نگاهی به موسیقی فیلم زندگی با چشمان بسته
آهنگساز : علیرضا کهن دیری
سمیه قاضیزاده: وقتی صحبت از ستارهها میشود، اولین چیزی که به ذهن میرسد چشمک زدن است. همین تداعی ساده، ایدهء اصلی موسیقی زندگی با چشمان بسته است. ایدهای که تا پایان فیلم ادامه پیدا میکند، اوج میگیرد و دایرهوار به همان نقطهای که از ان آغاز شده بود برمیگردد.
اینطور که پیداست علیرضا کهن دیری آهنگساز این موسیقی امسال با ایدههای جدیدی موسیقی فیلمها را ساخته است. او چه در ساخت موسیقی سیزده پنجاه و نه و چه موسیقی زندگی با چشمان بسته قطعاتی همخوان با فضای فیلم ساخته است. موسیقی آرام و کم حجم این فیلم با ریتم کلی اثر هماهنگی دارد . نه از آن جلو میزند و از آن عقب میماند. کارش رنگ و عطر بخشیدن به همان فضایی است که کارگردان ساخته. ملودیهایی که از همان ابتدا با صدای پیانو روی تیتراژ ابتدایی فیلم آغاز میشوند، ملودیهایی آرام هستند. انگار که به آرامی خط نستعلیقیاند که اسم فیلم و عوامل فیلم با آن نوشته شده است. موسیقی پیوند میان این محلهء قدیمی، تصویر بازیگران آشنا و صدای خواهر و برادری که برای هم نامه مینویسند برقرار میکند. هرچند که این آرامش عمر زیادی ندارد و با موسیقی ترنسی که در تصویر شلوغ شهر و ترافیک و آدمها میآید گم میشود. آهسته آهسته فضای موسیقی با پیشبرد داستان با پرستو (ترانه علیدوستی) و زندگیاش همراه میشود. در این راه، بیشتر افکتیو است تا ملودیک و هرجا که لازم است خشن میشود، هرجا نیاز است اوج میگیرد و هرجا که غمی هست آرام. با این حال همهء این اتفاقها در موسیقی در ایجاز کامل رخ میدهند. موسیقی عامدانه در سکوتهایی که میشد حضور داشته باشد هم از امدن چشمپوشی کرده تا فضای بکر تصاویر با هیچ چیز اضافی به هم نریزد. بهترین نمونهء این ایجاز را میتوان در گفتو گوی دوستانهء پرستو و پریسا بعد از سالها تماشا کرد. شاید کمتر فیلمسازی جز صدرعاملی حاضر میشد که در چنین صحنهء تاثیرگذاری موسیقی حضور نداشته باشد، اما برعکس نبود موسیقی در چنین صحنههایی به جذابیت آنها و عمیقتر شدن تماشاگر در بطن روابط کمک کرده است.
اوج موسیقی در زندگی با چشمان بسته صحنهای است که پرستو و علی (حامد بهداد) در حال دوچرخهسواریاند. لحظاتی که هر دو با چشمان بسته زندگی را تجربه میکنند و تم کاملشدهء موسیقی تیتراژ را در همراهی با ارکستر میتوان شنید. ملودی بسیار زیبایی که در آن زندگی جریان دارد و آهنگساز به خوبی توانسته است حس دوستی عمیق و صمیمانه شخصیتهای فیلم را تبدیل به نت کند.
یکی دیگر از نقاط عطف این موسیقی وقتی است که علی بعد از سالها به خانه بازگشته و از دریا و ترسهایش از آن با پرستو حرف میزند و آهسته آهسته در میان صدای امواج است که موسیقی همراه با آواهایی دور شنیده میشود. بعد از آن است که در تنهاییها و سردرگمیهای علی، آواهای مردانه شنیده میشود و نالههای او گاه در همراهی با سازها و گاه در تنهایی شنیده میشود. بعد از آن تا پایان فیلم همراه با صدای آب، موسیقی حضورش پررنگتر میشود. سازهای کششی و یادی ملودی تلخ و حسبرانگیزشان را مینوازند و پیانو در پس زمینه حضور دارد تا پایان که موسیقی بسیار شبیه به تیتراژ ابتدایی داستان را تمام میکند.
موسیقی زندگی با چشمان بسته اگرچه گاه پراکندهگوییهایی هم دارد اما موسیقی بسیار خوبی است و در این برخورد خلوتی که آهنگساز با موسیقی داشته است، در برقراری ارتباط حسی میان تماشاگران و فیلم یاریدهنده بوده.
اینطور که پیداست علیرضا کهن دیری آهنگساز این موسیقی امسال با ایدههای جدیدی موسیقی فیلمها را ساخته است. او چه در ساخت موسیقی سیزده پنجاه و نه و چه موسیقی زندگی با چشمان بسته قطعاتی همخوان با فضای فیلم ساخته است. موسیقی آرام و کم حجم این فیلم با ریتم کلی اثر هماهنگی دارد . نه از آن جلو میزند و از آن عقب میماند. کارش رنگ و عطر بخشیدن به همان فضایی است که کارگردان ساخته. ملودیهایی که از همان ابتدا با صدای پیانو روی تیتراژ ابتدایی فیلم آغاز میشوند، ملودیهایی آرام هستند. انگار که به آرامی خط نستعلیقیاند که اسم فیلم و عوامل فیلم با آن نوشته شده است. موسیقی پیوند میان این محلهء قدیمی، تصویر بازیگران آشنا و صدای خواهر و برادری که برای هم نامه مینویسند برقرار میکند. هرچند که این آرامش عمر زیادی ندارد و با موسیقی ترنسی که در تصویر شلوغ شهر و ترافیک و آدمها میآید گم میشود. آهسته آهسته فضای موسیقی با پیشبرد داستان با پرستو (ترانه علیدوستی) و زندگیاش همراه میشود. در این راه، بیشتر افکتیو است تا ملودیک و هرجا که لازم است خشن میشود، هرجا نیاز است اوج میگیرد و هرجا که غمی هست آرام. با این حال همهء این اتفاقها در موسیقی در ایجاز کامل رخ میدهند. موسیقی عامدانه در سکوتهایی که میشد حضور داشته باشد هم از امدن چشمپوشی کرده تا فضای بکر تصاویر با هیچ چیز اضافی به هم نریزد. بهترین نمونهء این ایجاز را میتوان در گفتو گوی دوستانهء پرستو و پریسا بعد از سالها تماشا کرد. شاید کمتر فیلمسازی جز صدرعاملی حاضر میشد که در چنین صحنهء تاثیرگذاری موسیقی حضور نداشته باشد، اما برعکس نبود موسیقی در چنین صحنههایی به جذابیت آنها و عمیقتر شدن تماشاگر در بطن روابط کمک کرده است.
اوج موسیقی در زندگی با چشمان بسته صحنهای است که پرستو و علی (حامد بهداد) در حال دوچرخهسواریاند. لحظاتی که هر دو با چشمان بسته زندگی را تجربه میکنند و تم کاملشدهء موسیقی تیتراژ را در همراهی با ارکستر میتوان شنید. ملودی بسیار زیبایی که در آن زندگی جریان دارد و آهنگساز به خوبی توانسته است حس دوستی عمیق و صمیمانه شخصیتهای فیلم را تبدیل به نت کند.
یکی دیگر از نقاط عطف این موسیقی وقتی است که علی بعد از سالها به خانه بازگشته و از دریا و ترسهایش از آن با پرستو حرف میزند و آهسته آهسته در میان صدای امواج است که موسیقی همراه با آواهایی دور شنیده میشود. بعد از آن است که در تنهاییها و سردرگمیهای علی، آواهای مردانه شنیده میشود و نالههای او گاه در همراهی با سازها و گاه در تنهایی شنیده میشود. بعد از آن تا پایان فیلم همراه با صدای آب، موسیقی حضورش پررنگتر میشود. سازهای کششی و یادی ملودی تلخ و حسبرانگیزشان را مینوازند و پیانو در پس زمینه حضور دارد تا پایان که موسیقی بسیار شبیه به تیتراژ ابتدایی داستان را تمام میکند.
موسیقی زندگی با چشمان بسته اگرچه گاه پراکندهگوییهایی هم دارد اما موسیقی بسیار خوبی است و در این برخورد خلوتی که آهنگساز با موسیقی داشته است، در برقراری ارتباط حسی میان تماشاگران و فیلم یاریدهنده بوده.
تاریخ انتشار : پنجشنبه 5 آبان 1390 - 00:00
دیدگاهها
موسیقی اصلی فیلم رو واسه دانلود بذارید.ممنون
استاد کهن دیری کارشون حرف نداره...
موزیک فیلم رو برای دانلود بذارین
بی زحمت موزیک فیلم رو واسه دانلود بذارید
سایت محترم موسیقی ما اینها موسیقی چی هست که پای نقد زندگی با چشمان بسته برای دانلود گذاشتید؟
بــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــا تشـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــکـــــــــــــــــــــر از مسئولین سایت
که کلا پاسخگو نیستند
یه نفر پیدا نمیشه جواب مارو بده.؟؟!!.مرگ من جواب بدین این آهنگا چیه پایین نقد زندگی با چشمان بسته گذاشتین .؟!.موسیقی خود فیلمو بذارین....الو الو الو صدا نمیاد...
بابا موسیقی متن رو برای دانلود بگذارید دیگه
افزودن یک دیدگاه جدید