کمانچهی خراسانی
آهنگساز : آریا عظیمینژاد
موسیقی ما - سمیه قاضیزاده:هنوز هم آهنگسازانی هستند که ملودی را سرلوحهی کارشان قرار میدهند و بسته به موقعیتهای مختلف داستان، از ملودی استفاده میکنند و بعد ملودیهایشان را در جای جای فیلم یا در واقع بهتر است بگوئیم –هرجایی که شد- استفاده میکنند. در این راه، ابتدا و انتهای فیلم نقش کلیدی را در استفاده از آن خط ملودی اصلی بازی میکنند.
هرچند خیلیها اعتقاد دارند که آهنگسازی هنری نیست که به صورت علمی کاملا قابل انتقال باشد اما بسیاری از استادانی که آهنگسازی تدریس میکنند، در ابتدا ملودی پردازی را جزئی جدانشدنی از آهنگسازی برای موسیقی فیلم میدانند. با این حال موسیقی فیلمهای این روزها بیش از آنکه ملودیپرداز باشند، بر پایهی فرم استوارند. هرچند در همین موسیقیها هم میشود ردپای ملودی را پیدا کرد.
موسیقی فیلم "طلا و مس" هم بر همین اساس ساخته شده است. موسیقی فرمالیستی که میشود در آن صدای ملودیهای کمرنگ را هم شنید. "طلا و مس" فضایی ایرانی دارد که بر دیگر فضاهای فیلم از جمله حال و هوای شهریاش میچربد. به خصوص اینکه خانوادهی اصلی که مرکز داستاناند شهرستانیاند و تازه به تهران آمدند. طبیعتا برای چنین اتمسفری موسیقیای از همین جنس لازم است. موسیقی که نه آنقدرها درگیر سنت و بومیگرایی شود و نه آنقدر مدرن و شهری.
"آریا عظیمینژاد" که ساخت موسیقی "طلا و مس" را به عهده داشته است، با علم به این موضوع، کمانچه را به عنوان سازی که بیشتر روی آن مانور داده است انتخاب کرده تا هم بتواند فضای ایرانی آن را در موسیقیاش منعکس کند و هم اندوه جاری در داستان را با صدای عمیق کمانچه نشان دهد.
شاید به همین دلیل است که او به کمانچه بسنده نکرده و کمانچهی آلتو را انتخاب کرده تا صدایی بمتر، عمیقتر و غمگینتر داشته باشد. از سویی دیگر از آنجایی که قهرمانان قصه اهل خراسانند و کمانچه در موسیقی بومی خراسان جایگاهی ویژه دارد، انتخاب کمانچه به نظر انتخاب به جایی میآید. هرچند شاید در اولین برخورد با موسیقی خراسان شاید دوتار نقش پررنگتری داشته باشد اما بی شک کمانچه عمق بهتری برای خانوادهای که با بیماری دست و پنجه نرم میکند دارد.
در کنار تکصداهای کمانچه، ارکستر زهی هم در موسیقی این فیلم نقش ویژهای بازی میکند، هرچند که کلا حضور موسیقی دراین فیلم چندان پررنگ نیست. با این حال رفت و آمدهای کوتاه موسیقی در لحظاتی به فیلم رنگ داده است. این لحظات کوتاه موسیقی، بیشتر توالی نتهایی کششی هستند که یا با کمانچه "مهدی باقری" یا با ارکستر زهی نواخته شدهاند.
اینطور که پیداست "همایون اسعدیان" هم از دستهی آن فیلمسازانی است که چندان علاقهای به استفادهی زیاد از موسیقی ندارد و همین باعث شده است تا موسیقی با خست فراوان در فیلم استفاده شود. تلفیقی از سکوت و موسیقی، کلیت موسیقی فیلم "طلا و مس" را تشکیل داده است و سعی شده تا تنها در تاثیرگذارترین لحظات قصه از آن استفاده شود. اتفاقی که این روزها بارها و بارها در فیلمهای ایرانی اتفاق میافتد و اینطور که پیداست، آهنگسازان هم –به خصوص جوانترهایی که وارد موسیقی میشوند- تمایلی به ساخت دقایق زیاد موسیقی ندارند.
این روزها خیلی از آهنگسازان موسیقیهای زیاد را به ویدئوکلیپ شدن فلیم تشبیه میکنند. موسیقی که به واسطهی استفادهی زیاد بیشتر حالت ویدئوکلیپ را فیلم بخشیده بیش از آنکه چیزی باشد در خدمت محتوای فیلم و در کنار آن.
جالب اینجاست که با همهی این حرفها، "طلا و مس" نیازمند موسیقی بیشتری بود و واقعا به نظر نمیرسد که از آن دسته فیلمهایی بود که تا این اندازه کم موسیقی باشد. مخصوصا اینکه داستان یکنواخت "طلا و مس" به انرژی پیش برندهی موسیقی احتیاج داشت که اتفاقا میتوانست حسبرانگیز هم باشد. از این رو بد نبود تا مقدار بیشتری موسیقی روی این فیلم قرار میگرفت. عظیمینژاد هم به جز در آهنگسازی "میم مثل مادر" نشان داده است که خیلی هم به سانتیمانتالیسم نمیافتد و ضمنا علاقهای به تکرار خود ندارد.
آنچه که بر مبنای فعالیتهای قبلی عظیمینژاد در حوزه موسیقی فیلم توقع میرفت آواهایی در فضای موسیقی الکترونیک بود چرا که پیش از این علاقهاش را در این زمینه در چندین و چند مجموعهی تلویزیونی همچون "او یک فرشته بود" و "آخرین گناه" و همچنین چند فیلم سینمایی نشان داده بود. اما در "طلا و مس"، عظیمینژاد رویکردی متفاوت و نو از کارهای قبلی خودش دارد.
اینطور که به نظر میرسد، آشنایی خوب آهنگساز با موسیقی ایرانی و سالیان سال نوازندگی سه تار در ساخت این موسیقی به کمک او آمده. به یاد بیاورید لحظهای که "زهراسادات" (نگار جواهریان) در حال لالایی خراسانی خواندن است و موسیقی هم حال و هوایی خراسانی به خود میگیرد و با تمی که در بافت موسیقی تنیده شده منعکس میشود. با این وجود موسیقی بومی به معنای اصیل آن هم نیست اما شنونده غیرجدی هم شاید بدون اینکه بخواهد، بتواند ردپای موسیقی نواحی را در آن پیدا کند. کمانچهای دردمند که آهسته نواخته میشود اما از پای نمیافتد.
هرچند خیلیها اعتقاد دارند که آهنگسازی هنری نیست که به صورت علمی کاملا قابل انتقال باشد اما بسیاری از استادانی که آهنگسازی تدریس میکنند، در ابتدا ملودی پردازی را جزئی جدانشدنی از آهنگسازی برای موسیقی فیلم میدانند. با این حال موسیقی فیلمهای این روزها بیش از آنکه ملودیپرداز باشند، بر پایهی فرم استوارند. هرچند در همین موسیقیها هم میشود ردپای ملودی را پیدا کرد.
موسیقی فیلم "طلا و مس" هم بر همین اساس ساخته شده است. موسیقی فرمالیستی که میشود در آن صدای ملودیهای کمرنگ را هم شنید. "طلا و مس" فضایی ایرانی دارد که بر دیگر فضاهای فیلم از جمله حال و هوای شهریاش میچربد. به خصوص اینکه خانوادهی اصلی که مرکز داستاناند شهرستانیاند و تازه به تهران آمدند. طبیعتا برای چنین اتمسفری موسیقیای از همین جنس لازم است. موسیقی که نه آنقدرها درگیر سنت و بومیگرایی شود و نه آنقدر مدرن و شهری.
"آریا عظیمینژاد" که ساخت موسیقی "طلا و مس" را به عهده داشته است، با علم به این موضوع، کمانچه را به عنوان سازی که بیشتر روی آن مانور داده است انتخاب کرده تا هم بتواند فضای ایرانی آن را در موسیقیاش منعکس کند و هم اندوه جاری در داستان را با صدای عمیق کمانچه نشان دهد.
شاید به همین دلیل است که او به کمانچه بسنده نکرده و کمانچهی آلتو را انتخاب کرده تا صدایی بمتر، عمیقتر و غمگینتر داشته باشد. از سویی دیگر از آنجایی که قهرمانان قصه اهل خراسانند و کمانچه در موسیقی بومی خراسان جایگاهی ویژه دارد، انتخاب کمانچه به نظر انتخاب به جایی میآید. هرچند شاید در اولین برخورد با موسیقی خراسان شاید دوتار نقش پررنگتری داشته باشد اما بی شک کمانچه عمق بهتری برای خانوادهای که با بیماری دست و پنجه نرم میکند دارد.
در کنار تکصداهای کمانچه، ارکستر زهی هم در موسیقی این فیلم نقش ویژهای بازی میکند، هرچند که کلا حضور موسیقی دراین فیلم چندان پررنگ نیست. با این حال رفت و آمدهای کوتاه موسیقی در لحظاتی به فیلم رنگ داده است. این لحظات کوتاه موسیقی، بیشتر توالی نتهایی کششی هستند که یا با کمانچه "مهدی باقری" یا با ارکستر زهی نواخته شدهاند.
اینطور که پیداست "همایون اسعدیان" هم از دستهی آن فیلمسازانی است که چندان علاقهای به استفادهی زیاد از موسیقی ندارد و همین باعث شده است تا موسیقی با خست فراوان در فیلم استفاده شود. تلفیقی از سکوت و موسیقی، کلیت موسیقی فیلم "طلا و مس" را تشکیل داده است و سعی شده تا تنها در تاثیرگذارترین لحظات قصه از آن استفاده شود. اتفاقی که این روزها بارها و بارها در فیلمهای ایرانی اتفاق میافتد و اینطور که پیداست، آهنگسازان هم –به خصوص جوانترهایی که وارد موسیقی میشوند- تمایلی به ساخت دقایق زیاد موسیقی ندارند.
این روزها خیلی از آهنگسازان موسیقیهای زیاد را به ویدئوکلیپ شدن فلیم تشبیه میکنند. موسیقی که به واسطهی استفادهی زیاد بیشتر حالت ویدئوکلیپ را فیلم بخشیده بیش از آنکه چیزی باشد در خدمت محتوای فیلم و در کنار آن.
جالب اینجاست که با همهی این حرفها، "طلا و مس" نیازمند موسیقی بیشتری بود و واقعا به نظر نمیرسد که از آن دسته فیلمهایی بود که تا این اندازه کم موسیقی باشد. مخصوصا اینکه داستان یکنواخت "طلا و مس" به انرژی پیش برندهی موسیقی احتیاج داشت که اتفاقا میتوانست حسبرانگیز هم باشد. از این رو بد نبود تا مقدار بیشتری موسیقی روی این فیلم قرار میگرفت. عظیمینژاد هم به جز در آهنگسازی "میم مثل مادر" نشان داده است که خیلی هم به سانتیمانتالیسم نمیافتد و ضمنا علاقهای به تکرار خود ندارد.
آنچه که بر مبنای فعالیتهای قبلی عظیمینژاد در حوزه موسیقی فیلم توقع میرفت آواهایی در فضای موسیقی الکترونیک بود چرا که پیش از این علاقهاش را در این زمینه در چندین و چند مجموعهی تلویزیونی همچون "او یک فرشته بود" و "آخرین گناه" و همچنین چند فیلم سینمایی نشان داده بود. اما در "طلا و مس"، عظیمینژاد رویکردی متفاوت و نو از کارهای قبلی خودش دارد.
اینطور که به نظر میرسد، آشنایی خوب آهنگساز با موسیقی ایرانی و سالیان سال نوازندگی سه تار در ساخت این موسیقی به کمک او آمده. به یاد بیاورید لحظهای که "زهراسادات" (نگار جواهریان) در حال لالایی خراسانی خواندن است و موسیقی هم حال و هوایی خراسانی به خود میگیرد و با تمی که در بافت موسیقی تنیده شده منعکس میشود. با این وجود موسیقی بومی به معنای اصیل آن هم نیست اما شنونده غیرجدی هم شاید بدون اینکه بخواهد، بتواند ردپای موسیقی نواحی را در آن پیدا کند. کمانچهای دردمند که آهسته نواخته میشود اما از پای نمیافتد.
تاریخ انتشار : چهارشنبه 17 شهریور 1389 - 00:00
دیدگاهها
We Love Arya's Works:
www.aryafans.ir
کاش می شد نمونه آهنگ بذارید.اما مممنون.آریا رو آریایی دوست داریم.
www.aryafans.ir
افزودن یک دیدگاه جدید