گفتوگو با آهنگسازِ جوانی که اثرش توسط ارکستر سمفونیک تهران اجرا میشود
رضا کهریزی: حرف موسیقی که میشود همه دنبال موسیقی پاپ و یک خواننده میگردند
موسیقی ما - فردا ارکستر سمفونیک تهران در سیوچهارمین جشنواره موسیقی فجر روی صحنه میرود و چون دیگر گروههای موسیقی کلاسیک قرار است، قطعاتی از آثار آهنگسازان ایرانی را اجرا کنند که از جملهی آنان میتوان به «شاهین فرهت» - آهنگساز و دبیر جشنواره- و همچنین «رضا کهریزی» - آهنگسازِ جوانی که به تازگی آلبوم «از او» منتشر شده، اشاره کرد. به همین بهانه گفتوگوی کوتاهی با «رضا کهریزی» انجام دادهایم:
دربارهی اثری که قرار است از شما در جشنواره اجرا شود توضیح می دهید؟
ارکستر سمفونیک تهران قرار است «جوانی رستم» از ساختههای من را که بر اساس شاهنامهی فردوسی نوشته شده را اجرا کند. این اثر یک پوئم سمفونیک است که در سال ۹۵ به اتمام رسید و آن را بر اساس تکنیکهای آهنگسازی قرن بیستم آهنگسازی کردهام و شامل چهار قسمت با نامهای ظهور رستم، گرفتن رستم رخش را، آوردن رستم کیقباد را از کوه و هفتخان رستم است؛ اگرچه در برنامهی ارکستر سمفونیک تنها قسمت چهارم -هفتخان رستم- اجرا خواهد شد. این قسمت در فرم «روندو» نوشته شده و هر کدام از روندوها و بخش های میانی یکی از خانها را روایت میکنند.
این خانها شامل چه بخشهایی است؟
خان اول: گذر از بیابان خشک خان دوم: نبرد رخش با شیر خان سوم: کشتن اژدها خان چهارم: زن جادوگر خان پنجم: جنگ با اولاد مرزبان خان ششم: جنگ با ارژنگ دیو خان هفتم: جنگ با دیو سپید است.
تم امسال جشنواره اجرای آثار آهنگسازان ایرانی است، این ایده را چطور ارزیابی میکنید؟
بهترین اتفاقی که در سال جاری در جشنوارهی موسیقی به لطف دکتر «شاهین فرهت» -دبیر محترم- اتفاق افتاده، همین اجرای آثاِر آهنگسازاِن ایرانی ست، این اتفاقی است که در تمام دنیا رخ میدهد و همواره ارکسترهای سراسر دنیا به اجرای آثارِ آٓهنگسازا ِن سرزمی ِن خودشان مفتخر هستند، اتفاقی که در کشورِ ما کمتر رخ داده است و این در حالی است که اگر آثاِر آهنگ سازا ن ایرانی در خود ایران و توسط ارکسترهای ایرانی اجرا نشود، در کشورهای دیگر هم اجرا نخواهد شد یا به ندرت اجرا خواهد شد، در نتیجه موسیقِی جدی در کشور ما هیچوقت پیشرفت نخواهد کرد، چون موسیقی علمی یک رشتهی بسیار دشوار است که علاوه بر علم و دانش، نیاز به تجربهی بسیار دارد و آهنگسازان احتیاج دارند تا آثارشان را به صورت عملی تجربه کنند.
به نظر می رسد سهم آهنگسازان جوان از اجرای آثارشان در جشنواره چندان زیاد نیست. شما و آقای تفرشی پور و یکی دو نام دیگر، شما این مساله را چطور ارزیابی می کنید؟
خب این اولین باری است که این تعداد از آثار آهنگسازان ایرانی در این چند روزِ جشنواره اجرا میشود و تا جایی که من اطلاع دارم کارهایی از تمامِ نسل ها در این جشنواره گنجانده شده است. اگر همین روند ادامه داشته باشد و ما شاهد اجرای آثار آهنگسازان ایرانی نه تنها در جشنواره بلکه در طول سال باشیم، بدیهی ست که کا ِر همهی آهنگسازان چه جوانان و چه پیشکسوتان اجرا خواهد شد و آهنگسازان، بهخصوص جوانان انگیزهی بیشتری به کار و ادامهی راهِ خود خواهند داشت.
آقای کهریزی فکر میکنید اصولا دلیل عدم علاقهی ارکسترهای ایرانی به اجرای آثار آهنگسازان ایرانی چیست؟
درواقع این سوالی است که باید از مدیران و مسئولان ارکسترهای فعال در ایران پرسیده شود، ولی از نظر شخصِ من، فکر میکنم شاید اجرای آثار بزرگان موسیقی (بتهوون، برامس، چایکوفسکی و...) رزومهی بهتری برای ارکستر باشد؛ ولی همانطور که قبلا هم اشاره کردم، هر ارکستری با اجرای آهنگسازان سرزمینِ خودش جایگاهش را ثبت میکند و در کنارش آثار بزرگان موسیقی را نیز اجرا میکند. در واقع استاد شهرداد روحانی همراه با ارکستر سمفونیک تهران شروع کردهاند به اجرای آثار آهنگسازان ایرانی و پتانسیل خیلی خوبی هم در این حوزه دارند. در این چند روز اخیر خودم شاهد این بودم که چقدر استاد روحانی و همینطور نوازندههای ارکستر سمفونیک تهران با شور اشتیاق مشغول به تمرین هستند و تمام توان خود را گذاشتهاند و کار را به یک کیفیت خیلی مطلوبی رساندهاند و صدای خیلی خوبی از ارکستر بیرون میآید. باید قبول کنیم که در اینجا، انجام کار موسیقی بسیار دشوار است ولی علیرغمِ این سختیها، استاد روحانی و نوازندگان تمام تلاش خود را میکنند برای اجراهایی هرچه بهتر و با کیفیت تر.
چرا در این سال ها آهنگ سازان کمتری در حوزه ی موسیقی کلاسیک ظهور کرده اند؟
این موضوع دلایل فراوانی دارد، اگر بخواهم خیلی کوتاه یکی دو مورد را توضیح دهم این است که سطحِ فرهنگِ شنیداریِ ما پایین است و به ندرت موسیقی علمی میشنویم. رادیو و تلویزیون خیلی کم موسیقی جدی کم پخش میکنند. ساز در تلویزیون نشان داده نمیشود، بنابراین دانشی از عمقِ موسیقی وجود ندارد. حرف موسیقی که میشود همه دنبال موسیقی پاپ و یک خواننده میگردند. رسانه مهمترین جایگاه را در به گوش رساندن موسیقی دارد. گوش و فرهنگ شنیداری قابل تربیت است، برای مثال اگر برای ما مدام موسیقی پاپ پخش کنند، ذائقهی شنیداری ما به سمت موسیقی پاپ گرایش پیدا میکند و اگر موسیقی جدی و علمی پخش کنند، ذائقهی شنیداری ما به سمت موسیقی جدی گرایش پیدا میکند و دیگر نمیتوان آن ذائقه را به سمت موسیقیِ سبکتر کشاند.
درباره ی کارهای آتی خود توضیح می دهید؟
کار من آهنگسازی است و تصمیم گرفته ام که در هر دوره از زندگی و شرایطی که باشم آهنگسازی کنم. اگر هم بشود مایلم آثارم را ضبط و اجرا کنم، البته این موضوع منوط به حمایت از طرف شخص یا سازمانی است که علاقه به هنر و فرهنگ و موسیقی داشته باشد.
دربارهی اثری که قرار است از شما در جشنواره اجرا شود توضیح می دهید؟
ارکستر سمفونیک تهران قرار است «جوانی رستم» از ساختههای من را که بر اساس شاهنامهی فردوسی نوشته شده را اجرا کند. این اثر یک پوئم سمفونیک است که در سال ۹۵ به اتمام رسید و آن را بر اساس تکنیکهای آهنگسازی قرن بیستم آهنگسازی کردهام و شامل چهار قسمت با نامهای ظهور رستم، گرفتن رستم رخش را، آوردن رستم کیقباد را از کوه و هفتخان رستم است؛ اگرچه در برنامهی ارکستر سمفونیک تنها قسمت چهارم -هفتخان رستم- اجرا خواهد شد. این قسمت در فرم «روندو» نوشته شده و هر کدام از روندوها و بخش های میانی یکی از خانها را روایت میکنند.
این خانها شامل چه بخشهایی است؟
خان اول: گذر از بیابان خشک خان دوم: نبرد رخش با شیر خان سوم: کشتن اژدها خان چهارم: زن جادوگر خان پنجم: جنگ با اولاد مرزبان خان ششم: جنگ با ارژنگ دیو خان هفتم: جنگ با دیو سپید است.
تم امسال جشنواره اجرای آثار آهنگسازان ایرانی است، این ایده را چطور ارزیابی میکنید؟
بهترین اتفاقی که در سال جاری در جشنوارهی موسیقی به لطف دکتر «شاهین فرهت» -دبیر محترم- اتفاق افتاده، همین اجرای آثاِر آهنگسازاِن ایرانی ست، این اتفاقی است که در تمام دنیا رخ میدهد و همواره ارکسترهای سراسر دنیا به اجرای آثارِ آٓهنگسازا ِن سرزمی ِن خودشان مفتخر هستند، اتفاقی که در کشورِ ما کمتر رخ داده است و این در حالی است که اگر آثاِر آهنگ سازا ن ایرانی در خود ایران و توسط ارکسترهای ایرانی اجرا نشود، در کشورهای دیگر هم اجرا نخواهد شد یا به ندرت اجرا خواهد شد، در نتیجه موسیقِی جدی در کشور ما هیچوقت پیشرفت نخواهد کرد، چون موسیقی علمی یک رشتهی بسیار دشوار است که علاوه بر علم و دانش، نیاز به تجربهی بسیار دارد و آهنگسازان احتیاج دارند تا آثارشان را به صورت عملی تجربه کنند.
به نظر می رسد سهم آهنگسازان جوان از اجرای آثارشان در جشنواره چندان زیاد نیست. شما و آقای تفرشی پور و یکی دو نام دیگر، شما این مساله را چطور ارزیابی می کنید؟
خب این اولین باری است که این تعداد از آثار آهنگسازان ایرانی در این چند روزِ جشنواره اجرا میشود و تا جایی که من اطلاع دارم کارهایی از تمامِ نسل ها در این جشنواره گنجانده شده است. اگر همین روند ادامه داشته باشد و ما شاهد اجرای آثار آهنگسازان ایرانی نه تنها در جشنواره بلکه در طول سال باشیم، بدیهی ست که کا ِر همهی آهنگسازان چه جوانان و چه پیشکسوتان اجرا خواهد شد و آهنگسازان، بهخصوص جوانان انگیزهی بیشتری به کار و ادامهی راهِ خود خواهند داشت.
آقای کهریزی فکر میکنید اصولا دلیل عدم علاقهی ارکسترهای ایرانی به اجرای آثار آهنگسازان ایرانی چیست؟
درواقع این سوالی است که باید از مدیران و مسئولان ارکسترهای فعال در ایران پرسیده شود، ولی از نظر شخصِ من، فکر میکنم شاید اجرای آثار بزرگان موسیقی (بتهوون، برامس، چایکوفسکی و...) رزومهی بهتری برای ارکستر باشد؛ ولی همانطور که قبلا هم اشاره کردم، هر ارکستری با اجرای آهنگسازان سرزمینِ خودش جایگاهش را ثبت میکند و در کنارش آثار بزرگان موسیقی را نیز اجرا میکند. در واقع استاد شهرداد روحانی همراه با ارکستر سمفونیک تهران شروع کردهاند به اجرای آثار آهنگسازان ایرانی و پتانسیل خیلی خوبی هم در این حوزه دارند. در این چند روز اخیر خودم شاهد این بودم که چقدر استاد روحانی و همینطور نوازندههای ارکستر سمفونیک تهران با شور اشتیاق مشغول به تمرین هستند و تمام توان خود را گذاشتهاند و کار را به یک کیفیت خیلی مطلوبی رساندهاند و صدای خیلی خوبی از ارکستر بیرون میآید. باید قبول کنیم که در اینجا، انجام کار موسیقی بسیار دشوار است ولی علیرغمِ این سختیها، استاد روحانی و نوازندگان تمام تلاش خود را میکنند برای اجراهایی هرچه بهتر و با کیفیت تر.
چرا در این سال ها آهنگ سازان کمتری در حوزه ی موسیقی کلاسیک ظهور کرده اند؟
این موضوع دلایل فراوانی دارد، اگر بخواهم خیلی کوتاه یکی دو مورد را توضیح دهم این است که سطحِ فرهنگِ شنیداریِ ما پایین است و به ندرت موسیقی علمی میشنویم. رادیو و تلویزیون خیلی کم موسیقی جدی کم پخش میکنند. ساز در تلویزیون نشان داده نمیشود، بنابراین دانشی از عمقِ موسیقی وجود ندارد. حرف موسیقی که میشود همه دنبال موسیقی پاپ و یک خواننده میگردند. رسانه مهمترین جایگاه را در به گوش رساندن موسیقی دارد. گوش و فرهنگ شنیداری قابل تربیت است، برای مثال اگر برای ما مدام موسیقی پاپ پخش کنند، ذائقهی شنیداری ما به سمت موسیقی پاپ گرایش پیدا میکند و اگر موسیقی جدی و علمی پخش کنند، ذائقهی شنیداری ما به سمت موسیقی جدی گرایش پیدا میکند و دیگر نمیتوان آن ذائقه را به سمت موسیقیِ سبکتر کشاند.
درباره ی کارهای آتی خود توضیح می دهید؟
کار من آهنگسازی است و تصمیم گرفته ام که در هر دوره از زندگی و شرایطی که باشم آهنگسازی کنم. اگر هم بشود مایلم آثارم را ضبط و اجرا کنم، البته این موضوع منوط به حمایت از طرف شخص یا سازمانی است که علاقه به هنر و فرهنگ و موسیقی داشته باشد.
تاریخ انتشار : پنجشنبه 25 بهمن 1397 - 18:12
افزودن یک دیدگاه جدید