برنامه یاد بعضی نفرات
 
تحلیل محسن رجب‌پور، مدیرعامل شرکت ترانه شرقی از وضعیت موسیقی در دولت دهم
تنها راه برون‌رفت از شرایط بحرانی کنونی، فراخوان «آشتی ملی» در موسیقی است
موسیقی ما- سید حمیدرضا منبتی: محسن رجب‌پور در حوزه موسیقی آدم شناخته‌شده‌ای است. کسی که با مدیریت گروه آریان در میان مردم به شهرت رسید و پس از آن موفقیت‌های دیگری در حوزه موسیقی پاپ رقم زد. اما حضور او تنها به موسیقی پاپ محدود نشد و دایره فعالیت‌اش را تا موسیقی ارکسترال و ایرانی را نیز گسترش داد. تا حدی که به مدیریت داخلی ارکستر ملی ایران نیز رسید.

با او به تحلیل شرایط موسیقی در سال‌های اخیر نشستیم که به اعتقاد او در دو سال اخیر روزهای بحرانی‌ای را پشت سر گذاشته و 20 سال عقب‌گرد داشته است. رجب‌پور تنها راه بُرون‌رفت از این شرایط نامطلوب را انتخاب یک مدیر قوی برای موسیقی در دولت جدید و از آن مهم‌تر «آشتی ملی» در میان موزیسین‌ها و فراخوانی برای هنرمندان همه سبک‌ها و گونه‌های موسیقی می‌داند.
 
* باید دایره اعطای مجوز را بزرگ‌تر کرد تا خوراک شبکه‌های ماهواره‏ای از بین برود
در سال‏‌های اخیر، موسیقی عقب‌گرد زیادی داشته که تنها راه بُرون‌رفت از وضعيت گره‌خورده آن، ظهور آدمی در این حوزه است که در وهله اول، هویت از دست رفته دفتر موسیقی را به آن برگرداند؛ چون در حال حاضر دفتر موسيقي دفترچه کوچکی از تصيمات و سياست‌های معاونت هنري وزارت ارشاد است که هويت و استقلالی از خودش ندارد. در مرحله بعد لازم است فراخوانی از سوی رئیس جدید دفتر موسیقی صادر شود که طی آن یک آشتی ملی در حوزه موسیقی صورت پذیرد، يك عفو عمومي. يعنی همه گونه‌های موسيقی با همه هنرمندان‌شان بتوانند در يك چارچوب در كنار هم كار كنند. تنها در این صورت است که تعداد آثار غيرمجاز ما دوباره به زير 10 درصد برخواهد گشت. یعنی همان رقمی که ده سال پیش شاهدش بودیم، نه مثل الان که 90 درصد آثاری که به گوش مخاطب می‏رسد، فاقد مجوز هستند. باید دقت کرد که اکثر كساني كه در ايران به صورت غيرمجاز كار مي‌كنند، از روي ناچاری تن به اين كار می‏‌دهند؛ چرا که می‌دانند در صورت مراجعه به دفتر موسيقي برای اخذ مجوز، با در بسته روبرو شده و هيچ حمايتی از آنها نمی‌شود. اما باید دانست که  همين قشر، عاشق اين هستند كه در ايران كنسرت بگذارند، مخاطبان‌شان آنها را ببينند و چرخه اقتصادی موسیقی‌شان هم به گردش بیفتد؛ اما راه چاره‌ای ندارند. این جریان می‏تواند بزرگ‌ترین بهانه و دستاویز برای این «آشتی ملی» در حوزه موسيقی باشد. اگر اين كار را بكنيم، چند اتفاق مهم مي‌افتد؛ اول از همه اينكه خوراك روزمره چند شبكه ماهواره‌ای از بين خواهد رفت و حجم زيادی ايده و خلاقيت و نوآوری در موسيقی به وجود می‌آيد. شما فکر می‌‏کنید پیدایش افرادی مثل «شاهين نجفي» به چه علت است؟ همه به خاطر سوء‌مديريت است. «محسن نامجو» بیچاره شد تا از دفتر موسیقی مجوز بگیرد، نتوانست و رفت از حوزه هنری مجوز گرفت، اما مدیر آنجا را -به خاطر اعطای مجوز به نامجو- برکنار کردند که به نامجو مجوز ندهند! «محسن نامجو» را دودستی دادیم رفت. اگر دولت یازدهم نیز بخواهد نگاهی مانند نگاه دولت اخیر به موسیقی داشته باشد، جامعه نسبت به فرهنگ و حوزه موسیقی از حکومت روگردان می‌شوند. اگر همین‌طور به پیش رویم، موسیقی که در جامعه به گوش مخاطب می‏‌رسد، به آنچه در صداوسیما پخش می‌‏شود خیلی نزدیک می‏‌شود. از آن مهم‌تر آنکه باید منتظر چه اتفاقی باشیم؟ اینکه ظرف 10 سال آینده، یک سرفصل تولید موسیقی‌های سفارشی تهیه کنیم و بدهیم ارگان‏های مورد تایید دولت با بودجه ملی، برایمان موسیقی تولید کنند. اگر امروز بین موسیقی تولید شده در داخل و آنچه که جامعه گوش می‌کند، زاویه‌ای 90 درجه وجود دارد، در آن صورت، این زاویه به 180 درجه خواهد رسید و در آینده نه‏ چندان دور ديگر چيزي به نام موسيقي و تولید آن در داخل نخواهیم داشت.
 
* کارنامه معاونت هنری شاه‌آبادی دو نیمه متضاد دارد
به اعتقاد من، برای تحلیل وضعیت موسیقی در دوره 4ساله دولت دهم، بايد آن را به دو دوره دو ساله متفاوت تقسيم کرد؛ در طول این 4 سال، معاونت هنري بر عهده آقاي «شاه‌آبادي» بود، اما ایشان در 2 سال اول يك چهره داشتند و در 2 سال بعد يك چهره ديگر. در اولین ملاقات دوستانه‌ای که با هم داشتیم، به ايشان گفتم: «از روز اولی که شما فعالیت خود را در این پست آغاز کردید، همیشه به این موضوع فکر می‌‏کردم كه ما چه افراد بدشانسي هستيم و تا چه اندازه می‌‏توانیم مورد قهر دولت قرار گرفته باشیم كه انسان بزرگواری مثل شما (نوه آیت‌‏الله شاه‌آبادی) -كه دوران تولد، تربيت و رشد خود را در دامان ایشان سپری کرده- باید در معاونت هنري وزارت ارشاد مشغول به کار شود. آیا براي شما پست دیگری نبوده كه در این سمت گماشته شدید؟ شما انسان باهوشی هستید که در اینجا دوام آورده‌اید، اما قبول کنید که ذات، سرشت و آموزه‌های شما نمی‏تواند اجازه دهد که از حوزه حساس موسیقی حمایت کنید و برای پیشرفت آن، کار استراتژیک انجام دهید. چون اساساً برای این کار ساخته نشده‌‏اید.»

جالب اینجاست که آقای «شاه‌آبادی» در اولین و آخرین نشستی که با تهیه‏‌کنندگان موسیقی داشتند، گفتند که من یک کارشناس دینی هستم. ایشان در دو خطبه برای ما صحبت کردند؛ در خطبه اول، پاسخ سؤالات برخی از تهیه‏‌کنندگان را دادند و در خطبه دوم هم دقیقاً به عنوان یک کارشناس دینی ما را موعظه کردند! در 2 سال اول مدیریت ایشان -به واسطه آگاهی کمترشان از جزییات موسیقی- هر آنچه که در دفتر موسیقی رخ داد، ضرری برای این حوزه نداشت. مخصوصاً اینکه آن زمان دفتر موسیقی سرپرست هم داشت و اتفاقاتی که در دوران سرپرستی آقای «علی ترابی» افتاد، حداقل موسیقی را به عقب برنگرداند و قدم‏های مثبتی در این زمینه برداشتند. دلیلش هم این بود که ذات وی با موسیقی مخالف نیست و ما هم همین را می‏‌خواهیم. از اين به بعد هم هر كسي بيايد، اهالی موسیقی به همین راضی هستند كه رئیس دفتر موسیقی لااقل زير پاي ما را خالي نكند، حالا اینکه دست‌مان را هم بگیرد، پیشکش. خلاصه اینکه در 2 سال اول، اتفاق بدي برای موسیقی نيفتاد. اما در دوره دوم، نمي‌دانم چه اتفاقي برای آقای «شاه‌آبادی» افتاد كه همه‌چيز كاملاً برعكس شد. نمی‏دانم چه شد که به نوعی احساس کردند هر حرکتی که در این 20 سال در حوزه موسیقی رقم خورده، اشتباه بوده است. در پی این تحول، یک حرکت استراتژیک در تصمیم ‏گیری‌‏های معاونت هنری به وجود آمد و قدرت تصمیم ‏گیری در دفتر موسیقی به مراتب کاهش یافت و يك موسيقيدان (آقاي ميرزماني) را به ریاست دفتر موسیقی گذاشتند. به جرئت می‏توان گفت ایشان به خودی‏خود، ذاتاً یک انسان وارسته و شایسته هستند؛ اما واقعاً خوب بودن یک آدم دلیل بر کاردان بودن او در تمام حوزه‏‌های زندگی نیست. انتخاب آقای «میرزمانی» و غالب رفتار کاری ایشان -که اصولاً برای انجام کارهایشان نیاز به کسب اجازه از مقامات بالادست داشتند- باعث شد قدرت عمل و استقلال دفتر موسیقی به یک‏باره فرو ریزد.
 
* آیا شعر امام خمینی (ره) امروز مجوز می‌گیرد؟
ما از اول انقلاب 3 دسته موسيقي داشتيم؛ اول لس‌آنجلسي‌ها كه تكليف‌شان معلوم بود، دوم آلبوم‌هايي كه در داخل مجوز گرفته بودند و دسته سوم آثاری بود که گه‏گاه مجوز نمي‌گرفتند و بعد به صورت اتفاقی، لو مي‌رفتند. اصلاً كسي جرأت انتشار توليدات خانگي را نداشت. در حالی که امروز، آن دسته سوم بیشترین سهم از بازار موسيقي را در اختیار دارند. قبلاً اينطوري بود كه مي‌گفتند ما مي‌خواهيم مجوز بگيريم اما نمي‌توانيم، اما الان اصلاً تمایلی برای کسب مجوز در میان غالب موزیسین‌ها وجود ندارد. اين است که از نظر من، در 2 سال اخير، يك عقب‌گرد 20 ساله در حوزه موسیقی داشته باشيم. در اين 2 سال طوري با ما برخورد شد كه من گاهی پیش خودم فكر می‌كردم نکند ما در اين سال‌ها توليدكننده فیلم‏‌های مستهجن بوده‏ایم، البته به صورت صوتي؟! از يك زاويه‌هايي با ترانه‌های پاپ برخورد مي‌كردند كه حتي خود شاعر هم چنين چيزي به فكرش خطور نمي‌كرد. می‏‌گویند فلسفه بنیادی انقلاب اسلامی در ایران، «عشق» بوده است، اما شعار آخرین مدیرکل دفتر موسیقی این بود که چرا مدام از عشق می‏‌گویید؟ بنیانگذار انقلاب اسلامی شعری با این مضمون دارد: «من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم/ چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم». وقتی چنین بیتی از یکی از ترانه‌های گروه آریان مجوز نمی‌گیرد که «خوشحالم که در هوای تو باشم» واقعاً امروز این سؤال در ذهن من رژه می‌رود که چه ملاکی برای این ممیزی‌ها وجود دارد و آیا همین شعر امام خمینی (ره) امروز مجوز می‌گیرد؟!
 
* خیلی از ناهنجاری‏های اجتماعی را می‏توان با «رپ» از بین برد
از سال 70 تا 89 همواره تلاش ما بر اين بوده كه گوش مخاطب ايراني را از موسيقي فاقد هویت دور كنيم. براي اين كار هم لازم بود در يك جاهايي به آن‏ها نزديك شويم؛ نه به لحاظ محتوا، بلکه از نظر فرم. اما در اين 2 سال گذشته، هرچه بافته بوديم پنبه شد. چند سال پيش، از هر ده نفري كه مي‌خواستند وارد حوزه موسيقي شوند 7-8 نفرشان مجوز مي‌گرفتند و بقيه هم اگر خيلي سمج بودند كارهايشان را به صورت اينترنتي و زيرزميني منتشر مي‌كردند. اما اتفاقی که امروز افتاده اين است كه از 10 نفر تولیدکننده آثار موسيقي، 9 نفرشان اصلاً علاقه ندارند که بدانند دفتر موسيقي كجاست و مجوز چه شکلی است! ما بلايي بر سر هنرمندان‌مان آورده‌ايم كه اصلاً دوست ندارند كارشان از کانال وزارت ارشاد منتشر شود. مسئولان در این مملکت، زمانی به زبان آوردن «موسیقی پاپ» برایشان راحت شد که موسیقی راک و رپ پا به عرصه گذاشت. کسی که مدیرکل دفتر موسیقی می‌‏شود، نباید با هیچ گونه‌ای از موسیقی مشکل داشته باشد. اصلاً ما موسیقی‏‌ای نداریم که به این مملکت خیانت کند! می‏خواهم یک مثال ساده بزنم؛ تا به‌حال مسئولان به سفره‌‏خانه رفته‏‌اند؟ تا به حال به این فکر کرده‌‏اند که ما چند نوع موسیقی در این مملکت داریم؟ آیا می‏دانند که نازل‌ترین شکل موسیقی که در کاباره‌‏های اعراب به‏‌کار می‏رود را ما در سفره‌‏خانه‌‏هایمان استفاده می‌کنیم؟ چرا مسئولين ما از موسيقي‌های جديد مي‌ترسند؟ چرا اجازه نمي‌دهند موسيقي رپ به صورت مجاز كار كند؟ خيلي از ناهنجاري‌ها و مشكلات اجتماعي را -كه نمی‏توان با موسيقي سنتي و پاپ نشان داد- می‏توان با موسیقی رپ به گوش جامعه رساند. چرا سعي نمي‌كنند اين موسيقي را در خدمت اصلاح ناهنجاری‌های اجتماعي به کار گيرند تا آنكه با آن مبارزه كنند؟ چرا این‌قدر از به زبان آوردن کلمه «موسیقی» ابا دارند؟ چرا در مناظره‏‌های انتخاباتی وقتی می‏‌خواهیم بگوییم «موسیقی»، باید بگوییم آقای «شجریان»؟ چرا نام استاد «شجریان» امروز مترادف نام «موسیقی» است؟
 
* فرهنگ‌سراها چه کار انجام می‌دهند؟
قبل از دولت‌های نهم و دهم، مهم‌ترين پاتوق گروه‌هاي كوچك كه موسیقی متفاوت داشتند و نمي‌توانستند سالن‌هاي چندهزار نفري را پركنند، فرهنگسراها بودند. همين «گروه آريان» كه دوره‌اي مخاطب چند ده هزار نفري داشت و مردم براي خريد بليت‌هایش صف مي‌كشيدند، كارش را از تالار «ايوان شمس» («حركت» سابق) شروع كرد. اما الان كدام‌یک از فرهنگسراها فعال‌اند؟ كدام فرهنگسرا سالن‌اش را به گروه‌هاي كوچك براي كنسرت مي‌دهد؟ هيچ‌كدام! فرهنگ‏سرایی که فقط و فقط مذهب‏سرایی نیست.
 
* دایره‌ای که روز به روز تنگ‌تر می‌شود
شاید بهتر باشد تعداد آثار ورودی و خروجی به دفتر موسیقی از سال 83 تا 87 -که «دوران طلایی» تولید و توزیع موسیقی بعد از انقلاب بوده- را بررسی کنیم و آن را مقایسه کنیم با تعداد آثار ورودی 2 سال اخیر. ضمن اینکه این را هم نباید از یاد برد که تعداد جوانان جامعه نیز بیشتر شده است. زمانی بود که مدیرکل‏‌های دفتر موسیقی، وظیفه خود می‌دانستند که از آنچه به آن مجوز داده‌‏اند، دفاع کنند. در حقیقت مدیرانی نظیر علی مرادخانی (که از نظر من موفق‌ترین و موثرترین مدیر موسیقی این مملکت در تمام دوران پس از انقلاب است) همه تلاش خود را می‌کردند تا سکان موسیقی را به سمتی هدایت کنند که آنچه مطلوب و محبوب ذائقه شنیداری مردم بود نزدیک شود به آنچه که زمامداران حکومت مدنظر داشتند و در این راه هم موفق بودند. اما سیاست مدیران دفتر موسیقی در دو سال اخیر این بوده که به چیزی مجوز می‌دهیم که بتوانیم از آن دفاع کنیم و بابت این آثار کسی از ما شکایت نکند. این است که این حلقه آن‌قدر تنگ شده که دیگر کسی توانایی عبور از آن را ندارد و شاهدیم که خیلی‌ها قید گذشتن از این مجرای رسمی را می‌زنند.
 
* چند سال است سوپراستار موسیقی مجاز نداریم؟
چند سال است که ما سوپراستار موسیقی مجاز نداریم؟ چند سال است که سوپراستارهای موسیقی ما را ستاره‌های غیرمجاز تشکیل می‌دهند و مردم ترجیح می‏دهند به موسیقی آنها گوش کنند؟ در واقع همان بخشی که مسئولین مملکت آنها را از خود دور کرده‏اند. من چندین بار به مدیرکل‏های دفتر موسیقی و یک مرتبه هم در یک دیدار مفصل و صمیمانه با آقای «شاه‏آبادی» این هشدار را داده‏ام. ایشان هم اتفاقاً صحبت‌های مرا «دلسوزانه» دانستند. اما از آن روز تا به الان حتی یک قدم هم جلو نرفته‏ایم.
 
* امثال حمید طالب‌زاده امروز کجا هستند؟
همیشه ظهور و بروز سوپراستارها در جامعه‌ای شبیه ایران، در دوره‌های تغییر و تحولات صورت می‌گیرد. زمانی که در سال 76 آزادی‏‌های مدنی در این مملکت قوت گرفت، خوانندگانی شبیه خوانندگان لس‌آنجلسی پا به عرصه ظهور گذاشتند و مردم به دلیل عدم حضور اصلی‏ها به کپی‏‌های آنها واکنش خوب نشان دادند. اما بعد از مدتی متوجه شدند که خود آن اصلی‌ها هنوز هستند و دیگر چه نیازی به کپی‌ها! خیلی از هنرمندان هستند که اگر وارد حوزه موسیقی مجاز می‌‏شدند، می‌توانستند سوپراستار شوند. «حمید طالب‌‏زاده» الان کجاست؟ آیا مسئولین می‏‌دانند که سالانه چند نفر از موزیسین‌های درجه یک این مملکت مهاجرت می‌کنند؟ می‏‌دانند که اگر افرادی مثل «روزبه بمانی»، «علیرضا افکاری»، «بهروز صفاریان»، «سیروان خسروی»، «نیما وارسته» و... از ایران بروند چه نیرو و پتانسیلی را دودستی تقدیم کسانی کرده‌ایم که اتفاقاً با نظام ما مشکل دارند؟ واضح است که تمام این مشکلات ریشه در سوءمدیریت دارد.
 
* قدیم به لُمپنیسم مجوز نمی‌‏دادند، امروز به موسیقی جدی!
شما نگاه کنید که در چند سال اخیر چه بلایی بر سر ارکسترها آمده است. ببینید که ارکستر سمفونیک تهران با 80 سال سابقه در قدیم چه آثاری می‏نواخته و از دو سال پیش به بعد چه آثاری را تولید کرده است! ارکستر ملی ایران کجاست؟ مگر می‏شود مملکتی مثل ایران که هویت موسیقایی دارد ارکستر ملی نداشته باشد؟! آیا دوستان تا به حال به این فکر کرده‌اند که آوردن موزیسین توانمندی چون استاد «حسین علیزاده» و نشاندن او در جلسات رایگان، چه پشتوانه‏ای می‏تواند داشته باشد جز عشق به توسعه موسیقی ارکسترال در مملکت ما؟ پس کجاست آن ارکستر ملی؟
یک سال پیش آلبوم آریان را برای کسب مجوز به دفتر موسیقی دادم و 10 ماه پیش، آن را از ارشاد بیرون کشیدم. چرا؟ چون دیدگاه‏ها تغییر کرد. فردی که برای ریاست دفتر موسیقی انتخاب می‏شود «مخالف موسیقی» است و طبیعتاً باعث می‏شود بستر و زمینه برای موسیقی غیرمجاز بیشتر شود. یکی از ضعف‏های دفتر موسیقی این است که چه درباره شعر و چه موسیقی بر اساس سلیقه فردی نظر می‏دهد. کار شورای شعر دفتر موسیقی باید این باشد که به شعرایی که اشعارشان از قوانین ترانه و شعر پیروی می‏کند، مجوز دهد. شورای موسیقی هم باید به کسانی که کارشان ایراد فنی ندارد مجوز دهد. این جامعه است که برای شنیدن یا نشنیدن یک کار تصمیم می‏گیرد. قبلاً به هر آنچه که به لُمپنیسم نزدیک بود مجوز نمی‏‌دادند، الان به هر چه که موسیقی جدی‏تری دارد مجوز نمی‏دهند! اصلاً شورای موسیقی این حق را ندارد بگوید فلان موسیقی مجوز نمی‏گیرد و فقط می‏تواند بگوید این موسیقی از نظر فنی چنین ایرادی دارد. این که انتشار فلان موسیقی به صلاح نیست، اصلاٌ در حوزه صلاحیت موزیسین‏هایی نیست که خودشان در حوزه موسیقی گرایش فردی دارند. یک مثال بزنم؛ زمانی که آقای «حسینی» وزیر ارشاد شدند، پیش مدیرکل وقت دفتر موسیقی رفتم و از او پرسیدم فکر می‏کنید چشم‏انداز آینده در حوزه موسیقی چیست؟ گفتند بگذارید ببینیم وزیر چه بیاناتی می‏دهند. به ایشان گفتم: «نقطه ضعف ما در این مملکت این است که فردی مثل شما که الان مدیرکل دفتر موسیقی هستید، باید منتظر بیانات وزیری شوید که از حوزه آموزش آمده است.» همین چند روز پیش جناب وزیر دولت دهم اعلام کرد که من اصلاً موسیقی گوش نمی‏دهم و در این مدتی که وزیر بوده‌‏ام گه‏‌گاه مجبور می‌شدم به سالن‏‌های موسیقی بروم! خب باید کلاه‌مان را بالاتر بگذاریم که وزیرمان با افتخار می‏‌گوید من اصلاً موسیقی گوش نمی‏دهم!
 
* پرونده پُرکارهای مجاز در ارشاد مثل پرونده خفاش شب شده است!
خنده‏‌دار است که یک خواننده برای گرفتن مجوز برای برنامه‏‌ای که مثلاً دیشب اجرا کرده و می‏‌خواهد دوباره آن را در هفته آینده تمدید کند، باید پروسه کسب مجوز را از ابتدا طی کند. پرونده تمام کسانی که فعالیت زیادی در موسیقی صحنه‌ای و مجاز دارند، در ارشاد مثل پرونده خفاش شب است! پنجشنبه‌‏ها و جمعه‌‏ها ارشاد تعطیل است و یک‏شنبه‌ها و سه‏‌شنبه‏‌ها هم برای عموم کار انجام نمی‏‌دهند و آن‌وقت می‏گویند که ما خدمت می‏‌کنیم.
 
* شرکت‏‌های تولید موسیقی در حال ورشکستگی‏‌اند!
شرکت‏‌های تولید موسیقی با این تفاسیر و تفاوت دیدگاه‏‌هایی که به وجود آمده به سمت ورشکست شدن رفته‌‏اند. شرکت «ترانه شرقی» از روز اول فروردین 92 تا امروز که اوایل مرداد‌ماه است، هنوز 1 ریال هم درآمد نداشته. دلیلش این است که ما امنیت شغلی نداریم و در قدم ابتدایی گیر کرده‏‌ایم و طبیعتاً گردش مالی در این حوزه متوقف شده است. شما فکر می‏‌کنید شخصی که در آن شورا نشسته، از من که 22 سال است عشق و جوانی‏‌ام را پای این کار گذاشته‏‌ام، بیشتر می‏‌داند؟ متاسفانه ما در ایران چیزی به اسم فرهنگ نداریم، بلکه فقط تاریخ است که عرض اندام می‏‌کند. همه کسانی که با این مصاحبه مخالف هستند و زیر این گفت‌‏و‏گو نظر مخالف می‏‌نویسند، باید بدانند که 10 سال پیش یک مخالف برجسته در بین مسئولین وجود داشت که آرزو می‏کرد فرزندانش هرگز موسیقی نشنوند و در تفکراتش این‏طور جا افتاده بود که هرگز در مکانی که موسیقی پخش می‌‏شود نمی‌‏رود. درست 10 سال پیش، یعنی زمانی که من به جرم تهیه و تولید آثار موسیقی در این مملکت بازداشت شدم! دو سال پیش من همان شخص را به یک کنسرت بردم و همان شخص از من فیلم آن کنسرت را می‏‌خواست که در این حوزه کمکی انجام دهد!
 
* امیدوارم دولت جدید، هنرمند موزیسین برای دفتر موسیقی انتخاب نکند
خواهش عاجزانه من از دولت بعدی این است که آدم هنرمند برای این حوزه انتخاب نکنند، چون هنرمند موزیسین، گرایشات خاص دارد و در این‏صورت این فرد نمی‏تواند به چیزی که به آن گرایش ندارد بها دهد! برادرانه خواهش می‏کنم که جناب آقای دکتر «روحانی» در حوزه فرهنگ و خصوصاً موسیقی که هیچ‌یک از اضلاع هنر بدون موسیقی هویت و روح ندارد، در انتخاب مدیرکل دقت کنند و این‌قدر به بدنه اجراکننده موسیقی بی‏‌اعتماد باشند. هر کدام از شرکت‏‌های تولید‏کننده موسیقی یک بازوی توانا و به تنهایی یک اداره کل موسیقی هستند. پس این‌قدر آنها را در حوزه موسیقی کوچک نشمارند.

قابل توجه دکتر «روحانی» و مسئولینی که برای تصمیم‌گیری در حوزه فرهنگ و موسیقی انتخاب می‌کنند باید بگویم که موسیقی علاوه بر این‌که در دنیا بعد از صنعت انرژی، بزرگ‌ترین چرخه مالی را دارد، در جامعه نشاط مستقیم و غیرمستقیم تولید می‏‌کند. متاسفانه ما جزو معدود ممالک دنیا هستیم که مردمش صبح‏ها برای رفتن به سرکار در تاکسی می‏خوابند و اکثراً خموده‏اند! دلیلش هم این است که ما در بخشی که باعث ایجاد نشاط در جامعه می‏شود برنامه‏ریزی نکرده‏ایم!

امروز که اولین روز شروع به کار دولت جدید است، دوست دارم که این حرف‌های من به عنوان سندی ثبت و ضبط شوند تا ملاک و معیاری باشد برای آنکه بتوانیم دو سال بعد نگاهی به شرایط موسیقی بیندازیم و آن را با امروزمان بسنجیم.
منبع: 
اختصاصی موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 14 مرداد 1392 - 12:15

دیدگاه‌ها

دوشنبه 14 مرداد 1392 - 14:19

حرفاش درسته

دوشنبه 14 مرداد 1392 - 17:19

afarin be shoja at va rok boodanetoon.kamelan manteghi va dorost migan.afarin.harfe dele hame honarmandaro zad.nemidoonam chera hichvaght az hamchin adamhayi ke in tafakoro daran estefade nemishe.agar ye modir mesle ishoon bashan dg moshkeli nist....

دوشنبه 14 مرداد 1392 - 20:35

حرف دل همه ما رو زدی آقای رجب پور. دمت گرم
امیدوارم مسئولین جدید به این صحبت ها که دقیقا خواسته ما هم هست توجه کنند و به امید روزهای خوب برای موسیقی این کشور

دوشنبه 14 مرداد 1392 - 20:51

10 ماه از ارشاد در اوردی البوم اریان رو ؟ خب شاید تو این 10 ماه مجوز می گرفت!!

دوشنبه 14 مرداد 1392 - 21:27

کاملا درست میگن و زوایایه کارو روشن کردن ولی کو گوشه شنوا!
خوبه که حرف ایشون در مورده اینکه موزکه این دورمون همه کپی از هم یا بیرونیا بوده هم در تاریخ ثبت بشه ولی اینجا دیگه مقصر مسولین نیستن بلکه شنونده ها هستن که با گوش ضعیفه موسیقاییشون نیمه هنرمندان رو تشویق به کپی کاری کردن(که دلیلش بی تجربگی و دانش کم دوستان هست)و تیشه به ریشه موزیکهمون زدند.

دوشنبه 14 مرداد 1392 - 21:28

کاملا درست میگن و زوایایه کارو روشن کردن ولی کو گوشه شنوا!
خوبه که حرف ایشون در مورده اینکه موزیکه این دورمون همه کپی از هم یا بیرونیا بوده هم در تاریخ ثبت بشه ولی اینجا دیگه مقصر مسولین نیستن بلکه شنونده ها هستن که با گوش ضعیفه موسیقاییشون نیمه هنرمندان رو تشویق به کپی کاری کردن(که دلیلش بی تجربگی و دانش کم دوستان هست)و تیشه به ریشه موزیکهمون زدند.

دوشنبه 14 مرداد 1392 - 23:05

نگاه ایشان به مشکلات ریز بینانه و برنامه ریزی های آتی متفکرانه است ...
با امید به تغییرات در این عرصه ...

سه شنبه 15 مرداد 1392 - 05:31

خواستم چیزی نگم ولی از اونجا که آقای حسینی وزیر سابق ارشاد گفتن من در دوره وزارتم به دیدن اجرای برنامه های موسیق نرفتم تا توی تاریخ این عمل عالیشون ثبت بشه من هم به ایشون و کاربران گرامی توضیح میدم که چقدر کارشون عالی بوده و باید حتما توی تاریخ این عمل رحمانیشون ثبت بشه!!
آقای حسینی وزیر اسبق وزارت فرهنگ وازشاد اسلامی:
شما در کشوری که دائیه داره تمدن بشریه و هنر (خصوصا موسیقی که جلا دهنده روح بشریه) زندگی میکنید و در این کشور مسوول هنر و فرهنگ کشور شدید میشه روشن کنید این حرف شما چطور با این تاریخ پر گوهر سازگاره؟!و آیا میدونید این فرهنگ چقدر در نزدیکی ملل جهان نقش داشته که ریشش در سرزمین ماست؟!
آقای حسینی وزیر اسبق وزارت فرهنگ وازشاد اسلامی!
آیا میدونید حجم موسیقی مبتذل/منحرف یا هر چیزی که شما میگید در دوره شما چقدر رشد کرده؟به اعتباره گفته آقای رجب پور که آگاه به مسائل موسیقی کشور هست و واقعیات جامعه 9 برابره زمان پیش از تصدی شما اون هم به این دلیل که شما درهای ورود جوانان رو به این عرصه بستید تا موزیک پاک ارائه بدید و یا شاید موزیک رو کلا پاک کنید!!
آقای حسینی وزیر اسبق وزارت فرهنگ وازشاد اسلامی!
آیا میدونید چنانچه شما وظیفه ای که طبق قانون وشرع به شما داده شده و اموال بیت المال برای ا ون هدف در اختیارتون قرار گرفته درست به اجرا در نیارید هم طبق شرع پاسخگویی اخروی برای شما به همراه داره وهم طبق قانون باید پاسخگوی منابعی که در اختیار داشتید وهدر دادید باشید؟میدونید که اشائه موسیقی جزو وظایف وزارت تحت امر شما بوده!حالا اینکه افتخار به عدم حضور دراجراهای موسیقی میکنید با وظیفه شرعی وقانونی که به شما داده شده همخوان بوده!
آقای حسینی وزیر اسبق وزارت فرهنگ وازشاد اسلامی!
آیا میدونید چند سال پیش که مراجع عظام در قم سوالاتی در باب موسیقی داشتند رهبر معظم انقلاب به استاد کمال پور تراب توصیه کردند ایشون به قم رفته و توجیهاتشون در باب موسیقی رو به عرض اونها برسونن وایشون پس از اون دیدار و با ارائه این دیدگاه که موسیقی در کنار وجه رحمانی وآسمانیش با تلطیف و تنظیحه روحیات بشری باعث پیشرفت انسان هم دربعد اجتماع شده و هم انسان رو در بعد رحمانی به سوی کمال هدایت میکنه؟!که تمام اینها در ذات هنر موسیقی هست!
آقای حسینی وزیر اسبق وزارت فرهنگ وازشاد اسلامی!
حالا جبران انحراف فکری که به سبب عدم انجام درست وظیفه از سوی شما شامل حال بسیاری از جوانان ما شده با کیست؟!چطور افتخار میکنید به عدم حضورتون در یک برنامه موسیقی اون هم اینهه سال!!این کا ر رحمانی است که شما به جای هدایت درست این هنر حتی یک اجرای موسیقی هم نرفتید؟!
آقای حسینی وزیر اسبق وزارت فرهنگ وازشاد اسلامی!
آیا میدونید افلاطون بیش از 2000 سال پیش گفته جامعه ای که از موسیقی خالی بشه پر میشه از تباهی و به سمت فساد رفته از درون نابود میشه!؟شما برای به تباهی نرفتن این جامعه چه کار کردید؟به اجرای کنسرت موسیقی نرفتید؟؟!!!
آقای حسینی وزیر اسبق وزارت فرهنگ وازشاد اسلامی!
سخن آخر اینکه من گمان نمیکنم شما با این رویه چیزی بر آخرتتون افزوده باشید چرا که طبق وظیفتون عمل نکردید پس شرعا هم مسوولید!

چهارشنبه 16 مرداد 1392 - 09:25
نغمــــــه

بله .به قول دوستان کو گوش شنوا ؟!!!!!!
مرسی موزیک ما.خدایی حرف حقو میگن. دقیـــــــــقا همیناس !!!!!!!!!!!!!!!
در مورد ترانه اینکه متاسفانه از عشق میگیم ولی شاید عشقو اونجور که باید کمتر گفتیم . باز این روزا به نظرم تو بخش ترانه یه پیشرفتایی داشتیم خب مقایسه میکنیم میبینیم خیلی از ترانه سراهای بزرگمون واقعا عمیقتر شدن به نسبت آثاری که قبلا میشنیدیم .
لفظ عشق که بد نیست چجوری عنوان کردنش مهمه . اون فکر و اندیشه ای که پشتشه مهمه . اونکه حرفی که به اسم عشق داریم عنوانش میکنیم تعریف عشق حالا تو شرایط و حالات مختلف باشه مهمه ...
ولی حق دارین اگه اون بیت امام (ره) هم مضمون عارفانه نداشت شاید به قول شما این روزا مجوز نمیگرفت !
یه چیزی رو هم دوستان تهیه کننده باید دقت کنن که یه نگاهی به کارنامه ی خودشون بندازن ببینن چنتا از خوانندگان موفق و محبوب فعال این روزای موسیقی رو به این عرصه معرفی کردن و چقدر کارنامه ی کاریشون باعث فخر و مباهات موسیقی این مرزو و بوم هست و هم چنین دوستانی که باهاشون همکاری کردن چنتا اثر فاخر رو به موسیقی این کشور ارائه کردن که شاید میزانی باشه برای سنجش خدمت و پتانسیلشون برای پیشرفت هنر و موسیقی این مرز و بوم . به هرحال همه کسانی که تو این حوزه فعالیت میکنن به نوعی مسئولن در شرایطی که امروز براش رقم میخوره !!!

5.201.134.31
پنجشنبه 17 مرداد 1392 - 02:49
شریف

نغمه جان ما در هر چیز اول نباشیم توی شعر در دنیا حرف اول وآخر رو میزنیم چون پشتوانه عالی داریم که البته اونم به دلیل مقداری تنبلی و دومباله روی ترانه سراها از هم مثل سابق رشد نکرده ولی از سایر موارد مثل خوانندگی آهنگساری/تنضیم هنوز سطح بالاتری داره.

188.159.202.161
پنجشنبه 17 مرداد 1392 - 08:25
نغمـــــه

درسته شریف جان . همینه :)

5.201.128.193
چهارشنبه 16 مرداد 1392 - 19:14

امیدوارم خیلی زود آریان 5 بیاد بازار...داریم میمیریم از دلتنگی....

پنجشنبه 17 مرداد 1392 - 10:36

دکترروحانی یادت باشه محسن رجب پور باید مدیر دفترموسیقی باشه / اشتباهات دولت قبل رو تکرار نکن .
آقای رجب پور عالی بود . از اون عالیتر درآوردن آلبوم آریان از ارشاد بود . عاشقتم شدید . شاید آریان هم بره خارج / حواستون باشه .خیلی حرفا رو به خودتون میگم حاج محسن عزیز

پنجشنبه 17 مرداد 1392 - 12:20

این نگاه منطقی شما جای تحسین داره
برای مسئولین فقط میشه تاسف خورد که تنگ نظری ها و سلیقه شخصی خودشون ملاک مجوزها شد.
فقط آقای رجب پور عزیز کاش زودتر میگفتید که ده ماهه از اخذ مجوز ناامید شدید و آلبوم رو از ارشاد پس گرفتید تا ما هواداران آریان اینقدر بلاتکلیف نباشیم و با دفتر موسیقی تماس های بیهوده نگیریم...
در هرحال امیدوارم دولت جدید این خواسته ها رو بشنوه و برای موسیقی اهمیت قائل باشه.

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود تنها راه برون‌رفت از شرایط بحرانی کنونی، فراخوان «آشتی ملی» در موسیقی است | موسیقی ما