علی یا ایها الساقی زندگی بر ما برگشته
بیا رهاشیم از دنیا که دل از غم رها گشته
ساقی پر کن پیمانه را پر کن ز شادی خانه را
دیوانه عشقم شدم بنگر حال دیوانه را
بزن امشب آهنگ خوش که امشب حال خوش دارم
از غصه و غم آزادم چون در کنار دلدارم
تا دیدم روی چون ماهت بی پروا به تو دل بستم
خیره به چشمان توام بذار دستاتو تو دستم
مستم من از مستی تو هست من از هستی تو
دستم بود در دست تو بهتر ز هرکس دست تو
سرو چمان من تویی آرام جان من تویی
سلطان قلب این دل بی هم زبان من تویی
من مستم و تو دیوانه ما را که برد به خانه
در بزم ناز عاشقی هم شمع است و هم پروانه
علی یا ایها الساقی زندگی برگشته به ما
رها گشته غم از این دل بیا رهاشیم از دنیا
پر از شادی کن خانه را ساقی پر کن پیمانه را
از عشق او دیوانه‌ام بنگر حال دیوانه را
بزن آهنگ خوش امشب که امشب حال خوش دارم
از غصه و غم آزادم چون در کنار دلدارم
چو دیدم روی ماهت را چه بی پروا من دل بستم
شدم خیره به چشمانت بذار دستاتو تو دستم
مستم من از مستی تو هست من از هستی تو
دستم بود در دست تو بهتر ز هرکس دست تو
تویی سرو چمان من تویی آرام جان من تویی
سلطان قلب من تویی بیا ای هم زبان من