گفتوگوی مفصل «موسیقی ما» با خواننده باسابقه موسیقی پاپ در آستانه کنسرت جدیدش
سعید شهروز: آنقدر ساده با شهرت برخورد کردم که در میان مشهورها گم شدم
موسیقی ما - به گفته خودش برای اولین بار پس از سالها بود که برای انجام گفتوگو به دفتر یک رسانه میرفت. شاید هم همین نکته باعث شد تا برخی مسائل را برای اولین بار عنوان کند. «سعید شهروز» از جمله خوانندههای باانرژی و پرخاطره موسیقی پاپ است که چند روز پیش میهمان دفتر سایت «موسیقی ما» بود و با او پس از مدتها مصاحبه مفصلی درباره همه این سالهای حضورش در عرصه موسیقی انجام دادیم. البته صحبتهای ما فقط به دوران فعالیت حرفهای او در عرصه خوانندگی محدود نشد و سعید شهروز نکات جالب و تأمل برانگیزی درباره سالهای حضورش در جبهه و جانبازیاش عنوان کرد. موضوعی که شاید خیلیها از آن بیخبر باشند.
با وجود فراز و نشیبها و دوری دو ساله این خواننده از استیج، کنسرت او روز 22 تیر در فضای باز کاخ نیاوران برگزار میشود و در جریان گپی که با هم داشتیم، او نکاتی درباره این اجرا هم بیان کرد. این گفتگوی مفصل را حتماً تا پایان بخوانید.
در میان خوانندههای پاپ، هیچکس شرایط من را ندارد چون دردهای زیادی از جبهه در بدن دارم. برای اولینبار میگویم که از لحاظ روحی و اعصاب مشکلاتی دارم و واقعاً یکی از دلایل کنسرتهای کم و آثار کم من همین است. این موارد به غیر از ترکشی است که در بدن دارم. ولی فقط با توکل به خدا زندگی میکنم. هیچ وقت این را نگفتم که بعد از خواندن روی صحنه، حالم چطور میشود. با سیلی صورت خودم را سرخ نگه میدارم. کلاً هم دوست ندارم خاطرات واقعیام از جبهه و جانبازی را با واقعیتهای مجازی و بیارزش الان عوض کنم.
در عین حال اگر تلویزیون نبود برای بسیاری از خوانندههای هم نسل من اتفاقی رخ نمیداد. همه آنها مورد حمایت بودند و اتفاقات خوبی برایشان رخ داد. آن خوانندهها از طریق تلویزیون برای خودشان کنسرتها و برنامههای ارگانی متعدد میگرفتند و اگر الان هم سرمایهای دارند بهاین دلیل است که با پول با ارزش آن دوره درآمد داشتند. من هم دیدم که از در راهم نمیدهند تصمیم گرفتم از پنجره وارد شوم! دیدم چه سبکی در موسیقی پاپ کم است و با تجربیات خودم و محبتهای «بهنام ابطحی» تصمیم گرفتیم کار بزرگی انجام دهیم. آلبوم «پسرای مشرقی» منتشر شد و یکی از معدود کارهای پاپ بود که مجوز «الف» گرفت و میتوانست اتفاقات بزرگی برایش رخ دهد و اغلب قابل پخش از تلویزیون بودند ولی یک کار را هم پخش نکردند و حمایتی صورت نگرفت. بحث تیتراژ سریال «نرگس» هم که بعدها به وجود آمد و در نهایت اجازه ندادند کار پخش شود.
من و بهنام ابطحی اول رفاقت کردیم و بعد همکار شدیم. آشنایی ما هم خیلی خندهدار بود! یک روز که برای خواندن اتود یک اثر به شرکت دارینوش رفته بودم، بهنام را دیدم. در مسیر برگشت با هم دوست شدیم و به خانهاش رسیدیم. من هم سعی کردم آدرسش را یاد بگیرم تا دوباره سراغش بیایم! چند مرتبه تلفن خانهاش را گرفتم و حالا نمیدانم خودش بود یا شخص دیگری که جواب میداد و میگفت بهنام نیست! (خنده) یک روز زنگ زدم و فکر کنم خودش بود اما گفت بهنام جامجم است! همان روز به خانهاش رفتم و در زدم و ناگهان خودش در را باز کرد و گفت: «از جان من چه میخواهی؟! بیا تو کُشتی من را!» (خنده) و همین باعث شد که ابتدا رفاقت کنیم و بعد سبک و سیاق همدیگر را درک کردیم. بهنام همه فن حریف بود و هنوز هم اگر حوصله کار داشته باشد به نظرم میتواند موفق باشد.
با توجه به امکانات و فضای کمیکه برای تبلیغات داریم، هواداران عزیزم میتوانند جزئیات بیشتر در مورد برگزاری کنسرت و نحوه فروش بلیت را از طریق صفحه اینستاگرام من به آدرس saeidshahrouz_official و همچنین از طریق سایت ایران کنسرت دریافت کنند.
با وجود فراز و نشیبها و دوری دو ساله این خواننده از استیج، کنسرت او روز 22 تیر در فضای باز کاخ نیاوران برگزار میشود و در جریان گپی که با هم داشتیم، او نکاتی درباره این اجرا هم بیان کرد. این گفتگوی مفصل را حتماً تا پایان بخوانید.
- * در برخی مطالبی که درباره شما نوشته شده، خواندم که ظاهراً پدرتان با فعالیت موسیقایی شما مخالف بودند. درست است؟
- * شما در دوران جنگ به جبهه رفتید. بعضی از هنرمندانی به جبهه میرفتند، از هنرشان برای کارهای فرهنگی و تفریح رزمندگان استفاده میکردند. شما هم این کار را انجام میدادید؟
- * گویا در جبهه جانباز هم شدید ولی روی این مسئله مانوری ندادید. از امکاناتی که طبیعتاً برایتان بوده در زمینه موسیقی استفاده کردید؟
در میان خوانندههای پاپ، هیچکس شرایط من را ندارد چون دردهای زیادی از جبهه در بدن دارم. برای اولینبار میگویم که از لحاظ روحی و اعصاب مشکلاتی دارم و واقعاً یکی از دلایل کنسرتهای کم و آثار کم من همین است. این موارد به غیر از ترکشی است که در بدن دارم. ولی فقط با توکل به خدا زندگی میکنم. هیچ وقت این را نگفتم که بعد از خواندن روی صحنه، حالم چطور میشود. با سیلی صورت خودم را سرخ نگه میدارم. کلاً هم دوست ندارم خاطرات واقعیام از جبهه و جانبازی را با واقعیتهای مجازی و بیارزش الان عوض کنم.
- * ولی جالب است که بین خوانندههای پاپ، همیشه شوختر و با انرژیتر از بقیه هستید.
- * شاید به دلیل همین سابقه دفاع مقدس و تفکراتی که داشتید هیچ وقت از ایران نرفتید.
- * طی بیست سال اخیر فقط 4-5 بار به تلویزیون رفتهاید و کلاً آثارتان را بسیار کم پخش میکنند. دلیل خاصی دارد؟
در عین حال اگر تلویزیون نبود برای بسیاری از خوانندههای هم نسل من اتفاقی رخ نمیداد. همه آنها مورد حمایت بودند و اتفاقات خوبی برایشان رخ داد. آن خوانندهها از طریق تلویزیون برای خودشان کنسرتها و برنامههای ارگانی متعدد میگرفتند و اگر الان هم سرمایهای دارند بهاین دلیل است که با پول با ارزش آن دوره درآمد داشتند. من هم دیدم که از در راهم نمیدهند تصمیم گرفتم از پنجره وارد شوم! دیدم چه سبکی در موسیقی پاپ کم است و با تجربیات خودم و محبتهای «بهنام ابطحی» تصمیم گرفتیم کار بزرگی انجام دهیم. آلبوم «پسرای مشرقی» منتشر شد و یکی از معدود کارهای پاپ بود که مجوز «الف» گرفت و میتوانست اتفاقات بزرگی برایش رخ دهد و اغلب قابل پخش از تلویزیون بودند ولی یک کار را هم پخش نکردند و حمایتی صورت نگرفت. بحث تیتراژ سریال «نرگس» هم که بعدها به وجود آمد و در نهایت اجازه ندادند کار پخش شود.
- * با این وجود «پسرای مشرقی» هم بازخورد خوبی داشت.
- * درباره میزان فروش غزلک صحبتهای زیادی هست. یک جا به نقل از شما خواندم که پرفروشترین آلبوم تاریخ موسیقی بوده است. این اثر دقیقاً چقدر فروخت؟
- * کلکل زیادی هم با آلبوم «دهاتی» شادمهر عقیلی از لحاظ میزان فروش داشت!
- * یک نکته جالب درباره شما، روند سریع انتشار آثارتان است. کارها با فاصله کم منتشر میشدند. چطور با این سرعت میتوانستید آلبوم منتشر کنید؟ چون شنیدهام که آلبوم «پسرم» را در دو هفته تعطیلات نوروز جمع کردید!
- * احتمالاً یکی از دلایل سرعت بالای کارتان، درک متقابل شما و بهنام ابطحی بود. این تنظیمکننده آن سالها سرش خیلی شلوغ بود و با خیلی ها کار میکرد ولی چطور همدیگر را اینقدر خوب پیدا کرده بودید؟
من و بهنام ابطحی اول رفاقت کردیم و بعد همکار شدیم. آشنایی ما هم خیلی خندهدار بود! یک روز که برای خواندن اتود یک اثر به شرکت دارینوش رفته بودم، بهنام را دیدم. در مسیر برگشت با هم دوست شدیم و به خانهاش رسیدیم. من هم سعی کردم آدرسش را یاد بگیرم تا دوباره سراغش بیایم! چند مرتبه تلفن خانهاش را گرفتم و حالا نمیدانم خودش بود یا شخص دیگری که جواب میداد و میگفت بهنام نیست! (خنده) یک روز زنگ زدم و فکر کنم خودش بود اما گفت بهنام جامجم است! همان روز به خانهاش رفتم و در زدم و ناگهان خودش در را باز کرد و گفت: «از جان من چه میخواهی؟! بیا تو کُشتی من را!» (خنده) و همین باعث شد که ابتدا رفاقت کنیم و بعد سبک و سیاق همدیگر را درک کردیم. بهنام همه فن حریف بود و هنوز هم اگر حوصله کار داشته باشد به نظرم میتواند موفق باشد.
- * یعنی اگر الان هم کار کنید میتوانید قطعه موفقی تولید کنید؟
- * به نظر من بیانگیزگی خوانندههای دهه 70 به تنظیمکنندههای آن دوره هم سرایت کرد.
- * یکی از نکات در مورد کارهای سعید شهروز این است که شادمهر در دو آلبوم برایش آهنگسازی کرد. در حالی که او پیش از آلبومهای شما کارهایش را منتشر کرده و معروف شده بود.
- * کارهایی که در آن زمان منتشر کردید از لحاظ ترانه هم مورد توجه قرار میگرفت و مردم حفظ میکردند. روند انتخاب ترانهها چطور بود؟ و نکته جالب برای من این است که اکثر ترانههایتان در عین سادگی، مفهوم مثبت و عاشقانه داشتند.
- * در حقیقت خودتان پرودیوسر کارهایتان بودید.
- * گفتید که آقای سلطانی پس از آلبوم «پسرم» از شما خواست که تغییری در سبکتان ایجاد کنید. همین موضوع باعث شد که سه سال بعد در آلبوم «بیخوابی»، خودتان را کاملاً در اختیار تیم بهروز صفاریان و روزبه بمانی و مهدی یراحی قرار دهید؟
- * خیلیها میگویند «بیخوابی» از بهترین آلبومهای بعد از انقلاب است و سال 87 در اغلب نظرسنجیها به عنوان بهترین آلبوم سال انتخاب شد. اما چرا نتوانست فروش خیلی خوب آلبومهای قبلی شما را تکرار کند و بین عامه مردم نفوذ پیدا کند؟
- * پشیمان نیستید که تصمیمگیری را در اختیار آقای سلطانی و آن تیم قرار دادید؟ مثلاً نگفتید اگر خودم کارها را دست میگرفتم شرایط فرق میکرد؟
- * مهدی یراحی چندی پیش در گفتوگو با «موسیقی ما» درباره آلبوم بیخوابی گفته بود که سعید شهروز قالبی به خود گرفته بود و شاید اشتباه من و تیم تهیه آن آلبوم این بود که خواستیم او را به قالب خودمان نزدیک کنیم.
- * اینکه میگفتند شما بعد از انتشار این آلبوم افسرده شدید درست است؟
- * شما کارهای موفق زیادی در کارنامه دارید. میخواهم نظرتان را در مورد چند قطعه هیت این سالها که متعلق به دیگران است بدانم. از جمله «دنیا دیگه مثل تو نداره» بنیامین.
- * «خوشگل عاشق» فریدون آسرایی.
- * «دلقک» محمد اصفهانی.
- * «جز تو» محمد علیزاده.
- * اگر همین الان بخواهید یک آلبوم تولید کنید، از بین چهرههای جدید به سراغ چه کسانی میروید؟
- * انتخاب افراد در آن مجموعه بر عهده خودتان بود یا محمد کاظمی؟
- * از تجربه آلبوم «79» راضی هستید؟
- * این مقایسه خیلی زیاد بود و همین باعث شد که انتقاداتی زیادی هم به 79 وارد شود.
- * درباره بحث کنسرتهای سعید شهروز، سوالی که همیشه برای من بوده این است که با وجود موفقیتهای غزلک و آثار دیگر که اغلب پرفروش و پرمخاطب بودند، قاعدتاً باید خیلی بیشتر کنسرت برگزار میکردید. اما به جز مواردی که ذکر کردید دیگر چه دلایلی برای این آمار پایین وجود دارد؟
- * آخرین اجرایتان دو سال پیش برگزار شد و اکنون قصد دارید پس از دو سال در تهران روی صحنه بروید. دلیل این وقفه چه بود؟
- * چه برنامههایی برای این کنسرت دارید؟
با توجه به امکانات و فضای کمیکه برای تبلیغات داریم، هواداران عزیزم میتوانند جزئیات بیشتر در مورد برگزاری کنسرت و نحوه فروش بلیت را از طریق صفحه اینستاگرام من به آدرس saeidshahrouz_official و همچنین از طریق سایت ایران کنسرت دریافت کنند.
- * برای سال جاری قصد انتشار آهنگ یا آلبوم جدید دارید؟
- * طی چند سال اخیر خواننده جوانی بوده که کارش توجه شما را جلب کند؟
- * بعید میدانم رفاقتی که با خوانندههای نسل جدید داشته باشید.
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 24 خرداد 1396 - 09:27
دیدگاهها
چ دل پری داره اقای شهروز
سعید شهروز به چیزی که استحقاق صدا و تواناییش هست نرسید تو موسیقی به هیچ وجه...هرچند با کلی ترین ها تو کارنامه ش هنوزم بهترینه..صدا و احساس تکرار نشدنی
ستاره سرزمین احساس ❤ ❤ ❤
اکثر خواننده های الان انگشت کوچیکه شهروز و حامی و اصفهانی و مسیحا نمیشن...موسیقی ایران روز به روز ضعیف تر میشه
اگه با همون تیم یراحی بمانی صفاریان کارکنه یا تیم افکاری-بمانی-زمانی یا افکاری -مقدم-زمانی به نظرم میتونه به جایگاه اصلیش برگرده
کارهاتون رو اکثرا دوست داشتم
سعید جان مرسی که دوباره داری میدرخشی و میخوای که باشی بودن شما و همراهی شما به ما حس افتخار میده. بمان که ماندن تو واقعیست
خیلی مصاحبه ی خوبی بود ممنونم... سعید شهروز با گذشته و اخلاقی که دارن هیچ وقت فراموش نمیشن؛ هم شخصیتشون و هم آثارشون همیشه تو قلب و ذهن ما موندگاره... خیلی خوشحالم که تصمیم دارن موزیک ویدیوی قطعات بیخوابی رو بسازن.
آقای شهروز از اوج فاصله گرفتن و آلبوم آخرشون ترانه های ضعیفی داشت کاش با ترانه سراها و اهنگسازها وتنظیم کننده های خوب کار میکردن
سعیدشهروز بهترین و با احساس ترین خواننده پاپ ایران
همه با هم 22 تیر کنسرت ستاره سرزمین احساس
عاشقتم سعید جونم ❤❤❤❤
بهترین خواننده
با احساس،خوشتیپ،خاطره ساز ❤❤❤
درود بر سعید شهروز...رسیدن مجدد شما به اوج آرزوی ماست...شما یادآور روزهای خوش دوران نوجوانی مایی❤❤❤
سعید عشقه...بهترینه...صداش خاطره سازه
ای جانم سعید❤❤❤❤
آلبوم نشد،یه تک ترک با بهنام ابطحی و بهروز صفاریان بده برای ما قدیمیا تا خاطره بازی کنیم
ای کاش آشنایی با محمد کاظمی شکل نمی گرفت!
آلبوم بی خوابی بی نظیر بود و هنوزم هست
امیدوارم در کارهای جدیدتون آزمون و خطا رو به حداقل برسونید و با افرادی کار کنید که جوابشون رو پس داده اند
به نظر من اگه با علیرضا افکاری،مهدی یراحی،بهروز صفاریان کار کنید قطعا شاهد تکرار موفقیتهای گذشته و چه بسا بیشتر هم خواهیم بود
ایشون جز انگشت شمار خواننده هاییه که هنوزم با اینکه انرژی زیادی نمیذاره،بعصی کاراش هیت میشه.این یعنی چندقدم جلوتر از خیلی خواننده هاست
بی خوابی تکرار نشدنی ترین همکاری موسیقی پاپ تو ایران بود. یه آلبوم بی نظیر و شیک
سعید شهروز حقش خیلی بیشتر از ایناست
سعید شهروز بینظیره واقعا
مرد با اخلاق
با تشکر از تیم موسیقی ما بابت این گفتگوی جذاب... برای نسل ما امثال سعید شهروز خاطره ساز لحظه های نابی هستن که تکرار نشدنیه... خواننده هایی که تنها تریبون آنها مصاحبه های گاه و بی گاه با نشریاتی نظیر مهد ایران،محک،اتفاق نو،همدل و ترانه ماه بود و ما به عنوان مخاطب چشم انتظار خواندن خبری در این نشریات... شور و اشتیاقی که در آن برهه برای انتشار کار جدیدی از این نسل در میان ما به وجود می آمد غیرقابل وصف است... دلم برای آن روزها تنگ می شه... روزهایی که مثل برق و باد گذشت تا ما بمانیم و خاطراتی که دیگر تکرار نخواهند شد.
با آرزوی موفقیت برای سعید شهروز عزیز در راه و برنامه های جدیدی که تصمیم به اجرای آنها داره.
هيچ چيز و هيچ كس جاي شما رو براي ما نخواهد گرفت ،خوشحالم كه در بهترين دوران زندگي ،بهترين خاطراتم با آهنگ ها و صداي دلنشين شما بوده ، و اين هيچ وقت فراموش شدني نيست .?
آقای شهروز خواننده خوب محترمی هستن ولی باید واقع گرا بود. هیچ چیزی نمیتونه تو شنیده شدن یک اثر تاثیر بذاره و این آلبومی ک ایشون میگن تو سال 87 یکی از مانع های شنیده شدن آلبوم من شد اسمش بود "یه شاخه نیلوفر" اولین آلبوم رسمی محـــسن چـــاوشی. و تا اونجایی که میدونم جزو 3 آلبوم پرفروش موسیقی ایران شد و اکثر نظرسنجی های سال این آلبوم رو بهترین آلبوم سال معرفی کردن.
افزودن یک دیدگاه جدید