یادداشت شهرزاد پارسی پور به بهانه کنسرت گروه زیتون در تبریز
جادوی بزرگ زیتونهای کوچک
موسیقی ما - همزمان با سه رویداد فرهنگی خبر ساز و جذاب تهران، (کنسرت شهرزاد علیرضا قربانی و کنسرت شهرداد روحانی با ارکستر سمفونیک و کنسرت شهرام شکوهی)، زیتونهای سیاه در تبریز هم بعد از سالها سکوت در سالن پتروشیمی صدای ریزش باران زخمههای معترض خود بر سیمهای گیتار را با هوادارانشان تقسیم کردند.
رویدادی که به سان اکثر اتفاقات هنری در خور توجه در شهرستانها زیر هجمه اخبار فرهنگی (که بعضا هویتی جنجال گونه هم دارند) پایتخت گم شد.
تقریبا همه مردم ایران فهمیدند که فردین خلعتبری، علیرضا قربانی را با نام برادر در کنسرت شهرزاد صدا کرد و بر کسی پوشیده نماند که گلاب آدینه به دیدن کنسرت شهرداد روحانی رفته اما متاسفانه کمتر خبری از برگزاری بهترین کنسرت راک ایران در سالهای اخیر به گوش کسی رسید. تو گویی پذیرش گوارشی حاشیههای پر رنگتر از متن فرهنگی برای ما راحتتر است و طعمش جذاب ت. ر و صد البته باید پذیرفت که اثرش هم نفاختر خواهد بود.
به هر شکل در تاریخ دوم بهمن ماه سال جاری سالن پتروشیمی تبریز محل اجرای یکی از بهترین کنسرتهای راک ایران در سالهای اخیر بود. زیتونهای سیاه به سرپرستی ارسلان مدرس دور هم جمع شدند تا بعد از سالها سکوت مجددا صدای «گروه زیتون» را به گوش هواداران موسیقی راک در تبریز برسانند.
از نکات جذاب این کنسرت حضور نوازنده ثابت گیتار الکتریک گروه «رضا یزدانی» یعنی میلاد عدل در گروه زیتون بود. در این کنسرت او در قامت نوازنده گیتار باس پای بر صحنه نهاد.
درست در زمانی که موسیقی راک دنیا در دهههای هشتاد و نود میلادی دوران اوج و پویایی خود را طی میکرد، راک ایرانی مجبور به تحمل بیست و اندی سال سکوت مطلق شد.
و بعد از این دوران موسیقی راک چرخهای «سنگین و فلزی» اما زنگ زده و خشک خود را به هر ترتیبی بود به حرکت درآورد. طبیعیست که صدای ناکوک حرکت این چرخهای خشک و زنگ زده بیشتر از هر جایی از این مملکت در تهران شنیده شود.
بیست و اندی سال سکوت باعث شده بود تا بسیاری از جوانان ایرانی از آشنایی با مهمترین رویدادهای موسیقی راک جهان محروم بوده و از تاثیر زیباییشناختی و فلسفی این جریان مهم در موسیقی نوین جهانی و از شناخت بزرگترین و مهمترین حلقههای موسیقی راک بیبهره بمانند.
طبیعیست در چنین شرایطی، میتوان هر نوع موسیقی متفاوتی را به صرف بهرهمندی از اصوات دیستورت گیتار الکتریک بنام راک شناخت. و به هر چرمینه پوشی سلطان گفت و تاج پادشاهی ملک به اصطلاح راک را بر سرش گذاشت. در چنین وانفسایی است که میشود هر چیزی شنید جز راک. میتوان هر حرفی زد جز حرف حساب. میتوان ادعای ایرانیزه کردن موسیقی راک داشت. میتوان زبان مادری را با هزار ادا و اطوار شکسته و بسته از پس دنیایی از اصوات دیستورت به گوش مخاطب از همه جا بیخبر رساند و مدعی گشودن راه نوینی در خوانش ادب پارسی شد.
اما آیا هر آنچه را که بنام موسیقی راک میشناسیم از چنین سرنوشت شومی برخوردار بوده؟ قطعا خیر.
از آنچه در تهران بر سر راک آمده و از هر آنچه که راک بر سر علاقمندان تهرانی خود آورده همگی کامبیش با خبریم.
اما داستان راک در شهرستانها (که در این مجال به بهانه کنسرت زیتون تبریز مورد نظر ماست) حکایت دیگری است.
کمتر هنرمندانی را میشناسم که موسیقی راک را در ایران مظلوم نداند. آری راک در تهران مظلوم است اما در شهرستانها مظلومتر. و «زیتون» نمونه بارزی است از این مظلومیت.
هر طول این سالها هر ایده آلی را که برای موسیقی راک آرزو کردم را در «زیتون» یافتهام. «آنچه بیش از هر خصیصهای در هویت گروه زیتون مشهود و ملموس استٰ» اصالت ایدئولوِژیک «آن است.
در گروه زیتون خبری از دریافت دستمزدها و عقد قرار داد قبل از اجرا نیست. هر چه هست عشق است و تعهد گروهی. هیچ عضوی از گروه به لحاظ مسایل مالی بر دیگری ارجحیت ندارد. حرفهایگری در موسیقی زیتون در شاکله شخصیتی تک تک اعضای آن متبلور شده نه در ادعاهای آنچنانی هنرمندانش.
در اجرای گروه زیتون بود که برای اولین بار در ایران دیدم برای هر نوازندهای که بر روی صحنه هنرنمایی میکند یک تکنسین کاربلد و ابزارشناس متخصص در پشت صحنه در نظر گرفته شده است تا با بر عهده گرفتن وظیفه کوک سازها، تعویض سیمها و هر آنچه که لازم است نوازنده را در اجرایی بدور از حاشیه و با نهایت تمرکز یاری کند. وقتی دیدم پس از هر قطعه تکنسینها با ساز مربوط به قطعه بعد بروی صحنه میامدند و سازهای نوازندگان را تعویض میکردند بارها و بارها آرزو کردم که ایکاش بسیاری از هنرمندان مطرح موسیقی ما در سالن پتروشیمی حاضر بودند تا معنای واقعی حرفهایگری را به چشم خود ببینند. آرزو کردمای کاش هرچه زودتر نسخه تصویری این اجرا روانه بازار موسیقی شود تا همگان از دیدن این صحنههای ناب و تقریبا بینظیر در موسیقی ایران لذت ببرند. صد افسوس که موسیقی ایران را در تهران خلاصه شده میدانیم.
در موسیقی راک، شعرها بر مضامین احساسی تأکید دارند، هرچند نشانی طیف گستردهای از سایر زمینهها و اغلب نیز سیاسی و اجتماعی را میتوان در آن یافت. اشعار سروده شده و یا انتخاب شده قطعات گروه» زیتون «همگی گویای گرایش غیر قابل انکار زیتون بسمت مفاهیم فلسفی و سوژههای اجتماعی است. چه آنجا که با بیان هجو گونه مترسک روشنفکری قشری خاص را به باد استهزا میگیرد و چه آنجا که هویت و شاکله تفکر» هالیوودی «را در کلیت و تمامیت به باد انتقاد میگیرد. در جایی تفکر» زیتون «با همدردی با مردم فلوجه عراق از هر جنگی بیزاری میجوید و در جایی دیگر خود ترجمان ملودیک هویت فکری و فلسفی خود شده و آنچه را به زبان و کلام نیامدنی است از بین خطوط ملودیک موسیقی خود فریاد میزند.
شاخصهٔ راک ملودی صوتی و آوایی همراه با هارمونی است که توسط گیتار الکتریک، گیتار باس و درامز و اغلب با تأکید روی ضربهای قوی پشتیبانی میشود. تسلط ارسلان مدرس بر نوازندگی گیتار الکتریک، به مدد توانمندیهای تکنیکال او غنای کافی به خطوط ملودیک موسیقی گروه زیتون بخشیده است، در کنار نوازندگی سرشار از احساس درامز» سهند صفاری «و شعور بالای میلاد عدل» نوازنده گیتار باس «در درک و شناخت ریتم و هارمونی همه و همه دست بدست هم داده تا موسیقی» زیتون «را همانند یک راک تمام عیار به گوش مخاطبان برساند.
عموما راک، موسیقی آهنگ محور با کسر میزان ۴/۴ و همراهی گروه کر است، هرچند نمیتوان بسادگی موسیقی راک را بواسطه تنوع بیش از حد و ویژگیهای مشترک موسیقیایی، به طور مشخص توصیف کرد اما در باره گروه زیتون باید گفت که همراهی نوازندگان گروه زیتون در اجرای خطوط کرال بخوبی توانسته این خصیصه را در موسیقی زیتون تقویت کند.
به هر شکل آنچه در شب دوم بهمن ماه در سالن پتروشیمی تبریز بروی صحنه رفت به اعتقاد من اجرای تمام عیاری بود از راک.
هرچند اجرای زیتون را نمیتوان نمونه و نسخه کاملی از راک ایرانی دانست. اما راک زیتون بیشک نسخه وفادار به اصل ژانر موسیقی» آنادولی راک «یا» ترکیش راک «است. با توجه به بیست سال سکوت در عرصه موسیقی راک و فقدان تجربههای عملی و مستند کافی در موسیقی راک ایران، تاثیر پذیری این گروه راک آذری زبان از جریان موسیقی راک کشور ترکیه را نمیتوان نقطه ضعفی برای» زیتون «دانست.
رویدادی که به سان اکثر اتفاقات هنری در خور توجه در شهرستانها زیر هجمه اخبار فرهنگی (که بعضا هویتی جنجال گونه هم دارند) پایتخت گم شد.
تقریبا همه مردم ایران فهمیدند که فردین خلعتبری، علیرضا قربانی را با نام برادر در کنسرت شهرزاد صدا کرد و بر کسی پوشیده نماند که گلاب آدینه به دیدن کنسرت شهرداد روحانی رفته اما متاسفانه کمتر خبری از برگزاری بهترین کنسرت راک ایران در سالهای اخیر به گوش کسی رسید. تو گویی پذیرش گوارشی حاشیههای پر رنگتر از متن فرهنگی برای ما راحتتر است و طعمش جذاب ت. ر و صد البته باید پذیرفت که اثرش هم نفاختر خواهد بود.
به هر شکل در تاریخ دوم بهمن ماه سال جاری سالن پتروشیمی تبریز محل اجرای یکی از بهترین کنسرتهای راک ایران در سالهای اخیر بود. زیتونهای سیاه به سرپرستی ارسلان مدرس دور هم جمع شدند تا بعد از سالها سکوت مجددا صدای «گروه زیتون» را به گوش هواداران موسیقی راک در تبریز برسانند.
از نکات جذاب این کنسرت حضور نوازنده ثابت گیتار الکتریک گروه «رضا یزدانی» یعنی میلاد عدل در گروه زیتون بود. در این کنسرت او در قامت نوازنده گیتار باس پای بر صحنه نهاد.
درست در زمانی که موسیقی راک دنیا در دهههای هشتاد و نود میلادی دوران اوج و پویایی خود را طی میکرد، راک ایرانی مجبور به تحمل بیست و اندی سال سکوت مطلق شد.
و بعد از این دوران موسیقی راک چرخهای «سنگین و فلزی» اما زنگ زده و خشک خود را به هر ترتیبی بود به حرکت درآورد. طبیعیست که صدای ناکوک حرکت این چرخهای خشک و زنگ زده بیشتر از هر جایی از این مملکت در تهران شنیده شود.
بیست و اندی سال سکوت باعث شده بود تا بسیاری از جوانان ایرانی از آشنایی با مهمترین رویدادهای موسیقی راک جهان محروم بوده و از تاثیر زیباییشناختی و فلسفی این جریان مهم در موسیقی نوین جهانی و از شناخت بزرگترین و مهمترین حلقههای موسیقی راک بیبهره بمانند.
طبیعیست در چنین شرایطی، میتوان هر نوع موسیقی متفاوتی را به صرف بهرهمندی از اصوات دیستورت گیتار الکتریک بنام راک شناخت. و به هر چرمینه پوشی سلطان گفت و تاج پادشاهی ملک به اصطلاح راک را بر سرش گذاشت. در چنین وانفسایی است که میشود هر چیزی شنید جز راک. میتوان هر حرفی زد جز حرف حساب. میتوان ادعای ایرانیزه کردن موسیقی راک داشت. میتوان زبان مادری را با هزار ادا و اطوار شکسته و بسته از پس دنیایی از اصوات دیستورت به گوش مخاطب از همه جا بیخبر رساند و مدعی گشودن راه نوینی در خوانش ادب پارسی شد.
اما آیا هر آنچه را که بنام موسیقی راک میشناسیم از چنین سرنوشت شومی برخوردار بوده؟ قطعا خیر.
از آنچه در تهران بر سر راک آمده و از هر آنچه که راک بر سر علاقمندان تهرانی خود آورده همگی کامبیش با خبریم.
اما داستان راک در شهرستانها (که در این مجال به بهانه کنسرت زیتون تبریز مورد نظر ماست) حکایت دیگری است.
کمتر هنرمندانی را میشناسم که موسیقی راک را در ایران مظلوم نداند. آری راک در تهران مظلوم است اما در شهرستانها مظلومتر. و «زیتون» نمونه بارزی است از این مظلومیت.
هر طول این سالها هر ایده آلی را که برای موسیقی راک آرزو کردم را در «زیتون» یافتهام. «آنچه بیش از هر خصیصهای در هویت گروه زیتون مشهود و ملموس استٰ» اصالت ایدئولوِژیک «آن است.
در گروه زیتون خبری از دریافت دستمزدها و عقد قرار داد قبل از اجرا نیست. هر چه هست عشق است و تعهد گروهی. هیچ عضوی از گروه به لحاظ مسایل مالی بر دیگری ارجحیت ندارد. حرفهایگری در موسیقی زیتون در شاکله شخصیتی تک تک اعضای آن متبلور شده نه در ادعاهای آنچنانی هنرمندانش.
در اجرای گروه زیتون بود که برای اولین بار در ایران دیدم برای هر نوازندهای که بر روی صحنه هنرنمایی میکند یک تکنسین کاربلد و ابزارشناس متخصص در پشت صحنه در نظر گرفته شده است تا با بر عهده گرفتن وظیفه کوک سازها، تعویض سیمها و هر آنچه که لازم است نوازنده را در اجرایی بدور از حاشیه و با نهایت تمرکز یاری کند. وقتی دیدم پس از هر قطعه تکنسینها با ساز مربوط به قطعه بعد بروی صحنه میامدند و سازهای نوازندگان را تعویض میکردند بارها و بارها آرزو کردم که ایکاش بسیاری از هنرمندان مطرح موسیقی ما در سالن پتروشیمی حاضر بودند تا معنای واقعی حرفهایگری را به چشم خود ببینند. آرزو کردمای کاش هرچه زودتر نسخه تصویری این اجرا روانه بازار موسیقی شود تا همگان از دیدن این صحنههای ناب و تقریبا بینظیر در موسیقی ایران لذت ببرند. صد افسوس که موسیقی ایران را در تهران خلاصه شده میدانیم.
در موسیقی راک، شعرها بر مضامین احساسی تأکید دارند، هرچند نشانی طیف گستردهای از سایر زمینهها و اغلب نیز سیاسی و اجتماعی را میتوان در آن یافت. اشعار سروده شده و یا انتخاب شده قطعات گروه» زیتون «همگی گویای گرایش غیر قابل انکار زیتون بسمت مفاهیم فلسفی و سوژههای اجتماعی است. چه آنجا که با بیان هجو گونه مترسک روشنفکری قشری خاص را به باد استهزا میگیرد و چه آنجا که هویت و شاکله تفکر» هالیوودی «را در کلیت و تمامیت به باد انتقاد میگیرد. در جایی تفکر» زیتون «با همدردی با مردم فلوجه عراق از هر جنگی بیزاری میجوید و در جایی دیگر خود ترجمان ملودیک هویت فکری و فلسفی خود شده و آنچه را به زبان و کلام نیامدنی است از بین خطوط ملودیک موسیقی خود فریاد میزند.
شاخصهٔ راک ملودی صوتی و آوایی همراه با هارمونی است که توسط گیتار الکتریک، گیتار باس و درامز و اغلب با تأکید روی ضربهای قوی پشتیبانی میشود. تسلط ارسلان مدرس بر نوازندگی گیتار الکتریک، به مدد توانمندیهای تکنیکال او غنای کافی به خطوط ملودیک موسیقی گروه زیتون بخشیده است، در کنار نوازندگی سرشار از احساس درامز» سهند صفاری «و شعور بالای میلاد عدل» نوازنده گیتار باس «در درک و شناخت ریتم و هارمونی همه و همه دست بدست هم داده تا موسیقی» زیتون «را همانند یک راک تمام عیار به گوش مخاطبان برساند.
عموما راک، موسیقی آهنگ محور با کسر میزان ۴/۴ و همراهی گروه کر است، هرچند نمیتوان بسادگی موسیقی راک را بواسطه تنوع بیش از حد و ویژگیهای مشترک موسیقیایی، به طور مشخص توصیف کرد اما در باره گروه زیتون باید گفت که همراهی نوازندگان گروه زیتون در اجرای خطوط کرال بخوبی توانسته این خصیصه را در موسیقی زیتون تقویت کند.
به هر شکل آنچه در شب دوم بهمن ماه در سالن پتروشیمی تبریز بروی صحنه رفت به اعتقاد من اجرای تمام عیاری بود از راک.
هرچند اجرای زیتون را نمیتوان نمونه و نسخه کاملی از راک ایرانی دانست. اما راک زیتون بیشک نسخه وفادار به اصل ژانر موسیقی» آنادولی راک «یا» ترکیش راک «است. با توجه به بیست سال سکوت در عرصه موسیقی راک و فقدان تجربههای عملی و مستند کافی در موسیقی راک ایران، تاثیر پذیری این گروه راک آذری زبان از جریان موسیقی راک کشور ترکیه را نمیتوان نقطه ضعفی برای» زیتون «دانست.
منبع:
موسیقی ما
تاریخ انتشار : چهارشنبه 8 بهمن 1393 - 11:51
دیدگاهها
خعلی حال کردم خسته نباشید
ممنون از بابت نوشتن متن به این خوبی، کنسرت خوبی بود اما با صدابرداری حرفهای تر میتونست بهتر از این هم باشه تا هر چه بیشتر لقب "یکی از بهترین کنسرت های راک ایران در سال اخیر" برازندهاش باشه. البته مشکلات سر این دسته از اجراها فراوونه و برگذاری چنین کنستری در شهرستان کمتر از معجزه نیست. به امید کنسرت های هم سبک بهتر ...
هر قدر میخواید مسخره کنید!!!
بابک ریاحی پور که از همتون با سوادتره میگه رضا راک کار میکنه!
افزودن یک دیدگاه جدید