برنامه یاد بعضی نفرات
 
برای واروژانِ همۀ دوران
یادداشتی از رضا مهدوی؛
برای واروژانِ همۀ دوران
موسیقی ما - رضا مهدوی:  موسیقی پاپ یکی از جذاب‌ترین ژانر‌ها در هنرهای شنیداری است که طی یک قرن گذشته بسیاری از گوش‌های خسته و یا گوش‌های ناآشنا به موسیقی را معطوف به خود کرده است. بحث این نیست که اصل موسیقی پاپ متعلق به چه منطقه جغرافیایی از جهان است، بلکه بحث بر سر رسوخ همه جانبۀ این موسیقی است که مرز‌ها را شکسته و به فراخور هر منطقه و هر قوم و هر ملیتی چنان اثر گذارده، که امروزه هر منطقه‌ای کلاً و جزاً برای خود «موسیقی پاپ وطنی» دارد.

 مهم نیست که این نوع موسیقی مصرف روزانه دارد و یا به عبارتی عامه پسند و متعلق به مردم کوچه و بازار است. بلکه تأثیرگذاری‌ای که موسیقی پاپ بر طبقه‌های مختلف جوامع از حیث موقعیت‌های اجتماعی و مدنی گذارده، آن را دارای کارکردی کاملاً متفاوت درمی آورد که بهره وری‌های گوناگونی را برای مصارف روزانۀ جوامع (در ابعاد اقتصادی، فرهنگی، آموزشی، سیاسی و...) مهیّا و مترتّب شده است. هرچند که آثارموسیقی پاپ فخیم و ماندگار در جهان و ایران کم نداریم و این فراوانی نمونه‌های داخلی و خارجی خط بطلانی می‌کشد بر نگاه نادرستی که پاپ را صرفاً روزانه/ مصرفی/ بدون تفکر/ می‌داند! غفلت از چنین امری شاید باعث افول موسیقی‌های بنیادینی باشد که اتفاقاً با وجود آثار پاپیولارِ حوزه پاپ به عرضِ اندام‌های وسیعتری بتوانند بپردازند. بر خلاف نظر عده‌ای از کار‌شناسان که معتقدند ورود اینگونه موسیقی‌ها لطمه به اساس بنیان‌های موسیقایی هر ملتی خواهد زد....

 واروژان هاخباندیان موسیقی‌دان برجستۀ ایرانی ـ ارمنی تباری بود (۱۳۵۶ـ ۱۳۱۵) آشنا به علوم و فنون موسیقی کلاسیک و موسیقی اصیل آیین و قومیت خود که به ژانر پاپ در حدی جهانشمول آگاهی و دانش لازمه را داشت. او بدرستی از موسیقی ایرانی بهره می‌جست و آگاهانه در موسیقی پاپ واقعی ـ نه شبه پاپ ـ آفرینشگری می‌کرد. واروژان نه صرفاً با تکیه بر دروس آکادمیک دانشگاهی ـ که عموما ًدانشجویان آن پس از فارغ التحصیلی جزو «معلولان هنری» (به تعبیر استاد حسین دهلوی) محسوب می‌گردند ـ بلکه بر اساس شمّ و استعداد خدادادی به همراه کسبِ تجربه‌های اصولی در کنار شناخت لازم از روحیۀ مردم روزگار خویش موسیقی‌هایی عرضه کرد که تا به امروز نمونه و مثالی همطراز همکاران و هم ردیفان خود نداشته و چه بسا موسیقی‌اش فرادورانی است. او نه تکنیک را و نه احساس را، هیچ کدام را غالب بر همدیگر نمی‌دانست. حداقل در آثارش اینگونه هویداست.

 او تکنیک خود را در کالبد روح زمانه دمید و آنچنان تلفیقی با روح و روانِ آدمی ـ نوازنده و خواننده ـ ایجاد کرد که شنونده عامی نیز حظِّ وافی را حتی بر اساس شنیدار سطحی و حتی‌گاه عمیق، به یک سان داشت. تلاش برای خلاقیّتی در خدمت احساس، و احساس در خدمت ارایۀ اثری برای جاودانگی. او تمام ابزار و آلات و هر آنچه که برای خلق اثری گرانمایه و ماندگار لازم است، همچون مومی در دست داشت و با رشته افکار از پیش ساخته و تربیت شده، با مضامین برخواسته از روح ایرانی و اعتقادات انسانی از سر تعهد و نه از سر اجبار و رفع تکلیف، صدایی را به گوش می‌رسانید که از منظر هر نگاه و هر اندیشه‌ای قابل تأمل بود و تحسین‌ها را به سوی خود معطوف می‌کرد. هدف واروژان در آن دورانِ توسعه موسیقایی که با ترویج ابتذال کلامی و تصویری نیز همراه بود، تمام تلاش خود را در جهت ساخت و ساز نمونه‌های موسیقایی خوب (از لحاظ فنی و نگاه اجتماعی) در کنار معدود موسیقی دانان، محلی، سنتی، اصیل و کلاسیک معطوف می‌کرد.

 اگرچه او به دلیل اجبار به تأمین معاش زندگی آهنگ‌هایی را هم طبق سفارش برخی از کمپانی‌ها و خوانندگان می‌پذیرفت ولی هیچگاه سلیقه و تخصص خود را فدای درخواست‌ها نکرد و اتفاقاً اینگونه کارهای او ضمن اینکه باعث می‌شد بسیاری از خوانندگان به شهرت برسند، پس از اندک زمانی همه را متوجه می‌کرد که صدای بعضی خوانندگان به واسطه موسیقی و تنظیم ارائه شده از سوی اوست که زمینه شهرتشان را فراهم کرده است و دلیل اثبات این مدعا در آهنگسازان بعد از واروژان است که اقبالی نیافتند، یا از سر شکم سیری، یا بی‌تخصصی، یا کم مایگی و... کار کرده و اتفاقاً این موسیقی و تنظیم واروژان بوده است که جایگاه و منزُلتی برایشان می‌ساخته.

 واروژان علیرغم تخصص ویژه در ارائه موسیقی پاپ (به عاریت گرفته از غرب و به درستی ایرانیزه شده) که تحویل گوش‌های مردم می‌داد در عین رعایت چارچوب مختصات فنی موسیقی پاپ (ریتم، هارمونی، تکرار‌ها و...) آن صدایی که به گوش شنونده می‌رسید گویای موسیقی وطنی بود؛ نه آهنگفارسی (بر وزن فیلم فارسی) و نه کوچه بازاری و نه سنّت و نه کلاسیک غربی و نه موسیقی پاپ غربی. او با‌شناختی که از موسیقی اصیل ایرانی داشت در شاهکار موسیقی سریال تلویزیونی «سلطان صاحبقران» در مدت ۳ دقیقه اثبات کرد که چگونه می‌تواند روح ایرانی را با سازهای ایرانی به ویژه ساز «قانون» که در آن دوره بیشتر به عنوان «ساز عربی» مطرح بود را به کار گیرد و نغماتی را متبلور سازد که برای بیننده سریال حتی بیشتر از دیالوگهای فیلم اثربخشی ایجاد کند و اتفاقاً موفق هم شد.

 به طور کلی بیان تصویری و پروگرامتیک بودن آثار موسیقایی واروژان در نوع خود مثال زدنی است. اگر بخواهیم همین تعداد به نسبت اندک آثارش را بررسی کنیم، لحظه لحظه دارای بیان تصویری و برخوردار از جایگاه ریتم و ملودی است که اتفاقاً کارگردانان تئا‌تر و سینما پس از شنیدن هر آهنگ ترانه می‌توانند پلان به پلان با میزانسن‌های متنوع متن فیلم تازه‌ای را تخیّل کنند و نیز فیلمنامه نویسان این بار به جای اقتباس از قصه‌ای، داستانی و یا متنی؛ اینبار از یک موسیقی پر نشاط پاپ ایرانی موضوع و کاراک‌تر دریافت کنند. واروژان صدای موسیقی حقیقت از پیرامون مردم خود بود... صدای نهفته در کالبد موسیقی قدیمی ایرانی که زود‌تر مجالی برای دیگر شدن نیافته بود... صدای اعماق موسیقی‌ای بود که می‌خواست با اسلوب ذاتی موسیقی ایرانی پاپیولاریزه شود.
... و صدایی که ثانیه به ثانیه‌اش پرده‌ای از نمایش موزیکال کوچه و بازارِ این بار بر روی پرده تماشاخانه و یا جعبه جادو در خانه‌ها پیام آور الگویی متفاوت‌تر از آنچه که برای موسیقی پرفراز و فرود این سرزمین و بزرگانش متصوّر بودند، بود و به تصویر می‌کشید.

 واروژان در یک کلام مبدع واقعی موسیقی پاپ ایرانی است که نغمات و آلات و ابزار را در خدمت فهم جدیدی از موسیقی ایرانی، برای مردم خسته از موسیقی‌های تکراری فاقد خلاقیت و تازگی و کم مایه روزگار خود (که امروزه هم کم و بیش فارغ از آن نیستیم) تهیه و تدارک می‌دید. متأسفانه پیروان او بسیار کم هستند و از محتوای ذهنی برگرفته از استعداد و توان الهی در حد او برخوردار نیستند. او فرا‌تر از آهنگسازانی بود که صرفاً با تکیه بر علم در موسیقی (هارمونی و کنترپوان و ارکستراسیون و... برگرفته از ریاضی) جلو برود. جان کلام و فن موسیقا را از درون و بیرون می‌جویید و حس می‌کرد تا اثری بدیع و بدیل خلق شود.

 واروژان به تنهایی مدرسه کاملی بود...، هنرستان و دانشگاه، موسیقی‌دان تربیت نمی‌کند، کامل‌تر بگویم: واروژان خود یک دانشگاه بود... و چه زود از دستمان رفت. یادش گرامی.
منبع: 
اختصاصی سایت موسیقی ما
تاریخ انتشار : دوشنبه 24 مهر 1391 - 00:00

برچسب ها:

دیدگاه‌ها

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

واقعا حیف که یه همچین اسطوره ای زود از دست رفت هنوزم آهنگاشو شنیده میشه با اون آرشه ای های دیوانه کنندش با اون آکوردهای جادوییش خدایش بیامرزد

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

یادش به خیر اگر امروزی ها هم آنچنان پراحساس و زلال کار کنند این اوضاع نا بسامان را شاهد نخواهیم بود

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

واقعا متاسفم چه قد الا ماشائ الله سطح موسیقیا بالاست از کی تا حالا پاپ سبک شده ما نمیدونستیم پاپ به چیزی گفته میشود که مردم ان کارا بپذیرند ژانر به اینا گفته نمیشه همینه دیگه بشینی دیشین دیرین گوش بدین همین میشه ژانر یعنی جز یعنی بلوز یعنی کانتری یعنی ترنس یعنی رگه واقعا که آدم میمونه به اینوع تفکر غلط

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

وای تو چقدر میدونی پسر ....

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

متشکر

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

خیلی دیر ولی خوب بود،واروژان تکرار نشدنیه

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

بسیار هم عالی و یادش گرامی باد.

سه شنبه 15 اسفند 1391 - 18:45

روحش شاد و یادش گرامی باد

چهارشنبه 18 اردیبهشت 1392 - 14:37

پاپ یک زانر هست.پاپیولار مردمی شدن هر زانری است. ای کاش واروزان زنده بودوموسیقی پاپ واقعی را توسعه میداد.حیف...

افزودن یک دیدگاه جدید

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.

Plain text

  • هیچ تگ HTML ی مجاز نیست.
  • آدرس صفحات وب و آدرس‌های پست الکترونیکی بصورت خودکار به پیوند تبدیل می‌شوند.
  • خطوط و پاراگراف‌ها بطور خودکار اعمال می‌شوند.
CAPTCHA
This question is for testing whether or not you are a human visitor and to prevent automated spam submissions.



دانلود برای واروژانِ همۀ دوران | موسیقی ما