گفتوگو با بچههای «دال» در آستانه کنسرت اردیبهشتماه و به بهانه یک سالگی آلبوم «گذر اردیبهشت»
در گروهمان رئیس نداریم!
موسیقی ما - گروههایی که در ایران با نام «تلفیقی» معرفی میشوند، اصولاً پرانرژیاند. اما در گروه «دال» علاوه بر این انرژی، رفاقت جالبی هم جریان دارد که باعث میشود همیشه با هم همهجا بروند و هر جا که میروند، حسابی پر سر و صدا باشند! آنها سعی کردهاند همین حس رفاقت را در کارهایشان هم داشته باشند و یک سال پیش با همین دیدگاه، آلبوم «گذر اردیبهشت» را منتشر کردند. «شایان شکرآبی»، «غزل مهدوی»، «امین هدایتی»، «یزدان بهمنی» و «میلاد سعدی» پنج عضو اصلی گروه «دال» یک سال پس از انتشار آلبوم اولشان، مهمان دفتر سایت «موسیقی ما» بودند. با آنها درباره آثارشان، استراتژیشان و همچنین برنامههای آیندهشان گپ زدیم و به قول بچههای تلفیقی معاشرت کردیم! دیدار ما با بچههای «دال» در حالی انجام شد که آنها برای کنسرت 12 و 13 اردیبهشت در تالار وحدت آماده میشوند. اجرایی که قرار است با حضور «میلاد درخشانی» به عنوان خواننده و نوازنده مهمان برگزار و از طریق سامانه «حام» به صورت رایگان پخش زنده شود.
در این گفتوگو با بچههای «دال» حسابی شوخی و خنده داشتیم و البته بحثهای جدی ما هم در مورد بازار موسیقی و برخی حواشی بود که میخوانید.
شایان: ما در گروهمان رئیس نداریم! ممکن است برخی افراد در گروه، کارهای بیشتری انجام دهند؛ اما کسی را نداریم که بخواهد حرف آخر را بزند. خیلی وقتها شده که من نظری میدهم اما افراد دیگر نظرات متفاوتی دارند و حس میکنم که درست میگویند و آن بحث تمام میشود.
غزل: این پنج نفر، به دلیل اینکه سالهای زیادی کنار هم بودهاند، اختلاف نظرات حداقلی دارند. معمولاً هم اختلاف نظرها را با حرف حل میکنیم و گاهی هم با رأیگیری. خردجمعی، سرپرست گروه ما است و به همین دلیل، فکر میکنیم قدمهایی که تا الان برداشتهایم، درست بوده است.
شایان: خدا را شکر نه معروف هستیم و نه پول داریم! پس برویم سراغ سوال بعدی!
یزدان: فراز و نشیب این کار بسیار زیاد و عجیب است و به همین دلیل، نمیتوانیم بگوییم که تا سالها بعد در کنار هم هستیم! چون نمیدانیم که چه پیش میآید و همانطور که غزل گفت، این پیشبینیها را کردهایم تا از اختلافات جلوگیری شود.
شایان: فکر میکنم اینکه ما تهیهکننده -به معنای مرسومش در بازار- نداریم، نکته مثبتی است. چون مدیریت اشتباه تهیهکننده هم باعث بروز اختلاف در گروهها میشود. علی رضوی هم به عنوان یک عضو کنار ما حضور دارد و باعث انسجام بیشتر ما شده و همگی کنار هم کارها را مدیریت میکنیم.
میلاد: در مورد بحث تقسیم محبوبیت، باید بگویم که ما اعتقاد داریم اگر «دال» موفق شود، قطعاً همه ما موفق خواهیم بود. ولی بههرحال بدیهی است که مثلاً امین هدایتی را بیشتر از من بشناسند.
امین: همیشه سعی میکنیم که بحران محبوبیت نداشته باشیم.
میلاد: مثلاً اجازه نمیدهیم امین صحبت کند! (خنده) از ابتدای مصاحبه هم که میبینید ساکت است!
شایان: کار حرفهای اگر بازگشت مالی نداشته باشد، فایده ندارد؛ اما وجود سرمایه باعث میشود که کیفیت کار ما بهتر شود و قطعاً با پول مشکلی نداریم. اما همیشه با پروسه حضور تهیهکننده مشکلاتی داشتهایم. چون کمیّت افزایش پیدا میکند اما از کیفیت کاسته میشود. نهایتاً هم یک موج شکل خواهد گرفت که به مدت دو سه سال سالنهای کشور را منفجر میکند و بعداً هیچ اسمی از آنها باقی نمیماند. ما میگوییم که با یک روند آهسته و پیوسته جلو برویم و به دغدغه اصلی خودمان که موسیقی و کیفیت است، فکر کنیم. فکر به پول و شهرت، در مراحل بعدی کار ما قرار دارد.
یزدان: آنطور که «بیتلز» یا «ریدیو هِد» تهیهکننده داشتهاند، در ایران هم چنین شخصی داریم؟
میلاد: در نهایت، این حرکت رو به جلو است. ما به عنوان یک گروه آلبوم اولی، اگر آلبوم اول خودمان را به تهیهکنندهها میدادیم، سرمان کلاه میرفت. ما ترجیح دادهایم فعلاً مستقل حرکت کنیم و خودمان تهیهکننده خودمان باشیم.
یزدان: البته اینکه ما پیدا نکردهایم، دلیلی بر نبودنش نیست.
شایان: ما سیستم تهیهکنندگی را درون گروه داریم. چون پشت ما یک مدیر برنامه است و پشت او یک تیم بزرگ اجرایی قرار دارد. همه این اتفاقات به صورت مستقل رخ میدهد و وابسته به فرد خاصی نیست.
شایان: فکر میکنم تکتک ویژگیهای شخصیتی و خاطرات و تحصیلات بچههای «دال» در خلق آهنگها تأثیرگذار است.
خاستگاه همه گروههای تلفیقی، موسیقی ایرانی است، پس شباهت بین آنها هم طبیعی است
میلاد: ما از چیزهای زیادی تأثیر میگیریم و قصد هم نداریم هیچ سبک یا دیدگاهی را نهی کنیم. دلیل استفاده از فضاهای الکترونیک هم فقط این است که پیشرفت و حرکت رو به جلو داشته باشیم.
شایان: البته ما سعی کردهایم خلاقیتهای منحصربهفردی هم داشته باشیم. مثلاً استفاده از ساز «هنگدرام». در حالی که این ساز کاملاً مدرن و جدید است. هر چند ما با کسی مسابقه نداریم و نمیخواهیم کارهایی که آنها انجام ندادهاند را انجام دهیم. این مخاطب است که در مورد کار ما قضاوت میکند که نوگرایانه هست یا نه.
یزدان: ببینید به کار بردن واژه نوگرایانه، بهشدت وابسته به یکسری اِلِمانهای خاص است و به نظرم میتواند ادعای خیلی ترسناکی باشد.
شایان: اصلاً اشکالی هم ندارد. مگر شباهت داشتن ایرادی دارد؟
شایان: من فکر میکنم این جریانی که شکل گرفته، بیان دیگری از موسیقی پاپ است که موسیقی روز و پاپیولار شده است. این یعنی موزیک پاپ از شکلی که در دهه هشتاد داشته، در حال فاصله گرفتن است و وارد دهه دیگری شده. آنقدرها هم قضیه پیچیده نیست که دائماً بخواهند گروهها را با هم مقایسه کنند. مگر خوانندههای دهه هشتاد را تا این اندازه با هم مقایسه میکردند؟ در حالی که صداها، ترانهها و تنظیمها همه تکراری بودند. این هم همین است و موسیقی پاپ دهه نود به این سمت رفته است. حالا ما به عنوان جوانهایی که موسیقی کار میکنیم، در حال آزمون و خطا هستیم. ممکن است یک جاهایی شبیه هم باشیم و ممکن است یک جاهایی از موسیقی روز دنیا ایده بگیریم. چرا که نه؟ بگذاریم هر اتفاقی که جوانها به ذهنشان میرسد، بدون ترس انجام دهند. آنقدر این اتفاق افتاده که ما برای قدم برداشتن ترس داریم.
غزل: این ذرهبین قویتر است. چون تعداد فعالان این ژانر کم است و مخاطب عام هم خیلی متوجه این تفاوتها نمیشود. شما میگویید صداها شبیه هم است اما در همین سه، چهار گروه اگر به آنها نگاه کنید، تفاوتهای خیلی فاحشی ممکن است در بینشان دیده شود.
شایان: همه ما ایرانی هستیم و موسیقی ایرانی کار کردهایم. توقع دارید چه صدایی از موسیقی تلفیقی ما بشنوید؟ این را هم باید در نظر گرفت که به گوش مخاطب غیرمتخصص ممکن است تفاوتی بین سمفونیهای موتزارت و بتهوون به چشم نیاید؛ اما مخاطب متخصص متوجه تفاوتها و ظرافتهای هنر آنها میشود.
امین: من از چیزی که در ردیف آواز ایرانی یاد گرفتهام، فقط به عنوان یک رنگ در آوازهای «دال» استفاده میکنم. در بخش وکال وارد اتفاقاتی شدهایم که در آلبوم دوم محسوستر خواهد بود. سعی کردم رویکرد متفاوتی داشته باشم و هیچ ادعایی هم ندارم. کاملاً هوشمندانه در حال خلق اتفاقاتی روی وکال هستیم تا فاصله بیشتری با دیگر گروهها بگیریم.
شایان: حتی اگر شباهتی هم به نظرتان میرسد، انتقادی به این شباهت نیست. این شباهت طبیعی است چون خاستگاه همه گروههای تلفیقی، موسیقی ایرانی است.
یزدان: اما بدونشک اگر شما چنین استنباطی دارید، کاملاً درست است؛ چون قطعاً بیشتر از ما موسیقی گوش کردهاید. اگر این را به عنوان دغدغهای که در آینده میتوان حیات گروههای تلفیقی را تحتالشعاع قرار دهد بیان میکنید، حرف کاملاً درستی است و این اتفاق میتواند بیفتد. اگر این سؤال را در قالب «دال» بخواهیم جواب دهیم، تمام تلاش ما این است که چارچوب و دیواری دور خومان نکشیم و این متفاوت بودن را اینگونه به تصویر بکشیم؛ نه اینکه بیاییم و یک کار عجیب و غریب انجام دهیم.
شایان: البته این نظر غزل بود و حالا نظر من را هم بشنوید! (خنده) موافقم و فکر میکنم این رابطه، کار را راحت کرده؛ چون میتوانیم کوچکترین مسائل گروه را با هم مطرح کنیم. اما میخواهم بگویم ازدواج من با غزل، در شکوفایی آهنگسازیام مؤثر بود. چون قبل از غزل، به آن صورت آهنگسازی نمیکردم؛ ولی وجود او باعث شد این انگیزه را پیدا کنم و شانس خودم را در آهنگسازی امتحان کنم. بودنش در کنارم توانست این قضیه را روز به روز جلو ببرد. همچنین در گروه «دال» هم که این روند به شکل متفاوتی با حضور بچهها جلو رفت.
غزل: برای من هم اینطور بود؛ چون من قبلاً غزلسرا بودم و خودم هم با موسیقی ارتباط عمیقی دارم. اما وقتی با یک آهنگساز زندگی میکنم، برایم انگیزه میشود که ترانه بنویسم. پیش از «دال» هم ما همکاریهایی داشتیم که در قالب این گروه با حضور بچهها شکل نوتری به خود گرفت.
میلاد: همیشه از بیرون خیلیها منتظرند که ما یک نفر را به عنوان همهکاره معرفی کنیم؛ اما اینگونه نیست. چون همهچیز با خرد جمعی شکل میگیرد. به همین دلیل، باورِ شیوه فعالیت گروه دال برای خیلیها سخت است.
یزدان: البته ما نمیدانیم در گروههای دیگر چه میگذرد و فقط میتوانیم در مورد خودمان صحبت کنیم.
تهدیدی که به فرصت تبدیل شد!
شایان: از ابتدا قرار نبود که همیشه این کار دوصدایی خوانده شود؛ ولی فرصتی بود که سورپرایزی برای مخاطبان باشد.
شایان: در رونماییها هم که خواننده مهمان نداشتیم، من این کار را خودم با امین میخواندم تا آن تضاد ایجاد شود.
میلاد: خیلی وقتها از این اجرای دوصدایی استفاده تبلیغاتی نکردهایم و تا شبِ کنسرت اعلام نکردهایم که خواننده مهمان ما کیست. مثلاً اشکان خطیبی را اعلام نکردیم.
در این گفتوگو با بچههای «دال» حسابی شوخی و خنده داشتیم و البته بحثهای جدی ما هم در مورد بازار موسیقی و برخی حواشی بود که میخوانید.
- ابتدای گفتوگو به ما تأکید کردید که شخصی به اسم «سرپرست» ندارید و اصولاً همه کارها را گروهی انجام میدهید. فکر میکنم کار گروهی دغدغه بزرگی برای شما باشد.
شایان: ما در گروهمان رئیس نداریم! ممکن است برخی افراد در گروه، کارهای بیشتری انجام دهند؛ اما کسی را نداریم که بخواهد حرف آخر را بزند. خیلی وقتها شده که من نظری میدهم اما افراد دیگر نظرات متفاوتی دارند و حس میکنم که درست میگویند و آن بحث تمام میشود.
غزل: این پنج نفر، به دلیل اینکه سالهای زیادی کنار هم بودهاند، اختلاف نظرات حداقلی دارند. معمولاً هم اختلاف نظرها را با حرف حل میکنیم و گاهی هم با رأیگیری. خردجمعی، سرپرست گروه ما است و به همین دلیل، فکر میکنیم قدمهایی که تا الان برداشتهایم، درست بوده است.
- تقریباً تمامی گروههای موسیقی در ایران با همین روند کاری شما آغاز میکنند؛ اما وقتی پولساز میشوند و مسائل مالی جدی میشود، شرایط کارشان کلاً تغییر میکند. یکی از آنها مشکل تقسیم محبوبیت است که اتفاقی مرسوم در گروههای پرمخاطب است.
شایان: خدا را شکر نه معروف هستیم و نه پول داریم! پس برویم سراغ سوال بعدی!
- اما بههرحال شما باید یک دورنمایی از آینده داشته باشید.
یزدان: فراز و نشیب این کار بسیار زیاد و عجیب است و به همین دلیل، نمیتوانیم بگوییم که تا سالها بعد در کنار هم هستیم! چون نمیدانیم که چه پیش میآید و همانطور که غزل گفت، این پیشبینیها را کردهایم تا از اختلافات جلوگیری شود.
شایان: فکر میکنم اینکه ما تهیهکننده -به معنای مرسومش در بازار- نداریم، نکته مثبتی است. چون مدیریت اشتباه تهیهکننده هم باعث بروز اختلاف در گروهها میشود. علی رضوی هم به عنوان یک عضو کنار ما حضور دارد و باعث انسجام بیشتر ما شده و همگی کنار هم کارها را مدیریت میکنیم.
میلاد: در مورد بحث تقسیم محبوبیت، باید بگویم که ما اعتقاد داریم اگر «دال» موفق شود، قطعاً همه ما موفق خواهیم بود. ولی بههرحال بدیهی است که مثلاً امین هدایتی را بیشتر از من بشناسند.
امین: همیشه سعی میکنیم که بحران محبوبیت نداشته باشیم.
میلاد: مثلاً اجازه نمیدهیم امین صحبت کند! (خنده) از ابتدای مصاحبه هم که میبینید ساکت است!
- یعنی قصد ندارید به آن شکل مرسوم با تهیهکننده یا کسی که برایتان پولساز باشد، کار کنید؟
شایان: کار حرفهای اگر بازگشت مالی نداشته باشد، فایده ندارد؛ اما وجود سرمایه باعث میشود که کیفیت کار ما بهتر شود و قطعاً با پول مشکلی نداریم. اما همیشه با پروسه حضور تهیهکننده مشکلاتی داشتهایم. چون کمیّت افزایش پیدا میکند اما از کیفیت کاسته میشود. نهایتاً هم یک موج شکل خواهد گرفت که به مدت دو سه سال سالنهای کشور را منفجر میکند و بعداً هیچ اسمی از آنها باقی نمیماند. ما میگوییم که با یک روند آهسته و پیوسته جلو برویم و به دغدغه اصلی خودمان که موسیقی و کیفیت است، فکر کنیم. فکر به پول و شهرت، در مراحل بعدی کار ما قرار دارد.
یزدان: آنطور که «بیتلز» یا «ریدیو هِد» تهیهکننده داشتهاند، در ایران هم چنین شخصی داریم؟
- شاید به آن مفهوم پرودیوسر نداشته باشیم؛ اما هستند کسانی که برای رسیدن به آن جایگاه تلاش میکنند.
میلاد: در نهایت، این حرکت رو به جلو است. ما به عنوان یک گروه آلبوم اولی، اگر آلبوم اول خودمان را به تهیهکنندهها میدادیم، سرمان کلاه میرفت. ما ترجیح دادهایم فعلاً مستقل حرکت کنیم و خودمان تهیهکننده خودمان باشیم.
- تا چه زمانی با این روند جلو میروید؟
- به نظر میآید که دوست دارید کاملاً خلاف جهت آب شنا کنید!
یزدان: البته اینکه ما پیدا نکردهایم، دلیلی بر نبودنش نیست.
شایان: ما سیستم تهیهکنندگی را درون گروه داریم. چون پشت ما یک مدیر برنامه است و پشت او یک تیم بزرگ اجرایی قرار دارد. همه این اتفاقات به صورت مستقل رخ میدهد و وابسته به فرد خاصی نیست.
- برسیم به محتوای آثار گروه «دال» و اینکه از مضامینی مثل صلح و شهر و عشقهای عجیب میخوانید که کمتر کسی سراغ آنها رفته است.
- غزل! شما در سرودن ترانهها، تخصص روانشناسی را هم دخیل میکنی؟
شایان: فکر میکنم تکتک ویژگیهای شخصیتی و خاطرات و تحصیلات بچههای «دال» در خلق آهنگها تأثیرگذار است.
خاستگاه همه گروههای تلفیقی، موسیقی ایرانی است، پس شباهت بین آنها هم طبیعی است
- چند وقت است که در تنظیم کارها به سراغ فضای الکترونیک رفتهاید که اولین رونمایی از آن در قطعه «فصل آخر» بود. بازار و خواسته مخاطب، شما را به این سمت برد یا اینکه حس کردید از این به بعد نیاز به فضای الکترونیک دارید؟
میلاد: ما از چیزهای زیادی تأثیر میگیریم و قصد هم نداریم هیچ سبک یا دیدگاهی را نهی کنیم. دلیل استفاده از فضاهای الکترونیک هم فقط این است که پیشرفت و حرکت رو به جلو داشته باشیم.
شایان: البته ما سعی کردهایم خلاقیتهای منحصربهفردی هم داشته باشیم. مثلاً استفاده از ساز «هنگدرام». در حالی که این ساز کاملاً مدرن و جدید است. هر چند ما با کسی مسابقه نداریم و نمیخواهیم کارهایی که آنها انجام ندادهاند را انجام دهیم. این مخاطب است که در مورد کار ما قضاوت میکند که نوگرایانه هست یا نه.
- خودتان فکر میکنید با توجه به اتفاقاتی که در موسیقی تلفیقی میافتد، کاری که شما انجام میدهید، نوگرایانه و جدید است؟
- بههرحال این قطعات را شما خلق میکنید و طبیعتاً اتفاقاتی که در این حوزه در جامعه میافتد را هم باید بشنوید.
- منظور من همین جامعه کوچکی است که در موسیقی تلفیقی ایران وجود دارد.
یزدان: ببینید به کار بردن واژه نوگرایانه، بهشدت وابسته به یکسری اِلِمانهای خاص است و به نظرم میتواند ادعای خیلی ترسناکی باشد.
- خب اجازه بدهید سؤالم را جور دیگری بپرسم. فکر میکنید کارهایی که شما انجام میدهید، چقدر شبیه اتفاقاتی است که الان در این حوزه شنیده میشود.
- در سالهای اخیر، این موضوع که موسیقی پاپ به تکرار رسیده، مکرراً شنیده میشود ولی به نظر میرسد موسیقی تلفیقی خیلی سریعتر به تکرار رسیده است. شاید حدود شش، هفت سال است که گروههای تلفیقی توانستهاند تا این حد پاپیولار شوند و موج جدیدی راه بیاندازند. اما هر چه بیشتر جلو میرویم، گروههایی میآیند که کمتر حرف جدیدی برای گفتن دارند و به لحاظ سونوریته (صدادهی) تفاوت زیادی با قبلیها ندارند.
شایان: اصلاً اشکالی هم ندارد. مگر شباهت داشتن ایرادی دارد؟
- به هر حال موسیقی آلترناتیو به گونهای است که به نظر میرسد دست موزیسینها در آن بازتر است و میتوانند حتی از سبکهای مختلفی در آن استفاده کنند. برای همین انتظار میرود اتفاقهای جدیدی در آن بشنویم، نه اینکه گروهها صرفاً یکدیگر را تکرار کنند.
شایان: من فکر میکنم این جریانی که شکل گرفته، بیان دیگری از موسیقی پاپ است که موسیقی روز و پاپیولار شده است. این یعنی موزیک پاپ از شکلی که در دهه هشتاد داشته، در حال فاصله گرفتن است و وارد دهه دیگری شده. آنقدرها هم قضیه پیچیده نیست که دائماً بخواهند گروهها را با هم مقایسه کنند. مگر خوانندههای دهه هشتاد را تا این اندازه با هم مقایسه میکردند؟ در حالی که صداها، ترانهها و تنظیمها همه تکراری بودند. این هم همین است و موسیقی پاپ دهه نود به این سمت رفته است. حالا ما به عنوان جوانهایی که موسیقی کار میکنیم، در حال آزمون و خطا هستیم. ممکن است یک جاهایی شبیه هم باشیم و ممکن است یک جاهایی از موسیقی روز دنیا ایده بگیریم. چرا که نه؟ بگذاریم هر اتفاقی که جوانها به ذهنشان میرسد، بدون ترس انجام دهند. آنقدر این اتفاق افتاده که ما برای قدم برداشتن ترس داریم.
غزل: این ذرهبین قویتر است. چون تعداد فعالان این ژانر کم است و مخاطب عام هم خیلی متوجه این تفاوتها نمیشود. شما میگویید صداها شبیه هم است اما در همین سه، چهار گروه اگر به آنها نگاه کنید، تفاوتهای خیلی فاحشی ممکن است در بینشان دیده شود.
- اجازه بدهید با حرف آخر شما موافق نباشم. مثلاً به نظر نمیرسد صدایی که از گروه «دال» شنیده میشود، به لحاظ سونوریته با گروهی مثل «پالت» تفاوت محسوسی داشته باشد.
شایان: همه ما ایرانی هستیم و موسیقی ایرانی کار کردهایم. توقع دارید چه صدایی از موسیقی تلفیقی ما بشنوید؟ این را هم باید در نظر گرفت که به گوش مخاطب غیرمتخصص ممکن است تفاوتی بین سمفونیهای موتزارت و بتهوون به چشم نیاید؛ اما مخاطب متخصص متوجه تفاوتها و ظرافتهای هنر آنها میشود.
امین: من از چیزی که در ردیف آواز ایرانی یاد گرفتهام، فقط به عنوان یک رنگ در آوازهای «دال» استفاده میکنم. در بخش وکال وارد اتفاقاتی شدهایم که در آلبوم دوم محسوستر خواهد بود. سعی کردم رویکرد متفاوتی داشته باشم و هیچ ادعایی هم ندارم. کاملاً هوشمندانه در حال خلق اتفاقاتی روی وکال هستیم تا فاصله بیشتری با دیگر گروهها بگیریم.
شایان: حتی اگر شباهتی هم به نظرتان میرسد، انتقادی به این شباهت نیست. این شباهت طبیعی است چون خاستگاه همه گروههای تلفیقی، موسیقی ایرانی است.
یزدان: اما بدونشک اگر شما چنین استنباطی دارید، کاملاً درست است؛ چون قطعاً بیشتر از ما موسیقی گوش کردهاید. اگر این را به عنوان دغدغهای که در آینده میتوان حیات گروههای تلفیقی را تحتالشعاع قرار دهد بیان میکنید، حرف کاملاً درستی است و این اتفاق میتواند بیفتد. اگر این سؤال را در قالب «دال» بخواهیم جواب دهیم، تمام تلاش ما این است که چارچوب و دیواری دور خومان نکشیم و این متفاوت بودن را اینگونه به تصویر بکشیم؛ نه اینکه بیاییم و یک کار عجیب و غریب انجام دهیم.
- آهنگساز (شایان) و شاعر (غزل) گروه «دال» با یکدیگر زن و شوهر هستند که این موضوع میتواند جالب باشد. پروسه ساخت این قطعات چهطور بین شما شکل میگیرد؟
شایان: البته این نظر غزل بود و حالا نظر من را هم بشنوید! (خنده) موافقم و فکر میکنم این رابطه، کار را راحت کرده؛ چون میتوانیم کوچکترین مسائل گروه را با هم مطرح کنیم. اما میخواهم بگویم ازدواج من با غزل، در شکوفایی آهنگسازیام مؤثر بود. چون قبل از غزل، به آن صورت آهنگسازی نمیکردم؛ ولی وجود او باعث شد این انگیزه را پیدا کنم و شانس خودم را در آهنگسازی امتحان کنم. بودنش در کنارم توانست این قضیه را روز به روز جلو ببرد. همچنین در گروه «دال» هم که این روند به شکل متفاوتی با حضور بچهها جلو رفت.
- *عاشق شدی و بعد آهنگساز شدی؟!
غزل: برای من هم اینطور بود؛ چون من قبلاً غزلسرا بودم و خودم هم با موسیقی ارتباط عمیقی دارم. اما وقتی با یک آهنگساز زندگی میکنم، برایم انگیزه میشود که ترانه بنویسم. پیش از «دال» هم ما همکاریهایی داشتیم که در قالب این گروه با حضور بچهها شکل نوتری به خود گرفت.
- بچهها! تا به حال شده که شایان و غزل دعوا کنند و شما بین دعوای زن و شوهری آنها بمانید و کار گروه معطل بماند؟!
- همه بچهها در شعر و آهنگسازی نظر میدهند؟
میلاد: همیشه از بیرون خیلیها منتظرند که ما یک نفر را به عنوان همهکاره معرفی کنیم؛ اما اینگونه نیست. چون همهچیز با خرد جمعی شکل میگیرد. به همین دلیل، باورِ شیوه فعالیت گروه دال برای خیلیها سخت است.
- البته الان دیگر چند سال است همین گروههای تلفیقی، آهنگسازی و ترانهسرایی و تنظیم را به شکل گروهی انجام میدهند.
یزدان: البته ما نمیدانیم در گروههای دیگر چه میگذرد و فقط میتوانیم در مورد خودمان صحبت کنیم.
تهدیدی که به فرصت تبدیل شد!
- شما در هر کنسرت، یک خواننده مهمان دارید که قطعه «آوازم را میرقصیدی» را با امین اجرا میکند. این ایده از کجا آمد؟
شایان: از ابتدا قرار نبود که همیشه این کار دوصدایی خوانده شود؛ ولی فرصتی بود که سورپرایزی برای مخاطبان باشد.
شایان: در رونماییها هم که خواننده مهمان نداشتیم، من این کار را خودم با امین میخواندم تا آن تضاد ایجاد شود.
- دوست دارید دیگر چه کسانی این کار را با شما بخوانند؟
- البته این اتفاق میتواند به شما کمک هم بکند.
میلاد: خیلی وقتها از این اجرای دوصدایی استفاده تبلیغاتی نکردهایم و تا شبِ کنسرت اعلام نکردهایم که خواننده مهمان ما کیست. مثلاً اشکان خطیبی را اعلام نکردیم.
- راستی شایان به خاطر «دال» تا الان چهقدر اضافه خدمت خوردهای؟!
- از این محیطها هم برای آهنگسازی الهام میگیری؟
- غزل! شما نوازنده پیانو هم هستی. چرا در کنسرتهای «دال» روی صحنه نمیروی؟
- آلبوم دوم در چه مرحلهای است؟
- آلبومتان امسال منتشر میشود؟
منبع:
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 13 اردیبهشت 1396 - 08:00
افزودن یک دیدگاه جدید