یک موسیقی تماتیک
نگاهی به موسیقی فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند
سمیه قاضیزاده: تماتیکترین کاری که در جشنوارهء امسال شنیدم هیس دخترها فریاد نمیزنند ساختهء کارن همایونفر بود. موسیقی که لحظات بسیار خوبی را دارد و به معنای کلاسیکش موسیقی متن فیلم است. یک تم اصلی دارد که قطعات دیگر از دل آن بسط و گسترش پیدا کردهاند. هرگز ارتباط آهنگساز با آن تم اصلی قطع نشده مگر به ضرورت سکانسهای فیلم. مثل سکانسهای تهدیدهای مراد یا تعقیب و گریز در بندر.
همایونفر برای فیلمی که قصد ندارد یک ملودرام اشکانگیز باشد، موسیقی از جنس خودش نوشته. موسیقی این فیلم حجم بسیار بالایی دارد و در اغلب صحنههای حضور موجگونهای دارد. میرود و میآید، اوج میگیرد و پایین میآید، اما هست. موسیقی هیس... قرار نیست که کمک به اشکانگیز شدن و سانتیمانتال شدن آن بکند بلکه بیشتر موسیقی است که به لایههای عمیقتر درد و رنج شخصیت اصلی قصه "شیرین" پرداخته. تم اصلی موسیقی برای شخصیت اصلی و فریادهای فروخوردهای که او طی این سالها داشته است نوشته شده. از این حیث ما با اثر موسیقایی شخصیتپردازانهای طرف هستیم که خیلی کاری به موقعیتهای مختلفی که در فیلم از آنها صحبت میشود ندارد. تنها دغدغهای که این موسیقی دارد، شیرین است و در هر حالتی افکار و دلشورهها و سرنوشت او را دنبال میکند. همین میشود که در صحنهء پایانی که شیرین بالاخره در راه رفتن پای چوبهء دار فریاد میکشد، موسیقی صدایش را به سقف آسمان نمیچسباند، بلکه برعکس به همان روال عادی اوج و فرودهایی که دارد میپردازد. آنقدر آهنگساز گوش شنوندهاش را با حرفهای نگفتهء شخصیت اصلی پر کرده است و آنقدر در طول فیلم سعی کرده که به این فرض اولیه پایبند باشد که گوش مخاطب کاملا برای شنیدن فریاد شیرین آماده شده است. چنین برخوردی را در صحنهء گریهء رقتآور شیرین هم میبینیم. موسیقی کاملا قطع میشود تا صدای گریهء او شنیده شود.
اگر از این زاویه به موسیقی هیس... نگاه کنیم، با یک مهندسی موسیقایی مواجه میشویم، چه از نظر انتخاب سکانسها و چه از نظر اوجهای موسیقایی. شاید هر آهنگساز دیگری بود، اصرار به گنجاندن موسیقیاش در صحنههای احساسی فیلم هم داشت و برای گرفتن قطره اشکی، دست به هرکاری میزد. از این حیث موسیقی هیس... اثری است قابل احترام.
با این حال موسیقی این فیلم میتوانست تم قویتر، زیباتر و بیادماندنیتری داشته باشد. در این صورت شک ندارم که قابلیت ماندگاری بالایی پیدا میکرد. اما ظاهرا تکنیک به احساس چربیده و نتیجهاش همین موسیقیای شده که میشنوید. به هر روی خوشحالم که موسیقی هیس... کاندید دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی فیلم شد، چرا که از میان آثاری که در جشنوارهء امسال شنیدم یکی از بهترینها بود.
همایونفر برای فیلمی که قصد ندارد یک ملودرام اشکانگیز باشد، موسیقی از جنس خودش نوشته. موسیقی این فیلم حجم بسیار بالایی دارد و در اغلب صحنههای حضور موجگونهای دارد. میرود و میآید، اوج میگیرد و پایین میآید، اما هست. موسیقی هیس... قرار نیست که کمک به اشکانگیز شدن و سانتیمانتال شدن آن بکند بلکه بیشتر موسیقی است که به لایههای عمیقتر درد و رنج شخصیت اصلی قصه "شیرین" پرداخته. تم اصلی موسیقی برای شخصیت اصلی و فریادهای فروخوردهای که او طی این سالها داشته است نوشته شده. از این حیث ما با اثر موسیقایی شخصیتپردازانهای طرف هستیم که خیلی کاری به موقعیتهای مختلفی که در فیلم از آنها صحبت میشود ندارد. تنها دغدغهای که این موسیقی دارد، شیرین است و در هر حالتی افکار و دلشورهها و سرنوشت او را دنبال میکند. همین میشود که در صحنهء پایانی که شیرین بالاخره در راه رفتن پای چوبهء دار فریاد میکشد، موسیقی صدایش را به سقف آسمان نمیچسباند، بلکه برعکس به همان روال عادی اوج و فرودهایی که دارد میپردازد. آنقدر آهنگساز گوش شنوندهاش را با حرفهای نگفتهء شخصیت اصلی پر کرده است و آنقدر در طول فیلم سعی کرده که به این فرض اولیه پایبند باشد که گوش مخاطب کاملا برای شنیدن فریاد شیرین آماده شده است. چنین برخوردی را در صحنهء گریهء رقتآور شیرین هم میبینیم. موسیقی کاملا قطع میشود تا صدای گریهء او شنیده شود.
اگر از این زاویه به موسیقی هیس... نگاه کنیم، با یک مهندسی موسیقایی مواجه میشویم، چه از نظر انتخاب سکانسها و چه از نظر اوجهای موسیقایی. شاید هر آهنگساز دیگری بود، اصرار به گنجاندن موسیقیاش در صحنههای احساسی فیلم هم داشت و برای گرفتن قطره اشکی، دست به هرکاری میزد. از این حیث موسیقی هیس... اثری است قابل احترام.
با این حال موسیقی این فیلم میتوانست تم قویتر، زیباتر و بیادماندنیتری داشته باشد. در این صورت شک ندارم که قابلیت ماندگاری بالایی پیدا میکرد. اما ظاهرا تکنیک به احساس چربیده و نتیجهاش همین موسیقیای شده که میشنوید. به هر روی خوشحالم که موسیقی هیس... کاندید دریافت سیمرغ بلورین بهترین موسیقی فیلم شد، چرا که از میان آثاری که در جشنوارهء امسال شنیدم یکی از بهترینها بود.
تاریخ انتشار : یکشنبه 3 شهریور 1392 - 10:59
دیدگاهها
دیگه کارنه کاریش نمیشه کرد!
بسیار زیبا بود این موسیقی...
خیلی موسیقی خوبی بود قشنگ تحت تاثیر قرار میگرفتی واقعا ممنون
سلام کان همایونفر از اساتید بزرگه موسیقیست
از موسیقی ما خواستارم که موسیقی متن فیلمهارو هم بذارد
ممنونم
اگه شما به همه ی موسیقی هایی که کارن همایونفر ساخته نگاه کنید می بینید که به همین زیبایی است که برای همین زیبایی برای فیلم جرم سیمرغ گرفت این زیبایی در پل چوبی هم دیده میشه.
موسیقیه متن نقش بسیار پر رنگی در موثر بودنه فیلم داره و خوشحالم که در اکثر اتفاقات خوبه سینما و تویزیون اسم آقای همایونفر رو میشنوم
سلام وخسته نباشید به همه ی عزیزان
مخصوصا نویسندگان "موزیکما" که قسمتی از سایتو به موسیقی فیلم پرداختین!
در رابطه با موسیقی هیس.. زیاد نمیشه تعریف خاصی کرد چون اونطوری که باید جایگاه هیس... رو زیاد نشون نداد و واقعا باید این فیلمو یک اثر دونست برای همین این موسیقی پی رنگ قوی ای نداشت که بتونه درون ذهن هماننند خود فیلم نقش ببنده!
در مورد آقای همایونفر با آخرین کارشون "مادرانه" که از صداوسیما پخش شد باید گفت تم اصلی موسیقی "مادرانه" که کاور شده ی(کپی) موسیقی یک فیلم عربی به نام"شبی که فاطمه دستگیر شد" یا "فاطمه" ساخته ی "عمر خیرت" بود که شاید میشه گفت کوچکترین تغییری هم صورت نگرفته بود!! (که البته تنظیم موسیقی"فاطمه" رو اصلا نمیشه با "مادرانه" مقایسه کرد)
با این حال با تمجیدی که دوستان از آقای همایونفر کردن نمیشه کارهای ایشون رو یک اثر دونست ولی در هرصورت براشون آرزوی موفقیت میکنم.
فیلم هیس دخترها فریاد نمیزنند را دیدم.تم اصلی داستان را دوست داشتم.فیلم به شدت سانتی منتال بود و من حقیقت تلخ را به پایان خوش فکاهی ترجیح میدهم.بازی طناز طباطبایی را هم خیلی دوست داشتم.خیلی از سینمای ایران استقبال نمیکنم.اما این فیلم واقعا حقیقتی انکارناپذیر بود و این راهم بگویم که طناز طباطبایی تنها بازیگر ایرانی هست که واقعا هم خودش را هم هنرش را دوست دارم.
واقعا در این فیلم من بسیار گریه کردم به علت اینکه شیرین بی گناه کشته شد واقعا انصاف نبود که اینطور بمیره واقعا ما چه ملتی داریم این فیلم درست مثل یه واقعیته
افزودن یک دیدگاه جدید