نگاهی به موسیقی فیلمهای سی و هشتمین جشنواره فیلم فجر - روز پنجم
از ضرب زورخانه تا آواهای مغولی
[ نسیم قاضیزاده - روزنامهنگار ]
روز پنجم جشنواره، روز موسیقی فیلمهای پرکار بود؛ موسیقیهایی که باندهای صوتی بسیار قوی برای فیلمهایشان ساخته بودند و آمده بودند تا شنیده شوند. «بامداد افشار» با آهنگسازی موسیقی فیلم «پوست» و ستار اورکی با آهنگسازی دو فیلم «سه کام حبس» و «خون شد».
- پوست؛ صدای دلپذیر دنیای ماوراءالطبیعه
«پوست» را باید سختترین و پرکارترین اثر «بامداد افشار» دانست. او در این فیلم که فضایی متفاوت دارد سراغ موسیقیهایی از همان جنس رفته است. افشار برای بازنمایی اگزوتیک بودن فضا، از گوشههای کمتر پرداختشدهای در موسیقی فولکلور استفاده است. زبان فیلم تمام ترکی است و در جایی خارج از چهارچوبهای زندگی شهری میگذرد. داستان هم علاوه بر جغرافیا، حول و حوش مسائل ماوراءالطبیعه میچرخد. در این راه او برای نمایش اصوات اجنه و اتمسفر غریب فیلم از آواهای مردانه مغولی استفاده کرده که اوج و فرودهای متفاوتی بر اساس موقعیتهای داستانی دارند.
فضای جدی موسیقی فیلم از ابتدا در «پوست» وجود دارد. با کوبهایها آغاز میشود و در ادامه آهسته آهسته مسیر صوتی فیلم را به تماشاگر نشان میدهد. در کنار موسیقیهای افشار، حضور پیرمرد ترکی که در قهوهخانه ساز میزند هم شایان ذکر است. او نهتنها به فضای محلی موسیقی کمک کرده، بلکه قرابت آن با موسیقی آهنگسازیشده را هم نشان میدهد. در ترکیب با موسیقی ترکی، آهنگساز سراغ موسیقی فیوژن رفته و لایههای متعددی را برای آن طراحی کرده است. بامداد افشار که در کنار آهنگسازی یکی از خلاقترین طراحان صدا هم هست، این پردازش لایههای صوتی را به خوبی انجام داده به شکلی که در «پوست» موسیقی و صدا، در کنار موسیقیهای محلی در هم تنیده شدهاند. این اتفاق به راحتی میتواند اتفاق گوشخراشی باشد، آن هم روی فیلمی که به نوعی در ژانر وحشت است اما مطلقاً چنین رخدادی روی نداده است. موسیقی توانسته همچون یک کیک خوشطعم، با لایههای متعدد، مزهای واحد را بدهد.
از بهترین لحظات استفاده از موسیقی میتوان به سکانس جنگیری اشاره کرد. همچنین ترکیب خوانش شعر و موسیقی که قالب روایی اثر را ساخته، به آهنگساز فضاهای بیشتری برای نمایش موسیقی داده. ترکیب موسیقی با آواهای تعزیه نیز از جمله لحظات زیبای موسیقی «پوست» است. باید برای برادران ارک خوشحال بود که آهنگسازی از جنس خودشان را برای فیلمشان انتخاب کردهاند. به او اعتماد کرده و اجازه دادهاند که این فضاهای خاص را برایشان آهنگسازی کند.
- سه کام حبس؛ کمانچهی درد
اورکی را به ملودیها و فضای تماتیکی که برای آثار مینویسد میشناسیم. این ملودی از تیتراژ فیلم خودنمایی میکند. اما اولین برخورد موسیقی زمانیاست که مجتبی (محسن تنابنده) به نسیم (پریناز ایزدیار) اعلام میکند که در کار خرید و فروش مواد مخدر است؛ لحظهای که ضربهای عظیم به روح نسیم وارد میشود. در اینجا صدای کمانچه صدای اصلی است. صدای ضجههای زنی است که در تنهایی باید مادری و همسری کند و با واقعیتهایی که سالها از او پنهان مانده، کنار بیاید. موسیقی اصراری بر زیاد شنیده شدن ندارد، کما اینکه یک ساعت بعد از شروع فیلم اولین باری است که موسیقی شنیده میشود. اما نقطهگذاریهای موسیقی درست بوده است. هرجایی که حسبرانگیزی به اوج خودش رسیده، فیلمساز، آهنگساز را در کنار خودش داشته است. از این حیث میتوان به صحنه استعمال شیشه در بیمارستان اشاره کرد که پیانو و ارکستر آن را بازنمایی کردهاند. در کنار اینها برخوردهای کوتاه موسیقی هم حضور دارد. موسیقیای که همراه با محلههای تهران و واقعیتهای تلخی که کوچه به کوچه در فیلم دیده میشود، با صدای سازهای ایرانی به گوش میرسد. موسیقی اما با اینکه سازهای ایرانی را همراه خود دارد، صدای موسیقی سنتی نمیدهد، بلکه انگار ارکستر موسیقی ملی، قطعاتی را برای مرثیه پیش رو اجرا میکنند. ویولنها و پیانو در کنار سه تار و کمانچه موسیقیای ساختهاند که تاب تماشاگر را برای ادامه تماشای فیلم بالا ببرد.
- خون شد؛ ادای دین به سینمای کیمیایی
کیمیایی که پیوسته به موسیقی بهایی مجزا داده و برایش مهم است که فیلمهایش چه ارتباط موسیقایی با تماشاگرش داشته باشند، این بار سراغ شاگرد خلف بابک بیات رفته تا یاد و خاطره قطعات بهیادماندنی سینمایش را زنده کند. در «خون شد» میتوان صدای «قیصر»، «گوزنها»، «دندان مار»، «مرسدس»، «جرم»، «تجارت» و... را شنید. اما بیش از هرچیز این موسیقی، بزرگداشت موسیقیهای سینمای کیمیایی به خصوص سینمای قبل از انقلاب اوست.
صدای ضرب زورخانه که به نوعی امضای اسفندیار منفردزاده در قیصر است، در «خون شد» جایگاهی ویژه دارد تا در شخصیت پردازی «فضلی» (سعید آقاخانی) بتوان تصویر بهروز وثوقی را هم جستجو کرد. انگار موسیقی در «خون شد» حرفهای نگفتهای است که از پیوند شخصیتهای قدیم و جدید به هم حاصل شده. چیزهایی که کارگردان نمیتوانسته بیش از این با المانهای تصویری نشانشان بدهد را به آهنگساز سپرده تا او کار را جلو ببرد و در گوش تماشاگر زمزمه کند که در این تصویر تو فقط شاهد فضلی و مرتضی نیستی که ردیفی از قهرمانان این چهل سال جلویت صف کشیدهاند.
ساکسفون در ترکیب با سازهای زهی و سنتی، ترکیبی ایرانی را درست کرده که با فیلم همخوانی دارد. از بهترین لحظات آن میتوان به صحنه جا انداختن استخوان دست پدر توسط اسب گاری اشاره کرد که موسیقی سنت موسیقی فیلم ایرانی را کامل به جا آورده و در آن میتوان موسیقی پهلوانی را شنید.
موسیقی «خون شد» یک موسیقی مردانه است، موسیقی است که در رثای مردانگی و غیرت و ناموس که دغدغههای اصلی فیلمساز بوده و هست ساخته شده. در این راه سازبندی، مثل استفاده از کنترباس در صحنه ورود فضلی به محله قدیمیاش شاخص است. تم محوری آن با سازهای مختلف شنیده میشود، که از جمله آن به مونولوگ مادر (نسرین مقانلو) یا آمدن فاطمه به خانه هم باید اشاره کرد.خانه محوریترین عنوان «خون شد» است که موسیقی تم اصلیاش را به آن اختصاص داده تا نشان بدهد هنوز ساخت موسیقی تماتیک در سینمای ایران میتواند هیجان و شور حذف شده از آن را برگرداند.
منبع:
موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 17 بهمن 1398 - 17:27
افزودن یک دیدگاه جدید