر است آدرسش را هم به دوستان بدهیم.
با سپاس از شما www.simorq.org

منبع: 
وب‌سایت شجریانی‌ها
تاریخ انتشار : سه شنبه 1 تیر 1389 - 00:00

برچسب ها:

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود «سیمرغ» برای ارائه در صحنه آماده است | موسیقی ما