نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
مروری بر آلبومهای پاپ راک منتشر شده در گفت و گو با فرشاد رمضانی
فرشاد رمضانی: با بلیت مجانی، سلطان راک ساختند
موسیقی ما - مدتی است که فضای ژانرهای موسیقی کمی رنگینتر شده و سبک های مختلف می توانند به بازار مجاز راه پیدا کنند و علاقه مندان ویژه خود را نیز بیابند. پس از راهگشایی کاوه یغمایی و رضا یزدانی در عرصه موسیقی راک، خیلی از جوانان دیگر در مسیر او گام برداشتند و توانستند موسیقی هایی در ژانر موسوم به پاپ راک به بازار عرضه کنند؛ کاوه آفاق، گروه کامنت، کوک بند، مهدی باقریان و افراد ديگرى كه در اين عرصه فعاليت مىكنند. سال گذشته هم به شکل پیاپی چند آلبوم در این سبک از این چهرهها منتشر شد. همین مساله باعث شد به فکر بیفتیم از یکی از دستاندرکاران قدیمی ژانر راک بخواهیم به نوعی میان کارهای شاخص و مطرح بازار، مقایسهای انجام دهد؛ هم از نظر نوع موسیقی، هم متن ترانهها و هم تنظیم و اجرا و شاخصهای دیگر.
فرشاد رمضانی یکی از مطرحترین نوازندگان و آهنگسازان موسیقی راک است که اهالی راک قبولش دارند و کارهایش را دنبال میکنند. او با صراحت ویژهای در این باره برایمان صحبت كرد. این اولین بخش از صحبتهاى او درباره آلبومهای چهرههای مطرحی است که تحت عنوان پاپ راک به بازار عرضه شدهاند. در بخش دوم درباره آثار دیگر هم خواهیم خواند.
نیما رمضان، گیتاریست گروه «کامنت» در مصاحبهای که پیش از این با «موسیقی ما» داشت، صدای خواننده در گروه «کامنت» را بخشی از کاراکتر موسیقی گروه عنوان کرده بود که همراه با گروه شروع به رشد و پیدا کردن کاراکتر خودش کرده است. حالا اولین کاراکتری که پیدا کرده، شبیه به وکالهای موسیقی غربی است که تلاش کرده تبدیل به موسیقی فارسی شود و این تلاش رو به رشد است تا به یک نقطه خاص برسد. رمضان در اینباره گفته بود: «در میکس موسیقی راک، ارزش وکال را تقریبا با ارزش سایر سازها یکسان در نظر میگیرند. اما این در صدابرداری است نه در عناصری که مشخصه موسیقی راک هستند. در هیچ یک از این قطعات نمیشنوید که خواننده مخصوصا گنگ بخواند تا به این بهانه بگوید موسیقی من راک است.»
در آثار تولید شده، تمام سازها به تفکیک شنیده میشوند و وکال هم همارزش آنها شنیده میشود اما به عنوان یک پارامتر یا المانی که بخواهد تعریف موسیقی راک را تشکیل دهد، نیست و در حقیقت توجیهی برای نقیصه موجود است.
موسیقی «کامنت» بیشتر در ژانر آلترناتیو است. البته در بعضی قسمتها چاشنی پاپ آن بیشتر میشود و میتوان پاپ-راک هم تلقی شود اما نگاه کلی من به موسیقی «کامنت» کاملا آلترناتیو است. درباره موسیقی این گروه باید بگویم که آلبوم آخری که از آنها شنیدم، موسیقیهایی که در آرشیو شنیداری و ذهنی من وجود دارد، را برایم تداعی میکرد. مثلا رد پای گروه «ردیو هد» در برخی آثار آنها دیده میشود. اما همین کاورها به نظرم کاملا موفق هستند و به شخصه خیلی از آنها را دوست دارم و تحت تاثیر قرار میگیرم و می توانم با آنها پرواز کنم.
در مورد ترانههایشان هم باید بگویم که نمیتوان گفت خیلی از آنها ترانه هستند و در حقیقت یک متن (Text) به حساب میآیند. به نظرم آنها در تلفیق شعر و موسیقی توانستهاند موفق عمل کنند. اما در کل نقطه قوت این گروه را در موسیقی آنها میبینم. موسیقی که جای خالی آن در ایران کاملا حس میشد و «کامنت» توانسته این ژانر یا سبک و سیاق را در ایران پیاده کند.
اگر بخواهیم مقایسه کنیم، ترانههای کاوه آفاق نسبت به «کامنت» حداقل واضحتر شنیده میشوند اما عموما مفاهیم و مضامین آن کاملا روزمره و پاپ هستند. باز هم میگویم که لهجه یا فیگوراتیو عمل کردن در عکسها و تصاویر و حتی به صورت فیزیکی، هیچیک المانهایی نیستند که بتوانند یک موسیقی را تحت عنوان موسیقی راک به ما معرفی کنند. مثلا میکس کارهای آفاق، اصلا میکس موسیقی راک نیست و آن حجم صدا و جنس و لهجهای که باید سازها و خواننده داشته باشند، شنیده نمیشود. در واقع هم موسیقی، هم ترانه و هم میکس آثار کاملا پاپ هستند.
نمیخواهم ارزش کار کاوه آفاق را زیر سوال ببرم چراکه او هم با توجه به تواناییها و آنچه که در وجودش دارد، تلاش میکند و نمیتوان این تلاش را هم نادیده گرفت اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم، در این سبک، هومن اژدری را خیلی موفقتر و درستتر، با بنیه و ریشه قویتر داریم، یا گروه «کیوسک».
فکر میکنم به نوعی یک کار تکراری است که فقط متن ترانه و خواننده آن تغییر کردهاند وگرنه این جنس از موسیقی را بارها شنیدهایم و خیلی بهتر از آن را در بچههای زیرزمینی داریم که هنوز موفق به گرفتن مجوز نشدهاند. در واقع اتفاق خاصی در آلبوم رسمی کاوه آفاق نیفتاده که بتوان به عنوان یک کار شاخص از برخی قطعات آن یاد کرد. صرفا کاری است که تولید و وارد بازار موسیقی شده است.
جنس صدای خواننده، متن ترانهها و جنس موسیقی او را من خیلی سال پیش، از سهیل نفیسی شنیدهام که خود سهیل نفیسی هم از شخص دیگری گرتهبرداری میکند.
اصولا دنیای حرفهای دنیای بیرحم و بیتعارفی است که باید هم همینگونه باشد تا افراد رشد کنند و آدمها سر جای واقعی خود بنشینند و به همان اندازه هم در زندگی خود بهرهبرداری کنند. تا زمانی که بخواهیم درگیر تعارفات باشیم میتوانیم به استاد حسین علیزاده هم بگوییم که او پروگراسیو راک کار میکند. تعارف و رودربایستی را باید کنار گذاشت و واقعیتها را عنوان کرد.
حالا کاری نداریم که رضا راک است یا پاپ، چون راک نیست و این فقط حرف من نیست و خیلی از اساتید این نظر را دارند اما آن زمان گفتم رضا دوست من است و نباید هیچ وقت این موضوع را فراموش کرد که حداقل تأثیری که رضا یزدانی در تلاشهایش مخصوصا در آلبومهای سالهای اولش گذاشت این بود که گوش یک تعدادی از افرادی که تا گیتار گردن کسی میدیدند یا اسمی از راک میشنیدند، میگفتند، او خونخوار است را با گیتار الکتریک و صداهای تولید شده از آن ساز آشناتر کرد و باعث شد همانهایی که با نگاه دیگری به مثلا منِ راکر نگاه میکردند، دیگر الان در کنسرتهای رضا بنشینند و از موسیقی تولید شده، سوای سبک آن لذت ببرند. حداقل این است که نباید منکر تأثیری شد که رضا در این زمینه داشت و به نوعی باید از او قدردانی هم بشود.
در متن این مصاحبه، این جمله که نباید تاثیری که رضا داشته را فراموش کرد، عمدا یا سهوا حذف شده بود و جمله باقی مانده این بود که به صرف اینکه رضا لباسهای چرم میپوشد و پاورکورد استفاده میکند، نباید او را راکر دانست. فکر میکنم دو شماره بعد هم مصاحبهای از رضا چاپ شد که کاملا مشخص بود جوابیه من است. او گفته بود: «من به این آقایان توصیه میکنم که به جای این حرفها کار تولید کنند. کدام یک از این آقایان، 24 ساعته کنسرتشان سولد اوت میشود و 200 هزار نسخه از آلبومشان در سطح کشور منتشر میشود؟!» که البته این شاخ و شانه کشیدن هم در نوع خود جالب بود. آن زمان که این گفتوگوها انجام شد، هنوز آلبوم من منتشر نشده بود و در انتظار برطرف شدن مشکل کاوه یغمایی بودم تا بتوانم اسم او را روی جلد آلبوم بنویسم.
در آلبومهای اول رضا، رنگ و بوی موسیقی راک به نوعی قویتر حس میشد، منتها آن هم نهایتا در چارچوب کانتری-راک و اوجش پاپ-راک بود. بهنظرم اینکه ما بخواهیم بهصرف حضور درامز، گیتار باس و مخصوصا گیتار الکتریک و استفاده از پاور کوردهای رایج در موسیقی راک، یک موسیقی را راک بشماریم، ناشی از کم آگاهی عمیق و ریشهای است.
متن ترانههایی که رضا در کارهایش استفاده میکرد باز در کارهای اولیه او به کارهای پاپ-راکی که آن زمان آن طرف دنیا استفاده میکردند، نزدیکتر بود. اما هرچه رضا معروفتر شد و آمار کنسرتهایش بیشتر شد، رنگ و بوی موسیقی پاپ در آثارش قویتر شد. مثلا در آلبومی که با کارن همایونفر منتشر کردند، در هیچ کدام از میزانهای قطعات آن آلبوم، درصدی از موسیقی راک ندیدم اما مصاحبهای از رضا خواندم که مدعی بود هشتاد درصد این آلبوم راک است.
ما یک موسیقی پاپ داریم و یک موسیقی پاپیولار. بخش تخصصی موسیقایی موسیقی پاپ یکسری تعاریف دارد؛ از متن ترانه، موسیقی، نحوه لباس پوشیدن تا مودهایی که در گامهای موسیقی پاپ استفاده میشود. به تبع آن، موسیقی راک هم تعاریف مستقلی برای خود دارد. اگر بخواهم به اعداد و ارقام رضا توجه کنم و اینکه 24 ساعته کنسرتهایش سولد اوت میشود و 200 هزار نسخه از آلبومش در سطح کشور منتشر میشود، اصلا همین اصلیترین تعریف موسیقی پاپ است. همین اعداد و ارقام ثابت میکند که موسیقی او راک نیست. در واقع موسیقی پاپی است که برخی قسمتها از بعضی المانهای موسیقی راک در آن استفاده شده و نهایتا اگر اتفاق درستی افتاده باشد، میتوان به آن پاپ-راک گفت.
فرشاد رمضانی یکی از مطرحترین نوازندگان و آهنگسازان موسیقی راک است که اهالی راک قبولش دارند و کارهایش را دنبال میکنند. او با صراحت ویژهای در این باره برایمان صحبت كرد. این اولین بخش از صحبتهاى او درباره آلبومهای چهرههای مطرحی است که تحت عنوان پاپ راک به بازار عرضه شدهاند. در بخش دوم درباره آثار دیگر هم خواهیم خواند.
***
ما در موسیقیمان با حلقههای گمشدهای همانند حلقههای گمشده داروین طرف هستیم. در دوران طلایی موسیقی، مخصوصا موسیقی راک (سال 78، 79 میلادی) که خیلی از گروههای راک خارجی بهترین آلبومهایشان را در همان سالها منتشر کردند، ما با پدیدهای مواجه شدیم که تمام درهای مملکت به رویمان بسته شد؛ آن هم در شرایطی که داشتیم خودمان را در دنیای موسیقی جهانی پیدا میکردیم. با بسته شدن این درها، خیلی از اجراهایی که قرار بود در ایران اتفاق بیفتد، از بین رفت و سکوت حاکم شد. عوارض جانبی نداشتن آن حلقههای گمشده این میشود که ما در جامعهمان تعریف درستی از موسیقی راک نداشته باشیم. در حقیقت آدمها هر جا یک صدای دیستروشن میشنوند میگویند این موسیقی راک است. افرادی هم هستند که با برنامهریزیها و دادن بلیتهای مجانی کنسرت به آدمها، افرادی را به سالنها میآورند که در انتهای فلان قطعه شروع به جو سازی کنند و فریاد سلطان راک ایران و این قبیل القاب را سر دهند. اینها با این ظاهرسازیها به نوعی عوامفریبی کردند و تحت عنوان موسیقی راک چیزی را به خورد مردم دادند و به آنها فروختند که اصل جنس نبود. فقط از این واژه برای کشاندن یک تعداد جوانهای ناآگاه سوءاستفاده شد تا این موسیقی را به عنوان موسیقی راک جا بیاندازند.- جای خالی موسیقی گروه «کامنت» به شدت در ایران حس میشد
نیما رمضان، گیتاریست گروه «کامنت» در مصاحبهای که پیش از این با «موسیقی ما» داشت، صدای خواننده در گروه «کامنت» را بخشی از کاراکتر موسیقی گروه عنوان کرده بود که همراه با گروه شروع به رشد و پیدا کردن کاراکتر خودش کرده است. حالا اولین کاراکتری که پیدا کرده، شبیه به وکالهای موسیقی غربی است که تلاش کرده تبدیل به موسیقی فارسی شود و این تلاش رو به رشد است تا به یک نقطه خاص برسد. رمضان در اینباره گفته بود: «در میکس موسیقی راک، ارزش وکال را تقریبا با ارزش سایر سازها یکسان در نظر میگیرند. اما این در صدابرداری است نه در عناصری که مشخصه موسیقی راک هستند. در هیچ یک از این قطعات نمیشنوید که خواننده مخصوصا گنگ بخواند تا به این بهانه بگوید موسیقی من راک است.»
در آثار تولید شده، تمام سازها به تفکیک شنیده میشوند و وکال هم همارزش آنها شنیده میشود اما به عنوان یک پارامتر یا المانی که بخواهد تعریف موسیقی راک را تشکیل دهد، نیست و در حقیقت توجیهی برای نقیصه موجود است.
موسیقی «کامنت» بیشتر در ژانر آلترناتیو است. البته در بعضی قسمتها چاشنی پاپ آن بیشتر میشود و میتوان پاپ-راک هم تلقی شود اما نگاه کلی من به موسیقی «کامنت» کاملا آلترناتیو است. درباره موسیقی این گروه باید بگویم که آلبوم آخری که از آنها شنیدم، موسیقیهایی که در آرشیو شنیداری و ذهنی من وجود دارد، را برایم تداعی میکرد. مثلا رد پای گروه «ردیو هد» در برخی آثار آنها دیده میشود. اما همین کاورها به نظرم کاملا موفق هستند و به شخصه خیلی از آنها را دوست دارم و تحت تاثیر قرار میگیرم و می توانم با آنها پرواز کنم.
در مورد ترانههایشان هم باید بگویم که نمیتوان گفت خیلی از آنها ترانه هستند و در حقیقت یک متن (Text) به حساب میآیند. به نظرم آنها در تلفیق شعر و موسیقی توانستهاند موفق عمل کنند. اما در کل نقطه قوت این گروه را در موسیقی آنها میبینم. موسیقی که جای خالی آن در ایران کاملا حس میشد و «کامنت» توانسته این ژانر یا سبک و سیاق را در ایران پیاده کند.
- در این سبک، هومن اژدری خیلی موفقتر از کاوه آفاق عمل کرده است
اگر بخواهیم مقایسه کنیم، ترانههای کاوه آفاق نسبت به «کامنت» حداقل واضحتر شنیده میشوند اما عموما مفاهیم و مضامین آن کاملا روزمره و پاپ هستند. باز هم میگویم که لهجه یا فیگوراتیو عمل کردن در عکسها و تصاویر و حتی به صورت فیزیکی، هیچیک المانهایی نیستند که بتوانند یک موسیقی را تحت عنوان موسیقی راک به ما معرفی کنند. مثلا میکس کارهای آفاق، اصلا میکس موسیقی راک نیست و آن حجم صدا و جنس و لهجهای که باید سازها و خواننده داشته باشند، شنیده نمیشود. در واقع هم موسیقی، هم ترانه و هم میکس آثار کاملا پاپ هستند.
نمیخواهم ارزش کار کاوه آفاق را زیر سوال ببرم چراکه او هم با توجه به تواناییها و آنچه که در وجودش دارد، تلاش میکند و نمیتوان این تلاش را هم نادیده گرفت اما اگر بخواهیم مقایسه کنیم، در این سبک، هومن اژدری را خیلی موفقتر و درستتر، با بنیه و ریشه قویتر داریم، یا گروه «کیوسک».
فکر میکنم به نوعی یک کار تکراری است که فقط متن ترانه و خواننده آن تغییر کردهاند وگرنه این جنس از موسیقی را بارها شنیدهایم و خیلی بهتر از آن را در بچههای زیرزمینی داریم که هنوز موفق به گرفتن مجوز نشدهاند. در واقع اتفاق خاصی در آلبوم رسمی کاوه آفاق نیفتاده که بتوان به عنوان یک کار شاخص از برخی قطعات آن یاد کرد. صرفا کاری است که تولید و وارد بازار موسیقی شده است.
- چه کسی موسیقی مهدی میرزاباقریان را در ژانر موسیقی راک گنجانده است؟
جنس صدای خواننده، متن ترانهها و جنس موسیقی او را من خیلی سال پیش، از سهیل نفیسی شنیدهام که خود سهیل نفیسی هم از شخص دیگری گرتهبرداری میکند.
اصولا دنیای حرفهای دنیای بیرحم و بیتعارفی است که باید هم همینگونه باشد تا افراد رشد کنند و آدمها سر جای واقعی خود بنشینند و به همان اندازه هم در زندگی خود بهرهبرداری کنند. تا زمانی که بخواهیم درگیر تعارفات باشیم میتوانیم به استاد حسین علیزاده هم بگوییم که او پروگراسیو راک کار میکند. تعارف و رودربایستی را باید کنار گذاشت و واقعیتها را عنوان کرد.
- هرچه رضا یزدانی معروفتر شد و آمار کنسرتهایش بیشتر شد، رنگ و بوی موسیقی پاپ در آثارش قویتر شد
حالا کاری نداریم که رضا راک است یا پاپ، چون راک نیست و این فقط حرف من نیست و خیلی از اساتید این نظر را دارند اما آن زمان گفتم رضا دوست من است و نباید هیچ وقت این موضوع را فراموش کرد که حداقل تأثیری که رضا یزدانی در تلاشهایش مخصوصا در آلبومهای سالهای اولش گذاشت این بود که گوش یک تعدادی از افرادی که تا گیتار گردن کسی میدیدند یا اسمی از راک میشنیدند، میگفتند، او خونخوار است را با گیتار الکتریک و صداهای تولید شده از آن ساز آشناتر کرد و باعث شد همانهایی که با نگاه دیگری به مثلا منِ راکر نگاه میکردند، دیگر الان در کنسرتهای رضا بنشینند و از موسیقی تولید شده، سوای سبک آن لذت ببرند. حداقل این است که نباید منکر تأثیری شد که رضا در این زمینه داشت و به نوعی باید از او قدردانی هم بشود.
در متن این مصاحبه، این جمله که نباید تاثیری که رضا داشته را فراموش کرد، عمدا یا سهوا حذف شده بود و جمله باقی مانده این بود که به صرف اینکه رضا لباسهای چرم میپوشد و پاورکورد استفاده میکند، نباید او را راکر دانست. فکر میکنم دو شماره بعد هم مصاحبهای از رضا چاپ شد که کاملا مشخص بود جوابیه من است. او گفته بود: «من به این آقایان توصیه میکنم که به جای این حرفها کار تولید کنند. کدام یک از این آقایان، 24 ساعته کنسرتشان سولد اوت میشود و 200 هزار نسخه از آلبومشان در سطح کشور منتشر میشود؟!» که البته این شاخ و شانه کشیدن هم در نوع خود جالب بود. آن زمان که این گفتوگوها انجام شد، هنوز آلبوم من منتشر نشده بود و در انتظار برطرف شدن مشکل کاوه یغمایی بودم تا بتوانم اسم او را روی جلد آلبوم بنویسم.
در آلبومهای اول رضا، رنگ و بوی موسیقی راک به نوعی قویتر حس میشد، منتها آن هم نهایتا در چارچوب کانتری-راک و اوجش پاپ-راک بود. بهنظرم اینکه ما بخواهیم بهصرف حضور درامز، گیتار باس و مخصوصا گیتار الکتریک و استفاده از پاور کوردهای رایج در موسیقی راک، یک موسیقی را راک بشماریم، ناشی از کم آگاهی عمیق و ریشهای است.
متن ترانههایی که رضا در کارهایش استفاده میکرد باز در کارهای اولیه او به کارهای پاپ-راکی که آن زمان آن طرف دنیا استفاده میکردند، نزدیکتر بود. اما هرچه رضا معروفتر شد و آمار کنسرتهایش بیشتر شد، رنگ و بوی موسیقی پاپ در آثارش قویتر شد. مثلا در آلبومی که با کارن همایونفر منتشر کردند، در هیچ کدام از میزانهای قطعات آن آلبوم، درصدی از موسیقی راک ندیدم اما مصاحبهای از رضا خواندم که مدعی بود هشتاد درصد این آلبوم راک است.
ما یک موسیقی پاپ داریم و یک موسیقی پاپیولار. بخش تخصصی موسیقایی موسیقی پاپ یکسری تعاریف دارد؛ از متن ترانه، موسیقی، نحوه لباس پوشیدن تا مودهایی که در گامهای موسیقی پاپ استفاده میشود. به تبع آن، موسیقی راک هم تعاریف مستقلی برای خود دارد. اگر بخواهم به اعداد و ارقام رضا توجه کنم و اینکه 24 ساعته کنسرتهایش سولد اوت میشود و 200 هزار نسخه از آلبومش در سطح کشور منتشر میشود، اصلا همین اصلیترین تعریف موسیقی پاپ است. همین اعداد و ارقام ثابت میکند که موسیقی او راک نیست. در واقع موسیقی پاپی است که برخی قسمتها از بعضی المانهای موسیقی راک در آن استفاده شده و نهایتا اگر اتفاق درستی افتاده باشد، میتوان به آن پاپ-راک گفت.
- موسیقی گروه «کامنت» به المانهای موسیقی راک نزدیکتر است
- چه کسانی در ایران واقعا موسیقی راک کار میکنند؟
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : شنبه 6 شهریور 1395 - 16:55
دیدگاهها
استاد رمضانی نازنییییین ?
تو خوبى اقاي رمضانى. يا ديگران رو تخريب ميكنى يا از ديگران مايه ميذارى، خودت چه كاركردى تا حالا؟ كجا بودى و كجا هستى؟
بسیار استفاده بردم . ممنون از شما
گروه کامنت که فوق العاده بودند و موسیقی جدید و جذابی رو ارائه داد
کاوه افاق هم آلبومش اونجور که انتظار داشتیم آهنگایی مثل (خواب بازی) رو نداشت و واقعا یه جورایی جنبه پاپ داشت
استاد عزيزم فرشاد خان رمضانی
گروه هايي مثل پينك فلويد يا مگادث يا اوزي يا ...در عرض يه ساعت سولد اوت مي كنن كنسرتاشونو و آلبوماشون بيش از 100 ميليون نسخه تو كل دنيا فروخته شده.به نا به تعريف رمضان گيل يعني اين گروه ها پاپ گيلينن باهم اند؟
حاضرم به این قضیه بلیط مجانی و تبعاتی که داشت قسم بخورم////چرا اینقدر ساده ایم؟؟؟اقا اصلن مگر چیز غیرممکنی هست که کسی بلیط مجانی بده و دوستاش بیان؟؟؟خودتون کنسرت بذارید دشمنانتون رو دعوت میکنید؟؟؟؟پس میشه و واقعیته///// دوستان عزیز چرا فکر میکنید هرکی چیزی راجب فرد مشهوری بگه باهاش خصومت داره؟؟چرا فکر میکنید چون فلانی مشهوره نباید نقدش کرد/// همین ادمای مشهور از سادگی و اعتماد ما مردم استفاده میکنند و سوارمون میشن و میریم کارهای کپی روههای معروف و شعرهای از زیر سیبیل از ما بهترون گذشته را میخریم و کیف میکنیم///و اونها مثه زالو از مردم تغذیه میکنند
وقتی یه حرفی میشنوید سریع از روی عصبیت نگید خوب نیست ببین چجوریه///مثه این میمونه غذایی رو نخورده بگی بد مزه است//// اقای محترمی که میگی فرشد رمضانی از کجا اومده///اونموقع که امثال فرشاد رمضانی ها و دوستانش (کیوان کیارس/فرشید اعرابی/کوروش موحد/نیما نواپور/فرشید اعرابی/ارش میتویی و...)داشتند کار میکردند اقایان یزدانی و افاق در سن نوجوانی بودند و داشتند جوشهای روی صورتشان را میترکاندند
جناب اين عزيزان بليط مجانى دادن سلطان شدن ... شما مديونى از الان به كسى بليط مجانى بدى ... اينا كلاهبردارن شما نباش ... شما ميگن قديمى هستى و شما بودى اينا داشتن تو كوچه فوتبال بازى ميكردن ... شما كجايى پس !!! شما آلبوم راكتون رو منبع بديد ما بريم ببينيم از پيجتون ديدار كرديم چيز خاصى نديديم !!! خيلى راحت و بدون منطق نظر داديد ... لذت برديم در هر صورت
سبک راکی که با ترانه هاش از زمانِ خودش جلوتره...مخاطب های خاص داره برای تفهیم ترانه ها....هنوز توی ایران مثلش نیست...بیخیال کوته فکری ها...چون فایده نداره حرف زدن.همین پست یعنی جلب توجه...میخواد جلب توجه کنه همین.خنده داره.:-)
بلخره یکی حقیقتو گفت
ایشون تو مثالهاشون از هنرمندانی نام بردن که بنده به شخصه با گذشت سالیان سال کاراشون هنوز واسم تازگی داره مثل مترسک کاوه، اما حالا چون خیلی ها دارن خطاب به آقای یزدانی سلطان سلطان میکنن و از روی تعصب اقدام به اظهار نظر بیجا میکنن باید بگم که با تمام احترامی که برای رضا یزدانی و هنرش دارم به هیچ وجه با کار ایشون نمیتونم رابطه برقرار کنم مخصوصا آلبومهای آخرشون چون عملا هنرمندی که توی دو سال سه آلبوم منتشر کنه هیچگونه تفکری پشت موسیقیش نیست، اما در کل از نظر من موسیقی عاملیه که هیچ انتهایی داره و بالاتر و پایین تر و این حرفا اصلا معنایی نداره، خوب بودن و قوی بودن یک هنرمند هم با چیزای دیگه مثل تاریخ انقضای آثار مشخص میشه که الان ۹۰ درصد کارایی که توی ایران تولید میشه ندارن، عرائضم هم فقط و فقط به عنوان دیدگاه شخصیم بود
به عنوان طرفدار سابق رضا یزدانی و کسی که علاقه مند شدید به موسیقی راک و متال و بلوز جهانی هستم میگم طرفدارای اقای یزدانی لطفا بدون تعصب برخورد کنن چون آقای رمضانی فرد بسیار با سواد و با سابقه ای هستن از کنسرتای کاوه یغمایی گرفته تا البوم راک خودشون و اینکه ایشون جز بهترین بیسیست های این کشور هستن و مخصوصا توی این مصاحبه حرفاشون در مورد رضا یزدانی مثل سبک و... درست بوده
به قول استاد فرشید اعرابی رضا یزدانی اثار خوبی رو در زمینه پاپ منتشر کرده ولی تعریف موسیقی راک چیز دیگه ایه
منم یکی از همونام که میگفتم سلطان راک ایران و خدای راک ایران و...
ولی عملا کارهای اقای یزدانی توی حوزه موسیقی پاپ جا میگیره
دوستان اگر دیدتون رو به موسیقی راک و متال گسترده تر کنید میرسید به حرف من و اقای رمضانی
موفق باشید
صحبت های منطقی کرد
اما اینجا هر کی حقیقت رو بگه تخریب میشه
کاوه افاق مارو عاشق راک ایرانی کرد و همچنین کاوه یغمایی.همین و بس
افزودن یک دیدگاه جدید