برنامه یاد بعضی نفرات
 
محمدحسین توتونچیان:سالن ها در گران کردن قیمت با هم به رقابت می پردازند
توقعات و خواست‌های اهالی موسیقی از مدیران موسیقی دولت جدید - 10
نقطه‌نظرات محمدحسین توتونچیان در مقوله‌های کنسرت، اماکن، نشر موسیقی و ممنوع‌الکارها
موسیقی ما – وحید لشکری: مدیر عامل موسسه «ققنوس» یکی دیگر از مدیران حوزه موسیقی است که در گفتگو با سایت «موسیقی ما» به بیان انتظارات و توقعات خود از وزارت ارشاد و به خصوص مسئولین جدید موسیقی این نهاد پرداخت که قرار است به زودی منصوب شوند. محمدحسین توتونچیان در ابتدا گفت:« به نظر من اصلی ترین مقوله ای که فقدان آن را شاهد هستیم عدم وجود یک قانون مدون و مدلل برای حوزه موسیقی است. موسیقی ما قانون و قاعده جامعی برای کنسرت ها ، آلبوم ها ، مقوله نشر ، حقوق مالکیت معنوی یا کپی رایت و... ندارد و در حقیقت این قانون می بایست شامل سرفصل هایی که بیان کردم باشد. در هر سرفصل به زیرمجموعه های خودش رسیدگی کند و می بایست هم مسئولین و هم برگزار کننده ها و هم شرکت هایی که در هر کدام از سرفصل ها به تخصص خود رسیده اند آنرا به تایید برسانند. یعنی اینگونه به هیچ وجه نباید باشد که افرادی از خارج از میدان بخواهند برای ما قانونی بدون در نظر گرفتن بايد ها و نبايد ها از نقطه نظر دست اندر كاران تعیین کنند. اگر قرار است که اینگونه باشد ارجحیت آن است كه به همین صورت باشد.»

او در بحث کنسرتها و اجراهای زنده در تهران و شهرستانها افزود:«در مقوله کنسرت ها مشکلات زیادی هست که به راحتي و با يك مديريت با توان اجرايی قابل حل است. پروسه اخذ مجوز می تواند در عین حال که خطوط قرمز قوانین نظام را رعایت می کند سریع تر و با بروکراسی کمتر همراه باشد. در مقوله اماکن ما چه به لحاظ هزینه هایی که به اماکن می پردازیم و چه به لحاظ مکان هایی که هنرمندان باید بروند و تعهداتی بدهند و اقداماتی که انجام می شود مشکلاتی داریم. این موارد هم می تواند در عین حفظ ضروریات اداره اماکن با یک پروسه کوتاه تری روبرو باشد. در مقوله سالن های برگزاری کنسرت دولت مكلف به ایجاد فضاهای فرهنگی استاندارد چه در تهران و در شهرستانها است. نمی توانم بگویم هیچ، ولی ما در اغلب شهرستانها سالن استاندارد با ظرفیت مکفی نداریم. در تهران هم با توجه به نیاز و میزان سالن های استاندارد باز هم با این کمبود فضاهای فرهنگی مواجه هستیم و متاسفانه سالن ها در گران کردن قیمت با هم به رقابت می پردازند. مقوله بعدی که با آن رو به رو هستیم در سرفصل دیگری هست به عنوان شرکت های برگزارکننده. شرکت ها می بایست تابع قوانین خاصی باشند و اصول خاصی را رعایت کنند. شرکتی که از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مجوز گرفته است باید بتواند در سراسر خاک جمهوری اسلامی ایران به برگزاری کنسرت اقدام کند. مملکت ما ملوک الطوایفی یا ایالات متحده ایران نیست که یک شرکتی که در تهران مجوز اخذ کرده است حق نداشته باشد در شهرستانها کنسرتی را برگزار کند. نهاد صادر کننده مجوز شرکت ها وقتی مجوز را صادر می کند در ابتدای پروانه عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی استان تهران را نمی نویسد بلکه ابتدا می نویسد جمهوری اسلامی ایران و بعد نام وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي می آید که در اصل پیرامون مرزهای کشور صحبت می کند. ولی متاسفانه در مملکت ما هرکسی شخصی اعمال سلیقه می کند.

مقوله بعدی این است که انجمن های موسیقی در برخی از شهرستانها نه تنها به رخدادهای فرهنگی و تمرکز زدایی فرهنگی از مرکز کمک نمی کنند بلکه سدی برای جلوگیری از برگزاری کنسرتها می شوند و از ما پول می گیرند بابت هیچ و به استناد هیچ قانونی. ديگر مقوله بعضی شهرداری های استانها هستند که ده درصد از فروش کل کنسرت را برای خود درنظر می گیرند و این مساله ملوک الطوایفی است چون در بعضی از شهرها اخذ نمی کنند. در جواب هم می گویند می خواهید بگوییم آنها که نمی گیرند هم این پول را بگیرند! که این نگاه دوستانه و حمایت کننده نیست. مقوله بعدی که ما با آن رو به رو هستیم این است که برخی از سالن ها علاوه بر اجاره ای که از ما گرفته اند از وجود اسپانسر سهم می خواهند. در برخی موارد علاوه بر تمامی نهادهای نظارتی که ما را ممیزی می کنند سالن ها هم ما را ممیزی می کنند. در بعضی از سالن ها ما موظف هستیم که از اپراتورها ، فیلمبردار ، تیم پذیرایی و ... که آنها دارند استفاده کنیم. ما قانونی نداریم که به استناد آن هرکسی بتواند فعالیت کند و چون قانونی نداریم هرکسی هر خرده فرمایشی که داشته باشد به ما تحميل می کند. ما شرکت های ساختمانی یا نهادهای اقتصادی نیستیم بلکه کار فرهنگی انجام می دهیم . ببینید هر کشور و نظامی قوانین خاص خودش را دارد و مردم باید تابع قوانین آن کشور باشند. اما در بحث کنسرت های هنرمندان در خارج از کشور باید بگویم که باتوجه به رعایت قوانین ، ما هیچ محدودیتی نداریم.»

وی پیرامون بحث تهیه و توزیع و نشر آثار موسیقی خاطرنشان کرد:«سرفصل بعدی تهیه و توزیع آثار صوتی است که بزرگترین فقر را در این زمینه شاهد هستیم. بهتر است وزارت ارشاد مردم ما را توجیه کند و در کنار بالابردن سطح فرهنگی آنها توضیح بدهد که به چه دلیل نباید کپی یا دانلود کنند. همین الان که با شما صحبت می کنم 41 نوازنده نزدیک من هستند و تمرین می کنند و تک تک این عزیزان دستمزد و حق الزحمه تمرین و اجرا دارند. خواننده ، نوازنده ها ، آهنگساز ، استودیوی ضبط ، شرکتی که تهیه می کند ، رسانه ای که تبلیغ می کند و كارخانه ای که سی دی را تولید می کند و... هزینه دارند و همه این هزینه ها پرداخته می شود تا یک به یک از محل فروش سی دی ها اولا هزینه اولیه برگردد و ثانیا بتواند که به سود برسد و البته در موسیقی پاپ معمولا به سود می رسد ولی در موسیقی اصیل گاها به سود و سرمایه اولیه هم نمی رسند. وقتی مردم نمی دانند چرا نباید کپی یا دانلود کنند خب این کارها را انجام می دهند. از رسانه ها و مدياها که اسباب این فرهنگ سازی هستند تقاضا دارم که به این مهم کمک کنند. مردم ما دزد نیستند و اگر بدانند این کار دزدی است محال ممکن است که انجام بدهند. مردم ما انسان هستند که با این شرایط سخت همه چیز را تحمل می کنند و زندگی خودشان را سپری می کنند. این مردم بسیار هم فرهیخته و فرهنگی هستند به شرطی توضیح و توجیه باشد. به نظر من هم البته باید در کنار آن جبر هم باشد. به لحاظ اینکه اداره اماکن مسئوليت دارد فروشگاه های توزیع کننده سی دی های کپی را پلمب کند و مانع عرضه این محصولات در خیابان ها باشد. وظیفه هماهنگی بین ما شرکتها و اداره اماکن بر عهده کیست؟ اگر ما باید انجام بدهیم پس متولی کیست؟ چطور است که یک دادگاه به مسئولین مالیاتی نامه می زند و سپس نیروی انتظامی با یک نامه کوچک بین سازمانی شخصی که مالیات خود را نپرداخته است را ممنوع الخروج می کند. در نتيجه یعنی وزارت ارشاد می بایست این نامه بین سازمانی را ارائه کند. اداره اماکن نباید به هنرمند من بگوید که شما اینجا تعهد بدهید و بگویید که در سالهای گذشته چه سوابق دادگاهی داشتید و آیا اصلا به دادگاهی رفته اید یا محکوم شده اید؟ یک هنرمند اگر پیشینه سیاسی نداشته باشد دیگر پیشینه کیفری وی که ملاک برگزاری يا عدم کنسرت نباید باشد. د

يگر ضعف مهم ما در قسمت نشر و خصوصا به توزیع مربوط می شود. خیلی از شهرستانها هستند که نمی خواهند کپی کنند ولی وقتی نسخه اصلی را ندارند ناگزیر به کپی کردن می شوند. در سوپر مارکت های تهران سی دی های موسیقی را دارند ولی در فروشگاه های فرهنگی شهرستانها آرشیو کامل آلبوم ها یافت نمی شود. باید مدیریت صحیح باشد و فضاهایی خاصی اختصاص داده شود و اگر از نگاه دولت ها موسیقی در حاشیه جامعه نیست باید حمایت شود. اگر موسیقی قرار است که در خفا به کار خود ادامه بدهد که ما همچنان شاهد این معضلات خواهیم بود. یکی دیگر از اهم موارد عدم وجود رسانه برای تبليغ يا معرفی آثار تازه به بازار آمده است. رسانه تبليغ و ترويج آثار صوتي صرفا نمي تواند یک رسانه نوشتاری باشد. زيبا ترين موسيقی را نمی توان در روزنامه ها به گوش مردم رساند و در مجلات آن را شنيد. بلکه بايد آنرا شنيد و نقد كرد. بهتر آن بود كه شبكه ای یا برنامه ای در رسانه ملی برای معرفی آثار صوتی تازه به بازار آمده ايجاد می شد كه هنرمندان و خصوصا افراد تازه به بازار آمده مجبور نباشند آثار خود را به شبكه های ماهواره ای بسپارند و با ممنوع الكار شدنشان طعم احتمالی معروفيت را بچشند.»

این مدیر موسیقی در پایان چند کلامی هم درباره چهره های ممنوع الکار بیان کرد و گفت:«در بین هنرمندان افراد ممنوع الکار وجود دارد که هرکدام به دلیلی دچار این مشکل شده اند و شاید برخی از دلایل را من و شما ندانیم. من قبول دارم که قرار دادن ترویج فرهنگ و هنر در یک چارچوب کار صحیحی نیست چون مثلا شاعر شعری را سروده و قانونا هرکسی می تواند آن را بخواند. یا هرکسی می تواند از ملودی یک آهنگساز استفاده کند. من قبول دارم که محدودیت ها در برخی از موارد بیش از حد اعمال شده است و می تواند اینقدر هم سخت گیرانه نباشد و باید کمی دیدگاه های موجود تغییر کند.»
منبع: 
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 6 شهریور 1392 - 07:04

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود نقطه‌نظرات محمدحسین توتونچیان در مقوله‌های کنسرت، اماکن، نشر موسیقی و ممنوع‌الکارها | موسیقی ما