با اجرای قطعاتی از بنان، فرهاد، کوروس سرهنگزاده، رامش، میلاد درخشانی و...
اولین کنسرت هنگامه قاضیانی در تالار وحدت برگزار شد
موسیقی ما - چندی پیش هنگامه قاضیانی در صفحه شخصی خود عکسهایی با چند نوازنده خانم منتشر کرد و نوید خبرهای خوبی را به طرفداران خود داد. کسانی که با فعالیتهای این بازیگر سینما و تلویزیون آشنایی داشتند، میدانستد که او پیش از این در فیلم «من مادر هستم» به کارگردانی فریدون جیرانی، در یک بخش قطعهای را به عنوان «لالایی» خوانده و با این پیشفرض، احتمالاً قرار است برای اولینبار کنسرت مستقل خود را برگزار کند و سرانجام روز شنبه 19 دیماه، این بازیگر تئاتر در تالار وحدت کنسرتی ویژه بانوان به تهیهکنندگی سپهر صاحبی (موسسه رنگین کمان هنر جوان) اجرا کرد و ترانههای قدیمی ایرانی را با تنظیمهای رضا تاجبخش روی صحنه برد.
تالار وحدت؛ خارجی
روز شنبه 19 دیماه ساعت 3 بعدازظهر؛ تالار وحدت برای افرادی که معمولاً «شبها» برای دیدن برنامههای مورد علاقه خود به آنجا میروند، ظاهری کاملاً تازه و عجیب پیدا کرده بود. بنرهای بزرگی جلوی درهای شیشهای تالار آویزان شده بود و به این ترتیب هیچگونه راهی برای دیدن سالن انتظار از بیرون وجود نداشت و در جلوی یکی از درهای ورودی سالن صفهای طولانی بانوانی دیده میشد که منتظر بودند تا موبایل خود را تحویل دهند و شمارهای برای آن دریافت کنند تا به این ترتیب شرایط برای برگزاری یک کنسرت زنانه و کاملاً امن مهیا شود!
تالار وحدت؛ داخلی
داخل سالن چهرههای مختلف سینما و تلویزیون برای دیدن چهره دیگری از همکار خود به تالار وحدت آمده بودند که تعدادشان هم کم نبود. از بانو گلاب آدینه، شیرین بینا، فاطمه گودرزی، مرجانه گلچین، مرجان شیرمحمدی، ستاره اسکندری، ژاله صامتی، شقایق فراهانی، فریبا کوثری، کمند امیرسلیمانی گرفته تا هنرمندان دیگری چون نسیم ادبی، سوسن شریعتی (دختر دکتر علی شریعتی که در سالن با تشویقهای ممتد مخاطبان روبهرو شد)، تینا پاکروان و...
استیج تالار وحدت کاملاً ساده و بدون هیچگونه دکوری، پذیرای بانوان نوازندهای بود که پیش از حضور هنگامه قاضیانی، یک قطعه اینسترومنتال و پرانرژی نواختند و بعد از آن بود که هنگامه با پیراهنی سراسر زرشکی روی استیج آمد و شروع به خواندن قطعه ترکی «ساریگلین» کرد.
این اولین تجربه خواندن هنگامه قاضیانی -که گروهی را هم با نام خودش در ارشاد ثبت کرده- بود و به همین دلیل، در ابتدا کمی صدایش نامطمئن بود؛ اما رفتهرفته توانست صدای خود را پیدا کند و در قطعه «آسمان آبی» با مطلع «بعد از او دیگر نمیخواهم، آفتاب آسمان را» و «زائر» با شعری از محمد صالحعلا و آهنگسازی ناصر چشمآذر، توانست اوج صدای خود را نشان دهد.
هنگامه قاضیانی برای این اجرا تصمیم گرفته بود منتخبی از قطعات خاطرهانگیز سالهای گذشته را روی صحنه ببرد که برای آغاز و حضورش در این عرصه میتوانست تصمیم درستی باشد. هرچند که در طول اجرا اعلام کرد در آینده کمکم به سمت تولید قطعات خودمان میرویم و همهچیز اعم از آهنگسازی، شعر و تنظیم از خودمان خواهد بود.
قاضیانی با وجود صدای خوبش، دورههای تخصصی آواز را سپری نکرده و تنها به دلیل علاقهاش به موسیقی وارد این حوزه شده است. او از یک صدای متزوسوپرانو برخوردار است و به خوبی میتواند از عهده خواندن نتهای بالا برآید؛ اما با این وجود، در قطعه «مرغ سحر» برخلاف قطعههای دیگر، با وجود تنظیمهای ساده و مدرنی که رضا تاجبخش برای قطعات انجام داده بود، خیلی نتوانست جان کلام را آنطور که باید ادا کند.
تاجبخش برای این رپرتوار، تلفیقی از سازهای ایرانی و غربی را در نظر گرفته بود و تنظیمهای مدرن و نسبتاً سادهای را برای این قطعات خاطرهانگیز انجام داده بود و قاضیانی هم خیلی نیاز به اجرای تحریرهای دشوار نداشت.
«ساری گلین»، «مرغ سحر»، «اشارات نظر»، «به سوی تو»، «مرغ سحر»، «گلنار»، «آسمان آبی»، «زائر»، «شب مهتاب»، «بوی عیدی»، «بهار دلنشین» و «لالایی» قطعاتی بودند که توسط ترانه پوریوسف (نوازنده فلوت و سرپرست گروه)، مژگان ابوالفتحی (کاخن، دایره و پرکاشن)، ندا بهزاد (کاخن، تنبک و پرکاشن)، گلبرگ پرویزی (گیتار باس)، پانیذ شفائی (کلارینت)، غزاله شیرازی (ویلنسل)، یلدا صمدی (پیانو) و آذین ملکزاده (کمانچه) به خوانندگی هنگامه قاضیانی اجرا شدند.
البته این نوازندگان برای این پروژه دور هم جمع شدهاند و به این معنا نیست که گروه ثابت هنگامه قاضیانی هستند. علاوه بر این، احتمال دارد پیش از عید هم، این گروه یکبار دیگر در تالار وحدت روی صحنه بروند.
نام رضا تاجبخش به عنوان تنظیمکننده قطعات این کنسرت توسط هنگامه قاضیانی خوانده شد و گفت: «فکر میکردم در روزهای تمرین خیلی اذیت شویم؛ اما رضا تاجبخش فضایی برای ما به وجود آورد که باید بگویم واقعاً مدیون او هستیم.»
در ادامه این گزارش صحبتهای رضا تاجبخش درباره نحوه کار کردن با بانوان موزیسین و دیدگاهاش درباره هنگامه قاضیانی را میخوانید.
رضا تاجبخش: قاضیانی در اجرای قطعات فرهاد نسبت به کارهای دیگر مسلطتر بود
هنگامه قاضیانی از جمله آدمهایی بود که درست است یکمقدار دیر بازیگر شد، اما به واسطه فیلمهایی که از او دیده بودم، همیشه به عنوان آرتیست به او نگاه میکردم ولی نمیدانستم که میخواند. در کنسرتهای مختلفی مثل شهرداد روحانی همدیگر را دیده بودیم و اینجا بود که از علاقهاش به موسیقی مطلع شدم تا اینکه از طرف دو نفر از دوستانم یعنی سپهر صائبی و یلدا صمدی به من پیشنهادی شد مبنی بر اینکه خانم قاضیانی میخواهد بخواند و دوست دارد کارهای موزیکاش را من انجام دهم.
خلاصه من هم یک روز سر تمرین رفتم و قطعاتشان را دیدم و خودم هم چند قطعه به رپرتوار اضافه کردم و کار را شروع کردیم. بعد از چند جلسه تمرین دیدم که کاملاً جوابگو است؛ چون معمولاً ورود آرتیستها از ژانرهای مختلف به هم خیلی جوابگو نبوده اما به نظرم این جریان، اتفاق خوبی بود. روی هم رفته هم از بچهها راضی بودم هم از خود هنگامه عزیز که شنیدهام کنسرت خیلی هم خوب برگزار شده است.
به هر حال بانوی موزیسین در کل دنیا کم یافت شود، چه برسد به کشور ما با این محدودیتها؛ اما در این مورد یک تعداد نوازنده حرفهای آنجا بودند و من خیلی نیاز نداشتم با آنها تمرین کنم. در واقع ظرف مدت یک ساعت یک آهنگ را میزدند و انگار با گروهی مواجه بودم که سالها است با آنها کار میکنم. خیلی خوشحال شدم که چنین خانمهایی در ایران حضور دارند. البته اینها تعداد کمی از بانوان هستند، چون من خیلی از آنها را نمیشناسم.
ما تصمیم گرفتیم برای این اجرا مخلوطی از سازهای غربی و یکی دو ساز ایرانی داشته باشیم و من هم برای قطعاتی که فولکلور و سنتی بودند، تنظیمهای تقریباً فیوژن مدرنی انجام دادم. خود هنگامه هم نمیخواست کارها را با فرم اصلی خود اجرا کند. به هر حال کار را پیش بردیم و به نظرم نتیجه آن هم خوب بود.
من معمولاً سعی میکنم وقتی با گروهی کار میکنم، کمکم جلو بروم تا روند عادت کردن بچهها به کارهای من به تدریج اتفاق بیفتد؛ چون نمیتوان یکدفعه خوراک زیادی را به افراد خوراند. مثل موزیک جَز که هنوز نمیتوان آن را در ایران به مخاطب داد و باید آهسته این اتفاق را رقم زد. برای همین، در این کنسرت نسبت به کارهای من موسیقی سادهای شنیده شد اما قطعاً در کنسرتهای بعد اتفاقات پیچیدهتری خواهد افتاد چون من خودم هم آدم پیچیدهای هستم.
به جز این، سعی کردم کمی رعایت خانم بودن آنها، آن هم با این شرایط و محدودیتهایی که در ایران وجود دارد را هم بکنم. چون به هر حال کمتر میتوانیم یکدیگر را ببینیم و تمرین کنیم؛ برای همین موزیکهای سادهتری را انتخاب میکنم که مطمئن باشم صدرصد از پس آن برمیآیند. البته قرار است در کنسرتهای بعدی قطعاتی که ساختههای خود ما هستند به کنسرت اضافه شوند و کمکم در آینده به کنسرتهایی برسیم که امضا دارند و آهنگسازی و تنظیم آنها هم بر عهده من خواهد بود.
در این رپرتوار دو قطعه از فرهاد به نامهای «بوی عیدی» و «شب مهتاب» هم اجرا شد که به نظرم هنگامه قاضیانی این قطعات را نسبت به کارهای دیگر مسلطتر اجرا کرد. به هر حال آثار فرهاد کارهای بسیار درستی هستند و همهچیز در آنها سر جای خودش است. به همین دلیل، اجرای آثارش برای کسی که استاندارد باشد، کار خیلی سختی نیست و راحتتر میتوان آن را نسبت به کارهای دیگر مثل «مرغ سحر» اجرا کرد.
در آخر اینکه من کاملاً از کار آنها راضی بودم و در کنسرتهای بعد چیزهایی از این بانوان خواهید شنید که در این چند سال از خانمهای نوازنده نشنیدهاید.
تالار وحدت؛ خارجی
روز شنبه 19 دیماه ساعت 3 بعدازظهر؛ تالار وحدت برای افرادی که معمولاً «شبها» برای دیدن برنامههای مورد علاقه خود به آنجا میروند، ظاهری کاملاً تازه و عجیب پیدا کرده بود. بنرهای بزرگی جلوی درهای شیشهای تالار آویزان شده بود و به این ترتیب هیچگونه راهی برای دیدن سالن انتظار از بیرون وجود نداشت و در جلوی یکی از درهای ورودی سالن صفهای طولانی بانوانی دیده میشد که منتظر بودند تا موبایل خود را تحویل دهند و شمارهای برای آن دریافت کنند تا به این ترتیب شرایط برای برگزاری یک کنسرت زنانه و کاملاً امن مهیا شود!
تالار وحدت؛ داخلی
داخل سالن چهرههای مختلف سینما و تلویزیون برای دیدن چهره دیگری از همکار خود به تالار وحدت آمده بودند که تعدادشان هم کم نبود. از بانو گلاب آدینه، شیرین بینا، فاطمه گودرزی، مرجانه گلچین، مرجان شیرمحمدی، ستاره اسکندری، ژاله صامتی، شقایق فراهانی، فریبا کوثری، کمند امیرسلیمانی گرفته تا هنرمندان دیگری چون نسیم ادبی، سوسن شریعتی (دختر دکتر علی شریعتی که در سالن با تشویقهای ممتد مخاطبان روبهرو شد)، تینا پاکروان و...
استیج تالار وحدت کاملاً ساده و بدون هیچگونه دکوری، پذیرای بانوان نوازندهای بود که پیش از حضور هنگامه قاضیانی، یک قطعه اینسترومنتال و پرانرژی نواختند و بعد از آن بود که هنگامه با پیراهنی سراسر زرشکی روی استیج آمد و شروع به خواندن قطعه ترکی «ساریگلین» کرد.
این اولین تجربه خواندن هنگامه قاضیانی -که گروهی را هم با نام خودش در ارشاد ثبت کرده- بود و به همین دلیل، در ابتدا کمی صدایش نامطمئن بود؛ اما رفتهرفته توانست صدای خود را پیدا کند و در قطعه «آسمان آبی» با مطلع «بعد از او دیگر نمیخواهم، آفتاب آسمان را» و «زائر» با شعری از محمد صالحعلا و آهنگسازی ناصر چشمآذر، توانست اوج صدای خود را نشان دهد.
هنگامه قاضیانی برای این اجرا تصمیم گرفته بود منتخبی از قطعات خاطرهانگیز سالهای گذشته را روی صحنه ببرد که برای آغاز و حضورش در این عرصه میتوانست تصمیم درستی باشد. هرچند که در طول اجرا اعلام کرد در آینده کمکم به سمت تولید قطعات خودمان میرویم و همهچیز اعم از آهنگسازی، شعر و تنظیم از خودمان خواهد بود.
قاضیانی با وجود صدای خوبش، دورههای تخصصی آواز را سپری نکرده و تنها به دلیل علاقهاش به موسیقی وارد این حوزه شده است. او از یک صدای متزوسوپرانو برخوردار است و به خوبی میتواند از عهده خواندن نتهای بالا برآید؛ اما با این وجود، در قطعه «مرغ سحر» برخلاف قطعههای دیگر، با وجود تنظیمهای ساده و مدرنی که رضا تاجبخش برای قطعات انجام داده بود، خیلی نتوانست جان کلام را آنطور که باید ادا کند.
تاجبخش برای این رپرتوار، تلفیقی از سازهای ایرانی و غربی را در نظر گرفته بود و تنظیمهای مدرن و نسبتاً سادهای را برای این قطعات خاطرهانگیز انجام داده بود و قاضیانی هم خیلی نیاز به اجرای تحریرهای دشوار نداشت.
«ساری گلین»، «مرغ سحر»، «اشارات نظر»، «به سوی تو»، «مرغ سحر»، «گلنار»، «آسمان آبی»، «زائر»، «شب مهتاب»، «بوی عیدی»، «بهار دلنشین» و «لالایی» قطعاتی بودند که توسط ترانه پوریوسف (نوازنده فلوت و سرپرست گروه)، مژگان ابوالفتحی (کاخن، دایره و پرکاشن)، ندا بهزاد (کاخن، تنبک و پرکاشن)، گلبرگ پرویزی (گیتار باس)، پانیذ شفائی (کلارینت)، غزاله شیرازی (ویلنسل)، یلدا صمدی (پیانو) و آذین ملکزاده (کمانچه) به خوانندگی هنگامه قاضیانی اجرا شدند.
البته این نوازندگان برای این پروژه دور هم جمع شدهاند و به این معنا نیست که گروه ثابت هنگامه قاضیانی هستند. علاوه بر این، احتمال دارد پیش از عید هم، این گروه یکبار دیگر در تالار وحدت روی صحنه بروند.
نام رضا تاجبخش به عنوان تنظیمکننده قطعات این کنسرت توسط هنگامه قاضیانی خوانده شد و گفت: «فکر میکردم در روزهای تمرین خیلی اذیت شویم؛ اما رضا تاجبخش فضایی برای ما به وجود آورد که باید بگویم واقعاً مدیون او هستیم.»
در ادامه این گزارش صحبتهای رضا تاجبخش درباره نحوه کار کردن با بانوان موزیسین و دیدگاهاش درباره هنگامه قاضیانی را میخوانید.
رضا تاجبخش: قاضیانی در اجرای قطعات فرهاد نسبت به کارهای دیگر مسلطتر بود
هنگامه قاضیانی از جمله آدمهایی بود که درست است یکمقدار دیر بازیگر شد، اما به واسطه فیلمهایی که از او دیده بودم، همیشه به عنوان آرتیست به او نگاه میکردم ولی نمیدانستم که میخواند. در کنسرتهای مختلفی مثل شهرداد روحانی همدیگر را دیده بودیم و اینجا بود که از علاقهاش به موسیقی مطلع شدم تا اینکه از طرف دو نفر از دوستانم یعنی سپهر صائبی و یلدا صمدی به من پیشنهادی شد مبنی بر اینکه خانم قاضیانی میخواهد بخواند و دوست دارد کارهای موزیکاش را من انجام دهم.
خلاصه من هم یک روز سر تمرین رفتم و قطعاتشان را دیدم و خودم هم چند قطعه به رپرتوار اضافه کردم و کار را شروع کردیم. بعد از چند جلسه تمرین دیدم که کاملاً جوابگو است؛ چون معمولاً ورود آرتیستها از ژانرهای مختلف به هم خیلی جوابگو نبوده اما به نظرم این جریان، اتفاق خوبی بود. روی هم رفته هم از بچهها راضی بودم هم از خود هنگامه عزیز که شنیدهام کنسرت خیلی هم خوب برگزار شده است.
به هر حال بانوی موزیسین در کل دنیا کم یافت شود، چه برسد به کشور ما با این محدودیتها؛ اما در این مورد یک تعداد نوازنده حرفهای آنجا بودند و من خیلی نیاز نداشتم با آنها تمرین کنم. در واقع ظرف مدت یک ساعت یک آهنگ را میزدند و انگار با گروهی مواجه بودم که سالها است با آنها کار میکنم. خیلی خوشحال شدم که چنین خانمهایی در ایران حضور دارند. البته اینها تعداد کمی از بانوان هستند، چون من خیلی از آنها را نمیشناسم.
ما تصمیم گرفتیم برای این اجرا مخلوطی از سازهای غربی و یکی دو ساز ایرانی داشته باشیم و من هم برای قطعاتی که فولکلور و سنتی بودند، تنظیمهای تقریباً فیوژن مدرنی انجام دادم. خود هنگامه هم نمیخواست کارها را با فرم اصلی خود اجرا کند. به هر حال کار را پیش بردیم و به نظرم نتیجه آن هم خوب بود.
من معمولاً سعی میکنم وقتی با گروهی کار میکنم، کمکم جلو بروم تا روند عادت کردن بچهها به کارهای من به تدریج اتفاق بیفتد؛ چون نمیتوان یکدفعه خوراک زیادی را به افراد خوراند. مثل موزیک جَز که هنوز نمیتوان آن را در ایران به مخاطب داد و باید آهسته این اتفاق را رقم زد. برای همین، در این کنسرت نسبت به کارهای من موسیقی سادهای شنیده شد اما قطعاً در کنسرتهای بعد اتفاقات پیچیدهتری خواهد افتاد چون من خودم هم آدم پیچیدهای هستم.
به جز این، سعی کردم کمی رعایت خانم بودن آنها، آن هم با این شرایط و محدودیتهایی که در ایران وجود دارد را هم بکنم. چون به هر حال کمتر میتوانیم یکدیگر را ببینیم و تمرین کنیم؛ برای همین موزیکهای سادهتری را انتخاب میکنم که مطمئن باشم صدرصد از پس آن برمیآیند. البته قرار است در کنسرتهای بعدی قطعاتی که ساختههای خود ما هستند به کنسرت اضافه شوند و کمکم در آینده به کنسرتهایی برسیم که امضا دارند و آهنگسازی و تنظیم آنها هم بر عهده من خواهد بود.
در این رپرتوار دو قطعه از فرهاد به نامهای «بوی عیدی» و «شب مهتاب» هم اجرا شد که به نظرم هنگامه قاضیانی این قطعات را نسبت به کارهای دیگر مسلطتر اجرا کرد. به هر حال آثار فرهاد کارهای بسیار درستی هستند و همهچیز در آنها سر جای خودش است. به همین دلیل، اجرای آثارش برای کسی که استاندارد باشد، کار خیلی سختی نیست و راحتتر میتوان آن را نسبت به کارهای دیگر مثل «مرغ سحر» اجرا کرد.
در آخر اینکه من کاملاً از کار آنها راضی بودم و در کنسرتهای بعد چیزهایی از این بانوان خواهید شنید که در این چند سال از خانمهای نوازنده نشنیدهاید.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : سه شنبه 22 دی 1394 - 19:16
افزودن یک دیدگاه جدید