اظهارات مهم معاونت هنری وزارت ارشاد در نشست با ناشران و فعالان حوزه موسیقی:
شاه آبادی: صرف مجاز بودن یک موسیقی به معنی ترویج آن از سوی ما نیست
موسیقی ما - بهمن بابازاده: نشست مشترک مهندس شاهآبادی با فعالین و ناشران حوزه موسیقی، صبح امروز در طبقه هفتم ساختمان دفتر موسیقی وزارت ارشاد برگزار شد. این نشست که فقط برخی خبرنگاران در آن حضور داشتند، با استقبال اکثر فعالین و تهیه کنندهگان و ناشران حوزه موسیقی برگزار شد و مهندس شاه آبادی نیز پس از صحبتهای همه و سوالات آنها، به تکتک صحبتها پاسخ داد و در برخی مواقع نیز اظهارات جالب توجه و مهمی را به زبان آورد.
جنس فعالیتی که شما در آن حضور دارید خواه ناخواه میزانی از سلیقه در مورد سیاست گذاریهایش دخیل است. این وظیفه شماست که در تاثیر گذاری آن دخالت کنید و بتوانید آنرا به حد استاندارد جامعه برسانید. هیچ قانونی قطعا برای مجوز دادن وجود ندارد. یعنی ما هرگز در این باره که مثلا فلان نت یا شعر ممنوع است، چیزی را رسمی نکردهایم. قطعا سلیقه و سیاستهای کلی فرهنگی در این قبیل مسائل دخیل بوده و هستند. ولی اینکه شما اعمال سلیقه شخصی را در چهارچوب دفتر موسیقی و در این ساختمان علیه شخص یا کسی میدانید، من واقعا موافق نیستم. ما اگر تعریف درستی از مجازها و غیر مجازها نداریم باید به صورت مصداقی پیش برویم و بتوانیم الگو سازی کنیم. اگر هدف این باشد قطعا اتفاقهای خوبی خواهد افتاد. بنابراین این حوزه تا ابد درگیر حاکمیت سلیقه خواهد بود. در این بین هر چقدر مدیران بتوانند با الگو سازی بهتر و مصداقهای بارزتر وارد شوند، میزان حاکمیت سلیقه کمتر خواهد شد.»
* صحبتهایی مطرح شد مبنی بر اینکه در داخل مجموعه عدهای سعی میکنند که با شیوههای مختلف مشکل ارباب رجوع را حل میکنند. من به شخصه از ابلاغ و پیگیری این قبیل اتفاقات دفاع میکنم. دوستان اسامی این افراد را به من بدهند و ما هم پیگیری میکنیم.
* ماجرای سفر آقای میرزمانی و نبود جانشین از سوی ایشان برای رتق و وفق کارها عنوان شد و من هم میپذیرم و پیگیری خواهم کرد که چرا در نبود ایشان کسی کارهایی را که مربوط به ایشان میشده را انجام ندادهاند.
* بحث ممنوع الکاری یک هنرمند و مشکلاتی که به خاطر حضور او در انتشار آلبوم به وجود میآید، بحثی ست که چالش بزرگی را در پی دارد. بخشی از این جریان اجتناب ناپذیر است ولی آن سوی ماجرا را هم باید دید. به هر حال قصوری صورت گرفته و قابل اغماض هم نیست.
* من مهمان شما بودهام در یک دوره سکاندار عرصه فرهنگ کشور بودهام و بعد از این دوره خواهم رفت و آدمهای بعدی جایگزین من خواهند شد. همان طور که قبلا از من هم بسیاری امدندهاند و رفتهاند. ولی شما سالهاست در حوزه نشر حضور دارید و خواهید بود. در طول همه این سی سال ما همه فهمیدهایم که موسیقی نه مطلقا مجاز است و نه مطلقا حرام و غیر مجاز. این حرف را همه با هم فهمیدهایم ولی نمیدانم چرا نمیتوانیم کنار بیائیم. باید به یک تعریف مشترک برسیم و کار را پیش ببریم. من به عنوان یک راهنمای دینی به شما میگویم که بسیاری از مشکلات موسیقی ربطی به خود موسیقی ندارد و به فضا و مفهوم آن ربط دارد. حوزه موسیقی حساسی ست. باید و نبایدها را باید جدی گرفت. اعتراضات علما به صدا و سیما قطعا دیده و شنیدهاید. این نشان میدهد که در مصادیق اختلاف نظر وجود دارد. همیشه هست و خواهد بود. صرف موسیقی سنتی بودن، مجوز خوب بودن نیست و صرف موسیقی پاپ بودن هم مصداق بد بودن نیست. مصداق حلال و حرام بودن و مجاز و غیر مجاز بودن هم نیست. اما خود شما میدانید کدام موسیقی به فرهنگ و منش ایرانی بیشتر نزدیک است. قطعا موسیقی مقامی به حد والایی به این فرهنگ نزدیکتر است. موسیقی سنتی تا حد بالایی به این فرهنگ نزدیک است و این فرهنگها در موسیقی پاپ خیلی کم وجود دارد. ما حوزههایی را باید شناسایی کنیم که به این فرهنگ بیشتر مطابقاند و هیچ حمایتی هم از این سبکها دریغ نمیشود. کسی برای این قبیل موسیقیها یقه ما را نمیگیرد و یقه ما را برای کنسرت موسیقی پاپی میگیرند که پنجاه درصد آن با هنجارهای اجتماعی سازگار نیست. میخواهند آنرا بخورانند به خورد این ملت. یقه ما را برای آلبومی میگیرند که درصد بالایی از اشعار آن در مدح چشم و ابروی طرفین است و ادعا شده که در مدح امام زمان (ع) است و از این جور فلسفه بافیها. همه ما معنی عشق واقعی را میدانیم و شکی هم نیست. باید سیاستهای خودان را در این حوزه شفاف و واضح بدانیم و با آن کنار بیاییم تکلیفمان روشن است.
* بنده به عنوان متولی فرهنگی کشور تمام قد در برابر کسانی که صرفا برای پول در آوردن وارد موسیقی شدهاند میایستم. چون هدف اصلی آنها پول است. یک جاهایی است که یک تعریف فرهنگی به برنامهشان دادهاند و ترویج فرهنگ در آن وجود دارد و در کنار آن هم هزینههایش بر میگردد و سود هم میکند. نوش جانش!
* فلانی میخواهد نماینده مجلس شود. شورای نگهبان تحقیقاتاش را انجام میدهد و سر انجام به ایشان صلاحیت اعطا میکند. اما بلافاصله دستور میدهد که پوسترهای تبلیغاتی بیشتر از ده در پانزده نباید باشد. محدودیت است دیگر. حالا آن خواننده محترم میخواهد بنر ۱۵ متریاش را در میدان ولیعصر نصب کند. وجود این بنر چند ناهنجاری دیگر قرار است در جامعه بوجود بیاورد؟ چه کسی به اشتباه بودن تبلیغات محیطی موسیقی اعتراض دارد؟ یک خوانند مجاز میتواند آلبومش را در بازار منتشر کند و توزیع نماید. در همین حد. ترویج این امر را نمیتوانیم بپذیریم. موسیقی مجوز گرفته که به روشهای خاص ارائه شود. اگر در سینما این اتفاقها و تبلیغات افتاده، آنجا غلط است. برخی اتفاقات در سیستم فرهنگی مناسب هنجارهای ما نیست ولی مجاز است.
* مخاطب شهرستانی ما دیگر چیزی از موسیقی محلی و بومی خود نمیداند و خواننده پاپ از تهران میرود و در ان شهرستان برنامه برگزار میکند و بلیتهای آن برنامه که هیچ همسویی با فضای آن شهرستان ندارد با قیمتهای ۵۰ و ۱۰۰ هزار تومانی بازار سیاه میشود. آیا من با صدور این مجوزها صیانت کردهام از موسیقی اصیل آن نقطه از کشور؟
گفتنی ست در انتهای این نشست برخی ناشران از دیر بودن این نشست و برگزاری آن ابراز نارضایتی کردند و اینکه چیزی به پایان دولت نمانده و بدون شک تا آقای شاه ابادی بخواهند چیزی را عوض کنند، خودشان رفتنی هستند و باز اوضاع به شرایط rقبل بر خواهد گشت.
- عقب گردی نمیبینم!
جنس فعالیتی که شما در آن حضور دارید خواه ناخواه میزانی از سلیقه در مورد سیاست گذاریهایش دخیل است. این وظیفه شماست که در تاثیر گذاری آن دخالت کنید و بتوانید آنرا به حد استاندارد جامعه برسانید. هیچ قانونی قطعا برای مجوز دادن وجود ندارد. یعنی ما هرگز در این باره که مثلا فلان نت یا شعر ممنوع است، چیزی را رسمی نکردهایم. قطعا سلیقه و سیاستهای کلی فرهنگی در این قبیل مسائل دخیل بوده و هستند. ولی اینکه شما اعمال سلیقه شخصی را در چهارچوب دفتر موسیقی و در این ساختمان علیه شخص یا کسی میدانید، من واقعا موافق نیستم. ما اگر تعریف درستی از مجازها و غیر مجازها نداریم باید به صورت مصداقی پیش برویم و بتوانیم الگو سازی کنیم. اگر هدف این باشد قطعا اتفاقهای خوبی خواهد افتاد. بنابراین این حوزه تا ابد درگیر حاکمیت سلیقه خواهد بود. در این بین هر چقدر مدیران بتوانند با الگو سازی بهتر و مصداقهای بارزتر وارد شوند، میزان حاکمیت سلیقه کمتر خواهد شد.»
- موسیقی در هر استان تعریف جداگانه دارد!
- قرار نیست مروج برخی موسیقیها باشیم!
- بخشهای مهم صحبتها را در ادامه به صورت جدا میخوانید:
* صحبتهایی مطرح شد مبنی بر اینکه در داخل مجموعه عدهای سعی میکنند که با شیوههای مختلف مشکل ارباب رجوع را حل میکنند. من به شخصه از ابلاغ و پیگیری این قبیل اتفاقات دفاع میکنم. دوستان اسامی این افراد را به من بدهند و ما هم پیگیری میکنیم.
* ماجرای سفر آقای میرزمانی و نبود جانشین از سوی ایشان برای رتق و وفق کارها عنوان شد و من هم میپذیرم و پیگیری خواهم کرد که چرا در نبود ایشان کسی کارهایی را که مربوط به ایشان میشده را انجام ندادهاند.
* بحث ممنوع الکاری یک هنرمند و مشکلاتی که به خاطر حضور او در انتشار آلبوم به وجود میآید، بحثی ست که چالش بزرگی را در پی دارد. بخشی از این جریان اجتناب ناپذیر است ولی آن سوی ماجرا را هم باید دید. به هر حال قصوری صورت گرفته و قابل اغماض هم نیست.
* من مهمان شما بودهام در یک دوره سکاندار عرصه فرهنگ کشور بودهام و بعد از این دوره خواهم رفت و آدمهای بعدی جایگزین من خواهند شد. همان طور که قبلا از من هم بسیاری امدندهاند و رفتهاند. ولی شما سالهاست در حوزه نشر حضور دارید و خواهید بود. در طول همه این سی سال ما همه فهمیدهایم که موسیقی نه مطلقا مجاز است و نه مطلقا حرام و غیر مجاز. این حرف را همه با هم فهمیدهایم ولی نمیدانم چرا نمیتوانیم کنار بیائیم. باید به یک تعریف مشترک برسیم و کار را پیش ببریم. من به عنوان یک راهنمای دینی به شما میگویم که بسیاری از مشکلات موسیقی ربطی به خود موسیقی ندارد و به فضا و مفهوم آن ربط دارد. حوزه موسیقی حساسی ست. باید و نبایدها را باید جدی گرفت. اعتراضات علما به صدا و سیما قطعا دیده و شنیدهاید. این نشان میدهد که در مصادیق اختلاف نظر وجود دارد. همیشه هست و خواهد بود. صرف موسیقی سنتی بودن، مجوز خوب بودن نیست و صرف موسیقی پاپ بودن هم مصداق بد بودن نیست. مصداق حلال و حرام بودن و مجاز و غیر مجاز بودن هم نیست. اما خود شما میدانید کدام موسیقی به فرهنگ و منش ایرانی بیشتر نزدیک است. قطعا موسیقی مقامی به حد والایی به این فرهنگ نزدیکتر است. موسیقی سنتی تا حد بالایی به این فرهنگ نزدیک است و این فرهنگها در موسیقی پاپ خیلی کم وجود دارد. ما حوزههایی را باید شناسایی کنیم که به این فرهنگ بیشتر مطابقاند و هیچ حمایتی هم از این سبکها دریغ نمیشود. کسی برای این قبیل موسیقیها یقه ما را نمیگیرد و یقه ما را برای کنسرت موسیقی پاپی میگیرند که پنجاه درصد آن با هنجارهای اجتماعی سازگار نیست. میخواهند آنرا بخورانند به خورد این ملت. یقه ما را برای آلبومی میگیرند که درصد بالایی از اشعار آن در مدح چشم و ابروی طرفین است و ادعا شده که در مدح امام زمان (ع) است و از این جور فلسفه بافیها. همه ما معنی عشق واقعی را میدانیم و شکی هم نیست. باید سیاستهای خودان را در این حوزه شفاف و واضح بدانیم و با آن کنار بیاییم تکلیفمان روشن است.
* بنده به عنوان متولی فرهنگی کشور تمام قد در برابر کسانی که صرفا برای پول در آوردن وارد موسیقی شدهاند میایستم. چون هدف اصلی آنها پول است. یک جاهایی است که یک تعریف فرهنگی به برنامهشان دادهاند و ترویج فرهنگ در آن وجود دارد و در کنار آن هم هزینههایش بر میگردد و سود هم میکند. نوش جانش!
* فلانی میخواهد نماینده مجلس شود. شورای نگهبان تحقیقاتاش را انجام میدهد و سر انجام به ایشان صلاحیت اعطا میکند. اما بلافاصله دستور میدهد که پوسترهای تبلیغاتی بیشتر از ده در پانزده نباید باشد. محدودیت است دیگر. حالا آن خواننده محترم میخواهد بنر ۱۵ متریاش را در میدان ولیعصر نصب کند. وجود این بنر چند ناهنجاری دیگر قرار است در جامعه بوجود بیاورد؟ چه کسی به اشتباه بودن تبلیغات محیطی موسیقی اعتراض دارد؟ یک خوانند مجاز میتواند آلبومش را در بازار منتشر کند و توزیع نماید. در همین حد. ترویج این امر را نمیتوانیم بپذیریم. موسیقی مجوز گرفته که به روشهای خاص ارائه شود. اگر در سینما این اتفاقها و تبلیغات افتاده، آنجا غلط است. برخی اتفاقات در سیستم فرهنگی مناسب هنجارهای ما نیست ولی مجاز است.
* مخاطب شهرستانی ما دیگر چیزی از موسیقی محلی و بومی خود نمیداند و خواننده پاپ از تهران میرود و در ان شهرستان برنامه برگزار میکند و بلیتهای آن برنامه که هیچ همسویی با فضای آن شهرستان ندارد با قیمتهای ۵۰ و ۱۰۰ هزار تومانی بازار سیاه میشود. آیا من با صدور این مجوزها صیانت کردهام از موسیقی اصیل آن نقطه از کشور؟
گفتنی ست در انتهای این نشست برخی ناشران از دیر بودن این نشست و برگزاری آن ابراز نارضایتی کردند و اینکه چیزی به پایان دولت نمانده و بدون شک تا آقای شاه ابادی بخواهند چیزی را عوض کنند، خودشان رفتنی هستند و باز اوضاع به شرایط rقبل بر خواهد گشت.
منبع:
تاریخ انتشار : دوشنبه 18 دی 1391 - 00:00
دیدگاهها
تشکر بسیار عالی بود همیشه فایل صوتی به زارید خیلی خوب هس چون بعضی شاید سواد خواندن نداشته باشند کیفیتش پایین بود
خیلی دوست دارم یادداشت هفتهی نویسندگان سایت (آقایان میثم یوسفی و آرش افشار) دربارهی این اظهارات باشد.
افزودن یک دیدگاه جدید