گفتوگویی جذاب و مفصل با بهروز صفاريان (قسمت اول)؛
به موسيقی پاپ ايران ظلم شده
موسيقی ما- بهمن بابازاده- الناز علاقهبند: بهروز صفاریان در میان اهالی موسیقی آنقدر شناخته شده هست که حتی ذکر نامش بهعنوان ناظر و مدیر هنری، سطح توقعات را از آن آلبومها بالا ببرد. این روزها همه او را بهعنوان بهترین تنظیمکنندهی پاپ ایران میشناسند و مخاطبان و نقادان موسیقی همواره در آثارش بهدنبال رگههایی از خلاقیتهای مختص این هنرمند جوان اما مطرح موسیقی پاپ ایران هستند و او با آلبومهایی در سبکهای متفاوت که گاهی فراتر از موسیقی پاپ ایران است تلاش میکند در این بازار بیحساب و کتاب، جایگاه خود را بیش از پیش به اثبات برساند. در مورد آثارش نقدهای بسیاری خواندیم و شنیدیم، بههمینخاطر تلاش کردیم در این گفتوگو بیشتر به خود او و بیان نظریاتش بپردازیم.
از چه سنی بهصورت حرفهای به موسیقی رویآوردی؟
نطفهی موسیقی و علاقه به آن، از سالها پیش در وجود من بود ولی بهصورت حرفهای از زمان شروع موسیقی پاپ بعد از انقلاب (سال 1376) بود كه فعالیتهای من شكل تجاری به خود گرفت.
آنزمان چه تصویری از 30 سالگی خودت داشتی، تصور میكردی در این سن بهعنوان بهترین موزیسین یك دهه موسیقی پاپ در ایران انتخاب شوی؟
نه. تصور نمیكردم سطح موسیقی، در كشور ما انقدر پایین باشد كه من بهعنوان بهترین در این عرصه، برگزیده شوم و فكر میكردم كه برای كسب این عنوان باید خیلی بیش از این تلاش كنم. اگرچه جایگاه، اهمیت چندانی ندارد چرا كه برمبنای سقف خواستههای جامعه تعیین میشود، شاید سقف این جایگاه را بهدست آورده باشم اما این سقف، سقف بالایی نیست.
تو در سن خیلی پایین با هنرمند بزرگی مثل فریدون فروغی همكاری كردهای، یك جوان 18 ساله چگونه توانست اعتماد هنرمندی مثل فروغی را به خود جلب كند؟
ایشان كارهایی را كه من پیش از شروع فعالیت حرفهای ساخته بودم، شنیدند و بر مبنای آن، همكاری ما آغاز شد. جالب اینجاست كه من پیش از همكاری با فریدون فروغی به درستی ایشان را نمیشناختم و نزدیكی ما موجب شد كه من شیفتهی شخصیت او بشوم و تاثیر و اتفاق اصلی را موسیقی آن دوران در من گذاشت.
بهروز صفاریان از «مسافر» تا «بیخوابی» چه تغییراتی كرده، هنوز به همان میزان از احساسش در تهيه و تنظيم قطعهها بهره میگیرد یا امروز به بار فنی آلبوم بیشتر اهمیت میدهد؟
در 5 سال اول فعالیت من، با توجه به امكانات محدودی كه موجود بود زمانی كه در اختیار داشتیم بیشتر صرف تولید یك احساس و هارمونی خوب میكردیم، اما در حال حاضر و با توجه به پیشرفتهایی كه حاصل شده این زمان برای ایجاد حس مورد نظر و استفاده از تكنولوژی جدید برای ایجاد آن احساس، تقسیم میشود و از آنجا كه موسیقی نو در ابتدا برای شنونده دافعه خواهد داشت تلفیق این دو، نیاز به نوستالژیك و تغییر ذائقه دارد كه مسئولیت شناساندن این فضای نو، بر دوش یك سازمان مانند صدا و سیما است. مثلا در آلبوم غریبه این تركیب نتیجهی مطلوبتری داشت تا (مثلا) در آلبوم «شبح». اگرچه ذائقهی آلبوم شبح متفاوت با سایر آلبومهاست و چنانچه بههمان صورت اولیه و بدون سانسورهای صورت گرفته به بازار میآمد تاثیرگذاری لازم را داشت همانطور كه مورد پسند اهالی موسیقی بود. البته من با این فضا آشنا هستم و میدانم كه كار نو برای تاثیرگذاری نیاز به زمان دارد، ما در آلبوم «مسافر» هم این تلفیق را پیاده كردیم و فضا و نوستالژی را بهوجود آوردیم كه امروز شنونده بعد از گذشت سالها با شنيدن آن، به فضای 10 سال پیش میرود.
در كجای این مسیر 10 ساله به بهروز صفاریان ظلم شد؟
فارغ از نگاه شخصی به این سوال، توضيح میدهم كه به نظر من به كلیت موسیقی پاپ ایران ظلم شده و میشود و من مایلم باز هم اعلام كنم كه از مدیران مربوطه میخواهم برای هنر موسیقی، بخصوص موسیقی پاپ به اندازهی ورزش و هنر سینما اهمیت قائل شوند، همین فعلا برای ما كافی است.
چرا در بيشتر موارد، همكاریات با هر خواننده را به یك آلبوم محدود می كنی؟
بيشتر خوانندههایی كه من با آنها همكاری كردهام، اولین آلبوم و یا اولین كار جدی آنها بوده. در شرایط امروز وقتی آلبومی موفق میشود اتفاق خاصی برای من شكل نمیگیرد چرا كه تجربههای متعددی (چه خوب و چه متوسط) در كارنامهی هنری من وجود دارد اما با توجه به خواننده سالاری در كشور ما، بهرهبرداریهای معنوی، مالی و خبری آلبوم به سمت او میرود و با دنیای جدیدی مواجه میشود كه قدرت رویارویی با خیلی از اتفاقات آنرا ندارد و دیدگاهش نسبت به كسی كه در كنار او موجب شكلگیری این اتفاق شده تغییر میكند و وقتی من احساس میكنم كه صمیمیت و احساس شروع يک همكاری بین ما وجود ندارد به این نتیجه میرسم كه اگر به این همكاری ادامه ندهیم بهتر است. اتفاقا چنین مسائلی همواره برای كسانی كه به فعالیتشان جدی نگاه میكنند و به احساس در كارشان اهمیت میدهند وجود دارد.
همكاری تو و فریدون آسرایی ثمرهی فوق العادهای برای موسیقی پاپ داشت، چرا در این همكاری وقفه افتاد؟
این جدایی برای من هم ناراحت كننده بود. نزدیكی من و فریدون در آلبوم «غریبه» و شكلگیری احساسی كه به مخاطبان منتقل شد، موجبات موفقیت «غریبه» را فراهم آورد و ما از نظر تجاری هم پیش افتادیم. اما وقتی خواستیم گامهای بعدی را برداریم هربار با حواشی و مشكلاتی روبرو شدیم و در آخر هم سیاستگذاریهای شركت و محدودیتهای اعمال شده موجب شد كه ما نتوانیم در كنار هم باشیم.
بهنظرت باز هم میتوانید موفقیت «غریبه» را تکرار کنید؟
متاسفانه با 2 آلبوم اخیر، فریدون جایگاهی را كه به دست آورده بود از دست داد و برای رسیدن مجدد به آن جایگاه باید تلاش بسیار زیادی كند. چونکه این 2 آلبوم، تنها بیلبوردی بود برای نشان دادن تواناییهای دیگران و البته مجالی برای بیمعرفتی دوستان.
بهعنوان صمیمیترین دوست شادمهر در ایران، روند ادامهی فعالیت هنریاش در خارج از كشور را چهطور ارزیابی می كنی؟
موفق! جنس كار شادمهر آن چیزی است كه ماركت خارج از كشور میطلبد و روند فعالیتاش درست است.
فرضیهی كاهش محبوبیت او در ایران را می پذیری؟
نه، به نظرم محبوبیتاش حداقل 2 برابر شده.
بيشتر علاقهمندان به موسیقی، تو و شادمهر را یك زوج هنری تكرارنشدنی میدانند، تا به امروز وسوسه شدهای كه به او بپیوندی؟
وسوسه نیست. بعد از مشكلاتی كه بین ما بود و بین تمام دوستان وجود دارد، صحبتهایی رد و بدل شد. تمایل به این همكاری وجود دارد اما محدودیتها، گرفتاریها و برنامههای 2 طرف موجب شده كه باوجود این تمایل، امكانش فراهم نشود.
چرا درمورد ملودیهایی كه در زمان كنار هم بودن تو و شادمهر ساخته شده، انقدر ابهام و دو گانگی وجود دارد؟
وقتی یك گروه به موفقیت میرسد نمیتوان گفت كه این جایگاه متعلق به چه كسی است چرا كه با جدا شدن هر فرد از این گروه، ممكن بود این موفقیت حاصل نشود. در كل منفك كردن یك تیم و نسبت دادن نتیجهی كار به یك نفر، نادرست است.
اما استفاده از یكی از همین كارهای مشترك توی آلبوم «شبح»، موجب انتقاد از کار تو شد؟
آن ملودی و تنظیم، به اضافهی چندین ترك در آلبوم «آدم و حوا» از ساختههای من بود كه به شادمهر دادهبودم و (به صورت غیر مجاز) منتشر شد و اتفاقا با كیفیت بدی ضبط شده بود. من به علت علاقه به آن ملودی با ترانهای جدید البته، توی آلبوم شبح ازش استفاده كردم...
(اين گفتوگو ادامه دارد...)
آنونس تکجملهایهای جنجالی و خواندنی بهروز صفاريان درباره اشخاص و برنامههای مختلف:
شادمهر عقیلی: يک دوست قدیمی
موسیقی لسآنجلسی: مصرفی، پراز رنگ و لعاب
شب شیشهای: پیشبرد اهداف صدا و سیما بهصورت یكطرفه...
ادامه اين بحثهای جنجالی و جذاب را در روزهای ديگر، توی همين سايت بخوانيد.
از چه سنی بهصورت حرفهای به موسیقی رویآوردی؟
نطفهی موسیقی و علاقه به آن، از سالها پیش در وجود من بود ولی بهصورت حرفهای از زمان شروع موسیقی پاپ بعد از انقلاب (سال 1376) بود كه فعالیتهای من شكل تجاری به خود گرفت.
آنزمان چه تصویری از 30 سالگی خودت داشتی، تصور میكردی در این سن بهعنوان بهترین موزیسین یك دهه موسیقی پاپ در ایران انتخاب شوی؟
نه. تصور نمیكردم سطح موسیقی، در كشور ما انقدر پایین باشد كه من بهعنوان بهترین در این عرصه، برگزیده شوم و فكر میكردم كه برای كسب این عنوان باید خیلی بیش از این تلاش كنم. اگرچه جایگاه، اهمیت چندانی ندارد چرا كه برمبنای سقف خواستههای جامعه تعیین میشود، شاید سقف این جایگاه را بهدست آورده باشم اما این سقف، سقف بالایی نیست.
تو در سن خیلی پایین با هنرمند بزرگی مثل فریدون فروغی همكاری كردهای، یك جوان 18 ساله چگونه توانست اعتماد هنرمندی مثل فروغی را به خود جلب كند؟
ایشان كارهایی را كه من پیش از شروع فعالیت حرفهای ساخته بودم، شنیدند و بر مبنای آن، همكاری ما آغاز شد. جالب اینجاست كه من پیش از همكاری با فریدون فروغی به درستی ایشان را نمیشناختم و نزدیكی ما موجب شد كه من شیفتهی شخصیت او بشوم و تاثیر و اتفاق اصلی را موسیقی آن دوران در من گذاشت.
بهروز صفاریان از «مسافر» تا «بیخوابی» چه تغییراتی كرده، هنوز به همان میزان از احساسش در تهيه و تنظيم قطعهها بهره میگیرد یا امروز به بار فنی آلبوم بیشتر اهمیت میدهد؟
در 5 سال اول فعالیت من، با توجه به امكانات محدودی كه موجود بود زمانی كه در اختیار داشتیم بیشتر صرف تولید یك احساس و هارمونی خوب میكردیم، اما در حال حاضر و با توجه به پیشرفتهایی كه حاصل شده این زمان برای ایجاد حس مورد نظر و استفاده از تكنولوژی جدید برای ایجاد آن احساس، تقسیم میشود و از آنجا كه موسیقی نو در ابتدا برای شنونده دافعه خواهد داشت تلفیق این دو، نیاز به نوستالژیك و تغییر ذائقه دارد كه مسئولیت شناساندن این فضای نو، بر دوش یك سازمان مانند صدا و سیما است. مثلا در آلبوم غریبه این تركیب نتیجهی مطلوبتری داشت تا (مثلا) در آلبوم «شبح». اگرچه ذائقهی آلبوم شبح متفاوت با سایر آلبومهاست و چنانچه بههمان صورت اولیه و بدون سانسورهای صورت گرفته به بازار میآمد تاثیرگذاری لازم را داشت همانطور كه مورد پسند اهالی موسیقی بود. البته من با این فضا آشنا هستم و میدانم كه كار نو برای تاثیرگذاری نیاز به زمان دارد، ما در آلبوم «مسافر» هم این تلفیق را پیاده كردیم و فضا و نوستالژی را بهوجود آوردیم كه امروز شنونده بعد از گذشت سالها با شنيدن آن، به فضای 10 سال پیش میرود.
در كجای این مسیر 10 ساله به بهروز صفاریان ظلم شد؟
فارغ از نگاه شخصی به این سوال، توضيح میدهم كه به نظر من به كلیت موسیقی پاپ ایران ظلم شده و میشود و من مایلم باز هم اعلام كنم كه از مدیران مربوطه میخواهم برای هنر موسیقی، بخصوص موسیقی پاپ به اندازهی ورزش و هنر سینما اهمیت قائل شوند، همین فعلا برای ما كافی است.
چرا در بيشتر موارد، همكاریات با هر خواننده را به یك آلبوم محدود می كنی؟
بيشتر خوانندههایی كه من با آنها همكاری كردهام، اولین آلبوم و یا اولین كار جدی آنها بوده. در شرایط امروز وقتی آلبومی موفق میشود اتفاق خاصی برای من شكل نمیگیرد چرا كه تجربههای متعددی (چه خوب و چه متوسط) در كارنامهی هنری من وجود دارد اما با توجه به خواننده سالاری در كشور ما، بهرهبرداریهای معنوی، مالی و خبری آلبوم به سمت او میرود و با دنیای جدیدی مواجه میشود كه قدرت رویارویی با خیلی از اتفاقات آنرا ندارد و دیدگاهش نسبت به كسی كه در كنار او موجب شكلگیری این اتفاق شده تغییر میكند و وقتی من احساس میكنم كه صمیمیت و احساس شروع يک همكاری بین ما وجود ندارد به این نتیجه میرسم كه اگر به این همكاری ادامه ندهیم بهتر است. اتفاقا چنین مسائلی همواره برای كسانی كه به فعالیتشان جدی نگاه میكنند و به احساس در كارشان اهمیت میدهند وجود دارد.
همكاری تو و فریدون آسرایی ثمرهی فوق العادهای برای موسیقی پاپ داشت، چرا در این همكاری وقفه افتاد؟
این جدایی برای من هم ناراحت كننده بود. نزدیكی من و فریدون در آلبوم «غریبه» و شكلگیری احساسی كه به مخاطبان منتقل شد، موجبات موفقیت «غریبه» را فراهم آورد و ما از نظر تجاری هم پیش افتادیم. اما وقتی خواستیم گامهای بعدی را برداریم هربار با حواشی و مشكلاتی روبرو شدیم و در آخر هم سیاستگذاریهای شركت و محدودیتهای اعمال شده موجب شد كه ما نتوانیم در كنار هم باشیم.
بهنظرت باز هم میتوانید موفقیت «غریبه» را تکرار کنید؟
متاسفانه با 2 آلبوم اخیر، فریدون جایگاهی را كه به دست آورده بود از دست داد و برای رسیدن مجدد به آن جایگاه باید تلاش بسیار زیادی كند. چونکه این 2 آلبوم، تنها بیلبوردی بود برای نشان دادن تواناییهای دیگران و البته مجالی برای بیمعرفتی دوستان.
بهعنوان صمیمیترین دوست شادمهر در ایران، روند ادامهی فعالیت هنریاش در خارج از كشور را چهطور ارزیابی می كنی؟
موفق! جنس كار شادمهر آن چیزی است كه ماركت خارج از كشور میطلبد و روند فعالیتاش درست است.
فرضیهی كاهش محبوبیت او در ایران را می پذیری؟
نه، به نظرم محبوبیتاش حداقل 2 برابر شده.
بيشتر علاقهمندان به موسیقی، تو و شادمهر را یك زوج هنری تكرارنشدنی میدانند، تا به امروز وسوسه شدهای كه به او بپیوندی؟
وسوسه نیست. بعد از مشكلاتی كه بین ما بود و بین تمام دوستان وجود دارد، صحبتهایی رد و بدل شد. تمایل به این همكاری وجود دارد اما محدودیتها، گرفتاریها و برنامههای 2 طرف موجب شده كه باوجود این تمایل، امكانش فراهم نشود.
چرا درمورد ملودیهایی كه در زمان كنار هم بودن تو و شادمهر ساخته شده، انقدر ابهام و دو گانگی وجود دارد؟
وقتی یك گروه به موفقیت میرسد نمیتوان گفت كه این جایگاه متعلق به چه كسی است چرا كه با جدا شدن هر فرد از این گروه، ممكن بود این موفقیت حاصل نشود. در كل منفك كردن یك تیم و نسبت دادن نتیجهی كار به یك نفر، نادرست است.
اما استفاده از یكی از همین كارهای مشترك توی آلبوم «شبح»، موجب انتقاد از کار تو شد؟
آن ملودی و تنظیم، به اضافهی چندین ترك در آلبوم «آدم و حوا» از ساختههای من بود كه به شادمهر دادهبودم و (به صورت غیر مجاز) منتشر شد و اتفاقا با كیفیت بدی ضبط شده بود. من به علت علاقه به آن ملودی با ترانهای جدید البته، توی آلبوم شبح ازش استفاده كردم...
(اين گفتوگو ادامه دارد...)
آنونس تکجملهایهای جنجالی و خواندنی بهروز صفاريان درباره اشخاص و برنامههای مختلف:
شادمهر عقیلی: يک دوست قدیمی
موسیقی لسآنجلسی: مصرفی، پراز رنگ و لعاب
شب شیشهای: پیشبرد اهداف صدا و سیما بهصورت یكطرفه...
ادامه اين بحثهای جنجالی و جذاب را در روزهای ديگر، توی همين سايت بخوانيد.
منبع:
تاریخ انتشار : دوشنبه 2 شهریور 1388 - 00:00
دیدگاهها
مصاحبه اختصاصی!اینکه مصاحبه پیله های شیشه ای با بهروز صفاریان بود نه موسیقی ما.نکنید این کارارو راستشو بگیدموسیقی ما: این گفت و گو مدتی پیش برای سایتی با عنوان پیله های شیشه ای توسط خانم علاقه بند تهیه و تنظیم شد اما به دلایلی این سایت به فعالیت خود ادامه نداد و اصل مصاحبه توسط نویسنده (که هم اکنون از خبرنگاران سایت موسیقی ما محسوب می شوند) برای سایت موسیقی ما ارسال شده است.
بهروز صفاریان بی شک بهترین تنظیم کننده ایرانه تو شب شیشه ای حرفای قشنگی زد
فریدون اسرایی هم با اون اولش ترکوند ولی نمیدونم چی شد خراب کرد خودشو
شادمهرم زمانی که ایران بود اقلا یه دو سه تا اهنگ قشنگ داشت رفت خارج دیگه تموم شد
ممنون از این مصاحبه اختصاصی
سلام
مدت ها بود که خبری از بهروز صفاریان نداشتیم
مرسی که باهاش مصاحبه داشتید. بهروز صفاریان یاد آور خاطرات خوبیه از سال های 77 و 78
ممنون از شما.بهروز تکه.فقط تقاضا دارم شما این که چند روزه از همه کنسرت ها گزارش گذاشتید از کنسرت رضا صادقی در کیش و حواشی اونم گزارش بگذارید.انگار فرزداد حسنی،عاطفه نوری،نمیا مسیحا،محمد علیزاده،محسن یگانه،فرزاد فرزین مهمانان ویژه کنسرت رضا صادقی بودند.
فقط سیروان .بهروز صفاریان انگشت کوچیکشم نمیشه
فریدون ای فریدون کجایی
بهروز واقعا عالیه ولی باید قبول کنید که سیروان در حال حاضر بهترین تنظیم کننده ایرانه.
سیروان تنظیم کننده ی خوبیه ولی بهروز تکه.یه چیز دیگه س!
ممنون از این مصاحبه جالبتون/خیلی لذت بردم...
بهروز باید کمی بجنبه وگرنه عقب میمونه
بهروز سلطانه موزیک پاپ ایرانه . اون دوستی که میگه بهروز انگشت کوچیکه سیروان نمیشه باید بدونه که اگه بهروز داره تو دانشگاه تدریس میکنه سیروان داره دوران راهنمایی رو میگذرونه . متاسفم که باید سطح شناخت از موسیقی انقد پایین باشه که همچین نظراتی اینجا ببینیم . به امید آلبوم فوق العاده زیبای علیرضا تلیسچی یکی از بهترینهای موزیک ما
az javabe ghashange agha hamed kolli lezat bordam va dige lazem nemidunam ke javabi az khodam bedam be oon agha......
ايول آقا بهروز گل !
دم شادمهر گرم !! واقعا كه تنها خواننده ايران شادمهر و تنها اهنگسازان و تنظيم كننده هاي حرفه اي در سطح بين المللي بهروز و شادمهر هستند !!
به اميد همكاري شادمهر و بهروز و شاهكار با هم !
بهروز از معدود موزیسینهای بین المللی ایرانه
همه ی کاراش زیبان
سيروان و بهروز هردو از بهترين تنظيم كننده هاي ايران هستند. هردو صاحب ايده و خلاقيت هستند. رمز موفقيتشون هم همينه.شايد سيروان يه جورايي 10 سال پيش بهروز صفاريان رو براي ما تداعي مي كنه. يك جوان پر از خلاقيت و استعداد در تنظيم كه بايد پخته تر بشه. مثل الآن بهروز صفاريان.
من خیلی وقته میخوام با بهروز صفاریان حرف بزنم چرا یه برنامه ترتیب نمیدین که خودش جواب پی امای مارو بده
یه زمانی با توجه به شرایط اون موقع....میشد گفت بهروز صفاریان تنظیم کننده ایه که تو همه ی کاراش موفقه.....ولی آلان دیگه نمی شه اینو گفت.....الآن تقریبا هرکی که دوست داره آلبومش حرفه ای جلو بره یه سری به سیروان میزنه.....خیلیا بهنام صفوی با آلبوم عشق من باش شناختند.....دقیقا بعد از همکاریش با سیروان......البته نمیگم بهروز تنظیمش ضعیفه....ولی دیگه نامبروان نیستش......
بهروز جز اساتید تنظیمه کاملن حرفه یی و هوشمند کار میکنه کار تصویر رویا روگوش کنید متوجه میشید حرفمو سیروانم عالیه و بهترین ولی راستش من کاراشو دوس ندارم زیادی ریتمیک و یه شکل و تکراریه از سازهای زنده خیلی کم استفاده میکنه فقط سازهای خشن دایم میکوبن کار غمت نباشش فوق العادس بی نظیره نشون داد واقعن این کارست و متخصص
بهروز صفاریان واقعا الگوی هنری اکثر تنظیم کننده های ایرانه واقعا تو البوم مسافر که اون همه امکانات در داخل ایران ضعیف بود اینو فهمیدم
افزودن یک دیدگاه جدید