نگاهی به اولین اجرای زنده محمد علیزاده در برج میلاد و در بخش جنبی جشنواره موسیقی فجر؛
شکوه یک صدای خاص
موسیقی ما – مهدی عزیزی: محمد علیزاده جز آن دسته خوانندگانی است که شکوه خاصی در صدایشان است و میتوانند قطعات احساسی را روحانیتر بخوانند. مهمتر از آن به نظر من با خواننده و موزیسینی با هوشی طرفیم که میداند چه ترانه و ملودیای برای این صدا مناسب است و کجا باید از آن استفاده کند. البته هوشمندی تنظیمکنندههایی که با وی کار کردهاند را هم در نظر بگیرد که از این شکوه صدا به بهترین شکل استفاده کردهاند؛ نمونه بارزش قطعه شهر باران با یک تنظیم کمنظیر از بهروز صفاریان.
جنس صدای محمد علیزاده طوری خاص که با وجود تنوع ملودیها و تنظیمهایی که در قطعاتش داشته تفاوت محسوس همچنان در صدای خواننده احساس میشود. خوشبختانه به واسطه همین ویژگی علیزاده را نمیتوان از جمله خواننده «مقلد در ابتدا» فرض کرد اما حضور میلاد ترابی در چند قطعه محبوب این روزهایش در نقش تنظیمکننده تشابههایی ساختاری با کارهای بنیامین تداعی میکند.
البته این موضوع جنس صدا و غالب بودنش میتواند به عنوان یک خطر بزرگ نیز برای آثار آینده محسوب شود. چیزی که از آن به عنوان تکرار و رخوت با وجود تنوع یاد میشود یا به زبان عامیانه جمله «همه آهنگهایش مثل هم شدهاند» را در بازخورد ببنید. معمولا استفاده از تیم کاری متفاوت از ترانهسرا تا ملودیساز و تنظیمکننده جلوی این اتفاق را میگیرد.
اما از اینها که بگذریم به اجرای زنده میرسیم. این جنس صدا در برخی از قطعات و در همراهی با تنظیمهای خاص و افکتهای صوتی جالب و ضبطهای استودیویی آنقدر اغواگرانه و بعضا ماهرانه است که تصور اجرای زنده با همین کیفیت را تقریبا غیر ممکن میکند. قبلا راجع به قطعه «سلام آخر» احسان خواجهامیری و بعضی قطعات «بنیامین» هم همین فکر را میکردم که کمابیش نظرم برگشته است.
آلبوم اول علیزاده با وجودی که موفق به انتشار درست و حسابی نشد اما به واسطه قطعات و سینگلهای از پیش منتشر شده خوب شنیده شد و توانست طرفداران پر و پاقرصی را همراهش کند. علاقهمندانی که شب گذشته در اولین اجرای زنده محمد علیزاده در تهران برایش سنگ تمام گذاشتند تا جایی که وی سرخوش از ماجرا بارها و بارها روی استیج خدا را شکر کرد!
اولین اجرای زنده علیزاده با همه کم و کاستیهایش تجربه شیرینی بود. تقریبا قطعهای نبود که با همخوانی حضار همراه نشود. هر چند استرس اولین بار روی سن میلاد رفتن در ابتدا تا انتهای برنامه همراه علیزاده بود اما شنیدن قطعات محبوب برای هوادارانش و همراهی آنها بار زیادی را از دوشش برداشته بود.
معمولا اولین اجرای خواننده ها خیلی صمیمی و البته پراسترس برگزار میشود. این را پیشتر برای خوانندههای دیگر هم تجربه کردهایم. این صمیمیت باعث میشود اتفاقهای و استرسها و نتهای فالش روی صحنه برای حضار فراموش شود. مثلا یادم است که فریدون آسرایی در اولین اجرای زندهاش حتی یک قطعه را نتوانست درست اجرا کند اما همان صمیمت جبران مافات کرد. البته بعضیها را هم میتوان از قاعده مستثنا کرد از جمله بنیامین که یکی از بهترین اجراهایش اولین اجرایاش در همین جشنواره فجر بود.
اجرای محمد علیزاده را هم میتوان جزو اجرا اولین خوبها دانست. هر چند که در کنسرت دیشب بخشعمدهای از قطعات توسط حضار خوانده شد! این نظر اکثر حضار در سالن هم بود. اما به هرحال وی از پس اجرای برخی از قطعاتی که در پاراگرافهای قبلی توضیح دادم به خوبی برآمد؛ از جمله قطعه مورد علاقه خودم شهر باران.
هر چند که ایراداتی هم به کارش وارد بود مثل اینکه سازبندی ارکستر به نظر من نه مناسب این قطعات بود و نه کافی که البته شاید این به شرایط اجرای جشنوارهای برگردد. ترکیب سازها بیشتر مناسب یک گروه راک بود تا یک پاپ ایرانی هر چند که به نظر میآمد بخش عمدهای از کار نوازندگی هم به عهده همان لپتاپ اپلی بود که روی پیانوی امیر علیزاده قرار داشت. البته این نکته را اضافه کنم که نوازندگان خوبی در گروه حضور داشتند از جمله بهمن میرزازاده نوازنده گیتار الکتریک که حتما در آینده بیشتر از او خواهیم شنید و البته امیر علیزاده که نامی شناخته شده در موسیقی ایران است.
نکته دیگری که به باید به آن اشاره کنم تنظیمهای متفاوت است. در اولین رویارویی هوادارن با اجرای زنده قطعات محبوشان، دنبال همان چیزی میگردند که قبلا شنیدهاند و تنظیمهای جدید و خیلی متفاوت به نوعی اجرای بد توصیف میشود. تازه اگر با دکلمه ترانه، پیش از آغاز قطعه هیجان اولین بار اجرا زنده همان قطعه را هم بگیریم که دیگر هیچ!
مشکل دیگر همیشگی صدابرداری و نورپردازی ضعیف کنسرتهای جشنواره موسیقی است که تاثیر زیادی در اجرایی که میبینیم دارد و از بخش عمدهای از جذابیتهای کار میکاهد.
در آخر این نکته که را هم ذکر کنم که یکی از قشنگترین صحنههای کنسرت همراهی صدرالدین حسینخانی مدیر شرکت ایرانگام و مدیر برنامههای علیزاده با وی تا روی صحنه بود. این حمایتها درحالی که یک آلبوم لو رفته نیز در کارنامه علیزاده وجود دارد در موسیقی ایران کمتر دیده میشود.
با همه این تفاسیر حضور محمد علیزاده روی صحنه برای موسیقی پاپ ایران اتفاق مبارکیاست. این اجرای زنده نشان داد که محمد علیزاده میتواند یک کارکتر متفاوت در موسیقی پاپ این روزهای کشورمان باشد.
جنس صدای محمد علیزاده طوری خاص که با وجود تنوع ملودیها و تنظیمهایی که در قطعاتش داشته تفاوت محسوس همچنان در صدای خواننده احساس میشود. خوشبختانه به واسطه همین ویژگی علیزاده را نمیتوان از جمله خواننده «مقلد در ابتدا» فرض کرد اما حضور میلاد ترابی در چند قطعه محبوب این روزهایش در نقش تنظیمکننده تشابههایی ساختاری با کارهای بنیامین تداعی میکند.
البته این موضوع جنس صدا و غالب بودنش میتواند به عنوان یک خطر بزرگ نیز برای آثار آینده محسوب شود. چیزی که از آن به عنوان تکرار و رخوت با وجود تنوع یاد میشود یا به زبان عامیانه جمله «همه آهنگهایش مثل هم شدهاند» را در بازخورد ببنید. معمولا استفاده از تیم کاری متفاوت از ترانهسرا تا ملودیساز و تنظیمکننده جلوی این اتفاق را میگیرد.
اما از اینها که بگذریم به اجرای زنده میرسیم. این جنس صدا در برخی از قطعات و در همراهی با تنظیمهای خاص و افکتهای صوتی جالب و ضبطهای استودیویی آنقدر اغواگرانه و بعضا ماهرانه است که تصور اجرای زنده با همین کیفیت را تقریبا غیر ممکن میکند. قبلا راجع به قطعه «سلام آخر» احسان خواجهامیری و بعضی قطعات «بنیامین» هم همین فکر را میکردم که کمابیش نظرم برگشته است.
آلبوم اول علیزاده با وجودی که موفق به انتشار درست و حسابی نشد اما به واسطه قطعات و سینگلهای از پیش منتشر شده خوب شنیده شد و توانست طرفداران پر و پاقرصی را همراهش کند. علاقهمندانی که شب گذشته در اولین اجرای زنده محمد علیزاده در تهران برایش سنگ تمام گذاشتند تا جایی که وی سرخوش از ماجرا بارها و بارها روی استیج خدا را شکر کرد!
اولین اجرای زنده علیزاده با همه کم و کاستیهایش تجربه شیرینی بود. تقریبا قطعهای نبود که با همخوانی حضار همراه نشود. هر چند استرس اولین بار روی سن میلاد رفتن در ابتدا تا انتهای برنامه همراه علیزاده بود اما شنیدن قطعات محبوب برای هوادارانش و همراهی آنها بار زیادی را از دوشش برداشته بود.
معمولا اولین اجرای خواننده ها خیلی صمیمی و البته پراسترس برگزار میشود. این را پیشتر برای خوانندههای دیگر هم تجربه کردهایم. این صمیمیت باعث میشود اتفاقهای و استرسها و نتهای فالش روی صحنه برای حضار فراموش شود. مثلا یادم است که فریدون آسرایی در اولین اجرای زندهاش حتی یک قطعه را نتوانست درست اجرا کند اما همان صمیمت جبران مافات کرد. البته بعضیها را هم میتوان از قاعده مستثنا کرد از جمله بنیامین که یکی از بهترین اجراهایش اولین اجرایاش در همین جشنواره فجر بود.
اجرای محمد علیزاده را هم میتوان جزو اجرا اولین خوبها دانست. هر چند که در کنسرت دیشب بخشعمدهای از قطعات توسط حضار خوانده شد! این نظر اکثر حضار در سالن هم بود. اما به هرحال وی از پس اجرای برخی از قطعاتی که در پاراگرافهای قبلی توضیح دادم به خوبی برآمد؛ از جمله قطعه مورد علاقه خودم شهر باران.
هر چند که ایراداتی هم به کارش وارد بود مثل اینکه سازبندی ارکستر به نظر من نه مناسب این قطعات بود و نه کافی که البته شاید این به شرایط اجرای جشنوارهای برگردد. ترکیب سازها بیشتر مناسب یک گروه راک بود تا یک پاپ ایرانی هر چند که به نظر میآمد بخش عمدهای از کار نوازندگی هم به عهده همان لپتاپ اپلی بود که روی پیانوی امیر علیزاده قرار داشت. البته این نکته را اضافه کنم که نوازندگان خوبی در گروه حضور داشتند از جمله بهمن میرزازاده نوازنده گیتار الکتریک که حتما در آینده بیشتر از او خواهیم شنید و البته امیر علیزاده که نامی شناخته شده در موسیقی ایران است.
نکته دیگری که به باید به آن اشاره کنم تنظیمهای متفاوت است. در اولین رویارویی هوادارن با اجرای زنده قطعات محبوشان، دنبال همان چیزی میگردند که قبلا شنیدهاند و تنظیمهای جدید و خیلی متفاوت به نوعی اجرای بد توصیف میشود. تازه اگر با دکلمه ترانه، پیش از آغاز قطعه هیجان اولین بار اجرا زنده همان قطعه را هم بگیریم که دیگر هیچ!
مشکل دیگر همیشگی صدابرداری و نورپردازی ضعیف کنسرتهای جشنواره موسیقی است که تاثیر زیادی در اجرایی که میبینیم دارد و از بخش عمدهای از جذابیتهای کار میکاهد.
در آخر این نکته که را هم ذکر کنم که یکی از قشنگترین صحنههای کنسرت همراهی صدرالدین حسینخانی مدیر شرکت ایرانگام و مدیر برنامههای علیزاده با وی تا روی صحنه بود. این حمایتها درحالی که یک آلبوم لو رفته نیز در کارنامه علیزاده وجود دارد در موسیقی ایران کمتر دیده میشود.
با همه این تفاسیر حضور محمد علیزاده روی صحنه برای موسیقی پاپ ایران اتفاق مبارکیاست. این اجرای زنده نشان داد که محمد علیزاده میتواند یک کارکتر متفاوت در موسیقی پاپ این روزهای کشورمان باشد.
منبع:
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : یکشنبه 29 بهمن 1391 - 00:00
دیدگاهها
واقعا سالن همایش های میلاد رو ترکوند
نمیدونید مردم چه شور و شعفی توی سالن داشتن
با چه عشقی ترانه هارو فریاد میزدن
شهر بارون رو که دیگه نگو
دیشب واقعا محمد علیزاده البته از نظر من سنگ تمام گذاشت. نحوه برخورد با مخاطب رو خوب بلد بود و به دل همه نشست. امیدوارم در آینده کارهای بهتری ازش ببینیم.
سلام بر مسئولین محترم سایت موزیک ما.
من فقط یک نقد کوچیک به این نوشته دارم که امیدوارم جهت حمایت از هواداران محمد علیزاده و رفع اتهام این پیام رو تایید کنید.
ما از مسئولین سایت توقع داریم که از کسانی برای نقد دعوت کنند که حداقل سلیقه شخصی خودشون رو در نقد وارد نکنن...
اقای عزیزی در همین متن و جاهای دیگه نشون دادن که سلیقشون به کارهای بنیامین نزدیکه...من طور دیگه ای بیان نمیکنن...
حالا هم تو این نقد محمد علیزاده رو به بنیامین...!
آخه اولا قیاس این دو نفر از دیدگاه تنظیم اهنگ،ایا تقلید محسوب میشه؟!
من برام سواله واقعا.حالا تفکر میلاد ترابی طور خاصیه...این یعنی تقلید محمد علیزاده از بنیامین؟
ثانیا جناب عزیزی!
گیرم که اینطور باشه.کلی گویی چه فایده ای داره؟شما چند تا ترک که محمد علیزاده تقلید کرده رو نام ببرید.اتهام زدن کاری نداره دوست عزیز
من وظیفه خودم دونستم این سوال رو از ایشون کنم
امیدوارم جوابی داشته باشند
و اگر جوابی ندارند،لطف کنند از این به بعد از دخول سلیقه و اتهام زدن جلوگیری کنند.
با تشکر از مسئولین سایت خوبتون
ما که کلی خودمون رو کشتیم که صدا و نورپردازی مثل سال گذشته نشه که نشد
فکر نمیکنم که حتی یک دهم از خرج فیلم هایی که بیننده حاضر نیست تا اخر توی سینما به تماشا شون بنشیند رو خرج موسیقی کنن که این قدر در مردم شور و نشاط ایجاد میکنه بکنن تازه بلیت های کنسرت چند برابر سینما ست و فکر نمیکنم که خیلی مابه التفاوتی داشته بلیت های جشنواره با کنسرت های ازاد
توی این اجرا محمد ثابت کرد که لایق بهترین هاست
امیدوارم که سال دیگه شرایط بخش موسیقی خیلی بهتر از این باشه
تا جواب گوی نیاز مخاطبان موسیقی پاپ باشه
ye doooonas
افزودن یک دیدگاه جدید