برنامه یاد بعضی نفرات
 
قصهٔ زندگی
قصهٔ زندگی
امتیاز: 
3.315845

امتیاز : 66.3/100
تعداد رأی: 3679
( امتیاز : 66.3/100 - 3679 رأی)
(3679 رأی)

خواننده: 
ایرج (حسین خواجه امیری)
ترانه سرا: 
نسرین سیفی
آهنگساز: 
بهنام خدارحمی
تنظیم کننده: 
بهنام خدارحمی
نوازنده ها: 
علی جعفری پویان، سینا جهان آبادی، مهران مهتدی، پدرام فریوسفی، فرشید فره‌مند (ویولن)، رسول بهبهانی، پیام طونی (ویولن آلتو)، بهنام خدارحمی (پیانو)، بهروز قونسولی (قانون)، محمود رحمانی‌پور (عود)، سعید بطلانی (سنتور)، امید امیری (تار)، حمید‌پور اسدالله خان

ژانر:

انتشارات: 
پرتو آبی (پخش: یکتا گستر)
فصل انتشار: 
بهار
ماه انتشار: 
ارديبهشت
سال انتشار: 
1391
توضیحات: 

<strong>آرتین ولی الهی:</strong> &laquo;قصهٔ زندگی&raquo; آلبومی شریف و فاخر است که نیاز به هیچ توضیح اضافه&zwnj;ای ندارد و البته از استاد &laquo;ایرج&raquo; چیزی جز این انتظار نمی&zwnj;رفت. ملودی و تنظیم&zwnj;های دلنشین و امروزی &laquo;بهنام خدا رحمی&raquo;، ترانه&zwnj;های روان و بی&zwnj;تکلف &laquo;نسرین سیفی&raquo; و صدای قدرتمند و خاطره انگیز استاد &laquo;ایرج خواجه امیری&raquo;، شرایط را برای موفقیت این آلبوم و مورد توجه قرار گرفتن آن از جانب مخاطبین فراهم نموده است. کیفیت بالای صدا و میکس و مسترینگ خوب آلبوم نیز از نکات برجستهٔ آن است.

لیست فطعات: 
3.86574

امتیاز : 77.3/100
تعداد رأی: 1795
( امتیاز : 77.3/100 - 1795 رأی)
(1795 رأی)

3.70784

امتیاز : 74.2/100
تعداد رأی: 1441
( امتیاز : 74.2/100 - 1441 رأی)
(1441 رأی)

3.726845

امتیاز : 74.5/100
تعداد رأی: 1490
( امتیاز : 74.5/100 - 1490 رأی)
(1490 رأی)

3.704105

امتیاز : 74.1/100
تعداد رأی: 1389
( امتیاز : 74.1/100 - 1389 رأی)
(1389 رأی)

3.69565

امتیاز : 73.9/100
تعداد رأی: 1403
( امتیاز : 73.9/100 - 1403 رأی)
(1403 رأی)

3.69959

امتیاز : 74.0/100
تعداد رأی: 1468
( امتیاز : 74.0/100 - 1468 رأی)
(1468 رأی)

3.74548

امتیاز : 74.9/100
تعداد رأی: 2267
( امتیاز : 74.9/100 - 2267 رأی)
(2267 رأی)

3.741285

امتیاز : 74.8/100
تعداد رأی: 1635
( امتیاز : 74.8/100 - 1635 رأی)
(1635 رأی)

مظالب مرتبط : 

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

بحث های خوبی شده ولی استاد شجریان مشخصه شاگردهاش و جای بحث نیست و نابغه اول ایران هم هست. حالا طرفدارای ایرج که استاد استاد میکنن بیان یکی از شاگردهای ایرج رو بگن که مثل حمیدرضا نوربخش - همایون - سینا سرلک و 100 تای دیگه باشه فقط یک نفر. بله هیچ کس نیست. من هیچ وقت نشنیدم کسی بگه با ترک ایرج مثلا با ترک x خاطره دارم اما شجریان از مرغ سحر - ربنا و هزار چیزه دیگه مردم زندگی کردن. تمام اموزشگاههای موسیقی اصیل شجریان رو میپرستند و کسی این رو انکار کنه حسوده کامله. سازهای استاد شجریان هم تفاوت دیگه شجریان و ایرج که ایرج حتی ساز بلد نیست بزنه و شجریان که اصلا قابل مقایسه نیست. به نظرم مقایسه این 2 فرد خوب نیست چون خیلی تفاوت هست. البوم اخر هم کسی جواب نداد که یک سنتی خون چرا این البوم تکنو و... میده؟

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

دمت گرم استاد صفدری
عالی بود
درود به ایرج یگانه استاد آواز ایران

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

1- ایرج استاد تنبک نوازی است ولی به دلیل احترام به نوازندگان تاکنون اثری در این زمینه ازائه نکرده اند.

2- اسامی شاگردان استاد ایرج (با وجود ممنوعیت) با آثارشان:
-احسان فدایی (پرنده-به یاد فردین)
-کامران شاه ولایتی (همنفس)
-مهدی مرتضوی (دلتنگ)
-محمد معتمدی (بودن و سرودن)
و.......

3-شما آقای یزدانی هیچ جوابی -حتی یک جواب- به موارد مطروحه توسط اساتید محترم (بویژه آقای صفدری) نداده اید!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

شوخی خوبی بود اسم محمد معتمدی رو آوردی. برو سایت محمد معتمدی اگه جز اسم حمیدرضا نوربخش اسم کسی دیگه رو آورد واسه استادی من حرفتو قبول میکنم در غیر این صورت غرض دارید. احسان فدایی خواننده پاپه خوبیه - کامران شاه ولایتی البوم به نام همنفس به شدت بد میخونه و حتی خارج از نت که اونم سنتی نیست - مهدی مرتضوی هم سنتی نیمخونه. من موندم میگم سنتی پاپ رو میارید وسط. محمد معتمدی که عالیه اما با غرض اشتباه اسم استاد رو گفتین سایت محمد معتمدی هم اینه برید ببینید بعد از روی احساس حرف بزنید دوست من http://www.mohammadmotamedi.com/ استادهای دیگه هم نوشته که همه برن دقیق بخونن. در آخر متاسفم واسه این همه دروغ. من نمیدونم این همه دروغ واسه چی؟ ارزش نداره به خاطر یک خواننده دروغ بگیم و... دلم میخواد بدون سانسور نظر گذاشته بشه چون اسم محمد معتمدی به دروغ نه اشتباه آورده شد که خواننده عالی هم هست

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

منفی دادن الکی به من جز درستی حرف من چیزی نیست هی واسه خودتون منفی بدین چون طرفدار احساسی خواننده منفی میدن نه کارشناس و... یادمه یه نوازنده ای فوت کرده بود به من 20 - دادن واسه اینکه گفتم تسلیت. جای منفی سعی کنیم کم دروغ بگیم یا اگه سواد موسیقی مخصوصا آوازی نداریم شنونده باشیم

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

آقای یزدانی شما مثل چوپان دروغگو از بس دروغ گفتین خودتون هم حرفاتون باورتون شده و به دیگران اتهام دروغ گویی میزنین!
برای روشن شدن اذهان عمومی و طرفداران میلیونی استاد آواز ایران ایرج لینک مربوط به تاثیرپذیری آقای معتمدی از استاد ایرج، و و فیلم مربوط به آواز خواندن آقای معتمدی به سبک منحصر بفرد ایشان را در اینجا قرار می دهیم:
http://www.avaye-iraj.blogfa.com/9102.aspx

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

ضمنا من اسامی تعدادی از شاگردان استاد ایرج را آوردم. بحث اینکه کدام خوب و کدام بهتر است در اینجا نبود! بلکه جواب به سفسطه و دروغگویی جنابعالی در چند سطر بالاتر بود که ادعا کرده بودید استاد ایرج حتی یک شاگرد نداشته اند!!
لطفا به متن آن پیام های خودتان نگاه کنید تا جوابتان را گرفته باشید. البته بحث کردن با کسی که الفبای موسیقی را نمی داند اما خود را علامه دهر و آقای شجریان را بت می داند، وقت تلف کردنی بیش نیست! بر بنده ببخشایید!

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

یک قانون طبیعی وجود دارد که انسان به آنچه منع میشود یا کمتر بدست می آورد حریص تر است. و یک اخلاق دیگر هم در خیلی از ایرانیها به نظر من شاید وجود داره که همیشه دنبال خبرهای پرهیجانند.آقای شجریان همواره از این دو اصل برای منافع خود و محبوبیت به شدت حسن استفاده را کرده اند. ایشان به خوبی میدانند که اگر در بحبوحه تحولات خودجوش مردمی توجه محافل خبری را با یک اظهارنظر تند به خود جلب کنند چقدر موثر است. اینهایی که مینویسم نظرات شخصی من است و قصد تخریب ایشان را هم ندارم ولی تا الان تمام برداشتهایم درست بوده و هرجا من انتقادی نوشتم از این هنرمند آواز متعصبین به من بدون هیچ دلیلی حمله کرده و حاضر به ادامه بحثهایی که از طریق ایمیل با آنان میکردم نشدند و با الفاظی چون "با احق نمیشود بحث کرد" از زیر بار خیت شدن فرار کرده اند و یا صاحبان وبلاگها نظرات انتقادی بنده را فیلتر میکردند.میدانید جرا؟این برمیگردد به حس رستم جویی ایرانیان که همواره دنبال سلطان در رشته خاصی هستیم:سلطان آواز=شجریان، سلطان فوتبال=علی کریمی، سلطان سیاست=موسوی و سایر سلطانها که شاید هیچکدام لیاقت این سلطانیت را نداشته باشند و با چاشنی کردن تعصب جای بحث و انتقاد رو هم به این سلطانها را میبندیم.هیچکس در هر رشته از تمام جهات کامل نیست و بیاییم مانند آمریکاییها معتقد به تیم ورک یا کار گروهی باشیم.بگذریم گفتم که آقای شجریان از این بلبشوی انتخاباتی استفاده کرد و در یک مصاحبه نه چندان صریح صدای خود را صدای خس و خاشاک نامید و بار دیگر از صدا و سیما خواست آثارش را پخش نکنند الا ربنا. حال جای سوال اینجاست که 90 درصد آثاری که در صدا و سیما پخش میشود از کارهای برنامه گلهای استاد است که حق تولید و پخش وغیره متعلق به رادیو تلویزیون ملی ایران و بعد انقلاب متعلق به صدا و سیمای کنونی است و شجریان حقوق خود را به عنوان کارمند صدا و سیما دریافت کرده و حقی ندارد.بگذریم که با زیرکی خاصی بی بی سی با پخش سرود سپیده اینطور القا کرد که منظور ترانه های انقلابی است و خود شجریان هم گفتند که ترانه های من هیچ سنخیتی با اوضاع کنونی ندارد و با اینکار به شجریان رو دست زد و او متوجه نشد و اون مقاله کیهان هم همین را آتو گرفت. اگر هم پخش همزمان تصنیف سپیده با جمله عدم سنخیت که شجریان اعلام کرد آگاهانه بوده و شجریان هم میدانسته پس شجریان را میتوان حامی مخالفان احمدی نژاد دانست ولی اینهم چیزی است که معلوم نیست.شجریان باز به نتیجه دلخواهش رسید و آن قرار گرفتند در صدر خبرها و وبلاگها و روزنامه ها بود و این خبر که ورد مجالس که "آی شنید شجریان دوباره به صدا سیما اعتراض کرده!!!!" و این در حالی بود که با این آلبوم های ضعیف آخرش که حتی از پس یک بازخوانی هم برنیامده بود (مخصوصا تصنیف "دیدی ای مه"گلهای 176 که به گل به مستان معروف بود که به رهبری ارکستری استاد صبا و با پیش درآمد و سلوی مهدی خالدی به نهایت زیبایی و با کیفیت ضبط خوب هم موجود بود)داشت در مقابل خوانندگان جوان کنار میرفت و همایون شجریان هم کمتر از طرف آهنگسازان مورد توجه قرار گرفته بود خواست با این طرفند روح جدیدی بدمد بر پیکره بی جان آواز خود و پسرش.
------ اگر ذره ای حقانیت دارد همایون شجریان هم باید همین درخواست را بکند تا ببینیم معروف میشود-----نخیر همایو درخواست نکرده و صدایش همین الان دارد از صدا و سیما پخش میشود پس پسر استاد صدایش برای خس و خاشاک نیست و من اگر جای استاد بودم اگر اعتقاد قلبی به حرفم داشتم که من عاشق مردمم با پسرم که به مردم پشت کرده دیگر روی سن نمیرفتم. هروقت همایون هم همین درخواست را کرد آنوقت مطمئن باشید بزرگترین اشتباه رو کرده چون او که شجریان پدر نیست که چنان اعتبار شناخته شده ای را کسب کرده باشد(البته به ناحق).آقای شجریان تا آخرین لحظات متعهد به نظام پهلوی بود و وقتی که گروه موسیقیون مذهبی از او خواستند که بین "مرکز حفظ و اشاعه"(با تمایلات مذهبی) و رادیو (حکومت پهلوی) باید یکی را انتخاب کند رادیو را انتخاب کرد و با داریوش صفت رابطه شان تاریک شد ولی در لحظات اوج انقلا همین کاری که الان میکند را کرد و در زیر زمین ترانه انقلابی ضبط کرد و خود را از سرنوشت خوانندگانی چون ایرج و گلپا نجات داد و از طرفی آشنایی آیت الله خامنه ای با پدر ایشان در مشهد و شناخت از خوانواده مذهبی ایشان باعث شد(این دو عامل)که ایشان به عرصه آواز بگردند وگرنه ایشان را گفته بودند در یک اداره کشاورزی کار کند و آواز را فراموش کند و شدند تنها خواننده گلهایی بعد انقلابی که شناخته شده بودندو مطرح و در نبود سایر اساتید و عطش موسیقی در فضای بسته آن زمان و رفتار توام با ناز ایشان از ایشان به سرعت یک چهره کاریزمای آوازی ساخت. مردم فقط برای شجریان بلیط میخریدند و ایشان هم از ارزانترین نوازندگان استفاده میکردند که حداکثر سود را داشته باشد و به اینکار میگفتند جوانپروری و میدان دادن به جوانان. الان طوری شده که اگر کسی بگوید شجریان استاد من است یا من از نوارهای ایشان استفاده کرده ام جامعه سلطانپرست این خواننده را دوست میدارد و هرچه این نزدیکی بیشتر دوست داشتن هم بیشتر. و به همین دلیل است که هیچ آوازخوانی چیزی جز خوبی و اظهار شاگردی چیزی نمیگوید. باید بگویم در تعلیم شاگردان هم ایشان همه را به دستگاه تقلید تبدیل کردند الا پسر خودش و در یکجا با زیرکی در مصاحبه با یک تلویزیون بیگانه گفتند دو نفر هستند که از همه بهترند و تمام رموز آواز را به پایان برده اند یکی "سینا سرلک" و دیگری "همایون شجریان"در حایکه ایرج بسطامی، علی جهندار، صدیق تعریف و بسیاری دیگر که خود کلی بارشان بود کنار زده شدند علت این بو که هدف "همایون"بود و نفر بدی برای این انتخاب شده بود که کسی شک کند که استاد تبعیض قائل است بنابراین سعی کرده یک حریف دست و پا بسته و تقریبا نابلد را رقیب همایون کند که از قضا سینا سرلک بر اساس همین تشویق، روحیه دو چندان گرفت و موفق تر هم شاید شد. یک واقعیت است که اکنون "سالار عقیلی" در حالی که شاگر د صدیق تعریف بوده الان خیلی بهتر از همایون است و ازدواجش با شاگرد مکتب مرتضی محجوبی (ابلته از طریق فخری ملکپور) یعنی حریر شریعت زاده باعث شد فنون موسیقی ناب ایرانی را هم ناخواسته فرابگیرد و این را در بازخوانی تصانیف قدیمی اش میتوان دید بخصوص تصنیف"ز داغ حسرت در آتشم"روی ملودی عارف قزوینی که به بهاردلکش معروف است که اول بار توسط استاد شهیدی و ارکستر گلها اجرا شده بود را بازخوانی کرده اند و به زیبایی و ریزه کاریهای مینیاتوری تصنیف را تا حدود زیادی بخوبی پیاده کرده اند. حال مقایسه کنید با بازخوانی تصنیفهای"شب جدایی"(ساخته مجید وفادار در دشتی که با ارکستر گلها با صدای استاد حسین قوامی اجرا شده بود) و یا "آتشی در سینه دارم جاودانی" که به کل دچار اشکال ایرادات فراوانند. تنها ابتکار افزایش مترونم بوده که وضع را بدتر هم کرده. خواب برای یک پدر دیدن اینها سخت است. در تنبک نوازی هم پیرو سبک "تلاپ و تروپ" یا "فرهنگفری" است که با احترامی که به این خدابیامرز میگزارم اما در بین آشنایان موسیقی ایرانی (نه موسیقی سرودی) جایی ندارد. تکنیکهای اساتیدی چون حسین تهرانی، محمد اسماعیلی، امیر بیداریان نژاد، بهمن رجبی و جهانگبر ملک کجا و فرهنگفر کجا! چه رسد به همایون.درخواست پدر از گروه دستان که با پسرم کنسرت بگذارید به خاطر من، به گوشم رسیده چون گروه دستان بیشتر تمایل دارد با سالار عقیلی کنسرت بدهد و قبل از آن هم با وی کنسرتی داشت به نام "دریای بی پایان" و بعد از این کنسرت باز هم با سالار عقیلی همکاری کرد.چون این گروه یکی از معتبرترین گروه های فعال موسیقی سنتی کنونی است
اما بشنوید از دعوت نکردن از همایون شجریان برای خوانندگی ارکستر ملی در حالیکه سالار عقیلی و سینا سرلک هردو خواننده آنند. با این ترفند اعتراض به صدا و سیما اینهم می افتد به گردن اینکه ما را دوست ندارند و کنار گذاشته اند به دلایل سیاسی.الان خوانند اصلی ارکستر ملی نه قربانی بلکه سالار عقیلی است که خیلی از موفقیتهایش را مدیون ارشد تهماسبی (شاگردی که از استادش علیزاده برتر شد کنارگذاشته شد توسط مافیهای موسیقی ایران) است.همچنین از سالار عقیلی دعوت میشود که معتبرترین ارکسترهای کلاسیک اروپایی برنامه اجرا کند.اینها همه برای یک پدر سخت است.اما ترفند ترفند قدیمی است و اینبار با تلاش من و امثال من جلوی گول خوردن دوباره دوستداران موسیقی گرفته خواهد شد. خواننده درجه یک ایران هیچ کس به تنهایی نخواهد بود سلطان شجریان نمیتواند همایون را به مقام سلطانی برساند مگر خود همایون بدون تکیه به قدرت پدر خود به آموختن و تمرین بپردازد.البته آوازخوانهایی را میشناسم که در حد نزدیک به خوانندگانی چون شهیدی و قوامی و محمودی خوانساری میخوانند ولی خاموشند و سکوت را بر مجادله با پدرخواندگان موسیقی کشور ترجیح داده اند.بقیش باشه برای بعد اگه تحمل داشتید.خوش باشید.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

دوست من خیلی اطلاعاتی که داری ضعیفه چون علی جهاندار - صدیق تعریف - سراج - ایرج بسطامی شاگردهای استاد بودند. استاد تو کتابش نوشته سرلک رو دوست دارم و خواننده خوبی هست ولی نوربخش رو مثل پسر خودش میدنه و مرد اول ایران میدونه. مرحوم بسطامی خواننده ای بود گروه قوی داشت و گرنه از رو نت نمیتونست بخونه. تو این همه نوربخش و همایون خاص هستند تو تاریخ. البته قربانی هم عالیه. استاد شجریان از 25 سالگی برای همیشه رفتند تهران واسه زندگی. البته زندگی خصوصی طرف و خوب و بد با خودش...

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 19:00

با دیدگاه کنونی باز همه چیز به شجریان و شجریانیسم و شاگرادن مقلدش چون نوربخش، سرلک، قربانی وووو ختم شده است. اول ذکر چند نکته رو ضروری میدونم البته بنده قصد بحث تئوری و مکتب شناسی ندارم ولی نمیشه از این بحث گذشت مختصرا میگم که مگه مکتب چیه ؟؟؟ آیا مگه مکتب تابع جغرافیا و زمانه؟؟؟شاید در برهه ای از زمان که آواز ما دچار تحولی جدید شده بود و اساتید برجسته و شاخصی پیدا شده بودند برای اینکه تفکیک واضح تری قایل بشند و بتونند سبکها رو متمنایز کنند چنین بحثی به میان اومد ولی با شکوفایی بیشتر و پیدا شدن اساتید بیشتر که هر کدام صاحب سبک و مقامی منحصر به فرد و قدر بودند دیگه به نظر من چنین بحثی هیچ مفهومی نداره البته بحث در این مورد و در مورد مکتب باشه برای بعد که مفصلا عرض میکنم جای بسی تعجب داره حتی به نظر من خود ایشون هم نفهمیدند چی گفتند ایشون خودشون بر سر مکتب آواز بحث میکردند و باز یکی از مکاتب رو رد میکردند خب میتونستند در یک کلمه وجود چنین مکتبی رو در آواز رد کنند بنده خودم بسیار شنیدم که شجریان و شاهزیدی رو از بزرگان مکتب اصفهان دونستند خب این تناقض در گفته های اشخاص صاحب نظر رو بنده نمیفهمم!!! در هر حال آخرش اینطور نتیجه گرفتند که شجریان که سرآمد مکتب آوازه و به این دلیل موفق نبوده که از استاد خاصی الگو نگرفته اما سوال من اینه آیا به فرض محال هم که شجریان پیرو مکتب درست آواز باشه مگه همه چیز باید به شجریان ختم بشه؟؟؟ مگه شجریان اول و آخر آواز ایرانه؟؟؟چه دلیلی برای این وجود داره که شجریان سرآمد همه آوازه خون های ایران باشه؟؟؟ آیا این چیزی غیر از تعصب و عدم نگرش علمی و عینی صحیح از تاریخ موسیقی و آواز ماست؟؟؟؟ آیا این خود زیر پا گذاشتن حق سایر اساتید و نادیده گرفتن زحمات چندین ساله اونها در طول تاریخ موسیقی و آواز ایران نیست؟؟؟ کسی در شخصیت موقر و بی چون چرای شجریان شکی نداره ولی آیا کسانی که چنین ادعایی دارند و ایشون رو خسرو و سلطان آواز ایران میدونند اطلاع دقیقی از تاریخ و گذشته موسیقی ما دارند؟؟؟ آیا اگه کمی منصفانه قضاوت کنیم دلیل شهرت بی اندازه شجریان رو نمیفهمیم؟؟؟اگه کمی بی جانب قضاوت کنیم میشه از کسانی مثل قوامی..ایرج …گلپا…دردشتی…صدیف و خیلی های دیگه گذشت؟؟؟خب نه!!! اینها کسانی هستند که حتی در سبک و شیوه بسیار از شجریان سرتر هستند …بنده این سوال رو از هواداران بی چون و چرای شجریان دارم که آیا اگه ایرج به جای خواندن در فیلمها یک آواز بجای اونها میخوند با اون صدای زیبا و تکنیک فوق العاده باز شجریان جرات عرض اندام داشتند؟؟؟آیا اگه گلپا به نصایح نورعلی برومند گوش میکرد و تدریس خود رو تکمیل میکرد و کمی بیشتر به شخصیت هنری خود اهمیت میداد بااون سبک بدیع و صدای شیرین و گرم ،،،شجریان این توانایی رو داشتند که روی آوازهای ایشون آوازی بخونند؟؟؟ اگه صدیف بجای گوشه نشینی کارهای زیادی انجام میداد شجریان چه حرفی برای گفتن داشت؟؟؟ اگر نسبت به دردشتی بی لطفی نمیشد و ایشون برای همیشه خاموش نمیشدند آیا با شخصیت بزرگی که داشتند باز شجریان چه میکرد؟؟؟ ... اگه استاد شجریان بعد از انقلاب سرودهای انقلابی نمیخوندند و ایرج و گلپا و سالیرین طرد نمیشدند آیا امروز کسی شجریان رو میشناخت؟؟؟ نه!!!…بنده شنیدم که گلپا بعد از انقلاب مثل گذشته سر ساعت مقرر خواستند که به استودیو رادیو بروند برای اجرای برنامه گلها ولی ایشون رو راه ندادند و صدای ایشون رو ممنوع کردند و همچنین ایرج و سایرین!!!حال آیا شهرت شجریان از کجاست؟؟؟آیا صدای ایشون گرمتر از سایرینه یا تکنیک و بدعت و نوآوری ایشون ؟؟؟ اگه بعد از انقلاب شرایط برای سایرین هم مانند شجریان بود آیا شجریان امروز صاحب چنین منصبی بودند؟؟؟ بنده هرگز قصد جسارت به استاد شجریان رو ندارم و قصد زیر سوال بردن خدمات و زحمات ایشون در طی سالیان متمادی رو ندارم ولی هرگز بر این اعتقاد نیستم که در میدانی که حرفی برای عرض اندام نیست کسی پهلوان باشه!!! آواز ما که روزگاری داشت از ساز پیشی میگرفت و هر روز شکوفاتر میشد امرو بعد از 20-30سال درجا زدن به کجا رسیده ؟؟؟ جز خاطراتی از گذشته و بالیدن به گذشته!!! و این خود گناه سیاسیون و مدیران اجرایی مملکته که چنین وضعی رو به وجود آوردند…اگر این چند استاد رو از دست بدیم دیگه در آواز ایران چه حرفی برای گفتن داریم؟ الان از سال 80به این طرف حتی خود استاد شجریان هم دچار افت شدید در کارهاشون شدند…همش شده بازخوانی تصنیفهای قدیمی و آوازهای ایشون هم مثل تصنیفها همگی تکراری و خسته کننده شده و تنها دلیلش هم اینه که انتظارات از ایشون بیش از تواناییهای ایشون هست

صفحه‌ها

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.
7 + 13 =

Solve this simple math problem and enter the result. E.g. for 1+3, enter 4.




دانلود قصهٔ زندگی | موسیقی ما