گفتوگو با بهروز صفاريان (قسمت دوم)؛
آرزوهايم سقف ندارد
موسيقی ما- الناز علاقهبند
«شبح» آخرین آلبومی است که آهنگسازی آنرا به صورت مستقل انجام دادی، نسبت به وقت و هزینهای كه صرف تولید آن كردی چه میزان از بازتابش رضایت داشتی؟
از نظر تجاری راضی نبودم شاید انتظار خیلی از همكاران من توی این آلبوم را برآورده ساخت اما توقع من را تامین نكرد چون این كار را معمولی انجام نداده بودم و این آلبوم را خیلی بزرگتر میدیدم. علت این اتفاق هم عدم ویدئو کليپ، تبلیغ رسانهای خوب، عرضهی نامناسب به سراسر كشور - كه این اواخر در مورد بعضی افراد عامدانه اعمال میشود- و سانسور قطعهها و زیباترین بخش ترانهها بود.
ولی این آلبوم از این نظر، در ردهی دوم قرار داشت؟
بله مطمئنا اگر ما هم از حمایت صدا و سیما و یا اجازهی پخش از ماهواره بهرهمند بودیم این آلبوم به جایگاه واقعی خودش میرسید. 2 قطعه از آلبومی كه در بخش فروش با «شبح» رقابت میكرد بارهاوبارها از صدا و سیما پخش شد و اگر «شبح» هم از چنین امتیازی بهرهمند بود قطعا گوی سبقت را از سایر آلبومها میربود.
پیش از آلبوم «بی خوابی» و در شرایطی كه موسیقی پاپ ما در جهان شناخته شده نبود و نيست، جریانی را آغاز كردی و آلبومی را تولید كردی كه بهعنوان بین المللیترین آلبوم سال شناخته شد، در ادامهی راه، قصد ادامهی همین جریان را داری یا هدف اصلیات تولید آلبومی پرفروش و همهگیر مثل «دورنگی» است؟
هدف من هردو است.
پیش از این توضيح دادی كه تمایلی به خوانندگی نداری، با توجه به استقبال از خواندن و صدايت در «شبح» و تكآهنگهایی كه با صدای تو منتشر شده، هنوز هم چنین اعتقادی داری؟
در ابتدا دوست داشتم خواننده شوم ولی ورود به دنیای آهنگسازی باعث شد تصمیمم تغییر كند و كاملا تفننی به این امر بپردازم. لازم است در ارتباط با بعضی اظهار نظرها در این خصوص، اضافه كنم كه من هنوز به صورت جدی خوانندگی را شروع نكردم و فقط در چند مورد به پیشنهاد دوستان با آنها همراهی كردم.
تا حالا به این فكر كردهای كه آلبومی با صدای خودت منتشر كنی؟
خیلی جدی نیست ولی شاید روزی عملی شد.
با توجه به مدت كوتاه پخش قطعهی «مثل ماه» که استقبال بسیار خوبی از آن شد، چه شد كه تصمیم به خواندن این قطعه گرفتی و علت جلوگیری از ادامهی پخش آن چه بود؟
ما چند سال بهدلیل محدودیتهای اعمال شده در موسیقی پاپ از تلویزیون فاصله گرفته بودیم تا اینكه از ما برای شروع دوبارهی موسیقی پاپ در تلویزیون دعوت و قول همكاری و مساعدت در زمینه پخش آثار تولید شده به ما داده شد كه نتیجه آن پخش تیتراژ برنامهی «عبور شیشهای»، قطعهی «ایران» با صدای روزبه بمانی، مهدی یراحی و نیما مسیحا و درخواست ساخت تیتراژی با صدای من بود كه بهدلیل وقت كمی كه به من داده شد قطعهی «مثل ماه» را با خواندن و تنظیمی به صورت اتود (اجرای اولیه) آماده كردیم و به پخش رساندیم تا در آینده تنظیم نهایی صورت گیرد كه هرگز به این مرحله نرسید. دقیقا در همان زمان بود كه من به «شب شیشهای» دعوت شدم و گلایههایم را در آن برنامه مطرح كردم.
چنانچه زمان به عقب برمیگشت بازهم چنین انتقاداتی را مطرح میكردی؟
مطمئنا، بیشتر و شدیدتر
با گذشت این مدت از پخش برنامه، فكر میكنی تاثیری را كه انتظار داشتی در حمایت از موسیقی بههمراه داشت؟
نه
چرا بازهم در بیان آنها مصری؟
چون بیان آنها من و بعضی از همفكرانم را تا حدودی راضی میكند.
تصور نمیكنی تكسوار بودنت در مسیر انتقاد و دلسوزی نسبت به موسیقی پاپ، تنها موجب شده حساسیتها نسبت به تو بیشتر شود؟
نه. باید از موسیقی پاپ دفاع شود و بیان این حرفها ابعاد خوبی داشت و باعث یكسری حمایتهای مقطعی از موسیقی پاپ شد، خیلیها به این نتیجه رسیدند كه در جایی باید به اظهار عقایدشان بپردازند. این تاثیرگذاری را بعدها هم خواهید دید.
شرایط امروز موسیقی پاپ نسبت به زمان آن برنامه چه تغییراتی كرده؟ پیشرفت كرده یا سیر نزولی داشته؟
ما این حرفها را زمانی زدیم كه موسیقی پاپ به علت ازدیاد موسیقیهای غیر مجاز، زیر زمینی و رپ ناسالم دیگر ازدسترفته بود. در آن زمان اجازهی پخش موسیقی رپ مجاز در دست ما بود و علت درخواست من برای در اختیار داشتن این اجازه، این بود كه اگر نطفهی موسیقی رپ را كه در ذاتش موسیقی ناسالمی است با كار اجتماعی قرار داده، كمی موسیقی در آن خرج كنیم و در كلامش ممیزی درست انجام دهیم، میتواند با مدیریت درست به صورت سالم پیش رود ولی وقتی این اجازه به ما داده نشد موسیقی رپ از دست رفت و دیگر برای مردم این سبك از موسیقی بههمراه كلام ناپسند جا افتاده و از رپ اجتماعی استقبال نمیكنند.
یعنی تمایل نداری تجربهی ساختن آلبومی در سبك رپ را تكرار كنی؟
من موسیقی رپ را از ابتدا هم دوست نداشتم چرا كه معتقدم رپ اصلا موسیقی نیست، یك sound است كه مصرفش بهروز است و فردا جذابیتی ندارد. من مایلم موسیقی، ملودی و احساس را منتقل كنم نه اینكه با تزریق یك كلام جذاب به جامعه، خودم را معروف كنم. البته به بعضی از كسانی كه در این سبك فعالند و در آثارشان از كلام زیبا و تاثیرگذار بهره میبرند احترام میگذارم كه اتفاقا از این آثار مثل سایر كارها استقبال نمیشود. اگر روزی توجیهی برای اینكار داشته باشم شاید دوباره این تجربه را تكرار كنم ولی فعلا چنین تصمیمی ندارم.
با توجه به عدم عقبنشینی صدا و سیما در سیاستهای خود و نیاز جامعه به شنیدن موسیقی مناسب و بهروز از رسانههای داخلی، چرا هنرمندانی مثل تو كمی از موضع خود عقبنشینی نمیكنند؟
با پذیرش محدودیتهای موجود، آثار تولیدی ما با قابلیتهایی كه باعث استقبال از آثارمان شده فاصله میگیرد و قطعا نتیجهی كار، جذابیت لازم را برای مخاطبان نخواهد داشت. متاسفانه عدهای حاضرند هزینههای سنگینی را برای دعوت از سامی یوسف- خوانندهای كه نام ایرانی خود را به عربی تغییر داده، به این زبان میخواند و خارج از ایران زندگی كرده- به یك برنامهی تلویزیونی، بپردازند، اما حاضر نیستند كه یك دهم آنرا برای تولید چنین موسیقیای در كشور هزینه كنند.
از میان كسانی كه در شكلگیری موسیقی پاپ موثر بودند، تو از معدود كسانی هستی كه همواره در ردیف بهترینها بوده ای، علت موفقیت آثارت را در چه می دانی؟
در كارنامهی كاری من هم آثاری هست كه با وجود كمبودن زمان، آن را ساختهام اما بعدا پشیمان شدهام و سعی كردهام كه جبرانش كنم و خوشحالم كه امروز این دید در جامعهی موسیقی نسبت به من وجود دارد. من معتقدم كه همیشه باید ویژگیهایی در كارم وجود داشته باشد؛ كیفیت بهروز باشد و نسبت به اثر، احساس و نوستالژی خوبی داشته باشم. من راجعبه كارم فكر میكنم، هدفم را تعیین میكنم، كار را تحلیل میكنم و تلاش میكنم تا به الگوهایی كه در ذهن دارم و همواره در رویایم بوده نزدیكاش كنم و با سیاستگذاریها و شرایط جامعهی خودم تطبیقش بدهم و به نزدیكترین حالت ممكن به ایدهآلم برسانم، درست است كه اتفاق خاصی كه در ذهنم است شكل نمیگیرد اما خوشحالم كه آثارم جایگاهی برای خود پیدا كرده.
بعد از استقبال گستردهی مردم از تولد و شكوفایی موسیقی پاپ، در سالهای اخير افت اين سبک را بوضوح ديدهايم، بهعنوان یك کارشناس، علت این افت را چه میدانی؟
این افت 2 علت دارد: تولیدكنندگان موسیقی در خارج از كشور، افراد و اتفاقات داخل كشور.
پیش از پا گرفتن موسیقی پاپ، تولیدات تلویزیونهای ایرانی فعال در خارج از كشور هر سال یكبار و بهصورت نوارهای ویدئویی وارد ایران میشد ولی با پیشرفت موسیقی پاپ، ناگهان ماهوارهها وارد ایران شد چرا كه دیگر توجه و استقبال قبلی از موسیقی لسآنجلسی نمیشد و آنها با رقیب بزرگی مواجه شدند و آن، انگیزه و عشق كسانی بود كه در ایران با قدرت كار میكردند، استقبال از كنسرتهای داخلی فوقالعاده بود و كنسرتهای دوبی حال و هوای قبل را نداشت. همزمان با این اتفاق (ورود ماهواره) خللی در سیستم تولید موسیقی داخلی به وجود آمده كه آنرا به بیراهه میبرد: موسیقی سطحی و بیكیفیت بدون اینكه با آن برخورد مناسبی شود به بازار میآید، فروش افت كرده، كپی افزایش یافته و قیمت CD كاهش مییابد، سیكل مجوز گرفتن طولانی شده و كسانی كه با زحمت زیاد مجوز میگیرند آثارشان بین انبوه كارهای زیرزمینی محو میشود، كنسرتها به دلیل عدم مجوز كنسل میشود، اما خوشبختانه مردم از كنسرتهایی كه برگزار میشود به شدت استقبال میكنند! در این شرایط موسیقی لسآنجلسی فرصت رشد پیدا میكند و موسیقی بهروز، باكیفیت و بدون ممیزی با ویدئوهای سطح بالا و استفاده از استودیوهای باكیفیت تولید میشود. همزمانی جریان مخالف موسیقی پاپ، در داخل كشور- كه توسط افراد حاشیهای و بدون عنوانی كه از این جریان سود میبرند هدایت میشود- و پا گرفتن مجدد موسیقی لسآنجلسی، موجب افت موسیقی پاپ در ایران شد.
بهعنوان یك آهنگساز موفق و مجرب در چنین فضایی كه موسیقی زیرزمینی برای بعضی جوانان و نوجوانان جذابیت دارد، چه تدبیری برای گرایش آنها به موسیقی خوب و تاثیرگذار داری؟
بعضی از آنها برای افراد جذابیت دارد، چون به صورت انبوه و بدون ممیزی است اما ما قرار نیست كه دچار این انبوهسازی بشویم. به نظر من موسیقی ما دچار تبی شده كه گذراست و مردم دوباره به نوعی از موسیقی روی میآورند كه دارای ارزش و ماندگاری است. حتی امروز هم كسانی كه به موسیقیهای فاقد محتوا گوش میدهند هدفشان تفریح است و آنرا جدی نمیگیرند.
آلبومهای اخیرت هرکدام سبك خاصی داشتند: اسكناس، غریبه ، شبح و بی خوابی... چه تمهيدی برای این نوآوری و گریز از تكرار به كار میگیری؟
زیاد كار نمیكنم. حسی كه من در هر مقطع زمانی دارم روی كارم تاثیرگذار است و وقتی چندكار با فواصل كم انجام دهم ناخودآگاه به هم شبیه خواهند شد.
و اما آخرین اخبار از آلبوم آقای لهراسبی؟
همزمان با طی شدن مراحل مجوز، ما هم در حال اعمال تغییرات نهایی هستیم.
سقف آرزوهای بهروز صفاریان؟
سقف ندارد. چون وقتی به هر هدفی كه در نظر داشتم، دست پیدا كردم بالاتر از آن را خواستم، بنابراين دیگر لزومی به قراردادن محدودیت نیست.
نظرت را درمورد واژههایی كه نام میبرم بگو:
موسیقی صدا و سیما: ...
موسیقی لسآنجلسی: مصرفی، پر از رنگ و لعاب
فیلترینگ: اعمال سلایق و نظرهای شخصی از قدیمیترها به امروزیها
اینترنت: در صورت مدیریت خوب و استفادهی درست، رسانهای بسیار خوب و موفق
شب شیشهای: پیشبرد اهداف صدا و سیما بهصورت یكطرفه
فریدون فروغی: بزرگمرد، مظلوم
شادمهر عقیلی: دوست قدیمی
فریدون آسرایی: دوستداشتنی، خوشقلب و بسیار بااحساس
محمد اصفهانی: كیاستمدار، اقتصاددان و بسیار خواننده
بهنام ابطحی: خوشقلب بیسیاست
پدرام كشتكار: دوست قدیمی بیمعرفت...
اما کلام آخر...
آرزو میكنم كه موسیقی ما در بالاترین جایگاه ممكن در دنیا قرار بگیرد و برای تمام كسانی كه بسیار بااستعدادند و احساس میكنند كه توانایی انجام تحولات و ایجاد پیشرفت را دارند زمینهای درست فراهم شود تا بتوانند عقاید شخصی خود را حفظ كرده و جنبههای مختلفی از موسیقی و هنر را به مردم نشان دهند.
بهروز صفاریان از نگاه دیگران:
بهزاد بلور (خبرنگار بیبیسی): بهروز برخلاف ثروتی که در استعداد و سابقهاش دارد خاکی و قابل دسترس است و مثل هنرمندان دیگری که عاشق کارشان هستند، بین بنبستها و شکستها و ناامیدیهایی که سر راهش سبز میشود راه میرود، بدون اینکه تعادلاش را از دست بدهد. بدونشک بارها خودش را سرزنش کرده و قول داده که دیگر موسیقی را رها كند، اما چند لحظه بعد عمیقتر در کارش فرو رفته...قبل از آشنایی با او طرفدار کارهایش بودم و بعد از ملاقاتش طرفدار خودش هم شدم.
فریدون آسرایی: بهترین تنظیم كنندهی ایرانی حال حاضر در داخل و خارج از كشور كه وسواس بیش از حدی در كارش دارد.
خشایار اعتمادی: او شخصیتی است خلاق و توانا كه هنوز هم تمام داشتههایش را به رخ نكشیده و در حقیقت پتانسیلی است كه همه تواناییهایش به جنبش مبدل نشده. همواره در كارهایش موفق است و به علت احترام به نظر مردم و هوش خوبی كه برای شناخت بازار دارد از توانایی بالایی برای كارهای مردمپسند بهرهمند است. تنها ایرادی كه از او گرفته میشود طولانی بودن پروسهی تولیداتش است كه از دید من آن هم بهخاطر احترامی است كه برای كارش قائل است و آنها را نه برحسب وظیفه، بلكه با تفكر و تدبير به انجام میرساند.
علی لهراسبی: آهنگسازی حرفهای و از بهترینهای موسیقی پاپ ماست. در ارنج كردن موزیك بسیار با حوصله است و برای رسیدن به ایدهآلش آزمون و خطای زیادی انجام میدهد. وقت زیاد و تاملی كه در ساختن آثارش به كار میگیرد یكی از پارامترهای موفقیت و تمایز كارهای او از دیگران است.
سعید شهروز: از موزسینهای توانا و ارزشمند كشور با وجدان بسیار بالای كاری كه به آنچه میكند اعتقاد زیادی داشته و ارزش فراوانی برای كارش قائل است.
عبدالجبار كاكایی: آهنگسازی بسیار خلاق است و در كارهایی مشتركی كه با هم داشتیم تا حد زیادی به ایدهی ترانههای من نزدیك شد و این نزدیكی با توجه به آنكه ما از دو نسل متفاوتیم – و من نتوانستهام این رابطه را با همنسلان خودم برقرار كنم- جای تعجب دارد. از اینكه انقدر خوب احساسات نسل خودش و نسل من را درك میكند شگفتزده شدم و به نبوغش پی بردم. در كارنامهی هنریاش تجربیات متنوعی داشته، موسیقی پاپ را به معنای واقعی كلمه-مردمی بودن- مورد توجه قرار میدهد. برخلاف سایر جوانان آهنگساز، شناخت نظری خوبی از موسیقی جهان دارد و فضای موسیقی سنتی ما را هم به خوبی میشناسد. تنها اختلاف فكری كه ممكن است بین من و بهروز صفاریان باشد آن است كه او به نوعی از موسیقی كه برای مخاطب خاص خلق میشود اعتقاد چندانی ندارد و نگاهش، موسیقی مردمی است اما من معتقدم كه هنرمند باید گاهی در خلاف جریان آب شنا كند و نسلها را به دنبال خود كشانده و به آنها آموزش دهد.
یغما گلرویی: اگر در ایران به تعداد انگشتان دست موزیسین خوب داشته باشیم بدون شك بهروز صفاریان یكی از آنهاست. او یك تنظیم كنندهی خوب و از معدود موزیسینهایی است كه میتوانست جهانی شود ولی به دلیل مشكلاتی كه همه ما گرفتار آن هستیم، این امر محقق نشد. اما من مایل بودم كه آثار او مانند پیش از سه سال اخیر، بهگونهای باشد كه مردم خود را به او نزدیك كنند نه اینكه او به آنها نزدیك شود.
روزبه بمانی: یكی از خلاقترین و موفقترین تنظیم كنندهها و آهنگسازان چند سال اخیر، كه پتانسیلش بسیار فراتراز تعداد آثاری است كه از او منتشر شده. اما همین معدود كارهایش نیز نشاندهندهی جایگاه و تاثیرگذاری او برروی موسیقی داخل است. در عین حال از پروسواسترین هنرمندان چند سال اخیر موسیقی ما كه حساسیت و دقت فوق العادهای در انتخاب همكارانش داشته است.
نیلوفر لاریپور: از بهترین تنظیمكنندههایی كه بعد از شروع مجدد موسیقی پاپ در ایران فعالیت خود را آغاز كرد و درعین حال ثابت كرده كه در ساخت ملودی هم تبحر دارد. در كارنامه هنریاش آثاری مثل آلبوم «مسافر» موجود است كه از اولین آلبومهای پاپ بعد از انقلاب است و به شدت هم فراگیر شد. او نقش زیادی در بخش ساخته شدن ملودیها، تنظیم، نوازندگی و همفكری و همكاری با شادمهر در مسیر تولید این آلبوم داشت.
شاهكار بینشپژوه: از بهترین دوستان من و از بهترین تنظیم كنندههای بعد از انقلاب است. چرا كه من از زمانی كه ذكر شد تا به این لحظه، بهجز یك یا دو مورد دیگر، استعداد درخشانی را در زمینهی تنظیمكنندگی ندیدهام و امیدوارم تنظیمكنندههایی با پشتكار بهروز صفاریان، بيشتر پيدا شود تا موسیقی ما از آنها هم بهره بگیرد.
بابك زرین: از معدود تنظیم كنندههای كشور كه برروی كارش وقت گذاشته و به آن فكر میكند. من از تنظیم آلبوم «شبح» بسیار لذت بردم ولی ملودیهایش را نپسندیدم.
رضا رشید پور: از بهترین دوستان من كه بسیار احساساتی و دوستداشتنی است و همین حس زیبایش در كارهایش هم تاثیر گذار بوده. تنظیمهای زیبایی كه از او شنیدهایم، او را جزو نفرات برتر تنظیمكنندگی در ایران قرار داده و من همواره به داشتن دوست خوبی مانند او افتخار میكنم.
«شبح» آخرین آلبومی است که آهنگسازی آنرا به صورت مستقل انجام دادی، نسبت به وقت و هزینهای كه صرف تولید آن كردی چه میزان از بازتابش رضایت داشتی؟
از نظر تجاری راضی نبودم شاید انتظار خیلی از همكاران من توی این آلبوم را برآورده ساخت اما توقع من را تامین نكرد چون این كار را معمولی انجام نداده بودم و این آلبوم را خیلی بزرگتر میدیدم. علت این اتفاق هم عدم ویدئو کليپ، تبلیغ رسانهای خوب، عرضهی نامناسب به سراسر كشور - كه این اواخر در مورد بعضی افراد عامدانه اعمال میشود- و سانسور قطعهها و زیباترین بخش ترانهها بود.
ولی این آلبوم از این نظر، در ردهی دوم قرار داشت؟
بله مطمئنا اگر ما هم از حمایت صدا و سیما و یا اجازهی پخش از ماهواره بهرهمند بودیم این آلبوم به جایگاه واقعی خودش میرسید. 2 قطعه از آلبومی كه در بخش فروش با «شبح» رقابت میكرد بارهاوبارها از صدا و سیما پخش شد و اگر «شبح» هم از چنین امتیازی بهرهمند بود قطعا گوی سبقت را از سایر آلبومها میربود.
پیش از آلبوم «بی خوابی» و در شرایطی كه موسیقی پاپ ما در جهان شناخته شده نبود و نيست، جریانی را آغاز كردی و آلبومی را تولید كردی كه بهعنوان بین المللیترین آلبوم سال شناخته شد، در ادامهی راه، قصد ادامهی همین جریان را داری یا هدف اصلیات تولید آلبومی پرفروش و همهگیر مثل «دورنگی» است؟
هدف من هردو است.
پیش از این توضيح دادی كه تمایلی به خوانندگی نداری، با توجه به استقبال از خواندن و صدايت در «شبح» و تكآهنگهایی كه با صدای تو منتشر شده، هنوز هم چنین اعتقادی داری؟
در ابتدا دوست داشتم خواننده شوم ولی ورود به دنیای آهنگسازی باعث شد تصمیمم تغییر كند و كاملا تفننی به این امر بپردازم. لازم است در ارتباط با بعضی اظهار نظرها در این خصوص، اضافه كنم كه من هنوز به صورت جدی خوانندگی را شروع نكردم و فقط در چند مورد به پیشنهاد دوستان با آنها همراهی كردم.
تا حالا به این فكر كردهای كه آلبومی با صدای خودت منتشر كنی؟
خیلی جدی نیست ولی شاید روزی عملی شد.
با توجه به مدت كوتاه پخش قطعهی «مثل ماه» که استقبال بسیار خوبی از آن شد، چه شد كه تصمیم به خواندن این قطعه گرفتی و علت جلوگیری از ادامهی پخش آن چه بود؟
ما چند سال بهدلیل محدودیتهای اعمال شده در موسیقی پاپ از تلویزیون فاصله گرفته بودیم تا اینكه از ما برای شروع دوبارهی موسیقی پاپ در تلویزیون دعوت و قول همكاری و مساعدت در زمینه پخش آثار تولید شده به ما داده شد كه نتیجه آن پخش تیتراژ برنامهی «عبور شیشهای»، قطعهی «ایران» با صدای روزبه بمانی، مهدی یراحی و نیما مسیحا و درخواست ساخت تیتراژی با صدای من بود كه بهدلیل وقت كمی كه به من داده شد قطعهی «مثل ماه» را با خواندن و تنظیمی به صورت اتود (اجرای اولیه) آماده كردیم و به پخش رساندیم تا در آینده تنظیم نهایی صورت گیرد كه هرگز به این مرحله نرسید. دقیقا در همان زمان بود كه من به «شب شیشهای» دعوت شدم و گلایههایم را در آن برنامه مطرح كردم.
چنانچه زمان به عقب برمیگشت بازهم چنین انتقاداتی را مطرح میكردی؟
مطمئنا، بیشتر و شدیدتر
با گذشت این مدت از پخش برنامه، فكر میكنی تاثیری را كه انتظار داشتی در حمایت از موسیقی بههمراه داشت؟
نه
چرا بازهم در بیان آنها مصری؟
چون بیان آنها من و بعضی از همفكرانم را تا حدودی راضی میكند.
تصور نمیكنی تكسوار بودنت در مسیر انتقاد و دلسوزی نسبت به موسیقی پاپ، تنها موجب شده حساسیتها نسبت به تو بیشتر شود؟
نه. باید از موسیقی پاپ دفاع شود و بیان این حرفها ابعاد خوبی داشت و باعث یكسری حمایتهای مقطعی از موسیقی پاپ شد، خیلیها به این نتیجه رسیدند كه در جایی باید به اظهار عقایدشان بپردازند. این تاثیرگذاری را بعدها هم خواهید دید.
شرایط امروز موسیقی پاپ نسبت به زمان آن برنامه چه تغییراتی كرده؟ پیشرفت كرده یا سیر نزولی داشته؟
ما این حرفها را زمانی زدیم كه موسیقی پاپ به علت ازدیاد موسیقیهای غیر مجاز، زیر زمینی و رپ ناسالم دیگر ازدسترفته بود. در آن زمان اجازهی پخش موسیقی رپ مجاز در دست ما بود و علت درخواست من برای در اختیار داشتن این اجازه، این بود كه اگر نطفهی موسیقی رپ را كه در ذاتش موسیقی ناسالمی است با كار اجتماعی قرار داده، كمی موسیقی در آن خرج كنیم و در كلامش ممیزی درست انجام دهیم، میتواند با مدیریت درست به صورت سالم پیش رود ولی وقتی این اجازه به ما داده نشد موسیقی رپ از دست رفت و دیگر برای مردم این سبك از موسیقی بههمراه كلام ناپسند جا افتاده و از رپ اجتماعی استقبال نمیكنند.
یعنی تمایل نداری تجربهی ساختن آلبومی در سبك رپ را تكرار كنی؟
من موسیقی رپ را از ابتدا هم دوست نداشتم چرا كه معتقدم رپ اصلا موسیقی نیست، یك sound است كه مصرفش بهروز است و فردا جذابیتی ندارد. من مایلم موسیقی، ملودی و احساس را منتقل كنم نه اینكه با تزریق یك كلام جذاب به جامعه، خودم را معروف كنم. البته به بعضی از كسانی كه در این سبك فعالند و در آثارشان از كلام زیبا و تاثیرگذار بهره میبرند احترام میگذارم كه اتفاقا از این آثار مثل سایر كارها استقبال نمیشود. اگر روزی توجیهی برای اینكار داشته باشم شاید دوباره این تجربه را تكرار كنم ولی فعلا چنین تصمیمی ندارم.
با توجه به عدم عقبنشینی صدا و سیما در سیاستهای خود و نیاز جامعه به شنیدن موسیقی مناسب و بهروز از رسانههای داخلی، چرا هنرمندانی مثل تو كمی از موضع خود عقبنشینی نمیكنند؟
با پذیرش محدودیتهای موجود، آثار تولیدی ما با قابلیتهایی كه باعث استقبال از آثارمان شده فاصله میگیرد و قطعا نتیجهی كار، جذابیت لازم را برای مخاطبان نخواهد داشت. متاسفانه عدهای حاضرند هزینههای سنگینی را برای دعوت از سامی یوسف- خوانندهای كه نام ایرانی خود را به عربی تغییر داده، به این زبان میخواند و خارج از ایران زندگی كرده- به یك برنامهی تلویزیونی، بپردازند، اما حاضر نیستند كه یك دهم آنرا برای تولید چنین موسیقیای در كشور هزینه كنند.
از میان كسانی كه در شكلگیری موسیقی پاپ موثر بودند، تو از معدود كسانی هستی كه همواره در ردیف بهترینها بوده ای، علت موفقیت آثارت را در چه می دانی؟
در كارنامهی كاری من هم آثاری هست كه با وجود كمبودن زمان، آن را ساختهام اما بعدا پشیمان شدهام و سعی كردهام كه جبرانش كنم و خوشحالم كه امروز این دید در جامعهی موسیقی نسبت به من وجود دارد. من معتقدم كه همیشه باید ویژگیهایی در كارم وجود داشته باشد؛ كیفیت بهروز باشد و نسبت به اثر، احساس و نوستالژی خوبی داشته باشم. من راجعبه كارم فكر میكنم، هدفم را تعیین میكنم، كار را تحلیل میكنم و تلاش میكنم تا به الگوهایی كه در ذهن دارم و همواره در رویایم بوده نزدیكاش كنم و با سیاستگذاریها و شرایط جامعهی خودم تطبیقش بدهم و به نزدیكترین حالت ممكن به ایدهآلم برسانم، درست است كه اتفاق خاصی كه در ذهنم است شكل نمیگیرد اما خوشحالم كه آثارم جایگاهی برای خود پیدا كرده.
بعد از استقبال گستردهی مردم از تولد و شكوفایی موسیقی پاپ، در سالهای اخير افت اين سبک را بوضوح ديدهايم، بهعنوان یك کارشناس، علت این افت را چه میدانی؟
این افت 2 علت دارد: تولیدكنندگان موسیقی در خارج از كشور، افراد و اتفاقات داخل كشور.
پیش از پا گرفتن موسیقی پاپ، تولیدات تلویزیونهای ایرانی فعال در خارج از كشور هر سال یكبار و بهصورت نوارهای ویدئویی وارد ایران میشد ولی با پیشرفت موسیقی پاپ، ناگهان ماهوارهها وارد ایران شد چرا كه دیگر توجه و استقبال قبلی از موسیقی لسآنجلسی نمیشد و آنها با رقیب بزرگی مواجه شدند و آن، انگیزه و عشق كسانی بود كه در ایران با قدرت كار میكردند، استقبال از كنسرتهای داخلی فوقالعاده بود و كنسرتهای دوبی حال و هوای قبل را نداشت. همزمان با این اتفاق (ورود ماهواره) خللی در سیستم تولید موسیقی داخلی به وجود آمده كه آنرا به بیراهه میبرد: موسیقی سطحی و بیكیفیت بدون اینكه با آن برخورد مناسبی شود به بازار میآید، فروش افت كرده، كپی افزایش یافته و قیمت CD كاهش مییابد، سیكل مجوز گرفتن طولانی شده و كسانی كه با زحمت زیاد مجوز میگیرند آثارشان بین انبوه كارهای زیرزمینی محو میشود، كنسرتها به دلیل عدم مجوز كنسل میشود، اما خوشبختانه مردم از كنسرتهایی كه برگزار میشود به شدت استقبال میكنند! در این شرایط موسیقی لسآنجلسی فرصت رشد پیدا میكند و موسیقی بهروز، باكیفیت و بدون ممیزی با ویدئوهای سطح بالا و استفاده از استودیوهای باكیفیت تولید میشود. همزمانی جریان مخالف موسیقی پاپ، در داخل كشور- كه توسط افراد حاشیهای و بدون عنوانی كه از این جریان سود میبرند هدایت میشود- و پا گرفتن مجدد موسیقی لسآنجلسی، موجب افت موسیقی پاپ در ایران شد.
بهعنوان یك آهنگساز موفق و مجرب در چنین فضایی كه موسیقی زیرزمینی برای بعضی جوانان و نوجوانان جذابیت دارد، چه تدبیری برای گرایش آنها به موسیقی خوب و تاثیرگذار داری؟
بعضی از آنها برای افراد جذابیت دارد، چون به صورت انبوه و بدون ممیزی است اما ما قرار نیست كه دچار این انبوهسازی بشویم. به نظر من موسیقی ما دچار تبی شده كه گذراست و مردم دوباره به نوعی از موسیقی روی میآورند كه دارای ارزش و ماندگاری است. حتی امروز هم كسانی كه به موسیقیهای فاقد محتوا گوش میدهند هدفشان تفریح است و آنرا جدی نمیگیرند.
آلبومهای اخیرت هرکدام سبك خاصی داشتند: اسكناس، غریبه ، شبح و بی خوابی... چه تمهيدی برای این نوآوری و گریز از تكرار به كار میگیری؟
زیاد كار نمیكنم. حسی كه من در هر مقطع زمانی دارم روی كارم تاثیرگذار است و وقتی چندكار با فواصل كم انجام دهم ناخودآگاه به هم شبیه خواهند شد.
و اما آخرین اخبار از آلبوم آقای لهراسبی؟
همزمان با طی شدن مراحل مجوز، ما هم در حال اعمال تغییرات نهایی هستیم.
سقف آرزوهای بهروز صفاریان؟
سقف ندارد. چون وقتی به هر هدفی كه در نظر داشتم، دست پیدا كردم بالاتر از آن را خواستم، بنابراين دیگر لزومی به قراردادن محدودیت نیست.
نظرت را درمورد واژههایی كه نام میبرم بگو:
موسیقی صدا و سیما: ...
موسیقی لسآنجلسی: مصرفی، پر از رنگ و لعاب
فیلترینگ: اعمال سلایق و نظرهای شخصی از قدیمیترها به امروزیها
اینترنت: در صورت مدیریت خوب و استفادهی درست، رسانهای بسیار خوب و موفق
شب شیشهای: پیشبرد اهداف صدا و سیما بهصورت یكطرفه
فریدون فروغی: بزرگمرد، مظلوم
شادمهر عقیلی: دوست قدیمی
فریدون آسرایی: دوستداشتنی، خوشقلب و بسیار بااحساس
محمد اصفهانی: كیاستمدار، اقتصاددان و بسیار خواننده
بهنام ابطحی: خوشقلب بیسیاست
پدرام كشتكار: دوست قدیمی بیمعرفت...
اما کلام آخر...
آرزو میكنم كه موسیقی ما در بالاترین جایگاه ممكن در دنیا قرار بگیرد و برای تمام كسانی كه بسیار بااستعدادند و احساس میكنند كه توانایی انجام تحولات و ایجاد پیشرفت را دارند زمینهای درست فراهم شود تا بتوانند عقاید شخصی خود را حفظ كرده و جنبههای مختلفی از موسیقی و هنر را به مردم نشان دهند.
بهروز صفاریان از نگاه دیگران:
بهزاد بلور (خبرنگار بیبیسی): بهروز برخلاف ثروتی که در استعداد و سابقهاش دارد خاکی و قابل دسترس است و مثل هنرمندان دیگری که عاشق کارشان هستند، بین بنبستها و شکستها و ناامیدیهایی که سر راهش سبز میشود راه میرود، بدون اینکه تعادلاش را از دست بدهد. بدونشک بارها خودش را سرزنش کرده و قول داده که دیگر موسیقی را رها كند، اما چند لحظه بعد عمیقتر در کارش فرو رفته...قبل از آشنایی با او طرفدار کارهایش بودم و بعد از ملاقاتش طرفدار خودش هم شدم.
فریدون آسرایی: بهترین تنظیم كنندهی ایرانی حال حاضر در داخل و خارج از كشور كه وسواس بیش از حدی در كارش دارد.
خشایار اعتمادی: او شخصیتی است خلاق و توانا كه هنوز هم تمام داشتههایش را به رخ نكشیده و در حقیقت پتانسیلی است كه همه تواناییهایش به جنبش مبدل نشده. همواره در كارهایش موفق است و به علت احترام به نظر مردم و هوش خوبی كه برای شناخت بازار دارد از توانایی بالایی برای كارهای مردمپسند بهرهمند است. تنها ایرادی كه از او گرفته میشود طولانی بودن پروسهی تولیداتش است كه از دید من آن هم بهخاطر احترامی است كه برای كارش قائل است و آنها را نه برحسب وظیفه، بلكه با تفكر و تدبير به انجام میرساند.
علی لهراسبی: آهنگسازی حرفهای و از بهترینهای موسیقی پاپ ماست. در ارنج كردن موزیك بسیار با حوصله است و برای رسیدن به ایدهآلش آزمون و خطای زیادی انجام میدهد. وقت زیاد و تاملی كه در ساختن آثارش به كار میگیرد یكی از پارامترهای موفقیت و تمایز كارهای او از دیگران است.
سعید شهروز: از موزسینهای توانا و ارزشمند كشور با وجدان بسیار بالای كاری كه به آنچه میكند اعتقاد زیادی داشته و ارزش فراوانی برای كارش قائل است.
عبدالجبار كاكایی: آهنگسازی بسیار خلاق است و در كارهایی مشتركی كه با هم داشتیم تا حد زیادی به ایدهی ترانههای من نزدیك شد و این نزدیكی با توجه به آنكه ما از دو نسل متفاوتیم – و من نتوانستهام این رابطه را با همنسلان خودم برقرار كنم- جای تعجب دارد. از اینكه انقدر خوب احساسات نسل خودش و نسل من را درك میكند شگفتزده شدم و به نبوغش پی بردم. در كارنامهی هنریاش تجربیات متنوعی داشته، موسیقی پاپ را به معنای واقعی كلمه-مردمی بودن- مورد توجه قرار میدهد. برخلاف سایر جوانان آهنگساز، شناخت نظری خوبی از موسیقی جهان دارد و فضای موسیقی سنتی ما را هم به خوبی میشناسد. تنها اختلاف فكری كه ممكن است بین من و بهروز صفاریان باشد آن است كه او به نوعی از موسیقی كه برای مخاطب خاص خلق میشود اعتقاد چندانی ندارد و نگاهش، موسیقی مردمی است اما من معتقدم كه هنرمند باید گاهی در خلاف جریان آب شنا كند و نسلها را به دنبال خود كشانده و به آنها آموزش دهد.
یغما گلرویی: اگر در ایران به تعداد انگشتان دست موزیسین خوب داشته باشیم بدون شك بهروز صفاریان یكی از آنهاست. او یك تنظیم كنندهی خوب و از معدود موزیسینهایی است كه میتوانست جهانی شود ولی به دلیل مشكلاتی كه همه ما گرفتار آن هستیم، این امر محقق نشد. اما من مایل بودم كه آثار او مانند پیش از سه سال اخیر، بهگونهای باشد كه مردم خود را به او نزدیك كنند نه اینكه او به آنها نزدیك شود.
روزبه بمانی: یكی از خلاقترین و موفقترین تنظیم كنندهها و آهنگسازان چند سال اخیر، كه پتانسیلش بسیار فراتراز تعداد آثاری است كه از او منتشر شده. اما همین معدود كارهایش نیز نشاندهندهی جایگاه و تاثیرگذاری او برروی موسیقی داخل است. در عین حال از پروسواسترین هنرمندان چند سال اخیر موسیقی ما كه حساسیت و دقت فوق العادهای در انتخاب همكارانش داشته است.
نیلوفر لاریپور: از بهترین تنظیمكنندههایی كه بعد از شروع مجدد موسیقی پاپ در ایران فعالیت خود را آغاز كرد و درعین حال ثابت كرده كه در ساخت ملودی هم تبحر دارد. در كارنامه هنریاش آثاری مثل آلبوم «مسافر» موجود است كه از اولین آلبومهای پاپ بعد از انقلاب است و به شدت هم فراگیر شد. او نقش زیادی در بخش ساخته شدن ملودیها، تنظیم، نوازندگی و همفكری و همكاری با شادمهر در مسیر تولید این آلبوم داشت.
شاهكار بینشپژوه: از بهترین دوستان من و از بهترین تنظیم كنندههای بعد از انقلاب است. چرا كه من از زمانی كه ذكر شد تا به این لحظه، بهجز یك یا دو مورد دیگر، استعداد درخشانی را در زمینهی تنظیمكنندگی ندیدهام و امیدوارم تنظیمكنندههایی با پشتكار بهروز صفاریان، بيشتر پيدا شود تا موسیقی ما از آنها هم بهره بگیرد.
بابك زرین: از معدود تنظیم كنندههای كشور كه برروی كارش وقت گذاشته و به آن فكر میكند. من از تنظیم آلبوم «شبح» بسیار لذت بردم ولی ملودیهایش را نپسندیدم.
رضا رشید پور: از بهترین دوستان من كه بسیار احساساتی و دوستداشتنی است و همین حس زیبایش در كارهایش هم تاثیر گذار بوده. تنظیمهای زیبایی كه از او شنیدهایم، او را جزو نفرات برتر تنظیمكنندگی در ایران قرار داده و من همواره به داشتن دوست خوبی مانند او افتخار میكنم.
منبع:
تاریخ انتشار : چهارشنبه 4 شهریور 1388 - 00:00
دیدگاهها
ba salam . vaghean jaleb bud date tahie konandash dard nakone . BE Omid e Azadi Va Tavajjohe Bishtar e Moosighi Dar IRAN .ZenDe Bad BehRooZ :X
من هم به نظرم اگه بنیامین که بی شک بهترین خواننده پاپ ایرانی است و بهروز صفاریان که بهترین تنظیم کننده ایرانی است همکاری کنند در آلبوم بعدی بنیامین و بنیامین تنظیم اش رو به بهروز صفاریان بده یک کار خارق العاده از آب در میاد !
و من از بنیامین درخواست میکنم که این اتفاق بیفته
اول از الناز عزيز تشكر ميكنم
گرچه مصاحبه برام تكراري بود "قبلا خوانده بودم "اما به نظرم سوال و جوابها هم در كل تكراري بودند . سوالهاي زيادي هست كه ميشه از اين بزرگ مرد موسيقي پرسيد . من همينجا تقاضا ميكنم از همه دوستداران استاد صفاريان تا سوالات خودشونو در وبلاگ بهروز موزيك بپرسند .من حتما اونارو گلچين ميكنم و از استاد درخواست ميكنم تا پاسخ بدند..اينطور تنها سوالات ذهن يك فرد نيست كه پرسيده ميشه و قطعا نتيجش هم مطلوبتره...
با اين حال كه افسوس ميخورم بابت اينكه خيليها خصوصا مسئولين قدر چنين گوهر ارزشمندي رو نميدونند و هم به ايشان هم به هنرو موسيقي كشور و هم به هواداران اين نابغه موسيقي ظلم ميكنند اما خيلي خيلي هم خوشحالم كه روز به روز موفقيتهاي ايشان بيشتر و بيشتر ميشه و تودهني محكمي به كساني هست كه سعي دارند جلوي موفقيت ايشونو بگيرند...
آرزو ميكنم روزي با افتخار نام بهروز صفاريان به عنوان اسطوره موسيقي و سلطان تنظيم آهنگ در جهان برده بشه .............
اين يك واقعيت محضه كه :
همه ما به شجاعت ، شرافت ، دقت ،دلسوزي ، تواضع....و قلب پاكت افتخار ميكنيم و تا هميشه بتو نيازداريم.........
مصاحبه نسبتا خوبی بود . الان فقط می خوام بدونم البوم لهراسبی کی میاد بیرون بالاخره ؟ خیلی زیاد به این البوم خوش بین هستم
امیدوارم بنیامین تنظیم آلبوم جدیدش رو به بهروز صفاریان بده !
چه شود !
بهروز صفاریان بیاد تنظیم کننده البوم بنیامین شه !!!!!!!!
خندمون ننداز بهروز صفاریان هنوز این قدر حقیر نشده که بیاد تنظیم کننده بنیامین شه اخه نمیتونه اهنگایی مثه من تو رو خود تو رو او تو رو تنظیم کنه
منم به عنوان يه هوادار،اميدوارم بنيامين بهادري تنظيم (مديريت هنري) آلبوم جديدشو به بهروز صفاريان بسپاره.واقعا چه آلبومي ميشه؟؟با تشکر از خانم علاقه بند
دستتون درد نکنه
تا به حال مصاحبه ای به این کاملی نخونده بودم
بهروز افتخار ایرانی جماعته...
che tor gesmate avale in mosahebe male agaye babazade bod va 2omi male yeki dige?!!!!!!!!
بهروز =NUMBER 1
ممنون از الناز عزیز
"پیش از آلبوم «بی خوابی» و در شرایطی كه موسیقی پاپ ما در جهان شناخته شده نبود و نيست، جریانی را آغاز كردی و آلبومی را تولید كردی كه بهعنوان بین المللیترین آلبوم سال شناخته شد.."
خانم علاقه بند کاش کمی در ابراز تعریف ها و تحسین ها جانب احتیاط را رعایت می فرمودید.
میزان بالای قربان صدقه رفتن های بی دلیل به حدی است که صحبت ها را از حالت گفتگو (دیالوگ) خارج می کند. دست کم برای یکی دو تا از مبالغه هایی که اورده بودید سند و مدرکی از جایی یا کسی ارائه می دادید تا من و امثال من تصور به این نکنیم که این حرف ها تنها زائیده ی فکر و تنها نظر شخصی شماست.
ممنون از خانم علاقه بند و همچنین بهروز صفاریان...
مصاحبه گاهی اوقات از حد خارج می شود اما کلیت آن بسیار خوب استولی من با بهروز موافق نیستم که می گوید رپ موسیقی نیست.اتفاقا هست ولی مصرفی تر از پاپ است.حرف روزانه معترضانه است .حرف هم که ماندگار نیست.پس نگوییم اصلا نیست.حداقل من موافق نیستم که رپ در گونه های موسیقی نمی گنجد
ولی همین طور که بهروز گفت رپ هدایت نشد و به انحراف رفت ولی ماهی رو هر وقت از آب بگیریم تازه ست. همین الان هم شروع کنیم امیدی به بازگشت به مسیر درست هست
سپاس
امید
به نظرم مبالغه وجود داشت اما نه غیر معمول!
سوال ها سوال های خوبی بود و فقط خیلی محترمانه پرسیده شده بود و در ضمن جوابهای بهروز که مثل همیشه رک و بی پرده و منطقی و شجاعانه بود بر زیبایی این مصاحبه صحه گذاشت...
البته نباید نظر دیگر هنرمندان رو در قبال بهروز نا دیده گرفت که انصافا نیاز به پشتکار و صبر و زحمت و اعتماد به نفس فراوونی داره
و من همین جا از شخص مصاحبه کننده که بالاخره نفهمیدیم آقای بهمن هستن یا خانم الناز تشکر و خسته نباشید عرض میکنم...
salam
mosahebeye jalebi bud
ba nazare yaghma golrooei kamelan movafegham, chon tu iran nemishe tu musighi pishrafte vaghe`ei dasht
vali ye enteghad be behruz jan daram va ine ke yekam mablaghe tanzim ro biare paein ta ma ham betunim pishraft konim
2sal pish mikhastam ye ahang baram tanzim koni ke 4000000t gheymat dadi
be har hal kheily aalie ke baraye honaret arzesh gha`eli va man ham be in aghide ehteram mizaram
chon arzeshet pishe ma bishtar az in harfast
Reza.P.24.teh
بهروز از همون قدیما با استعداد بود من بهش پیانو یاد می دادم و با هاش هیچ مشکلی نداشتم
ولی زود ما رو فراموش کرد هم بهروز هم پویا نیکپور
behroz hamishe moafagh bode va hast khilly dosesh daram
افزودن یک دیدگاه جدید