اولین گفتوگوی مفصل «موسیقی ما» با چهره پرکار اما بیحاشیه میکس و مستر ایران
آرش پاکزاد: من میکسر نیستم، فیکسرم!
موسیقی ما - معمولاً اولین نفری که بعد از شنیدن یک قطعه موسیقی در ذهن مخاطب برجسته میشود، خواننده آن اثر است. البته طبیعی است و اشکالی هم ندارد اما تا جایی که تلاشهای سایر افرادی که سهمی در ساخت اثر داشتهاند، نادیده گرفته نشود. هرچند که مخاطب در این سالها تا حدودی با ترانهسرا، آهنگساز و نوازنده آشنایی پیدا کرده اما همچنان یکی از بازوهای اصلی تولید آثار موسیقی یعنی «میکس و مسترکننده» برایش ناشناخته است.
آرش پاکزاد سالها است که میکس کردن قطعات موسیقی را به عنوان شغل خود انتخاب کرده و آنقدر در این حوزه توانایی و پشت کار داشته که طی چند سال اخیر توانسته در میان اهالی موسیقی، به یکی از شناختهشدههای این حوزه تبدیل شود. نام او طی این سالها، پای قطعات و آلبومهای متعددی به عنوان میکس و مسترکننده خورده که بسیاری از آنها توانستهاند در زمره کارهای هیت قرار گیرند؛ قطعه «برادر» با صدای محمد علیزاده، آلبوم «خوشبختیت آرزومه» با صدای سیامک عباسی، قطعه «من و بارون» با صدای بابک جهانبخش و رضا صادقی، آلبوم «سی سالگی» احسان خواجهامیری، «ترشرو» گروه دارکوب، «بهت قول میدم» محسن یگانه، آلبوم «باران تویی» گروه چارتار، قطعه «هر بار این درو» از ماکان بند و صدها اثر دیگر که اکثر آنها با استقبال مخاطب رو به رو شدهاند.
آرش پاکزاد در اولین گفت و گوی مفصلش با «موسیقی ما»، درباره میکس و مسترینگ و اهمیت آن در موسیقی، تحلیل و دیدگاهش درباره حواشی و مُد شدنهای وقت و بیوقت این روزهای بازار، نظراتش درباره خوانندهها و البته خاطراتش با آنها صحبت کرد. آن هم در حالیکه اصولاً از مصاحبه و مطبوعات به دور است و ترجیح میدهد بدون هیاهو و حاشیه، در استودیوی خودش سرگرم پروژههایش باشد.
همیشه میگویم که برای شروع کار میکس، باید اول در کنار ساز بایستی و صدای آن را به طور طبیعی بشنوی چراکه بخشی از زیباییشناسی، در مقایسه شکل میگیرد. وقتی در سِمَت مهندس صدا، تا به حال صدای گیتار را از نزدیک نشنیده باشی، از کجا میفهمی گیتار فلان آهنگ خوب صدا میدهد یا نه؟ صدابرداری لایو (زنده) از این نظر خیلی به من کمک کرد چون یک رفرنس خوب داشتم و میدانستم سازها باید چطور در سالن صدا بدهند و چه حسی را به آدمها منتقل کنند.
توجه به همین جزئیات ریز است که باعث میشود مردم دوست داشته باشند یک کنسرت را بارها ببینند. یکسری چیزها در ناخودآگاه مردم تأثیر میگذارد؛ مثل تنظیم یا میکس خوب. شما ممکن است خیلی از آهنگها را دوست داشته باشید اما بعد از چند بار شنیدن، دلت میخواهد به موسیقی دیگری گوش کنی. در واقع با بخشی از آن آهنگ مشکل داری که نمیدانی از کجا است. این میتواند از تنظیم باشد، از میکس باشد، یک آکورد یا هارمونی اشتباه باشد یا خیلی چیزهای دیگر.
این نظر که یک تنظیمکننده خوب، حتماً میکس و مسترکننده خوبی هم هست، اشتباه است
متأسفانه دیدگاه خیلی از آدمهای حرفهای هم به میکس این است که همه چیز باید از هم تفکیک باشد در صورتیکه موسیقی برآیند صدای تکتک اعضای یک گروه است و تو وقتی به موسیقی گوش میکنی، باید گروه را بشنوی نه صدای یکی، دو نفر اما نگاه ایرانی همیشه دنبال سولو آرتیست است.
خودم هم خیلی دقیق نمیدانم چه اتفاقی افتاد که کارم با اقبال رو به رو شد
البته دوست و رابطههای خیلی خوبی هم داشتم و پیدا کردن خوانندهای که با او کار کنم، برایم کار خیلی سختی نبود. همه چیز خود به خود پیش آمد؛ اصطلاحی هست که میگوید «زمان درست، مکان درست»؛ شاید اصلاً من هیچکاره بودم و هر کس دیگری جای من بود، این اتفاقها برایش میافتاد.
بیش از 40 قطعه با بابک جهانبخش کار کردهام و فکر میکنم بیشترین همکاری را با او داشتهام
آدمها به تکرار نرسیدهاند، سبکها تکراری شدهاند!
خیلیها میگویند موسیقی تکراری شده؛ خب بله، تکراری میشود، موسیقی هم مثل سینما یا هر چیز دیگری میتواند تکراری شود و یکی از راهکارهای آن این است که مخاطب به موسیقی متنوع گوش کند. همیشه همه چیز به اندازه خیلی زیادی وجود دارد و اگر بتوانی به سبکهای مختلف گوش کنی، برای خودت تنوع ایجاد کردهای. تک بعدی نبودن همیشه جواب میدهد.
افراد زیادی هستند که دارند خیلی خوب کارشان را در این حوزه انجام میدهند و اصلاً نیازی نیست کسی به آن بخش اضافه شود. بعضیها انتقادهایی دارند اما به نظر من ژانر موسیقی سنتی خیلی درست صدا میدهد.
اکثر کارهایی که من میکس کرده ام، آثار پرمخاطبی بودهاند
یکی از افرادی که خیلی خوب میتوانیم با هم کار کنیم محسن یگانه است
متأسفانه خوانندهها تنبل هستند و وقتی کاری را یک بار میخوانند، اگر بگویی دوباره بخوان، احساس میکنند به آنها گفتهای خواننده خوبی نیستی!
مثلاً برای همین قطعه «بهت قول میدم» که خیلی هم هیت شد، شاید با محسن یک ربع بیشتر صحبت نکردیم و خیلی راحت با هم به نتیجه رسیدیم. اگر هم جایی به نظرش مشکل داشت باشد به من میگوید اگر صلاح میدانی این کار را بکنیم در صورتیکه ممکن است حتی از من ایده بهتری هم داشته باشد، اما میگوید من کارهای مربوط به خودم را کردهام و حالا نوبت توست. حتی در یکی از کارهای آخرش چندین مدل مختلف خوانده بود و گفت خودت از بین آنها انتخاب کن در صورتیکه تصمیم بسیار مهمی است و هیچ کس چنین کاری نمیکند. خوانندهها حساسیت زیادی دارند و همه چیز باید تحت نظر خودشان باشد.
خیلی جالب است که وقتی بار اول به بعضیها چیزی را میگویم گوش نمیکنند اما میدانم که پنج روز بعد در آنها اثر میکند و با روشی که مثلاً من نفهمم، حرفم را قبول میکنند. بعضیها هم گارد دارند و میخواهند حرف خودشان باشد.
این مدل خواندن، یکسری المان دارد که از بین آنها فقط به لحن توجه میشود. این موسیقی میتواند خیلی بیشتر از اینها جذاب باشد چون چیزی نیست که فقط در ایران مد شده باشد و شاهد آن در خارج از ایران هم هستیم اما وقتی به آنها گوش میکنی، متوجه میشوی که موزیک خیلی با آن مدل خواندن همسو است و اگر لحن خواننده کمی لَخت و شل است، موزیک هم کاملاً این حس را به تو منتقل میکند.
متأسفانه زیباشناسی در تولیدکنندههای موسیقی کم شده و وقتی هم زیبایی را نشناسی، کپی میکنی. نتیجه هم این است که وقتی این نوع خواندن مد میشود، صرفاً از بقیه آدمها کپی میکنی.
قیمتهایی که برای میکس و مسترینگ میدهند اصول و استاندارد خاصی ندارد
دوست داشتم کارهای گروه «داماهی» و «اوهام» را من میکس کنم
چون ما آن آهنگ را 15 سال پیش گوش میکردیم و که برای آن زمان عالی بود. اما الان دیگر خندهدار است. ولی در ذهن ما اینطوری نقش بسته که آن خیلی خوب بوده و ما هیچوقت به آن نمیرسیم. در صورتیکه ماها در سطح خیلی خوبی کار میکنیم اما چون میکس و مستر خانه آخر است، همیشه اشکال را گردن این بخش میاندازند. مثل وقتی که یک تیم در فوتبال گل میخورد، همه فکر میکنند دروازهبان مقصر است در صورتیکه ده نفر قبل از او هستند که نباید اجازه دهند توپ به دروازه برسد، اما وقتی رسید، ممکن است دوازهبان هم اشتباه کند. یعنی او فقط یکی از مقصران است نه نفر اصلیِ این اشتباه. میکس و مسترینگ هم به همین صورت است.
من همیشه میگویم من میکسر نیستم، فیکسرم (اصلاحکننده). یعنی در بیشتر مواقع، وقتی اثری به دستم میرسد فقط دارم اشتباهات بارز را اصلاح میکنم! در صورتیکه وظیفه من نیست و تنظیمکننده باید اینها را درست انجام دهد. این همان چیزی است که میگویند میکس و مستر آن خوب نبوده اما هیچکس نمیگوید مشکل از تنظیمکننده بوده است.
آرش پاکزاد سالها است که میکس کردن قطعات موسیقی را به عنوان شغل خود انتخاب کرده و آنقدر در این حوزه توانایی و پشت کار داشته که طی چند سال اخیر توانسته در میان اهالی موسیقی، به یکی از شناختهشدههای این حوزه تبدیل شود. نام او طی این سالها، پای قطعات و آلبومهای متعددی به عنوان میکس و مسترکننده خورده که بسیاری از آنها توانستهاند در زمره کارهای هیت قرار گیرند؛ قطعه «برادر» با صدای محمد علیزاده، آلبوم «خوشبختیت آرزومه» با صدای سیامک عباسی، قطعه «من و بارون» با صدای بابک جهانبخش و رضا صادقی، آلبوم «سی سالگی» احسان خواجهامیری، «ترشرو» گروه دارکوب، «بهت قول میدم» محسن یگانه، آلبوم «باران تویی» گروه چارتار، قطعه «هر بار این درو» از ماکان بند و صدها اثر دیگر که اکثر آنها با استقبال مخاطب رو به رو شدهاند.
آرش پاکزاد در اولین گفت و گوی مفصلش با «موسیقی ما»، درباره میکس و مسترینگ و اهمیت آن در موسیقی، تحلیل و دیدگاهش درباره حواشی و مُد شدنهای وقت و بیوقت این روزهای بازار، نظراتش درباره خوانندهها و البته خاطراتش با آنها صحبت کرد. آن هم در حالیکه اصولاً از مصاحبه و مطبوعات به دور است و ترجیح میدهد بدون هیاهو و حاشیه، در استودیوی خودش سرگرم پروژههایش باشد.
- * تو موسیقی را با پیانو شروع کردی و بعد به سمت موسیقی الکترونیک و تجربه تولید موسیقی با کامپیوتر و موزیک ساختن رفتی. اما در ادامه جذب میکس و مسترینگ شدی؛ کاری که شاید در نگاه اول در مقایسه با ساز زدن و آهنگسازی خیلی جذاب نباشد. اصلاً چرا به این سمت رفتی؟
- * کار تنظیم چطور؟ فکر میکنم تعداد محدودی کار در این زمینه داری.
- * میکس و مسترینگ را به صورت تجربی یاد گرفتی؟
- * اصلاً تحصیلات آکادمیک در این زمینه لازم است؟
- * الان موسیقی در پروژههای بزرگ دنیا گروهی انجام میشود و معمولاً برای هر بخش یک متخصص وجود دارد که البته خیلی شاهد این اتفاق در ایران نیستیم. کدام ژانرها هستند که میتوانند با تعداد افراد کم هم به نتیجه برسند؟
- * در واقع شاید بیست درصد آن موزیکالیته باشد و باقی هیجانات، جنس، پانچ بودن و گیرایی صداها است که شنونده را جذب میکند.
- * این تقسیم کار در حوزه موسیقی راک چطور است؟ چون تو عضوی از گروه «کامنت» بودی و فکر میکنم در این زمینه با تو هم مشورت میکردند.
- * یعنی این موضوع را میتوان به عنوان یکی از دلایل موفقیت گروه «کامنت» قلمداد کرد؟
- * راستی تو موافق پروژههای انفرادی کیان پورتراب هستی؟
یکی از دلایل پیشرفتم، حضور در سالنهای کنسرت برای صدابرداری بود
- * تو به عنوان صدابردار هم در کنسرت گروههای مختلف حضور داشتهای. این تجربه چقدر توانسته روی کار تخصصی خودت تأثیر بگذارد؟
همیشه میگویم که برای شروع کار میکس، باید اول در کنار ساز بایستی و صدای آن را به طور طبیعی بشنوی چراکه بخشی از زیباییشناسی، در مقایسه شکل میگیرد. وقتی در سِمَت مهندس صدا، تا به حال صدای گیتار را از نزدیک نشنیده باشی، از کجا میفهمی گیتار فلان آهنگ خوب صدا میدهد یا نه؟ صدابرداری لایو (زنده) از این نظر خیلی به من کمک کرد چون یک رفرنس خوب داشتم و میدانستم سازها باید چطور در سالن صدا بدهند و چه حسی را به آدمها منتقل کنند.
- * این نتیجهای بود که برای تو داشت. حالا چقدر مهم است که یک گروه، صدابردارِ مخصوص خودش را داشته باشد که سونوریته گروه را بشناسد؟
- * تعامل با صدابردار سالن چطور اتفاق میافتد؟ اینجور مواقع احساس نمیکنند که کسی در کارشان دخالت میکند؟
- * گفتی صدابردار میتواند کاری کند که کنسرت برای مردم جذابتر شود. مردم تا چه حد متوجه جزئیاتی که به آنها اشاره کردی میشوند؟
توجه به همین جزئیات ریز است که باعث میشود مردم دوست داشته باشند یک کنسرت را بارها ببینند. یکسری چیزها در ناخودآگاه مردم تأثیر میگذارد؛ مثل تنظیم یا میکس خوب. شما ممکن است خیلی از آهنگها را دوست داشته باشید اما بعد از چند بار شنیدن، دلت میخواهد به موسیقی دیگری گوش کنی. در واقع با بخشی از آن آهنگ مشکل داری که نمیدانی از کجا است. این میتواند از تنظیم باشد، از میکس باشد، یک آکورد یا هارمونی اشتباه باشد یا خیلی چیزهای دیگر.
- * اصلاً میکس و مستر به زبان ساده چیست؟
- * یعنی موسیقی قبل از میکس و مستر شبیه یک محصول خام است که البته قابل استفاده هم هست.
- * تا حدی درباره اهمیت میکس و مسترینگ صحبت کردیم. با این تفاسیر، ناراحت نمیشوی که مردم متوجه اهمیت کار تو نمیشوند؟ حتی تا یک مدت نام میکس و مسترکننده را هم روی لیبل آلبومها نمینوشتند.
- * در گذشته معمولاً صدابردارها کار میکس و مسترینگ انجام میدادند؛ کسانی مثل اُرد انزابیپور یا ناصر فرهودی اما در کاور آلبومها نامی از میکس و مسترکننده وجود نداشت. فکر میکنم از همان دورهی تو، این کار کمکم به عنوان یک شغل مستقل جا افتاد.
- * به آن «پالایش صدا» هم میگفتند.
متأسفانه دیدگاه خیلی از آدمهای حرفهای هم به میکس این است که همه چیز باید از هم تفکیک باشد در صورتیکه موسیقی برآیند صدای تکتک اعضای یک گروه است و تو وقتی به موسیقی گوش میکنی، باید گروه را بشنوی نه صدای یکی، دو نفر اما نگاه ایرانی همیشه دنبال سولو آرتیست است.
- * بد نیست کمی هم درباره تاریخچه این کار صحبت کنیم. میکس و مستر همیشه در موسیقی وجود داشته است؟
- * درباره تنظیمکنندهها صحبت کردی. آیا اصولاً یک تنظیمکننده خوب میتواند میکس و مسترکننده خوبی هم باشد؟ مثلاً تنظیمکنندههایی مثل کوشان حداد، بهروز صفاریان و سعید زمانی خودشان میکس میکنند.
- * بعضی از تنظیمکنندهها هم هستند که فقط کار خودشان را میتوانند خوب میکس کنند.
- * به نظرت دیگر چه کسانی هم تنظیمکننده خوبیاند و هم میکس و مسترکننده خوبی هستند؟
- * فکر میکنی دلیل اینکه بین این اسامی، تو نسبت به بقیه پرکارتر هستی و نامت در این چند سال به عنوان میکس و مسترکننده کاملاً جا افتاده چیست؟
- * فکر میکنم حدوداً شش، هفت سال است که کارهایت با اقبال رو به رو شده است.
- * طبیعتاً به کیفیت کارت هم مربوط میشود.
- * و همین موضوع باعث می شود کارت نسبت به دیگران متفاوت باشد و صرفاً شاهد سلیقه شخصی خودت باشیم.
البته دوست و رابطههای خیلی خوبی هم داشتم و پیدا کردن خوانندهای که با او کار کنم، برایم کار خیلی سختی نبود. همه چیز خود به خود پیش آمد؛ اصطلاحی هست که میگوید «زمان درست، مکان درست»؛ شاید اصلاً من هیچکاره بودم و هر کس دیگری جای من بود، این اتفاقها برایش میافتاد.
- * اصلاً به شکل رسمی کارت را با کدام خواننده شروع کردی؟
- * پس اولین کسی که کارش را میکس کردی، احتمالاً باید روزبه نعمتالهی بوده باشد؟
- * همکاری با بابک جهانبخش چطور بود؟
- * فکر میکنم با احسان خواجهامیری هم همکاری طولانی مدتی داشتهای.
- * هومن نامداری؟
- * تو در ژانرهای مختلفی فعالیت میکنی؛ از الکترونیک و پاپ تا راک و تلفیقی که هر کدام هم باید با شیوههای متفاوتی میکس شوند. چرا فکر کردی باید کارت را تا این حد متنوع کنی؟
- * در ژانرهای راک و تلفیقی با چه گروههایی کار کردهای؟
- * میدانم که تقریباً اکثر آثاری که تولید میشوند را گوش میکنی. به نظرت در حال حاضر وضعیت موسیقی راک و تلفیقی چطور است؟
- * موسیقی تلفیقی هم بعد از یک دوره خاموشی، شبیه موجی بود که با گروههایی مثل «دنگشو» و «پالت» و... آغاز شد و الان به سمت کارهای تکراری رفته است.
خیلیها میگویند موسیقی تکراری شده؛ خب بله، تکراری میشود، موسیقی هم مثل سینما یا هر چیز دیگری میتواند تکراری شود و یکی از راهکارهای آن این است که مخاطب به موسیقی متنوع گوش کند. همیشه همه چیز به اندازه خیلی زیادی وجود دارد و اگر بتوانی به سبکهای مختلف گوش کنی، برای خودت تنوع ایجاد کردهای. تک بعدی نبودن همیشه جواب میدهد.
- * راستی چرا هیچوقت وارد حوزه موسیقی سنتی نشدهای؟
- * به نظرت کیفیت میکس و مسترینگ در ژانر موسیقی سنتی چطور است؟
افراد زیادی هستند که دارند خیلی خوب کارشان را در این حوزه انجام میدهند و اصلاً نیازی نیست کسی به آن بخش اضافه شود. بعضیها انتقادهایی دارند اما به نظر من ژانر موسیقی سنتی خیلی درست صدا میدهد.
- * در صحبتهایی که داشتیم به من گفتی اتفاقاً خیلی پرکار نیستم و برای این زیاد به چشم میآید که کارهایی که میکنم، موفق میشوند.
- * خب چطور این اتفاق میافتد؟ چون فکر میکنم دیگر نمیتوان اسمِ شانس روی آن گذاشت.
- * میگویی کارها را انتخاب میکنی و بیشتر کارهایی که میکس میکنی هم بین مردم شنیده میشوند اما از طرفی معتقدی قطعات مورد علاقهات را مردم دوست ندارند. این کمی تناقض ندارد؟
- * مثل چه کارهایی؟
- * مثلاً فکر میکردی قطعه «هر بار این درو» از ماکانبند مورد توجه قرار گیرد؟
- * لحن و نحوه خواندن خواننده روی کار میکس تأثیر میگذارد؟ مثلاً کسی مثل احسان خواجهامیری که نوع خواندنش با تحریرهای زیادی همراه است، روی کار تو تأثیری ندارد؟
- * مثلاً الان اصطلاحاً لحن لاتی و لَخت خواندن مُد شده است. این نوع خواندن در کار تو تأثیر ندارد؟
- * مثل کدام قطعه؟
- * وقتی این مشکلات پیش میآید و صدای خواننده با موسیقی هماهنگ نیست، خوانندهها برای خواندن دوبارهی آن، با تو همکاری میکنند؟
مثلاً برای همین قطعه «بهت قول میدم» که خیلی هم هیت شد، شاید با محسن یک ربع بیشتر صحبت نکردیم و خیلی راحت با هم به نتیجه رسیدیم. اگر هم جایی به نظرش مشکل داشت باشد به من میگوید اگر صلاح میدانی این کار را بکنیم در صورتیکه ممکن است حتی از من ایده بهتری هم داشته باشد، اما میگوید من کارهای مربوط به خودم را کردهام و حالا نوبت توست. حتی در یکی از کارهای آخرش چندین مدل مختلف خوانده بود و گفت خودت از بین آنها انتخاب کن در صورتیکه تصمیم بسیار مهمی است و هیچ کس چنین کاری نمیکند. خوانندهها حساسیت زیادی دارند و همه چیز باید تحت نظر خودشان باشد.
خیلی جالب است که وقتی بار اول به بعضیها چیزی را میگویم گوش نمیکنند اما میدانم که پنج روز بعد در آنها اثر میکند و با روشی که مثلاً من نفهمم، حرفم را قبول میکنند. بعضیها هم گارد دارند و میخواهند حرف خودشان باشد.
- * با کدام خواننده و تنظیمکننده برای میکس و مسترینگ راحتتری؟
- * با احسان خواجهامیری چطور؟
- * فکر میکنی اینکه این روزها عمر قطعات تا این حد کوتاه شده هم میتواند به این موضوع ربط داشته باشد؟
- * حالا نظرت درباره لحنی که این روزها مد شده چیست؟
این مدل خواندن، یکسری المان دارد که از بین آنها فقط به لحن توجه میشود. این موسیقی میتواند خیلی بیشتر از اینها جذاب باشد چون چیزی نیست که فقط در ایران مد شده باشد و شاهد آن در خارج از ایران هم هستیم اما وقتی به آنها گوش میکنی، متوجه میشوی که موزیک خیلی با آن مدل خواندن همسو است و اگر لحن خواننده کمی لَخت و شل است، موزیک هم کاملاً این حس را به تو منتقل میکند.
- * این لحن ابتدا با یک سری استاندارها شروع شد اما به نظر میآید الان دیگر بیش از حد در آن اغراق میکنند.
- * هنرمندی در ذهن داری که فکر کنی این کار را درست انجام میدهد؟
- * فکر میکنم سیروان هم در تجربههای اخیرش کمی این لحن خواندن را امتحان کرده است.
متأسفانه زیباشناسی در تولیدکنندههای موسیقی کم شده و وقتی هم زیبایی را نشناسی، کپی میکنی. نتیجه هم این است که وقتی این نوع خواندن مد میشود، صرفاً از بقیه آدمها کپی میکنی.
- * اصلاً به نظرت چه شد که این لحن خواندن مد شد؟
- * اگر موافقی دوباره به مقوله میکس برگردیم. میانگین هزینه میکس و مسترینگ در ایران چقدر است؟
- * نسبت به باقی بخشها مثل ترانه و تنظیم و آهنگسازی، به نظر رقم کمی میآید.
- * اصلاً این قیمتها از کجا مشخص میشود؟
- * کسی که کار میکس انجام میدهد باید خودش هم مستر کند یا بهتر است این دو از هم جدا باشند؟
- * البته بحث هزینه اضافه هم پیش میآید.
- * در بین آثاری که شنیدهای، کاری بوده که با شنیدنش احساس کنی کاش تو آن را انجام داده بودی؟
- * برای سوال آخر اگر فکر میکنی چیزی از قلم افتاده درباره آن صحبت کنیم.
چون ما آن آهنگ را 15 سال پیش گوش میکردیم و که برای آن زمان عالی بود. اما الان دیگر خندهدار است. ولی در ذهن ما اینطوری نقش بسته که آن خیلی خوب بوده و ما هیچوقت به آن نمیرسیم. در صورتیکه ماها در سطح خیلی خوبی کار میکنیم اما چون میکس و مستر خانه آخر است، همیشه اشکال را گردن این بخش میاندازند. مثل وقتی که یک تیم در فوتبال گل میخورد، همه فکر میکنند دروازهبان مقصر است در صورتیکه ده نفر قبل از او هستند که نباید اجازه دهند توپ به دروازه برسد، اما وقتی رسید، ممکن است دوازهبان هم اشتباه کند. یعنی او فقط یکی از مقصران است نه نفر اصلیِ این اشتباه. میکس و مسترینگ هم به همین صورت است.
من همیشه میگویم من میکسر نیستم، فیکسرم (اصلاحکننده). یعنی در بیشتر مواقع، وقتی اثری به دستم میرسد فقط دارم اشتباهات بارز را اصلاح میکنم! در صورتیکه وظیفه من نیست و تنظیمکننده باید اینها را درست انجام دهد. این همان چیزی است که میگویند میکس و مستر آن خوب نبوده اما هیچکس نمیگوید مشکل از تنظیمکننده بوده است.
- * برای همین هم هست که بعضی از کارها را برای میکس یا مستر خارج از ایران میبرند؟
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 22 آبان 1396 - 13:28
دیدگاهها
خیلی کارش درسته
درجه ١
كار درست ترينِ ايران
آرش پاكزاد و محمد فلاحي بهترين ميكسراي ايرانن
خخخ ، دمت گرم استاد / استاد ميگن آهنگ ماكان بند ميكس نشده هيت شد !!!!! خخخ ، آخه انقدر بد ميكس شده بود كه واقعاً انگار ميكس نشده بود ? دمت گرم استاد با اين بينش دقيقت
آرش علاوه بر تخصص داشتن، جزو درست ترین و باشخصیت ترین آدم های موزیک ایرانه به نظرم. ایشالا همیشه همینجوری در اوج باشه.
با شخصیت و خوش قلب ❤❤❤
جونم آرش عزیزی برای من ، کار درستو با اخلاق ، سراسر انرژی مثبت
آرش پاکزاد عشقه عشششششق.حرف ندارهههههههه.عزیز دل
سخن کوتاه اما بسیار مفید ... از کار حرفیه ای اخلاق بسیار خوب و هنری داره و برای موزیک ایران نعمت محسوب میشه ....خسته نباشید
چقد خوبه این سیروان همه ازش تعریف میکنن
هنوز و همچنان آرش پاکزاد از بهترینهای میکس و مستر ایرانه بدون ش
آرش جان عشقی دادا
بهترینی شما?❤️
زنده باد آرش جان مصاحبه خوب و خواندنی❤
مهربون و خفن و خوش قلب و...❤️
درست ترين، با اخلاق ترين، مهربونترين ❤️
آرش رفیق قدیمی ❤
آقا پاکزاد کار درست?
از بهترين هايي كه موسيقي ايران به خودش ديده بسيار مهربان وبا اخلاق و واقعا بي حاشيه
ممنون از سایت بسیار خوب موسیقی ما بابت تدارک این مصاحبه عالی...
همچنان منتظر مصاحبه با مجید خراطها هستیمـــــ
در مورد پاراگراف آخر ایشان باید بگم که میکس و مسنرینگ آلبوم "پاروی بی قایق" محسن چاوشی در آلمان انجام شد و آلبوم موفقی هم بود.
خیلی از صراحت لهجه و جامع اندیشی ایشان خوشم آمد
جالب بود ممنونم
گزارش خوبی بود مرسی
گفت و گوی جالبی بود عالی
لطفا با مازیار فلاحی هم گفتگویی داشته باشید . متشکرم
افزودن یک دیدگاه جدید