نظری که شما قصد پاسخ دادن به آن را دارید وجود ندارد.
گفتوگویی مفصل با همایون شجریان:
«استفاده از نظرات پدر، برایم خوشحال کننده است»
موسیقی ما – حمید منبتی: گفتگو با همایون شجریان همیشه لذت بخش است. او واضح حرف می زند و در میانه های صحبت هایش هم گهگدار سعی دارد مکثی کوتاه کند و درباره همه جمله هایی که قرار است بر زبان بیاورد فکر کند و بعد ادامه دهد. در همه این سالها کمتر حاضر به گفتگو با رسانه ها شده ولی این بار به اندازه همه سالهای سکوتش با او همکلام شدیم. صحبت هایی که با موضوعیت های مختلف و متنوع پیش رفت و حاصلش گپ و گفتی ست که می خوانید:
داستان یاد گرفتن تکنیک صدا هم این بود که پدر همیشه میگفتند «خوانندهها معمولاً همهچیز بلدند، ردیف میدانند و... اما نمیتوانند از تمام امکانات صدایشان به درستی استفاده کنند. حتی در میان شاگردانی که خودم پرورش دادهام، خیلیها را میبینم که بخشی از صدایشان خیلی خوب است و بخش دیگر به درخشندگی آن نیست؛ در صورتی که خواننده باید از همه جای صدایش به یک اندازه استفاده کند.» ایشان همیشه از این مسئله ناراحت بودند و این مصادف شد با دوره بلوغ من که پدر به شکل عملی صداسازی را با من کار کنند.
- نزدیک ده سال از آغاز فعالیت مستقل شما میگذرد و بررسی روند کاری شما در این ده سال، به یک مسیر خطی و منظم نمیرسد؛ به این معنی که شما پروژههای متنوعی را در این یک دهه آزمودهاید که بعضاً ارتباط نزدیکی با هم نداشتهاند. میخواهم ببینم انتخاب این مسیر و این پروژهها به صورت آزمونوخطا بوده یا به دنبال رسیدن به امضای شخصی در کارتان بودهاید؟
- به این ترتیب، انتخاب همیشه از سوی آهنگسازها بوده است، یعنی آنها کاری را ساخته و بعد به شما مراجعه کردهاند؟
- پس غالباً روال بر این بوده که پروژههای کامل و بستهشده به شما پیشنهاد شده تا اینکه خودتان از اول در جریان ساخت اثری باشید؟
- در موسیقی ایران دورههایی وجود دارد که بزرگانی مثل آقای ابتهاج یا نورعلیخان برومند یا آقای پیرنیا بر کار هنرمندان نظارت داشتهاند و نتایج پرباری هم به دنبال داشته است. در دنیا هم «مدیر هنری» یا «پرودیوسر» یک عنصر غیرقابل چشمپوشی است و برای انتخاب شعر و موسیقی با گروه یا خواننده مشاوره میکند. اما در ایران –چه موسیقی سنتی و چه موسیقی پاپ و...- معمولاً این خواننده است که شخصاً تصمیم میگیرد چه شعری با چه آهنگ و تنظیمی بخواند. شما تجربه چنین مشاورههایی را داشتهاید یا اصلاً این را لازم میدانید؟
- میتوانید نمونهای مثال بزنید؟
- آن حلقهای که اشاره کردید دیگر وجود ندارد، قبلاً به اشکال محدودتری وجود داشته و تاثیرگذار هم بوده است. مثل مثلث بنان-رهی معیری-مرتضی محجوبی یا همکاریهایی که همایون خرم با تورج نگهبان و چند خواننده داشتهاند.
- همانطور که در دهه 50 و 60 روابط نزدیکی بین هنرمندان وجود داشت و با هم زندگی میکردند و این رابطه در حاصل کارشان هم نمود پیدا میکرد، اما شرایط زندگی امروز ظاهراً مجالی برای این قبیل روابط و زندگیها باقی نگذاشته است.
- در زندگی حرفهای شما، خواسته یا ناخواسته همیشه حضور و سایه پدرتان خیلی پررنگ بوده است. در تمام مصاحبهها هم احتمالاً در این باره توضیح دادهاید! اما میخواهم بدانم مشورت با پدرتان از ابتدا چقدر در شکلگیری مسیر کاری شما موثر بوده و شکل آن بیشتر شبیه نشان دادن راه بوده یا امر و نهی؟
- و این نپسندیدن زیاد اتفاق میافتد؟
- سیاستهای کلی شجریانها، از این قبیل که شما کِی وارد گروه شوید، کِی شروع به همخوانی کنید، کِی از گروه خارج شوید، چه زمان خواهرتان به ترکیب گروه اضافه شوند و... به چه شکل اعمال میشد؟
- با وجود صحبتهایی که همیشه درباره سایه سنگین پدر عنوان شده، به نظر میرسد خود شما مشکلی با این موضوع ندارید.
- در مجموع پسر محمدرضا شجریان بودن برای شما بیشتر حُسن بوده یا دردسر و حاشیه؟
- آیا این شرایط دست و پای شما را هم بسته است؟
- بعد از کنسرت اخیرتان با سهراب پورناظری صحبت میکردم، او معتقد بود با وجود اینکه اکثراً با پارت اول کنسرت ارتباط بیشتری برقرار کرده بودند، اما آن بخش ادامه پیدا نکرده به این دلیل که گروه بزرگی از مخاطبین به خاطر اسم همایون و استاد شجریان توقع شنیدن نوع دیگری از موسیقی را دارند.
- البته به جز سازبندی، فرم کار هم فرق میکرد.
- منظور من بیشتر دینامیک، پویایی و انرژی موجود در قطعات بود، نه صرفاً سازبندی آنها.
- امکان این نبود که هر دو اجرا شود؟
- این اولین بار بود که شما با تنبور میخواندید، هماهنگ شدن با این ساز و فضا سخت و استرسزا نبود؟
- البته در سالهای اخیر گروه تنبور شمس به نوعی این ساز و این فضای موسیقایی را به رپرتوار موسیقی ایرانی وارد کردهاند و با تعدادی از خوانندگان غیر کُردزبان نیز همکاری داشتهاند. تا جایی که اسم موسیقی تنبور دیگر تنها یادآور صدای شهرام ناظری نیست. این نکته هم احتمالاً در تسهیل کار شما بیتأثیر نبوده است.
- اسم «سیاوش» به چه دلیل برای این گروه انتخاب شد؟ به خاطر پدر؟
- یعنی چیزی شبیه گروه «آوا» که پدر تاسیس کرده بودند. آیا قرار است این گروه هم مثل گروه «آوا» آثار دیگران را هم اجرا کند؟
- پدر شما جلسه پرسش و پاسخ معروفی در تالار وحدت داشتهاند که اگر اشتباه نکنم در سال 74 باید بوده باشد. در آن جلسه ایشان میگویند که زمانی که آواز را با همایون شروع کردیم، احساس کردم فیزیک حنجره مناسبی ندارد، به همین دلیل تکنیک را روی صدای او پیاده کردم. این موضوع هیچوقت تاثیر منفی روی کار آواز شما نداشته؟
داستان یاد گرفتن تکنیک صدا هم این بود که پدر همیشه میگفتند «خوانندهها معمولاً همهچیز بلدند، ردیف میدانند و... اما نمیتوانند از تمام امکانات صدایشان به درستی استفاده کنند. حتی در میان شاگردانی که خودم پرورش دادهام، خیلیها را میبینم که بخشی از صدایشان خیلی خوب است و بخش دیگر به درخشندگی آن نیست؛ در صورتی که خواننده باید از همه جای صدایش به یک اندازه استفاده کند.» ایشان همیشه از این مسئله ناراحت بودند و این مصادف شد با دوره بلوغ من که پدر به شکل عملی صداسازی را با من کار کنند.
- بحث دیگری که بارها مطرح شده این است که 99 درصد خوانندگان از صدا و فرم خواندن استاد تقلید میکنند. شاید این نشاندهنده این نکته باشد که آن کمالطلبی که ایشان داشتند را ما در خوانندههای فعلی نمیبینیم. اگر استاد به رسیدن به سطح خوانندگان شاخص زمان خودشان کفایت میکردند، ما امروز محمدرضا شجریان و آثار شاخصاش را نداشتیم. ایشان از هر استاد بهرهای گرفتند و در یک مجموعه گردآوردی کردهاند که به نام خود ایشان شناخته میشود. به نظر میرسد در نسل بعد از استاد آن بلندپروازی و کمالطلبی را نمیبینیم و همه به رسیدن به سقف شجریان قانعاند. نظر شما چیست؟
- آیا در موسیقی ایرانی به مرحلهای که لزوم تغییر و ساختارشکنی را ایجاب کند رسیدهایم؟ به نظر میرسد در ساختار فعلی موسیقی ایرانی بهقدر کفایت کارهای خوب انجام و ارایه شده است. آیا نیازی به حفظ این وضعیت وجود دارد یا باید فضا را برای تغییر آماده کرد؟
- هدف من از پرسیدن این سوال رسیدن به بحث موسیقی تلفیقی بود، آیا بهنظر شما موسیقی تلفیقی میتواند پاسخی برای سوال ما باشد؟ آیا بردن موسیقی ایرانی به سوی یک زبان بین المللی در این راستا مؤثر است؟
- در بحث نوآوری شما همان همایونی که در 15 سالگی قطعات کلاسیک را با کمانچه میزد هستی یا تغییر کردهای؟
- اما احتمالاً به عنوان یک مرحله تکامل برای رسیدن به جایگاه امروز باید تجربههای لازم و جالبی بوده باشد. درست است؟
- یک آلبومی هست از یک DJ مراکشی که کارهای پدرتان را با تلفیقی از موسیقی عربی و الکترونیک ریمیکس کرده و میدانم آن را شنیدهاید. اگر کاری در این سبک به شما پیشنهاد شود میپذیرید؟
- و آیا چنین کاری را اجرا هم میکنید؟
- و البته جسارت.
- خودتان چه سبک موسیقی گوش میکنید؟
- پس اینکه کنسرتهای گروه دارکوب را از نزدیک میبینید، صرفاً به دلیل ملاحظاتی که با همایون نصیری (سرپرست گروه دارکوب و نوازنده گروه خودتان) دارید نیست؟
- آواز حامد بهداد چطور؟
- آیا به صدای خودتان هم گوش میدهید؟
- و اگر بخواهید گوش کنید انتخابتان کدام است؟
- شما با اینکه کارتان را با موسیقی ارکسترال شروع کردید، هنوز اجرای زنده این فرمی نداشتهای، برخلاف علیرضا قربانی و سالار عقیلی که در این زمینه تجربههای زیادی داشتهاند.
- در کارهای متفاوتی مثل «شوقنامه» و «سیمرغ» اینطور به نظر میرسد که شما از برند «همایون شجریان» برای معرفی یک کار ارزشمند پژوهشی مثل پروژه عبدالقادر استفاده کردید. شاید اگر آن کارها با صدای کسی غیر از شما منتشر میشد، تا همین حد هم از آن اسقبال نمیشد. انگیزه شما از خواندن آنها و خرج کردن اسمتان در چنین پروژههایی چیست؟
- آیا هرگز در کنار موسیقی به تجربه دیگری در عرصه هنر فکر کردهاید، آنطور که این روزها باب شده است، عکاسی، نقاشی و...؟
- تئاتر یا سینما؟
- ادبیات چطور؟
- تجربهای هم در این زمینه دارید؟
- در این مدت آیا انتقادی بوده که شنیده باشید و به نظرتان اتقاد درست و منصانهای آمده باشد؟
- مثلاً همین عدم تلاش برای بیرون آمدن از زیر سایه پدر، تقلید و یا اینکه اگر خوانندههای دیگر موقعیت شما را داشتند، چه و چه...!
- به نظر شما راهی برای جهانی شدن موسیقی ایرانی وجود دارد؟ نظیر اتفاقی که با «جدایی نادر از سیمین» برای سینمای ایران افتاد. یا با وضعیت فعلی و نگاهی که به موسیقی وجود دارد، این اتفاق دور از دسترس است؟
- ماهیت خود موسیقی هم مهم است، همانطور که شهرام ناظری همیشه میگوید موسیقی هندی خیلی برونگراتر است و ریتمهای پیچیدهتری نسبت به موسیقی ایرانی دارد.
- و یک سوال بیربط برای پایان گفتوگو! تا بحال از عنوان پسر محمدرضا شجریان بودن استفاده یا سوءاستفادهای کردهای؟!
منبع:
ماهنامه تجربه
تاریخ انتشار : شنبه 2 دی 1391 - 00:00
دیدگاهها
jonam homayooon......kheily mikhaimet dadash......
عشق است همایون شجریان
خیلی دوست دارم از نزدیک ببینمت.پدر وپسر عالی هستید.من افتخار میکنم بهتون
واقعا از این هنرمند خوش اخلاق وبی تکبرباصدای عالیش که کم نظیره تشکر میکنم.
از قدیم گفتن ؛ قدر گوهر که داند گوهری
درود بی کران نثار آقای همایون شجریان که گوهـــر شناس هستند
و هنر خوانندگی جناب" حامد بهداد " را ستودند و او را به عنوان یک خواننده با استعداد معرفی کردند.
در خصوص اینکه جناب" بهداد" در سبک خراسانی استعداد زیادی دارند و موفق هستند شکی نیست؛ اما ایشان در دیگر سبک ها هم موفق هستند و بسیار جذاب و اصولی می خوانند.
بی شک اگرجناب شجریان تک آهنگای ایشان را را نیز شنیده بودند به این موضوع اذعان می داشتند که در دیگر سبک ها از جمله پاپ و.. نیز تبحر خاصی دارند و گفته مرا تایید می کردند.
"حامد بهداد" استعداد و صدای بسیارخوبی دارد،واقعا حیف است که نخواند.
به نظرمن ایشان باید حتمااین کار را انجام دهند چرا که مردم و هواداران از جمله خود من بسیار مشتاق هستیم که صدای گرم و دلنشین ایشان را بشونیم
باید بگویم که ما همواره از ایشان و هنر نابشان در هر زمینه ای بهره می بریم و خرسند میشویم .
و در پایان بازهم به نوبه ی خود از جناب همایون شجریان بــسیـــار تشکر می کنم .
افزودن یک دیدگاه جدید