گفتوگوی مفصل «موسیقی ما» با خواننده «شمسالضحی»
حسامالدین سراج: امرار معاش ما با میزان شهرت و تعداد کنسرتها و فالوئرها پیوند خورده است
موسیقی ما - کدامیک از ما بخت آن را داشته که «جلیل شهناز» را از نزدیک ببیند؟ «حسن کسایی» را چهطور؟ اصلاً آدمی را میشناسید که با «حافظ» یا «مولانا» حشر و نشر داشته باشد؟ با «بیدل» و «نظامی» رفتوآمد کرده باشد؟ کسی نشسته در کافهای، جایی و با «ابتهاج» یک قهوه نوشیده باشد؟ این امکان یا وجود ندارد یا کمتر وجود دارد.
اما برای شناخت آنها لزومی به حشر و نشر و رفتوآمد و نوشیدن چای و قهوه نیست. میشود آدمها را از روی حرفهایشان، از روی آثارشان شناخت. «حسامالدین سراج» میگوید «قیصر امینپور» شبیه اشعارش بود، همان اندازه لطیف و همان اندازه دغدغهمند. میشود همین تعبیر را در مورد خودش هم به کار برد.
«حسامالدین سراج» -خوانندهی برجستهی موسیقی سنتی- شبیه آثارش است. هماناندازه لطیف و همان اندازه دغدغهمند. او هم مثل همهی آدمهای دیگر زادگاهی دارد، کارنامهای، سالِ تولدی... مثل همهی آدمهای دیگر دانشگاه رفته و زندگی از سر گذرانده است؛ اما برای شناختن او، دانستن هیچکدام از اینها ضرورت ندارد. فقط کافی است آثارش را بشنوید. طنینِ سازش را، آهنگهایی که ساخته و هر آنچه خوانده است.
کافی است «نینوا» را گوش کرده باشید، «شمسالضحی»، «وداع»، «مسیحا» یا هر اثر دیگرش را. آنوقت خیلی خوب خوانندهای را خواهید شناخت که بیش از دو دهه کار کرده است. میخواند و مینویسد و همچنان توانسته آثار باشکوهی خلق کند که هم مخاطب عام را جذب کند و هم مورد تحسین مخاطب خاص قرار گیرد. «حسامالدین سراج» از آن معدود آدمهایی است که در دنیای آشفته امروز، برای خودش اصولی دارد سفت و سخت و بر آن اصول پایبند است. او از معدود خوانندههایی است که در مسابقهی شهرت و ثروت و انتشار اثر و کنسرت شرکت نکرده است. آرام و متین نشسته و کارش را کرده و حضورش را به همه ثابت.
از قیصر که میگوید، فضایش عوض میشود. صحبت خیلی چیزها که پیش میآید، فضایش عوض میشود؛ مثلاً وقتی میخواهد از سیدالشهدا (ع) بگوید، از ادبیات حرف بزند، از معنویات بگوید... میدانید خواندن این گفتوگو میتواند یک اتفاق معمولی مثل دهها مصاحبهای باشد که در طول روز یا هفته میخوانید؛ اما خواندن گفتوگو با «حسامالدین سراج» چند نکته دارد؛ مثلاً اینکه یادش میماند وقتی از نقش پدر در زندگی هنریاش حرف میزنیم، حضور مادرش را یادآور شود. یادمان بیندازد که مگر میشود این همه غرق مادیات شد؟ میگوید اولیای خدا غم ندارند. همیشه در زندگیشان شادند. ولیِ خدا حزن ندارد. روح ما به اندازه دغدغههایمان شده است. این گفتوگو را بخوانید و بعد چند لحظهای با خودتان و دغدغههایتان خلوت کنید. اندازهی روحتان دستتان میآید.
اما برای شناخت آنها لزومی به حشر و نشر و رفتوآمد و نوشیدن چای و قهوه نیست. میشود آدمها را از روی حرفهایشان، از روی آثارشان شناخت. «حسامالدین سراج» میگوید «قیصر امینپور» شبیه اشعارش بود، همان اندازه لطیف و همان اندازه دغدغهمند. میشود همین تعبیر را در مورد خودش هم به کار برد.
«حسامالدین سراج» -خوانندهی برجستهی موسیقی سنتی- شبیه آثارش است. هماناندازه لطیف و همان اندازه دغدغهمند. او هم مثل همهی آدمهای دیگر زادگاهی دارد، کارنامهای، سالِ تولدی... مثل همهی آدمهای دیگر دانشگاه رفته و زندگی از سر گذرانده است؛ اما برای شناختن او، دانستن هیچکدام از اینها ضرورت ندارد. فقط کافی است آثارش را بشنوید. طنینِ سازش را، آهنگهایی که ساخته و هر آنچه خوانده است.
کافی است «نینوا» را گوش کرده باشید، «شمسالضحی»، «وداع»، «مسیحا» یا هر اثر دیگرش را. آنوقت خیلی خوب خوانندهای را خواهید شناخت که بیش از دو دهه کار کرده است. میخواند و مینویسد و همچنان توانسته آثار باشکوهی خلق کند که هم مخاطب عام را جذب کند و هم مورد تحسین مخاطب خاص قرار گیرد. «حسامالدین سراج» از آن معدود آدمهایی است که در دنیای آشفته امروز، برای خودش اصولی دارد سفت و سخت و بر آن اصول پایبند است. او از معدود خوانندههایی است که در مسابقهی شهرت و ثروت و انتشار اثر و کنسرت شرکت نکرده است. آرام و متین نشسته و کارش را کرده و حضورش را به همه ثابت.
از قیصر که میگوید، فضایش عوض میشود. صحبت خیلی چیزها که پیش میآید، فضایش عوض میشود؛ مثلاً وقتی میخواهد از سیدالشهدا (ع) بگوید، از ادبیات حرف بزند، از معنویات بگوید... میدانید خواندن این گفتوگو میتواند یک اتفاق معمولی مثل دهها مصاحبهای باشد که در طول روز یا هفته میخوانید؛ اما خواندن گفتوگو با «حسامالدین سراج» چند نکته دارد؛ مثلاً اینکه یادش میماند وقتی از نقش پدر در زندگی هنریاش حرف میزنیم، حضور مادرش را یادآور شود. یادمان بیندازد که مگر میشود این همه غرق مادیات شد؟ میگوید اولیای خدا غم ندارند. همیشه در زندگیشان شادند. ولیِ خدا حزن ندارد. روح ما به اندازه دغدغههایمان شده است. این گفتوگو را بخوانید و بعد چند لحظهای با خودتان و دغدغههایتان خلوت کنید. اندازهی روحتان دستتان میآید.
- * آقای سراج از کودکیتان شروع کنیم. به نظر میرسد حضور پدر خواهناخواه زندگی شما را از همان کودکی با هنر همراه کرده بود و انگار گریزی از این مسأله نداشتید.
- * مادرتان نیز در زمینه موسیقی فعالیتی داشتند؟
- * و بعد شما تحت تأثیر همین فضا از کودکی به نوازندگی میپردازید.
- * و سنتور را انتخاب میکنید. چرا سنتور؟
- * اصفهان شهر موسیقیپروری است. از استادانی مثل جلیل شهناز تا استاد کسایی و تاج اصفهانی و خیلیهای دیگر از این شهر سر برآوردهاند.
- * شما از همان اولین کارهایتان، شخصیت مستقل آوازیتان را در کارهایتان نشان دادید؛ اما به نظر میرسد در برههای از مکتب اصفهان تأثیر میگرفتید. این تأثیر از همان زادگاه میآید؟ اصلاً چرا مکتب اصفهان تا این اندازه در آواز ما فراگیر است؟
- * بعد از اتمام تحصیلات دبیرستانی، در رشته معماری قبول میشوید و به تهران میآیید. درست است؟
- * و از حضور استاد پایور در سنتور بهره میگیرید. یک طرف استاد پایور است و سنتور و طرف دیگر استاد شجریان و کریمی هستند و آوازخوانی. چه اتفاقی افتاد که در این میان، به آواز گرایش بیشتری پیدا کردید؟
- * با این همه علاقه و استعداد، اصلاً چرا معماری خواندید؟
- * حالا رابطهتان با معماری و موسیقی از نظر ذهنی چهطور است؟
- * وقتی آثار شما را بررسی میکنیم، به یکسری ویژگی میرسیم که شاید یکی از مهمترین آنها تأکیدی است که روی «شعر» دارید؛ از انتخاب اشعار گرفته تا تلفظ صحیح کلمات.
- * شما بیشتر اشعار کهن را خواندهاید یا اشعار غزلسرایانی که به شیوه کهن سرودهاند. چرا؟
- * منظورتان از مضمون چیست؟
- * این مضمونی که شما از آن صحبت میکنید، در اشعار شاعرانی چون منزوی و قیصر هم رخ داده است؟
- * یکی از مشکلات موسیقی ما در این چند دهه منابع محدود ادبیاتی است. امروزه ما کمتر تصنیفسرایانی چون معینی کرمانشاهی، نواب صفا، بیژن ترقی و... داریم و تنها کسی که در این زمینه فعالیتهایی انجام میداد، مرحوم یداللهی بودند.
- * اما انگار یک مسأله دیگر هم در این میان وجود دارد و آن اینکه هماکنون خیلی از هنرمندان سنتی هم مثل ستارههای پاپ عمل میکنند. مسابقه تعداد کنسرت و سالن بزرگتر و تعداد فالوئر هم در موسیقی سنتی ما هم دیده میشود. این با روح موسیقی سنتی سازگار است؟
- * استاد شهناز هم میتوانست به زندگی بهتر فکر کند؛ اما گویا چیزهای مهمتری برای او وجود داشت.
- * شما با کدام شاعر ارتباط بیشتری برقرار میکنید؟
- * کدامیک برایتان خاصتر است؟
- * از شاعران معاصر کدام را دوست دارید؟
- * شما از دوستان نزدیک مرحوم امینپور بودید. لطفاً از او بیشتر بگویید.
- * هیچ فکر نکردید یکی از اشعار قیصر را بخوانید؟
- * چرا این اندازه کمکار هستید؟
- * البته این مسأله مختص ایران نیست.
- * زندگی شهری مدرن چهقدر برای خلق اثر هنری، زمینه را فراهم میکند؟ فکر میکنید اگر حافظ و سعدی یا مثلاً جلیل شهناز در این فضا بودند، میتوانستند همان هنری که از آنها به یادگار مانده را خلق کنند؟
- * این معماری آشفته در زندگی معنوی ما چه تأثیری گذاشته است؟
- * تحمل این فضا برای شما که معماری خواندهاید و هنرمندید، دشوارتر است.
- * و بالاخره از کارهای آیندهتان بگویید.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : پنجشنبه 1 تیر 1396 - 18:54
دیدگاهها
همه ی حرفهاش درسته ✔♥
استاد نمونه
وای وای استاد سراج ستاره بی بدیل اسمان موسیقی
استاد درست می فرمایید اصلا گوش هایمان اینقدر خراب شده اند که گیرنده هایشان نمی توانند نغمه های بهشتی را در یافت کنند یا شاید هم لیاقتش را نداریم
ولی استاد قدر شما را میدانیم میدانیم که زیبایی صدای شما از درون زیبای شما نشات می گیرد میدانیم فرق خواننده های یکشبه با حسام الدین سراج چیست می دانیم صدای حسام الدین سراج اینقدر زیباست که تمامی صدا های دیگر را وادار به سکوت می کند ما این ها را می دانیم
استاد سراج ستاره بی بدیل اسمان موسیقی این عالم است دریغا از کسانی که نتوانند این صدای اسمانی را درک کنند
واقعا که یک بیت شعر مولانا یک دنیا است تمامی فیلسوفان و روانشناسان امروزی باید بروند اشعار مولانا را مطالعه کنند درودها بر استاد سراج ستاره بی بدیل اسمان موسیقی این عالم
ولی استاد کسانی که باید صدای شما را میشنوند و از لذت صدای اسمانی شما سیر نمی شوند و ان هایی که نمی توانند این صدا را درک کنند خب لابد شایستگی اش را هنوز بدست نیاورده اند
با تشکر،استاد کارش درسته...باید قدر حرفه ای هایی مثل استاد سراج رو دونست...
إستاد سراج بي همنا قدر و ارزش تو را ميدانيم لطفا مانند هميشه با دل و جان برايمان بخوان كه سخت نيازمنديم
تا عشق نباشه هنر شکل نمیگیره
خداوند صدای زیبای استاد سراج را افرید تا ارامش دنیای مضطرب امروز باشد
چقدر این مصاحبه پر بار بود وای خدایا چقدر این بشر فوق العاده است چقدر فوق العاده است
بدون هیچ تردیدی ستاره بی بدیل اسمان موسیقی این عالم تویی
استاد درست میگویند من خودم از وقتی طعم نغمه های بهشتی استاد را شنیده ام هیچ صدای دیگری برایم جذابیت ندارد
خدایا شکر که از کوزه همان تراود که در اوست خدایا شکر که ما می توانیم طعم نغمه های بهشتی را از استاد سراج بشنویم خدایا شکر
خدایا چقدر این استاد سراج با سواد است از لذت خواندن این مصاحبه سیر نمی شوم
استاد سپاس که کارها را با دقت و ارامش انجام می دهید و برای مخاطب ارزش قائلید سپاس به خاطر تمام اثار زیبایی که به عالم موسیقی هدیه کرده اید
استاد یگانه و بی همتا
لطفا با اقایان علی اصحابی و بهنام علمشاهی و نریمان و بابک جهانبخش و سعید پور سعید و فرهاد جواهر کلام هم گفت وگو کنید واز البوم جدید هایشان خبر بگزارید وبنویسید که کی منتشر می شوند با تشکر .
حسام الدین سراج خیلی وقته که تموم شده.وچندوقتی ست که باشاخه شونه کشیدن واسه بچه های پاپ میخوادخودش رومطرح کنه.یه حرفش هم درواقع کنایه به خودش و سنتی ها ست.میگه (اوایل انقلاب فکر میکردم چهقدر خوب که همه میتوانند کار کنند؛ اما حالا فکر میکنم که آن آزادی بیقید و شرط هم خوب نیست و سبب میشود شما نوای حقیقی و کنه موسیقی را دیگر نشنوید.)20سال پاپ ایران رونابودکردندکه اینهامثلاموسیقی درست به خوردمردم دهند.آخرش هم شدحکومت موروثی شجریان وناظری وفرزندان
افزودن یک دیدگاه جدید