![](https://musicema.com/sites/default/files/styles/300/public/peace-horn-%2831%29.jpg?itok=w3qo31w3)
گزارشی از کنسرت شیپور صلح که شامل ساختههای ضد جنگ علی قمصری میشد؛
او از جنگ خسته است
موسیقی ما - از آخرین باری که این تعداد چهره سرشناس در یک کنسرت موسیقی ایرانی روی صحنه رفتهاند، مدتها میگذرد. محمد معتمدی (خواننده)، علی قمصری (آهنگساز)، بردیا کیارس (رهبر ارکستر)، میلاد عمرانلو و گروه آوازی تهران در کنار جمعی از نوازندگان و سولیستهای توانای موسیقی از جمله شروین مهاجر، پاشا هنجنی، همایون نصیری، پویا سرایی، حسین شریفی، علیرضا میرآقا، پدرام فریوسفی، امیر عظیمی، آرمین قیطاسی و... در قالب یک ارکستر 80 نفره گرد هم آمده بودند تا یک اجرای باشکوه موسیقی ایرانی را در کنار علاقهمندان این هنر برگزار کنند.
همه اینها در کنار تبلیغات محیطی و بیلبوردهایی که در سطح شهر دیده میشد (البته در زمانی کوتاهی که محیا بود) اما نتوانست زمانی بیشتر از یک سانس اجرا در سالن همایش های برج میلاد را به این کنسرت اختصاص دهد؛ در حالی که این اجرا پتانسیلی بیش از این داشت. شاید اگر همانطور که از ابتدا بنا بود، خوانندهای با شهرت و آوازهی «علیرضا قربانی» در این کنسرت روی صحنه میرفت، زحمات خالقان این برنامه بیش از اینها دیده شده و 3-4 سانس به راحتی برگزار میشد و این البته دلیلی بر انکار تواناییهای آوازی معتمدی نیست.
برنامه با قطعه «نغمهای زنانه» آغاز شد که در آن شروین مهاجر به عنوان تکنواز کمانچه ارکستر را همراهی میکرد. پس از آن «بدرود با بدرود» اجرا شد با شعر دکتر شفیعی کدکنی که پیش از این در آلبومی به همین نام منتشر شده بود. سپس نوبت به «هذیان» با تکنوازی تار علی قمصری رسید و در ادامه «یاد دوردست» بر شعری از حسین منزوی به اجرا در آمد.
بردیا کیارس به سنت کنسرتهای کلاسیک، هر بار که نوازندگان سولیست و یا خواننده به استیج وارد و یا از آن خارج میشدند آنها را همراهی میکرد. اما چیزی که تا حدودی آزاردهنده میشد، ایستادنهای پیاپی مردم برای تشویق هنرمندان بود و هر بار که رهبر ارکستر به همراه خواننده یا سولیست قطعه روی استیج میآمدند (یعنی در تمام 9 قطعه کنسرت)، این تشویقهای ایستاده تکرار شد. این حرکت اگرچه از سر لطف و احترام مردم به هنرمندان است اما در کنسرتهایی از این دست در هیچ کجای جهان مرسوم نیست و شبیه دست زدنها در میان موومانهای کنسرتهای کلاسیک است که فقط در ایران دیده میشود و باید این فرهنگ نادرست را اصلاح کرد.
با همین تشویقهای ایستاده بردیا کیارس به همراه پویا سرایی (نوازنده سنتور) روی صحنه آمد تا پنجمین قطعه از رپرتوار کنسرت با نام «شیپور صلح» اجرا شود که به نوعی بیانگر مانیفست قمصری (در پیام صلحآمیزی که برای این کنسرت در نظر داشت) بود. قطعهای که در لحظاتی «سمفونی افسانه سرزمین پدریام» اثر درخشان ارسلان کامکار را در ذهن انسان تداعی میکرد.
برای اجرای قطعه بعدی «پاشا هنجنی» نوازنده کمنظیر نی روی صحنه آمد و ابتدا دقایقی به تکنوازی نی پرداخت که با استقبال حاضران در سالن مواجه شد. پس از آن ارکستر «جدال شاخه و باد» را نواخت که در تصنیف و ارکستراسیون آن، این جدال به زیبایی توصیف شده و هجوم پرتنش ارکستر زهی و سازهای کوبهای در مقابل ساز نی که غربت و بیپناهی شاخه را به تصویر میکشید، شرح این قصه را بر عهده داشتند.
برای قطعه بعدی که «همزاد» نام داشت، محمد معتمدی بار دیگر روی صحنه آمد و این تصنیف با شعر هوشنگ ابتهاج را خواند. هشتمین قطعه کنسرت، «او از جنگ خسته است» بود؛ قطعه بیکلام دیگری با تکنوازی تار علی قمصری که در ادامه تفکر ضدجنگ او برای این کنسرت ساخته شده و جزو قطعات محبوب رپرتوار نیز بود. اگرچه در برخی لحظات این قطعه و کل کنسرت، نوعی شلوغکاری بیش از اندازه احساس میشد و ملودیها به قوت تنظیمها نبودند. (تنظیم و ارکستراسیون قطعات را نیز علی قمصری برعهده داشت.)
آخرین قطعه برنامه، تصنیف «آریایی میهن» بود که برای اجرای آن تمامی سولیستها و خواننده روی صحنه آمدند و در ابتدای آن همایون نصیری به همراه نوازندگان دف و کاخن به تکنوازی و گروهنوازی کوبهای پرداختند تا به نوعی از تمام پتانسیلهای نوازندگان شاخص ارکستر استفاده شده باشد. این قطعه هم به دلیل تم وطنپرستانهاش و البته تنظیم و اجرای خوب مورد توجه مردم قرار گرفت.
کنسرت «شیپور صلح» به همت بنیاد فرهنگی هنری رودکی و بهرام جمالی (مدیرعامل این بنیاد) برگزار شد و چهرههایی چون دکتر پیروز ارجمند (مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد)، علی ترابی (مدیرعامل انجمن موسیقی)، مهیار علیزاده (آهنگساز) و... به تماشای آن نشستند.
همه اینها در کنار تبلیغات محیطی و بیلبوردهایی که در سطح شهر دیده میشد (البته در زمانی کوتاهی که محیا بود) اما نتوانست زمانی بیشتر از یک سانس اجرا در سالن همایش های برج میلاد را به این کنسرت اختصاص دهد؛ در حالی که این اجرا پتانسیلی بیش از این داشت. شاید اگر همانطور که از ابتدا بنا بود، خوانندهای با شهرت و آوازهی «علیرضا قربانی» در این کنسرت روی صحنه میرفت، زحمات خالقان این برنامه بیش از اینها دیده شده و 3-4 سانس به راحتی برگزار میشد و این البته دلیلی بر انکار تواناییهای آوازی معتمدی نیست.
برنامه با قطعه «نغمهای زنانه» آغاز شد که در آن شروین مهاجر به عنوان تکنواز کمانچه ارکستر را همراهی میکرد. پس از آن «بدرود با بدرود» اجرا شد با شعر دکتر شفیعی کدکنی که پیش از این در آلبومی به همین نام منتشر شده بود. سپس نوبت به «هذیان» با تکنوازی تار علی قمصری رسید و در ادامه «یاد دوردست» بر شعری از حسین منزوی به اجرا در آمد.
بردیا کیارس به سنت کنسرتهای کلاسیک، هر بار که نوازندگان سولیست و یا خواننده به استیج وارد و یا از آن خارج میشدند آنها را همراهی میکرد. اما چیزی که تا حدودی آزاردهنده میشد، ایستادنهای پیاپی مردم برای تشویق هنرمندان بود و هر بار که رهبر ارکستر به همراه خواننده یا سولیست قطعه روی استیج میآمدند (یعنی در تمام 9 قطعه کنسرت)، این تشویقهای ایستاده تکرار شد. این حرکت اگرچه از سر لطف و احترام مردم به هنرمندان است اما در کنسرتهایی از این دست در هیچ کجای جهان مرسوم نیست و شبیه دست زدنها در میان موومانهای کنسرتهای کلاسیک است که فقط در ایران دیده میشود و باید این فرهنگ نادرست را اصلاح کرد.
با همین تشویقهای ایستاده بردیا کیارس به همراه پویا سرایی (نوازنده سنتور) روی صحنه آمد تا پنجمین قطعه از رپرتوار کنسرت با نام «شیپور صلح» اجرا شود که به نوعی بیانگر مانیفست قمصری (در پیام صلحآمیزی که برای این کنسرت در نظر داشت) بود. قطعهای که در لحظاتی «سمفونی افسانه سرزمین پدریام» اثر درخشان ارسلان کامکار را در ذهن انسان تداعی میکرد.
برای اجرای قطعه بعدی «پاشا هنجنی» نوازنده کمنظیر نی روی صحنه آمد و ابتدا دقایقی به تکنوازی نی پرداخت که با استقبال حاضران در سالن مواجه شد. پس از آن ارکستر «جدال شاخه و باد» را نواخت که در تصنیف و ارکستراسیون آن، این جدال به زیبایی توصیف شده و هجوم پرتنش ارکستر زهی و سازهای کوبهای در مقابل ساز نی که غربت و بیپناهی شاخه را به تصویر میکشید، شرح این قصه را بر عهده داشتند.
برای قطعه بعدی که «همزاد» نام داشت، محمد معتمدی بار دیگر روی صحنه آمد و این تصنیف با شعر هوشنگ ابتهاج را خواند. هشتمین قطعه کنسرت، «او از جنگ خسته است» بود؛ قطعه بیکلام دیگری با تکنوازی تار علی قمصری که در ادامه تفکر ضدجنگ او برای این کنسرت ساخته شده و جزو قطعات محبوب رپرتوار نیز بود. اگرچه در برخی لحظات این قطعه و کل کنسرت، نوعی شلوغکاری بیش از اندازه احساس میشد و ملودیها به قوت تنظیمها نبودند. (تنظیم و ارکستراسیون قطعات را نیز علی قمصری برعهده داشت.)
آخرین قطعه برنامه، تصنیف «آریایی میهن» بود که برای اجرای آن تمامی سولیستها و خواننده روی صحنه آمدند و در ابتدای آن همایون نصیری به همراه نوازندگان دف و کاخن به تکنوازی و گروهنوازی کوبهای پرداختند تا به نوعی از تمام پتانسیلهای نوازندگان شاخص ارکستر استفاده شده باشد. این قطعه هم به دلیل تم وطنپرستانهاش و البته تنظیم و اجرای خوب مورد توجه مردم قرار گرفت.
کنسرت «شیپور صلح» به همت بنیاد فرهنگی هنری رودکی و بهرام جمالی (مدیرعامل این بنیاد) برگزار شد و چهرههایی چون دکتر پیروز ارجمند (مدیرکل دفتر موسیقی ارشاد)، علی ترابی (مدیرعامل انجمن موسیقی)، مهیار علیزاده (آهنگساز) و... به تماشای آن نشستند.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 28 مهر 1393 - 09:29
دیدگاهها
من از قزوین برای دیدن این اجرا آمدم
واقعا فوق العاده بود قطعات عالی ارکستر بی نظیر صدای عالی محمد معتمدی
همه چیز خیلی خوب دیشب به موسیقی ملی مان افتخار کردم
سپاس از موسیقی ما برای گزارش و عکس های زیبا
علی قمصری هنرمندی است که نشان داده پتانسیل تبدیل به یک موزیسین بزرگ را دارد و همه مسئولین و رسانه ها و ... باید از این چنین هنرمندانی حمایت کنند تا موسیقی ملی کشورمان دوباره اوج بگیرد
بنده دیشب در کنسرت حاضر بودم و از این اجرا لذت فراوانی بردم به خصوص ترکیب ساز های ایرانی با ارکستر بزرگ برای من خیلی جذاب بود
نوازندگی آقای سرایی در ساز سنتور هم بسیار دلنشین بود
آرزوی موفقیت برای این هنرمندان شایسته
خسته نباشید میگم به آقای قمصری. و آرزوی موفقیت برایشان دارم
کاش می شد یه تیکه از فیلم این اجرا رو هم می گذاشتید.
بسیار عالی!!! انشاالله همیشه موفق باشند.
به علی قمصری عزیز تبریک میگم.
افزودن یک دیدگاه جدید